احمدی نژاد وزیران نفت، صنایع و معادن و رفاه دولت خود را برکنار کرد  

 محمود احمدی نژاد، رئیس جمهوری اسلامی در احکامی مسعود میر کاظمی وزیر نفت، صادق محصولی، وزیر رفاه و علی اکبر محرابیان، وزیر صنایع و معاون دولت خود را برکنار کرد. آقای احمدی نژاد علت برکناری این وزیران را اجرای مصوبه دولت برای ادغام وزارتخانه ها مطابق قانون برنامه پنجم توسعه اعلام کرده است.
براساس مصوبه دولت، وزارتخانه های نفت در نیرو، صنایع و معادن در بازرگانی، رفاه در کار و راه در مسکن ادغام می‌شوند.
مجلس شور ای اسلامی برکناری این وزیران را تا زمان ارائه لایحه دولت به مجلس و تعیین تکلیف وزارتخانه های آنها، غیر قانونی دانسته بود و شواری نگهبان نیز نظر مجلس را تایید کرده است.

اتحادیه اروپا احتمالا "بانک تجاری ایران و اروپا" را تحریم می کند 

به گفته یک مقام آلمانی، اتحادیه اروپا احتمالا "بانک تجاری ایران و اروپا" را که در شهر هامبورگ آلمان مستقر است، تحریم خواهد کرد.
این مقام آلمانی که نامش فاش نشده روز جمعه درباره دلیل این اقدام به خبرگزاری رویترز گفت، مدارک زیادی وجود دارد که نشان می دهد این بانک با شرکت ها ونهادهای تحت تحریم همکاری می کند.
آمریکا با این استدلال که "بانک تجاری ایران و اروپا" از فعالیت های اتمی و نظامی ایران حمایت می کند، از آلمان خواسته بود تا مانع از فعالیت آن شود.

50 درصد دریاچه ارومیه شوره زار شد

     خبرگزاری مهر: دریاچه ارومیه در حالی بحرانی ترین شرایط زیست محیطی را در سال 90 تجربه می کند که مسئولان با جلسات غیرتخصصی و همایشهای بی نتیجه دچار روزمرگی شده و اقدامات اساسی از جمله بارورسازی ابرها، اصلاح الگوی کشت و... را فراموش کرده اند.

با وجود افزایش بارشها در ماه های اخیر به عقیده کارشناسان میزان بارش در سالجاری در حوزه آبخیز دریاچه ارومیه کاهش چشمگیری خواهد داشت و با توجه به افزایش دمای این حوزه، میزان تبخیر آب دریاچه نیز افزایش می یابد که این امر احتمال خطر بروز سونامی نمک را دوچندان می کند.

سطح آب دریاچه درمقایسه با زمان مشابه در سال گذشته 40 سانتیمتر پایین رفته است وبا توجه به خشکسالی پیش رو مشخص نیست تا پایان سال تاچه اندازه به وسعت خشکی‌های اطراف دریاچه افزوده شود.

میزان شوری آب نیز به 400 گرم در لیتر رسیده، به همین دلیل کف دریاچه درمناطق کم عمق از نمک پوشیده شده و درمناطق پرعمق هم رسوب ‌گذاری نمک قابل مشاهده استف ضمن اینکه می ‌توان پیاده بین جزایر تردد کرد در حالی که تا پیش از این عمق آب در حد فاصل این جزایر به پنج متر می‌رسید.

شوری بیش ازحد سبب شده تا این زیست بوم که روزگاری میزبان صدها هزار فلامینگو وهزاران پرنده کوچنده دیگر بود، اهمیت خود را به ‌عنوان یک مسیر بین‌المللی پرندگان مهاجر از دست بدهد.

به خاطر همین وضعیت بحرانی، جمعیت آرتمیا دراین دریاچه نسبت به سالهای 75 و 76 تا 40 برابر کاهش یافته است و با آنکه برداشتی صورت نمی‌ گیرد، اگر این ذخایر بازسازی نشود در آینده، اثری از این آبزی ارزشمند باقی نخواهد ماند.

53 درصد از مساحت دریاچه ارومیه به شوره زار تبدیل شد

مدیرکل حفاظت محیط زیست آذربایجان غربی در گفتگو با خبرنگار مهر در ارومیه گفت: درزمان حاضر 53 درصد از مساحت این دریاچه که افزون بر سه هزار کیلومتر مربع می شود، خشک و تبدیل به شوره زار شده و میزان غلظت نمک آن نیز به بیش از 400 گرم در لیتر رسیده است.

حسن عباس نژاد با بیان اینکه هم اکنون این تالاب ارزشمند روزهای بسیار بحرانی خود را طی می‌کند و ادامه این روند مشکلات زیست محیطی زیادی را برای منطقه به ارمغان خواهد آورد اظهارداشت: باید همه بدانند که خشک شدن دریاچه ارومیه نه تنها محیط زیست آذربایجان غربی را از بین می ‌برد، بلکه تمام استان‌های همجوار از جمله آذربایجان شرقی و مجموع کشور را تهدید می کند، از این رو حل این مشکل نیازمند یک عزم ملی است.

وی، تبخیر بسیار بالای آب، کاهش شدید آب ورودی به دریاچه، شرایط اقلیمی منطقه، کاهش نزولات آسمانی، عدم استفاده اصولی از منابع آب زیرزمینی و آبهای سطحی به همراه عوامل انسانی را از اهم دلایل بحرانی شدن دریاچه ارومیه عنوان کرد.

انتقال آب رودخانه ارس می تواند دریاچه ارومیه را از بحران خارج سازد

عباس نژاد با بیان اینکه انتقال آب رودخانه ارس به دریاچه ارومیه می تواند این دریاچه را از بحران خارج سازد گفت: دست کم سالانه یک میلیارد مترمکعب آب از این رودخانه به پارک ملی دریاچه ارومیه، می تواند این دریاچه را از یک فاجعه بزرگ زیست محیطی خارج و آنرا دوباره احیا کند.

وی با تاکید بر اینکه در صورت تحقق این امر و انتقال آب این رودخانه در مدت پنج سال این دریاچه به وضعیت عادی باز می گردد بیان داشت: پروژه انتقال آب رودخانه ارس به دریاچه ارومیه در کمیسیون تلفیق مجلس شورای اسلامی به تصویب رسیده و برای اجرای ان در سال جاری 250 میلیارد ریال اعتبار منظور شده است.

وی گفت: مطالعات انجام شده نشان می دهد که انتقال آب از رودخانه ارس به این دریاچه از حوزه آذربایجان غربی کوتاه تر و بسیار کم هزینه تر از مسیر آذربایجان شرقی است، حتی اگر موضوع آبیاری زمین های کشاورزی استان از قسمتی از آب انتقالی از سد ارس مدنظر باشد.

تبخیر سالانه 90 سانتی متری آب دریاچه ارومیه

معاون عمرانی استاندار آذربایجان غربی گفت: با وجود بارشهای خوب چند روز گذشته که سطح آب دریاچه تا 50 سانتی متر بالا آمده در مقایسه با سال گذشته هنوز 40 سانتی متر پایین است که نشان دهنده ادامه وضعیت بحرانی دریاچه است.

سید جواد محمودی با بیان اینکه میزان افزایش سطح آب دریاچه در مقایسه با میانگین دوره 30 ساله شرایط نسبتا خوبی دارد خاطرنشان کرد: در اثر گرمای هوا سالانه در فصل تابستان بیش از 90 سانتی متر آب دریاچه تبخیر پایین می شود که در صورت ادامه این وضعیت در سال جاری شرایط دریاچه بسیار بحرانی خواهد بود.

معاون عمرانی استاندار آذربایجان غربی در خصوص اقدامات دولت در نجات دریاچه ارومیه گفت: بر اساس سند راهبردی مصوب دولت پروژه های مهمی از جمله انتقال آب بین حوزه ای، توسعه شبکه آبیاری تحت فشار و اصلاح الگوی کشت، باروری ابرها برای نجات دریاچه ارومیه شناسایی، مطالعه و در حال اجر است.

محمودی ادامه داد: بر اساس پروژه تامین و انتقال آب از حوزه های مجاور در حال حاضر این طرح با اختصاص شش هزار و 800 میلیارد ریال از بخش جنوبی در یاچه در حال اجرا است که بزودی با حفر تونل انحرافی و تونل اصلی به طول 45 کیلومتر مرحله اصلی طرح آغاز می شود.

معاون عمرانی استاندار آذربایجان غربی در خصوص ارتقاء بهره وری و توسعه شبکه آبیاری نیز اظهارداشت: با اصلاح شبکه های سنتی آبیاری در کشاورزی در مصرف منابع آبی بیش از 30 -40 درصد صرفه جویی می شود که به همین منظور امسال با اجرای شبکه آبیاری تحت فشار در 34 هزار هکتار از اراضی کشاورزی استان معادل 30 سال گذشته کار خواهد شد.

طرح بارورسازی ابرها برای نجات دریاچه ارومیه اجرا نشد

در سال 89 مسئولان استانی و کشوری مانورهای رسانه ای زیادی در خصوص اجرای طرح بارورسازی ابرها برای نجات دریاچه ارومیه و در مقطعی حتی خبر از آغازو بومی سازی اجرای این طرح را دادند در حالی که این این طرح در استان به مرحله اجرا در نیامد.

محمودی در خصوص باروری ابرها نیز گفت: یکی از مصوبات ستاد راهبردی مدیریت دریاچه ارومیه استفاده از فنون نوین در افزایش میزان نزولات آسمانی از طریق بارور سازی ابرها است که در آذربایجان شرقی انجام شده که امیدواریم به نتایج مطلوبی برسد و با اجرای آن در کل حوزه آبریز دریاچه ارومیه از اثرات کوتاه مدت آن بهره مند شد.

معاون عمرانی استاندار آذربایجان غربی ادامه داد: عملیات بارورسازی ابرها در آذربایجان شرقی به صورت آزمایشی در چند مرحله انجام شده که نتایج آن هم در همان استان رخ داده و تاثیرات این طرح در دریاچه چندان محسوس نبوده و این افزایش سطح دریاچه ناشی از بارشهای چند روز اخیر است .

محمودی در زمینه مرحله دوم طرح انتقال آب زرینه رود نیز با بیان اینکه مدیریت منابع با ارزش ملی به صورت متمرکز انجام می گیرد اعلام کرد: بر اساس مصوبه هیئت دولت هرگونه برنامه توسعه ای در حوزه آبریز دریاچه ارومیه ممنوع بوده و آزادسازی آبها برای دریاچه ارومیه در اولویت قرار دارد ، در این طرح نیز به نظر توسعه و داشتن خطوط مطمئن انتقال آب مد نظر است که در توزیع نیاز آبی استانهای حوزه آبریز دریاچه ارومیه دیگر آب مازاد برای این پروژه وجود نخواهد داشت .

اجرای طرح های نجات دریاچه ارومیه با کمبود اعتبار مواجه است

این مسئول در بخش دیگری از سخنان خود کمبود اعتبارات را از جمله مسائل مهم در اجرای پروژه های ستاد راهبردی مدیریت دریاچه ارومیه عنوان کرد و گفت : برای نجات دریاچه ارومیه طرح های اجرایی به ارزش بیش از 40 هزار میلیارد ریال تصویب شده که با توجه به میزان حجم اعتبارات سالیانه استان نیازمند توجه بیشتر مسئولان ملی است .

نکته قابل توجه دیگر تبعات ناشی از خشک شدن دریاچه ارومیه در منطقه به خصوص استانهای حوزه آبریز این دریاچه است که در صورت بی توجهی مسئولان به این منطقه با بروز این فاجعه هزینه های کلان برای جلوگیری از عواقب آن نیز چاره ساز نخواهد بود.

به گفته کارشناسان خشک شدن این دریاچه بر روی زندگی روز مره ساکنان مناطق غربی کشور تاثیر مستقیم دارد و در صورت ادامه یافتن شرایط فعلی بدون شک شاهد سونامی نمک، خشک شدن مناطق کشاورزی، شیوع بیماری های مختلف در این منطقه خواهیم بود.

دریاچه ارومیه، بزرگترین زیست کره آبی ایران که با عناوین تالاب بین‌المللی، پارک ملی و ذخیره‌گاه زیست کره در جهان شناخته می شود که بین دو استان آذربایجان غربی و شرقی قرار دارد و حوزه آبریز آن در چهار استان کردستان، زنجان و آذربایجان غربی و شرقی واقع شده است.

حجم ذخایر آب دریاچه ارومیه در سالهای گذشته از 32 میلیارد به 14.5 میلیارد مترمکعب در زمان حاضر کاهش یافته که کارشناسان 67 درصد این وضعیت را ناشی از تغییرات اقلیمی و کاهش بارش ها، 27 درصد را به دلیل توسعه اراضی کشاورزی و حدود شش درصد را متاثر از احداث سد و سازه های آبی می دانند.

دریاچه ارومیه در شمال غربی ایران واقع شده و ‌بزرگ‌ترین دریاچه داخلی ایران و دومین دریاچه آب‌ شور دنیا محسوب می شود.اعدام چهار تن دیگر در یزد

خبرگزاری مهر: بامداد شنبه با تایید دیوان عالی کشور چهار نفر از متجاوزان به عنف در یزد به دار مجازات آویخته شدند. احکام صادره برای این افراد در دیوان عالی کشور تایید شد و درخواست عفو آنها در کمیسیون عفو و تخفیف مجازات استان رد شده بود و در نهایت از سوی رئیس قوه قضاییه تنفیذ شده بود. احکام اعدام سه نفر از آنها در ملأ عام در مقابل زندان مرکزی یزد و یک نفر در داخل زندان مرکزی با حضور مقامات قضایی اجرا شد.

فضای امنیتی؛ بیانیه دانشجویان دانشگاه علم و صنعت

بیانیه شماره 1 جمعی از دانشجویان دانشگاه علم و صنعت ایران
در اعتراض به فضای امنیتی حاکم بر دانشگاه

بیانیۀ جمعی از دانشجویان دانشگاه علم و صنعت ایران در اعتراض به فضای امنیتی و سلب حقوق اولیۀ دانشجویان دختر و پسر در این دانشگاه جهت انتشار در اختیار "فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران" قرار گرفته است. متن بیانیه به قرار زیر می باشد:
مدت هاست جو امنیتی، فضای دانشگاه علم و صنعت را فرا گرفته است. در دو سال گذشته فشارهای مختلفی از سوی نهادهای داخل و خارج دانشگاه بر دانشجویان وارد شده است؛ تعطیلی چند ماهه ی شورای صنفی، نصب دوربین های مدار بسته، تفکیک جنسیتی در برخی کلاس ها و اخیرا برخوردهای توهین آمیز افراد ناشناس با دانشجویان. روندهایی که روز به روز شدت بیشتری می گیرد.
چند هفته ای است عده ای به بهانه ی اجرای طرح منشور اخلاقی، به خود اجازه ورود به حریم خصوصی دانشجویان اعم از دختر و پسر را داده اند. تذکرها و احضارها به علت آنچه رعایت نکردن طرح مذکور خوانده می شود، شدت گرفته است. حقوق حداقلی دانشجویان مورد تعدی قرار گرفته و برخوردهای حداکثری و توهین آمیز از سوی حراست و افراد ناشناسی که در سطح دانشگاه رژه می روند، به اوج رسیده است. در پیش گرفتن چنین سیاستی از سوی مسئولین باعث شد گروه های شبه نظامی داخل دانشگاه نیز فرصت را غنیمت شمرند و به بهانه «امر به معروف و نهی از منکر»، خودسرانه با دانشجویان برخورد کنند، بیانیه دهند و تهدید کنند. بی شک این امر مورد تایید و تاکید مسئولین دانشگاه می باشد و بدون حمایت ریاست دانشگاه، نیروهای حراستی و البته گروه های شبه نظامی، اجازه عرض اندام نمی یافتند؛ که هرگونه برخورد کنند و هرگونه توهین کنند.
رئیس دانشگاه و معاون های او باید پاسخ دهند که با چه مجوزی، حقوق مصرح یک شهروند را محدود کرده اند؟ چرا دانشجویانی که دارای معیارهای پوشش مطابق با عرف جامعه هستند، در دانشگاه تذکر می گیرند و تهدید می شوند؟ به چه حقی برای نوع پوشش دانشجویان تعیین و تکلیف می شود؟ تعیین الگوی پوشش برای پسران و دختران و نصب تابلوهای بزرگی از موارد مربوطه در دانشگاه، جز توهین به شأن دانشجویی و فرهنگی دانشگاه می باشد؟ مسئولیت این نیروهای ناشناس با چه کسی یا نهادی است؟ کنترل رفتار نیروهای شبه نظامی به عهده ی کیست؟! بدون شک مسئولین دانشگاه اعم از رئیس دانشگاه و نیروهای حراست، مسئول این برخوردها هستند.
ما جمعی از دانشجویان دانشگاه علم و صنعت ایران، خواستار بازگشت وضعیت دانشگاه به روال عادی و توقف این رفتارهای توهین آمیز هستیم و ضمن اعتراض به این برخوردهای غیر قانونی، اعلام می کنیم که برای استیفای حقوق خود کوتاه نخواهیم آمد و در اولین گام، با بستن روبان های سفید به دست، اعتراض خود را به روند ناصواب موجود نشان خواهیم داد.

بیانیه شماره 1 جمعی از دانشجویان دانشگاه علم و صنعت ایران
اردیبهشت 1390

پنج چالش اینترنت برای پنج سال آینده

همشهری‌آنلاین: بی‌طرفی، حفظ امنیت شبکه و حمایت از حریم شخصی کاربران مفاهیمی هستند که بزرگترین چالش‌های جامعه جهانی اینترنت را تشکیل می‌دهند. در این راستا پنج چالشی که اینترنت تا پنج سال آینده باید با آنها روبرو شود ارائه می شوند.

به گزارش مهر، Eff (بنیاد مرز الکترونیک) یکی از نهادهایی است که برای گسترش حق حریم شخصی در دنیای دیجیتال فعالیت می‌کند.

این فعالیت‌ها از سوی افراد مختلفی از جمله وینتون سرف (پدر اینترنت) به همراه بیز استون، جان بتل و مارتا استوارت، سه تن از 750 عضوی که در Iadas (آکادمی هنرهای دیجیتال و علوم) حضور دارند حمایت می‌‌شود. این سه نفر از اعضای هیئت داوران جایزه وبی، اسکار بهترین پروژه‌های وب نیز هستند.

آینده‌ اینترنت از زبان پدر اینترنت

این افراد لیستی از چالش‌های آینده وب تهیه کرده‌اند که دولتها و شرکتها باید خود را برای مواجهه با آنها آماده کنند.

اینترنت درحال ورود به دهه چهارم حیات خود است و Iadas معتقد است که از اکنون تا پنج سال آینده باید سطوح حفاظت از حریم شخصی و قوانین مربوط به حق مولف را افزایش داده و به مسئله بی طرفی شبکه، باز بودن وب و امنیت اینترنت توجه ویژه ای مبذول داشت.

پنج چالشی که دولتها، شرکتها و کاربران وب تا پنج سال آینده باید با آنها مواجه شوند عبارتند از:

1- تکامل حریم شخصی
امروزه عادت کرده‌ایم که بخش وسیعی از زندگی خود شخصی خود را بر روی پروفایل‌های خود در شبکه‌های اجتماعی به اشتراک بگذارنیم.

از سویی دیگر تعداد زیادی از اطلاعات را بر روی ابرهای محاسباتی و یا بر روی تلفن همراه خود ذخیره و آرشیو می‌کنیم. درحقیقت، فناوریهای امروز اجازه می‌دهند که اینترنت را برپایه تمایلات و عادات خود شخصی سازی کنیم اما این فناوریها این امکان را فراهم می‌کنند که دیگران از اطلاعات ما علیه خودمان استفاده کنند.

به منظور جلوگیری از این اتفاق نیاز به تدوین استانداردهای بین المللی و سیاستهای شفاف و قابل درک برای تمام مصرف کنندگان است تا بتوان از حریم شخصی دفاع کرد.

2- مدرنیزه کردن قوانین مربوط به حق مولف

قوانین مربوط به حق مولف باید در راستای تکامل فناوری تکامل یابند. امروزه صدا، فیلم، کتاب‌های الکترونیک و مقالات آنلاین می‌توانند تنها با یک کلیک به اشتراک گذاشته شوند، این درحالی است که هنوز برای حق مالکیت آنلاین تعریف دقیقی ارائه نشده است.

به اعتقاد کارشنان باید قوانین جاری مرتبط با فناوری و خلاقیت به روز شوند. برای مثال، بسیاری از دولتها برای استفاده از حقوق سایت‌های جهانی چون یوتیوب قوانینی را اجرا می کنند که همان مجازاتهای مربوط به قوانین نقض حق مولف را دارند، درحالی که این مجازاتها برای اجرایی شدن در محیط وب نیاز به بازنگری دارند.

بسیاری از شرکتهای خصوصی تمایل دارند که یک همکاری قانونی را در این مورد توسعه دهند که همزمان هم از حق مولف و مشتری و هم از خلاقیت دیجیتالی، اشتراک گذاری و نوآوری حمایت کند.

3- بی طرفی وب

ارائه دهندگان خدمات اینترنت باید برپایه اصل برابری، ترافیک شبکه را به تمام کاربران خود ارائه کنند. وینتون سرف، پدر اینترنت از سالها قبل اظهار داشته است که برابری آنلاین می‌تواند یک فرصت برابر را در استفاده از اینترنت در اختیار همه قرار دهد.

تیم برنرز- لی، پدر وب نیز یکی دیگر از حامیان بی طرفی شبکه است. به اعتقاد وی، دسترسی به وب حق تمام انسانها و یکی از موازین حقوق بشر است.

پدر وب معتقد است به محض اینکه کاربر یک اشتراک اینترنت می گیرد باید بتواند به تمام محتواهای آنلاین دسترسی داشته باشد.

4- حفظ وب باز

همانطور که برنز- لی بارها تاکید کرده است، نیاز است که پروتکلهای مشترک و نرم افزارهای اشتراک گذاری جدیدی طراحی شوند.

درحقیقت اگر شبکه های اجتماعی و دستگاههای موبایل استانداردهای ویژه خود را داشته باشند، وب با خطر تبدیل شدن به یک محیط بسیار پاره پاره روبه رو خواهد شد.

به گفته Iadas باید از این مسئله که شبکه‌های اجتماعی و برنامه‌های جانبی موبایل تداخل و دسترسی به شبکه آزاد بالقوه را محدود کنند جلوگیری شود. چرا که اینترنت برای حفظ خود نمی‌تواند حاصل جمع بخشهای منفرد باشد و به خصوص فناوریها و ساختارهایی که به کاربران اجازه می‌دهند حضور خود را در شبکه داشته باشند باید حفظ شوند.

در این راستا، بنیاد وب باز با همکاری شرکتهایی چون یاهو، مایکروسافت و گوگل درحال کار بر روی استانداردسازی فناوریهای وب است.

5- امنیت آنلاین

تقویت مکانیزمهای حفاظت و امنیت اطلاعاتی که تنها بر روی شبکه وجود دارند یک اصل بنیادین است. ابرهای محاسباتی و مجازی سازی، استراتژیهای اقتصادی، فناورانه و موثری برای ذخیره سازی اطلاعات هستند.

همچنین نیاز است که اینترنت نه تنها یک تجارت با دوام را تضمین کند بلکه همچنین باید بتواند از اطلاعات بانکی در مقابل حملات و تهدیدات سایبری محافظت کند.

مسئولیت حفظ امنیت بر روی اینترنت بر عهده دولتها، شرکتها، دانشگاهها و تمام افراد است. به طوریکه همه مردم جامعه جهانی شبکه باید بتوانند در این عرصه به آگاهی برسند تا بتوانند از اطلاعاتی که به اشتراک می گذارند و یا ذخیره می کنند دفاع کنند.

 

5 ميليون و 500 هزار فقره چک برگشتی در یکسال

روزنامه جوان (پاسداران): كساني كه آشنايي مختصري با بازارهاي مالي و اقتصاد داشته باشند مي‌دانند كه 18 هزار چك برگشت خورده آن هم براي يك روز كاري بسيار بالاست و البته اگر اين 18 هزار چك برگشتي را در حدود 300 روز كاري در سال ضرب كنيم به 5 ميليون و 500 هزار چك برگشتي خواهيم رسيد.

آمارهاي منتشر شده از سوي رسانه‌ها هم همين مقدار را تأييد مي‌كند. براساس اين آمار سال گذشته 5 ميليون و 500 هزار چك كه در تبادلات ميان فعالان بازار استفاده شده بود برگشت خورده است، جالب اينجاست كه وقتي از حيث قياس زماني به مسئله نگاه مي‌كنيم، شكاف به وجود آمده در اين چند ساله را تأييد مي‌كند.

سال گذشته در حالي 5 ميليون و 500 هزار چك به ارزش بيش از 25 هزار ميليارد تومان برگشت خورده است كه پنج سال پيش (سال 84) آمار چك‌هاي برگشتي از 3 ميليون و 500 هزار فقره فراتر نمي‌رفته است.

براساس گزارش بانك مركزي در سال گذشته از هر هشت فقره چك، يك فقره برگشت خورده است، البته بايد به اين نكته هم توجه شود كه آمار ارائه شده از سوي بانك مركزي صرفاً به چك‌هايي استناد مي‌كند كه روال قانوني برگشت خوردن را طي كرده باشند، بنابراين چك‌هايي كه عملاً بي‌محل هستند اما به هر دليل فرد اقدامي در جهت برگشت زدن به چك انجام نمي‌دهد، جزو آمار بانك مركزي محسوب نمي‌شود.

چك‌هاي برگشتي، منشوري كه فقط اقتصاد را نشان نمي‌دهد

شايد بتوان موضوع چك‌هاي برگشتي را از آن پديده‌هاي چندوجهي دانست كه اضلاع مختلف آن فراتر از ساحتي به نام اقتصاد عمل مي‌كند. اگر چه اقتصاد كالبد اين منشور چندوجهي را مي‌سازد اما اگر دقيق‌تر به اين منشور نگاه كنيم، گستره‌اي از زواياي اجتماعي، فرهنگي،‌سياسي و اخلاقي در آن قابل مشاهده است.

به نظر مي‌رسد چك‌هاي برگشتي از جمله مصداق‌هاي تأثيرگذار و سايه‌اندازي‌هاي ساحت‌هاي مختلف زندگي بر يكديگر و اثبات‌كننده اين قضيه است كه اين ساحت‌ها چه اقتصاد، چه فرهنگ، چه اجتماع، چه اخلاق و سياست باشد آنگونه كه ما تصور مي‌كنيم ديوارهاي بزرگ و قطوري در بينشان وجود ندارد و بسته به زاويه‌اي كه ما به منشور نگاه مي‌كنيم يكي از طيف‌ها در چشم ما برجسته‌تر مي‌شود. ظاهراً ماجراي چك‌هاي برگشتي با رشته‌هايي از داد و ستدها و به تبع آن انجام ندادن تعهدات مالي به حوزه اقتصاد مربوط مي‌شود اما همان طور كه گفته شد حتي اگر بپذيريم عوامل شكل‌دهنده چك‌هاي برگشتي صرفاً اقتصادي هستند، باز نمي‌‌توان پذيرفت كه اقتصاد جزيره‌اي جدا از تلاطمات و تحولات اجتماعي، سياسي، فرهنگي و ساير ساحت‌هاست، بنابراين وقتي گفته مي‌شود حدود 6 ميليون چك برگشتي ماحصل داد و‌ستدهاي مالي ميان فعالان بازار است، نمي‌توان صرفاً اين مسئله را در يك چارچوب محدود به نام ناتواني اشخاص حقيقي يا حقوقي در عمل به تعهدات مالي‌شان تعريف كرد.

قدر مسلم بخشي از روح بيمار اقتصاد ايران به ويژه در بالا بودن نرخ تورم، ميزان بالاي واردات و ردپاي سست در بازارهاي صادراتي خود را به صورت چك‌هاي برگشتي نشان مي‌دهد و در اين ميان افزون‌خواهي‌ها،‌ويژه‌خواري‌ها، غلبه رانت و رابطه بر شايستگي و تخصص قابل رديابي است.

باز هم ردپاي نفت

براساس تحليل‌هايي كه از سوي برخي اقتصاددان‌ها ارائه مي‌شود، وزن اصلي پديده چك‌هاي برگشتي در ايران متوجه بخش خصوصي (حقيقي و حقوقي) است. اين كارشناسان معتقدند شركت‌هاي متوسط و كوچك بخش خصوصي عمده‌ترين توليدكنندگان چك‌هاي برگشتي هستند، چرا كه شركت‌هاي دولتي مطابق با قانون، مجاز به استفاده از چك‌هاي مدت‌دار نيستند و از سوي ديگر شركت‌هاي بزرگ نيز عملاً علاقه‌اي به تبادلات مالي با چك‌هاي مدت‌دار ندارند.

در واقع از نگاه اين گروه از كارشناسان افزايش تعداد و ارزش ريالي چك‌هاي برگشت‌خورده نشان‌دهنده مشكلات و چالش‌هايي است كه بخش خصوصي با آنها دست به گريبان است.

از سوي ديگر مسئله‌اي كه در اين ميان بايد مورد توجه قرار ‌گيرد، شيوه ارتباط و تبادلات مالي ميان بخش دولتي و بخش خصوصي است. در واقع اين شيوه تعامل و ارتباط مالي است كه به عنوان يك تقويت‌كننده پديده چك‌هاي برگشتي عمل مي‌كند، به اين معنا كه نهادها و شركت‌هاي دولتي از جمله وزارتخانه‌ها كه حجم عمده‌اي از پروژه‌هاي عمراني و خدماتي در كشور متعلق به آنهاست براي اجراي اين پروژه‌ها از پيمانكاران بخش خصوصي استفاده مي‌كنند. بخش خصوصي مطابق با قراردادي كه منعقد مي‌شود پروژه موردنظر را براي بخش دولتي اجرا مي‌كند اما با اين حال اغلب مطالبات پيمانكاران بخش خصوصي در موعد مقرر و به ميزان مبلغ توافق شده در قرارداد پرداخت نمي‌شود. معلوم است كه وقتي اين وقفه‌ها در پرداخت مطالبات پيمانكاران بخش خصوصي روي مي‌دهد- ريشه اين وقفه‌ها را احتمالاً بتوان در اتكاي بيش از حد بودجه كشور به درآمدهاي نفتي پيگيري كرد. مسلماً نوسانات قيمت نفت مي‌تواند در تحقق ميزان درآمدهاي دولت مؤثر بيفتد- اين پيمانكاران نيز زنجيره‌وار در ارتباط با يكديگر نمي‌توانند به تعهدات مالي خود عمل كنند.

نسبت به هشدارها بي‌حس شده‌ايم؟!

روزانه 18 هزار برگ چك در بانك‌هاي كشور برگشت مي‌خورد، ‌روزانه 18 هزار معامله‌اي كه در ذهن فعالان بخش توليد و اقتصاد كشور براي تبادلات مالي ترسيم شده فرو مي‌ريزد و مثل يك بازي دومينو مهره‌هايش بر معادلات ديگر هم اثر مي‌گذارد. چك برگشتي از آن دست ابزارهايي است كه مي‌توان از آن به عنوان يك سنسور، ابزار هشدار و دماسنجي براي اندازه‌گيري ميزان تب اقتصاد كشور استفاده كرد، بنابراين وقتي گفته مي‌شود آمار چك‌هاي برگشتي در سال گذشته به 5 ميليون و 500 هزار برگ رسيده است يعني يك وضعيت هشدارآميز و نگران‌كننده در حال وقوع است، اما از سوي ديگر اين روزها ذهن ما آنقدر نسبت به محتواي حقيقي واژه‌هايي چون «هشدار» و «نگران‌كننده» بي‌حس شده است كه عملاً كلمات هشداردهنده و نگران‌كننده تأثير محتوايي خود را در ذهن ما از دست مي‌دهند.

آيا نهادهاي اقتصادي، فرهنگي و اجتماعي كشور فارغ از روزمرگي‌هاي رايج نبايد وظيفه‌اي در قبال محتوا و مرجعي كه واژه‌هايي چون «هشدار دهنده» و «نگران‌كننده» بر آن دلالت دارد، حس كنند؟ يا اينكه عادت كرده‌ايم رسانه‌ها اين واژه‌ها را مثل نقل و نبات به سطرها و پاراگراف‌هايشان بپاشند و ديگران هم با بي‌اعتنايي محض از كنار آن عبور كنند.

دكتر محمد خوش‌چهره، استاد اقتصاد دانشگاه تهران در گفت‌وگو با «جوان» مي‌گويد: معمولاً شرايط ركود اقتصادي، علائم و سيگنال‌هايي دارد كه عملاً‌ اين ركود را نشانه مي‌دهد و شدت و ضعف ركود اقتصادي را براساس اين علائم مي‌توان برآورد كرد، البته اين در كنار شاخصه‌هاي ديگري است كه وجود دارد. يكي از اين شاخص‌ها معوقات بانكي است كه در حال حاضر در نظام بانكي ما پررنگ است، البته معوقات بانكي دلايل مختلفي دارد. ضعف نظارت در پرداخت تسهيلات در دوره رونق اقتصادي هم مي‌تواند از جمله مؤلفه‌هاي تأثيرگذار باشد، با اين همه معوقات و استمهال از جمله چالش‌هاي جدي نظام بانكي كشور ماست، به عبارت ديگر معوقات يكي از قلمروهايي است كه به مثابه يك دماسنج وضعيت اقتصادي كشور را براي ما نشان مي‌دهد. معلوم است كه تمركز بر اين موضوع مي‌تواند ما را در اتخاذ رويكردهاي درماني و رفع اختلال كمك كند.

در حوزه بانكي معوقات يكي از مؤلفه‌هاي قابل اعتناست از سوي ديگر متأسفانه رقم معوقات بالاست.

خوش چهره با اشاره به اينكه معوقات 40 هزار ميليارد توماني (40 ميليارد دلار) بانك‌ها رقم نگران‌كننده‌اي است، مي‌گويد:‌البته براساس برخي ديگر از برآوردها اين رقم بالاتر از اين ميزان است، توجيه كساني هم كه اين ارقام را مد نظر قرار مي‌دهند اين است كه استمهال و بعضي از برنامه‌هايي كه بانك‌ها براي خارج كردن صورت وضعيت‌هايشان از شرايط ظاهري نامناسب انجام مي‌دهند از جمله عمليات دفتري صرفاً براي تغيير ظاهري آمار و ارقام است اما ماهيت كار تغييري پيدا نمي‌كند. معلوم است وقتي اين عوامل مد نظر قرار گيرد ميزان معوقات بالاتر خواهد رفت.

موانع را از سر راه توليد ملي برداريد

وي در ادامه از چك‌هاي برگشتي به عنوان دومين مؤلفه و سيگنال براي وضعيت ركود اقتصادي ياد مي‌كند و مي‌گويد: اگر بخواهيم به تحليل شرايطي كه باعث ايجاد پديده‌اي به نام چك‌هاي برگشتي مي‌شود بپردازيم بايد به دلايل متعددي اشاره كنيم اما وقتي ضريب فزاينده در يك دوره كوتاه يك ساله يا دوساله ديده مي‌شود، بخشي از اين مسئله به شرايط ركورد برمي‌گردد. طبيعي است وقتي شرايط ركود دامنگير شود، بازار رونق و پويايي خود را از دست خواهد داد و به تبع آن فعالان بازار نخواهند توانست به مسئوليت‌ها و تعهدات مالي‌شان عمل كنند.

زماني هم كه تعهدات مالي در بازار دچار اختلال شود اين اختلال خود را در قالب چك‌هاي برگشتي و تعطيلي برخي از واحدها نشان خواهد داد.

آنچه بديهي است اينكه چك‌هاي برگشتي، تعطيلي برخي از واحدها و افرادي كه به خاطر نپرداختن مبالغ چك‌ها تركيب اصلي زندان‌ها را تشكيل مي‌دهند- توجه كنيد كه در مقاطعي آمار مربوط به تخلفات قاچاق مواد مخدر بيشترين تركيب جمعيتي در زندان‌ها را تشكيل مي‌داد اما در حال حاضر زندانيان مربوط به چك‌هاي برگشتي جايگزين اين تركيب شده است- از جمله مقولاتي است كه جمع‌بندي آن ما را به اين نتيجه مي‌رساند كه حتماً بايد به رفع موانعي كه بر سر راه توليد ملي قرار دارد، فكر كنيم.

در 10 سال گذشته هر سال در ميزان واردات ركورد شكستيم

از ديدگاه اين اقتصاددان عامل مهمي كه آمار چك‌هاي برگشتي را در ميان فعالان اقتصادي كشور به شكل فزاينده‌اي بالا مي‌برد ركود اقتصادي است، اما اين ركود زماني اتفاق مي‌افتد كه توليد ملي آسيب‌زا باشد و نتواند با پويايي به حيات خود ادامه دهد، از سوي ديگر حجم بالاي واردات همان نقطه‌اي است كه مي‌تواند بيشترين آسيب‌ها را بر پيكره توليد ملي وارد كند.

ديدگاه دكتر خوش‌چهره در اين باره اينگونه است: در حال حاضر يكي از تهديدهايي كه توليد ملي را هدف قرار داده، واردات بي‌رويه است، به گونه‌اي كه ما در 10 سال گذشته هر سال نسبت به سال گذشته ركوردشكني كرديم، البته در كنار واردات رسمي، واردات قاچاق و غيرمجاز است كه رقمي افزون بر 20 ميليارد دلار است، بنابراين ريشه چك‌هاي برگشتي و استمهال و معوقات را بايد در بي‌رونقي توليد در برخي از بخش‌ها پيگيري كرد؛ البته همانطور كه گفتم يكي از دلايل بي‌رونقي توليد، هجمه و هجوم واردات است كه بخشي از اين هجمه سازمان يافته است و بخشي نيز خارج از اين فضا عمل مي‌كند كه اينجا بايد با نگاه اقتصاد امنيتي به قضيه نگاه كرد.

وي در پاسخ به اين سؤال كه تجربيات كشورهاي ديگر در زمينه معوقات بانكي و تعهدات فعالان بازار چگونه بوده و اگر وضعيت آنها مشابه با ايران بوده، چگونه توانسته‌اند بر اين چالش فائق بيايند، مي‌گويد: ژاپن چند سال پيش در اوايل هزاره سوم با افت نرخ رشد مواجه بود و پيامدهاي اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي زيادي متوجه اين كشور شد، از جمله اينكه آمار خودكشي‌ها بالا رفت، به خاطر اينكه فعالان ژاپني نمي‌توانستند به تعهدات مالي خود عمل كنند، بنابراين به اين سمت گرايش پيدا مي‌كردند، اما بعد از آن وقتي دولت ژاپن متوجه افزايش آمارهاي خودكشي ناشي از اختلالات اقتصادي به ويژه پرداخت نكردن تعهدات مالي شد، صندوق‌هاي حمايت از فعالان اقتصادي را كه قادر نبودند به تعهدات مالي‌شان عمل كنند ايجاد كرد كه با تقسيط بلند‌مدت بدهي هم اعتبار و آبرويشان حفظ شود و هم با عدم پرداخت مبالغ اين چك‌ها سيكل معيوب ضربه به افراد ديگر ادامه پيدا نكند، خب معلوم است وقتي كسي نتواند به تعهدات مالي خود عمل كند اين رفتار زنجيروار به افراد ديگري كه در محاسبات مالي خود به وصول اين تعهدات اميد بسته‌اند، سرايت خواهد كرد.

اين اقتصاددان در ادامه الگوبرداري از صندوق‌هاي حمايت از فعالان اقتصادي و توليد ملي را از جمله راهكارهاي رفع چالش چك‌هاي برگشتي مي‌داند و مي‌افزايد: مهم‌ترين روش براي چنين كاري مبتني بر رفع و برداشتن موانع از سر راه توليد است. امروز ما شاهد واردات بي‌رويه‌اي در كالاهاي صنعتي، پوشاك، مواد غذايي و امثال آن هستيم، طبيعي است بخشي از چك‌هاي برگشتي با اين حجم از واردات مرتبط مي‌شود. به هر حال امروز ما در برابر اين مسائل قرار داريم و گريزي نيست جز اينكه با عزم و اراده آن هم در سالي كه از سوي مقام معظم رهبري به عنوان «جهاد اقتصادي» نامگذاري شده اول از همه به درك صحيحي از بيماري برسيم و در گام دوم مبادرت به اتخاذ راه حل و تجويز دارو كنيم.

واردات بي‌رويه اجناس بي‌كيفيت چيني يك تهديد است

پرسش ديگر من از محمد خوش‌چهره استاد اقتصاد دانشگاه تهران درباره اين مسئله است كه آيا مي‌توان به موضوع چك‌هاي برگشتي از زواياي اجتماعي و فرهنگي هم نگاه كرد، به اين معنا كه شايد بخش قابل توجهي از آمار چك‌هاي برگشتي نه به خاطر ناتواني افراد در عمل كردن به تعهدات مالي باشد، بلكه آنها ممكن است به خاطر رانت‌خواري، زياده‌خواهي يا هر عامل ديگري كه به نوعي ابعاد اخلاقي، فرهنگي و حتي سياسي به اين قضيه مي‌دهد نخواهند به اين تعهدات عمل كنند.

دكتر خوش چهره در اين باره مي‌گويد: اگر بخواهيم در اين باره تحليل دقيقي صورت دهيم بايد اطلاعات آماري مناسبي داشته باشيم، بعد آن اطلاعات را طبقه‌بندي و موضوع‌بندي و پردازش كنيم و تحليل تخصصي صورت دهيم تا بعداً بتوانيم به نتيجه‌گيري لازم برسيم.

شما اگر امروز بيش از 5 ميليون چك برگشتي سالانه را مورد توجه قرار دهيد، بخش قابل توجهي از اين چك‌ها از سوي فعالان اقتصادي صادر شده است كه فعاليت‌هاي تجاري و توليدي و خدماتي مي‌كنند، معلوم است كه اين چك‌ها بين اعضاي اين شبكه بزرگ رد و بدل مي‌شود، بنابراين وقتي در هر كدام از نقاط اين شبكه اختلالي در تأمين تعهد مالي چك صادر شده اتفاق مي‌افتد اين اختلال در بخش‌هاي مختلف ميان فعالان اقتصادي توزيع مي‌شود.

البته بخشي از اين چك‌ها متعلق به كساني است كه در حوزه مصرف قرار دارند. به فرض فردي مي‌داند درآمد پاييني دارد، اما بلندپروازي كرده و عملاً نتوانسته تعهداتش را پرداخت كند، بنابراين متواري شده يا خودش را پنهان كرده، اين بخش به نظرم درصد كمي از كليت قضيه است.

آمارها در تحليل اوليه نشان مي‌دهد بخش قابل توجهي از تأمين نشدن تعهدات مالي مربوط به بخش‌هاي اقتصادي و فعالان بازار است كه به خاطر شرايط ركود ناشي از سيل بي‌رويه واردات آسيب ديده‌اند، بنابراين من ريشه اصلي چك‌هاي برگشتي را در واردات كالاي خارجي به ويژه كالاي ارزان چيني مي‌دانم كه اقتصاد ملي ما را تهديد مي‌كند.

واردات بي‌رويه، به مثابه موشك‌ كروز تهاجم اقتصادي است

وي در لابه‌لاي اظهارات خود به نكته مهمي اشاره مي‌كند: اگر دولت مي‌خواهد در برابر توليد ملي متعهد باشد و وضعيت فعلي را از شرايط ركود و به تبع آن ناتواني فعالان اقتصادي در انجام تعهدات مالي‌شان به سمت رونق اقتصادي سوق دهد، بايد در عمل معتقد به واقعيتي به نام «تهاجم اقتصادي»‌ باشد، اگر دولت عميقاً اين مسئله را فهم كند در آن صورت در نوع سياستگذاري و برنامه‌ريزي‌هايش به گونه‌اي عمل خواهد كرد كه در تقابل با تهاجم اقتصادي باشد، همچنان كه نظام بارها نسبت به وجود تهاجم فرهنگي هشدار داده است. از طرف ديگر توجه كنيد كه موشك كروز و مهم‌ترين مؤلفه و اهرم تهاجم اقتصادي، واردات بي‌رويه است، به ويژه در حوزه كالاهايي كه امكان توليد در داخل كشور را دارند.

 

مشهد؛ وقوع پنج انفجار مهيب و آتش سوزی پمپ بنزينی

روزنامه خراسان: اين حادثه در عصر پنج شنبه و هنگامي رخ داد که تعداد زيادي خودروي سبک و سنگين در حال سوخت گيري در جايگاه مذکور بودند. در حالي که رانندگان خودروها مشغول سوخت گيري در جايگاه بودند، ناگهان صداي انفجار مهيبي همه را به وحشت انداخت و همين امر موجب شد برخي ها خودروهاي خود را روشن کرده و از جايگاه فرار کنند. انفجار در بخشي از کانال زيرزميني مخزن گازوئيل جايگاه رخ داد که به نظر مي رسد علت آن نشت بخار متصاعد شده گازوئيل از قسمتي از مخزن باشد. به موجب اين انفجار که در ضلع شمالي جايگاه رخ داد، شيشه هاي يک قسمت از ساختمان محل موردنظر فرو ريخت. اين انفجار هيچ گونه آتش سوزي در بر نداشت اما ثانيه هايي بعد انفجار مهيب ديگري در جايگاه عرضه سوخت موتورسيکلت ها رخ داد که بخشي از جايگاه و ۳ پمپ عرضه سوخت را تخريب کرد. در اين زمان بود که صداي انفجار و مشاهده صحنه تخريب جايگاه از سوي رانندگان خودروها موجب شد که برخي ها که خودروي شان براي سوخت گيري در محل خاموش بود، خودرو را روشن کرده و اقدام به ترک محل کنند که استارت زدن خودروها موجب شد که گاز متصاعد شده در جايگاه موجب انفجار شديد همراه با آتش سوزي شود. به دنبال بروز آتش سوزي در جايگاه عرضه گازوئيل ۲ نفر مجروح و دچار سوختگي بين ۳۰ تا ۴۰ درصد شدند و در مجموع ۷ پمپ سوخت از ۱۹ پمپ جايگاه مذکور تخريب شد. بلافاصله پس از بروز آتش سوزي و در حالي که همگي از ترس جايگاه را ترک کرده بودند، مالک جايگاه اقدام به اطفاي حريق در ۲ نوبت متوالي به وسيله کپسول هاي خاموش کننده آتش کرد اما شعله هاي آتش سرکش تر از آن بود که به وسيله اين کپسول ها خاموش شود. همزمان با اين اقدام از سازمان آتش نشاني نيز براي خاموش کردن آتش کمک خواسته شد و مالک جايگاه که شاهد گسترش شعله هاي آتش بود، دستگاه کف ساز موجود در جايگاه را به کار انداخت و توانست با کمک چند تن ديگر آتش را به طور کامل مهار و اطفاء کند.پس از اطفاي حريق بود که يک دستگاه خودروي آتش نشاني که از ايستگاه شماره ۹ مشهد اعزام شده بود، به محل حادثه رسيد و نيروهاي امدادي - آتش نشاني ملک آباد هم براي مهار آتش از راه رسيدند ولي آن ها وقتي مشاهده کردند آتش به وسيله مالک جايگاه اطفاء شده به ايستگاه هاي خود بازگشتند. گزارش خراسان به نقل از برخي شاهدان عيني حاکي است که مهار اين آتش سوزي وسيع در جايگاهي که گازوئيل و بنزين و گاز عرضه مي شد، يک رويداد نادر بود چرا که در شعاع حدود ۱۰۰ متري جايگاه مذکور، يک جايگاه عرضه گاز خودرو و همچنين يک جايگاه عرضه بنزين بود که اگر آتش به اين جايگاه ها سرايت مي کرد، مي توانست فاجعه اي بزرگ را رقم بزند.همچنين در هنگامي که انفجار در سکوي عرضه سوخت بنزين موتورسيکلت ها رخ داد هيچ موتورسيکلتي براي دريافت سوخت مراجعه نکرده بود و سکو خالي بود که اگر موتورسيکلتي در زمان حادثه حضور داشت، به طور حتم خسارات مالي و حتي جاني نيز بر اثر اين حادثه به بار مي آمد. ادامه اين گزارش حاکي است که ۲ مجروح حادثه براي مداوا به يکي از بيمارستان هاي مشهد منتقل شدند.

انفجار و فرار خودروها و مردم

مشاهدات خبرنگار خراسان از روي فيلم حادثه نيز حاکي از آن است که ۵ انفجار مذکور فقط طي ۸ ثانيه و با فاصله بسيار اندک از يکديگر رخ داده اند و اولين انفجار در ساعت ۱۴:۵۰:۳۱ در ساختمان سمت چپ جايگاه و در مجاورت ورودي خودروها رخ داد، انفجار بعدي ثانيه اي بعد نيز به فاصله حدود ۴ متر از انفجار اول در همان محل رخ داد که موجب تخريب قسمتي از ساختمان شد. پس از انفجار گردو خاک اندکي به هوا برخاست. محل انفجار دقيقا حدود دو سه متر با خودروهايي که در صف سوختگيري بودند فاصله داشت، ثانيه اي بعد نيز انفجار سوم در سر يکي از مخازن رخ داد و غباري تيره را به هوا فرستاد. با اين انفجار در فلزي مخزن به شدت باز شد. اين انفجار در ثانيه ۳۳ رخ داد و در ثانيه هاي ۳۸ و ۳۹ نيز دو انفجار ديگر در داخل جايگاه و در محل استقرار تلمبه ها به وقوع پيوست. پس از اين دو انفجار که با آتش سوزي همراه بود، آتش از تلمبه ها به هوا زبانه کشيد و خودروهايي که در صف سوختگيري بودند با عجله دنده عقب گرفته و جايگاه را ترک کردند، در تصوير مربوطه ۳ دستگاه پرايد ديده مي شد که به سرعت از صف خارج شده و محل را ترک کردند، هم چنين چند نفر از شهروندان نيز با مشاهده انفجارها پا به فرار گذاشتند. در تصوير ديگري مشاهده مي شود که يک خودرو همراه با يک کارگر در حال شستشوي يکي از جايگاه هاست که پس از ۳ انفجار اولي خودرو و کارگر مذکور پا به فرار مي گذارند و ثانيه هايي پس از فرار آن هاست که دو انفجار ديگر، رخ داد و شعله هاي آتش به هوا بلند شد. بر اثر اين دو انفجار تعدادي از تلمبه ها تخريب شد و قطعات آن ها بر روي زمين افتاد و در همان حال برخي از رانندگان خودرو که در حال سوخت گيري بودند، شيلنگ سوخت را رها کرده و پا به فرار گذاشتند.در صحنه ديگري يک کارگر جايگاه کنار يکي از ستون ها و در مجاورت يک تلمبه ايستاده است او وقتي صداي ۳ انفجار اوليه را مي شنود به سرعت به سمت عقب و ساير تلمبه ها حرکت مي کند و در همين حال دقيقا در مقابل او و جايي که وي به آن سمت فرار مي کرد، انفجار و آتش سوزي رخ داد و ثانيه اي بعد نيز شاهد انفجار و سقوط تلمبه اي بوديم که در کنار تلمبه اي که اين مرد ايستاده بود، رخ داد، بر اثر اين انفجار نيز تلمبه تخريب و سرنگون شد.نمايي ديگر از صحنه فيلم آتش سوزي افرادي را نشان مي دهد که با سرعت هر چه تمام تر و عجولانه در ميان گردو غبار و دود ناشي از انفجار در تلمبه ها از بين خودروهاي نيسان وانت، وانت تويوتا و پژو در حال ترک محل هستند. در صحنه ديگري نيز يک دستگاه تريلي ديده مي شود که به محض وقوع انفجار در تلمبه ها با سرعت دنده عقب گرفته و در حال ترک جايگاه است. در همين حال چند مرد به همراه زني که کودکش را در بغل دارد نيز مشاهده مي شوند که در حال فرار از محل هستند، خودروهاي ديگر نيز سعي مي کنند به هر طريق که شد خود را از محل حادثه دور کنند.

علت حادثه

ابوالفضل تيموري افسر نگهبان سازمان آتش نشاني مشهد در خصوص علت اين حادثه گفت: علت آتش سوزي و انفجار، نشت سوخت و توليد بخار در کانال هاي ارتباطي بين مخازن و تلمبه ها در زيرزمين مي باشد و علت دقيق آن در دست بررسي است و بعدا اعلام مي شود. وي افزود: جايگاه مذکور به سيستم اطفاء حريق مجهز بود و آتش سوزي توسط متصديان جايگاه مذکور اطفاء شد.وي افزود: در اين حادثه نيز تعدادي خودروي سواري آسيب ديد و دو نفر به طور سطحي مجروح شدند.

ظهار بی اطلاعی رژیم از سرنوشت خبرنگار ایرانی الجزیره

به گزارش خبرگزاری فرانسه از تهران، علی اکبر صالحی، وزیر اموز خارجه جمهوری اسلامی امروز از سرنوشت خبرنگار ایرانی - آمریکايی شبکه خبری الجزیره اظهار بی اطلاعی کرد و به زبان عربی گفت، من چیزی در این باره نمی دانم!

خبرگزاری رسمی جمهوری اسلامی ( ایرنا) نوشت: صالحی در پاسخ به سوالي درباره تحويل يك خبرنگار از سوي دولت سوريه به ايران از اين امر ابراز بي اطلاعي كرد و گفت: 'لا علمي'.

خبرگزاری فرانسه نوشت، این نخستین واکنش رسمی رژیم تهران به ناپدیدشدن این خبرنگار بین المللی است.

این در حالیست که مقامات سوری پیش تر گفته بودند که دوروتی پرواز، خبرنگار شبکه الجزیره را به رژیم ایران تحویل داده اند.

دوروتی پرواز خبرنگار ۲۹ ساله تلویزیون الجزیره تابعیت ایرانی، کانادایی و آمریکایی دارد و روز جمعه (۲۹ آوریل) برای پوشش نا آرامی های سوریه با گذرنامه ایرانی خود به دمشق سفر کرد، اما مقام های این کشور وی را در فرودگاه بازداشت کردند.

به گزارش صدای آمریکا، یک سخنگوی شبکه الجزیره روز چهارشنبه با انتشار بیانیه ای اعلام کرد «ما هم اکنون اطلاعاتی دریافت کرده ایم که وی در تهران دربازداشت به سر می برد.»

سخنگوی الجزیره تاکید کرده است: «ما از مقام های ایرانی می خواهیم تا اطلاعاتی در مورد دوروتی در اختیار ما بگذارند، اجازه تماس با وی را صادر کنند و مقدمات آزادی فوری وی را فراهم کنند.»

وی خاطرنشان کرده است مسئولان این شبکه از روز ٢٩ آوریل و زمانی که خانم پرواز، دوحه را ترک کرده، از وی بی خبر بوده اند و عمیقاً نگران وضعیت سلامت و امنیت وی هستند.

مقام های سوری هفته پبش به مقام های الجزیره گفته بودند که دوروتی پرواز در دمشق زندانی شده است و آزاد خواهد شد.

بنا به گزارش رسانه ها، سفارت سوریه در واشنگتن روز سه شنبه (۱۰ مه) اعلام کرد خانم پرواز قصد داشته با روادید منقضی وارد سوریه شود و بنا بر این روز اول مه به ایران مسترد شده است.

در بیانیه سفارت سوریه در واشنگتن آمده است پرواز روز ۱ مه «توسط کنسول ایران (در سوریه) اسکورت شد و وی با پرواز ۷۹۰۵ خطوط هوایی کاسپین، رهسپار تهران شد.»

باند موتلفه: ادغام 8 وزارتخانه از تصمیمات جریان انحرافی است

روزنامه رسالت (ارگان باند موتلفه) در سرمقاله خود با عنوان«ارزیابی حقوقی‌یک تصمیم عجولانه» نوشت:

*[دولت بر اساس ماده 53 قانون اساسی "مکلف" است یک یا چند وزارتخانه را به نحوی در وزارتخانه‌های دیگر ادغام نماید و "تا پایان سال دوم" برنامه تعداد وزارتخانه‌ها از 21 به 17 وزارتخانه کاهش یابد]در ذیل این ماده آمده است: "وظایف و اختیارات وزارتخانه‌های جدید با پیشنهاد دولت به تصویب مجلس شورای اسلامی می‌رسد."

*آقای فروزنده معاون محترم توسعه مدیریت و سرمایه انسانی ریاست‌جمهوری ده روز پیش خبر داد هیئت دولت با ادغام وزارتخانه‌های نفت و نیرو و کار و رفاه تأمین و اجتماعی موافقت کرده است و قبل از آن هم وزارتخانه‌های راه و مسکن و بازرگانی و صنایع درهم ادغام شده بود. لذا تعداد وزارتخانه‌ها از 21 به 17 کاهش یافته است.آقای فروزنده در این مصاحبه تأکید می‌کند: قرار شد کمیته‌ای شرح وظایف و اهداف را تنظیم کند که ان‌شاءالله در اسرع وقت پس از بررسی‌های لازم این شرح وظایف و اهداف به مجلس ارائه شود.

* ادغام وزارتخانه‌ها طبق برنامه باید ظرف دو سال یعنی تا پایان سال دوم برنامه پنجساله پنجم صورت گیرد. تعجیل در تصویب این تکلیف ظرف کمتر از 3 ماه که از تصویب برنامه پنج ساله می‌گذرد چیست؟

*‌ بنا به اقرار آقای فروزنده هنوز شرح وظایف وزراتخانه‌های جدید تهیه نشده و به مجلس هم فرستاده نشده و تصویب هم نشده است. بنابراین اعلام قطعی ادغام 8 وزارتخانه و مرخص کردن وزرای آن چه دلیل حقوقی دارد؟

* تشخیص اینکه کدام یک از وزرای وزارتخانه‌های ادغام‌شده شایستگی ماندن در پست وزارتخانه جدید را دارند به عهده کیست و این انتخاب براساس چه معیاری صورت می‌گیرد، هم محل تأمل است؟!

*8 وزارتخانه در سال جهاد اقتصادی که همگی هم در حوزه اقتصاد عمل می‌کنند اکنون در بلاتکلیفی به سر می‌برند. چون شرح وظایف و اهداف آن مشخص نیست رضایت دادن به این هرج و مرج و بلاتکلیفی تا تعیین تکلیف نهایی براساس چه عقلانیت اجرایی صورت گرفته است؟

* اگر مصوبه دولت را در تاریخ 5 و 14 اردیبهشت یک تصمیم‌نامه یا تصویب‌نامه بدانیم، طبق اصل 138 قانون اساسی باید به تائید رئیس مجلس برسد تا مغایریت با قانون نداشته باشد وقتی این کار صورت نگرفته چگونه مصوبه یا تصمیم ادغام قطعی فرض شده است؟

*اگر دولت در اجرای قانون عادی ابهام دارد یا در فهم و تفسیر اصولی از اصول قانون اساسی مشکل دارد، این معضل در قانون اساسی راه حل دارد، قانون عادی را مجلس و قانون اساسی را شورای نگهبان تفسیر می‌کند.قبل از رجوع به این دو نهاد قانونی، تفسیر دولت (بخوانید رئیس‌جمهور) از متن قانون عادی و قانون اساسی چه محلی از اعراب دارد؟

*اصل 133 قانون اساسی می‌گوید تعداد وزیران و حدود اختیارات هر یک را قانون تعیین می‌کند. شورای نگهبان در جلسه مورخه 21/2/90 خود در تفسیر این اصل می‌گوید: "هرگونه تغییر در وظایف و اعتبارات قانونی و نیز ادغام دو یا چند وزارتخانه باید به تصویب مجلس برسد. تا قبل از تصویب تغییری در مسئولیت مجلس و اختیارات وزیران و وزارتخانه‌های فعلی به‌وجود نخواهد آمد.وزیر وزارتخانه‌های جدید یا ادغام‌شده در هر صورت وزیر جدید محسوب شده و نیاز به اخذ رأی اعتماد از مجلس دارد."با این تفسیر اقدام رئیس‌جمهور برای ادغام، فقط گام اول است نه گام آخر و باید با عمل به ذیل اصل 133 قانون اساسی و ذیل ماده 53 قانون برنامه موضوع ادغام را نهایی شده فرض کرد، نه به صرف تصمیم با تصویب دولت در خصوص ادغام!

*به نظر می‌رسد گروه انحرافی در اطراف رئیس‌جمهور نمی‌خواهند، مملکت آرام باشد. هر روز یک اخلال به‌وجود می‌آورند. اخلال در روابط رئیس‌جمهور با ولایت فقیه، اخلال در روابط رئیس‌جمهور با قوا، اخلال در روابط رئیس‌جمهور با وزرا، اخلال در اجرای قوانین و . . .این گروه نوع ادبیات گفتگو بین رئیس‌جمهور و قوا را خارج از عرف مهرورزی تنظیم می‌کنند.آیا وقت آن نرسیده است به چنین رفتاری که منطبق با نقشه نرم دشمن علیه دولت و ملت است مشکوک شد. دشمن اتحاد دولت و ملت، انسجام قوا، هماهنگی وزرا با هم و با رئیس‌جمهور و . . . را هدف قرار داده است. آیا نباید با صبوری، تمکین در برابر قانون وبالاخره عقلانیت سیاسی از این دام خطرناک رهایی یافت؟

 

مردان خيابانی ناهنجاری جديد اجتماعی

روزنامه سیاست روز: در ميان صدها ناهنجاري اجتماعي دنياي امروز پديده مردان خياباني را مسئله جديد اما روبه رشد است كه برنامه ريزي براي مهار آن از هم اكنون امري ضروري است.
گستردگي جوامع امروز موجب شكل گيري انواع بزه‌هاي اجتماعي شده است كه نتيجه آن افزايش ناامني و نبودآرامش اجتماعي و فردي ساكنان شهرها بوده است كه براي مقابله با‌اين ناهنجاري‌ها همواره طرح‌هاي متعددي اجرا شده است. البته نگاهي گذرا به تمامي‌طرح‌هاي ضربتي صورت گرفته نشان مي‌دهد كه‌اين طرح‌ها هنوز نيامده مي‌رود و براي بار دوم هم اگر طرحي تكرار شود قبح آن شكسته مي‌شود و از بين مي رود.
در كنار طرح‌هاي اجرا شده براي دهها ناهنجاري اجتماعي مسئله مقابله با پديده مزاحمان نواميس و امنيت فردي افراد كه مي‌توان از آنها با نام مردان خياباني يادكرد بويژه در شهري چون تهران آن قدر مهم و قابل اعتنا هست که انجام آن در کوتاه ترين زمان بيشترين محبوبيت را براي مديران انتظامي‌به دنبال آورد و‌اين قطعاً دستاورد بزرگي است چرا که معتقديم پليس‌ بهترين گزينه براي کلان شهري چون تهران است و پليس در اجراي طرح برخورد با مزاحمان نواميس و مانکنهاي خياباني وارد حريم خصوصي افراد نمي‌شود و تنها با آنچه که در ظاهر شهر نمايان شده و عفت عمومي‌را خدشه دار مي‌کند برخورد مي‌کند.

آنچه كه اجرايي نشد
قرار بود كه طرح برخورد با مزاحمان نواميس و مانکنهاي خياباني تا زمان دستيابي به وضعيت مطلوب ادامه دار شودودراجراي‌اين طرح پليس اقدام به مستند سازي كند وازافراد متخلف عکس و فيلم تهيه کند تا ارتکاب جرم خود را کتمان نکنند اما به دلايلي ديگر شاهد‌اينگونه برخوردها در خيابان‌ها نيستيم؛و اين مسئله باعث شده هر روز در هر خياباني چه پائين شهر و چه بالا شهر ‌ ‌اينگونه مزاحمت‌ها مشاهده شود.
البته فرماندهي نيروي انتظامي‌تهران بزرگ درهمان ابتداي اجراي‌اين طرح با اعلام‌اينکه موضوع برخورد با مزاحمان نواميس و مانکنهاي خياباني در قالب اجراي طرح امنيت اجتماعي چهارمين مطالبه مردم از پليس مي‌باشد اظهار داشته است كه برخورد با مزاحمان نواميس و مانکنهاي خياباني وظيفه ذاتي پليس است و‌اين وظيفه تا زماني که به وضعيت مطلوب برسيم در تهران ادامه دارد ولي شايد اجراي آن پس از گذشت مدتي و کم شدن تعداد مجرمان اندکي کمرنگ تر شود. چندي پيش دوستي از يكي از كشورهاي عربي مهمان ما بود و‌ايشان نيز در خيابان متاسفانه شاهد يكي از‌اينگونه مزاحمت‌ها در روز روشن بود و بسيار با تعجب به‌اين قضيه نگاه مي‌كرد وي بعد از گذشتن از‌اين مسئله گفت كه در كشورهاي عربي و اروپايي زياد رفت و آمد دارد ولي شاهد‌اينگونه مزاحمت‌ها نبوده است و‌اينچنين بيان مي‌كرد كه اگر زني كه در خيابان‌ ايستاده به غير از راننده تاكسي كسي جلوي آن توقف نمي‌كند و بوق نمي‌زند حتي تاكسي‌ها هم بوق نمي‌زنند .راننده تاکسي اتوبوس يا فروشنده دوره گرد، پليس راهنمايي و رانندگي و… از آن دسته افرادي هستند که با خيابان انس مي‌گيرند، اما همه انس گرفتن‌ها براي داشتن شغلي آبرومند يا حداقل داشتن دستمزدي ازعرق جبين نيست، گاهي خيابان مي‌شود مامن، گاهي محل زندگي و گاهي راهي براي رسيدن به مقصد و‌اين گونه مي‌شود که “بيشترين وقت” سهم خيابان است.

مردان خياباني،يک فاجعه اجتماعي
روزگار عوض شده قبلا اگر در يك محلي غريبه‌اي يكي از دختر‌هاي محل را مورد مزاحمت قرار مي‌داد جوان‌هاي آن محل به هواخواهي از آن دختر به عنوان بچه محل ويا خواهر خودشان بلند مي‌شدند و از آن دختر دفاع مي‌كردند اما حالا ...
فرق نمي‌كند چه سن و سالي داشته باشد كه صفت مرد خياباني به آن داده شود مهم‌اين است كه يك نفر انسان در پوشش زنانه با هر سن وسالي در خيابان تردد دارد، مردان خياباني هيچ گونه تفکيکي ميان افراد قائل نيستند ؛مرد 50 ساله با اتومبيل جلوي دختر زير 18 سال ترمز مي‌كند كه جاي دختر خودش مي‌باشد و يا با حركت سر وصورت خود اشاره‌اي به آن مي‌كند چادر به سر داشته باشد يا نداشته باشد، سن زيرسال 18 يا بالاي 50سال هم باشد زشت باشد يا زيبا،زن باشد يا دختر،مهم‌اين است كه ازيك جنس ديگر است وضرافت‌هاي زنانه دارد.
در واقع با وجود مردان خياباني، زنان‌ايراني قرباني يک فاجعه اجتماعي مي‌شوند، يک زن در خيابان انواع و اقسام کلمات رکيک، مزاحمت‌ها، بوق زدن‌ها، چراغ زدن‌ها، ترمز کردن‌ها، تنه زدن‌ها و پيشنهادات زشت را بايد تحمل کند وحتي اگر قصد برخورد و مقابله نيز داشته باشد، توسط بسياري از مردم جامعه متهم شده يا به باد استهزا گرفته مي‌شود تا جايي که ديگرهيچ زن ودختر جوان يا مسني از‌اين عمل ناپسند که امروز بسيار فراگير و تبديل به يک رفتار اجتماعي شده است، در امان نيست.
تحقيقات انجام شده نشان مي‌دهد که به ميزان مدت زمان حضور زنان و دختران در سطح خيابانها، هريک از آنها يک تا ۲۰ بار از سوي مردان خياباني با مزاحمتهاي کلامي‌و فيزيکي مورد آزار و اذيت قرار مي‌گيرند و مردان خياباني نيز در زمره ديگر فجايعي قلمداد مي‌شوند که طي سالهاي اخير به عنوان ”آتشي زير خاکستر” بسياري از خانواده‌ها را به کام نابودي کشانده ‌اند، حضور مردان خياباني در مکانهاي مختلف مانند شرکتهاي خصوصي، خيابانها، سينماها، پارک‌ها، پياده‌روها و مراکز تفريحي، زنان را نسبت به جامعه و ديگر مردان بدبين کرده است.
بايد‌اينگونه باشد که هرجا که صحبت از زنان خياباني مي‌کنيم از مردان خياباني هم نام ببريم، زيرا‌اين معضل، روي دو پايه بنا شده و وقتي ما يک پايه را از صورت مسئله حذف مي‌کنيم، بديهي است که به نتيجه مطلوب نمي‌رسيم.چندي پيش خبرگزاري مهر در باب مسائل اجتماعي گزارشي منتشر كرده بود. در بخشي از اين گزارش مينا دانشجوي کارشناسي ادبيات از‌اين امر اظهار نارضايتي مي‌کند و معتقد است درهر کجا که حضور داريم بايد وجود آنها را تحمل کنيم بدون آنکه قدرت اعتراض کردن داشته باشيم ودر صورت اعتراض احترام خود را در جمع از دست مي‌دهيم و اگر در محل کار نيز چنين مشکلي با همکاران داشته باشيم، با اعتراض خود متهم مي‌شويم.وي بيش از ۷۰ درصد پسران را در رواج فساد وايجاد مزاحمت براي دختران مقصر مي‌داند ومي‌گويد: در حاليکه اکثر دختران و زنان به مزاحمت‌هاي مردان بي‌توجهند اما شماري از پسران و مردان با خودروهاي خود در مقابل هر زني ترمز کرده و او را دعوت به هم صحبتي مي‌کنند. اگر خانمها با حجاب باشند مزاحمين آنها كمترند.

كارشناسان چه مي گويند؟
برخي كارشناسان با اشاره به بيکاري جوانان تصريح مي‌کنند که وقت گذراني و نيازهاي عاطفي باعث مي‌شود جوان بدون هيچ دليلي‌ايجاد مزاحمت کند.اشتغال و ازدواج آسان بخشي از مزاحمتهاي خياباني را حل مي‌کند.آنها راهکار اساسي براي حل‌اين معضل را‌ايجاد بستري براي اشتغال جوانان مي‌داند و تاکيد مي‌کند:‌اين امر ازدواج را آسان تر کرده و جوانان را در مسيري سالم‌تر هدايت مي‌کند.
بسياري بر اين عقيده‌اند كه اساسا تاکنون هيچ برنامه عملي و استراتژي تدوين شده‌اي در‌اين رابطه وجود نداشته و به همين دليل است که روز به روز شاهد پيچيده‌تر شدن موضوع هستيم.
بعضي مواقع‌اين معضل به صورت يک پديده بررسي شده و براي آن راهکارهايي اعمال کرده اند و‌اين در حاليست که معمولا پديده‌هاي اجتماعي، چند سببي بوده و بايد علل و فرضيه‌هاي مختلف را براي آنها در نظر گرفت.
بسياري از نهادهاي مرتبط با مسئله زنان و مردان خياباني به وظايف خود عمل نکرده و از کنار مسائلي مانند قاچاق دختران و زنان عبور کرده يا براي حل کردن‌اين مسئله تنها مسير پليس، دادگاه و اعدام را در نظر مي‌گيرند. مردان خياباني به کساني اطلاق مي‌شود که بيشترين وقت خود را در خيابان سپري مي‌کنند،‌اين افراد خيابان را منبع کسب درآمد تلقي مي‌کنند يا به عبارت ديگر خيابان را به عنوان منبعي جهت برآورده کردن نيازهاي عاطفي، رواني و جنسي خود مي‌دانند.
برخي کارشناسان اجتماعي نيز با بيان‌اينکه ميدان تقاضا است که عرضه را‌ايجاد مي‌کند، مي‌گويند: اگر دختران فراري رشد ۱۵درصدي در سال دارند بايد علت آن را در ميان مردان خياباني جستجو کرد و افرادي که بدون هيچ محدوديتي در لباسها و شکل‌هاي مختلف باعث فريب دختران و زنان مي‌شوند و زمينه سقوط اخلاقي چند نسل را مي‌توانند فراهم کنند. آنها تاكيد كردند اگر مردان خياباني دستگير شوند و با آنها برخورد قاطعي شود به طور قطع زن خياباني هم نخواهيم داشت اما چنين موردي وجود ندارد و مسئولان حکومتي تنها با مواردي چون بدحجابي برخورد کرده و به مسائل ريشه‌اي توجهي ندارند.
كارشناسان و آگاهان به مسائل اجتماعي ريشه اين ناهنجاري‌ها را بالا رفتن سن ازدواج، افزايش روزافزون موانع ازدواج مانند تورم وافزايش هزينه‌هاي جاري چون اجاره و مسکن، بيکاري و همچنين عدم توجه والدين به فرزندان و... مي‌دانند.

حرف آخر
به هر حال ريشه اين ناهنجاري‌ها هر چه باشد مقابله با آن نيازمند عزم ملي و برنامه‌اي دقيق و فراگير براي زماني بلند مدت است چرا كه استمرار رو به رشد اين ناهنجاري‌ها جز تشديد ناامني اجتماعي و قرباني شدن ساختار فرهنگي و ديني كشور نتيجه‌اي به همراه ندارد. لذا براي حفظ حريم خانواده و داشتن جامعه اي سالم و امن با شور و نشاط اجتماعي بايد از هم اكنون براي مقابله با چنين ناهنجاري‌هايي گام برداشت چرا كه اقدام پيشگيرانه امروز زمينه‌اي براي پيشگيري از افسوس‌هاي فردا خواهد بود.
 

آمار بيکاری تهران

روزنامه مردمسالاری: صحبت کردن درباره اينکه امسال بيکاري حتما ريشه کن مي شود چند ماهي است به يکي از وظايف اصلي دولتي ها تبديل شده و هر کسي هر جوري که مي تواند در اين باره صحبت مي کند تا خداي ناکرده در انجام وظيفه کوتاهي نکرده باشد!
البته مي دانيد که به قول معروف دو صد گفته چون نيم کردار نيست و بر اين اساس در ازاي هر دويست گفته تبليغاتي که به گوش مي رسد نهايتا مي توان توقع يک نصفه عملکرد ناقابل را داشت. يا به عبارت ديگر هر وعده 25 صدم درصد امکان دارد که به عمل منجر شود. با اين همه گاهي حرفهايي زده مي شود که همين احتمال ناقابل را هم نمي توان درباره اش قائل شد.
براي اينکه دقيق تر عمق فاجعه را بفهميد سخنان جالب انگيزناک معاون توسعه و برنامه ريزي استانداري تهران را بخوانيد:
«ميانگين بيکاري در تهران بين 170تا 400 هزار نفر است که تا پايان سال تمامي اين افراد مشغول به کار شده و سال آينده بيکاري در تهران نداريم.»
اين حرف ها به خودي خود چنان گوياست که احتياج به هيچ شرح و تفسيري ندارد اما براي اين که عيشمان تکميل شود بد نيست که توضيحاتي به اين حرف بيفزايم:
1- دقت آمار نشان مي دهد که حرف چقدر اساسي است. بين 170 هزار و 400 هزار فقط 230 هزار بيکار ناقابل فاصله است که احتمالا مي توان از آنها چشم پوشي کرد!
2-«ميانگين بيکاري در تهران» يعني چه؟!
ميانگين از چي؟ در اين باره توضيح بيشتر نمي دهيم. اين حرف مثل کاريکاتورهاي بدون شرح مي ماند که هر توضيحي بامزه گي اش را خدشه دار مي کند!
3- حالا فرض کنيم واقعا آمار گفته شده درست باشد و دولت به زور هم که شده دست اين 170 هزار تا 400 هزار نفر را بگيرد و به شغل هايي که درست مي کند بندد به نحوي که شاغلا ن جديد (بيکاران قبلي) نتوانند از جايشان تکان بخورند در اين صورت چه تضميني هست که بقيه شاغلا ن فعلي در آينده بيکار نشوند تا بتوان ادعا کرد که بيکاري در تهران ريشه کن شده است.
مي دانيد که امنيت شغلي در تهران چقدر بالا ست!
نتيجه: نتيجه ندارد.

 

قبض گاز بار دیگر شگفتی می‌آفریند؟

روزنامه دنیای اقتصاد: باوجود اینکه 54 روز از صدور و توزیع قبوض پرحاشیه گاز دوره قبل می‌گذرد، اما هنوز قبض‌های جدیدگاز به دست مشترکان نرسیده است.

در همین حال، مسوولان شرکت ملی گاز یا مجریان طرح هدفمندی یارانه به جای اعلام قیمت دقیق گاز برای دوره هفت ماه سال، با ایما و اشاره می‌گویند که قیمت‌ها برخلاف انتظار مجلس و مردم، تغییر نکرده است! اینکه چرا قبوض جدید گاز از سوی شرکت ملی گاز یا مقامات مربوطه منتشر نمی شود؟ و اینکه چرا قیمت دقیق گاز اعلام نمی‌شود؟ به معمایی تبدیل شده ‌است که کسی جز مجریان امور اطلاعی از آن ندارند. آیا مردم بار دیگر با دریافت قبوض جدید گاز شگفت‌زده می‌شوند؟
به گزارش خبرنگار ما، در حالی که مطابق با بودجه سال 90 مجلس، دولت می‌تواند متوسط قیمت گاز را تا سقف 20 درصد افزایش دهد که شرکت ملی گاز نیز بر این موضوع تاکید کرده است. این در حالی است که اخیرا دبیر ستاد هدفمندی یارانه‌ها اعلام کرده که قیمت جدید گاز خانگی همانند قیمت‌هایی است که در پنج ماه آخر سال اعمال شد. در این بین اما مردم می‌گویند: «قیمتی که بالا رفت، پایین نمی‌آید و همه این حرف‌ها وعده و نوید است.»
انتظار 40 روزه
در شرایطی که بیش از 40 روز از زمان تعیین شده برای اعلام گازبهای مشترکان خانگی می‌گذرد، اما هنوز وضعیت قیمت‌های تعیین شده برای گاز در فاز دوم اجرای قانون هدفمندی یارانه‌ها مشخص نیست.
سوالی که دبیر ستاد هدفمندسازی یارانه‌ها در پاسخ به آن گفته است: «قیمت‌ جدید گاز خانگی تعیین شده و تقریبا همان قیمت‌هایی است که قبلا در پنج ماهه آخر سال اعمال شده بود، اما متناسب با فصل گرما و فصل سرما تفاوت‌هایی در قیمت وجود دارد که جمع‌بندی‌ نهایی در مورد آن را به زودی اعلام خواهیم کرد.»
«محمدرضا فرزین»، سخنگوی کارگروه طرح تحول اقتصادی دولت درباره «افزایش بهای گاز» اظهار کرد: «قیمت‌گذاری در مورد حامل‌‌های انرژی در دو نوبت صورت گرفته که یک بار قیمت‌ها برای پنج ماهه فصل سرما تعیین شده و اخیرا هم برای یک مدت هفت ماهه قیمت‌گذاری کرده‌ایم.»
اطمینان «کارگروه» به مردم
به گفته وی، از آنجایی که مصرف گاز خانگی در تابستان حدودا یک چهارم مصرف فصل زمستان است و قیمت‌گذاری جدید با لحاظ این موضوع انجام شده، این را اطمینان می‌دهیم که افزایش قیمت نگران کننده نخواهد بود.
«فرزین» تصریح کرد: «این قیمت‌گذاری در چارچوب بسته‌های حمایتی است و قطعا به نوعی صورت می‌گیرد که فشاری بر خانوارها وارد نشود؛ اما از مردم هم انتظار داریم که در مصرف انرژی صرفه‌‌جویی کنند.»
تاثیر مصوبه مجلس در قیمت گاز
به گزارش خبرنگار ما، این اظهارات در حالی عنوان شده که مطابق با مصوبه مجلس دولت مجاز است که قیمت گاز را حداکثر 20 درصد نسبت به سال گذشته افزایش دهد. بنابراین متوسط قیمت گاز خانگی از 70 تومان در سال گذشته می‌تواند به 84 تومان در سال جاری افزایش یابد. موضوعی که شرکت ملی گاز نیز آن را تایید می‌کند؛ به طوری که مدیرگازرسانی شرکت ملی گاز با تاکید بر اینکه مطابق با بودجه سال 1390، مجلس برای افزایش متوسط قیمت گاز در تمامی بخش‌ها تا سقف 20 درصد به دولت مجوز داده است،در جمع خبرنگاران گفته بود: «مطابق با این مصوبه امکان افزایش گازبها تا مرز 20 درصد برای مشترکان وجود دارد.» حال در وضعیتی که پرونده قیمت‌های جدید گاز برای هفت ماهه نخست سال هنوز بین کارگروه طرح تحول اقتصادی و شرکت ملی گاز در رفت و آمد است، دولت تصمیم گرفته که با تغییر اقلیم‌بندی در 600 شهر گازبهای اضافی را، که در قبوض سال گذشته بسیاری از مشترکان خانگی را شگفت زده کرد، بازپرداخت کند.
به نظر برخی از تحلیل‌گران با توجه به اینکه قیمت گاز بر اساس قانون هدفمندی یارانه‌ها باید طی 5 سال اصلاح شود، بهتر است که دولت یک سیاست واحد را در تعیین گازبها در نظر گیرد تا مجبور به بازنگری در تصمیم‌گیری‌هاي قبلی خود نشود. در عین حال مردم نیز بار مالی ناشی از افزایش قیمت‌ها را در طول 5 سال تجربه‌ مي‌کنند.

 

نقدينگى سرگردان در راه بازار ارز

روزنامه ابرار: نرخ دلار در بازار آزاد تهران در روزهاى اخير به دليل ورود نقدينگى به اين بازار و حركت آن از بازار سكه به بازار دلار، قيمتها را دچار تغيير و افزايش كرده است. به گزارش مهر، درچند روز گذشته نرخ دلار در بازار آزاد افزايش يافته است، برخى كارشناسان اقتصادى مطرح مى كنند كه با تثبيت نسبى قيمتها در بازار سكه كه طى يك ماه گذشته با نوسانات، تغييرات و افزايش قيمت شديدى مواجه بود، هم اكنون نوبت بازار دلار رسيده است. كارشناسان اقتصادى دليل اين امر را حركت نقدينگى در دست مردم و برخى از دلالان از بازار سكه به بازار دلار عنوان مى كنند. آنان معتقدند كه با كاهش نرخ سود سپرده هاى بانكى، نقدينگى از بانكها خارج شده و گاهى به سمت بازار سكه، گاهى بازار دلار و ساير بازارهاى پرسود حركت مى كند. محمود بهمنى رئيس كل بانك مركزى سياست فعلى اعمال شده در بازار ارز را شناور مديريت شده اعلام كرده و مى گويد: با تغيير تركيب سبد ارزى كشور طى چند سال گذشته از دلار به ساير ارزها سود قابل توجهى نصيب كشور شده است. بازار ارز ايران طى سالهاى گذشته نظام چند نرخى تا يكسان سازى نرخ ارز و تعيين نرخ ارز براساس نظام ارزى شناور مديريت شده را تجربه كرده است. نرخ فروش دلار در پايان روزپنجشنبه در بازار آزاد ۱۱۹۲ تومان بود، بر اين اساس نرخ دلار در بازار آزاد افزايش دوباره اى را تجربه مى كند. در ۳۳ سال گذشته نرخ دلار در بازار غير رسمى كشور همواره روند صعودى را طى كرده، به طوريكه نرخ دلار آزاد از ۱۰ تومان در سال ۵۷ به ۱۱۹۲ تومان در حال حاضر رسيده است. در حاليكه نرخ دلار طى همين مدت در بازاررسمى از۷ تومان در سال ۵۷ به ۱۰۵۴ تومان در حال حاضر رسيده است.

نقش یکی از لاریجانی ها در قاچاق مواد مخدر به اروپا

رادیو آلمان: محمد جواد لاریجانی، مشاور بین‌الملل رییس قوه‌ قضاییه ایران‌، کشورهای غربی را تهدید کرد که در صورت عدم همکاری این کشورها، ایران "ترانزیت بدون رسوب مواد مخدر" به اروپا را در دستور کار قرار خواهد داد.

به گزارش "خبرآنلاین" محمد جواد لاریجانی، دبیر ستاد حقوق بشر قوه قضائیه گفته است در صورت باز کردن مرزها برای ترانزیت مواد مخدر «به طور خودکار ۷۴ درصد از نرخ اعدام در ایران کاهش خواهد یافت اما راه قاچاق مواد مخدر به اروپا بسیار هموار خواهد شد.»

منظور آقای لاریجانی از ترانزیت بدون رسوب مواد مخدر به اروپا، تسهیل شرایطی است که قاچاقیان بتوانند بدون مشکل نسبت به انتقال مواد مخدر از ایران به کشورهای اروپایی اقدام کنند.

این اولین بار نیست که ایران کشورهای غربی را با سیاست "ترانزیت بدون رسوب" تهدید می‌کند. البته اجرای این سیاست برای حکومت ایران بدون هزینه نخواهد بود و ایران را در شمار حامیان و همکاران قاچاقیان بین‌المللی مواد مخدر قرار خواهد داد.

نقش ایران در انتقال مواد مخدر به روایت اسناد ویکی‌لیکس

اسناد محرنامه وزارت خارجه‌ی آمریکا که اخیراَ توسط سایت ویکی‌لیکس منتشر شد حاوی اطلاعات و اتهاماتی در باره‌ی در نقش ایران در قاچاق مواد مخدر از افغانستان به اروپا است.

در گزارش محرمانه سفارت آمریکا در باکو، پایتخت آذربایجان، به تاریخ ژوئن ۲۰۰۹ آمده است که مقدار مواد مخدر کشف شده از راه ایران به اروپا به ترتیب در تمام طول سال ۲۰۰۶ بیست کیلو هروئین، در سه ماهه اول ۲۰۰۸ مقدار پانزده هزار کیلو و در سه ماهه اول سال ۲۰۰۹ پنجاه و نه هزار کیلو هروئین بوده است

بر اساس همین گزارش ارسال مواد مخدر از افغانستان نیز از راه آذربایجان انجام می شود.

در یک گزارش آمریکایی به دولت باکو گفته شده که نیروهای امنیتی ایران با همکاری مسئولین افغانی در قاچان مواد مخدر شرکت دارند.

حجم زیادی از تریاک ناخالص افغانستان را ایران خریداری و سپس به هروئین تبدیل می کند.
به نوشته دی ولت مدارکی به دست این نشریه رسیده که نشان می‌دهد دولت ایران در قاچاق مواد مخدر دخالت دارد.

به نوشته این روزنامه هنگامی که مجرمین قاچاق مواد مخدر بازداشت و به ایران عودت داده می‌شوند پس از مدت کوتاهی همان اشخاص مجددا به فعالیت خود باز می‌گردند.
به نوشته دی ولت درآمد سپاه پاسداران از قاچاق مواد مخدر به اروپا بالغ بر چندین میلیارد یورو است.

درخواست همکاری یا بهانه تراشی برای نقض حقوق بشر؟

محمد جواد لاریجانی معتقد است که ایران برای مبارزه با مواد مخدر هزینه گزافی پرداخته است اما کشورهای غربی به جای همکاری با ایران، "بهانه‌جویی" می‌کنند.

منظور مشاور رییس قوه‌ قضاییه، اعتراض کشورهای غربی به آمار بالای اعدام در ایران است. حکومت ایران می‌گوید ۷۰ درصد از کسانی که هر سال در این کشور اعدام می‌شوند قاچاقیان مواد مخدر هستند.

چندی پیش، مجمع تشخیص مصلحت نظام قوانینی را تصویب و به قوه‌ی قضاییه ابلاغ کرد که بر اساس آن بسیاری از جرم‌هایی که به عنوان "معاونت و مشارکت" در جرایم مربوط به مواد مخدر محسوب می‌شود، از این پس با مجازات‌های سنگینی همچون اعدام روبرو خواهد بود.

سازمان‌های حقوق بشری ایران را متهم می‌کنند که در برخی موارد از این اتهام برای تحت فشار قرار دادن و سرکوب مخالفان سیاسی خود استفاده می‌کند.

به نظر می‌رسد که حکومت ایران در تلاش است با تهدید کشورهای غربی به فراهم کردن تسهیلات لازم برای قاچاق مواد مخدر، آنها را مجبور به عقب‌نشینی در مورد پرونده نقض حقوق بشر در ایران کند.

پس از انتخابات جنجالی سال ۸۸، نقض سیستماتیک حقوق بشر در ایران، آمار بالای محکومین به اعدام در ایران، افزایش فشار به مخالفان سیاسی و شرایط نامناسب زندان‌های ایران، بیش از پیش مورد توجه کشورهای اروپایی و آمریکا قرار گرفته است.

این کشورها برخی از مسئولان سیاسی و امنیتی جمهوری اسلامی را به علت مشارکت در سرکوب مردم در حوادث پس از انتخابات ۸۸ مشمول تحریم‌های مختلفی کرده‌اند.

قصاص در رتبه دوم دلایل اعدام در ایران

به گفته محمد جواد لاریجانی پس از قاچاق مواد مخدر، اجرای حکم قصاص بیشتر تعداد افراد محکوم به اعدام را شامل می‌شود.

وی با انتقاد از کشورهای غربی به علت نادید گرفتن فرهنگ کشورهای مختلف در تنظیم اسناد حقوق بشری می‌افزاید: «تفکر اسلامی در زمان تهیه اسناد حقوق بشری لحاظ نشده و غربی‌ها یک نسخه حقوق بشری کاملا مبتنی بر تفکر سکولار لیبرال را برای همه کشورهای جهان تهیه کرده‌اند و انتظار دارند که این نسخه جایگزین ارزش‌های مذهبی، فرهنگی، ملی و بومی همه کشورها شود.»

مشاور رییس قوه ‌قضاییه ایران اضافه می‌کند که گرچه ایران به همه‌ی کنوانسیون‌های جهانی در مورد حقوق بشر و خصوصا منشور جهانی حقوق بشر پیوسته اما اجرای آن را منوط به تطابق آن‌ها با قوانین اسلامی می‌داند.

این در حالی است که ایران در تازه‌ترین گزارش سازمان عفوبین‌الملل که روز پنج‌شنبه ۲۲ اردیبهشت (۱۲ مه) منتشر شد، به موارد متعدد نقض حقوق‌بشر متهم شده است.

نقض حق بیان و تجمعات، بازداشت‌های خودسرانه، تبعیض در حق زنان، فشار بر اقلیت‌های قومی و مذهبی، شکنجه و آزار زندانیان، دادگاه‌های غیرعادلانه و افزایش اعدام‌ها از جمله موضوعاتی هستند که در گزارش "عفو‌ بین‌الملل" بازتاب داشته‌اند.

نمونه‌ای خشونت بار از برخورد با "بدحجاب‌های انگشت شمار"

شهرزادنیوز: اسماعيل احمدی ‌مقدم، فرمانده نيروی انتظامی كشور، اعلام کرد که با شروع فصل گرما و افزايش سفرها بدحجابی نيز تا اندازه‌ای افزايش پيدا می‌كند و نيروی انتظامی با اين "تعداد انگشت ‌شمار" برخورد خواهد کرد؛ در اين راستا، طرح مبارزه با بدحجابي از تهران آغاز و با "مظاهر فساد و ناهنجاری‌های اجتماعی با قاطعيت" برخورد خواهد شد.

نمونه ای از این "برخورد قاطعانه"، عصر روز سه شنبه 20 اردیبهشت حوالی ساعت 18.30 نزدیک در خروجی نمایشگاه کتاب، مقابل خیابان مفتح، توسط یگان گشت ارشاد با پلاک 47769 اتفاق افتاد.

به گزارش رسانه ها، دو دختر هنگام خروج از نمایشگاه با تذکر دو تن از زنان گشت ارشاد مواجه شدند، که یکی از آن ها مانتویی معمولی با فرم سارافون بر تن داشت. مامور گشت ارشاد "با لحنی بسیار بد و زننده" یکی از دخترها را از دوستش جدا کرد و به داخل ماشین ون هل داد!

طبق گزارش تابناک، دختر که ظاهری معمولی داشت و تنها مشکل مانتویش باعث برخورد پلیس شده بود، با التماس‌های مکرر شیشه ون گشت ارشاد را باز می کرد، اما "دو مامور زن بسیار بداخلاق این گشت" به او تشر می زدند و شیشه را می بستند و...

در همین رابطه احمد روزبهانی، رئیس پلیس تهران، نیز گفته است که پلیس «امنیت اخلاقی» حتی در داخل ماشین زنان نیز سرک خواهد کشید تا مطمئن شود که آن ها در ماشین «کشف حجاب» نکرده باشند.

روایتی تکان دهنده از شکنجه در زندان اوین

سایت تحول سبز: سعید پور حیدر از جمله روزنامه نگاران و فعالان سیاسی ایران است که در جریان انتخابات ریاست جمهوری گذشته همواره مورد تعقیب و یا در بازداشت نیروهای امنیتی بوده است. وی که تا کنون مطالب زیادی را در مورد دیگر زندانیان که اغلب آنها از هم بندیان و یا هم سلولی هایش بوده است با قلمی ساده و خواندنی نوشته است. اما یادداشت اخیر وی ناگفته هایی است از اعمال خشونت آمیز و غیرقانونی صورت گرفته در زندان اوین که خود سندی خواهد بود بر ظلم و جنایات بازجویان بندهای امنیتی دوالف، ۲۰۹ و۲۴۰زندان اوین که وابسته به وزارت اطلاعات و سپاه پاسداران می باشند.

متن این یادداشت تکان دهنده که از سوی خبرگزاری حقوق بشر ایران”رهانا” منتشر شده است به شرح زیر می باشد:

نامه مهدی محمودیان به سید علی خامنه ای درباره وضعیت زندانهای اوین و رجایی شهر , و آنچه که بر زندانیان سیاسی گذشته است عین واقعیتی است که به چشم خود دیده و لمس کرده ام و یا از هم بندیانم در زندان شرح آنچه که بر آنها گذشته است را شنیده ام .

در طول مدت دوبار بازداشتم پس از کودتای انتخابات که بار اولش در سلول انفرادی و سوییت پنج نفره بند ۲۴۰ وزارت اطلاعات و بار دوم در بند ۳۵۰ اوین گذشت فرصتی بود تا از نزدیک با نوزده نفر از هم بندیانم در بند ۳۵۰ که انواع شکنجه های جسمی و روحی را توسط بازجویان و شکنجه گران تجربه کرده بودند ، ساعتها گفتگو کنم . نتیجه این گفتگوها شد چهار دفتر صد برگ از جزییات بازداشت ، بازجویی ، محاکمه و شرح شکنجه های انجام شده روی این دوستان که در فرصتی مناسب تر بصورت کامل منتشر خواهم کرد .

شرح بخش کوچکی از شکنجه های جسمی و روحی روانی زندانیان سیاسی پس از کودتای انتخابات در این یادداشت فقط نتیجه گفتگویم با نوزده نفر از حدود ۱۶۰ زندانی سیاسی است که آمار زندانیان بند ۳۵۰ اوین در زمان حضورم در پاییز و زمستان سال گذشته بود . از این جمع نوزده نفره که با آنها گفتگو کرده ام سه نفرشان که هم اتاقی و بهترین دوستانم بودند اعدام و دو نفر با اتمام حکمشان آزاد شده اند ، چهارده نفر مابقی همچنان در بند ۳۵۰ هستند که سه نفرشان حکم اعدام دریافت و منتظر اجرای حکمشان هستند .

فقط به بخش کوچکی از آنچه در زندان اوین بویژه بندهای دو.الف سپاه ، ۲۰۹ و ۲۴۰ وابسته به وزارت اطلاعات بر خودم و دیگر زندانیان سیاسی گذشته است را تیتر وار اشاره می کنم .

گرچه یادآوری آنها نیز بسیار دردناک و تلخ است اما چون معتقدم نباید جزء آن دسته ” فاتحانی ” باشیم که “تاریخ” را پس از “فتح” می نگارند ، تمام این خاطرات تلخ را در ذهنم بارها و بارها مرور و تحریر میکنم تا همگان بدانند بر شریف ترین فرزندان آزاده ایران که به جرم “سبز” اندیشیدن در چنگال استبداد اسیر هستند چه گذشته است .

شکنجه های جسمی

در اتاق سه بند ۳۵۰ با دوستی هم اتاق بودم که شنیدن شرح شکنجه های روحی و جسمی اش هر روح آزاده ای را به درد می آورد . جوانی ۲۵ ساله که در فرودگاه امام خمینی توسط نیروهای اطلاعات سپاه ربوده و به بند دو.الف سپاه منتقل و بیش از شش ماه در سلول انفرادی این بند تحت بدترین شکنجه های روحی و جسمی برای پذیرش اتهاماتی واهی و بی اساس قرار گرفته است .

از ادرار کردن بازجویان روی سر و صورتش گرفته تا ضرب و شتم ، شلاق بر کف پا ، بارها استفاده از شوکر برقی در بازجویی ها ، ضربات متوالی به بیضه تا حد بیهوشی ، بی خوابی دادنهای طولانی ، استفاده از انبردست برای نیشگون گرفتن از جاهای مختلف بدن گرفته تا استفاده از او به عنوان توپ زیر دست و پای سه بازجو بطوریکه به گواهی پزشکی قانونی که بخشی از شکنجه ها را مورد تایید قرار داده است جمجمه سر و بینی اش شکسته است .

بدترین شکنجه ای که این دوست مقاوم و نازنین متحمل شده است تجاوز بازجویان سپاه با چسب P.V.C مورد استفاده در آکواریوم و در و پنجره بوده است . بطوریکه چسب را پس از فرو کردن به داخل مقعد وی و ریختن مایع چسب به داخل بدن ، پس از کمی خشک شدن چسب به یکباره آن را از مقعد وی بیرون کشیدند .

او همچنان در زندان به سر می برد اما تمام این شکنجه های طاقت فرسا و وحشیانه باعث نشد او به خواسته بازجویانش برای اعترافات دروغین تن دهد .

در گفتگوی سه ساعته ای با یکی دیگر از اسرای آزاده سبزمان که روی نیمکت سالن یک بند ۳۵۰ انجام دادم او نیز شرحی از شکنجه هایش در بند دو.الف سپاه را برایم شرح داد .

انداختن در بشکه آب سرد ، ده روز نگه داری در سلولی که ارتفاعش یک متر و بیست سانتی متر بود ، ساعتها ایستادن در هوای سرد زمستان بصورت عریان ، فرو کردن سر در کاسه توالت و کشیدن سیفون ، ضرب و شتم ، درآوردن تمام لباسها در جلسه بازجویی و اذیت و آزار و تحقیر جنسی بخشی از این شکنجه ها بود که در طول دو ماه و نیم اسارتش در سلولهای انفرادی بند وابسته به سپاه بر وی گذشته است . او اما چند ماهی است که به بند ۳۵۰ اوین منتقل شده و هم اکنون در انتظار تشکیل دادگاه به سر می برد .

مجبور کردن زندانی به عریان شدن و نشستن روی زمین و سپس نشستن بازجو بر پشت او و با کابل یا باتوم به پشتش زدن ، ساعتها نگه داشتن بصورت ایستاده بطوریکه در دو مورد به بیهوشی منجر شده است ، خوراندن قرصهای روانگردان که برای خودم نیز یک بار اتفاق افتاد ، آویزان کردن از کتف یا پا ، کوبیدن سر و صورت به دسته صندلی در جلسات بازجویی ، لگد زدن به نقاط حساس بدن همچون بیضه ها ، خواباندن روی شکم و سپس ایستادن دو سه نفری روی کمر زندانی ، مجبور کردن به حرکت سینه خیز یا کلاغ پر رفتن های طولانی ، چندین مورد پارگی پرده گوش بر اثر ضربات محکم به سر و صورت و گوش در حالی که زندانی با چشم بند است و بی آنکه ببیند یا بتواند عکس العملی از خود نشان دهد ناگهان ضرباتی محکم به صورتش وارد می شود و دهها شکنجه دیگر تنها بخشی از مواردی است که تعدادی زندانیان سیاسی بندهای ۲۰۹ ، ۲۴۰ و بند دو.الف سپاه که هم اکنون در بند ۳۵۰ اوین یا بصورت بلاتکلیف و در انتظار صدور حکم به سر میبرند و یا دوران محکومیت شان را سپری می کنند ، تجربه کرده اند .

شکنجه های روحی و روانی

شاید درد و عوارض شکنجه های جسمی به مرور از بین رود اما قطعا آثار شکنجه های روحی و روانی تا سالهای سال باقی می ماند . قبل از اولین بازداشتم در ۱۶ بهمن سال ۸۸ بخاطر مشکل قلبی ام روزانه یک قرص پرانول ده مصرف می کردم اما اکنون تنها سوغات انفرادی و شکنجه های روحی و روانی وحشتناک برایم شده است مصرف روزانه دو تا سه قرص پرانول ۴۰ و تا ماهها استفاده از قرص های آرام بخش و بدون شک تاثیرات منفی روی اعصاب و روان بطوریکه زندگی روزمره را نیز دچار مشکل کرده است .

تقریبا تمام زندانیان سیاسی تجربیات تلخ شکنجه های روحی و روانی را از سر گذرانده اند . حتی به فرض محال اگر موردی از شکنجه روحی و روانی برای کسی اتفاق نیفتاده باشد ، حضور در سلول انفرادی خود بدترین و مخرب ترین شکنجه روحی و روانی محسوب می شود و تا کسی تجربه حتی یک ساعت محبوس شدن در سلول انفرادی را نداشته باشد قادر به درک و لمس آن نخواهد بود .

اعدام مصنوعی شکنجه روانی وحشتناکی است که عمدتا در بند دو.الف وابسته به سپاه انجام می گیرد . این اتفاق برای سه نفر از دوستانی که در بند ۳۵۰ با آنها صحبت کرده ام افتاده است . دوستی در بند ۳۵۰ تعریف می کرد که دو بار اعدام مصنوعی روی او انجام شده است .

روالش اینگونه است که قبل از طلوع آفتاب به سلول انفرادی زندانی مراجعه می کنند و با ابراز تاسف از اینکه حکم اعدامش صادر شده او را با چشم بند و پابند به حیاط بند دو.الف می برند . چهار پایه زیر پایش می گذارند ، طناب به گردنش می اندازند و از او می خواهند آخرین حرفش را و یا اگر وصیتی دارد را بگوید .

این دوست تعریف می کرد که بار اول مدت سی دقیقه طناب دار به گردن با چشم بند روی چهارپایه ایستاده بود ، بازجویش می گفت منتظریم که رییس زندان و ناظر دادگاه و پزشک پزشکی قانونی هم بیاید که حکم را اجرا کنیم . بعد از نیم ساعت به او اعلام می کنند که چون رییس زندان نتوانست خودش را برساند و حکم باید حتما قبل از طلوع آفتاب انجام شود اجرای حکمت به چند روز بعد موکول می شود .

قطعا هیچ کس نمی تواند حال و روز روحی و روانی این زندانی سیاسی را در آن سی دقیقه که طناب دار به گردن با چشم بند روی چهارپایه ایستاده بود را درک کند و همچنین چهار روز بعدی تا اجرای دوباره این نمایش را .

چهار روز بعد دوباره او را صبح از خواب بیدار می کنند ، به محوطه بند دو.الف می برند ، طناب به گردنش می اندازند و می ایستد روی چهار پایه مرگ . حکم اعدامش قرائت می شود ، آخرین حرف و وصیتش را می گوید ، چهارپایه از زیر پایش می کشند اما طناب دار آنقدر بلند است که به زمین می خورد و بازجویانش هر هر کنان از ته دل قهقه می زنند بالای سرش و می گویند شانس آوردی طناب پاره شد . باید برگردی سلولت تا ببینیم چه روزی باید اعدام شوی .

حتما به خاطر دارید دادگاههای مضحک نمایشی پس از کودتای انتخابات در سال ۸۸ را و به دنبال آن اعتراف برخی چهره های سرشناس و گمنام علیه خود و جنبش سبز . چگونگی برگزاری آن دادگاهها خود داستانی مفصل است که در یادداشتی دیگر به آن خواهم پرداخت . از آماده کردن زندانیان و تمرین های چندین و چند روزه قبل از روز دادگاه گرفته تا مجبور کردن برخی از زندانیان به گذاشتن سبیل برای روز دادگاه !

حتما برایتان جالب است بدانید چگونه شد که برخی چهره های سرشناس حاضر شدند علیه خود و جنبش سبز اعترافاتی کنند . یکی از این چهره های شاخص که نزدیک دو ماه در برابر خواسته های بازجویانش مقاومت کرده بود در نهایت مجبور شد تا تن به خواسته آنان دهد اما چگونه ؟

روزی به سراغ همسر و دختر یکی از این چهره شاخص می روند و به این بهانه که شما را به ملاقات همسرتان می بریم آنها را با خود به زندان می برند . از آنها خواسته می شود که در یک اتاق منتظر بمانند تا همسرش را بیاورند .

اتاقی شیشه ای که فقط از یک سوی شیشه میتوان دید و پشتش معلوم نیست . سپس زندانی را از دری دیگر به آن سوی شیشه می برند و به او می گویند : ” ببین همسر و دخترت را آوردیم اینجا ، حالا میل خودته میخوای صحبت کنی تو دادگاه یا نه ؟ ” آن زندانی اما بازهم ایستادگی می کند . بازجو تلفنی با همکارش صحبت می کند : ” حاجی ظاهرا هنوز فکر می کنه شوخی باهاش داریم ” . تلفن را قطع می کند . در اتاقی که همسر و دختر این زندانی هستند باز می شود و دو مرد درشت هیکل که از زندانیان خطرناک و محکوم به قتل هستند وارد اتاق می شوند .

بازجو رو به زندانی کرده و می گوید : ” ببین برادر من این دو نفر که میبینی پیش زن و بچت واستادن اتهامشون قتله و حکمشون هم اعدام ، چند ساله که تو زندانن و تو این چند سال با هیچ زنی هم رابطه نداشتن تو این چند سال ! یک دقیقه وقت داری فکر کنی که میری دادگاه و بشینی پشت دوربین یا همین الان بگم مشغول به کار بشن جلوی چشم خودت ؟!! “

و اینگونه بود که این چهره سرشناس ناچار به اعتراف علیه خود و دیگران می شود .

اینها فقط سه نمونه از شکنجه های روحی و روانی زندانیان سیاسی سه بازداشتگاه دو.الف سپاه ، و بندهای ۲۰۹ و ۲۴۰ وابسته به وزارت اطلاعات بود و مهمتر از آن خاطرات فقط ۱۹ نفر از ۱۶۰ زندانی سیاسی بند ۳۵۰ اوین در زمان حضورم در این بند بود که با هرکدام از آنها ساعتها گفتگو داشتم .

ناگفته پیداست که به این تعداد باید صدها نفر از دیگر دوستان که قبل و بعد از حضورم در بند ۳۵۰ اوین و همچنین زندانیان محبوس در سلولهای انفرادی بندهای ۲۰۹ و ۲۴۰ وزارت اطلاعات و بند دو.الف سپاه ، زندان رجایی شهر و دیگر زندانهای کشور را نیز که همگی تجربه شکنجه های روحی و روانی و بعضا جسمی را تجربه کرده اند اضافه کرد تا عمق فاجعه و نقض آشکار و صریح حداقل حقوق زندانیان بر همگان که آشکار است اما آشکار و روشن تر شود .

به عنوان یک روزنامه نگار که به تازگی نیز از زندان آزاد شده ام شهادت می دهم که با وجود همه این شکنجه ها ، اذیت و آزارها ، دوری از جامعه و خانواده ، دلتنگی و …. ، اسرای آزاده جنبش سبزمان که در چنگال دیکتاتور گرفتار آمده اند با شرافت و روحیه ای بیش از گذشته در بند ۳۵۰ اوین همچنان استوار ایستاده اند . به امید آزادی همه آزادگان دربند استبداد ، آنهم آزادی دسته جمعی شان که ایمان دارم آن روز دیر نیست .

 

بازداشت یک شهروند دیگر بهایی در کرج

خبرگزاری هرانا – "روح الله زيبايي " شهروند بهايي ساكن كرج روز چهار شنبه ۲۱ اردیبهشت ماه پس از احضار به دادگاه انقلاب كرج و برگزار شدن جلسه دادگاه بازداشت و به زندان قزل حصار منتقل شد.

بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، منزل وی در دي ماه سال گذشته مورد تفتيش قرار گرفت و از وي خواسته شد تا زمان برگزاري دادگاه از شهر خارج نشود . اتهام نامبرده اقدام عليه امنيت ذكر شده است.

قابل ذكر است از خانواده آقاي زيبايي وثيقه 50 ميليون توماني براي آزادي درخواست شده است ولي تاكنون با وجود تامين وثيقه مزبور نامبرده آزاد نشده است.