دادستان ذوق زده و گاف یک پیروزی کذایی

مسیح علی نژاد

"با توجه به پيروزي شكوهمندي كه مردم در راه پيمايي روز 22 بهمن بدست آوردند، اكثر افرادي كه در آن روز توسط نيروي انتظامي بازداشت شده بودند، آزاد شدند. "

این جمله جعفری دولت آبادی جانشین مرتضوی در دادستانی تهران است که به ظاهر ساده می نماید. اما در فضای سیاسی ایران از کنار جمله ای که یکی از سران سیستم قضایی ایران آن را بیان می کند نمی توان به سادگی گذشت خاصه آن که خود او هم اصرار دارد که پیش از بیان این جمله انگیزه اش از طرح این مسله را نیز بیان کند. دادستان برای تکذیب دو داستان که موج خبری آن دور از انتظار بود پا به میدان گذاشت. اولی دستگیری و شکنجه فرزند کروبی و دومی در بند ماندن دستگیرشدگان راهپیمایی بیست و دوم بهمن ماه تا پاین فروردین ماه بود.

برای تکذیب اولی همانند روال گذشته رفتار شد. یعنی اساسا صورت مسِله پاک شد تا رسوایی تهدید یک زندانی به تجاوز و تحقیر او در ملاء عام دامن دستگاه قضایی را بیش از این نیالاید. این شیوه کهنه را در موارد گذشته بسیار شاهد بوده ایم چنانچه مرگ های فله ای در خیابان های شهر هم به همین سادگی تکذیب شد و تا خود امروز اگرچه تک تک آدم های معمولی شرکت کننده در راهپیمایی و یا پرتاب کننده سنگ در خیابان شناسایی و دادگاه آنها برگزار شد و حکم اعدام هم برای آنها صادر شد اما در مقابل هنوز هیچ نشانی از شناسایی کسانی که به ادعای خودشان ماشین نیروی انتظامی را دزدیده و با آن از روی جوانان شهر رد شده و تن له شده آنان را در کف خیابان برای مردم جا گذاشته اند نیست. یعنی سیستم قضایی که توانایی این را دارد که برای پرتاب کنندگان سنگ و کلوخ در خیابان را شناسایی و دستگیر کند تا کنون قادر نبوده کسانی که با اسلحه دهها نقر را در همین خیابان ها کشته اند شناسایی و دادگاهی کنند. به همین ترتیب کشته شدن ندا و ترور استاد دانشگاه و ترور خواهر زاده موسوی نیز از حوزه مسولیت آنها خارج شده و توپ در زمین مقصرانی پرتاب می شود که هیچگاه شناسایی نمی شوند و در نگاه حاکمیت تنها در یک پروسه کوتاه مدت آنها را از هجمه و حمله خبری می رهاند غافل از آنکه در دراز مدت هرگز در اذهان عمومی جهان تبریه نمی شوند. بنابر این این شیوه اگر چه تلخ و دردناک است اما برای مردم معمولی شهر هم کاملا شیوه ای کهنه و نخ نما شده است که ترجیح می دهند جناب دادستان را کماکان به حال خود بگذارند تا به شیوه ای رسوا واقعیت ها را انکار کند . چنانجه همین چند هفته پیش از برگزاری راهپیمایی اخیر نیز جناب دادستان اول اعلام می کند که دستگیر شدگان اغتشاشات اخیر اعدام خواهند شد و تنها چند روز بعد از آنکه انتصاب دو جوان اغدام شده محمد رضا و آرش به انجمن پادشاهی هم نتوانست سران جنبش و مردم معترض در داخل کشور را به سکوت وادارد و موج اعتراضی عظیمی در گرفت دوباره جناب دادستان به میدان آمد و اینبار گفته های خودش را تکذیب کرد تا بگوید اعدام این دو زندانی هیچ ارتباطی به ماجرای انتخابات ندارد.

و اما در میان این همه انکار واقعیت در حاکمیت گاهی نمی شود نسبت به واقعیت هایی که بر زبان سران همین حاکمیت جاری می شود بی تفاوت بود . دادستان تهران یکی از این سران است که اینبار در کنار تکذیب اصل دستگیری علی کروبی در صدد بر آمده است تا خبر دیگری را نیز تکذیب کند . بدین ترتیب در خصوص اظهارات يكي از مقامات نيروي انتظامي مبني براينكه بازداشت شدگان 22 بهمن تا 20 فروردين در بازداشت خواهند بود،می گوید: با توجه به پيروزي شكوهمندي كه مردم در راه پيمايي روز 22 بهمن بدست آوردند، اكثر افرادي كه در آن روز توسط نيروي انتظامي بازداشت شده بودند، آزاد شدند.

از قضا اینبار جناب دادستان دارد واقعیت را بیان می کند. چرا که مشخص است تهدید اینکه دستگیرشدگان راهپیمایی بیست و دوم بهمن ماه تا بیست فروردین نگهداری می شوند تاریخ مصرف قبل از برگزاری راهپیمایی را با خود داشت و حالا که حاکمیت با تمام قوا راهپیمایی مردم در بیست و دوم بهمن را به نام خود سند زده و آن را با نام پیروزی شکوهمند بیان می کند دیگر ضرورتی برای نگهداری بازداشت شدگان وجود ندارد خاصه آنکه سرکوب سنگین معترضان در یک راهپیمایی امنیتی تا اندازه ای توانست جنبش را در این راهپیمایی در مقایسه با حضورهای خیابانی دیگرشان منزوی تر نگه دارد بر این اساس این یک موضوع کاملا قابل پیش بینی و طبیعی است که حالا حاکمیت در کنار سند زدن این پیروزی به نام خود امتیاز کوچکی هم به مخالفان خود بدهد تا پروسه فخر فروشی این پیروزی کذایی تکمیل شود اما نحوه مواجهه و جبهه گیری متفاوت حاکمیت بعد از آنچه آن را در این عشت ماه گذشته پیروزی می نامد قابل تامل است. با توجه به اینکه خود دادستان تاکید می کند چون مردم در بیست و دوم بهمن ماه پیروزی شکوهمندی را به دست آورده اند زندانیان دستگری شده در بیست و دوم بهمن آزاد می شوند این سوال به وجود می آید که مگر در انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری بنا بر ادعای خود حاکمیت مردم پیروزی شکوهمندی را به دست نیاورده بودند؟ پس چرا دستگیر شدگان مربوط به ایام انتخابات نیز به سبک اغلام شده دادستان و به پاس همان پیروزی ادعا شده تا کنون نه تنها آزاد نشده اند بلکه هر کدام احکام حبس طولانی مدت هم در یافت کرده اند؟ آیا این پیروزی با آن پیروزی فرق دارد یا در برابر یک پیروزی می شود خاصه خرحی کرد و در برابر پیروزی دیگر کماکان باید کسانی که تهدید محسوب می شوند را در حبس نگاه داشت تا مبادا کوس رسوایی یک پیروزی کذایی شان توسط همان دستگیر شدگان به صدا در آید؟

ذوق زدگی مفرط حاکمیت مبنی بر پیروزی شکوهمند آنها در راهپیمایی بیست و دوم بهمن تناقض گویی آشکاری را هویدا ساخت که علی رغم ادعای مکررشان آنا خودشان هم باوری به پیروزی خودشان در انتخابات ندارند برای همین اقدام به دستگیری های گسترده فعالان سیاسی تنها دقایقی بعد از اعلام نتایح انتخابات کرده اند و هنوز هم زندان هایشان پر است از زندانیان یک انتخاباتی خونینی که با خشونت دارند نتیجه پیروزی پر هزینه آن را به سختی با خود یدک می کشند و گاهی در برابر این پیروزی ساختگی گاف هم می دهند.

 

 

تنها مطالب و مقالاتي که با نام جبهه ملي ايران - ارو‌پا درج ميشود نظرات گردانندگان سايت ميباشد .