یکشنبه، هشتم فروردین ١٣٨٩- بیست وهشتم مارس ٢٠١٠


نگرانی غرب از گسترش مراکز اتمی ایران

روزنامه نیویورک تایمز گزارش داده آژانس بین المللی انرژی اتمی و سازمان های اطلاعاتی آمریکا در حال بررسی امکان وجود حداقل دو مرکز هسته ای دیگر در ایران هستند.

نیویورک تایمز روز شنبه هفتم فروردین (۲۷ مارس) به سخنان علی اکبر صالحی، رئیس سازمان انرژی اتمی ایران اشاره کرد که در اوایل اسفندماه از احتمال آغاز ساخت دو مرکز جدید غنی سازی اورانیوم در سال جاری خبر داده بود.

خبرگزاری دانشجویان ایران - ایسنا - روز دوشنبه، ۳ اسفند (۲۲ فوریه)، متن مصاحبه اش با علی اکبر صالحی را منتشر کرد که در آن احتمال آغاز کار ساخت دو مرکز غنی سازی در سال ۱۳۸۹ مطرح شد.

نیویورک تایمز به نقل از منابع اطلاعاتی آمریکا نوشته است اسرائیل و آمریکا معتقدند مراکز اتمی دیگری مانند مرکز زیرزمینی "فردو" که در نزدیکی شهر قم واقع است، در ایران وجود دارد.

وجود تاسیسات فردو در اواخر ماه سپتامبر گذشته زمانی که محمود احمدی نژاد، رئیس جمهوری ایران برای شرکت در اجلاس مجمع عمومی سازمان ملل متحد به نیویورک سفر کرده بود، آشکار شد.

به نوشته نیویورک تایمز، بازرسان آژانس بر این باورند ایران به احتمال زیاد بر روی دو مرکز اتمی دیگر کار می کند.

رئیس سازمان انرژی اتمی ایران گفته بود، امکان دارد به دستور محمود احمدی نژاد امسال کار ساخت دو مرکز جدید غنی سازی آغاز شود.

او گفته بود هر کدام از این دو مرکز به لحاظ قدرت تولید، اما نه از لحاظ وسعت مکان، در حد و اندازه سایت غنی سازی نطنز هستند و قرار است در این سایت ها از سانتریفوژهای جدید استفاده شود.

نیویورک تایمز همچنین به نقل منابع ناشناس خود می نویسد ساخت تجهیزات و دستگاه های غنی سازی در ایران ادامه دارد، اما این تجهیزات به مراکز غنی سازی شناخته شده این کشور فرستاده نشده اند.

در حال حاضر نطنز تنها مرکز اعلام شده غنی سازی اورانیوم در ایران است. مرکز فردو هنوز تکمیل و راه اندازی نشده است.

آقای صالحی به ایسنا گفته بود، روز ۲۰ فروردین امسال محمود احمدی نژاد "اخبار خوشی" را در مورد نوع سانتریفوژها به مردم ایران خواهد داد.

او گفت: "آنجا مشخص می شود که ما از چه نوع سانتریفوژهایی در سایت های جدید استفاده خواهیم کرد."

آمریکا و کشورهای غربی نگرانند که ایران تحت پوشش تامین انرژی داخلی، قصد تولید بمب اتمی دارد.

اما مقام های ارشد ایران این اتهام را رد می کنند و می گویند که برنامه اتمی این کشور صلح آمیز است.


گفتگو با عضو هیأت اعزامی گلبدین حکمتیار به کابل

نمایندگان حزب اسلامی افغانستان (شاخه حکمتیار) که در حال حاضر در کابل به سر می برند، می گویند در صورتی که گفتگو های صلح همین طور به پیش برود، حاضرند برخی شرط های خود را تغییر دهند.

آنها که از گلبدین حکمتیار، رهبر حزب اسلامی نمایندگی می کنند، طرح پانزده ماده ای را به دولت افغانستان ارائه کرده اند.

خواسته های مهم آنها خروج نیروهای خارجی از افغانستان ظرف یک سال آینده و تغییرات در مواد قانون اساسی این کشور است.

به گفته آنها، طالبان هم تا حد زیادی با طرح حزب اسلامی موافقت دارند.

هیات شش نفرى حزب اسلامى در طول چند هفته گذشته با رئیس جمهوری افغانستان و نمایندگان سازمان ملل و اتحادیه اروپا گفتگو کرده اند .

داود اعظمی رئیس دفتر بى بى سى در کابل با قریب الرحمان سعید، از اعضاى بلند پایه این هیأت مصاحبه ای را انجام داده و در آغاز از او پرسیده است که آنها چرا این زمان را براى آغاز مذاکرات با دولت مناسب دانسته اند؟

این طرح از سوی هیأت رهبری حزب اسلامی افغانستان و خود آقای حکمتیار، رهبر حزب ارائه شده تا بحران فعلی و در به دری افغانستان پایان یابد.

رهبری حزب اسلامی به این نظر است که راه حل بحران افغانستان، تنها خاتمه دادن به اشغال کشور از جانب نیروهای خارجی است که از سال ۲۰۰۱ به این طرف تحت نام مبارزه با تروریسم شروع شد.

هیأت شما به درخواست حکومت به کابل آمده یا به دعوت نیروهای خارجی و یا این ابتکار خود شما بوده که طرح حزب اسلامی را به گوش مردم برسانید؟

حکومت افغانستان اصرار داشت که هیاتی به کابل فرستاده شود تا با رئیس جمهوری روی بعضی مسائل گفتگو کند.

اما حزب اسلامی با فرستادن هیأتی باید طرحی تهیه می کرد که در آن جامعه مدنی، حکومت افغانستان، پارلمان، احزاب سیاسی و شخصیت های سیاسی و همه را تحت یک برنامه به نام "میثاق نجات ملی" دور هم جمع کند.

ما می خواهیم که همه با یک صدا به نیروهای خارجی بگوییم که مشکل افغانستان را خود ما حل می کنیم و نیازی به حضور شما نیست.

شما خواستار خروج نیروهای خارجی از افغانستان شدید و در طرح شما زمان کمی برای خروج آنها در نظر گرفته شده است که ناممکن به نظر می رسد، دلیل آن چه است؟

این طرح در نیمه های ماه دسامبر سال گذشته تهیه شد و ما برای ارائه آن به مردم حالا را مناسب دیدیم.

در این طرح گفته شده که نیروهای خارجی از ماه جولای امسال روند خروج را آغاز کنند و تا ماه جولای ۲۰۱۱ نیروهای شان را از ولایات افغانستان به پایگاه های مرکزی شان فرابخوانند و آهسته آهسته از این کشور بیرون شوند.

اما امکان بحث روی این جدول زمانی وجود دارد تا رضایت همه حاصل شود و از طرفی هم خروج نیروهای خارجی آبرومندانه صورت گیرد.

شما گفتید که در این طرح تغییراتی خواهد آمد، خب، حزب اسلامی تا چه زمانی می تواند حضور نیروهای خارجی را در افغانستان تحمل کند؟

ما واکنش آنها را می بینیم که چگونه با ما برخورد می کنند. خب، اگر ما، حکومت، جامعه مدنی، احزاب سیاسی و پارلمان افغانستان یک جا با نیروهای خارجی گفتگو کنیم طبعاً یک راه حلی پیدا خواهد شد.

به هر حال، ما پیشنهادهای آنها را به رهبری حزب، بخصوص به محترم حکمتیار منتقل می کنیم. او و شورای اجرائیه حزب در این مورد تصمیم می گیرند.

مردم افغانستان از سال های ۱۹۹۰ تجارب تلخی دارند، خوب اگر نیروهای خارجی افغانستان را ترک کنند، بسیاری نگران هستند که احتمالا بار دیگر جنگ های میان گروهی در این کشور شعله ور خواهد شد، آیا شما نگران چنین موضوعی نیستید؟

به هر حال، اگر این نیروها مثل ارتش شوروی (سابق) به شکل ناگهانی از افغانستان خارج شوند، طبیعتاً این نگرانی وجود دارد.

در زمان خروج روس ها ما یک نظام درست نداشتیم، اما در حال حاضر اگر نیروهای خارجی تحت یک جدول زمانی معقول و بر اساس تفاهم از این کشور خارج شوند، این مشکل پیش نخواهد آمد.

در ماده چهارم طرح ما هم آمده که حکومت و پارلمان تا زمانی به کار شان ادامه می دهند که طبق این طرح انتخابات برگزار شود و تا حکومت و شورای منتخب جدید روی کار بیاید.

در این طرح تداوم حکومت و پارلمان تضمین شده است.

طالبان هم می خواهند که نیروهای خارجی از افغانستان خارج شوند، آیا تا حال میان شما و طالبان در این مورد تماس هایی برقرار شده است؟ نظر آنها در مورد طرح شما چه است؟

بله، اکثراً با آنها تماس های مستقیم و غیرمستقیم داریم و تقریباً خواسته آنها هم مشابه خواسته ما است، ولی این که واکنش های دیگر آنها چیست، تا کنون خبر ندارم.

با آغاز بحث ها برای زمینه سازی مذاکرات مستقیم، شماری از رهبران و فرماندهان طالبان در پاکستان بازداشت شدند، به نظر شما این دستگیری ها چه تاثیراتی در روند صلح خواهد داشت؟

طبیعتاً اثرات منفی خواهد داشت. دستگیری طالبان در پاکستان، موضوع حساسی است، ولی از جزئیات دستگیری آنها خبر ندارم.

اما به نظر من، اگر کشورهای همسایه و کشورهای دیگر تصمیم بگیرند که امنیت در افغانستان تامین شود، این به سود همه ما خواهد بود.

شما خواهان تغییرات در قانون اساسی افغانستان شده اید، در حالی که قانون اساسی از سوی پارلمان، احزاب سیاسی از جمله شاخه حزب اسلامی که در این کشور به شکل قانونی فعالیت دارد، تایید شده است. شما مشخصا خواستار چه تعدیلاتی هستید؟

پیشنهاد ما این است که قانون اساسی افغانستان به ترمیم و تعدیلاتی نیاز دارد. به نظر ما، باید قانونی که از سوی حزب اسلامی افغانستان ساخته شده و قانونی که از جانب طالبان تدوین یافته از سوی یک کمیسیون با قانون اساسی افغانستان یک جا بررسی شود و بعد توسط لویه جرگه قانون جدیدی تصویب شود.

شما خواهان تعدیل کدام ماده قانون اساسی هستید؟

مواد زیادی هست. به گونه مثال، پیشنهاد حزب اسلامی این است که در پارلمان باید تنها یک مجلس باشد. یعنی مجلس نمایندگان و مجلس سنا یکی شوند و این هم به خاطر این است که وضعیت اقتصادی ما تقاضای دو مجلس را نمی کند.

ما همچنین می خواهیم که مردم به احزاب رای بدهند. حالا تمام اعضا و احزاب در پارلمان فردی هستند.


وزیر خارجه روسیه می گوید مسکو تنها از «تحریم‌های هوشمند» علیه ایران حمایت می‌کند

سرگئی لاوروف، وزیر خارجه روسیه در تازه‌ترین اظهار نظر خود درباره برنامه اتمی ایران گفت:« مسکو مخالف هر گونه اقدام نظامی علیه ایران است و تنها از آنچه که «تحریم‌های هوشمند» خواند حمایت می‌کند.

سرگئی لاوروف این تحریم های هوشمند را «علیه افراد و سازمان‌های درگیر در پرونده هسته‌ای جمهوری اسلامی و نه مردم ایران» توصیف کرد.
او که در گفت و گو با یک شبکه ی تلویزیونی روس سخن می گفت در عین حال تأکید کرد که تلاش‌ها برای مذاکره با ایران باید در جریان باشد و این فرصت را بدهیم که از این طریق نتایجی به دست آید. سرگئی لاوروف همچنین افزوده است: «امروزه این سناریو که روسیه از اقدام نظامی علیه ایران حمایت کند از دستور کار خارج است».

این اظهارات در حالی بیان می شود که کشورهای غربی و بویژه آمریکا، فرانسه و بریتانیا در ماه‌های اخیر فشار خود را بر روسیه و چین برای همراهی با قطعنامه چهارم شورای امنیت سازمان ملل در زمینه تشدید تحریم ایران افزایش داده اند.


نیویورک تایمز: ایران مخفیانه در پی ساخت دو مرکز غنی سازی جدید است

روزنامه آمریکایی نیویورک تایمز نوشت، مقامات دولتی غربی و همچنین بازرسان سازمان ملل بر این باورند که ایران مخفیانه در حال ساختن دو مرکز غنی سازی جدید است.
نیویورک تایمز روز شنبه به نقل از منابعی که نام شان را فاش نکرده است، نوشت، بازرسان سازمان ملل در جستجوی شواهد درباره این تاسیسات هستند.
این بازرسان در پی گفت و گوی چند هفته پیش علی اکبر صالحی، رییس سازمان انرژی اتمی ایران، با خبرگزاری ایسنا متوجه قصد ایران در این ارتباط شده اند.
آقای صالحی در این گفت و گو از ساخت دو مرکز غنی سازی جدید در آغاز سال نو خورشیدی خبر داده بود.


رنج جسمی و روحی اسانلو در گوهردشت
دويچه وله :
منصور اسانلو به‌جای بهره‌مندی از مرخصی نوروزی، یک هفته در زندان گوهردشت به سلول انفرادی افتاد و بعد به بند ۵ منتقل شد. بندی که ویژه پرخاشگران، معتادان و قاتلان است. این فعال کارگری و خانواده‌اش روزگار سختی را می‌گذرانند.

سه‌سال و هفت ماه از دستگیری منصور اسانلو، رییس سندیکای کارگران شرکت اتوبوسرانی تهران می‌گذرد. اسانلو به اتهام اقدام علیه امنیت ملی به ۵ سال حبس محکوم شده و از شهریورسال ۸۷ در زندان گوهردشت کرج نگاهداری می‌شود.

اسانلو، زندانی محروم از همه حقوق

اصل تفکیک زندانیان، سازمان زندان‌ها را ملزم می‌کند که افراد در بند را بر اساس نوع اتهام، جرم یا سن نگاهداری کنند. اما اسانلو به‌خلاف این اصل، در حالی که یک زندانی سیاسی است، مجبور شده محکومیت خود را نزد بزهکاران خطرناک سپری کند.

همسر اسانلو می‌گوید: منصور ۴۳ ماه است در زندان به‌سر می‌برد. طبق آیین‌نامه زندان‌ها وقتی دوسوم حبس سپری شود، امکان آزادی مشروط، تخفیف، مرخصی استحقاقی و استعلاجی هست اما او در این مدت حتی یک روز هم از این حقوق استفاده نکرده است. پزشکان خود زندان تایید کرده‌اند که او شرایط جسمی ناگواری دارد و باید در اولین فرصت از زندان بیرون برود. اما هیچ گوش شنوایی در کار نیست.

پروانه اسانلو می‌گوید که همسرش در بند ۵ زندان گوهردشت در میان عده‌ای قاتل و جنایتکار که مدام سرگرم کشیدن سیگار و مواد هستند، زندگی می‌کند. وکلای همسرم خیلی زحمت کشیده‌اند و حتی دکتر یوسف مولایی، یکی دو روز قبل از عید او را دیده و خیلی منقلب شده و اشک‌اش درآمده اما نتوانسته هیچ کاری بکند. در پرونده‌های سیاسی و امنیتی، وکیل عملا هیچکاره است.

حساب اسانلو را از بقیه زندانیان جدا کرده‌اند

پروانه اسانلو می‌گوید که مراجع قضایی مخالفتی با مرخصی همسرش ندارند اما گفته‌اند که وزارت اطلاعات با استعلام آنها برای این مرخصی، مخالفت کرده است. پروانه اسانلو می‌‌‌‌پرسد چرا به‌جای دستگاه قضایی، وزارت اطلاعات برای سرنوشت زندانیان تصمیم می‌گیرد. او از سرگردانی خود، دو پسرش و مادرپیر منصور اسانلو می‌گوید: مادر شوهرم، خاله‌ی من است. خیلی بی‌تابی می‌کند. مدام گریه می‌کند و می‌‌‌‌‌‌پرسد چرا بچه‌ام عید پیش زن و بچه‌اش نیامد. چرا او را پیش مواد مخدری‌ها برده‌اند.

پروانه اسانلو با تاکید این‌که همسرش به سختی مریض‌است از به‌هم ریختگی روحی او می‌گوید: نمی‌تواند با این نوع زندانیان کنار بیاید. از دود سیگارآنها نمی‌تواند نفس بکشد. وقتی به من زنگ می‌زند، مدام سرفه می‌کند و کلافه است.

ملاقات در نهایت زحمت

روزهای ملاقات در زندان گوهردشت برای زنان و مردان یکسان نیست. بستگان مرد زندانی یک روز ملاقات دارند و بستگان زن، روزی دیگر! پروانه اسانلو می‌گوید: با این قاعده، هیچ‌وقت نمی‌توانیم خانوادگی به دیدار منصور برویم، در حالی‌که برای من و پسرهایم راحت‌تر است که همگی با هم او را ببینیم. ملاقات‌ها پانزده ‌روز یک‌مرتبه‌اند و معمولا از پشت شیشه انجام می‌شوند. کتاب و وسیله را به سختی قبول می‌کنند. بار آخر پسرم برای تولد پدرش، کتابی هدیه گرفته بود که آن را قبول نکردند. به گفته پروانه اسانلو، همسرش در زندان کتاب‌های انگلیسی و رمان می‌خواند.

بیماری‌های حاد، محیط ناسالم

پروانه اسانلو از ناراحتی‌های چشمی، قلبی، پوستی و ریوی همسرش می‌گوید: یک بیماری عصبی ژنتیک پوستی به‌نام پسوریازیس دارد. در زندان نه نور کافی است، نه بهداشت درست و حسابی. او نباید استرس داشته باشد، اما از ۲۰ تا ۲۷ اسفند به انفرادی برده شده و بعد هم به بدترین بند گوهردشت که همان بند ۵ باشد.

قطع کلیه حقوق و مزایا

همسر منصور اسانلو می‌گوید که پس از ۲۶ سال سابقه کار، این فعال کارگری را اخراج قطعی کردند و کوچکترین حقی نیز برای خانواده‌اش قائل نشدند: این‌همه این همه سال، حق بیمه، بازنشستگی پرداخت کرده اما حتی یک ریال به عنوان بازخریدی به ما ندادند. هرچه پیگیری کردیم، نتیجه نداد. این حکمی است که دیوان عدالت اداری تایید کرده است. این چه عدالتی است؟

پروانه اسانلو از سختی‌های روزگار، هزینه‌ بالای زندگی، مخارج دو پسر بزرگ و بی‌حاصلی دوندگی‌ها برای معالجه و مرخصی همسرش می‌گوید و ابراز امیدواری می‌کند که ایام شدت، سپری شوند.

منصور اسانلو، رییس هیات مدیره سندیکای واحد نخستین بار در دی‌ماه سال ۸۴ دستگیر شد و ۸ ماه در زندان ماند. وی در آبان ۸۵ نیز برای بار دوم دستگیر و یک‌ماه بعد به قید کفالت آزاد شد. اسانلو در تابستان سال ۸۶ در اجلاس سالیانه اتحادیه بین‌المللی کارگران حمل و نقل (آی‌تی‌اف) در لندن شرکت و سخنرانی کرد. سومین دستگیری او در ۱۹ تیرماه ۸۶ و پس از بازگشت به کشور صورت گرفت. وی پیش از بازداشت در خیابان، از سوی ماموران امنیتی به شدت مورد ضرب و شتم قرار گرفت.


بهار آزادی - نامه ای از زندانی سیاسی حامد روحی نژاد
فعالان حقوق بشر در ایران:

سر آخر خرناسه خواب خراب و رخوت آور، خوف انگیز خیالات خام خائنان و خواستاران به خاک و خون خواباندن خیل خاکیان اهورایی خاتمه یافت و سکوت سنگین و سر سام آور و سوزناک سرمای زمستانی به سر رسید و بوسه های بهار بیداری و با طراوت بر هستی نثار گشت به راستی این پدیدار شدن دگر گونی های شگرف در پدیده های طبیعت چه پندی و عبرتی برای ما در بر خواهد داشت

زمستان اگر چه تاریک و سرد و سرشار از ترس و خفقان باشد سر انجام سپری خواهد شد و بهار دوباره پا به عرصه گیتی خواهد نهاد این قانون به آهنگ طبیعت است و خواه و ناخواه رخ خواهد داد، در جامعه انسانی نیز جز این نیست و با تاریخ و گذشتگان در خواهیم یافت که هر چند حکومتی با زمستانی ترین شکل و شیوه سالهای سال عمر کند فرجام آن جز پیوستن به صفحات کتاب کهنه تاریخ نیست و تنها یادگار ماندگارش این نام ننگی است برای بانیان و مجریانش همچنان که دیده ، شنیده و یا خوانده ایم. مدت مدیدی است که مردم ایران زمین در اوج تاریکی و خفقان و دهشتناک ترین شرایط به گذران زندگی و یا با بیانی گویاتر و رساتر به زنده بودن صرف در این شب استبداد محکومند و تنها اندک زمانی است که پس از رسانیدن این شب ظلمانی به نقطه عطفش به دست مردم همه چیز روی به سپیدی نهاده و به سمت روشنایی رهسپار است و این تغییر و تبدیل موضع نوید طلوع مهر را میدهد و از کمی آنسوتر صدای خنده های مردمی که با شادمانی به سان پیشینیان آشتی کردند به گوش می رسد.

شادمانی از جنس پاکترین روش زیستن از جنس انسانی، از جنس اهورایی، صدا نزدیک و نزدیک تر می شود. سال 1388 با تمام فراز و نشیب هایش به پایان رسید، سالی که گرچه قدم های بی مانندی در راستای رسیدن به خواسته به حق خود برداشتیم اما هزینه هنگفتی در این راه متحمل شدیم. از مجروح و محبوس گرفته تا کشته و اعدامی و غیره این هزینه سنگین را پرداختیم و حتی سنگین تر از این را نیز خواهیم پرداخت تا به خواسته خواستنی و و هدف مشترک و به حق و حیاتی امان دست یابیم و بی تردید دیری نمی پاید که چنین خواهد شد و این یقین از آنجایی سر چشمه می گیرد که با توجه به این وقایع، بهایی که صرف نمودیم محال است که به سان گذشته به درد و فراموشی نسیان در یک قدمی دستیابی به خواسته ما مبتلا شویم و تیشه به ریشه تمام کاشته ها و کرده هایمان بزنیم و برای ما اساسی تر از این مطلب آگاهی و خردی است که ملت ایران در طول این مدت طویل به یاری تجربیات گران بهایش از کلیه زوایایی حاکمیت حاکم و متد و روش های حفظ جایگاهش در 31 سال بر کرسی قدرت بودن بدست آورده است و فریب دادن این مردم آگاه غیر ممکن و دور از ذهن به نظر می رسد. به هر روی ما ملت ایران با حافظه تاریخی بی سابقه و بی مانند به پاس خون شهدای راه آزادی با دستانی گره خورده به هم و همبستگی بیتا سال 1389 را با هدف رسیدن به آزادی و حقوق انسانیمان بی دغدغه از ترس های بی سبب و یا با سبب پیشین آغاز کرده و با نتایج شگفت به پایان خواهیم رساند.

سال نو بر همه ایرانیان ایرانی مبارک

حامد روحی نژاد

7/1/89

زندان اوین بند 350


خورشیدی;پدر داماد محمود احمدی نژاد و عضو ارشد ستاد انتخاباتی وی: مشکل مدیریتی داریم اما همه مسائل را گردن آمریکا می اندازیم
جرس:
پدر داماد محمود احمدی نژاد و عضو ارشد ستاد انتخاباتی وی در سال ۸۴ معتقد است با مدیران کنونی، کشور به جایی نخواهد رسید و باید چرخش نخبگان انجام پذیرد. وی بر این باور است که روند اقتصادی مناسب نیست و تورم در سال جدید به بالای ۳۵ درصد خواهد رسید.

احمد خورشیدی دبیر کل جبهه خدمت گزاران، در گفت‌وگو با خبرنگار فرارو با اشاره به سال گذشته به ارزیابی خود از این سال پرداخت و گفت: حوادثی که در سال ۸۸ به وقوع پیوست، درس‌ها و عبرت‌هایی برای اقشار مختلف از جمله مسئولان، مردم و نخبگان آموخت.

وی افزود: اولا مسئولان نظام باید میان نیروهای مردمی که خیر خواهان این کشور هستند و آنهایی که برای دشمن کار می‌کنند، تفاوت بگذارند. دوم اینکه ما در دهه چهارم انقلاب هستیم. باید مسئولان امر توجه داشته باشند که چرخش نخبگان جز الزامات اجتناب ناپذیر است که باید انجام پذیرد. متاسفانه این کشور با توده مسئولان فعلی که دارد به جایی نمی‌رسد. چرخش نخبگان قاعده ای است که همه کشورها به آن نیاز دارند. ما هم راهی جزء آن نداریم. نباید نیرو های ضعیف در عرصه باشند و نیروهای توانمند حاشیه نشین شوند. کشورهای ضعیف به این روش عمل می‌کنند. حیف است کشور ما که جز کشورهای پر استعداد است در این زمینه دچار نقص و مشکل باشد.

این فعال سیاسی درباره مطالبات مردمی و نحوه پیگیری آنها گفت: ملت یکسری خواسته‌ها و مطالباتی دارد که باید دسته بندی و پیگیری کنند. اگر مردم دنبال مطالباتشان نروند کسی دلش به حال آنها نمی‌سوزد. من معتقدم که مردم ما باید پیگیر مطالبات شان بوده و ازمسئولان و مقام معظم رهبری که او را از خودشان می‌دانند، خواسته‌هایشان را بخواهند. چرا که به نظر بنده جایگاه ولایت فقیه، جایگاه مناسبی برای تحقق خواست‌های مردمی است. پس باید مردم هرچه بیبشتر خود را به رهبر انقلاب نزدیک‌تر کنند. ما باید تلاش خود را افزایش دهیم تا از این جایگاه برای پیشرفت کشوراستفاده کنیم. حیف است این مقام مهم را درگیر مسایل دسته چندم که ارزش زیادی هم ندارند، بکنیم.

خورشیدی در ادامه و در رابطه با نقش نخبگان و رسانه‌ها افزود: متاسفانه نخبگان و احزاب ما مثل مرده می‌مانند. نیروهای اصلی انقلاب و کسانی که دوستدار انقلاب بوده و هزینه‌های زیادی چه قبل و چه بعد از انقلاب داده‌اند، متاسفانه خیلی عقب نشینی کرده‌اند. از اینها انتظار بیشتر است. کسانی که هم دانشگاه و هم جنگ دیده‌اند باید در جای خود انجام وظیفه کنند. شرایط اصحاب رسانه هم تعریفی ندارد. نمی‌دانم رسانه‌ها چه بلایی بر سرشان آمده است. هرچند که برخی فشارهای نادرست بر این قشر وارد می‌شود ولی بازهم اصحاب رسانه باید به وظیفه خود عمل کنند.

وی با بیان این مطلب که مشکل به وجود آمده پس از انتخابات بسیار ریشه‌ ای است، اضافه کرد: به عنوان کسی که به این انقلاب علا قمند م می‌گویم که برای حل مشکلات باید آنها را قبول کنیم. مشکلات به وجود آمده پس از انتخابات ریاست جمهوری ارتباطی به اشخاصی مانند آقای کروبی ندارد. این مسئله ریشه مردمی دارد و با پاک کردن صورت مسئله اوضاع درست نمی‌شود. درضمن نباید مشکلات را به گردن این و آن بیاندازیم. این راه چاره نیست. برای مثال ما مشکل مدیریتی داریم ولی همه مشکلات را گردن آمریکا می‌اندازیم که این نوع تحلیل و برخورد با مشکلات حتی در میان عامه مردم هم خریدار ندارد.

خورشیدی ادامه داد: مشکل را باید حل کرد و ما می‌توانیم آن را حل کنیم. ما بحران‌های سنگین‌تر از این را حل کردیم؛ مثل جنگ، مثل حوادث اول انقلاب؛ بدتر از جنگ که نیست. مردم معترضی هم که الان هستند مانند هواداران منافقین نیستند. هرچند که وقتی ما با آنها نیز منطقی برخورد می‌کردیم، خیلی از مسایل را می‌پذیرفتند؛ چه برسد به مردمی که محق هستند و حرف درست می‌زنند.

دبیر کل جبهه خدمت گزاران با انتقاد از وضعیت اقتصادی، اهداف پیش بینی شده برای اقتصاد ایران را دست نیافتنی توصیف کرد و اظهار داشت: روند اقتصادی ما و فرمول تعریف شده برای این عرصه نشانگر آن است که درصد بالای پیش بینی‌ها تحقق پذیر نیست. برای مثال بودجه امسال را بر مبنای نفت ۶۵ دلاری بستند. حال سوال این است؛ با استناد به چه استدلال‌هایی این بودجه را نوشتید. با این وضعیت، تورم در سال آینده بالای ۳۵ درصد رسیده و شرایط کشور را متزلزل می‌شود.

وی افزود: باید از درس‌های گذشته عبرت می‎‌گرفتیم. مگر نتیجه نوشتن بودجه‌های اینچنینی را ندیده‌ایم که باز دوباره همان را تکرار می‌کنیم. اگر اصلاحات واقعی که بدون آن کشور ما در شرایط نابسامان قرار دارد، به تحقق نیانجامد حتی نمی‌توانیم ایران را جز ۴۷ کشور درحال توسعه بنامیم. متاسفانه در راهی قدم بر می‌داریم که عاقبت آن خوش نیست.

خورشیدی در خاتمه در پاسخ به این سوال که تلخ‌ترین و شیرین‌ترین اتفاق سال ۸۸ از نظر شما چه بود، گفت: تلخ‌ترین رویداد، حوادث اخیر و شعارهایی بود که عده ای از خودی‌ها عامل‌اش بودند و این شعارها دل آدم را به درد می‌آورد. در مورد شیرین‌ترین حادثه هم باید بگویم متاسفانه اتفاق شیرینی از سال گذشته به یاد ندارم.


تجمع نیروهای امنیتی و ارعاب در مراسم تدفین همسر آیت الله منتظری
حمیدرضا تکاپو
جرس:
دهها تن از ماموران انتظامی- امنیتی و نیروهای لباس شخصی، با آرایش نظامی- پلیسی و ایجاد ارعاب در برگزاری مراسم تشییع و تدفین همسر آیت الله العظمی منتظری، امکان برگزاری هرگونه مراسم تشیع و نماز میت را از خانوادۀ آن بزرگوار سلب کرده و عملا مراسم را مبدل به یک خاکسپاری حکومتی کردند تا بنا به قول خانوادۀ مرحوم منتظری، برای اولین بار یک تشییع جنازۀ بدون جنازه در قم برگزار شود.

سعید منتظری در گفتگویی اختصاصی با جرس، در شرح ماوقع ماجرای امروز، ضمن بیان اینکه از ساعتها قبل مردم سوگوار، علاقه مندان و خانواده منتظری در محل حرم حضرت معصومه (س) برای برگزاری نماز و تشییع پیکر بانوی آیت الله منتظری تجمع کرده بودند، به عمکرد تاسف بار ماموران در این زمینه اشاره نموده و خاطرنشان کرد "از بامداد امروز نیروهای امنیتی - انتظامی و لباس شخصی ها، با ایجاد یک فضای سنگین و امنیتی، عملا امکان برگزاری مراسم نماز، تشییع و حتی سوگ بر پیکر مادرمان را ندادند و دهها خودرو نیروهای دولتی، جنازه را تحت الحفظ آورده و خودشان در حرم و بدون دسترسی مردم و حتی خانواده، توقفی کوتاه نموده و سپس فورا آنرا از محل خارج کردند."

پسر داغدار خانوادۀ منتظری همچنین تصریح کرد "آقایان نه شرایط خانواده آیت الله منتظری برای مراسم تدفین را پذیرفتند، نه امکان دسترسی مردم و حتی خانواده به پیکر مادر مرحوممان فراهم شد و نه حتی گذاشتند طبق گفته ها و وعده های مقامات، به صورت محدود و در سکوت جنازه را تشییع کنیم."

ایشان از هراس ماموران حکومت حتی از پیکر یک بانوی هشتاد ساله و برگزاری مراسم تشییع و خاکسپاری سادۀ آن سخن گفته و متذکر گردید "یا این عمل تاسف بار ترس خود را بوضوح به نمایش گذاشتند و نشان دادند از یک جنازه و تدفین آن نیز واهمه دارند."

در همان حال که سعید منتظری در حال گفتگو با خبرنگار جرس بود، ماموران حکومتی پیکر بانوی مرحومه را با تعدادی خودرو از آن محل خارج می کردند و ایشان خاطرنشان کرد "نه تنها اجازه برگزاری مراسم به ما داده نشد، بلکه حنی نگذاشتند جایی که خانواده مدنظر داشت، این مرحومه را دفن نماییم."

بر اساس همین گزارش، مردم که در محل برای برگزاری مراسم آمده بودند، با اطلاع از اینکه قرار است پیکر ایشان بدون در نظر گرفتن درخواست خانواده، در محلی دیگر (گلزار شهدای قم ومحل عمومی دفن اموات) به خاک سپرده شود، با سر دادن شعارهای اعتراضی سعی در ممانعت از این امر را داشتند که بدلیل انتقال سریع جسد و شرایط پلیسی حاکم، احمد منتظری جهت جلوگیری از هرگونه برخورد خشن ماموران با مردم و یا دستگیری های احتمالی، از مردم خواهش کرد به محل دفن پیکر ایشان بروند.

متعاقب این مسئله، مردم سوگوار و ناراضی از وضع بوجود آمده، محل تجمع (حرم حضرت معصومه) تا گلزار شهدا را علی رغم طولانی بودن مسیر، پیاده طی کرده و با شعارهای "عزا عزاست امروز روز عزاست امروز، ملت سبز ایران صاحب عزاست امروز" و ندای الله اکبر، به محل دفن رفتند.

سعید منتظری پیرامون جزئیات تدفین در محل مورد نظر خاطرنشان نمود "عوامل حکومت و ماموران امنیتیِ بیشمار و مستقر در محل، به زور و با توسل به ارعاب، پیکر آن مرحومه را آن طور که می خواستند و آن جا که می خواستند، دفن نموده و عملا امکان برگزاری مراسم را از ما و مردم سوگوار سلب کردند."

هزاران تن از حامیان، علاقه مندان و سوگواران خانوادۀ منتظری، امروز در سوگ بانوی بزرگوار آیت الله العظمی منتظری، بغض فروخوردۀ خود را در محل تدفین پیکر آن مرحومه به نمایش گذاشتند.


رئیس جمهور یمن : رهبران مذهبی ایران را به حمایت از شورشیان متهم کرد
رادیو فرانسه :
رئیس جمهوری یمن، علی عبدالله صالح، در گفتگوئی که امروز شنبه، در روزنامه الحیات انتشار یافت، بدون اشاره مستقیم به رژیم جمهوری اسلامی، رهبران مذهبی ایران را به حمایت از شورشیان در شمال این کشور، به منظور برقراری "فرقه" شیعی جدیدی در یمن که دارای اکثریت سنی است، متهم کرد.

رئیس جمهوری یمن، علی عبدالله صالح، در گفتگوئی که امروز شنبه، در روزنامه الحیات انتشار یافت، رهبران مذهبی ایران را به حمایت از شورشیان در شمال این کشور، به منظور برقراری "فرقه" شیعی جدیدی در یمن که دارای اکثریت سنی است، متهم کرد.

رئیس جمهوری یمن در گفتگو با روزنامه الحیات، ضمن اشاره به مذهب شیعی دوازده امامی، عمده ترین فرقه مذهب شیعی، تاکید می کند که درگیری های دولت یمن با پیکارجویان شیعی زیدی،که پس از شش سال با برقراری آتش بس در ماه فوریه پایان یافت، جنگ شیعه و سنی نبوده است بلکه هدف، برقراری و ارتقا فرقه ای جدید- در این کشور- بوده است.

علی عبدالله صالح در ادامه این گفتگو یادآور می شود که اینچنین حمایتی، از سوی افرادی که در پشت طرحی جدید بودند، اعمال می شد. به گفته وی این افراد برای برقراری فرقه ای جدید، و بعبارتی، شیعه دوازده امامی، به جای زیدیها و شافعی ها(ی سنی) در یمن، به تبلیغ و موعظه می پرداختند.

به نوشته روزنامه الحیات، رئیس جمهوری یمن، در این گفتگو حکومت ایران، کشوری دارای بیشترین تعداد شیعیان دوازده امامی را به طور مستقیم متهم نکرد، اما انگشت اتهام را به سوی مسئولان مذهبی این کشور نشانه رفت.

علی عبدالله صالح، همچنین، متذکر شد که وی نمی تواند، بطور کلی، از حکومت ایران نام ببرد اما در ادامه سخنانش تاکید کرد که تعدادی از حوزهای علمیه در ایران از شورشیان حمایت می کنند.

رئیس جمهوری یمن در ادامه، چنین اظهار کرد که هدف از حمایت از شورشیان، بیش از هر چیز، دامن زدن به تنشهای میان یمن و عربستان سعودی بوده است.

دولت صنعا و شورشیان در یمن پس از 6 ماه درگیری در شمال این کشور، اقدام به برقراری آتش بس کرده اند. گفته می شود که این" ششمین جنگ" با شورشیان شیعه از سال 2004 تاکنون می باشد. دولت عربستان سعودی از ماه نوامبر گذشته و پس از مرگ یکی از مرزبانان سعودی به هنگام یورش این شورشیان، وارد این درگیریها شد.


بهار آزادی - نامه ای از زندانی سیاسی حامد روحی نژاد
فعالان حقوق بشر در ایران:

سر آخر خرناسه خواب خراب و رخوت آور، خوف انگیز خیالات خام خائنان و خواستاران به خاک و خون خواباندن خیل خاکیان اهورایی خاتمه یافت و سکوت سنگین و سر سام آور و سوزناک سرمای زمستانی به سر رسید و بوسه های بهار بیداری و با طراوت بر هستی نثار گشت به راستی این پدیدار شدن دگر گونی های شگرف در پدیده های طبیعت چه پندی و عبرتی برای ما در بر خواهد داشت

زمستان اگر چه تاریک و سرد و سرشار از ترس و خفقان باشد سر انجام سپری خواهد شد و بهار دوباره پا به عرصه گیتی خواهد نهاد این قانون به آهنگ طبیعت است و خواه و ناخواه رخ خواهد داد، در جامعه انسانی نیز جز این نیست و با تاریخ و گذشتگان در خواهیم یافت که هر چند حکومتی با زمستانی ترین شکل و شیوه سالهای سال عمر کند فرجام آن جز پیوستن به صفحات کتاب کهنه تاریخ نیست و تنها یادگار ماندگارش این نام ننگی است برای بانیان و مجریانش همچنان که دیده ، شنیده و یا خوانده ایم. مدت مدیدی است که مردم ایران زمین در اوج تاریکی و خفقان و دهشتناک ترین شرایط به گذران زندگی و یا با بیانی گویاتر و رساتر به زنده بودن صرف در این شب استبداد محکومند و تنها اندک زمانی است که پس از رسانیدن این شب ظلمانی به نقطه عطفش به دست مردم همه چیز روی به سپیدی نهاده و به سمت روشنایی رهسپار است و این تغییر و تبدیل موضع نوید طلوع مهر را میدهد و از کمی آنسوتر صدای خنده های مردمی که با شادمانی به سان پیشینیان آشتی کردند به گوش می رسد.

شادمانی از جنس پاکترین روش زیستن از جنس انسانی، از جنس اهورایی، صدا نزدیک و نزدیک تر می شود. سال 1388 با تمام فراز و نشیب هایش به پایان رسید، سالی که گرچه قدم های بی مانندی در راستای رسیدن به خواسته به حق خود برداشتیم اما هزینه هنگفتی در این راه متحمل شدیم. از مجروح و محبوس گرفته تا کشته و اعدامی و غیره این هزینه سنگین را پرداختیم و حتی سنگین تر از این را نیز خواهیم پرداخت تا به خواسته خواستنی و و هدف مشترک و به حق و حیاتی امان دست یابیم و بی تردید دیری نمی پاید که چنین خواهد شد و این یقین از آنجایی سر چشمه می گیرد که با توجه به این وقایع، بهایی که صرف نمودیم محال است که به سان گذشته به درد و فراموشی نسیان در یک قدمی دستیابی به خواسته ما مبتلا شویم و تیشه به ریشه تمام کاشته ها و کرده هایمان بزنیم و برای ما اساسی تر از این مطلب آگاهی و خردی است که ملت ایران در طول این مدت طویل به یاری تجربیات گران بهایش از کلیه زوایایی حاکمیت حاکم و متد و روش های حفظ جایگاهش در 31 سال بر کرسی قدرت بودن بدست آورده است و فریب دادن این مردم آگاه غیر ممکن و دور از ذهن به نظر می رسد. به هر روی ما ملت ایران با حافظه تاریخی بی سابقه و بی مانند به پاس خون شهدای راه آزادی با دستانی گره خورده به هم و همبستگی بیتا سال 1389 را با هدف رسیدن به آزادی و حقوق انسانیمان بی دغدغه از ترس های بی سبب و یا با سبب پیشین آغاز کرده و با نتایج شگفت به پایان خواهیم رساند.

سال نو بر همه ایرانیان ایرانی مبارک

حامد روحی نژاد

7/1/89

زندان اوین بند 350

 


صدور احکام سنگین برای اعضای شورای دفاع از حق تحصیل
سایت کمیته گزارشگران حقوق بشر:

گزارش تفصیلی از بازداشت گسترده و صدور احکام سنگین برای اعضای شورای دفاع از حق تحصیل در ماه‌های اخیر

با گذشت بیش از ۹ ماه از انتخابات ریاست جمهوری، هنوز پنج تن از اعضای شورای دفاع از حق تحصیل در بازداشت به سر می‌برند و تعدادی از آنان با احکام سنگین روبرو شده‌اند.

در وبلاگ رسمی این نهاد مدنی آمده است: این تشکل را گروهی از دانشجویان محروم از تحصیل و ستاره‌دار ایران در سال ۱۳۸۶ با نام "شورای دفاع از حق تحصیل" تشکیل داده‌اند.

همچنین در آخرین بیانیه شورای دفاع از حق تحصیل که در پی صدور احکام سنگین برای اعضای این نهاد مدنی صادر شد آمده است: ما در پیشگاه مردم ایران شهادت می‌دهیم که دوستانمان جز حق‌خواهی هیچ نکرده‌اند و تمام اتهامات وارد به ایشان بی‌اساس بوده و انتقامی است که دشمنان آزادی از دانشجویان ستاره‌دار می‌گیرند.

دانشجويان ستاره‌دار، در روزهای منتهی به انتخابات، بارها با تجمع در برابر وزارت علوم، صدا و سيما، دانشگاه تهران و برخي از ميادين تهران نسبت به سخنان احمدی‌‌نژاد اعتراض كردند. پس از انتخابات و در جريان بازداشت‌های گسترده فعالان سياسی، ۱۰ تن از اعضای شورای دفاع از حق تحصيل بازداشت شدند.

ضیا‌ء‌الدین نبوی، سخنگوی شورای دفاع از حق تحصیل در ۲۵ خردادماه در منزل یکی از دوستانش بازداشت شد و همچنان با گذشت بیش از ۹ ماه، همچنان بدون مرخصی در بازداشت به سر می‌برد. گزارش‌های دریافتی حاکی از ضرب و شتم وی در زندان اوین است.

این فعال دانشجویی که اکنون در بند ۳۵۰ زندان اوین نگهداری می‌شود در قسمتی از نامه خود خطاب به قوه قضاییه نوشت: بنده در طول بازجویی‌ها هرگز چیزی جز حقیقت نگفتم و علیرغم آنکه تحت فشارهای شدید روحی و گاها فیزیکی (بشین و پاشو، پس گردنی، لگد، توهین و تحقیر) بودم، لیکن هرگز به هیچ جرم ناکرده‌ای اعتراف نکرده‌ام که اساسا به دلیل فعالیت در فضای شیشه‌ای جنبش دانشجویی، هیچ مسئله‌ی قابل کتمانی در فعالیت‌های محرومین از تحصیل وجود نداشت.

ضیا نبوی در دی‌ماه ۸۸ از سوی شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب به قضاوت پیرعباسی به ۱۵ سال حبس و ۷۴ ضربه شلاق محکوم شد.

سه سال از این حکم برای اجتماع و تبانی به جهت برهم زدن امنیت ملی، یک سال برای تبلیغ علیه نظام، یک سال برای اخلال در نظم عمومی، ۷۴ ضربه شلاق برای تشویش اذهان عمومی و ۱۰ سال حبس در شهرستان ایذه کرمان به دلیل همکاری با منافقین (سازمان مجاهدین خلق) اعلام شده است.

اتهام همکاری با سازمان مجاهدین خلق در حالی به این فعال دانشجویی وارد شد که او به هیچ‌یک از اتهامات وارده اعتراف نکرد و پس از صدور حکم طی تماسی تلفنی اظهار داشت قاضی پیرعباسی به او گفته است: علی‌رغم جوانی‌ات و اینکه هیچ اعترافی در رابطه با ارتباط با منافقین نکردی ولی مجبورم بر اساس درخواست کتبی وزارت اطلاعات تو را محکوم به ارتباط با منافقین نمایم.

آخرین اخبار از این فعال حق تحصیل حاکی از آن است که هنوز پرونده او به هیچ‌یک از شعب دادگاه تجدیدنظر ارسال نشده و خانواده‌اش توان پرداخت وثیقه ۵۰۰ میلیون تومانی را ندارند.

مجید دری، دیگر عضو شورای دفاع از حق تحصیل است که در ۱۸ تیرماه در قزوین بازداشت شد و همچنان در زندان اوین به سر می‌برد. دری علاوه بر فعالیت در زمینه حق تحصیل دبیر کمیته دانشجویی صیانت از حقوق شهروندی نیز بود.

این فعال دانشجویی در دی‌ماه از سوی شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب به ۱۱ سال حبس تعزیری محکوم شد. مانند ضیا نبوی، ۱۰ سال از این حکم به اتهام ارتباط با سازمان مجاهدین خلق صادر شده است. وی دانشجوی دانشگاه علامه طباطبایی است که به ۶ ماه محرومیت از تحصیل محکوم شده بود.

مهدیه گلرو عضو دیگر این نهاد مدنی، از ۱۲ آذر در بازداشت به سر می‌برد. دادگاه این فعال دانشجویی هنوز برگزار نشده اما پرونده او به شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب ارسال شده است.

صدور احکام سنگین توسط این شعبه برای دیگر اعضای این نهاد مدنی نگرانی در مورد وضعیت گلرو را افزایش داده است. این فعال دانشجویی در طول مدت بازداشت با مشکلات جسمی فراوان از جمله ابتلا به عفونت روده مواجه گشت.

شیوا نظرآهاری دیگر عضو شورای دفاع از حق تحصیل، نزدیک به ۱۰۰ روز است که در بازداشت به سر می‌برد. وی به تازگی در اول مهرماه پس از ۱۰۲ روز با قرار وثیقه ۲۰۰ میلیون تومانی از زندان اوین آزاد شده بود.

نظرآهاری علاوه بر فعالیت در زمینه حق تحصیل، از اعضای برجسته کمیته گزارشگران حقوق بشر و فعال جنبش زنان است. این فعال حقوق بشر در مقطع کارشناسی ارشد رشته عمران از تحصیل محروم شد.

پیمان عارف دیگر عضو دربند این نهاد مدنی است. وی ۲۸ خردادماه در حال گذراندن خدمت سربازی در دفتر مطالعات آموزشی نیروی انتظامی استان گیلان، بازداشت و پس از دو روز به زندان اوین منتقل شد. پس از مدتی حکم ۱۸ ماه حبس وی که از پرونده قبلی برای او صادر شده بود، فارغ از اتهامات جدید به اجرا گذارده شد.

در ۱۳ اسفندماه، این فعال دانشجویی با قرار وثیقه ۱۰۰ میلیون تومانی به مرخصی آمد و در ۲۵ اسفندماه در آستانه عید نوروز به زندان اوین بازگردانده شد. عارف همچنین در رابطه با پرونده جدیدش به یک سال حبس تعزیری و ۷۴ ضربه شلاق و محرومیت مادام‌العمر از حرفه روزنامه‌نگاری و شرکت در احزاب سیاسی محکوم شد.

از جمله دیگر اعضای شورای دفاع از حق تحصیل که در چندماه اخیر بازداشت شدند حسام سلامت، سعید جلالی‌فر، زهرا توحیدی و علیرضا خوشبخت هستند.

حسام سلامت در ۳۰ خردادماه طی یورش نیروهای امنیتی به منزل شخصی‌اش بازداشت شد. وی پس از آزادی در ۱۵ تیرماه برای دومین بار بازداشت و در اواخر مرداد آزاد شد. این فعال دانشجویی در دادگاه بدوی به ۴ سال حبس تعزیری محکوم شد. سلامت، رتبه اول کشور در مقطع تحصیلات تکمیلی (دکترا) و قبولی رشته جامعه‌شناسی دانشگاه تهران بود که از ادامه تحصیل محروم و ستاره‌دار شده بود.

سعید جلالی‌فر، دیگر عضو این شورا و دانشجوی محروم از تحصیل دانشگاه زنجان، در ۹ آذرماه بازداشت و در ۲۵ اسفند آزاد شد. وی علاوه بر فعالیت در زمینه حق تحصیل عضو کمیته گزارشگران حقوق بشر و جمعیت دفاع از کودکان کار و خیابان است.