ایران
فردا:
آلمان دو
مامور امنیتی
سفارت خود در
تهران را از ایران
خارج کرد
به
دنبال ادعاى
مقامهاى
امنیتى ایران
در باره
بازداشت دو
دیپلمات آلمانى در
جریان
تظاهرات روز
عاشورا، دولت
آلمان دو تن
از ماموران
پلیس مستقر در
سفارت این
کشور در تهران
را از ایران
خارج کرده
است. بیشتر بخوانید:
اتهام جاسوسی
به مشاور
موسوی و دستگیری
دو آلمانی در
عاشورا هفتهنامه
آلمانى
اشپیگل در
سایت
اینترنتى خود
در این باره
نوشته است، اقدام
دولت آلمان در
خارج کردن دو
تن از ماموران
امنیتى سفارت
این کشور در تهران
چهارشنبه
گذشته و به دلایل
امنیتى صورت
گرفته است.
پیشتر وزارت اطلاعات
جمهورى
اسلامى ایران
اعلام کرده بود،
در میان
بازداشتشدگان تظاهرات
روز عاشورا در
تهران دو
دیپلمات آلمانى
نیز به چشم مىخورند.
یکى از
معاونان
وزارت
اطلاعات با
بیان این که
«دیپلماتهاى
آلمانى در
اغتشاشات روز عاشورا
دخالت داشتهاند»،
گفته بود: «در
این اغتشاشات
دو دیپلمات آلمانى به
نامهاى
مستعار یوگى و
اینگو دستگیر
شدهاند».به
دنبال انتشار این خبر که
بازتاب
گستردهاى در
سطح جهان
داشت، وزارت
خارجه آلمان
اعلام کرد،
هیچ یک از
دیپلماتهاى
آلمانى در
تهران
بازداشت نشدهاند.هر
چند به نوشته
اشپیگل ادعاى
بازداشت
دیپلماتهاى
ایرانى و
رابطه آنها با
جنبش سبز در ایران به
دور از واقعیت
است، اما در
این میان
ماجراى دیگرى
مطرح است که براى دولت
آلمان و وزارت
امور خارجه
این کشور «شرمآور»
است.اشپیگل در
این باره
نوشته است: «
چرا که در این
ماجرا به جاى
یک رسوایى
دیپلماتیک با رابطه
عاشقانه یکى
از ماموران
پلیس آلمان با
یک دختر
ایرانى روبرو
هستیم که از
سوى سرویس
جاسوسى ایران
کشف شده بود».
بر اساس این
گزارش یکى از ماموران
پلییس فدرال
آلمان مستقر
در سفارت این
کشور در تهران
به نام «یورگ ب» به دلیل
داشتن رابطه
با یک دختر
ایرانى توجه
سرویس جاسوسى
ایران را به خود جلب
کرده
بود.همچنین
ماموران پلیس
ایران در
اوایل ماه
نوامبر سال گذشته
میلادى اوراق
شناسایى وى و
یکى دیگر از ماموران
امنیتى سفارت
آلمان را کنترل
کرده بودند.در
این میان
رسانههاى
حامى دولت ایران
در گزارشهاى خود در این
باره با
استناد به
ادعاهاى
وزارت اطلاعات،
با معرفى این
دختر ایرانى به
عنوان جاسوس
بیگانه، وى را
به تلاش براى
سازماندهى
جوانان معترض با هدایت
دیپلماتهاى
آلمانى متهم
کردهاند.در
حالى که مقامهاى
مسئول در آلمان بر
این باور
هستند که
سرویس جاسوسى
جمهورى
اسلامى با
خواندن «ایمیلهاى
عاشقانه» پلیس
آلمانى براى
این زن ایرانى
به اطلاعات
خصوصى وى نیز دست
یافته بود.به
نوشته اشپیگل
این مورد نشان
مىدهد، که
سفارت آلمان در تهران
تا چه حد تحت
کنترل دستگاه
جاسوسى جمهورى
اسلامى قرار
دارد و کارکنان
سفارت آلمان
تا چه حد با
سهلانگارى
با این مساله
برخورد مىکنند.این
مساله از این
جهت براى
وزارت امور خارجه
آلمان «شرمآور»
است که در
گذشته نیز
موارد مشابهى
وجود داشته
است و یکى از
ماموران پلیس
آلمان به نام
«اینگو و» با یک
دختر ایرانى
رابطه برقرار
کرده بود که
وى نیز در سال ۲۰۰۸ از
ایران خارج
شده است.
اشپیگل افزوده
است، علت بهرهبردارى مقامهاى
جمهورى
اسلامى از
چنین مسایلى و
ارتباط دادن
آن با اعتراضها
به نتایج
انتخابات
ریاست جمهورى
در ایران، حمایت
دولت آلمان از
تشدید تحریمها و
فشارهاى
جهانى بر
تهران است.وزارت
امور خارجه
آلمان که از اظهار نظر
در باره گزارش
هفتهنامه
اشپیگل در این
زمینه
خوددارى کرده
است، به کارکنان
سفارت این
کشور در تهران
هشدار داده
است که در
وضعیت متشنج کنونى
ایران حتى
روابط خصوصى
آنها هم مىتواند،
ابعاد سیاسى
به دنبال داشته باشد.
شماری از
روزنامهنگاران
ایرانی در
نامهای
سرگشاده به
مسئولان
جمهوری اسلامی،
خواستار
آزادی
همکاران
زندانی خود و
نيز بازگشايی
دفتر انجمن
صنفی روزنامه
نگاران ايران
شدند.
دو
سايت «جرس»
«ندای سبز
آزادی»، نزديک
به معترضان،
روز شنبه
گزارش دادند که
شماری از
روزنامهنگاران
ایرانی در
نامهای
سرگشاده به
مسئولان نظام و
کسانی که آنها
را «مسئولان
دور انديش، عقلای
قوم و دلسوزان
نظام» ناميدند،
خواستار
آزادی
همکاران
زندانی خود و
نيز بازگشايی
دفتر انجمن صنفی
روزنامه
نگاران ايران
شدند.نامه
سرگشاده
شماری از
روزنامه
نگاران در شرايطی نوشته
شده است که پس
از انتخابات
رياست
جمهوری، حدود
۴۰ تن از روزنامه
نگاران توسط
مقامهای
جمهوری
اسلامی ايران
بازداشت شدهاند.از جمله
روزنامهنگاران
بازداشت شده
میتوان به
بهمن احمدی
امويی، ساسان آقايی،
مسعود
باستانی،
عمادالدين
باقی، عليرضا
بهشتی،
عبدالرضا تاجيک، بهرنگ
تنکابنی،
مهدی حسينزاده،
محمدصادق
جوادی حصار،
علی حکمت،
مهسا حکمت، محمد
داوری، احمد
زيدآبادی،
عيسی سحرخيز،
ماشاءالله
شمسالواعظين، کيوان
صميمی، ليلی
فرهادپور،
مرتضی کاظميان،
پريسا
کاکايی،
روزبه کريمی، نادر
کريمی جونی،
کوهيار
گودرزی، سعيد
ليلاز، جواد
ماهزاده،
مهدی محموديان،
بدرالسادات
مفيدی، کيوان
مهرگان، شيوا
نظرآهاری،
حسين نورانی نژاد و
محمد نوریزاد
اشاره کرد.در
همين حال،
گزارشها
حاکی از احضار شماری از
روزنامهنگاران،
مانند
ابوالفضل
عابدينی، و يا
بازجويی از
تعداد ديگری از
آنان در وزارت
اطلاعات در
ماه های اخير
است.روزنامهنگاران امضاکننده
اين نامه با
اشاره به بحثهای
مطرح شده در
تريبونهای
رسمی که 'حاکميت
انتقاد و
اعتراض
قانونی را به
رسميت میشناسد'
نوشتهاند:
«اگر بنا
باشد انتقاد و
اعتراض
قانونی به
رسميت شناخته
شود... يکی از
بهترين و قانونمندترين
شکل آن،
مطبوعات
هستند که میتوانند
با طرح
مطالبات
قانونی و انتقادات به
حق جامعه،
فضای عمومی را
به سمت اعتدال،
آرامش، اميد و
اعتماد سوق
دهند.»امضاکنندگان
نامه، نتيجه
بسته شدن اين
مجاری قانونی
و اعمال محدويتهای
گزاف برای
روزنامهنگاران
را فاصله
گرفتن جامعه
از مسير طبيعی و قانونی
خود دانستهاند.در
اين نامه
سرگشاده
همچنين از
مسئولانی که ميانهروی
و اعتدال را
چاره گشای
بحران فعلی میدانند،
پرسيده شده
است: «در
شرايطی که
دفتر انجمن
صنفی روزنامهنگاران
ايران پلمب
شده است، و
نيز تعدادی
از اعضای هيئت
مديره و روزنامهنگاران
عضو انجمن در
بازداشت به سر میبرند،
جامعه
مطبوعاتی
چگونه میتواند
طرح مباحثی
چون لزوم
اعتدال و قانونگرايی
را جدی
بگيرد؟»امضاکنندگان
نامه سپس از
مقامات قضايی خواستهاند
که دفتر انجمن
صنفی روزنامهنگاران
ايران را فک
پلمپ و اعضای زندانی
هيئت مديره آن
و ديگر
روزنامهنگاران
بازداشت شده
را آزاد
کنند.در ماههای
اخير، سازمانهای
مدافع
روزنامهنگاران
و آزادی
مطبوعات
همراه با سازمانهای
حقوق بشری
بارها
خواستار
پايان برخورد
با روزنامهنگاران ايرانی و
آزادی آن دسته
از روزنامهنگاران
بازداشتی شدهاند.
سخنگوی
وزارت خارجه
ایران، در
واکنش به
تصویب قانون
تحریم صادرات
بنزین به ایران در
سنای آمریکا،
این مصوبه را
«ادامه سیاستهای
اشتباه دولتهای قبلی»
ارزیابی کرد و
آن را بیاثر
دانست
سخنگوی
وزارت خارجه
ایران، در
واکنش به تصویب
قانون تحریم
صادرات بنزین به
ایران در سنای
آمریکا، این
مصوبه را
«ادامه سیاستهای
اشتباه دولتهای
قبلی» ارزیابی
کرد و آن را بیاثر
دانست. بیشتر
بخوانید:
تصویب تحریم
صادرات بنزین
به ایران در
سنای آمریکا مخالفت گروههای
بازرگانی
آمریکا با وضع
تحریمهای
جدید علیه ایران رامین
مهمانپرست
که به همراه
منوچهر متکی،
وزیر خارجه، برای
شرکت در کنفرانس
داوس در سوئیس
به سر میبرد
درباره تصویب
قانون بنزین
در سنای آمریکا گفت:
«بارها اعلام
کردهایم که
تحریمهایی
که آمریکا در
طول ۳۱ سال و پس از
پیروزی
انقلاب
اسلامی، علیه
مردم کشور ما
وضع کرده،
نتیجهای جز عزم و
اراده جدیتر
ملت ما برای
تأکید بر
استقلال و
خودکفایی در
رسیدن به قلههای
پرافتخار
فناوریهای
پیشرفته به
دنبال نداشته
است.»سنای
آمریکا سرانجام
پنجشنبه شب به
دلیل پافشاری
تهران بر موضع
هستهای خود
به تحریم صادرات
بنزین به
ایران رأی
داد.در صورت
اجرای قانون
مورد نظر سنا، تحریمهای
کنونی ایالات
متحده به خط
لولههای نفت
و گاز و نفتکشها
نیز گسترش
پیدا میکند و
افزون بر این
صادرات برخی
از محصولات پالایشی
نفتی نیز مشمول
این تحریمها
میشود. اکنون
سخنگوی وزارت
امور خارجه
ایران میگوید:
«چنانچه دولت
آمریکا هر
گونه مصوبات
مجلس آن کشور
را در خصوص افزایش فشار
به مردم ایران
به مرحله اجرا
گذارد، مردم
ایران حاضر به
دست کشیدن از
حقوق اساسی
خود نبوده و
این روشها را
در
اعتمادسازی
بین دو کشور موثر نمیدانند
و آن را
تأکیدی بر
ادامه سیاستهای
اشتباه دولتهای
قبلی در آمریکا
تلقی میکنند.»هادی
نژاد
حسینیان، با
منفی ارزیابی
کردن کارنامه صنعت نفت
در پنج سال
گذشته و با
اشاره با کمبود
سرمایهگذاری
خارجی و نحوه مدیریت در
این حوزه
ابراز نگرانی
کرده است که ایران
حتی در چند
سال آینده از جرگه
کشورهای
صادرکننده
نفت خارج شود.پیشتر
مجلس
نمایندگان
آمریکا قانون
مشابهی را در
مورد تحریم
صادرات بنزین به
تصویب رسانده
بود؛ پس مذاکره از
مجلس
نمایندگان و
سنا قانون
نهایی کنگره
برای باراک
اوباما، رئیس جمهوری
آمریکا،
فرستاده میشود
و با امضای وی
به مرحله اجرا میرسد.ایران
با آن که از بزرگترین
تولیدکنندگان
نفت دنیاست به
لحاظ تأمین بنزین
بهشدت به
واردات این
محصول وابسته
است و نزدیک به
۴۰ درصد نیاز خود را
از خارج تأمین
میکند.ایران
بیشتر بنزین
خود را از
شرکتهایی چون شرکت
سوئیسی
ویتول، شرکت
سوئیسی- هلندی
ترافیگورا،
شرکت توتال فرانسه،
شرکت سوئیسی
گلنکور و شرکت
بریتیش
پترولیوم تأمین
میکند. با
این حال
روزنامه والاستریت
جورنال به
تازگی به نقل
از منابع خود
نوشت شرکت سوئیسى
«گلینکور»
سوئیس از دو
تا سه ماه پیش
صادرات بنزین
به ایران را متوقف
کرده است.
اظهارنظرهای
متفاوت
درباره اثر
تحریم بنزینمسعود میرکاظمی،
وزیر نفت دولت
محمود احمدینژاد،
پیش از این
گفته بود
ایران برای مقابله
با تحریم
احتمالی
بنزین از سوی
آمریکا
تدابیری
اندیشیده که یکی
از آنها خرید
بنزین از
ونزوئلا است.
در همین حال
محمود احمدینژاد
نیز در
مرداد ماه
امسال گفت اگر
ایران با تحریم
بنزین روبهرو
شود، میتواند ظرف یک
هفته همه
بنزین خود را
در داخل کشور
تولید کند.در
واکنش به
مصوبه سنای
آمریکا، حجتالله
غنیمی فرد،
معاون امور
سرمایهگذاری
شرکت ملی نفت ایران، پس
از مصوبه سنای
آمریکا با
بیان این که
این تحریمها
نمیتواند مانع صدور
بنزین به
ایران بشود
گفته است «اگر
به هر دلیلی
یک پالایشگاه
یا فروشنده
که با آمریکا
رابطه تجاری
دارد از فروش
بنزین به
ایران
خودداری کند ما
به پالایشگاههای
دیگر رجوع می
کنیم و نیاز
خود را تأمین میکنیم».
با این حال
هادی نژاد
حسینیان،
معاون سابق
وزارت نفت، در مصاحبه با
روزنامه
اعتماد، نظر
دیگری دارد؛
این مقام سابق
وزرات نفت
وضعیت صنعت نفت
کشور را نگرانکننده
ارزیابی کرده
و با اشاره
مناقشه هستهای ایران با
غرب و نیز وضع
تحریمها گفت:
«وزارت نفت
بدون توجه
دقیق به صلاحیت و
توانمندی
شرکتهای
خارجی و برای
نشان دادن شکست
سیاست تحریم،
از هر
شرکتی که حاضر
به امضای
تفاهمنامه
باشد، استقبال
میکند ... دولت
این طور
وانمود میکند
که پروژهها
مشکلی ندارند
.... قوت قلب
ساختگی دادن
به مردم،
وقتی پروژهها
خوابیدهاند
تا کی می
تواند تداوم
داشته
باشد؟»هادی نژاد
حسینیان، با
منفی ارزیابی
کردن کارنامه
صنعت نفت در
پنج سال گذشته
و با
اشاره با
کمبود سرمایهگذاری
خارجی و نحوه
مدیریت در این
حوزه ابراز نگرانی
کرده است که
ایران حتی در
چند سال آینده
از جرگه
کشورهای
صادرکننده نفت خارج
شود. هادی
نژاد حسینیان
در این باره گفت:
«سه سال پیش
مطالعاتی در این
زمینه انجام
شد که نشان
داد اگر روال
تولید و مصرف
نفت و فرآوردههای
نفتی به همان
منوال تداوم
یابد حداکثر
تا ده سال بعد
از آن زمان ما
نفت خام برای
صادرات خواهیم
داشت و بعد از
آن باید کل
نفت تولیدی به
مصرف داخل
برسد».
مشاور امنیت
ملی رئیس
جمهور آمریکا
بر این باور:جمهوری
اسلامی ممکن است
در واکنش به
افزایش
فشارهای بینالمللی
به این کشور
در ارتباط با برنامه
هستهای خود،
دست به
اقداماتی
علیه اسرائیل
بزند
: آمريکا: چين
برای حمایت از
تحریم ايران
تحت فشار قرار
می گیرد تصویب
تحریم صادرات
بنزین به
ایران در سنای
آمریکا
روزنامه
آمریکایی
واشنگتنپست
روز جمعه
در سایت
اینترنتی در
این باره
نوشته است،
ژنرال جیمز
جونز، مشاور امنیت ملی
رئیس جمهور
آمریکا میگوید،
ایران ممکن
است در واکنش
به افزایش فشارهای
بینالمللی
به این کشور
با کمک گروههای
مانند حماس یا
حزبالله دست به
اقداماتی
علیه اسرائیل
بزند.ژنرال جونز
در این باره
گفته است، تجربه
تاریخی نشان
میدهد، رژیمهایی
که تحت فشار
قرار میگیرند،
ممکن است، از
طریق ایادی
خود دست به
واکنشهایی
بزنند.به گفته
این ژنرال بازنشسته
نیروی دریایی
آمریکا، در
رابطه با ایران
این واکنشها
میتواند به صورت
حمله احتمالی
به اسرائیل از
طریق نیروهای
حماس در غزه و
نیروهای حزبالله در
لبنان
باشد.مشاور
امنیت ملی
رئیس جمهور
آمریکا
همچنین از احتمال
تشدید تحریمهای
بینالمللی
علیه ایران به
عنوان یکی از
عواملی یاد کرده
است که رهبران
جمهوری
اسلامی از آن
بوی افزایش
فشارها را
استشمام خواهند
کرد.به گفته
وی عامل دیگری
که موجب افزایش
فشار بر رژیم
جمهوری اسلامی میشود،
فشار ناشی از
اعتراضهای
خیابانی به
نتایج
انتخابات
ریاست جمهوری در
ایران است. در
حالی که مشاور
امنیت ملی
رئیس جمهور
آمریکا افزایش
فشارها به
رهبران ایران
را به منزله
خطری برای
اسرائیل تلقی
کرده است، مقامهای
آمریکایی، از
جمله هیلاری
کلینتون، وزیر
امور خارجه
این کشور از
دور تازه تلاشهای
خود برای
تشدید تحریمها
علیه ایران
خبر دادهاند.خانم
کلینتون روز
پنجشنبه و پس
از رایزنیهای
خود با متحدان اروپایی
واشنگتن در
مورد تشدید
تحریمها
علیه ایران
گفته بود،
رویکرد هستهای
ایران راهی به
جز اعمال
فشارهای
بیشتر بر این
کشور برای
قدرتهای جهانی باقی
نگذاشته
است.تلاش قدرتهای
بزرگ برای
افزایش
فشارها بر
ایران پس از آن
وارد مرحله
تازهای شد،
که جمهوری
اسلامی از
پذیرش
پیشنهادی در خصوص
مبادله
اورانیوم غنیشده
خود با سوخت
هستهای
رآکتور
تحقیقاتی
تهران خودداری
کرد. آژانس
بینالمللی
انرژی اتمی
سال گذشته
میلادی به
ایران پیشنهاد
کرده بود تا
بخش عمدهای
از اورانیوم
غنی خود را
برای غنیسازی بیشتر و
تبدیل آن به
سوخت مورد
نیاز راکتور
تحقیقاتی
تهران به
روسیه و فرانسه
ارسال کند.عدم
پذیرش این
پیشنهاد از سوی
ایران حتی
ناخرسندی
روسیه را نیز در پی
داشته است، که
پیشتر با
تشدید تحریمهای
ایران مخالفت
کرده بود.سرگئی
لاوروف، وزیر
امور خارجه
روسیه، به
تازگی با بیان
این که از واکنش ایران
نسبت به
پیشنهاد
مبادله
اورانیوم غنیشده
با سوخت هستهای مورد نیاز
رآکتور
تحقیقاتی
تهران «دلسرد»
شده، گفته
بود: «نمیتوان
تا ابد
منتظر ایران
ماند».روسیه
که روابط
نزدیکی با
جمهوری
اسلامی ایران دارد،
اخیراً
احتمال تشدید
تحریمها را
از سوی شورای
امنیت سازمان
ملل متحد
منتفی
ندانسته
است.شورای
امنیت سازمان ملل
متحد تاکنون
با صدور سه قطعنامه
تحریمهایی
علیه ایران
وضع کرده و از
این کشور
خواسته است، فعالیتهای
مربوط به غنیسازی
اورانیوم را
متوقف
کند.کشورهای
غربی میگویند،
جمهوری
اسلامی تلاش
میکند، در
چارچوب برنامه
اتمی خود به قابلیت
ساخت جنگافزارهای
هستهای دست
یابد. ایران
همواره با رد
این اتهام،
هدف برنامه
هستهای خود
را تنها در
چارچوب تولید
برق عنوان میکند.
اتهام
محاربه برای
پنج نفر از
«بازداشتشدگان
روز عاشورا»
محاکمه
۱۶ نفر از
کسانی که به
گفته مقامات
قضایی در روز
عاشورا بازداشت شدهاند،
صبح شنبه در
شعبه ۱۵
دادگاه
انقلاب به ریاست
قاضی صلواتی آغاز شد و
نماینده
دادستان در
قرائت
کیفرخواست
پنج نفر از
آنان را به محاربه متهم
کرد. بیشتر
بخوانید:
محاکمه بازداشتیهای
«عاشورا» روز
شنبه برگزار میشود
احمد جنتى: دو
نفر را اعدام
کردید،
دستتان درد نکندواکنشهای
بینالمللی
به اعدام دو
متهم «حوادث
انتخابات ايران»
آن طور که
خبرگزاریها
از جلسه
دادگاه گزارش
کردهاند،
علاوه بر پنج
موردی که در کیفرخواست
متهمان،
اتهامهای
محاربه و
افساد فیالارض
قید شده، در
سایر موارد اجتماع
و تبانی علیه
امنیت، تبلیغ
علیه نظام و
قصد بر هم زدن
امنیت کشور
از طریق تحریک
افراد به شورش
و آشوب، از جمله
اتهامهای
مطرح شده است.پیشتر
دادستانی
تهران در
اطلاعیهای
با اعلام
اینکه «پرونده
اتهامی ۳۷ نفر از
متهمان روز
عاشورا که
تحقیقات آنان
به پایان رسیده
با صدور کیفر خواستهای
جداگانه به
دادگاه
انقلاب
اسلامی تهران ارسال
شده است» از برگزاری
دادگاه ۱۶ تن
از این متهمان
در روز شنبه
خبر داده
بود.در این اطلاعیه
اتهام متهمان
این پروندهها
در پنج مورد
محاربه و
افساد فیالارض و در سایر
موارد اجتماع
و تبانی علیه
امنیت، تبلیغ
علیه نظام و
قصد برهم زدن امنیت
کشور از طریق
تحریک افراد
به شورش و
آشوب ذکر شده
و آمده بود که
کیفرخواست
متهمان «با
استناد به
گزارش مأمورین،
اقاریر صریح
متهمان و تحقیقات
تکمیلی در
مورد متهمان
یاد شده و سوابق
آنان صادر شده
است».در گزارشی که
خبرگزاریها
از جلسه
دادگاه
مخابره
کردند، اشارهای
به نام متهمان نشده
است اما
نماینده
دادستان دو تن
از پنج نفری
را که به
محاربه متهم شدهاند
مرتبط با
«گروهگ
منافقین»،
عنوانی که در
ادبیات رسمی
جمهوری اسلانی برای
سازمان
مجاهدین خلق
به کار میرود،
معرفی کرده
است.گزارش خبرگزاری
نیمه رسمی
فارس حاکی است
که نماینده
دادستان
همچنین در
مقدمه کیفرخواست
گفته است که
«منافقین
دستگیر شده در
روز عاشورا
اعتراف کردهاند که
برای ایجاد
ناامنی، آشوب
و اغتشاش،
تجمعات و
تظاهرات
غیرقانونی به بهانه
انتخابات
دهمین دوره
ریاست جمهوری
و حوادث بعد
از آن به کرات
در مقر این گروهک
ملحد و محارب
در عراق و
سایر کشورهای
اروپایی
آموزش ترور و
آشوب دیدهاند».با
توجه به آنکه
محاربه
اتهامی است که
در قوانین
جمهوری
اسلامی مجازات
اعدام برای آن
در نظر گرفته
شده، اطلاق
«محارب» به
متهمان، تا
کنون با واکنش
منفی گروهها
و سازمانهای
حقوق بشری
مواجه شده
است، اما
مقامات قضایی ایران
بدون توجه به
این واکنشها
تا کنون دستکم
پنج متهم را
به عنوان
محارب به
اعدام محکوم
کردند که حکم
دو نفر آنها،
آرش رحمانیپور
و محمدرضا
علی زمانی،
روز پنجشنبه
اجرا شد.اجرای
این حکم واکنشهای
مختلفی در داخل و
خارج از ایران
داشت و
اتحادیه
اروپا و
بريتانيا، آن
را محکوم کردند
و کاخ سفيد
گفت که «اين
عمل نشانه
تازهای از
سرکوب
بيرحمانه مخالفان
دولت ايران
است».نهادهای
حامی حقوق بشر
از جمله کمپين
بينالمللی حقوق بشر
در ايران و
سازمان عفو
بينالملل نیز
با محکوم کردن
این اقدام، نسبت به
«خطر اعدامهای
سیاسی» هشدار
دادند.در همین
زمینه جبهه مشارکت، حزب عمده
اصلاحطلب
حامی میرحسین
موسوی، نیز در
نامهای
سرگشاده به
صادق لاریجانی،
رئیس دستگاه
قضایی ایران،
خواستار
پاسخگو بودن
وی در این
زمینه شد و افزود
که اجرای حکم
اعدام اين دو
نفر با توجه
به «فضای
سياسی ملتهب کشور»،
شائبه
اثرپذيری قوه
قضائيه ايران
«را از
تندروانی که
ثابت کردهاند به هيج وجه
خواهان آرامش
فضای سياسی
کشور نيستند،
تقويت کرد».با
این حال این اقدام
با استقبال
شماری از
روحانیان حامی
دولت روبهرو
شده و از جمله احمد جنتی
از قوه قضائیه
به خاطر این
اقدام تقدیر
کرده است.
ترس از
مابعد
اسلامگرایی
روزی که
اسلامگرایان
نظامیگرا و
تمامیت طلب در
داخل کشور
تصمیم گرفتند
نشریات و سایتهای
سیاسی،
فرهنگی و نظری
رقیب، حتی
رسانههای اسلامگرایان
دیگر و
نیروهای
مذهبی باورمند
به جمهوری
اسلامی را
ببندند نازایی یا
پایان
بازتولید و
ورشکستگی
ایدئولوژی
خود را در
حوزه عمومی اعلام
کردند.اسلامگرایی
در ایران با
چالش اومانیسم،
ناسیونالیسم، لیبرالیسم
و مارکسیسم در
دهههای چهل و
پنجاه و آزادیهای
اجتماعی و فرهنگی نیمه
ی دوم دهه
پنجاه به صحنه
آمد و در دهه
شصت قدرت
مطلقه را از آن خود کرد.
اما وقتی
ایدئولوژیهای
رقیب (حتی
اسلامگرایان
جامعه گرا و اسلامگرایان
عملگرا) همه
سرکوب شده و
فضایی برای
عرضه خود
نداشتند (دهه هشتاد
خورشیدی)
اسلامگرایی
تنها به
ایدئولوژی
نظامیان حاکم
در قبرستان سیاسی و
فرهنگی کشور
تبدیل
شد.اسلامگرایی
در حضیضرگههای
اسلامگرایی
در بیانیهها
و سخنان
موسوی/کروبی/خاتمی
(باور آنها به
ولایت فقیه و
قانون اساسی) و
بیانیهها و
سخنان نو
اندیشان دینی
(عدم نفی صریح
ولایت فقیه و تنها نفی
ولی فقیه
موجود تحت
عنوان ولی
جائر) همجنان
به چشم میخورد.
این اسلامگرایی
نه از باب جدل
با حکومت و
ارجاع آن به
مبانی خود، یا
کاهش خشونت، یا
جلوگیری از
رادیکالیزه
شدن جنبش بلکه
از سر باور به
برخی از مبانی
اسلامگرایی
مثل حاکمیت
ارزشهای
مردسالارانه
و
شریعتمدارانه
دینی یا اسلام سیاسی
و نظارت فقها
بر امور جامعه
نشات میگیرد.
نمیتوان متن
صریح اظهارات
افراد و گروهها
را وارونه
تفسیر و توجیه
کرد.آنها به
کدام وجه جمهوری
اسلامی دل خوش
کردهاند:
بستن
مطبوعات،
نظارت
استصوابی،
سانسور کتاب،
محدود کردن
احزاب، قتل
عام
زندانیان، شکنجه
زندانیان،
کشتن مردم در خیابان، سنگسار،
قطع دست و پا،
در آوردن چشم،
پاسخگو نبودن
ولایت فقیه، عدم حکومت
قانون، خودی و
غیر خودی کردن
افراد، نقض هر
روزه حقوق
مدنی و اساسی
شهروندان،
سلسله مراتب
ولایت در همه
امور کشور، و
...؟ پاسخ به روشنی منفی
است. پس آنها
به دنبال چه
چیزی در جمهوری
اسلامی هستند؟یک
وجه آن
است که همچنان
میخواهند در
یک بازار غیر
رقابتی به
قدرت بازگردند
و چون
معتقدند در
جامعه دینی
تنها حاکمان
اسلامگرا
شانس رهبری
دارند (این دیدگاه، یکی
از مبانی
اسلامگرایی
است) خود را برای
وضعیتی که
احمدی نژاد یا
خامنهای
کنار رود
آماده میکنند.
این امر برای
نیروهای
اسلامگرای
خارج از کشور
بیشتر صدق میکند
چون در دنیای
آزاد احساس
بهتری از
دینداری
دارند و بدون
پرداخت هزینه
رویای قدرت را
در سر میپرورانند.وجه
دیگر آن است
که آنها
هنوز متشرعاند
و در شرایط
حضیض
اسلامگرایی
(پیاده کردن اسلام
با زور و قدرت
مطلقه فقها و
قوای قهریه
تحت امر آنان)
میترسند که
با رفتن
جمهوری اسلامی
جوانان کشور
بدون ترس از
محتسبان حکومت
در خیابانها
دست همدیگر را بگیرند،
برخی از مردم
در خانههای
خود یا بر سر
کوه شراب
بنوشند، همجنسگرایان
در یک کافه
دور هم جمع
شوند، گروههای
موسیقی
جوانان به
تولید و توزیع
آثار خود بدون
مجوز وزارت
ارشاد بپردازند،
مردم به
رادیوها و تلویزیونهای
غربی بیش از
رسانههای
تبلیغاتی
خودی علاقه
نشان دهند و
مهم تر
از همه روزی
دختر آنها با
دوست پسرش (از
بالعکس آن
واهمهای
ندارند) به خانه
بیاید.آنها
نمیدانند یا وانمود
میکنند که
نمیدانند
همه این اتفاقات دور
از چشم آنها
پیش از این رخ
داده و نظام
اسلامی تنها
این امور را به زیر
قالی یا پستوی
خانهها
رانده است و
نمیگذارد
آنها در رسانهها مورد بحث
قرار گیرند.
چشم بستن بر
واقعیت از ویژگیهای
مشترک همه ایدئولوژیهای
تمامیت طلب
است.تجدید نظر
طلبان دیر
باوراسلامگرایان
سابق و اصلاح طلبان
مذهبی امروز
که هنوز
بسیاری از ویژگیهای
اسلامگرایی
را یدک میکشند نمیتوانند
به راحتی باور
کنند که این
پدیده در ایران
در حال مرگ است. آنها سه
دهه در حال و
هوای رژیمی
اسلامگرا
زیستهاند، مبلغ
بسیاری از وجوه آن
بوده اند، از
این تبلیغ
پاداش گرفتهاند،
و هنوز سبک
زندگی خود را براین
اساس تنظیم میکنند
و ادبیاتشان
هنوز ادبیات
شریعتی و مطهری
و خمینی و حتی احمدی
نژاد را
بازتاب میدهد.اکثر
اسلامگرایان
سالها دارای
مقامات حکومتی بوده
یا در نهادهای
انقلابی
فعالیت داشتهاند
و اسلامگرایی
به بخشی از هویت
آنها تبدیل
شده است.
انتظار آن که
در یک دوره
کوتاه رسوبات
چند دهه
زدوده شوند
چندان واقع
بینانه نیست.
از این جهت
فاصله با
اسلامگرایی حتی اگر
اسلامگرایان
تحت سرکوب
چنین نظامی باشند
دشوار است.
بسیاری از اسلامگرایان
هنوز معتقدند
که حکومت
خامنه ای از اسلامگرایی
ناب منحرف شده و باید به
دنیای آرمانی
دهه شصت
بازگشت.با همین
حال و هواست
که اسلامگرایان
سابق و
مخالفان
امروز حکومت
خامنهای-احمدی
نژاد که یکی
از تجلیات
همان
ایدئولوژی
است هنوز جنبش
سبز را طرفدار
جمهوری اسلامی
و باورمند
به آرمانهای
بنیانگذار
حکومت
استبداد دینی
معرفی میکنند.
اصلاح طلبان مذهبی
برای پرهیز از
دمکراسی و
جمهوری بدون
قید و شرط مرتبا
تلاش کردهاند
جدال میان حکومت و
معترضان را به
جدال
اموی-علوی یا
یزیدی- حسینی
تقلیل دهند تا داستان
ادغام حکومت
در نهادهای
دینی و بالعکس
و امتیازات
مکتبیها در جامعه
سیاسی همچنان
برقرار
بماند.اسلام
سیاسیهنگامیکه
اسلامگرایی
زمینه اجتماعی
نداشته باشد
یا بدنام شده
باشد اسلامگرایان
به اسلام
سیاسی که ظاهرا به
قواعد
دمکراسی پای
بند است
(البته از
موضع ضعف) رو
میکنند. اگر اسلام
سیاسی نیز در
حوزه عمومی
تحت فشار باشد
از احیاگری
معنوی و
بازگشت به عصر
طلایی دین سخن
میگویند.
اینها تاکتیکهایی
است که
اسلامگرایان وطنی در
دورههای
متفاوت برای
باقی ماندن در
عرصه قدرت و
اقتدار
اجتماعی در پیش
گرفتهاند.
هنگامیکه
فرصت قبضه
حکومت فرا رسید
همه قواعد
دمکراتیک و احیا گری و
آموزههای
معنوی و
اخلاقی دین به
کناری نهاده
میشوند.از
این جهت
اسلامگرایان
دهههای شصت و
هفتاد ایران
(با ادعای
قدرت مطلقه برای ایدئولوگ
اعظم و نفی
مشارکت و
رقابت سیاسی
همگانی) هنوز
به نسخه
ابتدایی تر
اسلامگرایی
یعنی اسلام سیاسی
تمسک میجویند
و به استفاده
از اسلام در عرصه
رقابتهای
سیاسی و تمسک
به مضامین و
باورهای آن
برای گرفتن
دست بالاتر
در عرصه عمومی
توصیه میکنند.بیطرفی
ایدئولوژیک
دولتبا
فروپاشی جمهوری
اسلامی دوران
حاکمیت
اسلامگرایی
به پایان میرسد
اما
ایدئولوژی اسلامگرایی
پس از شکست
سیاسی
هوادارانی را
در جامعه حفظ
خواهد کرد.
تنها راه مهار
اسلامگرایی
در یک جامعه
دمکراتیک، امکان
مشارکت و
رقابت سیاسی
در چارچوب
قواعد بازی
دمکراتیک
برای همه
ایدئولوژیها
و گرایشهاست.
قواعد بازی
اسلامگرایانه
سم مهلک این
شرایط است. میل
اسلامگرایان
برای بر هم
زدن قواعد
بازی و پایین
کشیدن کرکره
دمکراسی با یک
انتخابات و
کسب اکثریت همواره
وجود دارد اما
آنچه از این
امر جلوگیری
خواهد کرد
تضمین آزادی رسانهها،
احزاب،
اجتماعات و
بیان توسط یک
مرجع بی طرف
یعنی دولت و
قوت نهادهای
مدنی است.
تفکیک دولت از
نهادهای دینی
اینجاست که
ضرورت پیدا میکند.اعتماد
سازی و قواعد
بازیبرای
تسهیل گذار از
اسلامگرایی
به دمکراسی،
کم هزینه ترین
روش آن است که
به اسلامگرایان
نوید زندگی در
یک جامعه
متکثر با
حکومتی بی طرف
از حیث
ایدئولوژیک
داده شود. در
جامعه ما بعد
اسلامگرایی،
اسلامگرایان
نابود نمیشوند
بلکه از اریکه
قدرت مطلقه، اِعمال
تبعیض وتحمیل
باورهایشان
بر دیگران به
زیر کشیده میشوند.-------------دیدگاههای
انعکاس یافته
در این
یادداشت،
الزاماً بازتاب
نظرات رادیو
فردا نیست.
اتحادیه
اروپا اعدام
دو تن از
«متهمان حوادث
پس از انتخابات» را
شدیداً محکوم
کرد
اتحادیه
اروپا اعدام
دو نفر را در
ارتباط با رویدادهاى
«پس از انتخابات
ریاست جمهورى»
در ایران
«شدیداً» محکوم
کرده و نسبت
به اجراى احکام اعدام
براى سایر
«محکومان
محاکمههاى
جمعى» عمیقاً
ابراز نگرانى کرده
است. بیشتر
بخوانید: احمد
جنتى: دو نفر
را اعدام
کردید،
دستتان درد نکند
واکنشهای
بینالمللی
به اعدام دو
متهم «حوادث
انتخابات ايران»
به گزارش
خبرگزارى
فرانسه،
کاترین اشتون
مسئول سیاست
خارجى
اتحادیه
اروپا روز جمعه با
انتشار
بیانیهاى با
اشاره به
اعدام دو نفر
در ارتباط با اعتراضها
به نتایج
«انتخابات
ریاست جمهورى»
در ایران
اعلام کرد: « اتحادیه
اروپا اعدام
این دو نفر را
شدیداً محکوم
کرده و نگرانى
عمیق خود را نسبت به
صدور حکم
اعدام براى
افراد در محاکمههاى
جمعى اعلام مىکند».دادستانى
تهران روز
پنجشنبه
اعلام کرد، آرش
رحمانىپور و
محمدرضا علىزمانى،
دو نفر از
کسانى که در
جریان محاکمههاى
دستهجمعى پس
از انتخابات
به جرم شرکت
در «کودتاى
مخملى» محاکمه
شده بودند،
سحرگاه پنجشنبه
اعدام شدهاند.در
اطلاعیه
دادستانى
تهران در این
باره همچنین
با اشاره
به این که
«احکام ۹ نفر
دیگر از
محکومان اغتشاشات
ماههاى اخیر
نیز در
مرحله
تجدیدنظرخواهى
است»، آمده
است:«در صورت
قطعیت احکام
صادره طبق مقررات نسبت
به اجراى حکم
اقدام خواهد
شد».خانم
اشتون،
نماینده عالى
سیاست خارجى
اتحادیه
اروپا در بخش
دیگرى از
بیانیه خود با
تاکید بر
«مخالفت اتحادیه
اروپا با
مجازات اعدام
تحت هر
شرایطى» از
مقامهاى
جمهورى
اسلامى ایران
خواسته است،
احکام اعدام
صادر شده براى
معترضان به
نتایج
انتخابات ریاست
جمهورى را لغو
کنند.در حالی
که مقامات قضایی
ایران می
گویند آرش رحمانىپور
و محمدرضا علىزمانى
در ارتباط با
«اغتشاشات
اخیر» اعدام
شده اند،
وکلای این
متهمان می
گویند آنها
پیش از
انتخابات ریاست
جمهوری بازداشت شده
بودند.پیشتر
نیز ایالات
متحده آمریکا،
بریتانیا و
سازمان عفو بینالملل
اعدام دو نفر
را در ارتباط
با اعتراضها
به نتایج
انتخابات ریاست
جمهورى در
ایران به شدت
محکوم کرده
بودند.بیل
برتن، معاون مطبوعاتى کاخ
سفید در این
باره گفته
است: « ما این
اعدام ها را
مرحله تازه اى
از حضیض
جمهورى
اسلامى در
سرکوب
بیرحمانه
مخالفان صلحجو
تلقى مىکنیم.
کشتار و به قتل
رساندن
زندانیان
سیاسى که در
پى حقوق جهانشمول
خود هستند، هیچگونه
احترام و
مشروعیتى
براى جمهورى
اسلامى به
همراه نخواهد
داشت».وى افزوده است:«
این گونه
اعمال تنها
باعث انزواى
بیشتر دولت
ایران در میان ایرانیان
و جهانیان
خواهد
شد».همچنین
فیلیپ کرولى،
سخنگوى وزارت
امور خارجه
آمریکا نیز با
محکوم کردن
«سرکوبهاى بىرحمانه»
در ایران گفته
است: «مشخص
نیست که این افراد
اصلاً
ارتباطى با
رویدادهاى پس
از انتخابات
داشته باشند».از
سوى دیگر
دیوید
میلیبند،
وزیر امور خارجه
بریتانیا نیز
با تاکید بر این که
«این اعدامها
با انگیزه
سیاسى و با
هدف ساکت کردن
مخالفان انجام شده
است»، از مقامهاى
جمهورى
اسلامى ایران
خواسته است،
به تعهدات خود در
زمینه رعایت
حقوق بشر عمل
کنند.. همچنین
سازمان عفو
بین الملل نیز با محکوم
کردن اعدام
آرش رحمانىپور
و محمدرضا علىزمانى،
محاکمه و
اعدام آنها را «غیر
منصفانه» و
«ناعادلانه»
خوانده و اعلام
کرده است،
مقامهاى جمهورى
اسلامى از قوه
قضاییه به
عنوان «ابزارى
براى سرکوب»
استفاده مىکنند.در
حالى که موج
محکومیت
اعدامها در
ایران همچنان
اعدام دارد،
روز جمعه
احمد جنتى،
دبیر شوراى
نگهبان و امام
جمعه موقت
تهران
خواستار اعدامهاى
بیشتر شده و
خطاب به رییس
قوه قضاییه
گفته است: «
بیایید براى رضاى خدا
همین طور که دو
نفر را صریح
اعدام کردید،
دست شما درد
نکند، مردانه
بایستید».در
حالى که هنوز
نخستین ماه سال
جدید میلادى
به پایان نرسیده است،
شمار اعدامشدگان
در این سال در
ایران دستکم
به ۱۲ نفر
رسیده است. در سال
گذشته میلادى
حداقل ۲۷۰ نفر
در ایران
اعدام شده
بودند. جمهورى اسلامى
ایران در کنار
جمهور خلق چین
بیشترین میزان
اعدام را در
جهان به خود اختصاص
داده است.
جبهه
مشارکت:
لاريجانی
درباره اعدامهای
اخیر پاسخگو
باشد
جبهه
مشارکت در
بيانيهای
خطاب به رئيس
قوه قضائيه
ايران از وی خواسته
است تا به
پرسشها
«فراوان»
درباره اجرای
عجولانه حکم
اعدام آرش رحمانیپور
و محمدرضا علی
زمانی پاسخ
دهد. بیشتر
بخوانید: دو
تن از «متهمان
اغتشاشات» پس
از انتخابات
اعدام شدند احمد
جنتى: دو نفر
را اعدام کردید،
دستتان درد
نکنداتحادیه
اروپا اعدام
دو تن از
«متهمان حوادث
پس از انتخابات»
را شدیداً محکوم
کرد جبهه
مشارکت میگويد
اجرای حکم
اعدام اين دو نفر با
توجه به «فضای
سياسی ملتهب
کشور»، «شائبه
اثرپذيری» قوه
قضائيه ايران «را از
تندروانی که
ثابت کردهاند
به هيج وجه
خواهان آرامش
فضای سياسی کشور
نيستند،
تقويت
کرد».دادستانی
تهران روز
پنجشنبه
اعلام کرد که آرش
رحمانیپور و
محمدرضا علیزمانی،
به اتهام شرکت
در «اغتشاشات»
پس از انتخابات
رياست جمهوری
ايران سحرگاه
پنجشنبه
اعدام شدهاند.جبهه
مشارکت در همين
زمينه نوشته
است:
«قانونگذار
عامدانه با
طراحی
بوروکراسی
طولانی از صدور حکم
تا اجرای آن
کوشيده است تا
امکان خطا در
صدور چنين
حکمی را به حداقل کاهش
دهد و لذا
اجرای
عجولانه حکم
اعدام آقايان
رحمانیپور و
علی زمانی
جای سؤال و
ابهام فراوان
دارد».جبهه
مشارکت از
صادق
لاريجانی،
رئيس قوه قضائيه
ايران، به
عنوان فردی که
حکم اعدام اين
دو را امضا و
«توشيح» کرده،
خواسته است تا
«جهت تنوير
افکار عمومی و
زدودن شائبههای
موجود» پاسخگوی
پرسشهای
موجود درباره
وضعيت پرونده
دو متهم اعدام
شده، باشد. جبهه مشارکت
با تأکيد بر
ضرورت
پاسخگويی رئيس
قوه قضاييه
نوشته است: «تا چنانچه
صدور و اجرای
اين احکام
منطبق بر قانون
و عادلانه
بوده است
آرامش به فضای
سياسی باز
گردد و چنانچه
معلوم شود خدای
ناخواسته اين
احکام نادرست بوده
است از هم
اکنون مشخص
نماييد چه کسی
مسئوليت اين
فاجعه را خواهد
پذيرفت تا
ديگر نيازی به
تشکيل کميتههای
ويژه نظير
جنايت کهريزک نباشيم.»«
آيا اعتراف در
دادگاه
نمايشی با کارگردانی
متهم اصلی
جنايت کهريزک
که خود
مسئولان جديد
قضايی از
معترضين اصلی
آن بوده اند
می تواند به عنوان
مبنايی برای
صدور چنين
احکام سنگينی
قرار گيرد؟»
جبهه مشارکت
فهرستی از
پرسشها مطرح
درباره
پرونده آرش
رحمانیپور و
محمدرضا علی زمانی
مطرح کرده و
از جمله
پرسيده است:
«آيا اعتراف
در دادگاه
نمايشی با
کارگردانی
متهم اصلی
جنايت کهريزک
که خود مسئولان
جديد قضايی از معترضين
اصلی آن بودهاند
میتواند به
عنوان مبنايی
برای صدور
چنين احکام سنگينی
قرار
گيرد؟»جبهه
مشارکت میگويد
به جز
اعترافات اين
دو متهم چه مدارک مستند
و محکمه پسندی
در اثبات
جرائم انها
وجود
دارد.جبهه
مشارکت همچنين
پرسيده است:
«ايا ادعای
موجود در مورد
فريب متهمان
توسط
بازجويان و وعده سبک
شدن حکم در
صورت ارائه
اعترافات ساختگی
صحت دارد؟و
اگر چنين باشد آيا اساس
چنين دادگاهی
مخدوش نمیباشد؟»جبهه
مشارکت به
اشاره به
اظهارات وکلای درگير
با پرونده اين
دو متهم نوشته
است: «اين
افراد که طبق
قرائن چند ماه قبل
از انتخابات
دستگير شدهاند
با چه منطقی
در دادگاه
حوادث انتخابات
شرکت داده شدهاند؟
و اعترافات
انها چه ارتباطی
با انتخابات داشته
است؟»جبهه
مشارکت
همچنين پرسشهايی
درباره حقوق
اين دو متهم
در خصوص دسترسی به
وکيل مطرح
کرده
است.آمريکا،
بريتانيا،
کمپين بينالمللی
حقوق بشر در
ايران و عفو
بينالملل
اعدام اعدام
آرش رحمانیپور
و محمدرضا علی زمانی را
محکوم کردهاند
و کاخ سفيد
گفته است: اين
عمل نشانه
تازهای از سرکوب
بيرحمانه
مخالفان دولت
ايران است.نهادهای
حامی حقوق بشر
نيز با محکوم کردن
اعدام دو تن
به اتهام
ارتباط با حوادث
پس از
انتخابات
ايران، نسبت به «خطر
اعدامهای
سياسی» هشدار
دادهاند.ارون
رودز، سخنگوی
کمپين بينالمللی
حقوق بشر در
ايران، در
خصوص وضعيت
متهمان حوادث
پس از
انتخابات گفته است: «از
آنجا که تعداد
زندانيان
سياسی بسيار
زياد است و پس
از آغاز اعتراضات در
ايران، اعدامها
شدت بيش از
حدی پيدا
کردند، میشود
گفت که خطر اعدامهای
سياسی تعداد
زيادی را
تهديد میکند
و اين يک
وضعيت بحرانی
و جدی
است».در همين
زمينه،
سازمان عفو
بينالملل
اعدام آرش
رحمانیپور و محمدرضا
علیزمانی را
محکوم کرده و
میگويد: اين
دو نفر «غير
منصفانه» محاکمه و
«ناعادلانه»
اعدام شدهاند.عفو
بينالملل
همچنين میگويد:
قوه قضائيه
ايران از
محکوميت ۹ نفر
ديگر از
بازداشتشدگان
اعتراضات پس
از انتخابات
که در «دادگاههای
نمايشی» به
اعدام محکوم
شده اند، خبر
داده است.حسيبه
حاج صحراوی در
اين زمينه
گفته است: «نگرانی
ما اين است که
اين سر
آغاز موج
اعدام کسانی
باشد که به
جرايم مبهم و
مشابهی متهم شدهاند.»مدير
بخش خاورميانه
و شمال
آفريقای عفو
بينالملل
همچنين گفته است: «اين
اعدامها
بيانگر آن است
که از قوه
قضاييه ايران
به عنوان
ابزاری برای سرکوب
استفاده میشود.
مقامات
(ايران) با اين
اقدامات به
کسانی که
خواهان
دستيابی به حقوق خود
از طريق
تظاهرات
مسالمتآميز
عليه حکومت هستند،
هشدار میدهند
که به
خيابانها
نيايند.»
بررسى
روزنامه هاى
صبح شنبه
ايران
روزنامه
آفتاب يزد خبر
داده كه مقام
هاى دولتى
ماموريت
جديدى را به بانك
مركزى واگذار
كرده اند تا
با تشكيل « سامانه
اطلاعات
مشتريان » از اين پس «
تمامى
اطلاعات و
صـورتهـاى
مـالـى، شـماره
حسابها، وامهـا، چـكهــــاى
برگشتى ،
اظـهـارنـامـههـاى
مـالـیاتـى و
اطـلاعات
تجارى مـشتريان را
جمع آورى كند.
»يك مقام
دولتى علت چنين
اقدامى را «
مقابله با پولشويى »
اعلام كرده و
گفته
«مشـاغلـى هم
كه در معرض
پولشويى قرار
دارند بايد با
رعايت ضوابط
مربوط به
پولشويى، خود
را از معرض
سوء استفاده پولشويان
در امان نگه
دارند. »اصغر
ابوالحسنى دبير
شوراى عالى
مبارزه با پولشويى
تاكيد كرده كه
« ملزم كردن
افراد به شفاف
سازى ميزان
درآمدها و هزينههاى
ساليانه مى
تواند نقش
مهمى در
مبارزه با پولشويى
و فعاليتهاى نيمه
پنهان
اقتصادى
داشته باشد.
»به گفته اين
مقام دولتى از
اين پس « بانكها،
بيمه ها و
بورس موظفند
تا در زمان
انجام خدمات
مالى و
پـولـى، مـراجـعـین
خود را
شناسايى و
اطلاعات آنها
را در سيستم
ثبت كنند،
تمامى نهادها و
موسسات مالى
نيز از زمان
اجراى قانون
موظف مى شوند
تا به مدت حداقل ۵
سال، اطلاعات
مالى را
نگهدارى
كـنـنـد.
»دولت پيشتر
نيز با صدور ابلاغى
جابهجايى
بـىـش از ۱۵
ميليون تومان
پول نقد در
بانكها و
مؤسسات اعتبارى را
از پنجشنبه
اول بـهمن ماه
به عنوان بخشى
از آنچه «
مبارزه با پولشوى»
خوانده ،
ممنوع اعلام
كرده
است.استقبال
كيهان از
خواست امام جمعه تهران
براى تداوم
كشتن معترضان
روزنامه كيهان
با استقابل از
اعدام
محمدرضا على زمانى و
آرش رحمانى كه
در دادگاه
گروهى بازداشت
شدگان پس از
انتخابات محاكمه شده
بودند ، تيتر
اول شمارهروز
شنبه خود را
به اظهارات
آيت الله احمد جنتى
دبير شوراى
نگهبان در
نماز جمعه تهران
اختصاص داده و
به نقل از وى نوشته «
ترحم به
مفسدين فى
الارض ،
پايمال كردن
حق مردم است.
»اين روزنامه
با اشاره به
تشكر احمد
جنتى از صادق
لاريجانى به
خاطر اعدام
رمانى و على زمانى
از قول امام
جمعه تهران
خطاب به رئيس
قوه قضاييه
نوشته « بياييد
براى رضاى خدا
همين طور كه
دو نفر را صريح
اعدام كرديد،
دست شما درد نكند،
مردانه
بايستيد. »به
نوشته جنتى كه
همزمان با
دبيرى شوراى نگهبان
امام جمعه
تهران نيز هست
خطاب به مقام هاى
امنياتى،
وزارت
اطلاعات و قوه
قضائيه ادعا
كرده كه « هر جا
سستى و ضعف
داشته ايم،
ضربه خورده
ايم به
نوع مواجهه
جمهورى
اسلامى با
وقايع ۱۸ تير سال
۷۸ اشاره كرده
و گفته « در
۱۸ تير ضعف
نشان داديم،
بايد پرسيد
دستگاه قضايى
چند نفر را
اعدام كرد كه عاشورا
به وجود آمد،
مى گويد اگر
ضعف نشان دهيد
آينده بدترى
در انتظار شماست. »به
نوشته كيهان ،
امام جمعه
تهران با تاكيد
براينكه بايد
« اسلام، انقلاب و
ولايت فقيه
حفظ شود » گفته «
خدا رحم نكند
به كسانى كه
به مفسدان فى الارض
رحم مى كنند،
جاى رأفت نيست
و جاى غلظت
است، همان طور
كه در زمان پيامبر،
پيمان شكنان
را كشتند.
»«انتشار اطلاعات
سوخته به
عنوان گزارش كميته
ويژه»روزنامه
اعتماد با
انتشار مصاحبه
هايى با دو
عضو مجلس
شوراى اسلامى از
پيشنهاد
تشكيل كميته
اى براى رفع شبهات
بازداشتگاه
كهريزك خبر داده و
نوشته «به
دنبال مطرح
شدن مرگ رامين
آقازاده -از
بازداشت
شدگان كهريزك- در
اين بازداشتگاه
شبهات جديدى
در مورد حوادث
كهريزك و فعاليت كميته
ويژه رسيدگى
به حوادث پس
از انتخابات در
اذهان عمومى
شكل گرفته است. »سيروس
سازدار عضو
فراكسسيون
اقليت مجلس با
تاكيد
براينكه « ضعف
نظارتى مجلس و
نمايندگان
امروز باعث
شده مسائل
مختلفى در
كشور به وجود
آيد » به اين روزنامه
گفته « گزارش
كميته ويژه
رسيدگى به
وضعيت
بازداشت
شدگان پس از انتخابات
نمونه همين
ضعف نظارتى
مجلس است. »
بی بی
سی:
سایت
رادیو زمانه
به وسیله
هکرهای
ایرانی از کار
افتاد.
گروهی موسوم به "ارتش سایبری ایران" روز شنبه با حمله به سایت رادیو زمانه که در هلند مستقر است، دسترسی کاربران به این سایت را مختل کرد.
کاربران رادیو زمانه با مراجعه به این سایت، با این پیام مواجه شدند: "ارتش سایبری ایران به تمام مزدوران وطن فروش هشدار می دهد که در دامان اربابان خود نیز آنها را راحت نمی گذارد."
ارتش سایبری ایران پیش از این نیز به جستجوگر چینی بایدو و شبکه اجتماعی تویتر هجوم برده بود.
فرید حایری نژاد، سردبیر رادیو زمانه در گفتگو با بی بی سی گفت که هکرها برای یک سال تلاش می کردند به داخل سرور این سایت نفوذ کنند.
به گفته او آنها در نهایت توانستند با سرقت مشخصات فردی صاحبان حساب ها وارد حساب کاربری سایت رادیو زمانه در سرور آن شوند.
بر این اساس، هکرها حتی به داخل ای میل های صاحبان حساب های کاربری نفوذ پیدا کرده اند و تلاش کرده اند اطلاعات افرادی که با آنها در تماس هستند را به دست بیاورند.
در باره ارتش سایبری ایران اطلاعات رسمی در دست نیست اما اوایل سال گذشته، خبرگزاری فارس به نقل از یک موسسه تحقیقاتی آمریکایی نوشت که ایران یکی از پنج کشور دارای ارتش سایبری است و این تیم زیر نظر مجموعه سپاه پاسداران فعالیت می کند.
اگرچه سپاه پاسداران
بخشی را با نام
مرکز بررسی
جرایم سازمان
یافته سایبری
برای جلوگیری
از انتشار
اطلاعات
اینترنتی
غیرقابل قبول
برای حکومت
ایران راه اندازی
کرده، اما
معلوم نیست که
آیا ارتش سایبری
ایران با این
نهاد ارتباط
دارد یا نه.
یک
فرمانده سپاه:
هر کس در ۲۲
بهمن اعتراض
کند، عامل
بیگانه است
یکی از
فرماندهان
سپاه
پاسداران
ایران گفته
است اگر کسی
در روز ۲۲
بهمن اعتراض کند از
مردم ایران
نیست و "با
جرات می گوییم
که عامل
بیگانه است."
حسین همدانی،
فرمانده سپاه
محمد رسول
الله تهران،
روز شنبه ۱۰
بهمن گفت مردم ایران
در راهپیمایی
روز نهم دی (که
حکومت ایران
برای اعتراض
به آنچه هتک حرمت
در روز عاشورا
می خواند،
برگزار کرده
بود) اتمام
حجت کردند و
خواستار ختم
غائله بودند.
آقای
همدانی گفت:
"ما به هیچ
عنوان اجازه
نمی دهیم چیزی
به عنوان موج
سبز خودی نشان
بدهد... ما
مطمئن هستیم کسانی که
تا پیش از ۹ دی
متوجه نبودند
و تشخیص نمی
دادند و فکر
می کردند می
شود حرکتی
انجام داد، در
روز ۹ دی
متوجه شده اند
روز ۲۲ بهمن
روز اعتراض
نیست، بلکه
روز یکپارچگی
است."
این در
حالی است که
میرحسین
موسوی و مهدی
کروبی، از
رهبران اصلی
مخالفان، در
دیداری که روز
شنبه در خانه
آقای کروبی
داشتند ضمن
محکوم کردن
اعدام های
اخیر، از مردم
ایران
خواستند در
راهپیمایی
روز ۲۲ بهمن
شرکت گسترده
داشته باشند.
از زمان
آغاز
اعتراضات بعد
از انتخابات
ریاست جمهوری
۲۲ خرداد،
معترضان از روزهایی
که مراسم رسمی
در آنها
برگزار می شود
(از جمله نماز
جمعه، راهپیمایی
روز قدس و
راهپیمایی
روز ۱۳ آبان)
برای ترتیب
دادن تجمع های گسترده
اعتراضی
استفاده کرده
اند و پیش
بینی می شود
در راهپیمایی
۲۲ بهمن هم
اتفاق مشابهی
بیفتد.
البته
آقای همدانی
گفته است: "اگر
بخشی از جامعه
ما اعتراضی
داشته که بحق
هم هست که
اعتراضی به
برخی رفتارهای
دولتمردان
داشته باشند،
مطمئنیم روز
۲۲ بهمن چنین
کاری نخواهند کرد."
آقای
همدانی در
ادامه تاکید
کرد نیروهای
سپاه و بسیج
در روز ۲۲
بهمن با "هر
صدا، رنگ و
حرکتی غیر از
صدای ملت
ایران و انقلاب
اسلامی... به
شدت برخورد
خواهیم کرد."
سپاه محمد
رسول الله، که
آقای همدانی
فرمانده آن
است، بخشی از
سپاه است که وظیفه
تامین امنیت
شهر تهران در
جریان اعتراضات
بعد از
انتخابات در
تهران را
برعهده دارد و
بسیاری از
نیروهای
مخالف حکومت،
سپاه محمد
رسول الله را از
مسئولان اصلی
"سرکوب
اعتراضات بعد
از انتخابات"
می دانند.
سمفونی
جنجالی "صلح و
امید" در
اروپا
مریم
افشنگ
برگزاری تور
رایگان برای
اجرای سمفونی
"صلح و امید" در
برخی از
شهرهای اروپا
توسط دولت
ایران با
اعتراضات
مخالفان دولت
و جنبش سبز
مواجه شد.
"سمفونی انقلاب"
ساخته مجید
انتظامی که به
"صلح و امید"
تغییر نام
داد، سال
گذشته به
سفارش معاونت
هنری وزارت
فرهنگ و ارشاد
ایران و با حمایت
انجمن موسیقی این
کشور به اجرا
در آمد.
بنابر
گزارش های
خبرگزاری های
ایران، مجید
انتظامی به
دلیل آرتروز
شدید از رهبری
ارکستر
انصراف داد و
در نهایت
رهبری گروه به
منوچهر
صهبایی محول شد.
این ارکستر
تا کنون در شهرهای
بروکسل در
بلژیک،
استراسبورگ
در فرانسه، رم
در ایتالیا
برگزار شده و
همچنین قرار
است در روتردام
هلند و شهر
ژنو در سوئیس هم
برگزار شود.
اجرای
کنسرت "صلح و
امید" در برخی
از شهرهای
اروپا، توسط
ارکستر
سمفونیک
تهران و با
حمایت رایزنی
های فرهنگی ایران
عکس العمل های
زیادی را
برانگیخت.
مخالفان
دولت و
هواداران
جنبش سبز در
خارج از ایران
با تاکید بر
مشکلات اهالی
موسیقی در ایران
به فشارهایی
که از جانب
دولت در
سالهای اخیر
به آنها وارد
شده اشاره می
کنند.
آنها از
سوی دیگر با
اشاره به کشته
شدن تعدادی
از مخالفان در
اعتراضات بعد
از انتخابات
اجرای کنسرتی
با عنوان "صلح و
امید" را مورد
انتقاد قرار
می دهند.
"این کنسرت
(صلح و امید)
مرا به یاد
فیلم تایتانیک
می اندازد که
کشتی در حال
غرق شدن بود
ولی
نوازندگان
همچنان به نواختن
ادامه می
دادند"
یک
نماینده
پارلمان هلند
ارکستر
سمفونی تهران
همچنین در سی
ام ژانویه
کنسرتی در
هلند و شهر
روتردام اجرا
خواهد کرد .
پژمان اکبر
زاده روزنامه
نگار از واکنش
های منفی گروه
های حقوق بشر
و دانشجویی در
هلند به بخش
فارسی رادیو
بی بی سی گفت:
"نامه ای
سرگشاده به
شورای شهر روتردام
ارسال شده و
پرتیراژترین
روزنامه چاپ
هلند تلگراف
بخش هایی از
این نامه
را چاپ کرده و
حتی دو
نماینده
پارلمان هلند
هم واکنش منفی
نسبت به این
برنامه نشان
داده اند."
آقای
اکبرزاده
افزود: "موضوعی
که در حال
حاضر گروه های
حقوق بشر به آن
اشاره می کنند
این است که شورای
شهر روتردام
مشاور ارشدش را
به نام
پروفسور طارق
رمضان که یک
اسلام شناس
سوئیسی مصری
تبار را صرفا
به خاطر حضور
در پرس تی وی
(تلویزون انگلیسی
زبان دولت
ایران) اخراج
کرد."
او گفت:
"آنها معتقدند
اگر قرار است
به مسائل
مربوط به دولت
ایران چنین
رفتاری صورت
گیرد باید
این کنسرت هم
لغو شود و
اعلام کرده
اند که اگر
این کنسرت
اجرا شود جلوی
تالار و محل
اجرای برنامه
تظاهرات برگزار
می کنند."
جدا از
نامه گروه های
حقوق بشر دو
نماینده از پارلمان
هلند هم نسبت
به کنسرت
ارکستر سمفونیک
تهران واکنش
نشان داده اند.
پژمان اکبرزاده
در این باره
گفت: " مارتین
هافرکومپ (Maarten Haverkomp) از
حزب دموکرات
مسیحی بوده که
گفته برگزاری
چنین کنسرتی
مضحک است چرا
که ارکستر سمفونی
تهران سمفونی
صلح اجرا می
کند ولی از داخل
ایران صدای
جنگ می آید و لحن
مقامات
ایرانی هم جنگ
طلبانه است."
او افزود:
"نماینده
دیگر یوئل
فوردویند (Joel Voordewind) از
حزب اتحادیه
مسیحی که گفته ."
این در
حالی است که
برخی از
منتقدان جنبش
سبز معتقدند
برنامه هایی
چون کنسرت "صلح و
امید" را باید
به دور از
اتفاقات
سیاسی دنبال
کرد و صرفا به
عنوان یک برنامه
هنری دید.
در روزهای
گذشته نیز
گروهی از دانشجویان
و مخالفان
دولت در شب
اجرای ارکستر
سمفونیک
تهران در یکی
از سالن های
آدیتوریم شهر
رم با در دست
داشتن نشانه
های سبز رنگ
حضور پیدا کردند.
رضا گنجی
روزنامه نگار
مقیم ایتالیا
در این باره
گفت: "بلیط این
کنسرت که به
طور رایگان در
اختیار
علاقمندان
قرار می گرفت
از ظهر روز
اجرای کنسرت
دیگر توزیع
نشد. درحالیکه
وقتی وارد
سالن می شدید
نصف سالن خالی
بود و عده
زیادی از مردم
بیرون از سالن
مانده بودند و نمی
توانستند
داخل شوند."
او افزود:
"با این وجود
آن تعداد از
دانشجویانی
که توانستند
وارد شوند. اما
پلیس امنیت
خصوصی سالن مدارک
شناسایی
کسانی را که
لباس سبز به
تن داشتند را
خواسته و
مشخصات آنها را
ثبت کرده و به
این شکل اجازه
ورود به آنها
داده بود."
البته خبرگزاری
دولتی ایران،
ایرنا در
گزارشی نوشت
برای برگزاری
سمفونی صلح و اميد
در سالن
موسيقی "
آديتوريوم
"رم، بيش از 600
بليت در
اختيار حضار قرار
گرفت و به علت
ظرفيت محدود
سالن ، شمار زيادی
از علاقمندان
در فضای بيرونی
اجرای برنامه
را دنبال
کردند.
از سوی
دیگر آقای
گنجی به شیوه
اعتراضات
دانشجویان در
حین برگزاری
کنسرت اشاره
کرد و گفت:
"در قسمت اول
سمفونی صلح و
دوستی گروه کر
شعار الله
اکبر سر می
دهند. همزمان با
آن دانشجویان
در سالن هم
شعار الله اکبر
سر می دهند. در
انتهای مراسم
هم یار
دبستانی را می
خوانند و بعد
سالن را ترک
می کنند."
او افزود:
"اتفاق جالب
دیگر این بود
که دانشجویان
دسته گل سبز
رنگی را آماده کرده
بودند و
نماینده ای از
آنها با شالی سبز
می خواست آن
را به رهبر
گروه تقدیم
کند. البته
این حرکت با
مخالفت مواجه
می شود ولی
آنها توجه
نکردند و با
همان شال
رفتند و دسته
گل را تقدیم
کردند. درحقیقت
موفق شدند با
همه موانع
موجود کنسرت
را سبز کنند."
در هشت ماه
گذشته و به
دنبال اعلام
نتایج
انتخابات این
اولین بار
نیست که
مخالفان دولت
در خارج از
ایران اعتراض
شان به دولت
کنونی را نشان
می دهند. پیش
از این نیز بارها
معترضان با
تجمع مقابل
سفارت های
ایران در
اروپا و
کشورهای دیگر
و یا با
حضور در مراسم
و یا سخنرانی
های حامیان دولت
در خارج از
کشور، اعتراض
خود به
اتفاقات بعد
از انتخابات
را نشان داده
اند.
در جلسه محاکمه 16 نفر از بازداشت شدگان تظاهرات مخالفان دولت در روز عاشورا، جوان بیست ساله ای که خبرگزاری های داخلی از وی به عنوان "س - ک" نام برده، از خود دفاع کرد. وی متهم است در راهپیمایی ها شرکت کرده، بوق زده، عضو فیس بوک بوده و ایمیل ها و اس ام اس هایی را به دوستانش فرستاده است.
بنابر گزارشی که خبرگزاری های داخلی ایران از دادگاه منتشر کرده اند این متهم دانشجوی مهندسی عمران است که در تاریخ 19 دی ماه یعنی دو هفته بعد از روز عاشورا دستگیر شده است.
اتهام این جوان "اجتماع و تبانی برای ارتکاب جرایم علیه امنیت کشور، توهین به مقام معظم رهبری از طریق ارسال ایمیل به دادگاه کیفری لاهه، فعالیت تبلیغی علیه جمهوری اسلامی از طریق فعالیت گسترده در جهت طرح براندازی و جنگ نرم، عضویت در فیس بوک و ارسال پیام های متعدد و دعوت به سایت بالاترین، همکاری وسیع با خبرگزاری های معاند نظام" اعلام شده است.
اتهام اصلی این جوان، شرکت در اعتراضات بعد ازانتخابات در روزهای 25، 26، 28 و 30 خرداد است که جمع زیادی از مردم تهران در آن شرکت داشتند و این اعتراضات در روز قدس، روز 13 آبان، 16 آذر، روز تاسوعا و عاشورا نیز ادامه پیدا کرد. این جوان متهم است که در همه این اعتراضات حضور فیزیکی داشته است.
در این جلسه تاکید شده که این اتهامات بعد از بررسی و گزارش تحقیقات وزارت اطلاعات از "متن پیامک ها و ایمیل های دریافتی و ارسالی متهم" به وی وارد شده است و خودش نیز به اتهاماتش اقرار کرده است.
16 متهم حاضر در دادگاه در یک کیفرخواست کلی به "براندازی نرم"متهم شده اند و پنج نفر آنها با اتهام محاربه محاکمه می شوند ، اما متن کیفرخواست این فرد بسیار کوتاه بود.
این جوان بیست ساله در دفاع از خود گفت که در راهپیمایی های هفته آخر خرداد شرکت کرده و "علیه دولت شعار دادم و در تظاهرات بعدی به صورت سکوت به راهپیمایی ادامه دادم."
این فرد گفت که در تجمعات 30 تیر، 18 تیر، 16 آذر و ظهر عاشورا حضور داشته و در سه تجمع اول " با ماشین حضور داشتم و تنها اقدام به بوق زدن می کردم اما در ظهر عاشورا در مقابل پارک لاله شاهد جریانات بودم."
او توضیح مفصلی در باره وقایع روز عاشورا داد و گفت که در آن روز چه کرده اما تنها کار مهمش این است که می گوید دو بار شعار داده یکی "شعار مرگ بر دیکتاتور بود و دیگری عزا عزا است امروز روز عزاست امروز، ملت سبز ایران صاحب عزاست امروز."
"ین فرد به آن اعتراف می کند این است که در روز عاشورا به دنبال گرفتن نذری به همراه دوستانش به چند جا سر زده و در طول مسیر "چند بار بوق" زده است"
کار دیگری که این فرد به آن اعتراف می کند این است که در روز عاشورا به دنبال گرفتن نذری به همراه دوستانش به چند جا سر زده و در طول مسیر "چند بار بوق" زده است.
او می گوید که ایمیل می فرستاده و اخباری را که از طریق عضویت در شبکه فیس بوک دریافت می کرده "به صورت شفاهی و اس ام اس" به دیگران اطلاع می داده است.
در جای دیگری هم توضیح می دهد که از طریق "گوگل ریدر، بالاترین، ایران پرس نیوز، جرس، خبرگزاری نهضت آزادی ایران و همچنین از برخی خبرگزاری های داخلی مانند قلم و کلمه" از اخبار مطلع می شده و در تجمعات شرکت می کرده است.
او اعتراف می کند که در سه هفته اول بعد از انتخابات روی پشت بام الله اکبر می گفته است، کاری که مدتها بعد از انتخابات ریاست جمهوری در شهر تهران ادامه داشت.
او می گوید که در روزهای 13 آبان، 16 آذر، ظهر عاشورا و فوت آیت الله منتظری به حدود 100 نفر اس ام اس زده است.
یکی از اتهام های این فرد امضای نامه ای است که ظاهرا برای دادگاه لاهه تهیه شده بود و او آن را در سایت بالاترین دیده و آن را امضا کرده است. او می گوید که در این نامه آقای خامنه ای "خودکامه و دیکتاتور" معرفی شده بود و "من هم چون کل نظام را مقصر می دانستم و فکر می کردم که در انتخابات تقلب شده و نظام سعی می کند به هر نحوی صدای مخالف را سرکوب کند این اقدامات را انجام می دادم تا نتیجه انتخابات باطل شود و نظام را تحت فشار بگذارم."
در جریان اعتراضات بعد از انتخابات ریاست جمهوری،دولت ایران محدودیت های زیادی را برای خبرنگاران داخلی و خارجی به اجرا گذاشت ولی معترضان با استفاده از تلفن همراه، تصاویر اعتراضات را ضبط کرده و آنها را از طریق سایت های مختلف نظیر یوتیوب منتشر می کردند.
این فرد هم می گوید که یک بار تصاویری را که خواهرم از اعتراضات روز 30 خرداد تهیه کرده بود، به "برخی رسانه های خارجی ارسال کردم."
متهم در جریان جلسه دادگاه چند بار از قوه قضائیه و نیروهای امنیتی دفاع کرده و گفته است که "برخورد آنها به هیچ وجه با من به صورتی نبود که فکر می کردم."
او می گوید که فکر می کرده که بعد از دستگیری "تجاوز، شکنجه، اعتراف زوری و قرص خوراندن" وجود دارد در حالی که برخوردها "محترمانه و مودبانه" بود.
یکی از اتهامات این جوان، براندازی است که اسماعیل رجبی، وکیل وی در دادگاه گفت که اقدامات موکلش "در حد تبلیغ، نوشتن، گفتن و تماس تلفنی، پیامک و ایمیل بوده که به صورت فردی انجام می داده و قصد براندازی نظام و تبانی نداشته است."
به گفته وکیل این جوان، موکلش "نیامده با کسی نقشه بکشد که علیه امنیت ملی اقدام کند پس این تبانی نیست."
آقای رجبی توضیح داد که موکلش "به خاطر حمایت از یک کاندیدا و برای این که این کاندیدا رای نیاورده، عصبانی شده و دست به چنین اقدامی زده است تا انتخابات باطل شود."
در جریان این محاکمه نماینده دادستان از این جوان پرسید که آیا قبول دارد که با شرکت در تجمعات، ارسال پیامک و ایمیل و مصاحبه با رسانه های خارجی " قصد براندازی" داشته که این سئوال با واکنش وکیل مدافع رو به رو شد که گفت سئوال نماینده دادستان "القاء آمیز" است.
اما متهم توضیح داد که دیدگاهش این بوده که "نظام مجبور به عقب نشینی شود و به حرف ما عمل کند چون فکر می کردم من جزو اکثریت هستم و بیشتر مردم مثل من فکر می کنند."
تاکنون دادگاه چند نفر از بازداشت شدگان حوادث بعد از انتخابات برگزار شده و گروهی از بازداشت شدگان به خصوص فعالان سیاسی به زندان های طویل المدت محکوم شده اند.
پیش از این دادگاه انقلاب اسلامی یازده نفر را در ارتباط با اعتراضات به نتایج انتخابات بحث برانگیز ریاست جمهوری به اتهام محاربه به اعدام محکوم کرده و حکم دو تن از آنان به نام های محمدرضا علی زمانی و آرش رحمانی پور که ظاهرا به تایید دادگاه تجدید نظر تهران رسیده بود، سحرگاه پنجشنبه، هشتم بهمن به اجرا در آمد.
پدر آقای رحمانی در گفتگو با تلویزیون الجزیره گفت که خبر اعدام پسرش را از تلویزیون شنیده و اطلاعی از حکم اعدام پسرش نداشته است.
بنابر اعلام دادسرای انقلاب تهران، پرونده پنج نفر از این متهمان روز عاشورا در مرحله ابلاغ حکم و تجدید نظرخواهی است.
هنوز مشخص
نیست پنج نفری
که در جلسه
امروز دادگاه
به اتهام
محاربه در
دادگاه حاضر
شده بودند،
جزو همان
افرادی هستند
که دادستانی
قبلا از آنها
به عنوان محارب
نام برده بود.
تابش:
تلاش برای
بیرون کردن
دانشجو و
دانشگاهیان
از عرصه محکوم
به شکست است
امروز: دبیرکل
فراکسیون خط
امام(ره)مجلس،
خیل عظیم دانشجو
و دانشگاهیان
را یک فرصت
فوق العاده
برای کشور
دانست و با
بیان اینکه
نخبگان از دل
مراکزی همچون
دانشگاهها
بروز و ظهور
مییابند و
بار توسعه
کشور را به
دوش میکشند،
بر توجه بیشتر
به این قشر و
ایجاد بسترهای
لازم برای
فعالیت آنان تاکید نمود.
به گزارش
پایگاه خبری
فراکسیون خط
امام(ره)مجلس«پارلماننیوز»، محمدرضا
تابش در مراسم
تودیع
ومعارفه
روسای دانشگاه
آزاد اسلامی
اردکان که با
حضور معاون
فرهنگی
دانشگاه آزاد
اسلامی و جمعی
از مسئولان و
روسای مراکز
آموزش عالی
استان و
شهرستان
برگزار شد در
سخنانی حضور
در بین اساتید و
دانشگاهیان
در فضائی
آکنده از علم
و معنویت را
ارزشمند
توصیف کرد و
با
آرزوی
تداوم توفیق
در خدمت به
ساحت علم و
عالمان و
فرهنگ ، از
زحمات رئیس پیشین این
واحد تشکر
نمود و برای
رئیس جدید آرزوی
موفقیت کرد.
منتخب
مردم شهرستان
اردکان در
خانه ملت همچنین
با گرامیداشت
سی و یکمین
سالگرد
پیروزی
انقلاب
اسلامی افزود:
انقلاب ما
انقلابی نبود
که با تکیه
بر سلاح و
پشتوانه
نظامی و حمایت
قدرت های
خارجی به
پیروزی برسد، بلکه انقلاب
اسلامی ما
انقلاب کلام و
منطق بود که
توانست با دم
مسیحایی امام
؛ آحاد مردم
با سلایق و
عقاید مختلف
را متحد سازد
و رژیم
استبدادی وابسته
به قدرتهای
خارجی را
سرنگون
نماید.این
انقلاب طرحی
نو در جهان در انداخت و
جغرافیای
سیاسی منطقه
را متحول کرد و
نور امید ، در
دل مستضعفان دنیا و ملل
محروم و تحت
سلطه استکبار
بوجود آورد.
دبیرکل
فراکسیون خط
امام(ره)مجلیس
تصریح کرد:دوست
داران واقعی
انقلاب امروز
وظیفه دارند
با تجسم
شعارها و
آرمانهای عزت
بخش و وحدت
آفرین در ایام
پیروزی
انقلاب؛از
موضع آسیب
شناسی بررسی
کنند چه
عواملی ما را
در
تحقق بخشی
از آن شعارها
بازمی دارد و
بذر تفرقه و
یاس در جامعه
می پراکند.
وی اختلاف
نظر و سلیقه
در یک جامعه
پویا را امری
طبیعی دانست و
افزود: باید
این مسئله را
به رسمیت
شناخت و اجازه
داد همه
سلایق،تفکرات
و گرایشها در
صحنه حضور
داشته باشند.
تابش با
بیان اینکه
رمز پیروزی
انقلاب اسلامی
در وحدت کلمه
بود بر حفظ و
تحقق آن تاکید
کرد و گفت:این
وحدت در
تعامل، همفکری،ادب،حرکت
بر مدار اعتدال
و گذشت حاصل
می گردد.
نماینده
مردم اردکان
همچنین با
بیان اینکه امروز
اهتمام و
احترام به نسل
جوان که
اکثریت جامعه
را تشکیل می
دهند؛یک
ضرورت است
،دانشجو و دانشگاهیان
را یکی از
تاثیرگذارترین
اقشاروفرصت
برای جامعه
دانست و بر در صحنه نگه
داشتن این قشر
فرهیخته و آینده
ساز ایران
اسلامی تاکید
کرد و ایجاد
برخی تحرکات
برای از صحنه
خارج نمودن آنان
را محکوم به
شکست تلقی کرد.
وی ادامه
داد :باید
تمام توان خود
را برای ایجاد
بسترهای لازم
جهت تحقق
خواستها و
مطالبات دانشگاهیان
و دانشجویان
معمول داریم .
تابش
پدیده مهاجرت
نخبگان که
امروزه به نام
فرار مغزها
نامیده می شود را واقعیتی
تاسف بار در
کشور خواند و
افزود: مهاجرت
نخبگان ؛ کشور
را از بهره
گیری افکار و
خدمات علمی
آنها در جهت
رشد و تعالی
ایران عزیز
کشور محروم
می سازد.
وی با
اشاره به آمار
صندوق بین
المللی پول که
ایران را با
ضریب مهاجرت 15% در
میان 60 کشور
توسعه نیافته
و در حال
توسعه دنیا در
رتبه اول قرار داده،گفت:در
سه دهه اخیر
حداقل 3 واحد
از ضریب هوشی
متوسط ایرانی
ها
بواسطه
همین مهاجرت
ها کاهش پیدا
کرده که این امر
برای کشوری که
هویت انقلابش
فرهنگی است
،زیبنده نیست.
محمدرضا
تابش اثر
مستقیم
مهاجرت
نخبگان را
محروم ماندن
کشور از خدمات علمی آنها
دانست و اثر
غیر مستقیم آن
را فقیر تر
کردن ذخیره
ژنتیکی کشور ذکر کرد که
بهره هوشی را
کاهش می دهد.
وی در بخش
دیگری از
سخنان خود با
اشاره به کارکردهای
نظام سه گانه آموزش عالی
کشور ؛ شامل
تولید
علم،انتقال و
انتشار علم و
فراهم کردن
زمینه بکارگیری
علم(فناوری) و
بیان اینکه
یکی از معیارهای
تعیین توفیق
هر کشوردر عرصه
های پژو هشی
سهم بودجه
تحقیقاتی به
نسبت تولید
ناخالص ملی در
آن کشور است؛این
میزان در
کشورهای عقب
افتاده را کمتر
از نیم درصد و
در کشورهای در حال توسعه
نیم تا دو
درصد و در
کشورهای
پیشرفته بیش
از سه درصد
ذکر کرد و گفت
طی اجراء
برنامه های
سوم و چهارم
توسعه ؛سهم
بودجه
تحقیقاتی از
تولید ناخالص
ملی در حدود0.4
درصد تا 0.6درصد
بوده که دستیابی
به هدف تعیین
شده در
انتهای
برنامه یعنی 2
درصد فاصله
زیادی است .
وی در
ارزیابی کلی
از کارکردهای
نظام آموزشی عالی
ایران در
مقایسه با جهان
، وضعیت ایران
را نا مطلوب
ذکر کرداما در
مقایسه با
کشورهای
منطقه گفت:از
نظر شاخص های
پژوهشی وضعیت
ما مطلوب و به
لحاظ شاخص های
فناوری وضعیت
متوسط داریم.
محمدرضا
تابش وظیفه
مسئولان را
فراهم کردن
امکان ارتیاط
سرمایه
انسانی به
سرما یه های
مالی و
اقتصادی در
فرآیند تولید
دانست که می
تواند مسیر توسعه کشور
را هموار سازد
و اقتصاد کشور
را متحول کند.
تابش در
بخش دیگری از
سخنانش
اشتغال حدود
نیمی از
دانشجویان
کشور در دانشگاه
آزاد اسلامی
بدون اتکا به
بودجه دولتی
را نشان از
ظرفیت و توان بالای این
دانشگاه
دانست و با
تاکید بر
كيفيت محوري و
ارتقاء سطح
علمي دانشجویان
،حضور موفق
این دانشگاه
در عرصه های
مختلف داخل و
خارجی و ارائه مقالات علمی
در مجلات
معتبر دنیا را
نشان از
حرکت رو به
رشد این
دانشگاه
دانست و از
تلاش و
اقدامات دست اندرکاران
این دانشگاه
تشکر نمود.
بهشت
زهرا و قبور
بی
نام؛میعادگاه
سبزها
یاسمن
تهرانی
بهمن
است ....یاد روزی
می افتم که
امام آمد و در
بهشت زهرا
مقدمش را گرامی
داشتیم. صدایش
در گوشم است
که می گفت:" شاه
قبرستانهای
ما را آباد کرد..."
قطعه 257
بهشت زهرا، از
شلوغ ترین
قطعات است، هم
برای اینکه
قبر
رفتگانیست که
در این قطعه
دفن شده اند،
آنان که هنوز
سالی بر آن
نرفته است و
هم برای اینکه مدفن
شهدای شناخته
شده 30 خرداد
است و مردم هر
گاه که برای
دیدار رفتگانشان
می آیند، سری
هم به این جا
می زنند.
ندا
آقا سلطان،
سنگ قبرش
همیشه شسته و
پر از گل است،
اماحتی بر روی
چهر ه
اش در روی سنگ
قبرش ، زخم
هایی وجود
دارد، یکی روی
چشمش، همان
چشم هایی که که
آخرین نگاهش
دنیا را تکان
داد، و چند تا روی
گونه و
پیشانی، عده
ای می
گویند قبل از
سالروز تولدش
عده ای آمده
اند و از بغض
روی سنگ قبرش
شلیک کردند
و این زخم ها
جای شلیک
گلوله است.
زخم ها تقریبا
یک اندازه است. هدیه آنان
که حتی نمی
توانند پیکر
بی روح او را
هم شاهد باشند
و بر مزارش نیز تیر می
افکنند.
سهراب
اعرابی هم آن
جا دفن است با
عکسی که همه
دیده ایم، با
تی شرت راه راهش، شال
سبز بر گردن و
نوار سبز بر
سر، اشکان
سهرابی،
علیرضا
افتخاری و رامین
رمضانی هم این
جا منزل
دارند. کسی
قبر دیگری را
نشان می دهد
که هنوز سنگ قبر
ندارد و می
گوید، این را
چند روز پس از بقیه
بچه ها آورده
اند، گلوله ای در
قلبش شلیک شده
بود. احتمالا
از جنازه هایی
بوده است که مخفیانه
به خانواده ها
تحویل داده
اند و تهدیدشان
کرده اند که
حرفی نزنند. عکسی
بالای قبر
گذاشته شده
است و اسمش را
با رنگ قرمز
به سبک اسم
شهدا که خون از آن می
چکد، بالای
عکس نوشته
اند،"فرشاد
قبادی خامنه"
، 27 ساله است و روی سنگ
قبر تاریخ
مرگش 31 تیر ذکر
شده است. تاریخ
مرگ ها مخدوش
است، تاریخ ها را
برای آن عده
از کشته شدگان
که مخفیانه به
خانواده ها
تحویل داده اند،
برای انکه
معلوم نشود،
همان روز خاکسپاری
زده اند.
شهید
مظلوم
دنبال
امیر جوادی،
محمد کامرانی
و محسن روح
الامینی،
شهدای کهریزک
و باقی
کشته شده های 25
و 30 خرداد می
گردم، حداقل
آنهایی که اسم
شان را می دانم،
پیدایشان نمی
کنم.
خانواده
یکی از شهدا
می گوید: محسن
را در قطعه شهدا
دفن کردند و
نمی دانیم
کدام قطعه.
هنوز فرصت
نکرده ایم
برای محسن
عزاداری کنیم
و به خانواده
اش تسلیت
بگوئیم، او را
به دلیل اینکه
پدرش سردار
سپاه بوده و وفادار به
نظام از ما
جدا کردند، ما
به وفاداری
پدرش احترام
گذاشتیم اما آنها از
نجابت و
وفاداری اش
سوءاستفاده
کردند و مرد
دروغگویی که
در بی شرمی جهان
را حیرت زده
کرده است،
محسن را در زمره
حامیان دولت
خواند! او مظلوم تر از
دیگر
شهدایمان
است، هر چند
مرگ مظلومانه
اش پر برکت
بود.
غم
انگیزترین
قطعه بهشت
زهرا
به
قطعه 302 می روم
که غم انگیز
ترین قطعه
بهشت زهرا
است. در گوشه
جنوب شرقی این
قطعه،
قبرهایی
هستند که نامی
ندارند، این
قبرها فقط
شماره جواز دفن دارند
و هیچ نامی
روی سنگ
قبرهای سیاه و
کوچکی که روی
این قبرها
قرار دارد، به
چشم نمی خورد.
حنیف مزروعی
در تابستان از
دفن عده ای
بدون اسم در این قطعه
گزارش
شجاعانه تهیه
کرده بود و
بعد هم ناگزیر
از ترک ایران
شده بود.
سنگ
های بی اسم را
می شمرم، 18 عدد
قبر هستند.
همه مردمی که
در آن جا عزیزی دارند
از این قبرها
اطلاع دارند و
به هم نشان می
دهند. مردم می
آیند و برایشان
فاتحه می
خوانند و زیر
لب زمزمه می کنند
که خدا رحمت
شان کند اما بعد بی
اختیار می
گویند، این
جوانان بی گناه
که حتما
آمرزیده
هستند، خدا ما را
بیامرزد. از یکی
در باره قبر
بچه هایی که
در عاشورا
شهید شده اند، می
پرسم، می
گوید، همه
جنازه های
عاشورا را به
جز چند مورد
هنوز تحویل نداده
اند. نمی دانم
این خبر صحیح
است یا نه.
جوان هر چه می
داند به من و دیگران
می گوید. می
گوید، شاید می
خواهند آنها
را هم بی نام و
نشان در گوشه ای
دیگری از این
قبرستان بزرگ
دفن کنند اما
چشمان مردم
همه جا آنها را می
بیند.
سبزها در
قبر
دنبال
قبر های بی
نام که می
گردم از تعداد
جوانان مدفون
در این قطعه حیرت می
کنم، صاحبان
قبور همه جوان
هستند، از هر
ده قبر، نیمی
قبرهای جوانانی است
که عکس شان با
ژست های زیبا،
زینت قبرشان
است و قلبم را
به درد
می آورد،
اینهمه
جوان،غیر
عادی به نظرم
می آید، بخصوص
که روی عکس و گاه
یواشکی پشت
عکس برخی از
این جوانان،
نواری سبز گره
خورده است،
نگاه شان و علامت
سبز آشناست،
مثل نگاه همه
کسانی که در
راهپیمایی ها
می بینیم. از ما بوده
اند و هستند،
دیر یا زود
اسرار هویدا می
شود. عکس قبر
ها و علامت
های سبز را می
گیرم.
شهیدان
گمنام
از
اینکه جای
آنها نبوده
ام، از خود
خجالت می کشم،
ساعتی می
ایستم و نمی دانم
چند فاتحه می
خوانم، هر چه
می خوانم به
نظرم کافی نمی
آید. با آنها حرف می
زنم و کمک می
خواهم تا
بتوانیم اسم
شان را پیدا
کنیم؟ نمی دانم
خانواده های
این قبرهای بی
نشان چه می کنند.
می دانم که
خانواده دختر 17 ساله ای که
از روز 25 خرداد
گم شده است،
هنوز امید
بازگشتش را
دارند، به آنها
گفته اند حتما
دخترتان فرار
کرده است و
آنها از ترس
آبرو و شاید به امید
اینکه اگر
چیزی نگویند،
دخترشان را به
آنها باز پس
می دهند هیچ نمی گویند.
شاید این
دخترک صاحب
یکی از این قبرها
باشد. دختران
دیگری هم هستند که گم
شده اند، در
روز عاشورا،
دختری را از
ماشینش بیرون
کشیده اند و برده اند،
اسمش در فهرست
اوین است اما
خودش نیست،
همه چشم
انتظارش هستند، او
را در کدام
گور بی نشانی
دفن خواهند
کرد؟
بهشت
زهرا را با
همه سبزیش
وداع می کنم.
با قبور
عزیزانی که
فقط به جرم یک
پرسش " رای من
کجاست؟ "
امروز به جای
اینکه قهقهه
خنده شان خانه
ها را پر کند،
ساکت و بی روح
در سرمای
زمستان تنها و
بی کس در بهشت
زهرا غریبانه خفته اند.
آنان که حتی
خانواده
هایشان نمی
توانند برای
تسلی دلشان هم
های های
بگریند و باید
بغضهایشان را
فرو خورند.
با بغضی در
گلو و چشمانی
پر آب از در
اصلی بهشت زهرا
خارج می شوم
تا پنجشنبه
دیگر و دیداری
دیگر...