در گرامی‌داشت سیزدهم آذر روز مبارزه با سانسور

 


خواستِ مبرم مردم‌، به‌ویژه نسل جوان برای بیان آزاد خود، سبب شده است كه رشد فناوری و ایجاد راه‌های ارتباطی تازه مانند اینترنت و ماهواره و موبایل، و شکل‌گیری شبکه‌های اجتماعی مجازی، سانسور را به چالشی جدی بکشاند. وجود میلیون‌ها كاربر اینترنت و عضویت میلیونی در شبكه‌های اجتماعی مجازی در ایران و استقبال روزافزون مردم از ماهواره كه حتی با آمار مسئولان دولتی به پنجاه درصد می‌رسد، آن‌هم به رغم تمامی تهدیدها و هجوم‌ها، نشان می‌دهد كه تمایل به ابراز وجود آزادانه چه فورانی دارد. دیگر همه‌ی راه‌ها به رم ختم نمی‌شود! دیگر تنها راه ممکن برای ارائه‌ی هنر و اندیشه کسب اجازه از دم و دستگاهی خاص نیست.


 

بار دیگر سیزده آذر، روز مبارزه با سانسور فرا رسید. در این‌جا قصد نداریم به توصیف مكرر فشارهایی بپردازیم كه بر ادبیات و هنر غیردولتی وارد می‌شود. این‌كه حاكمیت هم‌چنان رؤیای سلطه‌ی كامل بر هنر و ادبیات را در سر می‌پروراند و برای رسیدن به آن از هیچ سازوکاری دریغ نمی‌كند، درست است. این‌كه وزارت‌ ارشاد بیش از گذشته آثار هنری و ادبی را سانسور می‌كند و موجب بی‌اعتباری بیش‌تر كتاب و كتاب‌خوانی و آثار هنری شده است نیز حقیقت دارد. و این‌كه سانسور در سالی كه گذشت چندان گسترده‌تر و شدیدتر شده كه دامنِ بعضی«خودی‌ها» را نیز گرفته است، جای انكار ندارد.

اما این یك روی سكه است. روی دیگر نقشی یك‌سره متفاوت دارد. خواستِ مبرم مردم‌، به‌ویژه نسل جوان برای بیان آزاد خود، سبب شده است كه رشد فناوری و ایجاد راه‌های ارتباطی تازه مانند اینترنت و ماهواره و موبایل، و شکل‌گیری شبکه‌های اجتماعی مجازی، سانسور را به چالشی جدی بکشاند. وجود میلیون‌ها كاربر اینترنت و عضویت میلیونی در شبكه‌های اجتماعی مجازی در ایران و استقبال روزافزون مردم از ماهواره كه حتی با آمار مسئولان دولتی به پنجاه درصد می‌رسد، آن‌هم به رغم تمامی تهدیدها و هجوم‌ها، نشان می‌دهد كه تمایل به ابراز وجود آزادانه چه فورانی دارد. دیگر همه‌ی راه‌ها به رم ختم نمی‌شود! دیگر تنها راه ممکن برای ارائه‌ی هنر و اندیشه کسب اجازه از دم و دستگاهی خاص نیست.

بازتاب این چالش را به‌راحتی می‌توان در تصمیم‌های دوره‌ای و عجیب‌وغریب متولیان دستگاه سانسور مشاهده كرد. مثلاً در مورد كتاب، گاه از ثبت نمره‌ی منفی در كارنامه‌ی ناشران سود می‌جویند، و گاه با طرح گرفتنِ تعهد از ناشران می‌كوشند آن‌ها را مسئول پیامدهای چاپ كتاب كنند. به این طریق می‌خواهند اداره‌ی سانسور را از وزارت‌خانه‌ی ارشاد به دفتر ناشران منتقل سازند تا به قول خودشان چهل درصد از حجم كارشان كاسته شود! اما همه‌ی این ترفندها در مقابل موج اوج‌گیرنده‌ی خواستِ آزادی بیان بر بسترِ رشد فناوری هر روز ناكارآمدتر می‌شود.

حالا نه عصر ناصری است با اعتماد‌السلطنه‌اش و نه دوره‌ی پهلوی با محرمعلی‌خان‌هایش. زمانه‌ی دیگری است كه در آن شیوه‌های كهنه‌ی بازداری اندیشه و بیان كار چندانی از پیش نمی‌برند. گرچه باید اذعان كرد كه تمایل و نیاز شدید حاکمیت به سانسور و تصویب و اجرای قوانین و مقررات گوناگون و استفاده از فناوری‌های جدید برای اجرا و اِعمال آن هنوز سدّی جدی بر سر راه آزادی بیان است. هنوز بر گذرگاهِ رسمی انتشار و توزیع كتاب و مطبوعات و آثار هنری و دیگر شیوه‌های بیان، سانسورچیان با تیغ‌های آخته ایستاده‌اند. اما این وضع چندان دوام نخواهد یافت، زیرا چالش‌ موجود هر دم زمین زیر پای‌شان را سست‌تر می‌کند. و این برای همه‌ی كسانی كه می‌خواهند آزادانه بیاندیشند و آزادانه بیان كنند، مایه‌ی خشنودی است.

با این‌همه، تا آزادی اندیشه و بیان بی‌هیچ حصر و استثنا برای همگان به صورت قانون جاری جامعه در نیامده و دولت‌ها موظف به اجرای آن نشده‌اند، راه باقی است، هم‌چنان باید رفت.

گرامی باد سیزدهم آذر! روز مبارزه با سانسور، روز سانسورستیزی!

كانون نویسندگان ایران
۱۱ آذر ۱۳۹۰

 

 

تنها مطالب و مقالاتي که با نام جبهه ملي ايران - ارو‌پا درج ميشود نظرات گردانندگان سايت ميباشد .