پیام تسلیت ۵۰ نواندیش دینی و کنشگر سیاسی به گزارش جرس، در بخشی از این پیام آمده است: "بر این گمانیم که تکریم این دو سرمایه ملی، تلاش مستمر و مدنی برای رهایی مردم از استبداد حاکم و رسیدن به آزادی و توسعه و عدالت است که آرزوی دیرین آن دو عزیز سفر کرده بود. بی گمان ما نیز به عنوان ادای دین در کنار مردم حق طلب و عدالت خواه ایران تا پیروزی نهایی این راه را ادامه خواهیم داد." متن کامل این پیام که در اختیار جرس قرار گرفت به شرح زیر است: از اوئیم و به سوی او بازخواهیم گشت مردی بزرگ، شخصیتی سترگ، انسانی شریف و والا از میان ما رفت و در پیشگاه حضرت حق به جاودانگی پیوست. مهندس عزت الله سحابی انسانی پاک نهاد، مؤمنی با اخلاص، مبارزی استوار، آزادیخواهی صادق، عدالت طلبی پایدار، سیاست ورزی اخلاق مدار، روزنامه نگاری متعهد، ایران دوستی آگاه و چهره ای کم نظیردر تاریخ معاصر ایران بود. او هم دغدغه ایمان و اخلاص دینی داشت، هم اهل اندیشه و تفکر نوگرایانه اسلامی بود، هم با تمام وجود سودای توسعه ایران همراه با عدالت اجتماعی و دموکراسی و اجرای حقوق بشر داشت و هم دلش از دغدغه حفظ استقلال و وحدت کشور و منافع ملی نا آرام و بی قرار بود. مهندس سحابی در سالیان اخیر همزمان با چیرگی استبداد دینی و قدرت یافتن دولت نفتی و کودتایی، بیش از هر زمان نگران آینده کشور بود و به «ایران فردا» می اندیشید. بیش از نیم قرن برای تحقق عدالت و آزادی و توسعه همه جانبه و درون زای ایران مجاهدت کرد و در این راه در هر دو نظام استبداد پادشاهی واستبداد منسوب به دین رنج ها کشید و آزارها دید. مرگ پایان زیست مادی و طبیعی آدمی است، اما پایان حیات معنوی نیست. هرانسانی، به ویژه با نگاه دینی، به میزانی که در زندگی با اخلاص تر، پارساتر، خدمتگزارتر و مفیدتر برای مردمان باشد، در حیات معنوی اش جاوانه تر و متعالی تر خواهد بود. به گواهی زندگی هشتاد ساله سحابی، وی در زمره نیکان جاودانه است و نام نیک و آثار خیراو نزد خدا و خلق او محفوظ خواهد بود. اما صد هزار دریغ، هنوز از غم بزرگ فقدان سحابی فارغ نشده بودیم، که خبر درگذشت هاله دختر اندیشمند، پارسا و مبارزش بر سر ما آوار شد و همه را در حیرت و اندوه بزرگ فرو برد. مرگ پیر و جوان نمی شناسد، اما رنج و فاجعه بزرگ در این است که دختری برای آخرین دیداربا پدر به اغماء رفته خود از زندان به مرخصی موقت می آید و در مراسم تشییع پدر به گناه درآغوش گرفتن عکس او و مقاومت در برابر ربایندگان جنازه مورد حمله وحشیانه گزمگان استبداد دینی قرار گرفته و در کنار پدر و همسفر با او، جان به جان آفرین تسلیم می¬کند. ظاهرا خشونت و جنایت حاکمان مغرور حد و مرزی نمی شناسد. اما می توان امیدوار بود که عمر کوتاه هاله سحابی عمر استبداد و مستبدان خشونت گرا را نیز کوتاه خواهد کرد. شاید مقدر بود که در کنار الگوئی مردانه از اخلاق، سیاست و دین، سیمای درخشان یک زن مستقل و با ایمان و آگاه و مبارز نیز بدرخشد و برای نسل امروز و آینده چراغ راه باشد. ما این دو رحلت پر اندوه را به مردم ایران و همراهان و یاران سحابی ها و به ویژه به خانم زری سحابی همسر مهندس عزت الله و مادر شهید هاله، که پس از یک عمر صبر و سختی زندان و محرومیت همسر، اینک به فاصله دو روز دو عزیز خود را از دست داده است و همچنین جناب دکتر شامخی همسر گرامی شهید هاله سحابی و همه خانواده سربلند و نیکنام سحابی تسلیت می گوئیم و خود را درغم و عزا و ماتم این خانواده ها شریک می-دانیم. بر این گمانیم که تکریم این دو سرمایه ملی، تلاش مستمر و مدنی برای رهایی مردم از استبداد حاکم و رسیدن به آزادی و توسعه و عدالت است که آرزوی دیرین آن دو عزیز سفر کرده بود. بی گمان ما نیز به عنوان ادای دین در کنار مردم حق طلب و عدالت خواه ایران تا پیروزی نهایی این راه را ادامه خواهیم داد. عباس اشراقی، علی افشاری، اردشیر امیرارجمند، حمید انتظام، عبدالعلی بازرگان، بهار باستانی، فرزانه بذرپور، محمد برقعی، حمید بهشتی، فاطمه حقیقت جو، مرتضی حمزه لوئیان، مریم چیتگرزاده، رضا حاجی، محمود درویش، زهره سردار، علی سردار، عبدالکریم سروش، محمد صابر، احمد صدری، محمود صدری، رضا علیجانی، زهرا علیجانی، نورالدین غروی، فاطمه فرهنگ خواه، حسین قاضیان، علی قدسی، مرتضی کاظمیان، جمیله کدیور، محسن کدیور، محمدعلی کدیور، فاطمه کشاورز، حسین کمالی، رحمان لیوانی، رجبعلی مزروعی، لیلی مصطفوی، بهاره ممکن، مهدی ممکن، نگار منصوریان، فرید منعمی، علی اکبر موسوی خوئینی، سیدعطاء الله مهاجرانی، آرش نراقی، مهدی نوربخش، ن. نوری زاده، احمد هادوی، خلیل یزدی، سارا یزدی، مجید یزدی، یوسف یزدی، حسن یوسفی اشکوری شنبه چهاردهم خرداد ۱٣٩۰
امیرارجمند: «راهپیماییهای بعد از ۲۲
خرداد، راهپیمایی سکوت نخواهد بود» وبسایتهای نزدیک به جنبش سبز ایران گزارش دادهاند، «همزمان با فراخوان شورای هماهنگی راه سبز امید؛ جمعی از زندانیان رجایی شهر نیز در بیانیه ای از مردم خواستهاند که رهبران سبز را تنها نگذاشته و در روز ۲۲ خرداد حماسهای دیگر بیافرینند.» مهدی محمودیان، رسول بداغی، عیسی سحرخیز و کیوان صمیمی چهار زندانی سیاسی زندان رجاییشهر این بیانیه را امضا کردهاند. شورای هماهنگی راهسبز امید، سهشنبه ۱۰ خرداد ۱۳۹۰، با انتشار "فراخوان راهپیمایی سکوت ۲۲ خرداد" از شهروندان خواسته است، ظهر ۲۲ خرداد از ساعت ۶ تا ۸ در پیادهروهای میدان ولیعصر، حد فاصل میدان ولیعصر تا میدان ونک در سکوت مطلق راهپیمایی کنند. با انتشار این فراخوان نظرات گوناگونی درباره راهپیمایی ۲۲ خرداد از سوی فعالان اجتماعی داخل و خارج از ایران مطرح شد. اردشیر امیرارجمند، مشاور ارشد میرحسین موسوی و سخنگوی "شورای هماهنگی راه سبز امید" در گفتوگو با دویچه وله به نقطه نظرات مختلف درباره فراخوان راهپیمایی ۲۲ خرداد پاسخ گفته است. بشنوید: گفتوگو با اردشیر امیرارجمند "شورای هماهنگی راه سبز امید" با انتشار فراخوانی از شهروندان خواسته است، ۲۲ خرداد ماه سالروز انتخابات سال ۸۸، در راهپیمایی سکوت شرکت کنند. دویچه وله: از مدتی که فراخوان جدید راهپیمایی "شورای هماهنگی راه
سبز امید" منتشر شده انتقاداتی به این فراخوان مطرح شده است. چرا در
این فراخوان به راهپیمایی سکوت، عدم سر دادن شعار و لبان بسته اشاره
شده است؟ تاکید چندباره روی سکوت و لبان بسته در فراخوان راهپیمایی ۲۲
خرداد به چه علت است؟ اردشیر امیرارجمند: ۲۲ خرداد آغاز یکسری فعالیتها در ماه خرداد خواهد بود. راهپیمایی ۲۲ خرداد اولین آن است و آخرین نخواهد بود. مجموعهی شبکههای اجتماعی باید نقطه نظرات خود را اعلام کنند تا تصمیماتی برای روزهای ۲۳، ۲۴ و شاید روزهای دیگری از ماه خرداد گرفته شود. راهپیمایی ۲۲ خرداد آخرین فعالیت نخواهد بود. فرصت خواهد بود تا بر اساس ظرفیتهایی که ایجاد میشود نوع راهپیماییهای بعدی تغییر پیدا کند. ما همیشه روی راهپیمایی، به عنوان یکی از مصادیق حقوق شهروندی تاکید داشتهایم. راهپیمایی وسیلهای است که دمکراسی غیرمستقیم را به دمکراسی مستقیم تبدیل میکند. در راهپیمایی مردم در مقابل عدم تضمین حقوقشان از سوی نهادهای حکومت، مستقیما وارد عمل میشوند. ولی راهپیمایی، تنها شیوهی مبارزه نیست و یک روش و یک شیوه از راهپیمایی هم، شیوهای منحصر بهفرد راهپیمایی نیست. باید با توجه به شرایط و اوضاع و احوال، تلاش کرد مناسبترین روش را که بتواند بیشترین میزان مشارکت را جلب کند، انتخاب کرد. در چند ماه گذشته، روشهای دیگر راهپیمایی را هم آزمودهایم. به نظر میآید که این روش میتواند مشارکت خوبی را جلب کند. به شرطی که همهی دوستان و فعالان جنبش سبز همکاری کنند تا این روش ظرفیت ایجاد کند و در مقاطع بعد، راهپیماییها به نحو دیگری صورت بگیرند. نباید از امتحان روشهای مختلف ابا داشت یا یک روش را مطلق انگاشت. دیدهایم که با تصرف شهر، ایجاد حالت وضعیت اضطراری در شهر و حکومت نظامی اعلام نشده، تمام فضای شهر را اشغال میکنند و میتوانند از راهپیماییها جلوگیری بهعمل بیاورند. این طریق (راهپیمایی سکوت) روش جدیدی است که میتواند راهگشا باشد و باید به آزمون گذاشته شود. این روزها یک نظر دیگری درباره راهپیمایی مطرح شده که میگوید، وقتی اختلاف بین سران حکومت ایران یعنی طرفداران آیتالله خامنهای و طرفداران محمود احمدینژاد بالا گرفته است، حرکت جنبش سبز ایران باعث نزدیکی دو طیف درون حکومت خواهد شد. در این باره چه فکر میکنید؟ این مسئله درباره راهپیمایی ۲۵ بهمن هم به نوعی مطرح شد. اما آزمون ۲۵ بهمن نشان داد که ما باید راه و طریق خود را طی کنیم. دو گروه یا عدهای از افراد، با مشارکت یکدیگر تقلب انتخاباتی و مهندسی انتخاباتی انجام داده و رای مردم را دزدیدهاند. بعد هم با مشارکت همدیگر به سرکوب مردم اقدام کرده واز احقاق حقوق آنها جلوگیری کردهاند. همینطور از دین استفادهی ابزاری کردهاند. هماکنون آنها با همدیگر، بر سر انحصار قدرت اختلاف دارند. دعوای این آقایان بر سر این است که چه کسی کل قدرت را در اختیار داشته باشد. اختلاف ما با آنها این است که روش حکومت چگونه باید باشد. ما روش دمکراتیک را مورد نظر داریم و به همین جهت هم فکر میکنیم که اختلاف آنها، اختلافی نیست که در جهت منافع مردم باشد. مواضع ما نسبت به گذشته هیچگونه تغییری نکرده. فکر میکنیم اختلاف بین آقایان هم از آنجایی که بر سر قدرت است، پابرجا خواهد بود. اینکه تظاهرات انجام بدهیم یا ندهیم، در مسئله اختلاف بین آنها تفاوتی ایجاد نخواهد کرد. آنها مشکلات اساسی و عمدهای دارند. قبلا هم مشخص شده بود، هر اقدامی که برای نزدیک شدن به هم انجام بدهند، به فاصلهی اندکی با مشکل مواجهه میشود. اینگونه نزدیک شدنها اصولی نیست و بر مبنای قوی استوار نیست. مبنای قوی باید بر مبنای حقوق مردم و منافع عالی کشور باشد که متاسفانه مورد توجه آقایان نیست. بهنظر ما انجام تظاهرات شور و هیجان و پویایی جنبش را حفظ میکند. بیست و دوم خرداد روز مهمی است، ماه خرداد ماه مهمی است و حتما باید گرامی داشته شود. پس با توجه به صحبتهای شما، میتوان اینگونه برداشت کرد که فراخوانهای دیگر راهپیمایی "شورای هماهنگی راه سبز امید" برای خرداد ماه، ممکن است به شکلی غیر از فراخوان راهپیمایی ۲۲ خرداد باشد؟ قطعا و یقینا همینطور است. ما از همهی شبکههای اجتماعی خواستهایم که همفکری کنند و نقطهنظراتشان را ارائه دهند تا بر اساس آن عمل شود. امیدواریم دوستان مشارکت کنند و روشها و تاکتیکهای جدیدی را پیشنهاد کنند که ما بتوانیم این مسئله را پیش ببریم و با معضلات قبلی مواجه نباشیم.
امروز مقابل حسینیه ارشاد چه گذشت؟ به گزارش خبرنگار کلمه ، این روزها یکی از تکراری ترین خبرها اعلام فضای سنگین امنیتی بر شهر است. چرا که این روزها حکومت به هر بهانه ای از تشییع جنازه گرفته تا مراسم ختم و اعتراض مسالمت آمیز و اعتراض صنفی -کارگری و هر چه بتوان از آن یاد کرد فضای شهر را امنیتی می کند .امروز هم درست همین فضا بر شهر حاکم بود و کسی حق نداشت در پیاده روهای خیابان شریعتی قدم از قدم بردارد، پلیس ضد شورش، نیروهای امنیتی و ماموران انتظامی اطراف حسینیه ارشاد در خیابان شریعتی را کاملا محاصره کرده بودند. امروز در اطراف جایی که قرار بود مراسم ختمی برای یک تازه درگذشته از خانواده سحابی که بر اثر ضرب و شتم ماموران امنیتی در روز تشییع جنازه پدرش کشته شده، برگزار شود. کسانی که قصد شرکت در مراسم را داشتند مورد ضرب و شتم قرار گرفتند، زن و پیر و کودک کتک خوردند. هیچ عابری حق نداشت حتی برای لحظه ای در پیاده روها بایستد اما خیابان شریعتی پر از اتومبیل بود. در روز تعطیلی که در سایر قسمتهای شهر پرنده پر نمی زد. اما در این خیابان مردم آمده بودند، به احترام زنی که مظلومانه رفته بود در مراسم تشییع پدری که در تمام عمرش جز با صلح و آشتی نزیسته بود. در این روز ده ها نفر بازداشت شدند. اما مراسم امروز حاشیه هایی هم داشت. - روبروی حسینیه ارشاد تعدادی جوان که موهایشان از ته تراشیده شده بود و به هیچیک از نیروهای امنیتی ، اطلاعاتی و انتظامی شباهت نداشتند ایستاده بودند، این جوانان بیشترشان لاغر و رنجور به نظر می رسیدند و به زندانیانی می مانستند که تازه از زندان آزاد شده اند . تعدادی از آنها در میدان مادر هم بودند با همان ظاهر و با جلیقه های سبز رنگ فسفری بر تن . مثل لباسی که ماموران در متروی تهران برتن دارند . جماعت زمزمه می کردند شاید اینها زندانیانی هستند که حکومت تا چند سال پیش آنها را اراذل و اوباش خطاب می کرد و الان با تقاضای عفو به میدان آمده اند تا از طریق کتک زدن مردم بتوانند کلید آزادی شان را از حکومت بگیرند این عده مردم را دنبال می کردند وکتک می زدند و گاه بهت زده نمی دانستند چه کنند. -فیلمبردار ی از همه عابران و رانندگان اتومبیل های حاضر در خیابان شریعتی ، مقابل حسینیه ارشاد و میدان مادر با دوربین های فوق حرفه ای نیروهای امنیتی یکی از برنامه های معمول آنها در این روز بود . -کسانی که در ساعات اولیه اعلام شده برای مراسم بزرگداشت سحابی ها، قصد نزدیک شدن به حسینیه ارشاد را داشتندبه شدت مورد ضرب و شتم قرار می گرفتند و حتی ماموران چادر از سر چند زن کشیدند .امروز حداقل چند ده نفر از سوگواران سحابی ها بازداشت شدند. -کلمات رکیک از سوی لباس شخصی ها و ماموران نیروی انتظامی امروز بر سر و روی زنان و جوانان می بارید ،جوانانی که ناباورانه این سخنان را می شنیدند و زنانی که با تعجب به این افراد می گفتند ما جای مادرتان هستیم! -خنده های ماموران لباس شخصی که ساندیس و کیک می خوردند و با پیروزی به مردمی که به زور از صحنه دور می شدند نگاه می کردند از دیگر صحنه هایی بود که در این روز دیده شد. امروز ۱۴ خرداد هم آنها نگذاشتند برای هاله سحابی ، فعال جنبش زنان و قرآن پژوهش مراسم ختمی برگزار شود، اما مردم با چشم های پر از اشکشان می گفتند که هاله در دلهای ماست و برای آرامش روح پاکش زیر لب دعا می خواندند.
«تیراندازی هوایی برای متفرق کردن صدها نفر از معترضان در تهران» خبرگزاری فرانسه به نقل از شاهدان عينی گزارش می دهد نيروهای
امنيتی، روز شنبه، برای متفرق کردن تجمع صدها نفر در اعتراض به مرگ
هاله سحابی، در نزديکی حسينيه ارشاد در تهران، دست به تيراندازی هوايی
زده و ۱۵ نفر را دستگیر کردند. به گفته این شاهدان، نیروهای امنیتی با استفاده از باتوم و تیراندازی هوایی معترضان را متفرق کردند. معترضان سعی کردند تا در سکوت مقابل حسینیه ارشاد تجمع کنند. شاهدان عینی می گویند نیروهای امنیتی ۱۵ نفر را دستگیر کردند.
چهار زندانی سیاسی در زندان رجایی شهر به
اعتصاب غذای خود پایان می دهند مهدی محمودیان ، رسول بداغی، عیسی سحرخیز و کیوان صمیمی ، که از روز ۲ خردادماه در اعتراض به شرايط زندان و به گفته آنها "نبود حداقل آزادی ها در کشور" دست به اعتصاب غذا زده بودند در بيانيه ای اعلام کردند که روز دوشنبه ۱۶ خردادماه به اعتصاب غذايشان پایان میدهند . بنا بر اين بيانيه که در سايتهای نزديک به جنبش سبز منتشر شده، اين زندانيان سياسی قصد داشتند اعتصاب غذای خود را تا روز ۲۲ خرداد ادامه دهند. دلیل شکستن این اعتصاب غذا، درخواست شماری از روحانیون و احزاب اصلاح طلب ذکر شده است.
تهدید دانشجویان ستارهدار از سوی نهادهای
امنیتی بنا به بیانیه شورای دفاع از حق تحصیل که امروز، شنبه ۱۴خرداد منتشر
شده، دانشجویان موسوم به «ستارهدار»، پیش از اعلام نتایج کنکور
کارشناسی ارشد به نهادهای امنیتی احضار شده و مورد «تهدید و ارعاب»
قرار گرفتهاند. در شش سال گذشته از زمان تصدی ریاست جمهوری از سوی محمود
احمدینژاد، شماری از فعالان سیاسی و اجتماعی از ادامه تحصیل در مقطع
کارشناسی ارشد محروم شدهاند. شورای دفاع از حق تحصیل، این روند چندین ساله را «برخلاف کلیه
قوانین داخلی و بین المللی» اعلام کرده و خواستار محاکمه آمران و
عاملان این «عمل مجرمانه» است. این شورا با اشاره به اعلام مردودی دانشجویان ستارهدار که حائز رتبههای ممتاز شده بودند در سال ۱۳۸۸، عدم صدور کارنامه علمی برای تعدادی دیگر از دانشجویان در سالهای۱۳۸۶، ۱۳۸۷، ۱۳۸۹و ۱۳۹۰و «دستکاری» در کارنامه علمی تعدادی از فعالین دانشجویی در سال جاری، میگوید که سازمان سنجش «اعتماد عمومی به عنوان مهمترین سرمایهاش» را از دست داده است. در بخشی از این بیانیه آمده است: «قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران
حق تحصیل را حق اولیه و طبیعی "همه اقشار ملت" ایران و فراهم کردن تحقق
این حق اولیه را از وظایف دولت میداند. همچنین دولت ایران طبق تعهدات
متعدد بینالمللی ملزم به فراهم ساختن شرایط تحصیل برای همه ایرانیان
بدون هرگونه تبعیض و آپارتاید عقیدتی، سیاسی، مذهبی، جنسی و غیره است.» بنا به این بیانیه محروم کردن دانشجویان از حق ادامه تحصیل نقض
بندهای ۳، ۹و ۱۴اصل سوم و اصول ۱۹، ۲۰، ۲۲، ۳۰، ۳۶، ۳۷و بویژه اصل
۲۳قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران است. شورای دفاع از حق تحصیل از مقامات حکومتی ایران خواسته است با توقف
روند محروم کردن دانشجویان از حق تحصیل و ستارهدار کردن فعالان
دانشجویی، دانشجویان محروم از تحصیل که به دلیل «مطالبه حق اولیه
تحصیل» در زندانهای کشور هستند، آزاد کند. ضیا نبوی، مجید دری، پیمان عارف، مهدیه گلرو، زهرا توحیدی، شیوا
نظرآهاری، علیرضا خوشبخت، سمیه رشیدی، نوید خانجانی، علی قلیزاده،
اشکان ذهابیان، عماد بهاور، اسماعیل سلمانپور، مجید توکلی، حجت عربی از
جمله دانشجویان ستارهدار و محروم از تحصیل هستند که در اعتراضات پس
ازانتخابات ریاست جمهوری در سال ۱۳۸۸بازداشت شدند. شماری از این فعالان
دانشجویی به احکام سنگین حبس محکوم شده و همچنان در زندان هستند. پلمپ دانشگاه آنلاین بهائیان و بازداشت گسترده دانشجویان و اساتید این دانشگاه، از جمله فشارهای وارده بر دانشجویان محروم از تحصیل در ماههای اخیر است.
اتحاديه آزاد کارگران ايران خواستار آزادی
بهنام ابراهيم زاده، ابراهيم مددی و رضا شهابی شد
|