|
دوشنبه، سوم اسفند ١٣٨٨- بيست و دوم فوريه ٢٠١٠ |
مادران عزادار: بگذارید نسیم بهاری در سرزمین ایران حس شود تغییر برای برابری - مادران عزادار اعلام کرده اند : با تشکر از حرکت های اعتراضی قابل توجه شما عزیزان به خود می بالیم که همراه هم نمی گذاریم و نخواهیم گذاشت درمورد نقض حقوق بشردر ایران دیگر سکوت شود و خواسته های خود را فراموش نخواهیم کردو نه تنها از خواسته هایمان کوتاه نخواهیم آمد بلکه فراتر از آنها هم خواهیم رفت تا ، تاریخ دهه 60 تکرار نشود .کما اینکه دیدید اعدام بس را هم به خواسته هایمان اضافه کردیم . شما همراهان ، شرایط ما را بخوبی درک می کنید که چه سخت است با محدودیت های فراوان حرکت کردن و لی اگر مادران هفته ای یک بار به پارک لاله می رفتند حالا هر شب و هر روز برنامه ای برای رسیدن به خواسته هایشان دارند و به همین دلیل هم هست که تا کنون حدود 86 نفر بازداشت شده اند و تعدادی در زندان و تعدادی هم سخت در تعقیب اند تا در بند شوند . یکی از محدودیت هایی که برایمان ایجاد می شود قطع کامل اینترنت و عدم دسترسی به وبلاگ ها و سایت هاست .به همین منظور از شما همراه عزیز می خواهیم بیانیه ها و نامه های ما را در سطح وسیع منتشر کنید تا بینا شود هرآنکه نتواند دید. ممنون . بگذارید نسیم بهاری در سرزمین ایران حس شود ! چگونه نوروز برپا کنیم که جوانان ما در آستانه اعدام اند ؟ چگونه سالی تازه را آغاز کنیم که دختران و پسران مان دربندند یا برای فرار از بند از خانه و کاشانه آواره شده اند . چطور نظاره گر بهار باشیم که هنوز آمران و عاملان کشتار فرزندانمان محاکمه نشده اند درحالی که جگرگوشه های ما به گلوله بسته شدند ، از بلندی پرتابشان کردند یا زیر چرخ های خودروهای پلیس له شدند ، در شکنجه گاهها از بین رفتند و بسیاری نیز مفقودالاثر شده اند . چگونه بهار را به خانه راه دهیم که مادران و پدران زیادی با تنی فرسوده و همراه با بیماری های مختلف در زندان بلاتکلیف هستند و یا احکام سنگین و غیرعادلانه را طی می کنند و فرزندانشان بی سرپرست و بدون نان آور حیران مانده اند که چرا قاتلان و دزدان آزادند و پدران و مادران آنها در بند ! مقامات جمهوری اسلامی ایران ! قدرت و مقام ماندنی نیست ! اگر بود به شما نمی رسید ! به اعمال غیرانسانی و غیرقانونی پایان دهید ، صدای مادران را بشنوید و مصلحت کشور عزیزمان و مردم شریف را در نظر بگیرید . ما مادران با انواع تبعیض ها و رنج ها فرزندانمان را با شیره ی جان خود پرورده ایم تا زندگی کنند و از هر کوششی برای پیشرفت و توسعه ی کشورمان دریغ نکرده ایم و اینک که به سال های پایانی عمر خود رسیده ایم می خواهیم شاهد آزادی و شکوفایی جوانان کشورمان باشیم . ما ، مادران عزادار ، تا رسیدن به خواسته های قانونی خود همچنان عزادار و داغدار خواهیم بود و به تلاش های قانونی خود ادامه خواهیم داد . - اعدام را بس کنید ! - زندانیان عقیدتی را آزاد کنید ! - آمران و عاملان کشتارهای سی ساله گذشته را محاکمه کنید و بدانید که ما حتی نمی خواهیم قاتلان فرزندانمان اعدام یا قصاص شوند ، فقط می خواهیم آمران و عاملان کشتارهای سی ساله اخیر در دادگاه های علنی و عادلانه محاکمه شوند تا شاید دیگر کسی جرات نکند بالاتر از قانون عمل کند . ما می خواهیم تا در پناه قانون ، زندگی ساده و آرام و بدون وحشتی داشته باشیم . به امید آن روز و به امید وزیدن نسیم بهاری مادران عزادار - اسفند 1388 کیوان صمیمی دوباره به سلول انفرادی منتقل شد کیوان صمیمی ،روزنامه نگار دربند صبح امروز مجددا از بند ۳۵۰ اوین
به سلول انفرادی بند ۲۴۰ منتقل شده است نامه جمعی از فعالین جنبش زنان به موسوی و کروبی در پی گیری مطالبات به حق مردم ایران از مطالبات زنان ایرانی غافل نشوید جنبش راه سبز: جمعی از فعالین زن در نامه ای خطاب به موسوی و کروبی خواستند که در پی گیری مطالبات به حق مردم ایران از مطالبات زنان ایرانی غافل نشوند و در موضع گیری های خود صراحتا به این مطالبات و به نقش زنان ایرانی در مطرح کردن آنها و تلاش و مبارزه برای تحقق آنها اشاره کنند. متن کامل این نامه که در اختیار خبرنگار جرس قرار گرفته، به شرح زیر است: جناب آقای میرحسین موسوی ، جناب آقای مهدی کروبی دهمین دوره ی انتخابات ریاست جمهوری در ایران چنان که مستحضرید، تنها به دلیل حادثه ساز بودن حوادث تلخ پس از آن خبرساز نبود. این انتخابات برای بسیاری از فعالان اجتماعی و مدنی در ایران ، نمادهایی از بلوغ سیاسی و مدنی مردمی بود که توانسته بودند خواسته ها و نیازهای واقعی خود را از طریق فعال شدن در جامعه مدنی به گوش سیاست مداران و افکار عمومی ایران و جهان برسانند. درآستانه دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری وعده هایی به زنان ایرانی درباره حقوق مسلم آنها دادید که طی روندی سی ساله کاملا نادیده گرفته شده بودند. هر چند این وعده ها بخش کوچکی از مطالبات به حق زنان ایرانی را شامل می شد اما بعد از انتخابات و رویدادهای پس از آن، همان وعده های اندک نیز در بیانیه ها و مصاحبه ها برای پی گیری مطالبات مردمی از سوی شما به فراموشی سپرده شده است. این در حالی است که زنان و دختران این سرزمین ، نقشی برجسته در جنبش سبز و پیگیری حقوق به تاراج رفته مردم ایران ایفا کردند و در صف اول جنبش سبز و برابر با مردان و حتی بیش از آنها هزینه داده و می دهند. اگرچه بارها و بارها شما از مردم به عنوان رهبران واقعی جنبش اعتراضی کنونی نام برده اید – و به واقع نیز چنین است- اما آنچه مردم در پی آن بوده و هستند، عدم تبعیض و آزادی و برابری است که از زبان شما و در قالب کسانی که قرار بود مسوولیت اجرایی کشور را به عهده بگیرند ایراد شده بود. بنابراین هم اکنون نیز چیزی از این مسوولیت کاسته نشده است. فراموش نکنید که زنان ایران بخاطر تحقق مطالبات خود، به وعده های انتخاباتی اصلاح طلبانه شما دو نفر رای دادند و آن مطالبات اکنون در بطن مطالبات جنبش سبز باقی است و انتظارشان این است که مطالبات شان در کنار مطالبات سیاسی واجتماعی دیگر بطور مشخص مطرح شده و مورد پی گیری قرار گیرد. آقایان موسوی و کروبی تجربه تاریخی جنبش مشروطه و انقلاب بهمن 57 نشان داده است که مطالبات زنان پیوسته در سایه مطالبات به اصطلاح بزرگتر قرار گرفته و در آخر زنان مانده اند با مطالبات مطرح نشده و چه بسا با تبعیض های بیشتر. اکنون اما زنان ایرانی با تجربه ای که از این دو مقطع تاریخی دارند اجازه نخواهند داد مطالبات و هویت آنها در پس مطالبات دیگر به فراموشی سپرده شود و انتظارشان از شما آقایان نیز این است که در پی گیری مطالبات به حق مردم ایران از مطالبات زنان ایرانی غافل نشوید و در موضع گیری های خود صراحتا به این مطالبات و به نقش زنان ایرانی در مطرح کردن آنها و تلاش و مبارزه برای تحقق آنها اشاره کنید. ما معتقدیم طرح لغو تبعیض های جنسیتی در مطالبات جنبش سبز می تواند بصورت جدی و مشخص بر اعتبار داخلی و بین المللی این جنبش به عنوان جنبشی علیه تبعیض بیافزاید. جمعی از فعالان جنبش زنان ایران گزارشی از آخرین وضعیت اعضای بازداشت شده دفتر تحکیم وحدت ادوارنیوز: پنجشنبه هفته گذشته خانواده های مهدی عربشاهی، بهاره هدایت، میلاد اسدی و مرتضی سیمیاری، اعضای شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت با خانواده هایشان ملاقات کردند. نگهداری مهدی عربشاهی در سلول چند نفره ادامه بازجویی و فشارها بر بهاره هدایت ارسال پرونده میلاد اسدی برای صدور حکم به شعبه 28 صدور حکم 6 سال حبس تعزیری برای مرتضی سیمیاری لازم به ذکر است که امین نظری دیگر عضو شورا مرکزی دفتر تحکیم وحدت که در 22 بهمن ماه بازداشت شده و پس از دو روز آزاد شد و دوباره توسط نیروی انتظامی در راه درمانگاه دستگیر شد، امروز از زندان آزاد شده است. اعضای شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت که طی ماه های پس از انتخابات تحت فشار نیروهای امنیتی قرار داشتند و پیش از 16 آذر به دادگاه انقلاب و کمیته پیگیری اطلاعات احضار شدند در مدت بازداشت جهت پذیرفتن اتهامات واهی و نیز غیر قانونی بودن فعالیت های دفتر تحکیم وحدت، تحت فشار قرار داشتند. بازداشت محمد استکی، از فعالان سیاسی شهر اصفهان یکی از فعالان سیاسی شهر اصفهان توسط ماموران انتظامی بازداشت شد. به گزارش کلمه، محمد استکی از فعالان سیاسی شهر اصفهان بازداشت شد. ماموران اداره اطلاعات اصفهان پس تفتیش منزل محمد استکی، لپ تاپ، کامپیوتر و برخی دیگر از وسایل وی را با خود بردند. اتهام این فعال سیاسی، اقدام علیه امنیت ملی از طریق ارتباط با رسانه های خارجی عنوان شده است. این اتهام در حالی عنوان شده که وی در ملاقاتی کوتاه با اعضای خانواده خود هرگونه ارتباط با رسانه های خارجی را تکذیب کرده است. خبرها حاکی از آن است که این فعال سیاسی برای اعتراف به جرایم مورد نظر وزارت اطلاعات تحت فشار قرار دارد. وی که در ماه های گذشته چند بار به اداره اطلاعات اصفهان احضار شده و مورد بازجویی قرار گرفته بود در ستادهای مردمی میرحسین موسوی در اصفهان فعالیت داشت. اگرچه ارتباط با رسانه های خارجی بر اساس قوانین موضوعه کشور جر م تلقی نمی شود اما مشخص نیست انتساب این اتهام به برخی فعالان سیاسی و اخیراً محمد استکی با چه هدفی انجام می شود. آزادی زندانیان سیاسی با غریو شادی خانواده ها و مردم همراه بود بنابه گزارشات رسیده به فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران،خانواده های زندانیان سیاسی علیرغم باران شدید و سرمای زمستان همانند شبهای گذشته در مقابل درب اصلی زندان اوین تجمع کردند و خواستار آزادی بی قید و شرط زندانیان سیاسی شدند. روز دوشنبه 3 اسفند ماه تعداد زیادی از خانواده های زندانیان سیاسی و مردم تهران برای آزادی فرزندان دلیر ایران زمین در مقابل زندان اوین تجمع کردند و بر خواست خود که آزادی زندانیان سیاسی است تاکید کردند.باران شدید و سرمای زمستان در عزم و اراده آنها خللی ایجاد نمی کند و بر ایستادگی و خواست خود تاکید می کردند. ایستادگی و پافشاری خانواده ها و مردم باعث گردید که قوه قضائیه ولی فقیه را وادار به تسلیم کند و تعداد دیگری از زندانیان سیاسی آزاد شوند.با آزادی هر زندانی سیاسی موجی از شور و شادی بین خانواده ها و مردم بر انگیخته می شد.خانواده ها با دست زدن و سوت کشیدن احساسات خود را نسبت به عزیزانشان ابراز می کردند. زندانیان سیاسی آزاد شده با لبخند زدند و بالا بردن دستان خود به علامت پیروزی نوید پیروزی مردم ایران برای رسیدن به آزادی و دمکراسی را می دادند و تاکید می کردند تا رسیدن به آزادی مبارزه ادامه خواهد یافت و دستگیری،شکنجه و صدور احکام اعدام در عزم آنها خللی ایجاد نخواهد کرد.بعضی از زندانیان سیاسی آزاد شده به خانواده ها و مردم می گفتند که صدای دست زدن و سوت کشیدن آنها را در درون زندان می شنیدند و همزمان زندانیان هم اقدام به دست زدند می کردند و پاسداربندها را به وحشت می انداخت. امشب نیروهای سرکوبگر ولی فقیه علی خامنه ای که با هر نوعی از مظاهر شادی و سر زندگی مردم دشمنی می ورزند. هنگام دست زدن و سوت کشیدن خانواده ها و مردم صدای آژیر ماشینهای خود را به صدا در می آوردند تا دست زدن و سوت کشیدن و ابراز شادمانی آنها را تحت شعاع قرار دهند و محو کنند.ولی مردم بر شدت دست زدن و سوت کشیدن خود می افزودند و آنها را سرخورده و مایوس می کردند. اعتصاب غذای کارگران مجتمع فولاد مبارکه جمع زیادی از کارگران مجتمع فولاد مبارکه اصفهان، در اعتراض به عملی نشدن وعده های مدیران و کاهش حقوق، دست به اعتصاب غذا زدند. به گزارش شورای موقت کارگران ذوب آهن اصفهان، بر طبق خبرهایی که از مجتمع فولاد مبارکه رسیده است صدها تن از کارگران قرارداد مستقیم این شرکت در اعتراض به کاهش حقوق و مزایا وعملی نشدن وعده های مدیران کارخانه در روزهای 11 و12 بهمن دست به اعتصاب غذا زده اند. این اعتصابات بیشتر در بخش های فولادسازی و نورد سرد این کارخانه صورت گرفته است و قرار است از 12 اسفند از سر گرفته شود. اعتراض کارگران ذوب آهن اصفهان به حقوق و مزایا هفته گذشته در کارخانه ذوب آهن اصفهان اعلامیه هایی پخش شد که
کارگران قرارداد مستقیم را به اعتصاب غذا فراخوانده بود. یک زندانی بی دفاع در اثر شکنجه های وحشیانه در زندان گوهردشت کرج جان باخت بنابه گزارشات رسیده به فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران، یکی از زندانیان بند 1 زندان گوهردشت در اثر شکنجه های وحشیانه کرمانی و فرجی به قتل رسید. روز دوشنبه 3 اسفند ماه زندانی یاور خدا دوست در اثر شکنجه های غیر انسانی کرمانی و فرجی رئیس و معاون اطلاعات زندان به قتل رسید. پیکر این زندانی به بهداری زندان منتقل و در حال حاضر در سردخانه این زندان نگهداری می شود. یاور و لطیف خدا دوست دو برادر زندانی که در سالن 3 بند 1 زندان گوهردشت کرج زندانی بودند. مدتی پیش، از سالن 3 به سلولهای انفرادی سالن 2 که معروف به سگدونی است منتقل کردند.آنها پس از یورش گارد زندان و بازرسی سلول آنها به سلولهای انفرادی منتقل شدند. فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران ، شکنجه زندانیان بی دفاع که منجر به مرگ آنها شده است را به عنوان یک جنایت محکم می کند و از کمیسر عالی حقوق بشر و سایر مراجع بین المللی خواستار اقدامات عاجل برای پایان دادن به شکنجه ها در زندانهای ولی فقیه است. بیانیه آقای کروبی خطاب به ملت بعد از مراسم ۲۲ بهمن مهدی کروبی در پیامی به ملت ایران در خصوص حوادث روز ۲۲بهمن بیانیه ای به شرح ذیل صادر نمود: بسمعه تعالی مردم بزرگ و آزاده ایران از حضور فراگیر و گسترده شما به رغم فشارهای امنیتی و فضای بسته سیاسی حاکم در مراسم ۲۲ بهمن امسال عمیقا سپاسگزارم. امسال اگرچه مراسم ۲۲ بهمن با دعوت همه جناحهای سیاسی و شخصیتها و مراجع عظام، با امید گشایش روزنههایی به سوی حل بحران و مشکلات ملی انجام پذیرفت، اما متاسفانه جریان تمامیتخواه و خشونتطلب میکوشد با استفاده از صدا و سیما و رسانههای دولتی و شبهدولتی خود، با بیاخلاقی تمام و وارونهسازی واقعیت و پنهانکردن وحشیگریهای جانبی و فضای امنیتی حاکم بر این راهپیمایی، آنرا به نفع خود مصادره کند. جریان خشونتطلب میخواهد از این راهپیمایی که با حضور عظیم اصلاحطلبان و اصولگرایان امکان پذیر شد، برای پاککردن آثار ناشی از زندانیکردنها و جنایتها و شکنجهها و کشتارهای خیابانی بهره برد. میخواهد چادری از مغلطه و کژنمایی بر این جنایات و وحشیگریهای خود بکشد. راهپیمایی ۲۲ بهمن امسال درحالی برگزار شد که نیرویهای نظامی و امنیتی، تهران را به یک پادگان تبدیل کردهبودند. آنها با هر حرکت و نشانهای از عدم موافقت با وضع موجود، بهشدت برخورد میکردند و آنرا خفه میکردند. طرفه آنکه، حتی یک تصویر از این همه لشگرکشی و پرتاب نارنجکهای اشکآور و ضرب و شتم شما مردم، در رسانههای داخلی نشان دادهنشد! گویا چشمانشان، با پردههایی از گمراهی پوشیده شده که گمان میکنند که توانستهاند بر خاطره جمعی مردم پرده فراموشی بکشند و با مصادره تمام و کمال این مراسم ملی و مذهبی و انقلابی به نفع خود، مستمسکی برای ادامه جریان «سلب حقوق حقه مردم» فراهم کنند. حال آنکه بدون دعوت جریانهای سیاسی و حضور مردمی، راهپیمایی ۲۲ بهمن امسال، به راهپیمایی بیرمق یگانهای نظامی و امنیتی تبدیل میشد و امکان چنین بهرهبرداری تبلیغاتی برای ایشان فراهم نمیآمد. همه ما میدانیم که حضور شما مردم در راهپیمایی ۲۲ بهمن، به یقین نه به دلیل علاقهتان به سیاستهای سرکوب و پرکردن زندانها که بهدلیل علایق ملی و عشقتان به ایران، انقلاب و امام بود. شما مردم خوب کشورمان در راهپیمایی سالگرد انقلاب اسلامی شرکت نکردید تا با کتکزدن مردم بیعت کنید. شما مردم مومن کشور ما بهتر از هرکسی میدانید که ریختن خون بیگناهان با مبانی دین و اخلاقتان سازگار نیست. مگر مولای ما علی (علیهالسلام) برای تقویت حکومت خود زندانهایش را پرمیکرد؟ شما مردم شهید داده کشورمان، راضی به سرپوش گذاشتن روی جنایات کهریزک و مجتمع سبحان و خوابگاههای دانشجویی و بیحرمتی به مراجع نیستید و حضور شما در راهپیمایی ۲۲ بهمن هم، تاییدی بر آن جنایات نبودهاست. با اینحال کسانی که حداکثر تلاش خود را برای مهندسی تظاهرات ۲۲ بهمن بهکار بردند و از سراسر کشور با صدها اتوبوس و قطار نیرو به تهران اعزام کردند، باید دلیل خالی ماندن میدان آزادی را به هنگام سخنرانی، علیرغم استفاده از این همه نیرو و بسیج نیروهای انتظامی و نظامی خود توضیح دهند. مگر میشود تصور کرد که مردمی چنین فهیم، دلیل حضور دههاهزار نفری نیروهای نظامی و انتظامی در خیابانها را ندانند؟ آیا فکر میکنند مردم فشار نیروهای انتظامی و لباسشخصیها با قمه و باتوم و گاز فلفل، برای جلوگیری از پیوستن خدمتگزاران نظام و ایران به خیل خروشانشان را نمیبینند؟ آیا تصور میکنند که مردم متوجه ترس و ضعف حاکمیت نشدهاند؟ مردم عزیز، حضور شما در راهپیمایی ۲۲ بهمن امسال قابل تحلیل نیست، مگر آنکه صفآراییهای دو گرایش عمده در این تظاهرات، مستقل از هم، نمایش داده و ارزیابی شود. ما با دوگرایش روبرو هستیم. یکی گرایشی است که از حق اجتماع و راهپیمایی مردم که در اصل ۲۷ قانون اساسی نیز بر آن تصریح شده، میهراسد و برایهمین روز راهپیمایی ملی، تهران را به پادگان تبدیل میکند. گرایشی که فقط حضور طرفداران خود را در راهپیمایی برمیتابد و ملت را مجموعهای از افراد طرفدار و تابع خود میداند و بقیه مردم را، حتی اگر اکثریت نیز باشند، خس و خاشاک میخواند. اما سوی دیگر، گرایشی است که شما را با همه تنوع و رنگارنگی اعتقادیتان، فارغ از ویژگیهای جنسیتی و قومیتی و فرهنگی و طبقاتی، به رسمیت میشناسد. گرایشی که مردم را نه صرفا به میدان آزادی، بلکه به نشستن سر سفره آزادی فرامیخواند. لذا برای ازمیان رفتن پردههای گمراهی از جلوی دیدگان جریان تمامیتخواه، براساس آموزههای مرادم امام خمینی(ره)، دو پیشنهاد دارم. پیشنهاد اولم این است که همانطور که حضرت امام در سال ۱۳۴۱ فرمود «حاکمیت یک میتینگ در یکی از میادین بزرگ تهران برگزار کند، به ما هم در بیابان و کویر قم اجازه متینگ بدهند»، میخواهم براساس حق مسلم مردم، طبق اصل ۲۷ قانون اساسی، مجوز بدهند که در میدانی از تهران راهپیمایی از طرف ما برگزار شود تا اقلیت و اکثریت مشخص شود. امنیتش را هم خودمان تامین میکنیم و تضمین میدهیم که این راهپیمایی با پرهیز از هرگونه شعار ساختارشکن برگزار شود؛ یک راهپیمایی آزاد، آنهم یکبار برای همیشه، تا وزن هر گرایش در جامعه ما، بیفشار و تهدید روشن شود. اما پیشنهاد دوم: درحالیکه جریان تمامیتخواه میخواهد راهپیمایی ۲۲ بهمن را به رفراندومی برای تایید سیاستهای خشونتآمیز و ضدمردمی خود تبدیل کند، پیشنهاد میکنم که براساس اصل ۵۹ قانون اساسی، رفراندومی برای برونرفت از بحران برگزار شود تا به حاکمیت شورای نگهبان پایان دهد. دخالتهایی که بهنام نظارت استصوابی، حاکمیت مردم را نشانه گرفتهاست و حتی از نظارت استصوابی هم پا را فراتر گذاشتهاست. این دخالتهاست که مانع برگزاری یک انتخابات آزاد ریاستجمهوری و تشکیل یک مجلس خبرگان و شورای اسلامی مستقل میشود. این چگونه مجلس مستقلی است که نمایندگان ملتش، از ترس نظارت شورای نگهبان، مجبورند که هربار بیانیههایی برای محاکمه دلسوزان کشور تنظیم میشود، آنرا امضا کنند؟ کارنامه انتخابات دهم ریاست جمهوری نشان داد که این، تنها رفراندوم است که می تواند راهگشای ما برای عبور از این تنگناها باشد. در کنار حضور مجلسی مستقل است که اصول مربوط به منافع و حقوق اساسی ملت مانند آزادی رسانهها و مطبوعات، اصلاح شرایط برگزاری دادگاههای سیاسی و … هم تامین میشود. و نیز این گونه مجلسی، فارغ از سایه حاکمیت شورای نگهبان است که وزن نیروهای سیاسی در جامعه را روشن خواهد کرد، نه جوسازی و تمهیدات دولتی و هزینههای میلیاردی، چنانکه در ۲۲ بهمن امسال دیدیم. والسلام مهدی کروبی سوم اسفند ۱۳۸۸ انتقاد خاتمى از مصادره حضور مردم در راهپیمایی ۲۲ بهمن محمد خاتمى، رئیس جمهور پیشین ایران، با انتقاد از «مصادره» حضور مردم در تظاهرات روز ۲۲ بهمن به نفع گروهی خاص، نسبت به برخورد توهین آمیز با معترضان و نیز ادامه بازداشت فعالان سیاسی و رسانهای در ایران ابراز تأسف کرد. آقای خاتمى، در دیدار روز یکشنبه خود با جمعى از خانوادههاى روزنامهنگاران زندانى در ایران با بیان این که مردم «حضور پرشورى» در تظاهرات ۲۲ بهمن داشتند، تأکید کرد که «معترضان با حفظ آرامش در این تظاهرات شرکت داشتند». رئیس دولت اصلاحات با انتقاد از کسانى که به گفته وى حضور مردم در این تظاهرات را به نفع خود مصادره کردند، افزود: «این به آن معنا نیست که همه مردم به خاطر یک جریان به میدان آمدند، خیر کسانی که به سیاستها و رفتارهاى موجود هم اعتراض داشتند به میدان آمدند و سعى کردند بگویند حساب اصل انقلاب و نظام از این جریانها و رفتارها جداست، اما مایه تأسف است که شاهد توهین به بسیارى از این افراد بودیم.» سخنان آقای خاتمی در این دیدار در برخی پایگاههای خبری نزدیک به اصلاحطلبان از جمله پارلماننیوز، سایت خبری فراکسیون اقلیت مجلس، انتشار یافته است. آقاى خاتمى در این دیدار همچنین با اشاره به سرکوب شدید معترضان در جریان تظاهرات ۲۲ بهمن و حمله به رهبران اصلاحطلب گفت: «زدند، توهین کردند، فحاشى کردند و کارهاى ناشایست دیگرى کردند؛ بررسى و شناخت عوامل این رفتارهاى زشت کار مشکلى نیست؛ مىتوان فهمید چه کسانى این کارها را کردند؟ خود بنده هم بودم و دیگران هم بودند. هر جا که بودیم حتى در ماشین و در حال عبور مورد محبت انبوهى از مردمى بودیم که ما را مىدیدند، البته همه جا عدهاى محدود هم با چوب و چماق و فحاشى به جان مردم مىافتادند.» بسیاری از گروههای اصلاحطلب و مخالف دولت، در روزهای منتهی به برگزاری سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی از مردم دعوت کردند تا با حفظ هویت خود در این راهپیمایی حضور به هم رسانند اما حضور راهپیمایان معترض با برخورد شدید نیروهای امنیتی روبهرو شد. با این حال آیتالله خامنهای از آنچه حضور «شگفتیآفرین» مردم خواند، تقدیر کرد و در مقابل از گروههايی که وی آنها را «معاندان و فريبخوردگان داخلی» خواند، خواست تا به خود بيايند. به دنبال این سخنان بسیاری از گروهها و شخصیتهای حامی دولت نیز تلاش کردند که حضور مردم در راهپیمایی ۲۲ بهمن را نشانه حمایت اکثریت مردم از دولت و مخالف آنها با معترضان بدانند. با این حال رئیس جمهور پیشین ایران در دیدار خود با خانوادههای زندانیان با تأکید بر اینکه معترضان به وضعیت موجود در اکثریت هستند، ادامه داد: « اگر بناى مقایسه باشد معلوم است که اکثریت کیست؟ منتهى این اکثریت بنا بر این بود که با متانت و پرهیز از خشونت به میدان بیاید، ولو اینکه مورد ظلم وجفا و اهانت قرار گیرد که انصافاً مردم رشد خود را نشان دادند، البته خیلى از زنان و مردان هم از خشونتطلبان آسیب دیدند که متأسفیم.» محمد خاتمى در بخش دیگرى از سخنان خود به انتقاد از برخورد با معترضان و بازداشت گسترده فعالان سیاسى در ایران در آستانه ۲۲ بهمن پرداخته و گفت: « انتظار این بود که در آستانه دهه فجر شاهد کمتر شدن فشارها، آزادى زندانىها و باز شدن فضایى باشیم که مقتضاى قانون اساسى و مصلحت جامعه است. انتظار داشتیم که براى ترمیم زخمهاى روحى شاهد برخورد جدى با خشونتطلبان و صدمهزنندگان به امنیت و آزادى باشیم نه اینکه کسانى تلاش کنند همه تهران و بسیارى از شهرستانها را به میدان زد و خورد و فحاشى مبدل کنند، اینها نه به مصلحت کشور است، نه انقلاب و نه حکومت.» وى با تشکر از «انبوه» معترضانى که «با آرامش و کمال متانت و تحمل ناسزا و کتک از جا در نرفتند و بهانه به دست دیگران ندادند»، از مقامهاى جمهورى اسلامى ایران خواست، بازداشتشدگان را آزاد کرده و با کسانى که احیاناً مرتکب جرمى شدهاند، «با رعایت موازینى که در نظام مشخص شده» برخورد کنند. محمد خاتمى با انتقاد شدید از خشونتطلبان افزود: «بیایید تندروهایى که نانشان در ایجاد تنش، تحقیر انسانها و خط کشىهاى نادرست در جامعه است از تأثیرگذارى در عرصه حیات اجتماعى برکنار کنید، نباید محور و تأثیرگذارى اصلى در دست آنها باشد.» وى در ادامه سخنان خود با انتقاد شدید از برخورد با فعالان سیاسى، رسانهاى و دانشجویى و نیز معترضان به نتایج انتخابات بر دفاع از حقوق همه مردم تاکید کرده و اظهار داشت: « دفاع از حقوق مردم، منافع ملى ،حرمت و آزادىهاى انسان از کارهاى ماست و هیچوقت حاضر نیستیم با مصلحت اندیشى هاى نادرست آنچه را که احساس مىکنیم خواست مردم است را دور بزنیم، در عین حال معتقدیم باید به سوى راه حلهایى برویم که همه در آن سود ببرند.» آقاى خاتمى همچنین با ابراز امیدوارى نسبت به آزادى همه زندانیان به ویژه روزنامهنگاران دربند اظهار داشت: « حرف ما این است برخورد با زندانیان باید منطقى و قانونى باشد و فضاى بازترى را شاهد باشیم و زودتر عزیزان دربند آزاد شوند، چرا که این اقدام مىتواند در دورهاى که جامعه نیاز فراوانى به آرامش دارد، این آرامش را تا حد زیادى برقرار سازد و موجب تلطیف فضا گردد.» رئیس جمهور پیشین ایران با ابراز تأسف نسبت به برخورد با رسانهها و روزنامهنگاران در ایران گفت: «یکى از مشکلاتى که ما داریم این است که به یکباره و یک شبه مجله یا روزنامهاى بسته مىشود و در نتیجه آن عدهاى که زندگیشان به آن وابسته است میان زمین و آسمان رها مىشوند، درحالى که حکومت از نظر انسانى و اخلاقى نسبت به زندگى این روزنامهنگاران و کارمندان آن مجموعه مسئول است و نیز روزنامه نگارى که انعکاس واقعیات و نقد بخصوص نقد قدرت را وظیفه خود در معرض بدبینى و فشار واقع مىشود.» رئیس دولت اصلاحات با انتقاد از وجود «شبهرسانهها» در کشور افزود: «رسانهاى که باید مدافع فعالیت رسانهاى، فرهنگ رسانهاى، دفاع از آزادىهاى مشروع و دفاع از نقد در جامعه باشد، مىشود ضد آزادى و ضد امنیت جامعه، به راحتى دروغ مىگوید، تهمت مىزند در حالى که مصونیت دارد و مشخص نیست پشتوانه این شبه رسانهها کجاست؟» اعتراض خانوادههاى روزنامهنگاران زندانى به سخنانى محمد جواد لاریجانى اعضاى خانواده شمارى از روزنامهنگاران زندانى در دیدار خود با رییس دولت اصلاحات، به گفتههاى محمدجواد لاریجانى، رئیس ستاد حقوق بشر قوه قضاییه که در جریان نشست شوراى حقوق بشر سازمان ملل متحد در ژنو ادعا کرده بود، هیچ روزنامهنگارى در جمهورى اسلامى به دلیل اعتراض و یا حضور در تجمع در زندان به سر نمى برد، اعتراض کردند. خانواده روزنامهنگاران زندانى همچنین نسبت به نگهدارى روزنامهنگاران در کنار مجرمان خطرناک در زندان، شرایط نامناسب زندان و عدم ارایه امکانات بهداشتی و درمانی و نیز عدم حمایت کافى چهرههاى سیاسى از روزنامهنگاران بازداشتى اعتراض کردند. در این دیدار سپهرناز ابوذرپناهى، همسر سعید لیلاز با اشاره به صدور حکم ۹ سال زندان براى همسرش اظهار داشت: «سعید وظایفش را به عنوان یک روزنامهنگار منتقد همواره در چارچوب قانون اساسى انجام داده است و همواره دلسوز نظام جمهورى اسلامى و ایران بوده و من نمى دانم چگونه به او حکم ۹ سال زندان دادهاند.اگر انتقاد مىکرد به خاطر اصلاح امور جامعه بود» دختر حمزه کرمى، مدیر وبسایت جمهوریت نیز در دیدار با محمد خاتمى گفت: «ما همچنان در شوک صدور حکم شانزده سال زندان و شش میلیارد تومان جریمه نقدى براى پدر خود هستیم. چیزى که هرگز در مغز ما نمىگنجد.» همچنین شهرزاد کریمان، مادر شیوا نظرآهارى نیز خطاب به رییس جمهور پیشین ایران گفت: « دخترم روحیه اى کاملاً قوى دارد و مىگوید مشکلى براى تحمل زندان و انفرادى طولانى ندارد، ناراحتى اصلىام این است که چرا او را به سازمان منافقین وصل کردهاند، سازمانى که به قول مهندس موسوى یک سازمان مرده است و حالا مسوولان قضایى ما با نسبت دادن اتهام بىاساس ارتباط فرزندان ما با آنها، این سازمان را زنده کرده و باردیگر بر سر زبانها انداختهاند.» ژیلا بنى یعقوب، روزنامه نگار دیگرى نیز که در این جلسه حضور داشت یا اشاره به صدور حکم سنگین زندان براى همسرش، بهمن احمدىامویى و دیگر روزنامهنگاران گفت: «آقاى لاریجانى گفتهاند روزنامهنگاران به خاطر تخریب اموال عمومى در زندان هستند و نه به خاطر فعالیتهاى روزنامه نگارى شان. اما به عنوان مثال باید بگویم تمامى اتهامات همسر من که بر اساس آن محکوم شده مطبوعاتى است و این کاملاً در پرونده قضایى او مستند است. مصداق مهمترین اتهام او که منجر به صدور پنج سال حکم زندان براى او شده، مربوط به مسوولیتش در سایت خرداد نو است.» پدر فواد شمس، یکى از وبلاگنویسان زندانى هم گفته است: « پسر من نمونه روزنامهنگارى است که تنها جرمش وبلاگ نویسى است و نمى دانم چطور آقاى لاریجانى به راحتى زندانى بودن این همه روزنامه نگار را به خاطر حرفه شان منکر مى شود.» وى در باره وضعیت فرزندش در زندان اظهار داشت: « بارجوها به فرزندم مى گویند تو جرمى مرتکب نشدهاى اما اگر آزادت کنیم ممکن است مرتکب جرم شوى.» پدر فواد شمس افزود: «فرزند من یک انسان آزاد است و اگر آزاده نبود اصلاً الان در زندان نبود. انسانهایى که این روزها در زنداناند ،به خاطر آزادگىشان به زندان افتادهاند.» فرنوش امیرشاهى، هسر وحید پوراستاد، یکى دیگر از روزنامهنگاران بازداشت شده نیز اظهار داشت: «واقعاً نمىتوانم دلیل بازداشت همسرم را درک کنم. وحید آنقدر محتاط و در چارچوب قانون عمل مىکند که همواره از سوى همکارانش به محافظهکارى و حتى سانسورچى بودن متهم شده است. حال وضع به جایى رسیده است که انسان ملایم و محتاطى مثل او هم در این سیستم تحمل نمىشود.» از نخستین روزهای پس از برگزاری انتخابات، بسیاری از فعالان سیاسی و مدنی، از جمله شمار زیادی از روزنامهنگاران توسط مأموران امنیتی جمهوری اسلامی بازداشت شدند و به رغم آزادی یا برگزاری دادگاه برخی از این افراد، برای بسیاری از آنها هنوز تشکیل دادگاه نشده است. بر اساس اسامی منتشر شده از روزنامهنگاران در بند، در هم اکنون بیش از ۷۰ روزنامهنگار در زندان به سر میبرند که شمار زیادی از آنها پس از برگزاری انتخابات ریاست جمهوری و شکلگیری اعتراضها بازداشت شدهاند.
تجمع
كارگران ITI براي دريافت مطالبات معوقه به دنبال عدم پرداخت مطالبات كارگران كارخانه صنايع مخابراتي راه
دور ايران، در تجمعی سه روزه تعدادی از این کارگران در مقابل استانداری
فارس، به این وضعیت اعتراض کردند. سه سال زندان برای سیدکوهزاد اسماعیلی ادوارنیوز: سیدکوهزاد اسماعیلی، مسوول شعبه گیلان سازمان دانش آموختگان ایران (ادوار تحکیم وحدت) به سال حبس تعزیری محکوم شد. اسماعیلی که در حال گذراندن دوران محکومیت چهار ماهه حبس خود در زندان لاکان رشت است، به اتهام توهین به رهبری و تبلیغ علیه نظام محاکمه و در دادگاه بدوی به سه سال زندان محکوم شد. گفتنی است سیدکوهزاد اسماعیلی، در بامداد روز 13 آبان بازداشت و هشت روز را در بازداشت گاه وزارت اطلاعات سپری کرد. اما تنها یک روز پس از آزادی به قید وثیقه، برای اجرای حکم 4 ماه حبس خود که در سال 86 و به اتهم نشر اکاذیب صادر شده بود، به زندان فرستاده شد. سوء قصد به جان منصور اسالو در زندان گوهردشت کرج بنابه گزارشات رسیده به فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران،صبح روز دوشنبه زندانی سیاسی منصور اسالو رئیس هیئت مدیره سندیکای شرکت واحد از یک سوء قصد جان سالم بسر برد. روز دوشنبه 3 اسفند ماه منصور اسالو رئیس هیئت مدیره سندیکای شرکت اتوبوس رانی تهران و حومه در هواخوری بند 4 زندان گوهردشت کرج هنگامی که با 2 زندانی دیگر در حال صحبت کردن بود با تیزی و از پشت مورد تهاجم قرار گرفت. که با هوشیاری زندانیان و واکنش به موقع او از خطر جدی نجات یافت.این حمله در حضور پاسدار بندی بنام حسن پور و فرددیگر بنام مرادی سر وکیل بند صورت گرفت. پاسداربندها هیچی اقدامی برای ممانعت از یورش انجام ندادند و بعد از اینکه زندانیان سیاسی نسبت به این حمله و بی عملی آنها اعتراض کردند آنها فقط اقدام به گرفتن تیزی از فرد مهاجم کردند و او را رها کردند . فرد مهاجم همچنان به سوی آقای اسالو حمله می کرد و می گفت :که ترا می کشم و به عربده کشی خود ادامه می داد. این فرد قبل از این در مقابل فروشگاه چند بار سعی به ایجاد درگیری فیزیکی با آقای اسالو را داشت و چند بار بر سینه ایشان با مشت کوبید ولی آقای اسالو با بردباری واکنشی از خود نشان ندادند.اما زندانیانی که شاهد این صحنه بودند به دفاع از آقای اسالو برخواستند و فرد مهاجم را عقب نشاندند. فرد مهاجمی که به زندانی سیاسی منصور اسالو حمله کرد. سید محمد حسینی از اعضای سپاه پاسدارن است که به جرم قتل همسرش در زندان بسر می برد. یورش امروز به آقای اسالواز پیش طراحی شده بود که بدستور وزارت اطلاعات و با طراحی علی حاج کاظم و علی محمدی رئیس و معاون زندان و کرمانی و فرجی رئیس و معاون اطلاعات و محمود مغنیان رئیس بند 4 به اجرا گذاشته شد. این چندمین باری است که طرح حمله ناموفق علیه زندانیان سیاسی در بند 4 به اجرا گذاشته می شود و هدف از این حملات برای حذف فیزیکی آقای اسالو و سایر زندانیان سیاسی می باشد. پیش از این آقای منصور اسالو را به مدت 1 هفته به سلولهای انفرادی بند 5 انتقال دادند. انتقال آقای اسالو به دستور کرمانی رئیس اطلاعات زندان گوهردشت صورت گرفته بود. فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران،حملۀ از پیش طراحی شده به زندانی سیاسی منصور اسالو جهت حذف فیزیکی او هشدار می دهد و آن را محکوم می کند واز دبیرکل و کمیسر عالی حقوق بشر برای نجات جان زندانیان سیاسی در ایران استمداد می طلبد. تجمع صدها نفر از خانواده ها در مقابل دادگاه انقلاب برای آزادی عزیزانشان بنابه گزارشات رسیده به فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران،خانواده های دستگیرشدگان برای پیگیری وضعیت عزیزانشان و آزادی فوری و بی قید و شرط آنها در مقابل دادگاه انقلاب تجمع کردند. روز دوشنبه 3 اسفند ماه از ساعت 09:00 بیش از 600 نفر از خانواده های دستگیر شدگان در مقابل دادگاه انقلاب برای آزادی فوری و بی قید و شرط عزیزانشان تجمع کردند. پرونده دستگیر شدگان در دست شعب مختلف امنیتی دادگاه انقلاب قرار دارد و این شعب از رو در رو شدند با خانواده ها خوداری می کنند و خانواده ها فقط از طریق تلفن داخلی قادر به تماس با آنها هستند که تلفنها اکثر مواقع جواب داده نمی شود و در صورت جواب دادن به تلفن خانواده ها با برخورد خشن و توهین آمیزی به آنها گفته می شود که خودمان با شما تماس می گیریم. عدم پاسخگویی و ادامه بازداشت دستگیر شدگان باعث خشم خانواده ها شده است.خانوده ها با فریاد اعتراض می کردند فرزندان ما را بی گناه دستگیر کرده اید و معلوم نیست که چه بلایی سر آنها می آورید و دائم به ما دروغ می گویید و می گویید ما به شما تماس می گیریم. دورغ و ریای های خود را بس کنید و به ما پاسخ دهید.خانواده ها همچنین اعتراضات روز چهارشنبه سوری و شرکت گسترده در آن را به یکدیگر یادآوری می کردند. یکی از مامورین وزارت اطلاعات که مسئول سالن می باشد و با نام مستعار حاجی و سرهنگ صدا زده می شود برخوردی وحشیانه و غیر انسانی با خانواده ها دارد این فرد هنگام مواجه شدن با خانواده ها با توهین و تهدید برخورد می کند و دائم خانواده ها را تهدید می کند که اگر بیش از این سئوال کنید به پاسداران می گوییم که شما را از اینجا بیرون کنند. تمام شواهد حاکی از آن است که تصمیمات توسط بازجویان (شکنجه گران )وزارت اطلاعات گرفته می شود و هر تغییر و تحولی در شرایط بازداشت شدگان آنها هستند که تصمیم گیرنده می باشند. مجید توکلی، صبح یکشنبه به دادگاه انقلاب برده شد توکلی که اثرات ضرب و شتم بر بالای ابروی راست او کاملا مشهود بود،
درحالی صبح روز یکشنبه به دادگاه انقلاب آورده شد که خود از علت این
انتقال اظهار بیاطلاعی میکرد. وی که لباس بند امنیتی 209 را بر تن
داشت، از نگهداری خود در سلول انفرادی بند 240 زندان اوین در سه هفتهی
گذشته خبر داد. این درحالی است که این فعال دانشجویی، سه هفتهی قبل از
آن را نیز در انفرادی 209 سپری کرده است. احضار دوبارهی عضو انجمن اسلامی دانشگاه پلیتکنیک به دادگاه
انقلاب درحالی صورت میگیرد که وی پیشتر در دادگاهی که به صورت غیرعلنی
برگزار شد به تحمل هشت سال و شش ماه حبس، ۵ سال محرومیت از فعالیت
سیاسی و ۵ سال ممنوعیت خروج از کشور محکوم گردید. وی که در روز 16 آذر و پس از سخنرانی شجاعانهی خود در جمع
دانشجویان دانشگاه امیرکبیر و در هنگام خروج از دانشگاه با ضرب و شتم
نیروهای امنیتی بازداشت شده است، پیش از این نیز در دو مورد سابقهی
بازداشتهای طولانیمدت را به دلیل فعالیتهای سیاسی در کارنامه خود
دارد. بار اول وی در سال ۸۶ دستگیر شد و پس از آنکه ۱۵ ماه را در زندان و تحت فشارهای روحی و جسمی گذراند، از اتهاماتی که بر سر انتشار یک نشریه دانشجویی به وی زده بودند، تبرئه گردید و بازداشت دوم او مربوط به اسفندماه گذشته است که در جریان مراسم بزرگداشت مهندس بازرگان دستگیر شد و مدت ۱۱۵ روز را در سلولهای انفرادی بند ۲۰۹ زندان اوین گذراند و نهایتا با تودیع وثیقه سنگین آزاد شد. پس از دو هفته بازداشت، محل حبس نعیمه دوستدار مشخص شد خانواده یکی از نویسندگان و روزنامه نگاران که در 17 بهمن ماه
بازداشت شده بود، اطلاع دادند که وی در تماسی تلفنی اظهار داشته است در
زندان اوین بازداشت است. جزئیات محاکمه ناعادلانه ضیاءنبوی؛ دانشجوی ستارهدارمحروم ازتحصیل ضیا نبوی در نامهای به رییس قوه قضاییه از بیعدالتی و رفتارغیرقانونی با خود درجریان بازداشت و پس از آن سخن گفته است. 2 اسفند ۱۳۸۸- کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران یک نسخه از نامه ای را که دانشجوی محروم از تحصیلی که ۱۵ سال به زندان محکوم شده، بدست آورده است که حکایت از نهایت فقدان مستندات در اثبات اتهامات علیه او و همچنین ماهیت خودسرانه بودن دادگاه نمایشی ای دارد که او را محکوم کرده است. سید ضیاء نبوی نامه خود را به رئیس قوه فضائیه؛ آیت الله صادق لاریجانی از داخل زندان اوین، بند ۳۰۵ نوشته و خواستار یک محاکمه عادلانه شده است. هادی قائمی؛ سخنگوی کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران در مورد این
نامه گفت:” این نامه یک سند مهم است که نشان می دهد که قوه قضائیه چطور
بطور باورنکردنی این احکام غیر عادلانه وطولانی مدت زندان را بدون هیچ
گونه سندی علیه این جوانان صادر می کند.” (متن کامل نامه ضیانبوی برای اولین بار توسط کمپین بین المللی حقوق بشر درایران منتشرمی شود که می توانید ۹صفحه آن را در زیرببینید.) کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران نگرانی جدی خود از وضعیت هفت “دانشجویان ستاره دار” زندانی دیگر و روند بازداشت ومحاکمات غیر عادلانه آنها از جمله: سمیه رشیدی، شیوا نظرآهاری، کوهیار گودرزی، پیمان عارف، مجید داری، مهدیه گلرو و سعید جلایی فر ابراز کرد. از این میان، مجید دری تاکنون محاکمه و در دادگاه بدوی به ۱۱ سال زندان که ۱۰ سال آن بدلیل اتهام واهی ارتباط با سازمان مجاهدین خلق میباشد محکوم شده است. همچنین کیوان صمیمی، مدافع حقوق بشر که در مورد رفع محرومیت از تحصیل “دانشجویان ستاره دار” فعالیت میکرد به ۶ سال زندان محکوم شده است. سمیه رشیدی پس از گذشت بیش از ۲ ماه بازداشت تنها یک بار با خانواده خود ملاقات داشته و و از حق دیدار با وکلای خود محروم بوده و آنان تاکنون به پونده وی دسترسی نداشته اند. ضیاء نبوی در نامه خود که jتصویر آن در پایین آمده ، جزئیاتی از
زمینه های قبلی، بازداشت، بازجویی و محاکمه خود را بیان کرده است. ضیاء
نبوی دانش آموخته مهندسی شیمی از دانشگاه صنعتی نوشیوان بابل است که در
سال ۱۳۸۵ یکی از حدود ۸۰ “دانشجوی ستاره داری” است که از ادامه تحصیل
در مقطع کارشناسی ارشد محروم شد. از آن تاریخ تاکنون، ضیاء نبوی،
مقامات را برای پایان دادن به این انکارهای خودسرانه و ناعادلانه نقض
حق تحصیل با تشکیل کمپین حق تحصیل به چالش کشیده است. نبوی در این نامه نوشت: من ” در شب روز ۲۵ خرداد ماه ۱۳۸۸ در منزل یکی از آشنایان بازداشت شده و پس از گذراندن یک دوره ۱۰۰ روزه در بازداشتگاه وزارت اطلاعات (بند ۲۰۹) به بند عمومی منتقل شده و اکنون در بند ۳۵۰ اوین به سر می برم.” وی در نامه خود چنین ادامه داده است :”بنده از زمان بازداشت تاکنون که ۷ ماه به طول انجامیده است، هنوز سندی را دال بر قرار بازداشت خود مشاهده ننموده ام و هرگز قرار بازداشت (به فرض صادر شدن !) تمدید نگردیده است.” ضیاء نبوی در مورد رفتار با او چنین توضیح داده است :”بنده در طول بازجویی ها هرگز چیزی جز حقیقت نگفتم و علیرغم آنکه تحت فشارهای شدید روحی و گاها فیزیکی (بشین و پاشو، پس گردنی، لگد، توهین و تحقیر …) بودم، لیکن هرگز به هیچ جرمی ناکرده ای اعتراف نکرده ام که اساسا به دلیل فعالیت در فضای شیشه ای جنبش دانشجویی، هیچ مسئله ی قابل کتمانی در فعالیت ها محرومین از تحصیل وجود نداشت.” ضیاء نبوی در نامه اش به رئیس قوه قضائیه اتهامات وارده علیه خود و
حکم صادره را به این شرح توضیح داده است: ۲٫ تبلیغ علیه نظام (۱ سال حبس تعزیری)، ۳٫ اخلال در نظم عمومی (۱ سال حبس تعزیری)، ۴٫ تشویش اذهان عمومی (۷۴ ضربه شلاق)، ۵٫ ارتباط و همکاری با گروهک منافقین (۱۰ سال حبس تعزیری در شهرستان ایذه). چهار اتهام اول وارده علیه نبوی، به مشارکت او در تظاهرات پس از انتخابات مربوط می شود. نبوی در نامه اش به رئیس قوه قضائیه در این مورد نوشت “بنده فقط در تجمع روز ۲۵ خرداد از ساعت ۴:۳۰ تا ۵:۳۰ و در حد فاصل بین میدان انقلاب و وزارت کار حضو داشتم و این حضور نیز انفرادی و بدون همآهنگی با هیچ گروهی بوده است. در ضمن در این فاصله زمانی هیچ خشونتی نیز صورت نگرفته است و لذا اتهام اجتماع و تبانی و اخلال در نظمعمومی در مورد بنده نمی تواند موضوعیت داشته باشد.” اتهام “ارتباط و همکاری” با سازمان مجاهدین خلق، ظاهرا به این موضوع
که یکی از اعضای خانواده ضیاء نبوی عضو سازمان مجاهدین خلق در خارج از
کشور است، مربوط بوده است. نبوی به این نکته اشاره کرده است که هیچ
سندی مبنی بر همکاری وی با این گروه وجود ندارد و او نباید بخاطر فرد
دیگری که عضو این گروه است مجازات شود. ضیاء نبوی در پایان نامه خود از آیت الله لاریجانی؛ رئیس قوه قضائیه خواسته است که برای ثابت کردن ناعادلانه بودن محاکمه اش و بخاطر شواهد بیش از حد در باره بی گناهی اش، فقط امکان تجدید نظر خواهی عادلانه را تامین کند و برای دیگر دانشجویان نیز روندی قانونی و عادلانه طی شود. وزیر علوم: تفکیک جنسیتی در دانشگاه های دولتی بلامانع است تفکیک جنسیتی دانشگاهها که مجوز آن برای تعدادی از دانشگاههای غیرانتفاعی صادر شده است، به دانشگاه های دولتی نیز تعمیم داده خواهد شد. به گزارش شهرزاد نیوز، کامران دانشجو، وزیر علوم، در آخرین اظهارات خود دربارهی تفکیک جنسیتی دانشگاهها گفت، ما به دنبال ترغیب دانشگاههای غیرانتفاعی به سمت راهاندازی دانشگاههای پسرانه یا دخترانه هستیم. وی در رابطه با ایجاد دانشگاههای دولتی تک جنسیتی وی افزود، با این که برای تک جنسیتی کردن دانشگاههای دولتی موجود برنامهای نداریم، مانعی برای تک جنسیتی شدن دانشگاههای دولتی وجود ندارد. طبق خبری که در ماه آبان 88 توسط ایلنا منتشر گردید، در دانشکده علوم سیاسی واحد تهران کلاسهای دختران و پسران از یکدیگر جدا شده و دانشگاه آزاد قم نیز اعلام کرده بود که سه روز اول هفته به دختران و سه روز دیگر به پسران اختصاص خواهد یافت. طرح ساخت دو سایت جدید غنی سازی اورانیوم در سال جدید رييس سازمان انرژی اتمی ایران ، علی اکبر صالحی اعلام کرد که جمهوری اسلامی قصد دارد در سال جدید دو سایت غنی سازی اورانیوم در حد و اندازۀ سایت کنونی نطنز را دائر سازد. علی اکبر صالحی در گفتگو با ایسنا متذکر شد که برای ساخت سایت های جدید ، تا به حال بیست مکان مختلف انتخاب شده اند . وی در این زمینه افزود:"اين مكانهای بالقوه را براساس 16 الی 20 شاخص تعيين شده ارزيابی ميكنيم تا نهايتأ 10 مكان را مشخص كنيم و انشاالله سال آينده (شمسي) بنا به دستور رييس جمهور ممكن است كار ساخت دو سايت جديد غنیسازی را آغاز ميكنيم." رييس سازمان انرژی اتمی تأکید کرد :« هر كدام از اين سايتها به لحاظ قدرت توليد ، نه وسعت مكان ، در حد و اندازه سايت غنیسازی نطنز هستند.» شایان یاد آوریست که سایت غنی سازی اورانیوم نطنز که در حال حاضر تنها کارخانۀ غنی سازی ایران به حساب می آید گنجایشی بالغ بر پنجاه هزار دستگاه سانتریفوژ را دارد. همچنین علی اکبر صالحی خاطر نشان ساخت که در سایت های غنی سازی آینده از سانتریفوژ های جدید استفاده خواهد شد و این سایت ها از لحاظ امنیتی در قلب مناطق کوهستانی بنا خواهند گردید. بنا به اطلاعات آژانس بین المللی انرژی اتمی ، جمهوری اسلامی ایران تا کنون 8160 دستگاه سانتریفوژ در نطنز کار گذاشته است که در این میان 3772 دستگاه فعال هستند و جمهوری اسلامی موفق شده است به کمک آنها تا به حال 2056 کیلوگرم اورانیوم غنی شده به میزان 3.5 در صدی را تولید کند. اعتراض خانواده های زندانیان سیاسی به اظهارات جواد لاریجانی جمعی از خانواده های روزنامه نگاران زندانی صبح امروز (یکشنبه )در دیدار با سیدمحمد خاتمی،رییس جمهوری پیشین ضمن بیان نگرانی های خود در باره تعداد زیاد روزنامه نگاران زندانی و صدور احکام سنگین برای آنها، به طور مشترک به گفته های محمدجواد لاریجانی، رییس ستاد حقوق بشر قوه قضاییه که گفته بود هیچ روزنامه نگاری در جمهوری اسلامی به دلیل اعتراض و یا حضور در تجمع در زندان به سر نمی برد،اعتراض کردند. به گزارش «تا آزادی روزنامه نگاران زندانی» در این دیدار مهسا امرآمرآبادی، روزنامه نگاری که در حوادث پس از انتخابات بیش از دو ماه در زندان بوده و اکنون با قرار وثیقه آزاد است با اشاره به انتقال همسر روزنامه نگارش به زندان رجایی شهر گفت: قوه قضاییه حتی اصل تفکیک زندانی ها براساس جرائم شان را رعایت نمی کند و اکنون مسعود با شش قاتل حرفه ای هم بند است." وی دربخش دیگری از سخنانش گفت: آقای خاتمی! ما نگرانیم! نگرانیم که دوباره روزنامه نگاران قربانی شوند. تجربه هشت سال اصلاحات نشان می دهد که روزنامه نگاران آسیب زیادی دیده اند. ما نگران همه زندانی های سیاسی هستیم اما این واقعیت را هم نمی توانیم کتمان کنیم که قشر روزنامه نگار را نسبت به برخی دیگر از اقشار آسیب پذیرتر می دانیم که این آسیب پذیری به شرایط این حرفه در کشورهایی مثل ما باز می گردد. ما امیدواریم به دلیل آسیب پذیرتر بودن مان توجه ویژه ای به مسائل روزنامه نگاران زندانی بشود. ما می دانیم که فعالان سیاسی که روزی جزو حکومت بودند در زندان نخواهند ماند، اما چه بر سر روزنامه نگاران که مستقل از حکومت هستند، خواهد رفت." سپهرناز ابوذرپناهی، همسر سعید لیلاز از دیگر روزنامه نگاران زندانی نیز در این جلسه نسبت به حکم سنگین صادر شده برای همسرش اظهار نگرانی کرد و گفت : سعید وظایفش را به عنوان یک روزنامه نگار منتقد همواره در چارچوب قانون اساسی انجام داده است و همواره دلسوز نظام جمهوری اسلامی و ایران بوده و من نمی دانم چگونه به او حکم نه سال زندان داده اند.اگر انتقاد می کرد به خاطر اصلاح امور جامعه بود .او سالهای زیادی نیز به عنوان یک مدیر در این کشور خدمت کرده است اما حتی برای نوشتن لایحه دفاعیه اش در زندان قلم و کاغذ در اختیارش قرار ندادند و به همین دلیل نتوانست از خودش آنطور که لازم بود دفاع کند ." همسر لیلاز گفت" :همسرم همچنان از امکانات رفاهی در زندان بی بهره است و هنوز حتی حاضر نمی شوند یک خودکار بیک در اختیارش بگذارند ،کتاب و سایر امکانات که بماند." دختر حمزه کرمی با اشاره به اینکه پدرش مدیر وب سایت جمهوریت بوده است ،گفت":ما همچنان در شوک صدور حکم شانزده سال زندان و شش میلیارد تومان جریمه نقدی برای پدر خود هستیم .چیزی که هرگز در مغز ما نمی گنجد." خانم کرمی اضافه کرد ":پدرم سی سال برای نظام جمهوری اسلامی خدمت کرده است .حتی این هشت ماه گذشته که در زندان بوده ، حقش نبوده چه برسد به اینکه اکنون به شانزده سال زندان محکوم شده است.ما نگران سلامت پدرمان هستیم .او اکنون در بند 240 زندانی است و حتی از امکان هواخوری بی بهره است." شهرزاد کریمان ،مادر شیوا نظرآهاری ،وب نگار و فعال حقوق بشر نیر در این دیدار گفت ":شیوا در حوادث پس از انتخابات برای دومین بار است که بازداشت شده و تا همین دو روز پیش در سلول انفرادی بود.دخترم روحیه ای کاملا قوی دارد و می گوید مشکلی برای تحمل زندان و انفرادی طولانی ندارد ،ناراحتی اصلی ام این است که چرا او را به سازمان منافقین وصل کرده اند .سازمانی که به قول مهندس موسوی یک سازمان مرده است و حالا مسوولان قضایی ما با نسبت دادن اتهام بی اساس ارتباط فرزندان ما با آنها ،این سازمان را زنده کرده و باردیگر بر سر زبانها انداخته اند."شیوا می گوید "من حاضرم زندان طولانی مدت را به خاطر فعالیت های روزنامه نگاری و حقوق بشری ام در زندان بمانم و نه به خاطر انگ ارتباط با سازمان مجاهدین خلق." ژیلا بنی یعقوب ،روزنامه نگار دیگری که در این جلسه حضور داشت یا اشاره به صدور حکم سنگین زندان برای همسرش ،بهمن احمدی امویی و دیگر روزنامه نگاران زندانی گفت :آقای لاریجانی گفته اند روزنامه نگاران به خاطر تخریب اموال عمومی در زندان هستند و نه به خاطر فعالیت های روزنامه نگاری شان .اما به عنوان مثال باید بگویم تمامی اتهامات همسر من که بر اساس آن محکوم شده مطبوعاتی است و این کاملا در پرونده قضایی او مستند است . مصداق مهم ترین اتهام او که منجر به صدور پنج سال حکم زندان برای او شده ،مربوط به مسوولیتش در سایت خرداد نو است .آیا فعالیت در یک سایت فعالیت رسانه ای نیست و تخریب اموال عمومی است؟با مروری بر اتهامات سایر روزنامه نگاران نیز خیلی راحت قابل تشخیص است که اتهام های آنها نیز به خاطر فعالیت های رسانه ای شان بوده است و نه به قول آقای لاریجانی تخریب اموال عمومی." ژیلا بنی یعقوب با اشاره به زندانی بودن بیش از شصت روزنامه نگار در ایران گفت :"متاسفانه این بار نیز در یک جنیه منفی پیشتاز شده ایم و حتی رکورد چین را در این باره شکسته ایم که با بیش از یک میلیارد جمعیت ،23 روزنامه نگار در زندان دارد .این در حالی است که در حوادث پس از انتخابات پیش از یکصد روزنامه نگار بازداشت شده اند که تعدادی با وثیقه ازاد و در انتظار برگزاری دادگاههای خود هستند و ببش از شصت نفر نیز در زندان اند.هرچند گزارش های تایید نشده خبر از زندانی بودن هشتاد روزنامه نگار می دهد ." پدر فواد شمس که سالها در جبهه های جنگ حضور داشته و همرزم محمد علی خلیلی فرماندار پاوه بوده ، نیز در پاسخ به اظهارات محمد جواد لاریجانی گفت" :پسر من نمونه روزنامه نگاری است که تنها جرمش وبلاگ نویسی است و نمی دانم چطور آقای لاریجانی به راحتی زندانی بودن این همه روزنامه نگار را به خاطر حرفه شان منکر می شود." آقای شمس با ارئه گزارشی از وضعیت فررند روزنامه نگارش گفت ":بارجوها به فرزندم می گویند تو جرمی مرتکب نشده ای اما اگر آزادت کنیم ممکن است مرتکب جرم شوی" وی با بیان اینکه به فرزندش افتخار می کند ،گفت ":فرزند من یک انسان آزاد است و اگر ازاده نبود اصلا الان در زندان نبود .انسان هایی که این روزها در زندان اند ،به خاطر آزادگی شان به زندان افتاده اند." فرزندان کیوان صمیمی دیگر روزنامه نگار در بند نیز خواستار توجه ویژه مسوولان به وضعیت روزنامه نگاران زندانی شدند و گفتند :"روحیه پدر ما در زندان بسیار عالی و مقاوم است و بارها گفته که هیچ مشکلی برای تحمل زندان های طولانی تر ندارد." پروین تاجیک ،خواهر عبدالرضا تاجیک دیگر روزنامه نگاران زندانی نیز در این جلسه گفت ":در دیداری که با دادستان تهران آقای جعفری دولت آبادی داشتم ایشان به من گفت برادر شما (عبدالرضا تاجیک) حاضر نیست از مواضع اش کوتاه بیاید . معلوم است هنوز زندان رویش اثر نگذاشته ، بنابراین فعلا در زندان می ماند تا افکارش تغییر کند .از دادستان پرسیدم منظورتان چیست که گفت تاجیک از نهضت آزادی و کانون مدافعان حقوق بشر حمایت می کند و با منتظری و کروبی نیز ملاقات داشته است. وقتی دادستان اینها را به عنوان موارد اتهامی می گفت ، مانده بودم چه بگویم. آیا این دلایل باعث شده برادرم دو ماه ممنوع الملاقات باشد؟ آیا اصلا این موارد را می توان اتهام محسوب کرد؟ هرچند در مقام خواهر از برادرم در این جلسه دفاع کردم و به دادستان نیز گفتم که رضا فردی صادق و درستکار است و همیشه با نگاهی انتقادی سعی می کرد اوضاع جامعه را بهتر کند. جامعه ای سالم است که در آن نقد وجود داشته باشد . " فرنوش امیرشاهی ،هسر وحید پوراستاد روزنامه نگاری که در موج بازداشت های پیش از بیست و دوم بهمن ماه بازداشت شده ،گفت ":واقعا نمی توانم دلیل بازداشت همسرم را درک کنم .وحید آنقدر محتاط و درچارچوب قانون عمل می کند که همواره از سوی همکارانش به محافظه کاری و حتی سانسورچی بودن متهم شده است .حال وضع به جایی رسیده است که انسان ملایم و محتاطی مثل او هم در این سیستم تحمل نمی شود." همسر مرتضی کاظمیان نیز در این جلسه خطاب به خاتمی گفت" :یک عده در این کشور از مصونیت آهنین برخوردارند و به خود اجازه می دهند هر اتهامی را به دیگران بزنند و در برابر هیچ مرجعی هم پاسخگو نباشند. وی افزود ": در این کشور ،از دوران مشروطه تاکنون ،سر روزنامه نگاران در عروسی و عزا بر دار شده است .هیچ وقت نتوانسته اند به روزنامه نگاران اتهام اخلاقی یا مالی بچسبانند ،آنها گناهی چز انجام وظیفه حرفه ای شان ندارند بویژه که چون روزنامه نگارانی مستقل و حرفه ای هستند نگاهی انتقادی به مسائل دارند." پدر ساسان اقایی نیز در همین جلسه گفت":اتهامات فرزند من کاملا مطبوعاتی است و حتی به خاطر مقاله ای که در سن سیزده سالگی در یکی از روزنامه ها نوشته است در این دوره تحت فشار و بازجویی شدید قرار گرفته است.روزنامه نگاران خیلی مورد بی مهری دولت مهرورز قرار گرفته اند." همسر علی حکمت روزنامه نگاری که سالها فعالیت روزنامه نگاری نداشته و در عرصه کشاورزی فعالیت می کرده است ،نیز گفت ":همسرم ببش از پنجاه و دو روزاست که در سلول انفرادی ویژه است که نمی دانم منظورشان از این ویژه چیست اما ظاهرا شرایط نامناسب تری نسبت به سایر انفرادی ها دارد.در این مدت تنها یکبار موفق به ملاقات با او شده ایم." فرزندان بدر السادات مفیدی ،دبیر انجمن صنفی روزنامه نگاران نیز از و ضعیت نامناسب این روزنامه نگار دربند برای خاتمی گفتند که هم اکنون در بند متادون زندان اوین نگهداری می شود . بندی که به گفته خانواده او از شرایط نامناسب بهداشتی و رفاهی برخوردار است خانواده این روزنامه نگار گفتند که این بند از حداقل امکانات بهداشتی و رفاهی محروم است و همچنین داروهای این روزنامه نگار که مبتلا به بیماری خونی است به او داده نشده است. همسر محمد جواد مظفر نیز از اینکه همسرش همچنان در سلول انفرادی است ،اظهار نگرانی کرد و گفت که به شدت نگران شرایط جسمی و بیماری مظفر است و هیچ کس جوابگوی نگرانی های آنها نیست مادر مهدی محمودیان نیز گفت ":اتهامات فرزند من کاملا مطبوعاتی است و به خاطر فعالیت های روزنامه نگاری در زندان است و همچنان پس از شش ماه در بلاتکلیفی کامل به سر می برد." مادر کوهیار گودرزی وب نگار نیز از آخرین وضعیت فرزندش گفت:اینکه دو ماه از بازداشتش می گذرد ولی از آزادی اش خبری نیست و جرمی جز فعالیت حقوق بشری از طریق کمیته گزارشگران حقوق بشر نداشته است . اما با این همه این وب نگار جوان را تحت فشار قرار داده اند تا به اتهام محاربه اعتراف کند ." مهدیه محمدی همسر احمد زید آبادی نیز تاکید کرد :" این روزنامه نگار که هیچ جرمی جز فعالیتهای روزنامه نگاری و نوشتن مقالات انتقادی در چارچوب قانون اساسی نداشته اکنون در زندان رجایی شهر به سر می برد . و حکم بسیار سنگینی نیز به او داده شده که برای بسیاری غیر قابل باور است .آیا با روزنامه نگاران مستقل در هر دوره ای باید چنین برخوردهایی شود ." |
تنها مطالب و مقالاتي که با نام جبهه ملي ايران - اروپا درج ميشود نظرات گردانندگان سايت ميباشد . |