درخواست هفت تن از فعالان سیاسی برای پایان اعتصاب غذا زندانیان سیاسی 350

کمیته دانشجویی دفاع از زندانیان سیاسی: در پی تداوم اعتصاب غذای پیمان عارف، شاهین زینعلی، جواد علیخانی و آرش صادقی، چهار تن از زندانیان سیاسی بند 350 اوین در اعتراض به چگونگی مرگ هاله سحابی فرزند ارشد مهندس عزت الله سحابی رهبر فقید شورای فعالان ملی مذهبی، هفت تن از فعالان سیاسی با انتشار نامه ای خواستار پایان اعتصاب غذای ایشان شدند.

«عزیزان، فرزندان رشید ملت

شما در 10 روزی که اعتصاب غذایتان می گذرد نشان دادید که فرزندان غیور ایران زمین حتی در قلب زندان و اسارت نیز می توانند تخت حاکمان ستمکار را لرزانده، قدرت شان را به چالش بکشند !

شما کار خود را کردید و از جان گذشتگی تان را در راه ملتتان به اثبات رساندید. خون شریف هاله سحابی و هدی صابر نیز به شهادت یک ملت بر ذمه حاکمیت است و ایشان را گریزی جز پاسخگویی و مسئولیت پذیری در مقابل این جنایت وجود ندارد !

لذا با توجه به نگرانی خانواده ها و افکار عمومی و اینکه شمایان سرمایه های یک ملت بزرگ و امید دموکراسی خواهان ایران هستید و نمی بایست بیش از این قربانی این روش حذف معترضین گردید، چونان پدرانی نگران امروز از شما می خواهیم به اعتصاب غذای خود پایان دهید».

دکتراحمد صدر حاج سید جوادی - دکتر محمد ملکی - دکتر داوود هرمیداس باوند - مهندس کورش زعیم - گیتی پور فاضل- نرگس محمدی - تقی رحمانی

تظاهرات آنکارا؛ خاتمی به هوشم، وطن نمی فروشم

مراسم دومین سالگرد انتخابات سال 88 در آنکارا

کمیته دانشجویی دفاع از زندانیان سیاسی: مراسم گرامیداشت سالروز انتخابات بحث برانگیز ریاست جمهوری سال 88 ایران در آنکارا، با لغو مجوز تجمع از سوی فرمانداری آنکارا و پلیس این شهر، در مقابل سفارت جمهوری اسلامی در آنکارا برگزار نشد. این برنامه اعتراضی که پیشتر و با هماهنگی و مجوز کتبی مقامات مسئول این کشور می بایستی ظهر امروز و در مقابل سفارت جمهوری اسلامی ایران در آنکارا برگزار می شد، به دلیل جلوگیری مقامات امنیتی این کشور نهایتا در مکانی در نزدیکی سفارت و با حضور تعداد زیادی از پناهجویان مقیم این کشور برگزار گردید.

گزارش: اشکان منفرد

مراسم گرامیداشت یاد و خاطره کشته شدگان سالروز انتخابات در ایران، با لغو مجوز انجمن فعالان تبعیدی از سوی مقامات کشور ترکیه مواجه شد. این مجوز پیش تر از سوی پناهجویان مقیم ترکیه برای برگزاری مراسم اعتراضی در مقابل سفارت جمهوری اسلامی برای روز 22 خرداد درخواست شده بود که به دلیل همزمان شدن با انتخابات پارلمان ترکیه به روز 25 خرداد موکول شد. این مراسم که می بایست راس ساعت 15 امروز، 25 خرداد در مقابل سفارت جمهوری اسلامی برگزار می گردید، یک ساعت قبل از شروع مراسم با لغو مجوز و اعلام این موضوع از سوی مقامات ترکیه مواجه شد. مقامات دولت ترکیه و فرماندار این شهر، علت لغو مجوز از سوی وزارت امور خارجه را بخشنامه ای تازه عنوان کردند که در این بخشنامه هرگونه تجمع اعتراضی در مقابل سفارت کشورها در آنکارا را ممنوع اعلام کرده است! نماینده پلیس امنیت آنکارا و فرماندار این شهر، با اعلام این موضوع و گرفتن تعهد کتبی از دو مسئول برگزار کننده ی این مراسم جهت عدم برگزاری، خواستار پراکنده شدن جمعیت پناهجویان که تعداد آن بالغ بر دویست نفر می بود، شدند. لازم به ذکر است، مقامات دولت ترکیه با درخواست تجمع در یک خیابان پائین تر از سفارت جمهوری اسلامی نیز موافقت نکردند و تنها اجازه ی برگزاری مراسم محدود در پارک ِ نزدیک به سفارت را دادند. در ادامه و با فشار پناهجویان مقیم این کشور این مراسم در پارکی در نزدیکی سفارت جمهوری اسلامی برگزار شد.

این مراسم که با حضور نزدیک به دویست پناهجوی این کشور که از شهرستان های دور و نزدیک گرد هم آمده بودند با سرود «ای ایران» آغاز و با شعارهای اعتراضی به مناسبت سالروز انتخابات و کشتار و زندان کردن هموطنان در ایران از سوی نظام جمهوری اسلامی، به مدت یک ساعت ادامه پیدا کرد. تجمع کنندگان با در دست داشتن پرچم ایران و همچنین پلاکاردهای کشته شدگان انتخابات در دو سال گذشته و همچنین روزنامه نگاران و زندانیان سیاسی، شعارهایی را علیه مقامات جمهوری اسلامی ایران سر دادند.

این شعار ها عبارت بودند از: «از ندا تا هدی، مرگ بر این کودتا»، «مرگ بر این دولت مردم فریب»، «زندانی سیاسی آزاد باید گردد»، «مرگ بر دیکتاتور»، «موسوی، رهنورد، تساوی زن و مرد»، «مبارک، بن علی، نوبت سید علی»، «رفراندوم رفراندوم، این است شعار مردم»، «می جنگیم می میریم، ایران و پس می گیریم»، «ایران شده بازداشت گاه، اوین شده دانشگاه»، «خاتمی خاتمی به هوشم، وطن نمی فروشم»، «بسیج جنایت می کند، رهبر حمایت می کند»، «آن لانه ی جاسوسی، تعطیل باید گردد»، «شهید ندادیم که سازش کنیم، رهبر قاتل رو ستایش کنیم»، «آزادی اندیشه، با ریش و پشم نمیشه».

این مراسم در پایان با ادای احترام و شمع روشن کردن در کنار پلاکارد و تصاویر کشته شدگان راه آزادی و همچنین تصاویر زندانیان سیاسی و خواندن سرود «ای ایران و یار دبستانی» به پایان رسید.

نامه زندانی سیاسی نسرین ستوده به هاله سحابی

نامه نسرین ستوده به هاله سحابی: گل زنبقی كه از حياط زندان چيده بودی، پژمرد

سایت مدرسه فمینیستی: نسرین ستوده، وکیل و فعال جنبش زنان که از 13 شهریور 1389 بازداشت و سپس با حکم11 سال حبس تعزیری و 20 سال محرومیت از وکالت و خروج از کشور به بند زنان سیاسی زندان اوین منتقل شد و در همانجا با هاله سحابی که حکم 2 سال حبس اش را می گذراند هم سلول شد، نامه ای در غم فراق او به نگارش درآورده است. به گزارش مدرسه فمینیستی، نسرین ستوده این نامه را سه روز پس از مرگ دلخراش هاله سحابی که در پی درگیری و ضرب و شتم در تشیع جنازه پدرش رخ داد، نوشته است. متن کامل نامه نسرین ستوده را در زیر می خوانید:


هاله‌ي عزيزم !


مرگ پايان كبوتر نيست!

سه روز است ناباورانه، باور مي‌كنيم غم از دست دادن‌ات را. ناباورانه سوگواري مي‌كنيم براي خبري كه دعا مي‌كرديم دروغ باشد. سه روز بند زنان سياسي زندان اوين نام تو را با هر آواز مهر و محبت و آزادگي تكرار مي‌كنند.

حكايت آزادگي‌ات از رنجي كه سه نسل از شما در راه آزادي و دمكراسي تحمل كرد تا شبي كه همگي با اشك شوق بدرقه‌ات كرديم تا شايد حضورت قوت قلبي براي پدري باشد كه جز براي آباداني و سربلندي وطن قدمي برنداشت، ادامه داشت.

ولي افسوس كه ملت ايران به جاي بهبودي پدر، دختر را نيز از دست داد.

ما مطابق اخباري كه از اينجا و آنجا به گوشمان رسيده است اينطور دستگيرمان شد كه جان بر سر دفاع از حق عزاداري خانوادگي‌ات نهادي. حقي كه بارها از خانواده‌هاي داغدار ايراني سلب شده است. ما كه اينجا از نزديك تو را شناختيم و ديديم كه حتي در زماني كه پدر در بيمارستان بود حاضر نشدي از حق قانوني حضور در تجمعات مردمي چشم‌پوشي كني و تعهدي اينچنين بسپري، مي‌دانيم كه تو چنين دلير زني بودي كه تا پاي جان بر سر حقوق قانوني‌ات در برابر كساني كه حقوق‌ات را ناديده مي‌گيرند، ايستادگي كني.

چنان با معصوميت و سادگي از حق‌ات دفاع كرده بودي كه بالاخره آزادت كردند. تو گويي حق‌ات را به رسميت شناخته بودند.

بي‌معارضه و بدون هيچ ترديدي حقوق‌ات را مي‌خواستي و اين خود در استواري قدم‌ات نقشي به سزا داشت.


هاله‌ي عزيزم!

تو حال خانواده‌هاي زنداني را بهتر از هركس مي‌دانستي چرا كه غالبا زنداني داشتيد. غالبا يكي از شما در زندان به‌سر مي‌برد و دست آخر خودت راهي زندان شدي . . . اينگونه بود كه خانه‌ي شما غالبا زنداني داشت. زندانيان آزاده.

يادت مي‌آيد با چه صبر و متانت و چه شادماني‌يي حكمي را تحمل مي‌كردي كه هيچ شايسته‌ي آن نبودي.

يادت مي‌آيد گفته بودي زندان براي تو تجربه‌اي مشابه اردوي آموزشي _ تفريحي است؟ يادت مي‌آيد عاشقانه همه را دوست داشتي و بچه‌ها تو را عاشقانه دوست داشتند؟

عمر با صفايت چه كوتاه بود، اما داستان آزادگي تو در لابلاي گل‌هاي چادرت باقي است كه به يادگار گذاشته‌اي.

گل زنبقي كه در آخرين شب در بازگشت از دادسرا، از حياط زندان چيده بودي، امروز صبح پژمرد. او زودتر از ما خبردار شده بود . . .

نسرين ستوده / بند زنان سياسي / زندان اوين /خرداد /90
 

یورش به منازل برخی زندانیان سیاسی سابق در تهران

بنابه گزارشات رسیده به "فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران" علی معزی از زندانیان سیاسی دهۀ 60 و تعدادی دیگر در یورشهای مامورین وزارت اطلاعات در نقاط مختلف تهران به منازل آنها دستگیر و به نقطۀ نامعلومی منتقل شدند.
روز شنبه 21 خرداد ماه علی معزی 58 ساله زندانی سیاسی دهۀ 60 و 80 با یورش مامورین وزارت اطلاعات به منزلش دستگیر و به نقطۀ نامعلومی منتقل گردید. مامورین وزارت اطلاعات وسایل شخصی آقای معزی مانند عکسهای خانوادگی ، تلفن همراه ،دفترچه تلفن شخصی و سایر اموال شخصی او را جمع آوری و با خود بردند .همچنین گزارشاتی حاکی از آن است که در روزهای شنبه و یکشنبه در نقاط مختلف تهران مامورین وزارت اطلاعات با یورش به منازل تعدادی از ساکنین تهران را دستگیر و به نقاط نامعلومی منتقل کردند. اسامی آنها و گزارشات تکمیلی متعاقبا اعلام خواهد شد.
خانواده معزی از مکان بازداشت و وضعیت و شرایط او بی اطلاع هستند. آنها هنگام مراجعه به دادستانی و بند 209 زندان اوین برای پیگیری وضعیت عزیزشان به آنها گفته شد که در لیست بازداشت شدگان نیست و ما از او بی اطلاع هستید.معمولا مامورین وزارت اطلاعات برای تحت فشارهای روحی قرار دادند خانواده و تحت شکنجه های جسمی و روحی قرار دادن زندانی سیاسی در مراحل اولیۀ بازداشت ابراز بی اطلاعی می کنند.
زندانی سیاسی علی معزی اخیر تحت عمل جراحی تومور مثانه قرار گرفته بود و در حال درمان بسر می برد.او از ناراحتیهای متعدد جسمی که در اثر شکنجه های قرون وسطایی در 2 دوره زندان در دهۀ 60 و 80 رنج میبرد.آقای معزی از ناراحتی حاد کلیوی از قبیل، هیدرونفروز،سنگ کلیه،تنگی حالب و نیز بیماری چسبندگی و انسداد روده کوچک و واریس رنج می برد.
در موج جدید از دستگیریها که از اردیبهشت ماه جاری شروع شده است و همچنان ادامه دارد تعدادی زیادی از خانواده های که بستگان آنها در شهر اشرف در عراق بسر می برند به صرف وابستگی خانوادگی دستگیر شده اند.
زندانی سیاسی علی معزی از زندانیان سیاسی دهۀ 1360 می باشد و از سال 1360 تا 1363 در زندانها ی غزل حصار،اوین و گوهردشت زندانی بود که در اثر شکنجه های و حشیانه جسمی و روحی دچار صدمات شدید جسمی شده است که علیرغم گذشت سالها ولی هنوز از عوارض آن رنج می برد.او همچنین در سال 87 مجددا بدلیل حضور فرزنداشت در شهر اشرف دستگیر شد و برای چندین سال در زندان بسر برد و پس از طی کردن محکومیت غیر انسانی و قانونی از زندان آزاد شد.
فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران،یورش وحشیانه مامورین وزارت اطلاعات به منازل شهروندان و دستگیری و انتقال آنها به نقاط نامعلوم و بی اطلاع نگه داشتن خانواده های آنها را محکوم می کند و از کمیسر عالی حقوق بشر و سایر مراجع بین المللی خواستار ارجاع پرونده جنایت علیه بشریت رژیم ولی فقیه علی خامنه ای به شورای امنیت سازمان ملل متحد جهت گرفتن تصمیمات لازم اجرا می باشد.

25 خرداد 1390 برابر با 15 ژون 2011
گزارش فوق به سازمانهای زیر ارسال گردید:
کمیساریای عالی حقوق بشر
کمسیون حقوق بشر اتحادیه اروپا
سازمان عفو بین الملل

نوجوان زندانی با اتهام دروغین در خطر اعدام قرار دارد

بنابه گزارشات رسیده به "فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران"دروغپردازیهای خبرگزاری سپاه پاسداران (فارس) علیه یک نوجوان بی گناه و محاکمۀ او در دادگاه که بیش از 2 سال در زندان به اتهام دروغین زیر گرفتن یک بسیجی در حالت بلاتکلیفی بسر می برد.
نوجوان زندانی علی نصیری متولد سال 1371 در زمان دستگیری 17 سال سن داشت. در جریان اعتراضات گسترده مردم ایران در تاریخ 24 خرداد 1388 حوالی ساعت 23:30 دربلوار پاک نژاد سعادت آباد همراه با دوستانش در ماشین شخصی اش دستگیر می شوند.آنها را همان شب به بازداشتگاه آگاهی شاهپور منتقل می کنند و پس از 8 روز بازداشت با فیش حقوقی آزاد می شود ولی ماشین وی همچنان در توقیف اداره آگاهی شاهپور باقی می ماند.
همان شب در حالی که چند ساعت قبل از آن علی نصیری در بازداشتگاه ادارۀ آگاهی شاهپور بود. بامداد 25 خرداد ماه حوالی ساعت 02:30 تعدادی بسیجی که در میدان کاج وسایل نقلیه شخصی مردم را متوقف می کردند و آنها را مورد اذیت و آزار قرار می دادند. توسط یک خودروی ناشناس، بسیجیهای مذبور در میدان کاج زیر گرفته می شوند که یکی از آنها بنام حسین غلام کبیری کشته می شود.
پس از مدتی نوجوان زندانی علی نصیری نامه ای از اداره آگاهی شاهپور دریافت می کند مبنی بر اینکه در تاریخ 9 مرداد 1388 برای باز پس گرفتن خودروی توقیف شده به اداره آگاهی مراجعه نماید.هنگامی که این نوجوان به اداره آگاهی مراجعه می کند او را مجددا دستگیر و بازداشت می کنند. او پس از بازداشت در آگاهی شاهپور،به کانون اصلاح و تربیت و سپس به زندان گوهردشت کرج منتقل می گردد. پس از 2 سال بلاتکلیفی در زندان در خرداد ماه جاری وی را به دادگاه منتقل و توسط فردی بنام عزیز محمدی که تقریبا اکثر احکام اعدام در استان تهران توسط این جنایتکار صادر می شود مورد محاکمه قرار می گیرد. علی نصیری بر مبنای 2 اتهام مباشرت در قتل و نداشتن گواهینامه مورد محاکمه قرار گرفت.
علیرغم فاصله زمانی بین دستگیری این نوجوان و روی دادن حادثه تصادف که چندین ساعت بعد می باشد.بازهم اصرار بر محکوم شناختن این نوجوان را دارند.
پس از 2 سال بلاتکلیفی در بازداشت در آستانۀ مناسبتهای خونین خرداد ماه که توسط سرکوبگران بر مردم ایران تحمیل کردند خبرگزاری سپاه پاسداران معروف به فارس با دروغپردازی و وارونه جلوه دادن واقعیتها سعی دارد که این نوجوان را گناهکار معرفی نماید.
علی نصیری که در سن 17 سالگی دستگیر شده است و بیش از 2 سال در بلاتکلیفی در زندان بسر می برد در حال حاضر در بند 5 زندان گوهردشت کرج بند جوانان زندانی است.
فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران،نسبت دادن اتهامات دروغین به نوجوان زندانی برای صدور احکام اعدام را محکوم می کند و از کمیسر عالی حقوق بشر و سایر مراجع بین المللی خواستار تسریع در ارسال گزارشگر ویژه سازمان ملل متحد برای تهیۀ گزارش مستقل از جنایتهای رژیم ولی فقیه علی خامنه ای و ارائه آن به سازمان ملل برای گرفتن تصمیمات لازم اجرا می باشد.

25 خرداد 1390 برابر با 15 ژون 2011
گزارش فوق به سازمانهای زیر ارسال گردید:
کمیساریای عالی حقوق بشر
کمسیون حقوق بشر اتحادیه اروپا
سازمان عفو بین الملل

مصلحی هر ایرانی را که ویزا بگیرد جاسوس فرض می کند

سایت الف: وزیر اطلاعات گفت: يكي از روش‌هايي كه سرويس‌هاي اطلاعاتي براي جذب جاسوس مي‌كنند اين است كه وقتي فردي براي اخذ ويزا مراجعه مي‌كند براي او طعمه مي‌گذارند، لذا مردم بايد حواسشان جمع باشد و شكر خدا مردم ما حواسشان جمع است.

به گزارش فارس، حجت‌الاسلام حيدر مصلحي وزير اطلاعات كه در حاشيه جلسه امروز هيئت دولت با خبرنگاران گفت‌وگو مي‌كرد در پاسخ به سؤالي مبني بر اينكه چرا شما از شوراي پول و اعتبار كنار گذاشته‌ شده‌ايد گفت: علت خاصي ندارد قرار بود دو نفر از وزرا انتخاب شوند كه اين انتخاب صورت گرفت و بنده جزء‌ اين دو نفر نيستم.

وي همچنين در پاسخ به سؤال ديگري مبني بر اينكه ارزيابي شما از بيانيه اخير وزارت امور خارجه انگليس به مناسبت سالگرد ۲۲ خرداد كه در آن از فتنه‌گران حمايت كرده است، ‌چيست؟ اظهار داشت: اگر آنها از فتنه‌گران حمايت نكنند بايد براي ما علامت سؤال ايجاد شود چرا كه آنها به دنبال مقابله با انقلاب اسلامي هستند.

وزير اطلاعات ادامه داد: انقلاب اسلامي به دنيا و كشورهاي اسلامي خط داده و الگو شده است. به همين خاطر اينها (مستكبران) به دنبال اين هستند كه به اصطلاح خود بگويند انقلاب متوقف شده در حالي كه انقلاب اسلامي ايران به راه خود ادامه مي‌دهد.

حجت‌الاسلام مصلحي در پاسخ به سؤال ديگري مبني بر اينكه توصيه شما به هموطنان‌مان كه اقدام به اخذ ويزا جهت مسافرت به كشورهاي خارجي مي‌كنند، دچار مشكل نشده و در دام سرويس‌هاي جاسوسي نيفتند، چيست، خاطرنشان كرد: اين چيزي طبيعي است يكي از روش‌هايي كه سرويس‌هاي اطلاعاتي براي جذب جاسوس مي‌كنند اين است كه وقتي فردي براي اخذ ويزا مراجعه مي‌كند براي او طعمه مي‌گذارند، لذا مردم بايد حواسشان جمع باشد و شكر خدا مردم ما حواسشان جمع است.

موسوی و کروبی از هیچیک از مواضع خود عقب‌نشینی نکرده اند

سایت دیگربان: محمدنبی حبیبی دبیرکل موتلفه اسلامی اعلام کرد میرحسین موسوی و مهدی کروبی با وجود حصر خانگی از هیچ یک از مواضع خود عقب‌نشینی نکرده‌اند، بنابراین لزومی ندارد که حصر آنها شکسته شود.

آقای حبیبی به سایت «خبر آنلاین» گفته که این رهبران جنبش سبز «تاکنون هیچ اقدامی برای پس گرفتن هیچ کدام از اقداماتشان انجام ندادند.»

این تازه‌ترین خبر از آخرین مواضع سیاسی موسوی و کروبی پس از آغاز حصر خانگی آن‌ها به شمار می‌رود.

میرحسین موسوی و مهدی کروبی به همراه همسران خود از بهمن ماه سال گذشته حصر خانگی شده‌ و همه ارتباط‌های آن‌ها قطع شده است.

این برای نخستین‌بار پس از حدود چهار ماه از زمان حصر این رهبر جنبش سبز است که یک فعال سیاسی سر‌شناس محافظه‌کار از پافشاری آنها بر مواضع خود خبر می‌دهد.

رهبران جنبش سبز دولت دهم را نامشروع می‌دانند و خواستار آزادی زندانیان سیاسی٬ گشایش فضای سیاسی٬ دلجویی از خانواده‌های قربانیان و محاکمه عاملان جنایت‌های پس از انتخابات هستند.

آقای حبیبی که یکی از مخالفان سرسخت موسوی و کروبی به شمار می‌رود در بخش دیگری از سخنان خود بار دیگر از قوه قضائیه خواسته که رهبران جنبش سبز را محاکمه کند.

وی همچنین درباره شروط محمد خاتمی برای شرکت اصلاح‌طلبان در انتخابات نیز گفته «کسی حق ندارد برای نظام شرط و شروط بگذارد. نه اصلاح طلبان حق دارند برای نظام شرط بگذارند و نه اصول‌گرا‌ها.»

اعتراض خواننده به وضع هنرمندان و حمله اوباش رژیم به او

سایت آفتاب: عبدالحسین مختاباد با نوشتن نامه ای بحث برانگیز به سوژه شماره یك این روزهای رسانه های مازندرانی تبدیل شده تا طیف مخالف و موافق او با نوشتن یادداشت های متفاوت به ماجرا دامن بزنند.

محور این نزاع رسانه ای مفقود شدن مجسمه اسب های تاریخی میدان امام (ره) ساری است كه هفته گذشته و در اقدامی بحث بر انگیز برداشته شد.

با اینكه یك هفته از ماجرا گذشته و سابقه تاریخی نشان می دهد چنین اقداماتی چقدر زود در مركز مازندران به دست فراموشی سپرده می شود اما برخلاف انتظار ماجرای اسب ها هر روز ابعاد تازه ای پیدا می كند.

در تازه ترین اتفاق عبدالحسین مختاباد خواننده مشهور ساروی با نوشتن نامه ای سرگشاده حرف هایی بدون در نظر گرفتن خط قرمز ها روی كاغذ آورده آنچنان كه مخالفانش از آن نوشته به «عقده گشایی سیاسی » و «عدم درك شهادت» یاد كردند.

خواننده سرشناس در قسمتی از نامه آورده است: «من نسل سوخته این سرزمینم. من و نسل من نه نوجوانی و نه جوانی را درك نكردیم...»

مختاباد كه در طول همه این سالها از سوی اكثریت طیف های سیاسی مازندران حمایت شده بود در ادامه آورده است: «و... جنگ تمام شد اما نگاه جنگی و انقلابی همچنان همانند سایه ای من و نسلم را تعقیب میكرد...»

مختاباد اما به همین جا بسنده نمی كند و در تماسی با هادی ابراهیمی معاون سیاسی استاندار مازندران و یكی از موافقین طرح برچیدن اسب ها از وی توضیح می خواهد. پاسخی كه مختاباد با نوشتن جمله: «اینان همگی همان نسل سوخته اند كه اینك زمام امور را در دست گرفته اند و همواره با توسل به امر سطحی و شعاری از اصل مسئولیت و تعهد خود شانه خالی میكنند» به آن واكنش نشان می دهد.

نوشته مذكور 24 ساعت بعد با واكنش تند هادی ابراهیمی روبرو شد. او در یادداشتی با عنوان «مختاباد را چه شده؟» این خواننده را به تلاش برای طرح جنگی مبهم میان نسل گذشته و نو متهم كرده و افزود: «مختاباد خمیرمایه همه اینها را در انقلاب و جنگ و تفكر مقاومت كننده نسل انقلاب در قبال زیاده خواهی های استكبار جهانی و صهیونیزم بین الملل دیده و مرگ بر امریكا و اسرائل را مرگ بر همه می خواند و بشدت از این فرهنگ، برائت می جوید و تمایل خود را به جهانی شدن با شعار حذف این شعارهای نفرت انگیز! اعلام می دارد.»

ابراهیمی در ادامه به ماجرای گفتگوی تلفنی اش با مختاباد ساعتی پیش از نوشتن یادداشت مورد مناقشه اشاره می كند و می افزاید: «حقیر نیز كه از نیات شوم این عنصر استحاله شده و احساساتی بی خبر بودم، صادقانه برایش توضیح دادم كه جمع آوری مجسمه اسب ها ماحصل تذكرات موكد مومنین شهر و اعضای موجه ستاد احیای امر به معروف و نهی از منكر استان در یكسال گذشته بوده كه طی آن به سوءاستفاه بدخواهان از نامانوس بودن این مجسمه ها با نام میدان اشاره می شد كه نهایتاً شهرداری موظف به جمع آوری آنها گردید»

ابراهیمی در انتهای این نوشته از مختاباد خواسته تا از سرنوشت هنرمندان فریب خورده ای همچون محسن مخملباف، گلشیفته فراهانی و شادمهر عقیلی همچنین تجربه حوادث پس از انتخابات سال 88 درس عبرت بگیرد.

اما یادداشت این مقام مسئول نقش چراغ سبز را در آن ماجرا ایفا كرده و حالا سیلی از نوشته ها علیه این خواننده به راه افتاده است. منتقدین یكی یكی پس از دیگری از در وارد می شدند یكی او را به عذر خواهی از خانواده شهدا توصیه می كند و دیگری به نسلش را نسل پخته می خواند و نه سوخته. با همه این حرفها و از آنچه از بین كامنتها و حتی مكالمات بیرون می آید داستان اسب ها و مناقشه بر سراین موضوع به این زودی فراموش نمی شود.

یورش و جمع آوری ماهواره؛ مزدوران رژیم یک نفر را کشتند

خبرگزاری هرانا - در حین اجرای طرح جمع آوری ماهواره در شهر گرگان، یکی از شهروندان این شهر از بام منزلش سقوط کرد و جان سپرد.

بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، زمانی که ماموران نیروی انتظامی با مراجعه به پشت بام آپارتمان محل سکونت علی کریمی، شهروند ۴۲ سالهٔ گرگانی، قصد جمع آوری دیش ماهوارهٔ وی را داشتند با اعتراض او روبرو شده و در پی مشاجرهٔ لفظی بین کریمی و ماموران نیروی انتظامی وی تعادلش را از دست داده و از طبقه چهارم ساختمان سقوط کرد.

به گزارش بیمارستان ۵ آذر گرگان، نامبرده قبل از برخورد با زمین، بر اثر ترس و سکتهٔ قلبی جان خود را از دست داده بود.

پیش ‌بینی کروبی: سپاه از این همه ثروت نمی گذرد

سایت کلمه: آنچه می‌خوانید گزیده‌ای کوتاه از یک گفتگوی منتشر نشده با مهدی کروبی است که مدت‌ها قبل از انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۸ در دفتر او انجام شد؛ بخش‌های دیگر این گفتگو، داوری او نسبت به چهره‌های تاثیرگذار اصلاح‌طلب است و انتشار آن منوط به اجازه آقای کروبی است؛ اما آنچه اینک پیش روی شماست دیگر منتظر اجازه او نمی‌ماند؛ زیرا نشان از پیش‌بینی زود هنگام روزهایی است که در «خشت خام» می‌دید؛ مهدی کروبی پس از این گفتگو در حالی که چای می‌نوشید گفت: «این‌ها یک مباحثه بود بین دو طلبه! حرف‌هایی که نمی‌خواهم با صدای بلند بگویم» و حالا زندگی پیرمرد در حصر، صدای بلند ناگفته‌هاست و شکستن ساقه گلی که «از زندان سلطنت تا زندان ولایت» به جانش آب داد اما به برش شکست…

از انتخابات آینده (۱۳۸۸) شروع کنیم؛ شما این بار هم نامزد می‌شوید؟

حالا زود است و معلوم نیست؛ آخر من فکر نمی‌کنم این انتخابات به سلامت بگذرد؛ با آمدن این دولت (احمدی‌نژاد) سپاه، تمام منابع اقتصادی کشور را در دست گرفته و حاضر نیست تن به انتخابات بدهد و از آن‌همه ثروت بگذرد. این‌که مردم کسی را انتخاب کنند و او بخواهد بر سپاه نظارت کند که جلوی دخالت او در سیاست را بگیرد و بر آنچه که دست سپاه است نظارت داشته باشد و یا حساب‌رسی کند؟ این‌ها نمی‌گذارند؛ واقعا کار خیلی سخت شده است و نمی‌بایست می‌گذاشتند کار به این‌جا برسد.

چه کسانی نباید می‌گذاشتند؟

میشد جلوی این‌ها را گرفت؛ خوب شما دیدید که در انتخابات (۱۳۸۴) من نفر اول شمارش آرا در ۱۵ استان کشور بودم و اندکی خوابیدم و بیدار شدم و دیدم همه چیز از دست ستاد انتخابات کشور خارج شده و دست دیگران افتاده، بعد هم نامه نوشتم و نقش آقا مجتبی (خامنه ای) را گفتم؛ اگر باور می‌کردند خطری را که انتخابات را تهدید می‌کند نمی‌گذاشتند این‌جوری شود.

شما که این خطر را می‌دانستید چرا نگفتید به دولت آقای خاتمی؟

من اتفاقا گفتم و حتی پیشنهاد دادم که به خاطر حساسیت اوضاع، وزارت کشور را برای انتخابات بدهند دست (سید علی اکبر) محتشمی‌پور؛ او از پس این‌ها برمی‌آمد و می‌توانست جلوی تقلب را بگیرد (…)؛ حالا گذشت و نمی‌خواهم کسی را متهم کنم، همه با هم تا این‌جا آمدیم، مهم این است که حواسمان باشد که دیگر برگزاری انتخابات سالم و آزاد در این کشور کار ساده‌ای نیست؛ اصلا ساده نیست، زمان امام (خمینی) هر ایرادی که می‌گرفتند نمی‌توانستند انتخابات را چیزی بگویند، در سلامت‌اش شک نبود، آن‌جا هم که آقای جنتی و شورای نگهبان خواستند نتیجه‌ای که به نفع‌شان نبود (مجلس سوم) را دست‌کاری کنند امام محکم جلوی‌شان ایستاد و نگذاشت. هر جوری که بشود کشور، انتخابات اگر سالم باشد جمهوریت حفظ می‌شود و مردم خودشان می‌آیند و هرجور که بخواهند می‌آیند و با انتخاب‌شان اصلاح می‌کنند و تغییر می‌دهند؛ اگر این نباشد همه چیز از بین می‌رود.

خوب! کوتاه آمدن دولت خاتمی در برابر دخالت حکومت در نتیجه انتخابات، مختص او نبود؛ شما هم در مجلس ششم که قدرت کاملا دست اصلاح‌طلبان بود در مواردی تسلیم آقای خامنه‌ای شدید…

موضوع نتیجه انتخابات با هیچ مصداق دیگری قابل مقایسه نیست؛ رگ حیاتی نظام است که جای کوتاه آمدن نیست، انتخابات نباشد دیگر امید هیچ اصلاح یا تغییری نیست و اگر اعتراض از راه‌های دیگری بشود معلوم نیست به چه نتیجه‌ای برسد. برای همین هم یک عده از اول با جمهوری مخالف بودند؛ اما از انتخابات که یک رکن نظام است بگذریم من آن‌وقت معتقد بودم که در مصادیق، باید رهبری را داشت چون تا زمینه برای تغییر بیشتر بر اساس انتخابات‌های بعدی فراهم نشود اگر او را نداشته باشیم هیچ کاری نمی‌شود کرد. ضمن اینکه نباید توقع مردم را بالا برد، ظرفیت‌ها را باید در نظر گرفت، وقتی هنوز فکری برای مراکزی که به هیچ‌کس هم جواب نمی‌دهند و هرکاری که دوست دارند می‌کنند نکردیم چرا وعده‌هایی می‌دهیم که وقتی نشد سرخوردگی و یأس بیاورد. (…) من کارهایی کردم که می‌توانستم؛ جوری عمل می‌کردم که بتوانم گاهی زندانی‌ها را آزاد کنم، برای‌شان مرخصی بگیرم و در حد توانم به گرفتاری خانواده‌های شان برسم… اما وقتی لقمانیان (نماینده همدان) را گرفتند محکم ایستادم و کوتاه نیامدم؛ دیدم نه! اینجا پای همان انتخابات و مجلس و جمهوری در میان است و جای مماشات نیست. من در تبلیغات انتخابات هم همین کار را کردم و حرف‌هایی را زدم که شدنی بود (…)

منبع: میهن ـ محمدجواد اکبرین

تجاوز جنسی همگانی به زنان و دختران در خمینی شهر، مردم ایران را به شدت خشمناک ساخته است

 تجاوز جنسی وحشیانه به چندین زن و دختر در باغی در نزدیکی خمینی شهراصفهان اعتراض های گسترده ای را نه تنها در آن شهر بلکه در سراسر ایران به دنبال آورده و بعید نیست آتش خشم مردم به یک انفجار اجتماعی و حتی سیاسی بیانجامد.

خبرنگار آزاد امشب (شنبه) از تهران گزارش داد که حکومت تلاش می کند ماموران خود را از مسؤولیت این فاجعه مبرا سازد و ادعا دارد که هیچ یک از افراد سپاه پاسداران و یا بسیج و لباس شخصی ها و یا ماموران نهی از منکر در این تجاوز همگانی دست نداشته اند، بلکه این تعرض به زنان و دختران کار گروهی افراد مسلح به چاقو و دشنه بوده که پس از ارتکاب تجاوز جنسی، از محل گریخته اند.

گفته می شود یکی از زنانی که مورد تجاوز قرار گرفته باردار بوده است. این تجاوز هفته گذشته هنگامی رخ داد که خانواده ای در یکی از باغ های نزدیک خمینی شهر یک میهمانی خصوصی ترتیب داده بود. حکومت تا امروز از انتشار این خبر جلوگیری می کرد.

خشم مردم خمینی شهر و سراسر ایران به ویژه به علت آن است که دقایقی پس از حمله آن افراد، شماری از مردان و زنان با تلفن همراه با پلیس 110 تماس می گیرند – ولی با بی توجهی روبرو می شوند و در طول تمام مدتی که تجاوزکاران به تعرض مشغول بودند، از پلیس خبری نبوده است.

با افشای این خبر دهشتناک با تاخیر یک هفته ای، در ساعات پیش از ظهر دیروز (جمعه) مردم خشمگین در برابر دفتر دادگستری خمینی شهر گرد آمده و خواستار آن بودند که اولا هرچه زودتر هویت تجاوزکنندگان اعلام شود و ثانیا بررسی گردد که چرا مقامات پلیس به درخواست کمک میهمانان و قربانیان بی توجهی کرده اند.

آخوند حسین رضائی دادستان عمومی و انقلاب حکومت در خمینی شهر ادعا کرد که 12 نفر متجاوزین به آن باغ شناسائی شده اند و چهار تن آنان در بازداشت به سر می برند – ولی مردم نسبت به این اظهارات ابراز بی اعتمادی می کنند. او ادعا کرد که اگر متجاوزین حتی موفق به فرار از ایران شوند، از طریق پلیس بین المللی (اینترپل) تعقیب آنان ادامه خواهد یافت. آخوند رضائی توضیح نداد که این افراد چه کسانی هستند و چرا بیم فرار آنان از ایران می رود.

محمد جواد ابطحی نماینده خمینی شهر در مجلس نیز درباره هویت متجاوزین، و اصولا بافت اجتماعی در خمینی شهر سخنان مبهمی بیان داشت. او گفت: خمینی شهر به یک شهر هفتاد و دو ملتی مبدل گردیده که باعث ایجاد اصطکاک بین فرهنگ ها و الگوها شده و عواقب بدی ایجاد می کند.

دانشگاه صنعتی اصفهان در خمینی شهر قرار دارد و جمعیت آن بیش از سیصد هزار نفر است. مراکز صنعتی زیادی نیز در این شهر برپا شده است.

ابطحی توضیح نداد که چه افرادی و از کدام کشورها و یا ملیت ها در خمینی شهر ساکن هستند. آگاهان می گویند که بخشی از عملیات محرمانه اتمی حکومت در حومه این شهر انجام می گیرد و شمار زیادی کارگران و مهندسین و کارشناسان خارجی در آن جا ساکن شده اند.

ابطحی ادعا کرد که اگر پلیس 110 بلافاصله وارد اقدام نشده، به خاطر "کمبود نیروی انسانی" بوده است. ولی او گناه اصلی را متوجه برپاکنندگان این میهمانی خصوصی دانست و گفت: «خانواده ای بدون رعایت موازین شرعی و عرفی اقدام به برگزاری یک میهمانی مختلط کرد که تعدادی اراذل و اوباش با ورود غیرمجاز به داخل باغ، زنان و دختران این خانواده را مورد اذیت و آزار جنسی قرار دادند».

وبسایت "خلیج آنلاین" یکی از نخستین منابعی بود که خبر این تجاوز را روز چهارشنبه (سه روز پیش) انتشار داد و درباره جزئیات آن نوشت: « تعدادی از اراذل و اوباش خمینی شهر اصفهان چندی پیش چند زن و دختر را در باغی در اطراف خمینی شهر اصفهان در مقابل دیدگان همسر آنها ربوده و به آنها تجاوز نمودند. چند خانواده در باغی در اطراف شهر خمینی شهر اصفهان برای تفریح آمده که متاسفانه با یوروش تعدادی از اراذل اوباش به داخل باغ به زور در مقابل چشم شوهر آنها ربوده می شوند».

خبرگزاری مهر در ساعات امشب (شنبه) درباره جزئیات این رویداد تکان دهنده نوشت: «تعدادی خانواده در روزهای تعطیلی گذشته، در یکی از باغ های خمینی شهر به برگزاری میهمانی مختلطی اقدام کرده اند که در همین حین تعدادی از اراذل و اوباش آن منطقه به این باغ وارد شده و پس از زندانی کردن مردان در اتاق باغ، زنان و دختران را به باغ دیگری برده و مورد آزار و اذیت قرار داده اند».

مردم خشمگین ایران می گویند: تجاوز به افرادی که در یک میهمانی خصوصی و در چهار دیوار باغ شخصی گرد آمده بودند، نشان می دهد که اوضاع امنیتی در ایران تا چه حد متزلزل است و نیروهای حکومتی، از بسیج و سپاه تا ماموران انتظامی و پلیس نسبت به امنیت مردم توجهی ندارند.

اعتراضات شبانه در تهران با شعار «خامنه ای بدونه بزودی سرنگونه»

بنابه گزارشات رسیده به"فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران"مردم در نقاط مختلف تهران بر روی بام ها ، بالکنها ،حیاط منازل و در مواردی در خیابانها اقدام به سر دادن ندای الله اکبر و شعار مرگ بر دیکتاتور و خامنه ای بدونه بزودی سرنگونه نمودند.
از حوالی ساعت 22:00 مردم در مناطق مختلف تهران بر روی پشت بام ها ،بالکنها و در مواردی در خیابانها اقدام به سر دادن ندای الله اکبر و شعارهایی مانند؛ مرگ بر دیکتاتور و خامنه ای بدونه بزودی سرنگونه نمودند. اعتراضات شبانه در نقاط مختلف تهران از جمله نقاط مرکزی تهران،سعادت آباد،فرح زاد ،فلکۀ اول تهران پارس و حکیمیه را می توان نام برد.
مردم تهران در فلکۀ اول تهران پارس و حکیمیه به خیابانها آمدند و با تشکیل دسته های مختلف اقدام به سر دادن شعارهایی مانند خامنه ای بدونه بزودی سرنگونه و مرگ بر دیکتاتور نمودند.شدت شعارها در این منطقه نسبت به نقاط دیگر تهران بیشتر بود.
نیروهای سرکوبگر موتور سوار در خیابانهای تهران گشت می زدند و سعی در ایجاد رعب و وحشت داشتند ولی در هر نقطه ای که نیروهای سرکوبگر حاضر می شدند شدت شعارها بالا می گرفت. در فرح زاد نیروهای موتوری در نقاط مختلف آن حضور داشتند.
گزارشهایی از اعتراضات شبانه در شهرهای مختلف ایران حاکی از آن است که مردم اقدام به سر دادن ندای الله اکبر و شعارهای ضد دولتی نمودند. گزارشهای تکمیلی متعاقبا اعلام خواهد شد .
فعالین حقوق بشرو دمکراسی در ایران
21 خرداد 1390 برابر با 11 ژون 2011

http://hrdai.net
info@hrdai.net
http://hrdai.blogspot.com
pejvak_zendanyan10@yahoo.com
pejvakzendanyan@gmail.com
Tel.:0031620720193
 

اساتید بازنشسته دانشگاه های دولتی در دانشگاه پیام نور

معاون وزیر علوم درباره "بازنشستگی زودهنگام" اساتید دانشگاه ها گفته است: "راه برای دانشگاهها باز است تا بتوانند از خدمات اعضای هیئت علمی شاخص بدون اینکه آنها بازنشسته شوند، استفاده کنند."

به گزارش دانشجونیوز به نقل از خبرگزاری ها، مهدی ایرانمنش در نشست خبری وزارت علوم گفت: "اگر یک عضو هیئت علمی پس از ۳۰ سال سابقه در مرتبه مربی و استادیاری بماند و به مرتبه بالاتری ارتقا پیدا نکند دیگر بیش از ۳۰ سال نمی تواند خدمت کند."

پیش از این رضا عامری، مدیرکل دفتر نظارت و ارزیابی آموزش عالی گفته بود: "وزارت علوم پیشنهاداتی داشته که بتوانیم از اعضای هیئت علمی که دارای رتبه‌های دانشیاری به بالا هستند مدت زمان بیشتری در دانشگاه‌ها استفاده کنیم یعنی ماندگاری اعضای هیئت علمی دانشیار به بالا در دانشگاه افزایش پیدا کند. وزارت علوم پیشنهاد داده اعضای هیئت علمی که در شرف بازنشستگی هستند ولی طی ۳ تا ۵ سال پایانی خدمتشان از نظر علمی، پژوهشی و آموزشی خدمات قابل قبولی داشته اند بتوانند با نظر هیئت امنای دانشگاه در سیستم ماندگار شوند."

اما به گفته ایرانمنش، اگر دانشگاهی بخواهد یک مربی یا استادیار را بیش از ۳۰ سال هم نگه دارد باید موضوع را در هیئت امنا مطرح و از هیئت امنا مصوبه بگیرد: "به این ترتیب دانشگاه باید در هیئت امنا مطرح کند که این مربی یا استادیار هر چند در طول ۳۰ سال نتوانسته به مرتبه بالاتری دست پیدا کند اما برایمان شاخص است و از هیئت امنا بخواهد که دوره این هیئت علمی مربی یا استادیار را تمدید کند بنابراین راه برای دانشگاهها جهت استفاده از خدمات اعضای هیئت علمی باز است."

او از تلاش وزارت علوم برای بکارگیری استادان بازنشسته دانشگاههای دولتی در دانشگاه پیام نور خبر داد و گفت: "برای اینکه بتوان از اعضای هیئت علمی با مرتبه استادی که از دانشگاههای دولتی بازنشسته شده اند در دانشگاه پیام نور استفاده شود باید مصوبه هیئت دولت را بگیریم."

پیشتر عبدالله جاسبی، رئیس دانشگاه آزاد اسلامی، گفته بود که استادان بازنشسته دانشگاه های دولتی، برای تکمیل و بهبود کادر هیات علمی، جذب دانشگاه آزاد می شوند.

طی دو سال اخیر، موضوع بازنشسته شدن تعدادی از اساتید دانشگاه های دولتی، موضوع مناقشه میان نهادهای آموزش عالی و مخالفان و منتقدان دولت بوده است.

بسیاری از منتقدان می گویند که از زمان روی کار آمدن محمود احمدی نژاد در سال ۱۳۸۴، موارد متعددی از فشار بر دانشگاه ها و بازنشستگی اجباری استادان دانشگاه صورت گرفته و انگیزه بسیاری از این فشارها و بازنشستگی ها سیاسی بوده است.

وزارت علوم اگرچه سیاسی بودن این بازنشستگی ها را رد کرد اما کامران دانشجو، وزیر علوم گفته بود: "شما حق ندارید کسی را در دانشگاه ها جذب کنید که در مسیر التزام عملی به ولایت فقیه و قانون اساسی حرکت نمی کند. ... شفاف و واضح می گویم افرادی مورد نیاز ما در دانشگاه ها هستند که التزام عملی به اسلام و ولایت فقیه داشته باشند."

یکی از جنجالی ترین بازنشستگی ها در دو سال اخیر، بازنشستگی پروفسور یوسف ثبوتی یکی از اساتید قدیمی و رئیس مرکز تحصیلات تکمیلی دانشگاه علوم پایه زنجان بود که با واکنش و اعتراض برخی از دانشگاهیان، منتقدان و برخی از موافقان دولت مواجه شد.

رنجی که کتاب​ها در ایران می‌برند

سایت خبرآنلاین: واقعیتی که در کشور ما در عرصه نشر وجود دارد تعداد کم شمارگان کتاب است، سال‌هاست که در این باره بحث می‌شود اما هنوز این بحث​ها به نتیجه​ای نرسیده‌است.

قصه کتاب و پایین بود شمارگان آن در کشور ما، قصه‌ای تکراری​است. یک سوی ماجرا ناشران هستند و سوی دیگر نویسندگانی که ماه‌ها و گاه سال‌ها وقت‌شان را صرف ترجمه یا تالیف کتابی می‌کنند و سر آخر اگر کتابشان بخواهد چاپ شود تعداد شمارگانش - اگر خوش‌بینانه هم به آن نگاه کنیم- 1500 یا 2000 نسخه است.

درباره این بحث بارها صحبت شده، بعضی بر این اعتقادند که تیراژ کتاب در ایران متناسب با جمعیت نیست، اما از سوی دیگر مسوولان می‌گویند که تیراژ کتاب در ایران پایین نیست و تعداد عناوین کتاب‌ها را هم باید در نظر گرفت که به اعتقاد آن‌ها از وضعیت مطلوبی برخوردار است.

اولین موضوعی که از تیراژ پایین کتاب گریبان ما را می‌گیرد این است که باعث می‌شود، نویسنده حرفه‌ای در کشور کم رشد کند، وقتی که کتاب 1000 نسخه چاپ شود، انگیزه نوشتن را از نویسنده یا شاعر خواهد گرفت، اما ناشر هم نمی‌تواند بیشتر از این تعداد چاپ کند؛ استدلال او هم پذیرفتنی است؛ می‌گوید که کتاب می‌ماند در انبار و فروخته نمی‌شود. خب این می‌شود اولین چوپ بالای سر ناشر که بیشتر از هزار یا دو هزار نسخه چاپ نکند، از سوی دیگر نویسنده و ناشر چشم امیدشان به مخاطبان است که کتاب را بخرند، اما انگار کتاب مثل همیشه در سبد خرید خانوداه‌ها جایی ندارد، این هم خودش هزار و یک دلیل دارد، سطح فرهنگی، سطح در آمد و مسایلی از این دست باعث می‌شود که کتاب اولویت چندم مردم ما شود.

البته برخی از نویسندگان و مترجمان، ممیزی را یکی از دلیلایل پایین بودن تیراژ کتاب می دانند، پروسه‌ای که باعث می‌شود که کتاب‌ها در صف انتشار بمانند و دیر به دست مخاطب برسند. از سوی دیگر برخی هم متعتقدند که کیفیت آثار تولیدی پایین است و ما به جای مشکل مخاطب مشکل کیفیت آثار را داریم.

ثبت 9 هزار طلاق در 75 روز

خبرگزاری مهر: رئيس سازمان ثبت احوال كشور گفت: از ابتداي سال 90 تا كنون 293 هزار و 486 واقعه ولادت در كشور رخ داده است.

محمد ناظمي اردكاني افزود:براساس آمارهاي موجود از ابتداي سال جاري تا كنون 96 هزار و 395 مورد واقعه ازدواج و 9 هزار و 108 مورد واقعه طلاق ثبت شده است.
وي با اشاره به اينكه جايگاه سازمان ثبت احوال يك جايگاه حاكميتي و زيرساختي است، گفت: سازمان ثبت احوال سه ماموريت مهم از جمله ثبت وقايع حياتي چهارگانه و مهاجرت، صور اسناد هويتي براي همه ايرانيان در داخل و خارج كشور و توليد و نشر آمار جمعيتي را اجرايي مي‌كند. رئيس سازمان ثبت احوال كشور گفت: اسناد هويتي، ايراني بودن فرد را مسجل مي‌كند و اين اسناد در قالب شناسنامه و كارت شناسايي ملي به افراد ارائه مي‌شود. وي، مهلت قانوني براي ثبت ولادت، ازدواج و طلاق را 15 روز دانست و افزود: مهلت قانوني براي ثبت فوت 10 روز است و در صورت عدم اعلام به موقع اين موارد از ابزارهاي سختگيرانه استفاده مي‌شود. اردكاني در مورد طرح تامين آتيه امام رضا(ع) تاكيد كرد: اين طرح از مكانيسم‌هايي است كه به ثبت به موقع ولادت در كشور كمك مي‌كند.