|
جمعه، ششم فروردین ١٣٨٩- بیست وششم مارس ٢٠١٠
تمایل دولت به خانهنشین کردن
زنان
در آخرین روزهای کاری سال ۸۸ شورای عالی انقلاب فرهنگی طرح کاهش ساعت کار زنان
کارمند متاهل را تصویب کرد. آزاده کیان استاد جامعهشناسی دانشگاه پاریس میگوید
این طرح نیز در راستای سوق دادن زنان به درون خانههاست.
دویچهوله: خانم کیان، طرح کاهش ساعات کاری زنان متأهل با تأمین حقوق و مزایا که در آخرین روزهای کاری سال ۱۳۸۸ در شورای عالی انقلاب فرهنگی تصویب شد، به نظر شما، خدمت به زنان کارمند است یا این که به ضرر آنها است؟
آزاده کیان: اگر کاهش ساعات کاری زنان متأهل باعث اشتغالزایی برای زنان دیگر بشود، میتوانم بگویم در کل مثبت است. اما بهنظر چنین نمیآید. چرا که این قانون هم باید در چهارچوب سیاستهای کلی دولت فعلی در مورد زنان و خانواده در نظر گرفته شود و در این صورت میبینیم که نگرش دولت فعلی نسبت به اشتغال زنان بسیار محافظهکارانه و سنتی است و اساساً جایگاه زنان را بیشتر در درون خانواده میبینند تا اجتماع. به همین دلیل ارج و قربی هم برای اشتغال زنان قائل نیستند.
این طرح همچنین شامل دو بخش دیگر میشود که یکی منع کار زنان در شیفت شب و دیگری بازنشستگی پیش از موعد کارمندان زن است. شاید اگر هر کارمند زنی این دو مورد را بشنود، ممکن است فکر کند به نفع او است. ولی تاثیری که در کل جامعه و در کار زنان به طور کلی میگذارد، میتواند مثبت باشد؟
در درجهی اول نباید فراموش کنیم که همانطور که گفتم، اساساً در ایران به اشتغال زنان ارجگذاری نمیشود؛ مستقل از این که شغل این زن چه باشد. گفتمان مسلط هم این است که زن میتواند شاغل باشد، به شرط این که درآمد شوهرش مکفی نباشد. در نتیجه ارجی برای فعالیتهای اجتماعی و اقتصادی زنان قائل نیستند.
از یک سو، این قانون فقط میتواند به زنانی اطلاق شود که در بخش رسمی اقتصاد اشتغال دارند. اما فراموش نکنیم که ۵۰درصد نیروی فعال ایران، به خصوص زنان، در بخش اقتصاد سایهای مشغول بهکار هستند و اساساً دولت کنترلی روی اقتصاد سایه ندارد که بتواند این قوانین را در آن بخش هم پیاده کند.
از سوی دیگر اگر بر مبنای این طرح، زنان در برخی مشاغل مانند پرستاری، پزشکی و یا زنانی که از دو سال قبل شبها به عنوان رانندهی تاکسی (برای خانمها) کار میکنند، اجازهی اشتغال به کار در شب نداشته باشند، به این معنا خواهد بود که جمعیت زنان در شب نباید مریض شود، نباید بیمارستان برود و نباید احتیاج به تاکسی پیدا کند. به همین دلیل حتی در شیوهی پیاده کردن و عملکرد این مصوبه هم جای سؤال بسیار است.
گفته میشود طرحی که اکنون در شورای عالی انقلاب فرهنگی تصویب شده، اگر از تصویب مجلس بگذرد و به مرحلهی اجرا دربیاید، ممکن است روی میزان استخدام زنان تأثیر منفی بگذارد و کارفرمایان با تصویب این طرح، دیگر تمایلی به استخدام کارمند زن نداشته باشند. آیا به نظر شما، این ارزیابی درست است؟
بله کاملا با آن موافق هستم. در حال حاضر هم کارفرمایان به همان دلایلی که در بالا اشاره کردم، تمایل چندانی به استخدام زنان ندارند. اگر قرار باشد خانمها ساعات کاری کمتری را با همان حقوق و مزایا داشته باشند، بالطبع کارفرمایان ترجیح میدهند مردان را به جای زنان به کار بگمارند.
از طرف دیگر، تمام قوانین موجود در ایران هم با این استدلال که «نقش نانآوری خانواده را مردان دارند» برای برتری مردان به زنان دلیل میآورد. با همین استدلال هم دستمزد زنان کمتر است و هم تعداد بسیار کمتری از خانمها شاغل هستند و در قوانینی مانند قانون ارث هم مردان دوبرابر زنان ارث میبرند. اگر این مصوبهی جدید هم تصویب شود، میتوان انتظار داشت که درصد اشتغال زنان در بخش اقتصاد رسمی نسبت به آنچه هم که الان در ایران هست، کاهش چشمگیری پیدا کند.
ولی از آنجایی که به دلیل شرایط بسیار وخیم اقتصادی و پایین آمدن قدرت خرید خانوادهها به دلیل تورم، به هرحال زنان مجبور هستند کار کنند، میتوان انتظار داشت که تعداد زنان شاغل در بخش غیررسمی اقتصاد افزایش چشمگیری پیدا کند که در آنجا نه حقوق اجتماعی دارند و نه بازنشستگی دارند و درآمدشان هم کمتر خواهد بود.
خانم کیان، طرفداران این طرح، مساله را به کشورهای اروپایی ارجاع میدهند و استدلال میکنند که طبق آمار منتشر شده، مثلا در آلمان ۸۵درصد زنان کارمند و در سوییس ۸۰درصد آنان در مشاغل نیمهوقت کار میکنند. آیا این استدلال به نظر شما درست است؟
به هیچوجه؛ تمام تحقیقاتی که ما چه راجع به آلمان و فرانسه و چه کشورهای دیگر داریم، نشان میدهد که خانمهایی که به طور نیمهوقت کار میکنند، مجبور هستند به طور نیمهوقت یا پارهوقت کار کنند. این انتخاب خود خانمها نیست.
برای مثال در فرانسه، بیش از ۶۵درصد از خانمهای شاغل در مشاغلی کار میکنند که مجبورند پارهوقت یا نیمهوقت کار کنند و بالطبع درآمد و دستمزدشان هم پارهوقت و نیمهوقت است. وقتی شما اجباراً در این مشاغل مشغول به کار هستید، ترفیع اجتماعی و شغلیتان هم نسبت به کسانی که بهطور تماموقت کار میکنند بسیار کمتر خواهد بود.
به همین دلیل، به هیچوجه این به انتخاب خود خانمها نیست. بلکه روابط اجتماعی جنسیتی است که این مسائل را در این کشورها بر زنان تحمیل میکند. جمهوری اسلامی اگر میخواهد از کشورهای دیگر الگوبرداری بکند، بهتر است آنجایی الگوبرداری کند که حداقل در جهت تساوی حقوق زنان و مردان باشد.
به طور کلی در کشورهای پیشرفته، مثلا در فرانسه که شما در آنجا زندگی میکنید، آیا تسهیلاتی برای زنان کارمند، فقط به واسطهی زن بودنشان، در نظر گرفته میشود یا خیر؟
خیر؛ چون اساساً با مصوبات اتحادیهی اروپا همخوانی ندارد. چرا که شما نمیتوانید خواهان آن باشید که همان حقوق و مزایایی را که مردان دارند داشته باشید، ولی از سوی دیگر خواهان یک سری مزایا صرفا به خاطر زن بودنتان باشید.
آنچه زنان فرانسه خواهان آن هستند، دستیابی به حقوق و دستمزد برابر با مردان و نیز دستیابی بیش از پیش به مشاغلی است که از حقوق و مزایای بالا و از پرستیژ اجتماعی بالا برخوردار هستند و قدرت تصمیمگیری بالایی دارند. در کشور فرانسه هم مانند بسیاری از کشورهای دنیا، متاسفانه هنوز برابری واقعی بین زن و مرد در مشاغل بالا و مهم وجود ندارد و این جزو خواستههای زنان است.
اما اکثر زنان فرانسه خواهان آن نیستند که به عنوان مادر بودن یا زن بودن امتیازات خاصی به آنان داده شود، بلکه میخواهند به عنوان انسان بودن و به عنوان یک فرد، از همان امکاناتی برخوردار باشند که آقایان از آنها برخوردارند.
مصاحبهگر: میترا شجاعی
تحریریه: فرید وحیدی
هویت و آخرین وضعیت فعالان
دربند حقوق بشر
خبرگزاری هرانا :
مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران طی اطلاعیه مطبوعاتی اسامی برخی از اعضا و همکاران
بازداشت شده در ماه های اخیر را منتشر کرد.
متن کامل این اطلاعیه بدین شرح است:
مجموع اقدامات نیروهای امنیتی حکومت ایران بر علیه مدافعان حقوق بشر و خاصه مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران از اواخر بهمن ماه آغاز و در 11 اسفندماه سال جاری اوج گرفت کماکان در جریان است، این اقدامات را که نهادهای امنیتی با عناوین پرطمطراق و زردی چون "مرصاد"، "شکست ارتش سایبری آمریکا"، "پروژه براندازی حقوق بشری" و امثالهم از آن یاد کردند، مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، با یک نام و آن نیز "سناریوی دستگاه امنیتی برای فعالان حقوق بشر" خواند و طی اطلاعیه ها و کنفرانس خبری به بررسی زوایای آن پرداخت.
مدیریت این پروژه که بر عهده سپاه پاسداران در تعامل با
سایر نهادهای امنیتی است، در بندهای 2 الف سپاه و 209 اطلاعات در زندان اوین جاری
است. افراد بازداشت شده در سراسر کشور به این زندان منتقل شده اند و پرونده های
آنان در دادسرای مستقر در زندان اوین و به دور از امکان پیگیری خانواده و وکلای
آنان مفتوح است.
اکثر بازداشت شدگان در سلولهای انفرادی، بدون حق تماس با خانواده، وکلا و در معرض
بدرفتاری و شکنجه روحی و جسمی به سر می برند.
بنا برگزارشات دریافتی، افراد بازداشت شده شدیداً تحت فشار هستند تا ضمن پذیرش
سناریوی جاری، در تداوم سناریوها و ویدئوهایی که بر علیه مجموعه فعالان حقوق بشر در
ایران از رسانه ملی! پخش شد در مقابل دوربین های تلویزیونی برای بیان مطالب خلاف
واقع که در تمامیت آن فعالان حقوق بشر ایرانی را نشانه می گیرد حاضر شوند.
اسامی تاکنون محرز شده بازداشت شدگان "سناریوی دستگاه امنیتی برای فعالان حقوق بشر"
به شرح ذیل است (لیست به روز خواهد شد) :
ابوالفضل عابدینی (روزنامه نگار) - اهواز
سید مهدی خدایی (فعال سابق دانشجویی) - تهران
محبوبه کرمی - تهران
نصور نقی پور (روزنامه نگار و وبلاگ نویس) - قزوین
بهزاد مهرانی (روزنامه نگار و وبلاگ نویس) - کرج
میلاد ابراهیمیان (دانشجو) - تهران
محمد رضا لطفی یزدی (دانشجو) - مشهد
عبدالرضا احمدی - تهران
صالح شلماشی - سنندج
مرجان صفری - تهران
راضیه عالمی (دانشجو) - تهران
مجتبی بیات - قم
سمیه اجاقلو - اصفهان
تهمینه مومنی - ساری
سید سلمان حسینی - تهران
سپهر صوفی - کیش
مراد حسن لو (دانشجو) - تهران
نفیسه مجتهدی - تهران
شعله منصوری - تهران
دانیال صبحی (دانشجو) - تهران
شراره صبحی - تهران
مصطفی پیرعباسی - تهران
احمد نجف زاده - تهران
داور عباسی - تهران
پوپک ناظمی (دانشجو) - تهران
حسین حسین زاده - تهران
سجاد عالم زاده - تهران
محلا معین زاده (دانشجو) - تهران
دکتر وحید احمد فخرالدین (وکیل پایه یک و استاد دانشگاه) - اهواز
شهرام شکوفاییان (کارشناس کامپیوتر) - تهران
نیلوفر محرابی (دانشجو) - تهران
مجتبی گهستونی (روزنامه نگار) - اهواز
دکتر محمد حسن یوسف پور سیفی (تهیه کننده و کارگردان) - تهران
درسا سبحانی - ساری
لاله حسن پور (وبلاگ نویس) - تهران
همچنین تعداد دیگری از فعالان حقوق بشر بازداشت شده که دارای تاریخ بازداشت متفاوتی
هستند اما در این سناریو مورد بازجویی و در معرض اتهام قرار گرفته اند عبارتند از :
سما بهمنی - مهاباد
حامد عسگري (دانشجو) - تهران
احسان ثابت - تهران
رسول بداقی (فعال صنفی) - تهران
علیرضا فیروزی (فعال دانشجویی) - تهران
رضا اکوانیان (وبلاگ نویس) - یاسوج
بنا به گزارشات رسیده از میان بازداشت شدگان مربوط به
این سناریو در حال حاضر اعتصاب غذای : رسول بداقی (6 فروردین ماه سال جاری)،
ابوالفضل عابدینی (11 اسفندماه 88 زمان بازداشت) و لاله حسن پور (25 اسفندماه 88
زمان بازداشت) محرز شده است.
مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران طی گزارشات و اطلاعیه های آتی به جزئیات بیشتری از
سناریوی جاری و وضعیت افراد بازداشت شده که تنها به جرم فعالیت های انسان دوستانه
در معرض خطر قرار گرفته اند خواهد پرداخت.
افشای جنایات رژیم اسلامی:
آزمایش تشعشعات گاما بر روی زنان زندانی در ایران
FREEDOM FOR IRAN
این گزارش بوسیله گروهی از ایرانیان شاغل در یک مرکز پزشکی در یکی از کشور های تازه
استقلال یافته از شوروی سابق فراهم شده است. این افشا سازی باید به گوش همه جهانیان
برسد. جنایاتی که رژیم ایران با همکاری روسیه مرتکب می شود.
لطفا این اطلاعات را به رسانه های خبری، وبسایت های اینترنتی و دولتی در سرتاسر جهان اطلاع دهید و منتشر کنید. تمامی مردم دنیا می باید از این اطلاعات آگاه باشند.
شواهدی در دست است که نشان میدهد زنان در زندان ها ی ایران برای مقاصد تحقیقاتی با استفاده از تشعشعات مورد سوء استفاده قرار می گیرند. جنایتکاران رژیم ایران زنان زندانی را مورد تجاوز قرار داده و سپس خود و بچه های متولد نشده را تحت تاثیر دوز های متوسط تا بالا از تشعشعات گاما قرار می دهند (دوزGy 1.4 تا 4.2). بعضی از این زنان جان خود را از دست داده اند و جنایتکاران از اجساد آنها نیز سوء استفاده کرده اند تا شواهد جنایت های غیر انسانی آنها پنهان بماند.
گزارش را در زیر می خوانید:
در خلال سال های 1972 تا 1979 در روسیه، آزمایش های گوناگونی برای درمان اثرات
تشعشعات انجام گرفت. قسمت عمده ای از این آزمایش ها روی زندانیان سیاسی انجام شد:
بدین صورت که آنها را در معرض تشعشعات قرار می دادند و سپس روش های درمانی جدید را
روی آنها آزمایش می کردند.
در اوایل سال 1989 در دو مورد توسط یک روزنامه نگار
مشهور روسی و یک سوئدی این پروژه افشا گردید. این افشاگری باعث شد که لوبیانکا رییس
سازمان اطلاعات روسیه در سال 1992 تمامی پرونده های این آزمایش ها را معدوم کند.
در سال 1999، 13 سال بعد از حادثه انفجار چرنوبیل، و این بار به دلیل علاقمندی
نظامی ها، حمایت های مالی برای این پروژه حاصل شد و مجددا پروه آزمایش تشعشعات بر
روی انسان ها و اثرات آنها پیگیری شد.
اینک آشکار شده است که در سال 2007 و بدنبال آن در سال 2008 یک هیات نمایندگی از سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بهمراه شخصی به نام آقای باطنی که به نظر می رسد از آموزش های پزشکی برخوردار بوده، به روسیه سفر میکنند و 13 ماه تمام را به مطالعه و تحقیق در مورد اثرات تشعشعات به ویژه اشعه گاما بر روی بدن انسان سپری می کنند. در این مدت رژیم ایران دو دستگاه تولید کننده دوز های متوسط تا بالای این تشعشعات به دست می آورد که قادر هستند 1.4 تا 4.2 Gy تشعشعات از خود صادر کنند. در تابستان سال 2009 گزارش های دریافت شد که کارکنان پزشکی European Looking از زندان شناخته شده و بدنام ایران، "زندان اوین" بازدید کرده بودند.
همزمان با این گزارش، گزارش های دیگری منتشر شد که سه پزشک خارجی به مدت دو هفته از امکانات آزمایشگاهی پیشرفته ومدرن بیمارستانی در تهران استفاده می کرده اند. موضوعاتی که این پزشکان در حال کار کردن روی آن بوده اند، برای دیگر کارکنان بیمارستان مطلقا ممنوع و نامشخص بوده است.
در همین زمان، تابستان 2009 گزارش های زیادی در باره شرایط پزشکی زندانیان سیاسی در ایران مخابره شد که دچار ریزش بسیار سریع مو، وجود خون در مدفوع و خونریزی بینی شده اند. همچنین گزارش شده بود که این افراد دچار تهوع های غیر عادی و استفراغ شده اند که همه این موارد می تواند نشانه این باشد که فرد در معرض تشعشعات قرار گرفته است. این گزارش ها عمدتا از تهران، اراک و آمل مخابره شده است.
در سال 2008 یک واحد از سپاه پاسداران انقلاب اسلامی مامور می شود تا اثرات تشعشعات با دوز های بالا را بر روی کبد، مغز، پستان، دستگاه تناسلی و جریان خون آزمایش کند. دو نفر از دانشمندان کشور روسیه سفید برای این پروژه تعیین می شوند. یک قسمت از این مطالعه ارزیابی جهش زایی (تغییرات) ژنتیکی در زنان و بچه های متولد نشده ی آنها (قبل و بعد از لقاح) بود. که در واقع ادامه تحقیقات انجام شده در روسیه در سال 1975 بود. یکی از ویژگی های برجسته این مطالعات درمانی، ردیابی اثرات تشعشعات بر روی اندام های تولید مثلی زنان و و یافتن اثرات احتمالی این اثرات بر روی بچه های درون رحم زنان است.
کارشناسان پزشکی می گویند اثرات تشعشعات در دو زمان افزایش چشمگیر دارد: زمانی که زنان در مراحل اولیه حاملگی قرار دارند و در معرض تشعشعات قرار می گیرند، و زمانی که سه تا ده هفته بعد از اینکه در معرض تشعشعات قرار گرفتند، حامله می شوند. (این همان چیزی است که جهش یا تغییرات ژنتیکی سلول نامیده می شود)
در شماری از موارد (در حدود 5 مورد که ما اطلاع داریم) زنان 21 تا 40 ساله پس از بازداشت سوزانده شده اند و یا تماما معدوم شده اند. گرچه گزارش هایی از تجاوز جنسی به مردان و زنان در زندان های ایران وجود دارد، اما درمان های صورت گرفته بر روی این زنان یک نوع درمان های پزشکی خاص را در بر می گیرد که ماهیت آنها برای ما ناشاخته است.
با این حال و با وجودیکه تعدای از زنانی که در فاصله اکتبر و دسامبر 2009 آزاد شده اند، برای ما قابل دسترس هستند، اما تاکنون هیچ کس برای بیان این موضوع ابراز آمادگی نکرده است. آنچه برای ما مسلم است این است که شماری از این زنان دچار استفراغ و تهوع های مزمن، خونریزی و ریزش موی سر و حتی ریزش مژه ها شده اند. نشانه هایی که همگی در روسیه سفید بعد از حادثه انفجار چرنوبیل در سال 1986 مشاهده شده اند. در طول هشت ماه گذشته موارد زیادی از کسانی که بازداشت شده اند و در زندان جان خود را از دست داده اند وجود داشته است.
در مواردی جسد افراد اسید واش (سوزاندن با اسید) شده است. و همه این موارد زنانی بوده اند که اندام تناسلی آنها بطور گسترده ای توسط اسید تخریب و دفرمه شده و کاملا تحلیل رفته است تا به هیچ وجه هیچ شاهد و مدرکی از آزمایش های انجام شده باقی نماند. دست کم در چهار مورد جسد زنان کاملا سوزانده شده و یا معدوم شده است. مشخص کردن اینکه آیا زنان در معرض اشعه گاما بوده اند یا خیر و یا اینکه تزریق هایی بعد از تشعشع برای کاهش اثرات تشعشعات گاما صورت گرفته یا خیر، تقریبا غیر ممکن است مگر اینکه آزمایش ساختار سلولی انجام شود. یکی از دلایل سوزاندن اندام تناسلی زنان می تواند آزمایش "ورود اجسام لوله ای" باشد.
در طی این آزمایش و به منظور جدا کردن ناحیه مورد آزمایش از سایر نواحی و تمرکز بیشتر تشعشعات به منظور ایجاد آسیب در یک ناحیه متمرکز، یک جسم لوله مانند درون دستگاه تناسلی قرار می گیرد و اصابت های کوتاه 45 ثانیه ای از اشعه گاما (تا میزان 3 Gy) به بافت هدف ساطع می شود و سپس اثرات این تشعشعات در 48 ساعت آینده زمانیکه بیشتر آسیب های سلولی را می توان ارزیابی کرد، ردیابی شده و در همان زمان برای نوع درمان تصمیم گیری می شود.
Gy = واحد بین المللی اندازه گیری میزان دوز جذب شده از
تشعشعات یونی، معادل یک ژول در هر کیلوگرم
لطفا این نوشتار را منتشر کنید. دیگران را از جنایات انجام شده و در حال انجام توسط
رژیم حاکم آگاه کنید.
رسانه شمایید!
نقش پسر جنتى در پولشويی
اموال پاسداران و انتقال آن به سوئيس
شبکه خبری العربیه:
على جنتى پسر آخوند احمد جنتی که سفیر جمهوری اسلامی در کویت است، بخشی از اموال
سپاه پاسداران را که از راه قاچاق مواد مخدر بدست میاید، پولشويى كرده و آن را به
يک بانک سوئيسى منتقل می کند.
كشف يک شبكه پولشويى وابسته به سپاه ترور و قاچاق پاسداران در كشورهاى عربى خلیج فارس باعث یک رسوايى بزرگ براى جمهوری اسلامی در این کشورها شده است.
شبکه تلويزيونی العربيه که به جزئیات بیشتری در این زمینه دست پیدا کرده در گزارشی گفت، غير منتظره نيست كه در بحرين و كويت پرده از يک پروژه بزرگ و گسترده برداشته شود كه سپاه پاسداران رژيم تهران براى پولشويى در منطقه خليج فارس انجام مى دهد. همچنين غيرمنتظره نيست كه صحبت از دست داشتن شخصيتهاى عربى و شايد خارجى داراى نفوذ در اين پروژه خطرناک به ميان آيد. سپاه پاسداران كه از پایان جنگ ايران و عراق به يک نيروى اقتصادى غول پيكر در داخل ايران تبديل شده است، اغلب پهنه هاى اقتصادى كشور را تحت كنترل دارد.
برخی از سران حکومت از جمله احمد جنتی دبیر شورای
نگهبان، دخالت سپاه پاسداران در سياست را توجيه مى كنند و پسرش على جنتى، سفیر
رژیم تهران در کویت اموال سپاه پاسداران را پولشويى كرده و آن را به يک بانک سوئيسى
منتقل می کند. در رابطه با وزير بحرينى منصور بن رجب نیز منابع مطلع گفتند كه این
مقام بحرینی هم در پولشويی اموال غيرقانونى بدست آمده از فروش مواد مخدر توسط سپاه
پاسداران دست داشته است. بازجويى از اين وزير بحرينى ادامه دارد.
اشپيگل : حفظ وضعیت موجود در
ايران یعنی شکنجه، یعنی قتلهایی که از سوی دولت اجرا میشود، یعنی تبعیض جنسیتی
دويچه وله :
روزنامهی "دیولت" در مقالهای از برخورد "ملایم" دولتهای غربی با ایران انتقاد
میکند و یادآور میشود که: حفظ وضعیت موجود در این کشور یعنی شکنجه، یعنی قتلهایی
که از سوی دولت اجرا میشود، یعنی تبعیض جنسیتی.
"باید ایران را مثل آفریقای جنوبی بایکوت کرد"، با این عنوان صفحهی اینترنتی روزنامهی "دیولت" در شمارهی امروز خود به بررسی اوضاع کنونی ایران و واکنش کشورهای غربی میپردازد. نویسندگان این مقاله، توماس اوستن زاکن و اولیور پیشا، ابتدا نتایج انتخابات ۲۲ خردادماه ایران و شکلگیری جنبش سبز را ارزیابی میکنند و مینویسند: اکثریت مردم ایران چیزی جز برگزاری انتخابات آزاد و برقراری روابط و مناسبات دموکراتیک نمیخواهند. اینان میخواهند در حرف زدن، فکر کردن، لباس پوشیدن و ... آزاد باشند. همین
خواستهای "جنبش سبز"
این نویسندگان سپس به تعریف "جنبش سبز" میپردازند و ضمن توضیح این که این حرکت عظیم، از گروهها و سازمانهای مخالف متعددی تشکیل شده، خواستهای آنها را اینگونه برمیشمرند: قبول مسئولیت دولت در برابر پارلمان، داشتن آزادی بیان و اجتماعات، آزادی زندانیان سیاسی و برگزاری انتخابات بدون اعمال نفوذ دولت و حذف مرحلهی پیشگزینش نامزدها، آزادی انتشار اخبار و سرانجام پایان دادن به جو نظامی در کشور.
نویسندگان روزنامهی "دیولت" سپس میپرسند: آیا غرب نمیبایست از این خواستها حمایت کند؟ آیا پشتیبانی از این مطالبات، در چارچوب سنت "اروپای کهن"، یعنی حمایت از موازین آزادیخواهانه نیست؟
تفاوت در ابراز همبستگی
نویسندگان مقالهی "باید ایران را مثل آفریقای جنوبی بایکوت کرد"، کشورهای غربی را سرزنش میکنند که در راه دموکراتیزه کردن "جمهوریاسلامی" به کمک ایران نشتافته است. آنان انتقاد میکنند که پشتیبانی از ایران، به شیوهی همبستگی غرب از جنبشهای مخالف دولتهای دیکتاتوری مثل اتحاد جماهیر شوروی، لهستان، فیلیپین و آرژانتین نبوده است. نویسندگان روزنامهی "دیولت" ، در پییافتن دلیل این تفاوت، موازین اخلاقی را مطرح میکنند و مینویسند: سکوت غرب در برابر رویدادهای ایران، شاید نشاندهندهی ناتوانی و عذاب وجدان این کشورها هم باشد.
مخالفت با تحریمها علیه ایران
روزنامهی "دیولت" سپس در این مقاله به مسئلهی تحریمهاعلیه ایران میپردازد و ضمن اشاره به بحثهای مخالفان و موافقان این اقدامات محدودکننده مینویسد، وقتی کشورهای غربی در دههی هشتاد دولت نژادپرست آفریقای جنوبی را با اعمال تحریمهای اقتصادی در تنگنا قرار دادند، "همه از این خواست بهغایت اخلاقی" پشتیبانی کردند. این نویسندگان سپس نتیجه میگیرند: ولی حالا که مسئلهی تحریمها در مورد زمامداران تهران مطرح میشود، یکباره با آن مخالفت میکنند.
حفظ وضعیت موجود
نویسندگان روزنامهی "دیولت" در بخشی از مقالهی خود از برخورد "ملایم" دولتهای غربی با ایران نیز انتقاد میکنند و یادآور میشوند: اینان بهجای اتخاذ اقدامات مشخص علیه رژیم ایران، اغلب به شعار توخالی "برقراری گفتوگوی انتقادی" متوسل میشوند و میگویند باید وضعیت موجود را که برای آنان قراردادهای سودآور در پی دارد، حفظ کرد. حفظ وضعیت موجود به سود انسانهایی که در ایران تحت فشار قرار دارند، نیست. حفظ وضعیت موجود در این کشور یعنی شکنجه، یعنی قتلهایی که از سوی دولت اجرا میشود، یعنی تبعیض جنسیتی و پیگرد اقلیتهای مذهبی. ماههاست که ایرانیها بهخاطر مبارزه برای کسب آزادی در خیابانهای شهرهای این کشور میمیرند و شمار زیادی از تظاهرکنندگان دستگیر شدهاند. ما باید از این رفتار که انگار به ما مربوط نیست، دست برداریم.
روزنامهی "دیولت" در پایان مقالهی "باید ایران را
مثل آفریقای جنوبی بایکوت کرد"، مینویسد: اقدامات مشخصی که باید علیه رژیم تهران
سریعاً اعمال شوند، واضح و روشناند: تحریمهای هدفمند و مؤثر در زمینههای مالی و
اقتصادی از جمله در بخش تأمین انرژی.
خودروساز پارسي هند سوم نوروز
اتومبيل 2هزاردلاري ويژه توده ها را وارد بازار كرد
سوم نوروز 1388 هجري خورشيدي (23 مارس 2009) كمپاني خودروسازي هند وابسته به گروه
صنعتي ـ تكنولوژيك تاتا متعلق به پارسيان هند به مديريت راتان تاتا Ratan Tata
خودرو توده ها به نام "Nano نانو" را وارد بازار كرد. نانو 73 سال پس از ورود فولكس
واگن (اتومبيل مردم) وارد بازار شده است. هيتلر در سال 1936 از مهندس پورشه خواسته
بود كه اتومبيلي بسازد كه مردم معمولي استطاعت خريد و نگهداري آن را داشته باشند و
او بسال 1936 چنين اتومبيلي را ساخت كه هيتلر در مراسم به تماشا گذاردن آن حضور
داشت و بر آن نام فولكس واگن (خودرو مردم) گذارد. با افزودن دستگاههاي لوكس متعدد
بر فولكس واگن، از دهه هفتم قرن بيستم بهای آن بمانند سایر اتومبیلهای شخصی افزایش
یافته و از استطاعت و دسترس مردم معمولي خارج شده است. آزمندي كارخانه داران باعث
افزوده شدن اين دستگاههاي لوكس و تا حدي غير ضروري بر خودروها شده است كه يك وسيله
رفت و آمد برای کار و زندگی روزمره هستند.
مردمدوستان كه در جستجوي تسهيل وسائل زندگاني بشر و تعمیم این تسهیلات هستند بارها گفته اند كه براي خودروهاي ويژه رفت و آمد در شهر نياز به اين همه وسائل لوكس نيست كه بر بهاي آن مي افزايد و افراد را بدهكار مي كند كه مجبور مي شوند از خوراك خود بزنند تا اين قرض را بدهند و يا اينكه برای پرداخت اقساط بهای خودرو از خواب خود بزنند و ساعات بيشتري كار كنند، سلامت خودرا به مخاطره افكنند و عمري كوتاه داشته باشند.
خودروسازي تاتا كه انواع كاميون، اتوبوس، خودرو نظامي،
قطار و ده گونه اتومبيل سواري توليد مي كند با توجه به نياز مردم معمولي به خودرو و
گراني روزافزون بنزين كه به تدريج و به علت پايان يافتن ذخایر نفت خام ناياب خواهد
شد تصميم گرفت كه برای حل مسئله، علاوه بر تولید اتومبيل برقي نوعي اتومبيل ارزان،
كم مصرف، زيبا و در عين حال چهاردر بسازد و عرضه بدارد. با اينكه محصول كار از
چندماه پيش آماده شده بود؛ عرضه اين خودرو به نوروز پارسيان موكول شد و سوم فروردين
1388 خورشيدي ـ سومين روز از ايام هفتگانه نوروزي آن را در شهر بمبي (مومباي) وارد
بازار کرد. بهاي هر دستگاه نانو در هند معادل دو هزار و پنجاه دلار آمريكا (برابر
با دو ميليون تومان) است.
جمشيدانوشيروان تاتا
ورورد نانو به بازار و در زماني كه كارخانه هاي اتومبيلسازي آمريكا در لبه پرتگاه ورشكستگي قراردارند و بازار جهاني اتومبيل سواري از سال 2007 به دلايل متعدد از جمله افزايش بها، گراني بنزين و بالارفتن هزينه تعميرات و كمبود و بالا رفتن هزينه پارك در شهرهاي بزرگ راكد شده است خبر بزرگ رسانه ها در بيست و سوم مارس 2009 و حتي يك روز پيش از آن بود و شبكه هاي تلويزيوني آمريكا آن را درصدر اخباز خود قرارداده بودند. بيشتر اين رسانه ضمن انتشار خبر ورود اتومبيل چهاردر و دو هزار دلاري نانو به بازار؛ اشاره به سابقه گروه تاتا، موسسان آن و مديران كنوني اش كرده و گفته بودند كه پارسي و زرتشتي هستند و بنيادگذار آن جمشيد انوشيروان تاتا که شهر جمشیدآباد هند به نام اوست 9 دهه پيش مي خواست كه شعبه اصلي اين گروه عظيم را در كشور نياكان ـ ايران ـ تاسيس كند كه مقامات وقت [احتمالا به اشاره لندن] نظر چندان موافقي نشان ندادند و تنها به تاسيس مدرسه انوشيروان دادگر و دریافت چند كمك فرهنگي او بسنده كردند، ولي جمهوري اسلامي به جلب همكاري اين گروه صنعتي ـ تكنولوژيك دست زده است.
توزيع نانو در اروپا و آمريكا پس از گشايش نمايشگاه آن
در ژنو آغاز شده است. تقاضا براي خريد اين اتومبيل دهها بار بيش از ظرفيت توليد
است. بهاي هر دستگاه نانو در اروپا و آمريكا دو هزار و پانصد دلار تعيين شده بود.
تاتا موتورز قبلا با دايملر بنز آلمان مشاركت داشت كه كمپاني بنز با شريكي ديگر
اتومبيل بسیار كوچك دو دره سمارت را با بهايي بيش از ده هزار دلار آمريكايي به
بازار عرضه داشت كه به دليل زیبا نبودن ظاهر، كمی گنجايش و گراني بها و کاهش دوباره
بهاي بنزين استقبالي كه انتظار مي رفت از آن نشد. تاتا موتورز كه رقيب جنرال موتورز
آمريكا و تويوتاي ژاپن شده است با مشاركت رنو فرانسه و نيسان ژاپن در صدد ساخت
اتومبيل تازه اي است كه مکانیسم و طرحي نوين دارد. تاتا موتورز چندي پيش كارخانه
جگوار روور انگلستان را خريداري كرد.
نانو قرن 21 ـ خودرو مردم ـ داراي يك انجين دو سيلندر با ظرفيت 623 سي سي است كه
مصرف بنزين آن در هر صد كيلومتر چهار ليتر (63 مايل يك گالن) است. انجين اين خودرو
همانند فولكس واگن قديم در قسمت عقب آن قرار دارد. وسايل لوكس در صورت تقاضاي
خريدار و پرداخت بهای اضافی نصب خواهد شد.
---
درباره پارسيان هند در این تاریخ آنلاین در 15 ژوئن (همکاری ایرانی تبارها)، در21
ژانویه (نانو)، 17 اکتبر (تاتا ارلاینز = ایرایندیا)، 30 اکتبر (زادروز جهانگیر
بابا) و ... مطلب درج شده است.
روند فزاينده نرخ بيکاري زنان
تحصيلکرده
خبرگزارى موج
پيش بينى مى شود که روند نرخ بيکارى زنان تحصيلکرده در ايران همچنان افزايش يابد.
به گزارش خبرنگار موج، بررسى آمارهاى نسبتا جديدى كه از سوى مركز آمار ايران درباره توزيع كل زنان بيكار داراى تحصيلات عالى و متوسطه در جوامع شهرى و روستايى منتشر شده است، از سهم 88.7 درصدى اين نرخ در شهرها و نيز سهم 59.4 درصدى در روستا خبر ميدهد كه اين امر بيانگر حضور بخش بزرگى از جمعيت بيكار داراى تحصيلات متوسطه و عالى در شهرها و روستاها است.
براساس اين گزارش، با افزايش تعداد زنان داراى تحصيلات
عالي، بازار كار نميتواند پاسخگوى نيازهاى جمعيت زنان باشد و در آيندهاى نزديك
جامعه با بحرانى جديد به نام بحران بيكارى زنان جوان تحصيلكرده مواجه خواهد شد.
در تهران قريب به 800 هزار نفر بيكار و جوياى كار وجود دارد كه سهم قابل توجهى از
آنان را زنان تشكيل ميدهند. در تمام جوامع و به خصوص در كشورهاى جهان سوم، زنان از
فرصتهاى شغلى كمترى برخوردارند و غالبا در بخش غيررسمى مشغول به كار هستند.
گفتنى است، نرخ بيكارى جمعيت نيز روز به روز افزايش مييابد بهطورى كه حدود 26.1 درصد جمعيت زنان فعال اقتصادى در مناطق شهرى در رديف بيكاران قرار دارند. از همه مهمتر آن كه نرخ بيكارى زنان تحصيلكرده به خصوص در سالهاى اخير مرتبا رو به افزايش است.
اين گزارش مى افزايد: با توجه به آمارهاى رسمى نابرابرى به لحاظ جنسيتى در بازار اشتغال بيشتر به نظر ميرسد و اين نابرابرى در حذف نيمى از نيروى كار فعال اقتصادى از حوزه توليد و اقتصاد، محروميت عده زيادى از امتيازات تامين اجتماعي، وابستگى اقتصادى گسترده زنان به مردان و به دنبال آن ناامنى اقتصادي، احساس ناكارآمدي، افسردگي، ناآشنايى با محيط جامعه و به تبع آن آسيبپذيرى در برابر حوادث و بحرانهاى اجتماعى ميتواند مولد بسيارى آسيبهاى فردى و اجتماعى باشد.
نگرانی آمریکا از موجودیت
هواپیماهای بدون سرنشین رژیم
رادیو فرانسه:
رابرت گیتس، وزیر دفاع آمریکا، از موجودیت هواپیماهای بدون سرنشین ایرانی اظهار
نگرانی کرد و گفت بیم دارد قابلیتهای از این نوع ، بدست افرادی غیر دولتی، که
بخواهند آن را بمقاصد تروریستی بکار ببرند، بیفتد. در ماه فوریه گذشته، ژنرال وحید
احمدی، وزیر دفاع ایران از گشایش دو خط تولید هواپیماهای بدون سرنشین در این کشور
خبر داده بود.
وزیر دفاع آمریکا روز پنجشنبه در یک کمیته مجلس سنای این کشور گفت : " ایران هواپیمای بدون سرنشین در اختیار دارد و این مایه نگرانی است چرا که اگر آنها بخواهند، میتوانند برای ما در عراق یا افغانستان دشواری ایجاد کنند."
با این حال وی تاکید کرد که هواپیماهای بدون سرنشین سرعت کمی دارند و نیروهای هوایی آمریکا دارای توانایی فوق العاده هستند.
وی در ادامه گفت : " فکر میکنم ما توانایی محافظت از نیروهای خود بویژه در مناطق جنگی را داریم."
وزیر دفاع آمریکا اما افزود از این نگران است "که قابلیتهایی از این نوع، بدست افرادی غیر دولتی که بخواهند آن را بمقاصد تروریستی بکار ببرند، بیفتد."
در ماه فوریه گذشته، ژنرال وحید احمدی، وزیر دفاع ایران از گشایش دو خط تولید هواپیماهای بدون سرنشین در این کشور خبر داده بود.
آژانس دولتی فارس از قول وی نوشت : " این هواپیماها
قابلیت راه اندازی عملیات تجسسی، شناسایی و حمله با دقت بسایر بالا را دارا هستند."
همسر نوری زاد: پرونده همسرم همان سه- چهار نامه است
همسر محمد نوری زاد، نویسنده و فیلمساز ایرانی که از سه ماه پیش و در پی نگارش نامه ای انتقاد آمیز به رهبر ایران در بازداشت به سر می برد، گفت که هنوز برای همسرش پرونده ای تشکیل نشده است.
فاطمه ملکی، همسر محمد نوری زاد، روز پنجشنبه ۵ فروردین (۲۵ مارس) به بی بی سی فارسی گفت که همسرش در تماس تلفنی کوتاهی که از زندان داشته است به او گفته است که حالش خوب است.
خانم ملکی به نقل از همسرش گفت که او در زندان کاغذ و قلم در اختیار دارد، ورزش می کند و عید را هم به همه مردم تبریک گفته است.
فاطمه ملکی درباره اینکه چرا به همسرش برای نوروز مرخصی نداده اند گفت که با پیگیری وکیل او مشخص شده که "گویا آقای نوری زاد همکاری لازم را نداشته است."
خانم ملکی همچنین با اشاره به اینکه هنوز برای آقای نوری زاد پرونده ای تشکیل نشده است، تاکید کرد : "ایشان نباید هم پرونده ای داشته باشد چرا که پرونده او مختص همان سه، چهار نامه ایست که او نوشته است."
محمد نوری زاد، در پی نوشتن چند نامه سرگشاده و انتقاد آمیز در وبلاگش در ۲۹ آذر به اتهام توهین به "مسئولین و تبلیغ علیه نظام جمهوری اسلامی" بازداشت شد.
او یک روز پیش از بازداشت در وبلاگ خود نوشت که کسی از پلیس امنیت با او تماس گرفته و او را فراخوانده است، اما وقتی آقای نوری زاد از او دلیل این احضار را می پرسد، پاسخ می شنود: "به جرم توهین به رئیس قوه قضائیه".
آقای نوری زاد در پی اظهارات صادق لاریجانی، رئیس قوه قضائیه که به مخالفان دولت هشدار داده بود که دستگاه قضایی به اندازه کافی از آنها پرونده دارد، نوشته ای در وبلاگ خود با عنوان "سقوط قاضی القضات شهر" در انتقاد از گفته های آقای لاریجانی منتشر کرد.
محمد نوری زاد که پیشتر از نویسندگان روزنامه کیهان بود و موضعی نزدیک به اصولگرایان داشت، در روزهای پس از انتخابات ریاست جمهوری ایران به نقد اصولگرایان پرداخت.
نوشته های او در ماه های اخیر با انتقاد شدید روزنامه نگاران اصولگرا از جمله همکاران سابقش در روزنامه کیهان رو به رو بود.
او حتی در وبلاگ خود آیت الله خامنه ای، رهبر جمهوری اسلامی را خطاب قرار داد و از او خواست محمود احمدی نژاد را یا کنار بگذارد و یا "محدودش" کند و برای وقایع پیش آمده پس از انتخابات از مردم "دلجویی" کند.
اواخر دی ماه گذشته فاطمه ملکی پس از یکماه بی اطلاعی از وضع شوهرش با انتشار نامه ای سرگشاده از ملاقاتش با دادستان تهران خبر داد.
او در این نامه نوشت که دادستان تهران در ملاقات ۲۳ دی ماه به او گفته جرم همسرش "بسیار بسیار سنگین" است و در مقابل درخواست ملاقات و پیگیری پرونده او گفته است "تا زمانیکه افکار ایشان مهار نشود به هیچ یک از این خواسته ها پاسخ داده نخواهد شد."
در چند روز گذشته و همزمان با روزهای نوروز در ایران چهره های مختلفی از اصلاح طلبان از جمله میرحسین موسوی و زهرا رهنورد از خانواده محمد نوری زاد دیدن کردند.
آمريكا و روسيه در مورد امضاى پيمان جديد هسته اى به
توافق رسيدند
آمريكا و روسيه امروز(جمعه) در مورد امضاى يك معاهدۀ تاريخى كه دو كشور را ملزم به كاهش كلاهك هاى هسته اى باقى مانده از دوران جنگ سرد مى كند به توافق رسيدند.
كاخ سفيد و كرملين اعلام كردند رؤساى جمهورى آمريكا و روسيه امروز در تماسى تلفنى به توافق رسيدند كه معاهدۀ جايگزين پيمان «استارت» را در تاريخ ۱۹ فروردين (برابر با ۸ آوريل) در پراگ ، پايتخت جمهورى چك امضا كنند.
باراك اوباما رييس جمهورى آمريكا در بيانيه اى اعلام كرد كه اين معاهده «گام ديگرى به جلو براى پشت سر نهادن ميراث به جا مانده از قرن بيستم به منظور بنا نهادن آينده اى امن تر براى فرزندانمان است.»
پيمان جديد دو طرف را ملزم به رعايت حدّ ِ ۱۵۵۰ كلاهك مى كند كه اين ميزان ۳۰ درصد كمتر از حدّى ست كه در سال ۲۰۰۲ مورد توافق واقع شده بود.
گیتس: ساخت هواپيماهای بدون سرنشين ایران نگران کننده است
رابرت گيتس، وزير دفاع آمريکا، روز پنجشنبه در اظهاراتی نسبت به پروژهی نظامی ايران برای ساخت هواپيماهای بدون سرنشين ابراز نگرانی کرد.
آقای گيتس که در برابر کميتهی تخصيص سنای آمريکا سخن میگفت، اظهار داشت «هواپيماهای بدون سرنشين به دليل سرعت نسبتاً پائينشان در ميدان جنگ کارآيی ندارند اما نگرانی اصلی من آن است که اين هواپيماها در اختيار گروههايی قرار گيرد که از آنان برای مقاصد تروريستی استفاده کنند».
احمد وحيدی، وزير دفاع جمهوری اسلامی، در اسفند ماه دو خط توليد هواپيماهای پيشرفتهی بدون سرنشين را افتتاح کرد. وی در اين باره در اظهاراتی به توانايی انجام مأموريتهای گشتزنی، شناسايی و تهاجمی اين هواپيماها با دقت زياد اشاره کرده بود.