جمعه هشتم امرداد ١٣٨٩

دلایل استعفای موسوی در سال ۶۷ در نامه او به خامنه‌ای

توضیح نشریه انقلاب اسلامی در هجرت: نامه آقای موسوی به آقای خامنه ای در مهر ماه سال ۱۳۶۷ در نشریه انقلاب اسلامی چاپ شده است. از آنجا که اخیرا آقای موسوی تهدید کرده است که علل استعفای خود را افشا خواهد کرد از آنجا نشریه انقلاب اسلامی در هجرت همان زمان این نامه را انتشار داده است، جهت اطلاع نسل حاضر دوباره آنرا منتشر میکنیم. یادآور میشود در آنزمان آقای هاشمی رفسنجانی ریاست مجلس را بعهده داشت.

بسمه تعالی مقام محترم ریاست جمهوری

برای آنکه دشمنان اسلام و کشور نتوانند سوء استفاده نمایند، اینجانب در استعفانامه خود که برای رسانه ها نیز ارسال گردیده است، دلایل را ذکر نکردم. با این نیت که ذکر آنها انشالله در آینده برای کشورمان و دولتهای بعدی مفید باشد، بصورت خیلی خلاصه به بیان آنها می پردازم:

۱ ـ مسلوب الختیار شدن دولت در سیاست خارجی. امروز امور افغانستان و عراق و لبنان در دست جنابعالی است. نامه هائی به عنوان کشورهای مختلف نوشته میشود بی آنکه دولت از آنها خبری داشته باشد. (اینجانب به عنوان نخست وزیر از این نامه ها جز در موارد استثنائی و آنهم بطور اتفاقی بیخبرم).

نخست وزیر ژاپن برای ریاست محترم مجلس و ریاست محترم مجلس برای نخست وزیر ژاپن نامه مینویسد و اینجانب در یک مراسم عمومی و مردمی از این ماجرا و متن نامه با خبر میشود.

آقای لاریجانی در جایی میگیود از پنج کانال با آمریکا تماس گرفته میشود و بنده بعنوان رئیس هیئت وزیران از این کانالها اطلاعی ندارم.

همه جا صحبت از سیاستهای خارجی دولت جمهوری اسلامی است. بدون آنکه دولت از این سیاستها که در همه جای کشور و جهان بیان میشود، خبر داشته باشد.

۲ ـ عملیات برون مرزی که بدون اطلاع و دستور دولت صورت میگیرد. شما بهتر میدانید که تاکنون فاجعه آفرینی و اثر نامطلوب آنها برای کشور چقدر بوده است. بعد از آنکه هواپیمایی ربوده میشود، از آن باخبر میشویم. وقتی مسلسلی در یکی از خیابانهای لبنان گشوده میشود و صدای آن در همه جا میپیچد، متوجه قضیه میشویم. پس از کشف مواد منفجره از حجاج ما در جده، اینجانب از این امر آگاه میشوم. متاسفانه و علیرغم همه ضرر و زیانی که این حرکت متوجه کشور کرده است، هنوز نظیر این عملیات میتواند هر لحظه و هر ساعت بنام دولت صورت گیرد.

۳ ـ تجزیه سازمان برنامه و بودجه از نخست وزیری که به دلایل سیاسی صورت گرفت، از همان اول ضایعه آفرین بوده و ادامه آن در شرایط نوسازی کشور فاجعه بار خواهد بود. متاسفانه این مشکل و مشکل وزرای مشاور، علیرغم طرح در شورای تشخیص مصلحت، به تاخیر افکنده شده و حل نگردیده است هر چند که بهرحال حق شورای تشخیص مصلحت است و اینجانب انتظاری در این خصوص ندارم.

۴ ـ تجزیه اقتدار مشروع و قانونی دولت و مسئولیت دولت و وزرا توسط شوراهای گوناگون.

۵ ـ عدم قدرت اینجانب به پاسخگویی در مقابل اعضا هیات دولت و نمایندگان محترم مجلس در مورد کارهائی که بدون اطلاع دولت، ولی بنام دولت، صورت میگیرد.

۶ ـ در خاتمه لازم میدانم بار دیگر یادآور شوم که این استعفا، العیاذ بالله، بمعنای قهر اینجانب از نظام و دولت جمهوری اسلامی و مسئولین انقلابی آن نیست که اگر هم بود، با توجه به عظمت انقلاب و ناچیزی اینجانب، یقینا نمیتوانست هیچ تاثیری در روند رشد و توسعه انقلاب اسلامی داشته باشد. این استعفا دلیل ناتوانی اینجانب برای کار بدلیل همین ناتوانی است و درست بدلیل همین ناتوانی است که اینجانب مسئولیت را از خود ساقط می بینم.

میرحسین موسوی ۱۴ شهریور ۱۳۶۷


 کروبی: جنتی شریک سرکوبگران و دزدان رآی مردم است

 مهدی کروبی در نامه‌ای به تهمت‌ها و اظهارات احمد جنتی اعتراض کرد. در بخشی از این نامه آمده است:عده ای به ریاکاری، دغل بازی، عوام فریبی، آدم کشی، دین فروشی و زاهد نمایی شهره آفاق گشته‌اند که بدون شک جنابعالی اگر از مصادیق بارز آنها نباشید جاده صاف کن آنان برای دستیابی به اهدافشان بوده اید... ردپای اعمال نابخردانه شما در پس همه ی حوادث قبل و بعد از انتخابات مشهود است. و متأسفانه همه جا علیه مردم و به نفع جریان خشونت‌گرای سرکوب‌گر. سحام نیوز: مهدی کروبی در نامه ای به تهمت ها و اظهارات ناروای شیخ احمد جنتی اعتراض کرد. در بخشی از این نامه آمده است:عده ای به ریاکاری، دغل بازی، عوام فریبی، آدم کشی، دین فروشی و زاهد نمایی شهره آفاق گشته اند که بدون شک جنابعالی اگر از مصادیق بارز آنها نباشید جاده صاف کن آنان برای دستیابی به اهدافشان بوده اید. به گزارش خبرنگار سحام نیوز، کروبی در بخشی دیگر از این نامه آفزوده است:اگر من فتنه گرم چون معترضم؛ شما نیز شریک دزدان رأی مردم و نارفیق این قافله اید. چون ردپای اعمال نابخردانه شما در پس همه ی حوادث قبل و بعد از انتخابات مشهود است. و متأسفانه همه جا علیه مردم و به نفع جریان خشونت گرای سرکوب گر. مشروح کامل این نامه بدین شرح است:

بسمه تعالی

آیت الله آقای حاج شیخ احمد جنتی دبیر شورای نگهبان و امام جمعه موقت تهران باسلام طبق اخبار و گزارشات منتشره از سوی برخی خبرگزاری ها و سایت های خبری، جنابعالی اخیراً به مناسبت تولد حضرت ولیعصر عجل الله تعالی فرجه الشریف در مسجد جمکران قم سخنرانی سیاسی مبسوطی داشته اید و از اجتماع خالصانه و بی ریای مذهبی مردم مسلمانی که صرفاً با انگیزه های عقیدتی و جهت توسل و اظهار ارادت به حضرت حجت علیه السلام در آن مکان گرد آمده بودند، بدترین نوع سوء استفاده را کرده و با تکیه بر قدرت و مصونیت خیالی از پاسخگویی به آنچه می بافید مطالبی واهی، بی سند و تفرقه افکنانه را مطرح کرده و به آتش اختلافی که خود افروخته اید نفت نفرت و نفاق پاشیده اید.در این میان آنچه علاوه بر تهمت ها و افتراهای نخ نما و تکراری شما به یاران امام خمینی و مدافعان حقوق اساسی ملت و قاطبه ی آزادگان و آزادی خواهان تازگی داشت آن بود که گفته بودید: « من سندی را بدست آوردم که آمریکائی ها یک میلیاردلار از طریق افراد سعودی که هم اکنون عامل آمریکا در کشورهای منطقه هستند به سران فتنه دادند و همین سعودی ها که به نمایندگی آمریکا صحبت می کردند، گفتند اگر توانستید نظام را منقرض کنید تا پنجاه میلیارد دلار دیگر هم می دهیم، اما خداوند این فتنه را به دست بندگان صالحش خاموش کرد».

آقای جنتی آنچه را شما فتنه می نامید و برایش سر و دست و پا می تراشید، انتخاباتی بود که طبق معمول توسط شما و اتاق های فکر هدایت کننده ی امثال جنابعالی در شورای نگهبان و وزارت کشور و … مهندسی شد تا در شکلی ظاهرالصلاح مطلوب مهندسان انتخابات را فراهم آورد. اما برخلاف انتظار و بر سیاق قاعده ی (( … والله خیرالماکرین)) تدبیر شما بند نمایان و دیگر اربابان قدرت کارساز نیفتاد و آش شوری که با تعجیل به کام ملّت فرو ریختید آنان را برآشفت و کاسه و کوزه بساط انتخابات فرمایشی شما را برهم ریخت. شما و دیگر طراحان ومهندسان سناریوی انتخاباتی نیز با کمال ناباوری و علیرغم ادعاهای پوشالی تمکین به رأی مردم اعتراض آنان را با شدیدترین وجه و بی رحمانه ترین شکل ممکن سرکوب کردید. بعد هم در اوج وحشت از خشم مردم ژست پیروزی گرفتید و برای تکمیل پروژه های خویش دادگاههای نمایشی برگزار کردید تا بقایای هر صدای اعتراضی را به سکوت کشانده و مهر خاموشی بر گورستانی که خیالش را در سر پرورانده اید بنشانید. این روش استناد و صدور حکم متأسفانه همان روشی بوده است که بر اساس آن سال هاست بسیاری از فرزندان صالح این ملت را از دستیابی به حقوق خویش مثل انتخاب کردن و انتخاب شدن محروم کرده است چون آنان نیز طبق همین نوع گزارشات همواره ردّ صلاحیت شده اند.

با این همه و پس از گذشته یکسال و اندی از آن ماجرا هنوز هم از آنچه کرده و پاسخی که دریافت کرده اید خواب خوش ندارید و هر آن در پی یافتن مستمسکی هستید تا نتایج خیالی که بافته و خلاف واقعی که ساخته اید را بر خود هموار سازید.

آقای جنتی در فرهنگی که شما پس از انتخابات ریاست جمهوری دهم خلق کردید اگرچه گروهی را فتنه گر خواندید که اکثریت ملت ایران بودند و برای آنها سرانی را قلمداد کردید که حتماً مهدی کروبی هم از جمله ی آنهاست ولی در همان قاموس که خوشبختانه در میان ملّت به درستی شناخته شده است عده ای نیز به ریاکاری، دغل بازی، عوام فریبی، آدم کشی، دین فروشی و زاهد نمایی شهره آفاق گشته اند که بدون شک جنابعالی اگر از مصادیق بارز آنها نباشید جاده صاف کن آنان برای دستیابی به اهدافشان بوده اید.

اگر من فتنه گرم، چون معترضم؛ شما نیز شریک دزدان رأی مردم و نارفیق این قافله اید. چون ردپای اعمال نابخردانه شما در پس همه ی حوادث قبل و بعد از انتخابات مشهود است. و متأسفانه همه جا علیه مردم و به نفع جریان خشونت گرای سرکوب گر. امّا این بار به اتهام بهتانی که به سران به قول خودتان فتنه !! زده اید که از سعودی ها پول گرفته اند تا نظام را منقرض نمایند از شما اولاً شکایت می کنم آن هم در محاکم جمهوری اسلامی، اگرچه امیدی به رسیدگی ندارم. و ثانیاً این نامه را می نویسم که بدانید به آنچه گفته اید اعتراض دارم و همین جا از شما می خواهم که در این مورد هر دلیل و مدرک و سندی دارید افشا کنید وگرنه دروغگویی و رسوایی بیش از پیش شما را آشکارا و در هر کوی و برزنی و با هر روشی که ممکن باشد جار خواهم زد.

در پایان یادآور می شوم شما در پایان راهی هستید که زندگی نام دارد و هرچه کرده اید اگر با میل دست یابی به دنیا و متعلقات آنهم بوده باشد حتماً به مقصود رسیده اید. ریاست دنیا اگر بقا و وفایی داشت به م امثال ما و شما نمی رسید.

آقای جنتی تاریخ تکرار می شود و بر سیاست ورزان است که عبرت بگیرند حتماً به خاطر دارید که پس از قیام ۱۵ خرداد و دستگیری امام و جمعی از علمای بزرگ و توده های مردم و کشتار ملت توسط سربازان و دژخیمان حکومتی در در شهرهای مختلف، رژیم شاه اعلام کرد که فردی به نام « جوجو» را در فرودگاه مهرآباد دستگیر کرده است که از سوی جمال عبدالناصر مبلغ دو میلیون تومان پول برای خمینی آورده است تا در جریان اغتشاش علیه رژیم مورد استفاده قرار گیرد. طراحان و سناریو سازان وابسته به شاه معدوم آنقدر پخته به نظر می رسیدند که اگر دروغی هم می بافتند به گونه ای باشد که مورد پذیرش احتمالی عده ای از مردم واقع شود ولی شما و دوستانتان یا بهتر بگویم منابعتان وقتی متأسفانه دروغی هم می سازید نچسب و باور نکردنی است به خدا پناه می برم از جفایی که توسط مربیان دیانت و مروجان شریعت حکومتی بر روحانیت اصیل و مظلوم و مبلغان حقیقی اسلام و تشیع رفته است و می رود.

شما نیز به خدا پناه ببرید و از عقوبت آخرت بیمناک باشید توبه کنید و از محضر ملت رشید ایران طلب بخشش نمایید. امید است مردم و خدای بزرگ از گناهان شما در گذرند.

فاعتبروا یا اولی الابصار مهدی کروبی ۷/۵/۱۳۸۹

 

امام جمعه اهل سنت زاهدان ممنوع الخروج شد

سنی آنلاین: در پی سفر اخیر شیخ الاسلام مولانا عبدالحمید، امام جمعه اهل سنت زاهدان به ترکیه و شرکت در کنفرانس بین المللی اتحادیه جهانی علمای مسلمین، پس از بازگشت، در فرودگاه بین المللی امام خمینی تهران گذرنامه ایشان توقیف شد. افرادی که گذرنامه ایشان را توقیف کرده اند ظاهرا از مامورین وزارت اطلاعات بوده اند اما رسیدی که پس از توقیف گذرنامه به ایشان تحویل داده شده، اشاره به حکم صادره از دادگاه ویژه روحانیت داشته است. لازم به ذکر است که شیخ الاسلام مولانا عبدالحمید یکی از اندیشمندان جهان اسلام می باشد که در داخل و خارج از کشور شخصیتی شناخته شده است و در کنفرانسهای اسلامی داخل و خارج از ایشان دعوت بعمل می آید که در برخی از کنفرانسها ایشان شرکت داشته اند. اخیرا رابطة العالم الإسلامی (اتحادیه جهان اسلام) که یکی از بزرگترین سازمانهای اسلامی بشمار می رود و مقر آن در شهر مکه مکرمه در عربستان سعودی می باشد تصمیم به برگزاری یکی از مهمترین کنفرانسها به مناسبت پنجاهمین سالگرد تاسیس و فعالیت خود گرفته است و این کنفرانس در تاریخ 19 شعبان (9 مرداد) با شرکت اندیشمندان و علمای سرشناس جهان اسلام در جوار کعبه مشرفه برگزار خواهد شد. از شیخ الاسلام مولانا عبدالحمید نیز رسما برای شرکت در این کنفرانس دعوت بعمل آمده بود و ایشان برای شرکت در کنفرانس مذکور اهمیت زیادی قائل بود، زیرا فرصت زیارت خانه خدا و حرم نبوی و دیدار با علما و اندشمندان جهان اسلام برای ایشان در این سفر میسر می شد، اما با توقیف گذرنامه، عملا از شرکت ایشان در این کنفرانس جلوگیری بعمل آمد. خبرنگار سنی آنلاین از حضرت شیخ الاسلام علت توقیف گذرنامه را جویا شد که ایشان در پاسخ گفت: « به نظر بنده، غیر از تنگ نظری و عدم تحمل ارتباط اهل سنت ایران با جهان اسلام، چیز دیگری نمی تواند علت این امر باشد ».


ذخایر نفتی ایران از 141 میلیارد بشکه گذشت

خبرآنلاین: با کشف 9میدان نفتی طی یکسال و نیم گذشته میزان ذخایرنفت قابل استحصال ایران از مرز 141 میلیارد بشکه گذشت.

به گفته معاون برنامه‌ریزی و نظارت بر منابع هیدروکربوری وزیر نفت، طی یکسال و نیم گذشته 9 میدان نفتی با ذخایر درجای حدود 14 میلیارد بشکه نفت در کشور کشف شده اند که براین اساس وزارت نفت در تلاش است تا در میزان ‌ذخایر هیدروکربوری ایران بازنگری کند.

این در حالی است که به گفته محسن خجسته مهر ، میزان ذخایر نفت قابل استحصال کشور تا پایان سال 1387 ، 137 میلیارد و 620 میلیون بشکه درروز بوده است.

براین اساس در صورت تاکید بر میانگین ضریب بازیافت نفت در کشور که حدود 25 درصد اعلام می شود از 14 میلیارد بشکه نفت کشف شده طی یکسال و نیم گذشته حدود 3 میلیارد و 500 میلیون بشکه آن قابل استحصال خواهد بود.

بنابراین در صورت احتساب 3 میلیارد و 500 میلیون بشکه نفت قابل استحصال از 9 میدان نفتی کشف شده طی سال های 89-1388 ، میزان نفت قابل استحصال ایران به 141 میلیارد و 120 میلیون بشکه افزایش یافته است.

این در حالی است که در حال حاضر حجم ذخایر نفت درجای ایران بیش از 560 میلیارد بشکه است که در صورت محاسبه 14 میلیارد بشکه نفت درجای کشف شده در 9 میدان نفتی جدید این میزان به 574 میلیارد بشکه افزایش می یابد.

این در حالی است که در حال حاضر میزان ذخایر نفت قابل استحصال عربستان حدد 264 میلیارد بشکه درروز اعلام می شود که همچنان این کشور دارنده بزرگترین ذخایر نفتی جهان خواهد بود.

این در حالی است که پیش از این اوپک اعلام کرده بود که ونزوئلا از ذخایر نفتی تثبیت ‌شده بالغ بر 172 میلیارد بشکه (معادل 16.8 درصد کل ذخایر نفتی جهان) برخوردار است و دارنده دومین ذخایر نفتی دنیا بالاتر از ایران است که این آمار تا کنون توسط بزرگترین موسسات نفتی بین المللی چون موسسه مطالعات انرژی آمریکا تکذیب شده است و همچنان بر ذخایری حدود 99 میلیارد بشکه ای این کشور تاکید می شود.

براین اساس ایران همچنان بر صندلی دومین کشور دارنده ذخایر نفتی دنیا تکیه زده است.


ایران در قعر جدول جهانی شاخص آزادی اقتصادی 2010

ایران در قعر جدول جهانی شاخص آزادی اقتصادی در سال 2010 قرار گرفت

در گزارش سال 2010 "شاخص آزادی اقتصادی" ("Index of Economic Freedom")، ایران در بین 183 کشور جهان، رتبه 168 را کسب کرده و به همراه کره شمالی، زیمبابوه، کوبا، اریتره، برمه، ونزوئلا و لیبی و سودان در قعر این رده بندی جهانی قرار گرفته است.

این ارزشیابی هر ساله توسط یک موسسه مستقل و با هدف سنجش آزادی اقتصادی در کشورهای جهان و بر اساس ضوابط مختلف از جمله شفافیت مالی، مقرارت اقتصادی، بهره وری و رقابت آزاد صورت می گیرد.

براساس این گزارش، هنگ کنگ، سنگاپور، استرالیا، نیوزیلند، ایرلند، سویس، کانادا، آمریکا، دانمارک و شیلی به ترتیب دارای آزادترین اقتصاد های جهان هستند.

ایران که در اواخر دهه هفتاد میلادی و قبل از شکل گیری جمهوری اسلامی، یکی از قدرتمندترین و آزادترین اقتصادهای خاورمیانه به شمار میرفت، اکنون در قعر رده بندی منطقه ای و در کنار کشور لیبی قرار گرفته است.

بر اساس این گزارش، در کشورهایی که در صدر این جدول قرار میگیرند و از آزادی اقتصادی بالایی برخوردارند، پیشرفتهای سیاسی و اجتمائی نیز با سهولت بیشتری امکان پذیر خواهد بود و کیفیت کلی زندگی شهروندان در سطح بالایی قرار دارد.

http://www.heritage.org/index/Ranking.aspx


احضار و بازداشت شمار دیگری از دراویش گنابادی

خبرگزاری هرانا - در تداوم فشارهای وزارت اطلاعات و نهادهای امنیتی بر دراویش گنابادی، دست کم پانزده تن از دروایش شهرهای مختلف کشور، طی روزهای اخیر بازداشت، احضار و تهدید شده، محل کسب آنان پلمب گردیده و منازل آنها مورد تفتیش واقع شده است.

به گزارش پایگاه اینترنتی مجذوبان نور، وزارت اطلاعات با ارسال بخشنامه‌ای به كلیه ادارات خود در سطح شهرستانها، دستور برخورد با دراویش، برخی اقلیتهای مذهبی و همچنین دگراندیشان عقیدتی را صادر كرده و از دوماه پیش نیز، براساس همین بخشنامه، برگزاركنندگان مجالس هفتگی دراویش در شهرستانها به ادارات اطلاعات احضار شده‌اند.

این گزارش با بیان اینکه "طبق بخشنامه اخیر وزارت اطلاعات، دراویش گنابادی و اهل تسنن و بهائیان در تمام شهرهای ایران باید تحت نظارتهای امنیتی قرار بگیرند و با آنها برخورد شود"، خاطرنشان کرد "در ماه گذشته، مجلسداران دراویش شهرهای بهبهان، بندر گناوه، بندرلنگه، قائمشهر، ساری، مسجد سلیمان، كوار، اهواز، شهركرد، گلپایگان، كاشان، بیدخت گناباد و چندین شهر دیگر به ادارات اطلاعات احضار و مورد تهدید واقع شده‌اند. " در همین رابطه، نهم تیر ماه، ماموران با مراجعه به مغازه یکی از دراویش به نام حسین دهقان در بیدخت (گناباد)، اقدام به ارعاب و تهدید به پلمپ مغازه وی به دلیل استفاده از عبارت "هو ١٢١" نمودند.

عباس صالحیان برزکی از دراویش گنابادی ساکن گلپایگان نیز، صبح روز نهم تیرماه، توسط نیروی انتظامی گلشهر گلپایگان به صورت تلفنی احضار و پس از مراجعه وی توسط نیروهای اداره اطلاعات بازداشت شد.

همان روز سه تن از دراویش گنابادی بنامهای حسین کاوه نوش آبادی ماذون نماز دراویش در کاشان و عبدالله علیمدد کاشی و ناصر رحیمی از دراویش این سلسله از سوی اداره اطلاعات کاشان تلفنی احضار و با مراجعه نامبردگان به ستاد خبری اطلاعات بازداشت شدند.

اداره اطلاعات شهركرد چند تن از دراویش سلسله گنابادی را تلفنی احضار و به منزل نعمت الله ریاحی وارد شده و در غیاب وی، منزل وی را تفتیش و بازرسی كردند.

حسینیه دراویش نعمت اللهی گنابادی در شهر کرج نیز، در ساعات پایانی روز چهارشنبه دوم تیرماه، شاهد حضور و ایجاد ارعاب قریب به بیست تن از افراد لباس شخصی بود که خود را از مأمورین معاونت اطلاعات سپاه پاسداران این شهرستان معرفی کردند.

در این ارتباط شش نفر از درویش گنابادی به اسامی سعید کریمایی، پوریابراتی، محمد ساکی، کمیل رحیم زاده، احسان دشتی وسعید دشتی، از سوی بخش اطلاعات سپاه پاسداران شهرکرج به اداره اطلاعات سپاه احضار شدند و منازل شخصی دو تن از دراویش به نامهای رحیم زاده و دشتی نیز مورد تفتیش و بازرسی مأمورین قرار گرفت.

غلامعباس زارع حقیقی، از دراویش گنابادی و متصدی مزار سلطانی بیدخت دستگیر و روانه زندان وكیل آباد مشهد شد.

طی سالهای اخیر و بویژه یکسال گذشته، فشار زیادی بر دراویش و دگراندیشان عقیدتی در سراسر ایران وارد آمده است

 

خانواده های زندانیان سیاسی: ما نیز اعتصاب غذا می کنیم

سایت کلمه :جمعی از خانواده های زندانیان سیاسی اوین با انتشار نامه ای خطاب به دادستان تهران ،جعفری دولت آبادی ،ضمن اظهار نگرانی نسبت به وضعیت زندانیان بند ۳۵۰ بویژه ۱۷ زندانی که از روز دوشنبه گذشته به سلول انفرادی منتقل شده و دست به اعتصاب غذا زده اند ،به وی در باره عواقب این حادثه هشدار داده اند.

متن کامل این نامه که در اختیار کلمه قرار گرفته است ،به شرح زیر است :

جناب آقای جعفری دولت آبادی ، دادستان محترم تهران

با سلام

چنانچه مطلع هستید از روز دوشنبه دوم مردادماه تمامی تلفن های بند ۳۵۰ زندان اوین قطع شده است. بر اساس اخبار رسیده قطع تلفن ها به دلیل انتقال برخی از زندانیان این بند به سلول های انفرادی بندهای ۲۰۹ و ۲۴۰ و متعاقب آن اعتصاب غذای آنها صورت گرفته است. علت این اقدام مسئولان زندان اعتراض زندانیان به رفتار ناشایست زندانبانان در زمان ملاقات روز دوشنبه و همچنین وضعیت نامناسب بند ۳۵۰ بوده است.

بر اساس اخبار به دست آمده تا این زمان حداقل ۱۷ زندانی در سلول های انفرادی و اعتصاب غذا به سر می برند از جمله :علی ملیحی فعال دانشجویی و عضو ادوار تحکیم وحدت ، بهمن احمدی امویی روزنامه نگار ،حسین نورانی نژاد روزنامه نگار و عضو جبهه مشارکت , عبدالله مومنی فعال دانشجویی و سخنگوی ادوار تجکیم ،علی پرویز فعال دانشجویی ،حمیدرضا محمدی فعال سیاسی ،جعفراقدامی فعال مدنی ،بابک بردبار عکاس خبری ،ضیا نبوی دانشجوی محروم از تحصیل ،ابراهیم(نادر)بابایی فعال مدنی و از جانبازان جنگ ایران و عراق ،کوهیار گودرزی فعال حقوق بشر و وب نگار ،مجید دری فعال دانشجویی ، مجید توکلی فعال دانشجویی ، کیوان صمیمی روزنامه نگار ،غلامحسین عرشی ،پیمان کریمی آزاد از بازداشت شدگان حوادث عاشورا و محمد حسین سهرابی راد .این نامها قطعی نیست و ممکن است تعداد اعتصاب کنندگان بیشتر از این هم باشد.

ما جمعی از خانواده های زندانیان سیاسی بند ۳۵۰ اوین از روز دوشنبه دوم مرداد از وضعیت آنها بی خبر هستیم و با توجه به اعتصاب غذای آنها ، جان و سلامتی عزیزانمان را در معرض خطر جدی می بینیم. تداوم قطع تلفن های بند ۳۵۰ نیز بر نگرانی ما می افزاید چرا که اگر اتفاق ناگواری نیفتاده بود دلیلی هم برای قطع شدن تلفن ها وجود نمی داشت.

ما خواهان رسیدگی هر چه سریعتر شما ( دادستان تهران ) که مسئول پرونده های زندانیان سیاسی هستید ، به این مساله هستیم. ما خواهان پذیرش فوری تمامی خواسته های عزیزانمان و عذر خواهی مسئولان زندان به خاطر رفتار ناشایست و توهین آمیزشان هستیم تا آنها پیش از آن که فاجعه ای رخ دهد به اعتصاب غذایشان پایان دهند.

ما همچنین خواهان ملاقات هرچه سریعتر با عزیزانمان و آگاه شدن از وضیت جسمی و روحی آنان و همچنین اعزام گروه پزشکی برای معاینه آنان هستیم، چرا که واضح است پس از چند روز خودداری از خوردن و احتمالا آشامیدن باید وضعیت ناگواری داشته باشند .

ما همچنین خواهان رسیدگی فوری به وضعیت پیمان کریمی آزاد که به دلیل وضعیت جسمی اش به بیمارستان منتقل شده هستیم و هشدار می دهیم که در صورت ادامه این وضع سایر اعتصاب کنندگان نیز سرنوشتی مانند او خواهند داشت.هرچه زودتر ترتیبی بدهند تا خانواده کریمی آزاد با خانواده اش در بیمارستان ملاقات کنند.

جناب دادستان تهران

ما خانواده زندانیان سیاسی بند ۳۵۰ اوین بار دیگر نسبت به رفتارهای ناشایست با عزیزانمان هشدار می دهیم و اعلام می کنیم اگر به این وضعیت رسیدگی سریع نکنید این حق را برای خود محفوظ می دانیم که با استفاده از سایر روش های مسالمت امیز و حتی با پیوستن به اعتصاب غذای عزیزان مان آنها را در اعتراض به رفتارهای فراقانونی مقامات زندان و نقض حقوق شهروندی و قانونی شان همراهی کنیم.

جمعی از خانواده های زندانیان سیاسی بند ۳۵۰


مشهد؛ فشار برای گرفتن تعهد كتبی از دو زندانی مسیحی

شبكه خبر مسیحیان فارسی زبان: ۲ زندانی مسیحی كه تا كنون حاضر به پذیرش و امضاء فرم های تعهد كتبی ارائه شده از سوی ماموران اداره اطلاعات نشده اند اكنون تحت فشار بسیار زیادی قرار گرفته اند .

۲ تن از شهروندان مسیحی كه در تاریخ ۱۷ تیرماه سالجاری( ۸ جولای ۲۰۱۰ ) در یك اقدام از پیش تعیین شده توسط نیروهای امنیتی مشهد به همراه ۱۳تن از هم كیشان دیگر خود بازداشت شده بودند ، همچنان بدون تفهیم اتهام در اداره اطلاعات مشهد بلاتكلیف در بازداشت بسر می برند .

به قرار اطلاع این ۲ زندانی عقیدتی كه تا كنون حاضر به پذیرش و امضاء فرم های تعهد كتبی ارائه شده از سوی بازجویان و ماموران اداره اطلاعات نشده اند اكنون تحت فشار بسیار زیادی قرار گرفته اند .

فرم های تعهد حاوی متنی است كه شخص امضاء كننده با امضای آن می پذیرد ضمن انكار اعتقادات مسیحی خود از هرگونه فعالیت و حضور دراجتماعات و گردهمائیهای مسیحیان خودداری كند .

حقوقدانان و قانون شناسان چنین فرم هایی و تحت فشار قراردادن افراد را برای آنچه كه اخذ تعهد نامیده می شود خلاف قانون اساسی جمهوری اسلامی میدانند. چون در اصل ۲۳ قانون اساسی جمهوری اسلامی بیان شده است " تفتیش عقاید ممنوع است و هیچکس را نمیتوان به صرف داشتن عقیده‏ای مورد تعرض و موُاخذه قرار دارد".

با توجه به اینكه "مسیحیت" به عنوان یكی از ادیان قانونی كشور پذیرفته شده است، مشخص نیست چرا پیروان یك دین به رسمیت شناخته شده در قانون باید تعهد بدهند كه دست از آن بردارند و از حضور در اجتماعات مربوط به آن خودداری كنند .

به گزارش FCNN، زندانی مسیحی رضا ( استیفان) ۴۸ ساله كه از خادمین كلیسای خانگی درمشهد می باشد متاهل و دارای ۲ فرزند است، این گزارش حاكی است پس از دستگیری ایشان تاكنون خبرچندانی از وی نیست و فقط گفته شده كه همچنان در بازداشتگاه اداره اطلاعات در بلوار وكیل آباد نگهداری میشود و برای امضای تعهد نامه كذائی زیر فشار است .

از دیگر بازداشت شدگان مسیحی "احسان بهروز" ۲۳ ساله دانشجوی رشته مدیریت دانشگاه مشهد می باشد كه او نیز در همان محل بازداشتگاه اداره اطلاعات نگهداری میشود و به شدت تحت فشار قرار گرفته است كه فرمهای تعهد را امضاء كند .

بنا بر گزارش دریافتی، در روز چهارشنبه ۶ مرداد ماه سالجاری ( ۲۸ جولای ۲۰۱۰ ) مادر احسان بهروز پس از گذشت ۲۰ روز از بازداشت فرزندش وقتی برای چندمین بار به دادگاه انقلاب مشهد مراجعه میكند با بازپرس پرونده بنام "حاج آقا زهدی" دیدار میكند . ولی ایشان به او جواب روشن و درستی در خصوص وضعیت پرونده فرزندش نمیدهد .مادر احسان در همان محل شعبه ۹۰۱ دادگاه مشهد اعلام میكند كه وكیل خواهد گرفت و از طریق وكیل پاسخش را دریافت خواهد كرد .

مادر این زندانی مسیحی بعد از این برخورد از محل دادگاه به قصد دفتر یك وكیل دعاوی خارج میشود اما قبل از رسیدن به دفتر وكیل از سوی اداره اطلاعات با ایشان تماس گرفتند و از او خواسته شد كه برای ملاقات با احسان می تواند به زندان بلوار وكیل آباد مراجعه كند .

خانواده احسان همان روز موفق به یك ملاقات كوتاه چند دقیقه ای با وی میشوند . اما ماموران اطلاعات در این دیدار از مادر احسان میخواهند كه به فرزندش بگوید كه فرم های تعهد نامه را امضاء كند و میگویند اگر احسان حاضر به انكار مسیحیت نشود برایش حكم " ارتداد " صادر خواهد شد . آنها اضافه میكنند چون احسان مطابق شناسنامه اش" سید " میباشد از این جهت نیز حساسیت بیشتری روی پرونده وی وجود دارد و خطر بیشتری تهدیدش میكند .

لازم به یاد آوری است دادگاه مشابه ای در مشهد زنده یاد كشیش "حسین سودمند" را كه او هم مطابق شناسنامه " سید " بود پس از چندبار بازداشت و بازجویی های پیاپی ، نهایتن وی را در سوم دسامبر سال 1990 در محوطه زندان مشهد، بدار آویخت. زنده یاد سودمند اولین کشیشی بود که رسمآ توسط مقامات قضایی حکومت جمهوری اسلامی به خاطر عدم انکار ایمان مسیحی خود و بجرم "ارتداد" اعدام گردید.

این گزارش می افزاید، ماموران امنیتی به مادر احسان درهمان روز ملاقات گفتند كه اجازه گرفتن وكیل برای احسان را ندارد ! احسان نیز كه به نظر میرسید از سوی بازجویان تحت فشار بود به والدینش در حضور ماموران گفت كه نیازی به وكیل ندارد . اما مادر احسان كه بسیار نگران وضعیت فرزندش میباشد ظاهراْ علیرغم همه فشارها همچنان مصمم به گرفتن وكیل است و به نزدیكانش گفته كه حرفهای بازپرس احسان او را خیلی نگران كرده است .

جای این پرسش باقیست كه چرا ماموران اطلاعات و حاج آقا زهدی بازپرس دادگاه مشهد اجازه داشتن وكیل را به این زندانی عقیدتی نمی دهند ؟

این در حالی است كه داشتن وكیل و مشاور حقوقی حق مسلم همه انسانها ست، و حتی در قانون جمهوری اسلامی نیزبه صراحت به آن اشاره شده است ، مطابق با ماده ۱۲۸ قانون آئین دادرسی كیفری " متهم می تواند یك وكیل همراه داشته باشد" .

لازم به یاد آوری است كه احسان و رضا (استیفان) دو تن از بازداشت شدگانی می باشند كه در روز ۱۷ تیرماه در حالی كه به صورت یك جمع ۱۵ نفره با اتوبوس از مشهد عازم شهرستان بجنورد برای دیدار با مسیحیان آن شهر بودند در بین راه در یك برنامه ریزی از پیش تعیین شده توسط ماموران اطلاعات مشهد اتوبوس آنان متوقف و بازداشت شدند، كه ۱۳ نفر از این گروه پس از یك هفته و طی بازجوئی های سخت آزاد شدند ولی این ۲نفر همچنان در بازداشت بسر می برند .

به هرحال بازداشت، تداوم نگهداری و عدم شفاف سازی در خصوص پرونده این ۲ شهروند مسیحی كه جرمی مرتكب نشده اند برای خانواده آنها و جامعه مسیحیان كشور بسیار نگران كننده است. آنها فقط به خاطر ایمان مسیحی و اعتقادات و باورهای دینی خودشان همچنان تحت فشار وبازداشت غیر قانونی و بلاتكلیفی بسر می برند.


بنیادهای مالی باند ولی فقیه در لیست سیاه اتحادیه اروپا

سایت جرس: نام محمد مخبر - فردی که کمتر کسی در خارج از حلقه های بسیار عالی نظام اسم او را شنیده بود - در لیست تحریم های اتحادیه اروپا به چشم می خورد. او کیست؟ محمد مخبر کار خود را در بنیاد مستضعفان آغاز کرد. وی در سالهای بعدی به وزارت مخابرات منتقل شد و بالاخره در 26 تیر 1386 با حکم کتبی خامنه ای به مدت 5 سال به سمت "رئیس ستاد اجرائی فرمان امام" منصوب شد. جائی که اموال افراد دستگیر شده به وسیله نیروهای امنیتی، تحت فشار، از آنها گرفته شده و در اختیار این سازمان قرار می گرفته است.

هدف اصلی این سازمان در دو دهه اخیر عبارت است از: هدف اول، تامین بودجه خارج از نظارت سازمان برنامه و بودجه برای مقام رهبری بوده است، تا خامنه ای با فراغ بال آنچه را صلاح می داند هزینه کند (اعم از هزینه های شخصی و حکومتی).

هدف دوم ستاد، تامین مالی و پاداش دادن به کسانی ست که وفاداری خود را به خامنه ای اعلام و اثبات کنند، در این گروه نام ائمه جمعه و افسران امنیتی به چشم می خورد. بازنشستگان نیروهای امنیتی که در لیست سفید خامنه ای باشند، در هنگام بازنشستگی قطعه ای زمین (۱۰۰۰ متر برای فرماندهان درجه یک و ۵۰۰ متر برای فرماندهان درجه ۲) به عنوان پاداش و ماهیانه ۵ میلیون تومان به عنوان حقوق بازنشستگی از این ستاد دریافت می کنند.

ستاد اجرائی با در اختیار گرفتن این اموال به یکی از بزرگترین زمینداران ایران تبدیل شد، که صاحب حدودا ۵ میلیون متر مربع زمین در سراسر ایران می باشد، از این مقدار حددا۵۰۰ هزار متر مربع در تهران قرار دارد. آقای مخبر زمینداری را به عنوان تنها فعالیت کافی نمی دانست.

به همین دلیل ستاد اجرائی را به واسطه بهره مندی از رانت بدون سابقه به یکی از قوی ترین کارتل های مالی/ اقتصادی ایران تبدیل کرد. در ۵ سال گذشته، در بسیاری از فعالیت های اقتصادی ستاد اجرائی تنها رقیب سپاه پاسداران بوده است که به دلیل وابستگی به رهبر جمهوری اسلامی و برخورداری از رانت بسیار قوی اقتصادی و امنیتی از هر گونه نظارت و انتقادی بدور مانده است.

از آنجائی که نه سپاه و نه ستاد اجرائی خواهان تبلیغات و سرو صدای زیاد پیرامون موضوع حساس واگذاری سهام مخابرات نبودند و رقابت بین دو بال مالی حاکمیت (سپاه و ستاد اجرائی) را به صلاح نمی دانستند، این سازمان با ریاست آقای مخبر و به نام یکی از شرکت های زیر مجموعه به نام "اعتماد مبین"، شریک سپاه پاسداران در مزایده خرید سهام شرکت مخابرات شدند.

پس از انتخابات سال ۸۸، آقای خامنه ای با یک فرمان و برای تنبیه آقای محمد محمدی ری شهری که اوامر ایشان را مطابق میل رهبری اجرا نکرده بود، بخش قابل توجهی از اموال آستان حضرت عبدالعظیم شهر ری را به ستاد اجرائی منتقل کرد، ارزش این اموال حدودا ۱۰۰۰ میلیارد تومان تخمین زده می شود.

ستاد اجرائی یکی از اصلی ترین سهامداران بانک پاسارگاد می باشد، و بیشترین عملیات بانکی خود را از طریق این بانک انجام میدهد. آگاهان مالی معتقدند که ارزش اموال تحت مالکیت و سرپرستی این ستاد بالغ بر ۴۰ میلیارد دلار میباشد که عنوان بزرگترین کارتل اقتصادی ایران بعد از سپاه پاسداران را عنوانی برازنده این گروه میکند.

آقای مخبر برای تثبیت موقیت خود ، سیاست نزدیکی به پسران آقای خامنه ای را انتخاب کرد و به یکی از نزدیکترین یاران سید مصطفی خامنه ی تبدیل شده است. شورای مدیریتی ستاد اجرائی متشکل است از : آقای سید مصطفی خامنه ای (پسر بزرگ مقام رهبری که به اندازه سید مجتبی سیاسی نیست)، آقای محمد ایروانی (وزیر سابق اقتصاد و دارائی و رئیس سابق ستاد اجرائی)، آقای محمد شریعتمداری (وزیر سابق بازرگانی)

گمانه زنی های مختلفی راجع به چگونگی و چرائی راه پیدا کردن نام محمد مخبر به لیست سیاه اتحادیه اروپا وجود دارد، که یکی از آنها این است که این نام ممکن است به وسیله کارتل رقیب به این اتحادیه داده شده باشد، و هدف اتحادیه اروپا تضعیف مالی خامنه ای باشد.

 

ورود سالانه دو میلیارد دلار ارز همراه مسافران ایرانی به دوبی

سالانه بیش از دو میلیارد دلار ارز همراه مسافران ایرانی به دوبی وارد می شود...... میزان ارز مجاز خارج شده توسط مسافران ایرانی در سال 88 معادل 14 درصد کل واردات ایران از امارات متحده عربی بوده است که به خوبی نشان دهنده سهم بالای مسافران ایرانی در ایجاد درامد برای این شیخ نشین حاشیه خلیج فارس است. ***

خبرگزاری اقتصادی ایران (اکونیوز): آمارهای مربوط به پروازهای خارجی کشور نشان می دهد در حال حاضر حدود 18 پرواز روزانه از کشور به مقصد دوبی انجام می گیرد، این آمار مربوط به هفت فرودگاه بین المللی کشور است که همه آنها به صورت روزانه بین یک تا 10 پرواز به مقصد دوبی دارند. آمارهای مربوط به پروازهای خروجی فروگاه امام نشان می دهد حداقل 18 درصد از پروازهای این فرودگاه طی سال 88 به مقصد شیخ نشین دوبی بوده است و اگر بخواهیم مبنای تعداد صندلی هواپیماهایی که از این فرودگاه به مقصد دوبی را حرکت می کنند مبنای میزان مسافرین بدانیم می توان گفت روزانه بین 2هزار تا 2هزار و 400 صندلی به سمت این شهر بزرگترین فرودگاه بین المللی کشور را ترک می کنند. اما اگر مبنای تعداد مسافران را متوسط میزان مسافرین کل فرودگاه امام در هر پرواز قراردهیم که طی سال 88معادل 150 نفر بوده است می توان گفت روزانه بین 750 نا 1500 مسافر تنها از فرودگاه امام به مقصد دوبی حرکت می کنند که این رقم به صورت متوسط نشان از سفر حداقل 270 هزار مسافرایرانی است که از یکی از هشت فرودگاه بین المللی کشور پا به خاک دوبی می گذارند. این تعداد مسافر با در نظر گرفتن همین آمار حدودی به دیگر فرودگاههای کشور قابل تامیم است و می توان برآورد کرد تعداد ایرانیانی که از مسیر هوایی عازم دوبی می شوند در پایین ترین برآورد به 970 هزار مسافر می رسد حال اگر فرض کنیم این افراد سالانه تنها یک بار اقدام به اخذ ارزان ترین ویزا از سفارت امارات می کنند می توان گفت سفارت امارات در تهران سالانه از محل صدور ویزا برای مسافران ایرانی که به قصد تفریح و تجارت به این شیخ نشین می روند بیش از 72 میلیارد تومان کسب درآمد می کند. البته این تعداد مسافر تنها مربوط به شهر دوبی است در حالی که بر اساس برخی از براوردهای سالانه بیش از یک میلیون و ۲۰۰هزار ایرانی به شهرهای مختلف امارات متحده عربی از جمله دوبی سفر می‌کنندکه با احتساب این رقم البته درآمد سفارت امارات متحده عربی در تهران به رقم 90 میلیارد تومان یا بیش از 90 میلیون دلار در سال می رسد. باید توجه داشت که هر مسافر می تواند در حدود 3هزار دلار برای خود و به ازای هر همراه 500 دلار از کشور خارج کند، با توجه به آنکه میزان سفرهای خانوادگی به دوبی هم کم نیست اگر فرض کنیم 25 درصد از مسافرین عازم دوبی همراه محسوب شوند بنابراین می توان گفت در طول سال معادل 3/2 میلیارد دلار توسط مسافران ایرانی وارد خاک امارات می شود اگر میزان واردات از امارت در سال 88 را که معادل 16 میلیارد دلار اعلام شده است را در نظر بگیریم می توانیم بگوییم میزان ارز مجاز خارج شده توسط مسافران ایرانی در سال 88 معادل 14 درصد کل واردات ایران از امارات متحده عربی بوده است که به خوبی نشان دهنده سهم بالای مسافران ایرانی در ایجاد درامد برای این شیخ نشین حاشیه خلیج فارس است. نکته جالب تر آنکه میزان مسافران ایرانی که در سال 88 از مسیرهای زمینی ، هوایی و دریایی ایران را به قصد خارج از کشور ترک کرده اند بیش از 10 میلیون نفر بوده اند و اگر میزان مسافران سالانه امارات را با این رقم مقایسه کنیم می توان گفت در این سال حدود 12 درصد از مسافران ایرانی عازم امارات شده اند.


خانواده محمد مصطفایی هم چنان در سلول انفرادی هستند

خبرگزاری هرانا - فرشته و فرهاد حلیمی، همسر و برادر همسر محمد مصطفایی پس از گذشت 6 روز همچنان در سلول انفرادی زندان اوین نگهداری می شوند.

محمد مصطفایی، وکیل پایه یک دادگستری و فعال حقوق بشر، پس از دریافت احضاریه در 29 تیرماه سال جاری جهت "اخذ پاره ای از توضیحات"، روز دوم مرداد ماه به به دادسرای شهید مقدس واقع در زندان اوین مراجعه می کند. بر اساس اطلاعات مندرج در وبسایت وی، "بازپرس شعبه دوم، درباره نحوه کمک و نجات موکلين که در سن کمتر از 18 سال مرتکب جرم شده بودند سئوالاتي را مطرح نمود".

به گزارش کمپین استقلال کانون وکلا، مصطفایی پس از پایان تحقیقات از سوی بازپرس شعبه دوم دادسرای اوین، بدون صدور قرار از زندان خارج می شود اما بعد از ظهر همان روز برگه جلب وی صادر می شود ولی ماموران به دلیل عدم حضور این وکیل دادگستری در دفتر خویش، نمی توانند وی را جلب کنند و شب هنگام، زمانی که همسر و برادر همسر ایشان در حال سوار شدن بر خودروی شخصی خود بودند توسط مامورین امنیتی بازداشت می شوند.

پس از گذشت مدت 6 روز از بازداشت غیرقانونی خانواده مصطفایی، هیچ خبری از وی در دست نیست. بازداشت همسر و برادر همسر این وکیل دادگستری که بر اساس اخبار واصله، به علت بازداشت غیرقانونی از حضور در کنکور امسال باز مانده است بر خلاف اصل شخصی بودن جرم و مجازات بوده و مصداق بارز فشار بر وکلای فعال در زمینه حقوق بشر می باشد.

***

عفو بينالملل: وکيل مدافع پرونده سنگسار از بيم تلافى پنهان شده

به گزارش واشنگتن پست سازمان عفو بينالملل مىگويد وکيل مدافع در پرونده سنگسار در ايران ناپديد شده است.

عفو بينالملل رژيم ايران را به اذيت و ارعاب وکيل مدافع زنى متهم ساخته است که به مرگ از طريق سنگسار محکوم شده بود و در بيانيه روز چهارشنبه خود مىگويد وى پنهان شده است و دو نفر از بستگانش را بازداشت کردهاند.

وبلاگى که محمد مصطفايى، وکيل مدافع ايرانى، آن را اداره مىکرد، موجى ازخشم و اعتراض بينالمللى را عليه مجازات سنگسار در ایران برانگيخت.

.
 

افشای نقش خامنه ای در جنايتهای برون مرزی رژیم

یک وبلاگ نویس در تهران

دستخط استعفاي ميرحسين موسوي که تازگي درسايت روزنامه انقلاب اسلامي انتشار يافته است دقيقا نقش اصلي خامنه اي را در اتفاقات برون مرزي از جمله اتفاقات عراق و افغانستان و لبنان روشن ميکند ((مسلوب الختیار شدن دولت در سیاست خارجی. امروز امور افغانستان و عراق و لبنان در دست جنابعالی است.)) منظور از جنابعالي شخص رييس جمهور است که در آن زمان علي خامنه اي آنرا به عهده داشت سپس ميرحسين موسوي در بند دوم اينگونه پرده از با خبر بودن شخص خامنه اي و حتي ميتوان اينطور حدس زد که چه بسا فرماندهي اين اتفاقات همچون هواپيما ربايي ها و يا حملات مسلحانه در لبنان و يا حمل بمب به مراسم حج در عربستان را به عهده داشته است ((عملیات برون مرزی که بدون اطلاع و دستور دولت صورت میگیرد. شما بهتر میدانید که تاکنون فاجعه آفرینی و اثر نامطلوب آنها برای کشور چقدر بوده است. بعد از آنکه هواپیمایی ربوده میشود، از آن باخبر میشویم. وقتی مسلسلی در یکی از خیابانهای لبنان گشوده میشود و صدای آن در همه جا میپیچد، متوجه قضیه میشویم. پس از کشف مواد منفجره از حجاج ما در جده، اینجانب از این امر آگاه میشوم. متاسفانه و علیرغم همه ضرر و زیانی که این حرکت متوجه کشور کرده است، هنوز نظیر این عملیات میتواند هر لحظه و هر ساعت بنام دولت صورت گیرد.))

 

قطع دست راهنمای ایرانی یک خبرگزاری خارجی با قمه

رادیو فردا: آزاده معاونی از گزارشگران مجله تايم و نويسنده چند کتاب در مورد وقايع اخير ايران از جمله «ماه عسل در تهران» در تحليلی در مجله «فارين پاليسی » کوشيده است زوايای کمتر آشنای حوادث سياسی و اوضاع اجتماعی ايران را برای خوانندگان غربی بازگو کند.

به گفته وی برای درک درست حوادث و رويدادهای مهم ايران ضروری است که به اتفاقات کوچک توجه کرد و از اخباری که ظاهرا غيرمهم به نظر می رسند باخبر بود.

نويسنده تحليل «فارين پاليسی» در آغاز اين گفتار يادآوری می کند که در ماه ژوئيه ۲۰۰۹ در جريان ناآرامی های سياسی تهران، نيروهای شبه نظامی و بسيج با قمه دست يک راهنمای ايرانی که برای يک خبرگزاری خارجی کار می کرد را قطع کردند. اين موسسه رسانه ای خارجی برای اينکه جواز فعاليت و دفتر کار خود را در تهران از دست ندهد در مورد اين حادثه سکوت کرد.

اين يک حادثه دردناک منحصر به فرد نبود. در جريان حوادث پس از انتخابات مورد اختلاف رياست جمهوری و تظاهرات و حرکاتی که به جنبش سبز معروف شد موانع بسيار بزرگی برای فعاليت رونامه نگاران و خبرنگاران ايجاد شد به طوری که اکنون کسب اخبار دقيق و درست از ايران کار تقريبا ناممکنی است.

آزاده معاونی در ادامه مطلب خود نتيجه می گيرد که به خاطر اين شرايط اکنون همه گزارشگران و تحليلگران امور ايران در خارج از اين کشور ممکن است درک درستی از حوادث ايران نداشته باشند.

اگر در آغاز ناآرامی های سياسی سال گذشته اکثر رسانه ها و مطبوعات غربی با حدی از اغراق و بزرگنمايی جنبش سبز را « انقلابی برای تغيير حکومت» توصيف می کردند اکنون آنچه که اکثر رسانه های غربی در مورد ايران می گويند و می نويسند تقريبا مشابه آن چيزی است که حکومت ايران می خواهد يعنی شکست و فروکش نارضايتی اقشار مرفه و غرب زده ساکن شمال شهر تهران.

متاسفانه گزارشگران و تحليلگرانی که به عمق سرکوب حاکم بر ايران توجه نکرده و ادامه نارضايتی اقشار گوناگون را به هر دليلی که هست ناديده می گيرند شرايطی فراهم کرده اند که تحليلگران آمريکايی حوادث و اخبار ناآرامی های سال گذشته را صرفا گزارشگری يک جانبه و جهت دار فرض کرده و بنابراين آنچه را که واقعا در ايران می گذر ناديده بگيرند.

در عين حال محافل و دستگاههای امنيتی در آمريکا و غرب ترجيح می دهند که فقط بر مسئله اتمی ايران تمرکز کرده و به اين خاطر غرب با جهت گيری يک بعدی در مقابل ايران از پيشبرد يک سياست فعال در مواجهه با حکومت اسلامی ايران و نيروهای اپوزيسيون ناتوان است چون تصوير صادقانه و درستی از وضعيت سياسی و اجتماعی ايران در دست ندارد.

آزاده معاونی در ادامه مطلب خود در مجله «فارين پاليسی» يادآوری می کند که در دوران خبرنگاری خود در ايران در سالهای ميانی دهه ۲۰۰۰ به خوبی شاهد رفتار ماموران حکومتی با خبرنگاران بود. در مقاطعی که حکومت احساس آرامش می کرد به شکلی محترمانه و پوشيده به وی يادآوری می شد که اگر در کار خبرنگاری خود از خطوط قرمز عبور کند اجازه کار وی در ايران لغو خواهد شد. اما در لحظات و مقاطعی که حکومت احساس هراس می کرد احترام و ادب ايرانی را به کنار می گذاشت و ماموران حکومتی به اشکال مختلف می کوشيدند کار وی را محدود کرده ، منابع خبری وی را شناسايی کرده و حتی وی را تهديد می کردند که به اتهام « اقدام عليه امنيت ملی» وی را به زندان خواهند انداخت. اين فضای رفتار حکومت با خبرنگاران قبل از ناآرامی های سياسی سال ۲۰۰۹ بود که جمهوری اسلامی را با بزرگترين چالش خود در سی سال گذشته روبرو ساخت.

نويسنده تاکيد می کند که اکنون شرايط بسيار دشوار تر از گذشته است. خبرنگاران خارجی مدام بايد مراقب اين مسئله باشند که اخبار و گزارشات آنها ممکن است به بازداشت و يا حتی اقدامات شديدتر حکومت منجر شود.

کنترل و مسدود شدن سايت های اينترنت به اين معنا است که خبرنگاران به جای جمع آوری خبر بايد روزها و ساعت ها را صرف شکستن فيلترها و برقرار تماس با جهان خارج کنند. خطوط تلفن هميشه تحت کنترل بوده ولی اکنون شدت کنترل و سرکوب در حدی است که هيچ خبرنگاری نمی تواند از طريق تلفن با منابع خبری خود تماس بگيرد. شرايط به حدی دشوار است که حتی برخی از خبرنگاران خارجی که اجازه کار در تهران را دارند تصميم گرفته اند در شهرهای خارجی نزديک به ايران مثل دوبی و يا بيروت مستقر شوند.

با توجه به خودسانسوری حاکم برکار خبرنگاران در ايران نه تنها به دست آوردن اخبار و تحليل های دقيق از وضعيت نيروهای مخالف، نارضايتی و اختلافات در ميان جناحهای حکومتی و روحانيون و سياست های مشخص حکومت برای مقابله با تحريم ها و امثال آن ناممکن شده است بلکه حتی به دست آوردن يک تصوير درست و کامل از فضای افکار عمومی و ذهنيت و مسائل مردم کار دشواری است. بسياری از خبرنگاران خارجی يا به مسائل واقعی مردم دسترسی ندارند و يا در اکثر موارد حتی اگر از آن باخبر شوند در هراس از لغو اجازه کار خود به اين موضوعات نمی پردازند.

آزاده معاونی تاکيد می کند که گزارشگری از داخل ايران تنها راه پوشش اخبار مهم نيست کما اينکه بسياری از حوادث پنهان و ناگفته مربوط به خشونت های حکومتی در سال گذشته توسط روزنامه نگارانی که در خارج مستقر هستند کشف و علنی شد و از جمله حوادث بازداشتگاه کهريزک. اما روزنامه نگاری و پوشش اخبار ايران در برونمرز کاستی ها و گاه خطرات ويژه خود را دارد.

به عنوان مثال در بحبوحه حوادث سال گذشته برخی تحليلگران سراسيمه و با ارزيابی های اغراق آميز مبارزات مردم ايران را « انقلاب توتيری» توصيف کردند اما آنهاييکه بيشتر به تفسير حکومتی از حوادث تمايل داشتند بسياری از ظرفيت ها و مختصات اپوزيسيون را ناديده گرفتند. حتی برخی تا آنچا دچار اشتباه ارزيابی شدند که حوادث سال گذشته را سرآغاز يک جنگ داخلی توصيف کردند.

نويسنده سپس اين سئوال را مطرح می کند که چه چيزی را می توان باور کرد؟ احتمالا دقيق ترين پوشش خبری حوادث ايران هنوز هم اخبار رسانه های مستقل فارسی زبان است که با وجود برخی گرايشات سياسی و ايدئولوژيک هنوز هم از رسانه های غربی غيرجانبدارانه تر و در پوشش اخبار و تحليل های خود واقع گراتر هستند. برخی از آنها مثل بی بی سی ، راديو فردا و صدای آمريکا و يا وب سايت روز در خارج از ايران مستقر اند. و آنهاييکه در داخل ايران فعال هستند و به جناح های مخالف نزديک به حکومت و يا اقليت مجلس وابسته اند سعی می کنند با رعايت بسياری ملاحظات و وسواس ها اخباری متفاوت از تبليغات حکومتی را منعکس کنند.

البته بايد اشاره کرد که در اکثر رسانه های ايرانی خارج از کشور بخش زيادی از مصاحبه ها و تحليل ها از زبان روزنامه نگاران و صاحب نظرانی مطرح می شود که مخالف يا منتقد حکومت هستند و بنابراين شايد در حد کافی به کاستی ها و ضعف های جنبش مخالف دولت پرداخته نمی شود. ولی با اين حال شايد همين رسانه ها هستند که با انعکاس اخبار مهمی مثل فعالت «مادران سوگوار» که خانواده قربانيان و زندانيان حوادث سال گذشته هستند و يا انعکاس انتقاد های شديد چهره هايی مثل محمد رضا شجريان از سياست های حکومت عدم مشروعيت حکومت ايران از نگاه مردم آن کشور را منعکس می کنند.

آزاده معاونی در بخش پايانی تحليل خود در مجله « فارين پاليسی» می نويسد که اين نکته قابل درک است که مخاطبان غربی علاقه چندانی به جزييات تحولات در ايران نشان ندهند . اما بی خبری و يا بی توجهی به اين حوادث و اخبار تصوير مخابره شده از ايران را مخدوش می کند و بنابراين به خوبی نشان نمی دهد که تا چه حد روح اپوزيسيون و مخالفت با حکومت هنوز هم در ايران حاکم است.

حکومت ايران به خوبی از ابعاد نارضايتی و احتمال تبديل شدن اين خشم به تظاهرات و جنگ و گريز در خيابانها اطلاع دارد. يک سال پس از حوادث بی سابقه تهران که طی آن مردم حتی به پايگاههای خوفناک بسيج حمله کردند عدم درک درست و يا بی توجهی خبرنگاران غربی به فضای واقعی ايران واقعا جای تاسف دارد به خصوص در حالتی که حتی خود حکومت به وضوح از توان دشمنان خود باخبر است.


احتمال برخورد نفتکش ژاپنی با یک مین دریایی در تنگه هرمز

رادیو آلمان: یک روز پس از حادثه‌ی نفت‌کش ژاپنی در نزدیکی تنگه هرمز به نظر می‌رسد که یک زیردریایی با این نفت‌کش تصادم کرده باشد. این نفت‌کش که بدنه‌ی آن دچار آسیب شده، در روز پنج‌شنبه ۲۹ ژوئیه در یکی از بنادر امارت متحده مورد بازرسی قرار گرفته است.

موسی مراد، سرپرست بندر امارت متحده، گفت: «حادثه میان آب‌های عمان و ایران رخ داده و دلایل واقعی آن هنوز روشن نیست.»

به گفته وی، برخورد یک زیردریایی و یا یک مین‌دریایی با این نفت‌کش منتفی نیست.

پیش از این گفته شده بود که این نفت‌کش مورد حمله دزدان دریایی یا تروریست‌ها واقع شده است.

تنها مطالب و مقالاتي که با نام جبهه ملي ايران - ارو‌پا درج ميشود نظرات گردانندگان سايت ميباشد .