|
خبرهای برگزیده- چهارشنبه نوزدهم آبان ١٣٨٩ جمهوری اسلامی در انتخابات نهاد زنان سازمان ملل رای نیاورد به گزارش خبرگزاری فرانسه از نیویورک (مقر سازمان ملل)، جمهوری اسلامی امروز در انتخابات هیئت اجرايی نهاد زنان سازمان ملل متحد رای نیاورد و کنار گذاشته شد. 41 کشور عضو هیئت اجرايی این نهاد جدید سازمان ملل خواهند بود که از این میان، 35 کشور نمایندگی مناطق مختلف جهان و 6 کشور بعنوان حمایت کنندگان مالی در هیئت اجرايی عضویت خواهند داشت. جمهوری اسلامی در رای گیری امروز تنها 19 رای بدست آورد در حالیکه برای کسب کرسی به 28 رای نیاز داشت. پیش تر خبرگزاری آسوشیتندپرس در گزارشی نوشته بود، جمهوری اسلامی برای کسب کرسی در هيئت اجرايی نهاد زنان سازمان ملل متحد با مخالفت مواجه می شود، زیرا این رژیم هنوز مجازات وحشیانه سنگسار را اعمال می کند. جمهوری اسلامی از سوی اعضای آسيايی سازمان ملل بعنوان يکی از نامزدهای هيئت اجرايی نهاد زنان این سازمان معرفی شده بود. اين اقدام اعتراض سازمانهای بین المللی مدافع حقوق بشر و بسیاری از اعضای سازمان ملل را برانگيخت. یک مسئول سازمان عفو بین الملل گفته بود عضویت جمهوری اسلامی در هیئت اجرايی نهاد زنان سازمان ملل متحد، یک توهین آشکار به زنان در سرتاسر جهان است. راهکارهاي وزير آموزش و پروش براي ازدواج دختران دانش آموز روزنامه ابتکار: وزير آموزش و پرورش اعلام کرد که ازدواج به موقع دانش آموزان باعث حفاظت از آسيب پذيري آنها از سوي جامعه ميشود. رئيس سازمان پژوهش و برنامه ريزي آموزشي وزارت آموزش و پرورش نيز روز دوشنبه از تدوين برنامههاي درسي براي آموزش آداب زناشويي به دانش آموزان خبر داده بود. البته با توجه با آنکه تاکنون هيچ کدام از روانشناسان و جامعه شناسان دنيا سن کم و آنهم در دوران درس خواندن رابراي ازدواج مناسب نميدانند و عموما از سن "پايين ازدواج" از آن نام ميبرند، به نظر ميرسد منظور وزير آموزش و پرورش از "سن به موقع" ازدواج در حقيقت همان ازدواج زودهنگام دختران است. رسمي که سال هاست فعالان اجتماعي و حتي مسئولان دولتي براي جلوگيري از آن مبارزه ميکنند تا از اين عمل ناشايت براي کودکان جامعه جلوگيري کنند تا دختران کوچک جامعه بتوانند به جاي رفتن به خانه بخت، بچه دار شدن و درگير شدن با مسائلي که از سن آنها بسيار دور است، تحصيل کنند، وارد اجتماع شوند و اينگونه با چشماني باز و شناخت سرنوشت خود را انتخاب کنند. اين درحالي است که وزير که مسئوليت رسيدگي به تحصيل و باز نماندن کودکان از تحصيل را برعهده دارد روز گذشته با اشاره به اينكه سعي داريم در كتابهاي درسي به آموزش مهارتهاي زندگي و راهكارهاي ازدواج سالم به دانشآموزان دختر بپردازيم گفت: اكثر كارشناسان علوم تربيتي و اجتماعي معتقدند كه ازدواج به موقع دانشآموزان دختر باعث محافظت آنها از آسيبهايي ميشود كه در جامعه در كمين آنها است. حميدرضا حاجيبابايي در گفتوگو با ايلنا، با اشاره به گنجاندن بحثهاي مربوط به آموزش مهارتهاي زندگي و راهكارهاي ازدواج سالم به دانشآموزان دختر، گفت: شيوه زندگي و آداب زناشويي، آداب معاشرت ازدواج، آشنايي با رفتارهاي صحيح در زندگي زناشويي و مهارت سخن گفتن با ديگران و اقوام از جمله آموزشهايي است كه سعي داريم در كتابها گنجانده ميشود. دو روز قبل نيز يکي ديگر از مسئولان آموزش و پرورش اعلام کرد نگاه ما در برنامه درس ملي فراتر از اين مباحث است و قصد داريم نحوه زندگي کردن براساس سبک و اسلوب زندگي ايراني را به دانش آموزان آموزش دهيم که خواستههاي يونيسف نيز در آن گنجانده ميشود. رئيس سازمان پژوهش و برنامه ريزي آموزشي وزارت آموزش و پرورش از تدوين کتاب مهارتهاي زندگي به شيوه ايراني همسو با اجراي برنامه درس ملي خبر داد و گفت: در اين کتاب نکات فراواني همچون نحوه ازدواج و آداب زناشويي به دانش آموزان ارائه ميشود.دکتر بهرام محمديان در گفتگو با مهر در پاسخ به اينکه “ چرا با وجود نياز جدي دانش آموزان به آموزش مهارتهاي زندگي و تاکيد مسئولان آموزش و پرورش در سالهاي گذشته نسبت به اين موضوع همچنان کتابي در اين خصوص تاليف نشده است؟” گفت: آنچه که هم اکنون به عنوان مهارت زندگي معروف شده همان نکاتي است که سازمان جهاني يونيسف پيش بيني کرده است و شامل مهارت “نه گفتن کودکان و نوجوانان، آشنايي با مخاطرههايي مثل اعتياد، ايدز، آشنايي با سازمانهاي بين المللي و ...است که در سالهاي قبل به صورت ملايم و با توجه به ملاحظات فرهنگي در کتابهاي درسي يا به صورت جزوه لحاظ شده است.رئيس سازمان پژوهش و برنامه ريزي آموزشي وزارت آموزش و پرورش افزود: اما نگاه ما در برنامه درس ملي فراتر از اين مباحث است و قصد داريم نحوه زندگي کردن براساس سبک و اسلوب زندگي ايراني را به دانش آموزان آموزش دهيم که خواستههاي يونيسف نيز در آن گنجانده ميشود.وي با بيان اينکه سلامت جسماني و روحي توامان با هم در اين کتاب لحاظ ميشود گفت: شيوه زندگي و آداب زناشويي، يادگيري حرفههاي اوليه همچون برق کاري و تعمير لوازم در منزل براي مردان، آشنايي با نظامهاي اداري، آداب معاشرت ازدواج و...در اين کتاب آمده است. خانه تاريخی اصفهان را از ريچارد فرای پس بگيريد ایسنا: حجتالاسلام حميد رسايي نماينده تهران درمجلس شوراي اسلامي در تذكري به رييس جمهور، بر لزوم بازپسگيري خانهي تاريخي اصفهان از ريچارد فراي به دليل موضع ضد ديني وي درمصاحبه با شبكه cnn، تاكيد كرد. درمتن تذكر كتبي رسايي به رييس جمهور آمده است: « مبدع نظريه مكتب ايراني كه در سال 89 براي شركت در همايش ايرانيان خارج از كشور به ايران دعوت شده بود و پس از آن طي درخواست برخي مسئولان از رييس جمهور يك باب منزل تاريخي در اختيارش قرار گرفته بود، اخيرا در مصاحبه با cnn وقتي مجري شبكه از وي ميپرسد كه ايراني كه شما از آن صحبت ميكنيد زير سلطه آيتالله قرار دارد، ميگويد: مردم خوب و مردم بد در همه جاي جهان وجود دارند و حكومت مذهبي در ايران نيز از بين ميرود و همه چيز تغيير ميكند.» چه کسانی مشغول سرقت گنجینه های ملی از موزه ها هستند؟ کمیته بین المللی نجات پاسارگاد در ظرف دو هفته گذشته از تهران و برخی از شهرستان های ایران چند تن از صاحبان رسانه های مختلف، و یکی از «امین الاموال» ها، خبری یک سان را به ما گزارش کرده اند. این افراد که می گویند امکان انتشار چنین خبری در ایران نیست و می تواند خطرات زیادی برای آن ها داشته باشد، شاهد تغییر و تحولات زیادی در موزه های مختلف ایران بوده اند. این تغییرات در واقع جابجایی اموال موزه هاست. مهم ترین گزارش از تهران است که خبر از جابجایی گنجینه ی اصلی سازمان میراث فرهنگی، که در طبقه دوم موزه ملی ایران (موزه ایران باستان) قرار دارد می دهد. ظاهر قضیه این است که می خواهند این گنجینه را به کاخ گلستان منتقل کنند اما همه چیز نشان از این دارد که تکه های بسیار با ارزشی از این گنجینه قرار است که در این رفت و آمد گم شود. این اشیا که در حال جابجا شدن هستند هم در ميان اشیای ثبت قرار دارند و هم در ميان اشیایی که در سال های اخبر کشف شده ولی هنوز شماره ثبتی بر خود ندارند و تنها افرادی که عنوان «امین الاموال» نام دارند از کم و کیف آن ها باخبرند. یعنی موجودی این انبارها در اختیار آن هاست. اما در روزهای اخیر تعدادی از این افراد را نیز جا به جا کرده اند. و امکان اخراج برخی نیز وجود دارد. کسانی که این گزارش ها را به ما داده اند افرادی قابل اعتماد هستند، این افراد همچنین از رفت و آمدهای شبانه به موزه ملی ایران و عکسبرداری و جابجایی هایی خبر می دهند. همین طور در برخی از شهرستان ها رفت و آمدهایی غیر عادی در ساعات غیر اداری در موزه ها دیده شده است. به نظر می رسد که در روزها و هفته های آینده قرار است اشیای بسبار مهمی از این موزه ها به وسیله ی گروهی از هیئت حاکمه ربوده و به شکل غیرقانونی به خارج از ایران انتقال داده شود. کسانی که به ما گزارش داده اند به دلیل فضای پلیسی و امنیتی شدیدی که بر کل رسانه های کشور سایه انداخته قادر به انتشار این خبرها نیستند و از ما خواسته اند که با انتشار این خبر فرهنگ دوستان و افرادی را که دلشان برای میراث ملی و تاریخی ما می سوزد متوجه چنین سرقت عظیمی از اموال عمومی کرده و امکان جلوگیری از آن را برای آن بخش از مقامات مسئول مملکتی که در این دزدی ها دستی ندارند فراهم کنند. اطلاعیه کمپین سفارت سبز در واکنش به اظهارات بی پایه حسن نصرالله در حالی که جمهوری اسلامی اینک واجد کمترین متحد استراتژیک در عرصه بین المللی است تا آنجا که اگر بتوان متحدی برای او نامبرد، شاید بتوان سوریه و حزب الله لبنان را آن هم به یمن دریافت پول های گزاف به عنوان تنها متحدان استراتژیک حکومت فعلی برشمرد، سخنان بی پایه اخیر سید حسن نصرااله دبیر کل حزب الله لبنان جنجالی را به راه انداخته است که بر همگان نمایان می سازد ماهیت متحدان استراتژیک جمهوری اسلامی چیست. دبیر کل حزب الله در سخنان خود که اخیرا در پهنه اینترنت پخش و بازخوردهای تند میهن دو ستان ایرانی را به همراه داشت، ابراز نمود که " در ایران امروز چیزی به نام پارسی سازی یا تمدن پارسی دیده نمی شود. آنچه در ایران است تمدن اسلامی است. آنچه در ایران هست، دین محمد است و بناینگذار جمهوری اسلامی جد در اندر جد فرزند پیامبر خدا محمد است . امروز رهبر ایران، امام خامنه ای فرزند پیامبر است که عرب است". وی در ویدئوی دیگر با اشاره به حوادث پس از انتخابات 88 با نادیده گرفتن اعتراض گسترده ملت ایران به تقلب و سرکوب، سعی در توانمند بودن جمهوری اسلامی برای عبور از این بحران داشته و اظهار داشت " ایران ، نظام ، حکومت و مردمش به برکت وجود رهبری حکیم ، شجاع ، رحیم ، مدیر و مدبر امام خامنه ای ... نیرومند تر از پیش، از بحران خارج شده و همین گونه که هست ، باقی خواهد ماند" این اظهارات از زبان عالی ترین متحد استراتژیک جمهوری اسلامی، گویاترین دلیل برای نگرانی هایی است که میهمن پرستان ایرانی تا کنون عنوان داشته اند که جمهوری اسلامی فاقد هویت ملی ایرانی است و با تمسک به اسلام ( آن هم اسلام در تعریفی غیر رحمانی از آن ) درصدد امحاء تاریخ کهن پارسی این سرزمین است. بهترین گواه بر این ادعا همین بس که شاهدیم شخصی بسان سید حسن نصر الله در همین ویدئو، از خامنه ای با عنوان "امام" خامنه ای یاد کرده است (در حالی که در عرف رایج در جمهوری اسلامی، این عنوان جز برای بنیانگذار آن برای احدی استفاده نمی شود). جعل عنوان امام برای خامنه ای در حالی است که وی و طرفدارانش همواره به جای استفاده از عنوان درست خلیج فارس، به نام جعلی "خلیج" بسنده می کنند. چه دلیلی برتر و بالاتر از اینکه این متحد امروز جمهوری اسلامی، در گمان باطل خود برای پرهیز از بدنام شدن در نزد کشورهای عربی از طرفداری از ایران (مهد تمدن چندهزار ساله پارسی)، تاریخ کهن ایران را تنها در سی ساله اخیر آن خلاصه کرده و با انکار تمدن پارسی، تمدن ایران را صرفا در تمدن اسلامی آن هم در سی سال اخیر خلاصه می بیند. درک نادرست نصرالله از اوضاع ایران تا بدانجاست که وی سرکوب ستمگرانه مردم معترض ایران را ، رهبری داهیانه خامنه ای توصیف کرده که موجب شده است ایران از بحران پس از انتخابات گذر کند!! این در حالی است که شخصیتی چون مرحوم علامه محمد حسین فضل الله با جایگاه علمی و فقاهتی خود در لبنان در حالی از این دنیا رخت بربست که به دلیل مغایرت رفتار حاکمان ایران با موازین شرع، شدیدا مخالف جمهوری اسلامی ایران بود. سید حسن نصر الله که خود در کسوت یک روحانی شیعه است، چگونه اعتراض مراجع عظام قم از جمله آیت الله منتظری موسوی اردبیلی، بیات زنجانی، دستغیب و صانعی را نادیده گرفته و به رهبری داهیانه "امام خامنه ای" فخر می فروشد!؟ کمپین سفارت سبز به عنوان مجمعی از دیپلمات های ایرانی که در ایام خدمت خود در وزارت خارجه، وظیفه ملی خود می دانستند از وجب به وجب خاک ایران و از جزء جزء تمدن ایرانی پاسداری کنند، در اعتراض به این اظهارات بی پایه در انکار تمدن پارسی و در انکار بحران اجتماعی پس از انتخابات که هیچ یک ازآن ریشه در واقعیت ندارند، این حق را برای خود محفوظ می دارد که به مخالفت با این مواضع نسنجیده و بی پایه برخاسته و از حاکمان کنونی ایران مطالبه کند که نظر صریح خود را درباره این اظهارات اعلام نمایند. پاسخ اینان از دو حال خارج نیست یا تایید اظهارات نصرالله که خود گواهی خواهد بود بر وطن فروش بودن حاکمان کنونی ایران و یا مخالفت با این اظهارات که در آن صورت باید پرسید آیا این است نتیجه سرمایه گذاری میلیاردی بر حزب الله لبنان که از یک سو ، خامنه ای را برخلاف عرف رایج در ایران تا مقام "امام" بالا برده واز سوی دیگر تاریخ کهن پارسی و نام تاریخی خلیج فارس را منکر شود؟ آیا این است دست پرورده جمهوری اسلامی ایران، که تمدن پارسی را منکر و به صرف سیادت رهبران جمهوری اسلامی، کشور رستم و سهراب را کشوری عربی وانمود نماید؟ از منظر سفیران سبز ایران سخنان نصر الله به رغم بی پایه بودن آن، پرده گشایی از حقیقتی است تا همگان بدانند وطن فروشی حاکمان کنونی ایران تا کجاست که حاضرند باهزینه های گزاف برای "امام" و "ولی امر مسلمین" شدن، بر تحریف تاریخ کهن ایران و نام خلیج همیشه فارس چشم بپوشند. ما سفیران سبز این مصیبت را بر ملت ایران تسلیت گفته و بر سوگند خود در وزارت خارجه استواریم که ایران را پاس خواهیم داشت. کمپین سفارت سبز/ آبان 89 پديده عجيب آتش سوزی در يکی از روستاهای شيراز 20 هکتار از زمین های اطراف روستای اسلام لو در بخش مرکزی شیراز بیش از یک ماه است که به طرز عجیبی از زیرزمین در حال سوختن است. معاون فرماندار شیراز و نماینده ستاد حوادث غیر مترقبه استان گفت: این آتش سوزی پدیده ای نادر است که دامنه آن در زیر زمین بسیار گسترده تر از سطح زمین دیده می شود. وصالی افزود: بررسی های انجام شده روی خاک این منطقه نشان داده است که وجود بقایای گیاهان و پسماندهای فاضلاب در طول سالیان متمادی باعث تولید خاک نباتی و در نهایت بیوگاز در زیر زمین شده است. وی گفت: به علت متخلخل شدن زمین های منطقه در اثر آتش سوزی و تصاعد گازها در زیر زمین ، مهارکردن آتش تاکنون امکان پذیر نبوده است. معاون فرماندار شیراز افزود : وضع خاص زمین ها باعث فرو رفتن ماشین آلات و افرادی شده است که برای خاموش کردن آتش به منطقه وارد می شوند. تخريب پارک جنگلی مشگين شهر متوقف شود روزنامه مردمسالاری: فرماندار مشگين شهر با انتقاد شديد از روند رو به رشد تخريب پارک جنگلي اين شهرستان در طي ماه هاي اخير، گفت: بايد از تخريب کامل اين پارک جلوگيري شود. به گزارش مهر، فتح الله آقا محمد اوغلي عصر دوشنبه در جلسه ستاد گردشگري اين شهرستان، ساخت و سازهاي غير مجاز در محدوده اين پارک طبيعي طي ماههاي اخير را از مهمترين دليل تسريع در روند تخريب پارک جنگلي برشمرد. وي قطع بي رويه درختان، احداث اماکن نگهداري احشام، سرقت سيستمهاي روشنائي، خاک برداري و... را از ديگر دلايل تخريب اين پارک عنوان کرد و افزود: روند سريع تخريب پارک جنگلي مشگين شهر هم اکنون موجب اعتراض شهروندان و گردشگران شده است. پارک جنگل مشگين شهر با صد هکتار وسعت و هفت کيلومتر جاده دسترسي داراي گونه هاي نادر گياهي بوده و يکي از اماکن مهم گردشگري شهرستان مشگين شهر و استان اردبيل به شمار مي رود. آقا محمد اوغلي همچنين با اشاره به اختصاص اعتبار 24 ميليارد ريالي براي بهسازي، آسفالت و ترميم روشنايي مسير پارک جنگلي اضافه کرد: با وجود تخصيص اين ميزان اعتبار هنوز اقدام قابل توجهي از سوي شهرداري و اداره ميراث فرهنگي صورت نگرفته و عمليات اجرايي به صورت نيمه کاره رها شده است. وي با بيان اينکه اعتبار آبشار پارک جنگلي نيز از محل اعتبارات ملي تامين شده است، ابراز داشت: با توجه به زيبايي و جاذبه هاب گردشگري اين پارک جنگلي مسوولين اين شهرستان بايد تلاش بيشتري براي حفظ، احيا و توسعه اين منطقه انجام دهند. پارک جنگلي مشگين شهر به لحاظ داشتن ده ها هزار اصله درخت ميوه از جمله گردو، گيلاس، آلبالو و تامين علوفه هزاران راس دام، از اهميت ويژه اي در اکو سيستم زيست محيطي منطقه و استان داشته و عليرغم اين، سالانه پذيراي جمع کثيري از گردشگران داخلي و محلي است. خون اژدها از چشمه های قیر رامهرمز می جوشد خبرگزاری مهر : خون سیاه اژدهایی که به باور اساطیری مردم رامهرمز در جنگ با اسفندیار رویینتن به هلاکت رسید، هنوز از چشمه های قیر ماماتین می جوشد. بررسی لوحهایی که در تختجمشید به دست آمده نشان میدهد هخامنشیان از این چشمههای قیر ظروف خود را می ساختند. منطقه "ماماتین" در ۲۵کیلومتری شمال شرق شهرستان رامهرمز استان خوزستان بستر میراث و ثروتی چند هزار ساله است. گاهی این ثروت اشباع شده از زمین بیرون می جهد تا شاید کسی آن را ببیند و از ثروت طبیعی سودی ببرد غافل از اینکه در ماماتین از زمین طلای سیاه می جوشد و کسی نمی بیند. گاهی ثروت نیاکان ایرانیان در یک بنا و اثر تاریخی است و گاهی طلایی سیاه به نام نفت و قیر. در شهر رامهرمز کوهی وجود دارد که در اثر انشعاب گاز از درون حفره های آن آتشی به بیرون شعله می کشد که منظره زیبایی را در تاریکی شب پیش روی هر عابر می گذارد. اما غیر از این کوه که به تشکوه معروف است در منطقه ماماتین شهر رامهرمز چشمه های زیادی وجود دارد که از آنها به صورت طبیعی قیر بیرون می آید. 10چشمه قیر طبیعی موجود در ماماتین به شکل تنورهای نانوایی هستند و با مصالحی مانند قلوه سنگ و ملات ساروج در دو طرف یک مسیل کم آب قرار دارند. طلای سیاهی که با نفت ترکیب شده از چشمه های سیاه رنگ می جوشد و با آب رودخانه ای به نام رود زرد رامهرمز ترکیب می شود و در نهایت وقتی از غلظت نفت و قیر آن کم شد به زمینهای کشاورزی می رسد. قدیمی ها این رودخانه و آن قیر سیاه را خون اژدهایی می دانستند که در نبرد با اسفندیار رویین تن کشته شد. ایرانیان از خون اژدها یا همان قیر جوشیده از زمین برای ساختن بناهای تاریخی و ظروف استفاده می کردند. کشف این ظروف ساخته شده از قیر در تپه "چغامیش دزفول" مربوط به هزاره چهارم پیش از میلاد مسیح نشان می دهد که قیر در بعضی از بناهای تاریخی عیلامی نیز کاربرد داشته است. ایرانیان از چشمههای نفت روان در اطراف آتشکده پارسوماش (مسجد سلیمان) در صنایع نظامی و روشن کردن خشابها استفاده میکردند و در لوحهایی که در تختجمشید به دست آمده مطالبی آمده که نشان میدهد هخامنشیان از چشمههای قیر تشکوه ظروف خود را می ساختند. اما اکنون اهالی روستای قالند بهبهان استان خوزستان تنها استفاده کنندگان از چشمه های قیر خوزستان هستند. آنها از این مواد برای اندود کردن ظروف بزرگ نگهداری نان خشک و درمان گرفتگی و شکسته بندی اعضای بدن از قیر استفاده می کنند. سالها پیش برای اولین و آخرین بار مواد رودخانه قیر ماماتین توسط یک کارشناس مورد آزمایش قرار گرفت و تشخیص داده شد که این مواد بهترین ترکیب برای ساخت باند فرودگاه هستند اما دیگر هیچ نوع بهره برداری از آن نشد. نمونه هایی از چشمه های قیر طبیعی که از دل زمین بجوشد در اندیکای مسجد سلیمان و منطقه اوقیلک بهبهان نیز به چشم می خورد اما هیچیک از این مناطق جاذبه "ماماتین" را ندارند. چون این منطقه دارای کورههای تبخیر آب از قیر طبیعی (مربوط به قرن 7 هجری قمری)، چاههای اکتشافی نفت ماماتین (اواخر قاجار)، پیر شاهزاده عبداله ماماتین، مجموعه ابنیه انگلیسی و مجموعه ابنیه اکتشافات نفت(دوران پهلوی اول)، تپه ماماتین، تپه دره قیر، محوطه باستانی استحصال قیر، چشمههای قیر روان و نیز کوه آتش (تشکوه) است که تا کنون حتی یک گردشگرهم نداشته اند. پیدایش نفت و قیر در ایران باستان به دوره ساسانیان بر می گردد چنانکه آثار باقی مانده از یکی از سدهای شوشتر در مسیر رودخانه کارون و شوشتر نشان می دهد در ساخت آن از قیر استفاده شده و به همین دلیل در میان خوزستانی ها به بند قیر معروف است. وجود بقایای یک شهر قدیمی به نام قلعه یزدگرد (قلعه تاشار) از آثار دوره ساسانی در فاصله کمی از رودخانه ماماتین که دارای حصارهای قطور سنگی بر فراز کوهی بلند و سوق الجیشی است و وجود تپه ای مشتعل از آتش به نام تشکوه می تواند در کنار رودخانه قیر طبیعی به یک مجموعه گردشگری عظیم تبدیل شود. خاطره رو به فراموشی نياکان در بازارهای سنتی صداي پتک آهنگران، کوفتن چکشهاي مسگران و خاطره کاسبان بازار، امروز تنها در روايتها شنيده ميشود و آنچه پيشتر درباره بازارهاي ايراني به عنوان محل توليد و عرضه گفته ميشد، از بين رفته است. با اينحال نسل ايراني، ايران نديده هنوز هم با خواندن سفرنامهها و کتابهايي درباره نياکان خود تصوري کهن از بازارهاي ايراني دارد؛ تصوري که تنها خاطره آن باقيمانده است. خبرگزاري ميراث فرهنگي ـ گروه صنايع دستي ـ امروزه گذر از بازارها ديگر هيچ خاطره و نوستالژي به همراه ندارد. بسياري از مردم ترجيح مي دهند کالاهايشان را از مراکز لوکس خريداري کنند. مارک هاي خارجي در مرکز خريد هاي بزرگ جايگزين صنايع سنتي سراها وحجره هاي بازار شده است. به شهرهاي کوچکتر که مي رويم تقريبا اوضاع به همين منوال است با اين تفاوت که اگر بازار و حجره يي هم وجود دارد کالايش وارداتي و چيني است. به گزارش CHN امروزه مشاغل و خاطره بازارهاي سنتي از ياد رفته است صاحبان مشاغل سنتي به خاطره ها پناه برده اند. اين درحالي است که بسباري از مهاجراني که ترک سرزمين ّآباء و اجدادي کردهاند براي حفظ هويت و اصالت و همچنين آشنايي با پيشينه و داشتههايشان به سرزمين نياکانشان باز ميگردند تا بدين وسيله با هنر و صنعت به ارث رسيده پدران خويش انس بگيرند. ديگر از بازار مسگرها و رويگرها و رنگرزها خبري نيست. صاحبان مشاغل سنتي درايستگاه گذشته جا ماندهاند و کسي نيست که آنها را به امروز دعوت کند. آنها ميان مردم متجدد امروزي غريبگي ميکنند بهطوري که هنر اجداديشان را که همواره از پدر به پسر ارث رسيده بود را به انبارهاي خاک خورده ميسپارند. «ناصر مشهدي زاده»، کارشناس ميراث فرهنگي بازار را محلي براي دادو ستد و تبادل اطلاعات و تعاملات اجتماعي ميداند و ميگويد: «در گذشته در راستههاي بازار فعاليتهاي توليدي انجام ميشده، راسته رنگرزها، راسته مسگرا و راسته آهنگران که با توليدات سنتي بازار ايراني را تبديل به يک موزه باشکوه از فرهنگ، تمدن و ارزشهاي عالي ميکرده است؛ بازاري که همواره يک سر آن به مهمترين دروازه شهر منتهي ميشده که درواقع محل ورود تمدن بوده است.» به واقع گردشگري که به قصد شناخت نياکان خود و آنچه در گذشته ايرانيان به وقوع پيوسته، خود را به بازار ميرساند. او شنيده و خوانده است که بازارها محل توليد صنايع دستي ايرانيان بوده و استادکارهاي ماهري در آن مشغولند. او شنيده است که کاسبي بازار سنتها و روشهاي خاص خودش را دارد و قوانين آن به جاي تومار شدن در مراودات روزمره شکل ميگيرد. با اينحال وقتي پا به بازار تهران، اصفهان، شيراز، کرمان، خوي، تبريز و .... ميگذارد، به جز پاساژهاي بيقواره، اجناس بيکيفيت توليدات خارجي از جمله چيني، هندي و پاکستاني با هيچ پيشينهاي به غير از نماي تاريخي مواجه نميشود. مشهديزاده مي گويد: «امروزه توليدات سنتي وجود دارد ولي نه به صورت منسجم که در گذشته وجود داشت. امروزه بازارهاي سنتي رنگ مدرنگرايي به خود گرفته است، فرهنگ توليد و استفاده از توليدات تغيير کرده است. صاحبان مشاغل سنتي تضمين حرفهاي پيدا نکردند و ديگر فرزندانشان دنباله رو راه و پيشه پدر نيستند در اين ميان مردم نه تنها با مشاغل سنتي و توليدات آن آشنا نيستند بلکه مزاياي استفاده از آن را هم نميدانند.» فرهنگسازي و ايجاد تشکلهاي خودگران درحاليکه صنايع دستي و هنرهاي سنتي همواره نسل به نسل و از پدر به پسر منتقل ميشده و درواقع امروز جزو ميراث مردمي محسوب ميشود امروزه در حال فراموشي است. به طوري که هر چه به پيش مي رويم نياز مبرم به آن بيش از پيش احساس ميشود چرا که به عنوان اثري ملموس مي توان آن را به همراه داشت. «عادل فرهنگي»، کارشناس عالي حوزه ميراث فرهنگي درباره برخورد جوامع امروزي با آثار اجدادي به جا مانده از گذشته ميگويد: «در دنياي امروزي جوامع به دو دسته تقسيم ميشوند. دسته اول شامل جوامعي است که در اصل با محتويات و فرهنگ و اصالت خويش پيش ميروند و وارد دنياي تجدد ميشوند بهطوري که ميزان صدمات آن بسيار کمتراست. دسته دوم جوامعي را در بر ميگيرد که در يک فاصله زماني با پديده تجدد مواجه ميشوند و فاصله بسياري با دنياي مدرن احساس ميکنند؛ لذا به سرعت در جهت مدرنيته شدن پيش ميروند، بهطوري که باشتاب ارزشهاي گذشته خود را ناديده گرفته و آنچه را که در گذشته داشتهاند از دست ميدهند.» به واقع پيشينه فرهنگي هر بخش از ايران، سرمايهاي در جهت جذب گردشگران است. حفظ ارزشهاي ميراثي و سنتهاي به جاي مانده با نمايش واقعي آنها ميتواند نسل خارج نشين ايراني را با بستر و گستره فرهنگي ايرانيان آشنا کند. سرمايهاي که در شرف نابودي کامل است. فرهنگي ميگويد: «درحال حاضر بسياري از جوامع که به مدرنيته مجهز هستند به دنبال هويت ميگردند، بهطوري که سعي ميکنند آنچه را که از دست دادهاند احياء کنند. جامعه امروزي ما بر اين باوراست که ارزشهاي معنوي را حفظ کند، بهطوريکه از منظر هويت و هويتيابي بيشتر بر ميراث معنوي تاکيد دارد تا ميراث مادي که شامل ميراث منقول و غيرمنقول است.» فرهنگي يادآورشد: «در اين ميان ميراثي که از پيشينيان ما به ارث رسيده تحت تاثير جريان تجدد به شدت صدمه ديده است.» اين آسيبديدهگي باعث ميشود تا جاذبههاي گردشگري براي آن دسته که صنايع دستي را در بازارها جستجو ميکنند کم شود. اين عده در روايتها و خواندههاي خود با موضوع بازار به عنوان يک مقوله سنتي آشنا شدند. اما با آمدن به ايران و ديدن منظره فعلي بازارهاي سنتي، خشکشان ميزند. فرهنگي راه برون رفت از اين مشکل را فرهنگسازي و ايجاد تشکلهاي مردمي دانست و افزود: «آنچه مسلم است سرمايههاي انساني و مالي با توجه به شرايط نابسامان اقتصادي تهي و کمرنگ شده است. ايرانيان داخل و خارج از کشور با ايجاد تشکلها و سرمايهگذاري ميتوانند به حفظ آنچه که از گذشته به ارث رسيده بپردازند.» اینبار۱۷۰هکتار جنگل باستانی شمال نابود می شود! سایت شمال فردا: بالاي نقطه اي در شيرين آباد ايستاده ام . زير پايم همه كوه است ؛ اما تفاوتش با كوه هاي ديگر -همان ها كه در نقاشي هاي كودكي مي كشيديم- در يك چيز است : كوه هاي آن نقاشي ها هميشه پوشيده از برف بود که با مداد رنگي با چه سختي بر آبي كوه ها، سپيد مي كشيديم تا برفي شود . اما اينجا همه چيز سبز است ؛ سبز و رويايي و تمامش پر است از درخت . مجموعه اي بي نظير و گرانبها به قيمت زندگي آدم هايي كه در پايين دست زندگي مي كنند و اگر قرار باشد اينجا هم، روزي درختاني قطع شوند تا ششمين جاده كشيده شود ؛ مثل خيلي جاهاي گلستان، گيلان و مازندران، هر سال سيل مي آيد و همه چيز را با خود مي برد . حتي بچه هاي آن هايي كه خود جاده را ساخته اند. از پیرمردی در همان حوالی که می گویند طرفدار احداث جاده است می پرسم : چرا اصرار دارید جاده ابر ساخته شود ؟ مگر این درختان را دوست ندارید ؟ مبهوت نگاهم می کند ؛ می گوید : مگر قرار است درختی برای این جاده قطع شود ؟ به ما گفته اند هیچ درختی صدمه نخواهد دید . اگر جنگل قطع می شود ما جاده می خواهیم چه کار . جاده داریم دیگر . اما جنگل مثل مادر ماست ؛ اگر از دست برود .... ؟! این نظر همه مردم این منطقه است . هفته گذشته جنگل هاي ابر و منطقه پيرامون آن، ميزبان مسوولاني بود كه با درخواست هاي جديد طرفداران احداث جاده، قدم به استان گلستان گذاشتند ؛ اما جلسه كارشناسي پيش از رسيدن آنها تشكيل شد و ميزبانان آنان در سمنان و علي آباد منتظر رسيدن آنها نشدند. اين مهمانان، عالي ترين كارشناسان سازمان حفاظت محيط زيست و سازمان جنگلها و مراتع و آبخيزداري كشور بودند و ماموريت داشتند كه از پروژه جاده ابر و گزينه هاي پيشنهادي آن در منطقه بازديد و موضوع را از نزديك بررسي كنند . اما آنچه كه بايد آنرا حلقه تنگ لابي قدرت ناميد اصرار بر انتخاب يكي از دو جاده پيشنهادي "خط گاز" – نه جاده موجود گاز – و " دره سورمه " بود كه اصولا هيچكدام بر اصول مصوبات دولت در استان هاي گلستان و سمنان و ديگر مصوبات ، تطبيق نداشته و با فراموش كردن مسير پرونده و حتي تغيير تمامي مديران و كارشناسان و تصميم گيران و تصميم سازان از اساس راه ديگري را مي جويد . جداي اهميت و ارزش جنگل هاي هيركاني در اين منطقه حساس و فرسايش پذير كه به واسطه آن دامنه هاي البرز شمالي و جنوبي به هم متصل شده و بدون هيچ كوه و دره اي نيمرخ هاي البرز شمالي و جنوبي را با پوشش گياهي خاص هيركاني و ايراني – توراني در كنار هم خواهيم يافت آنسوتر در يك بررسي اجمالي بايد اذعان داشت كه طي نامه وزير وقت وزارت جهاد كشاورزي در مهرماه ۸۶ به دولت كه تخريب حداقل پنجاه هكتار از جنگل هاي هيركاني با تاج پوشش بالاي ۸۰ درصد در طول مسير جاده ابر عايد منطقه خواهد شد مشخص مي شود كه در هر دو محور پيشنهادي ، قطع درختان جنگلي در سطحي در حدود ۱۷۰ هكتار مورد ارزيابي فني قرار گرفته است . به عبارت ديگر با بررسي اسناد فني موجود ، مشاور راه ، مشخص مي شود كه در هر مسير پيشنهادي براي جاده ابر، چيزي در حدود ۳ ميليون متر مكعب خاكبرداري و سنگ بري گسترده ۵/۱ ميليون متر مكعب خاكريزي وجود خواهد داشت كه مابه التفاوت ۵/۱ تا ۲ ميليون متر مكعبي سنگ و خاك باقي مانده از عمليات جاده سازي را بايد به كجا هدايت كرد و در كجا انباشت خود جاي يك پرسش و معضل بزرگ در اين طرح است . آخرين اسناد وزارت راه و ترابري حكايت از احداث جاده ابر با مشخصات فني راه روستايي اصلي تعريف شده كه با نگاه نخست هر ناآشنايي به فن جاده سازي ، نقشه هاي موجود ، نشان دهنده پيچ هاي تند و بسته روي همي بوده كه آوازه آن در جاده هاي ايران نه به نام " گردنه ابر " كه به نام " كشتارگاه ابر " زبانزد خواهد شد . ماجرای جاده ششم اسفند ماه سال ۱۳۸۴ دولت نهم در نخستين سفر استاني به استان گلستان مصوبه اي را با موضوع " تكميل جاده علي آباد – شاهرود " به وزارت راه و ترابري ابلاغ كرد . آنچه كه از متن مصوبه برداشت مي شد اين بود كه جاده جديد مواصلاتي ديگري استان هاي گلستان و سمنان را به يكديگر پيوند خواهد زد كه بيشترين بخش هاي آن ساخته و حتي آسفالت شده و تنها بيست و چند كيلومتر بخش كوهستاني اين جاده كه داراي جنگل هاي بكر و بي نظير است از طريق اين مصوبه بهسازی خواهد شد . همين بخش از مسير نيز از گذشته هاي دور داراي يك جاده اختصاصي به نام " شركت نفت و گاز" بوده كه سال ها علاوه بر استفاده اهالي دو روستاي شيرين آباد و ابر كه در پايين و بالاي گردنه قرار گرفته اند شركت نفت و گاز نيز كنترل و خطوط لوله را به انجام رسانيده است . آنروزها همه تصور مي كردند كه هدف دولت از عنوان تكميل جاد علي آباد – شاهرود در مصوبه سال ۱۳۸۴ همان مرمت ، شيب كشي و اصلاح پيچ ها و قوس هاي تند جاده گاز بوده كه در حال حاضر كاربرد ارتباطي عموم را برقرار نمي ساخت و تمام اين زحمات باعث مي شد كه جاده هاي آسفالته ابر به شاهرود از جنوب به شيرين آباد – علي آباد كتول وصل شود . در روزهاي نخست اين مصوبه زمزمه هاي ضرورت و اهميت تكميل اين جاده در برابر خواسته ظاهرا ديرينه ساكنان شاهرودي و علي آبادي در دو شهر فوق كه چندان قوي نبود مطرح شد . سوال هايي چون " چرا با دارا بودن پنج راه ارتباطي بين دو استان گلستان و سمنان ، مجددا بايد هزينه اي ميليوني از بيت المال، صرف ساخت ششمين جاده شود . چه حجمي از ترافيك اقتصادي در اثر احداث اين جاده ماموريت آنرا تعريف خواهد كرد ؟ و اصولا توجيه فني احداث اين جاده چه خواهد بود . از سوي ديگر آوردهاي اقتصادي آن براي دو استان چقدر برآورد شده است ؟ " پرسش هايي كه تا امروز غالبا بي پاسخ مانده اند . مصوبه استانی با سفر دولت نهم به استان سمنان طي مصوبه تيرماه ۱۳۸۶ مصوبه اي ديگر با موضوع " انجام مطالعه و ارتقاء راه موجود به راه اصلي شاهرود – علي آبا با رعايت ضوابط محيط زيستي " مجددا به وزارت راه و ترابري ابلاغ شد . بدين معنا كه همان راه موجود خط گاز و نفت با مشخصات راه اصلي يعني عرض بيشتر ، اصول فني كامل تر ، شيب هاي مناسب تر و در نهايت به مراتب هزينه ساخت بيشتر ، ضمن رعايت مسائل محيط زيستي – كه البته اين واژه نيز خود بسيار جاي ابهام دارد. بعد از مصوبه سفر به استان گلستان در زمستان ۱۳۸۴ يعني تكميل جاده علي آباد – شاهرود مجددا ابلاغ شد . همزمان نيز در همان تيرماه ۸۶ رييس وقت سازمان حفاظت محيط زيست و وزير وقت جهاد كشاورزي طي نامه اي به دولت ، ضمن درخواست توقف عمليات راهسازي بدون مجوز، در چهار كيلومتر ابتداي مسير از استان گلستان ، خواهان بررسي هاي بيشتر پيرامون جاده فوق شدند. در مهرماه سال ۱۳۸۶ ، دولت با اضافه كردن يك شرط جديد يعني " كاشت درختان جديد به ميزان درخت هاي قطع شده " با مصوبه سفرسال ۸۴ موافقت كرد و تلويحا نظرات محيط زيست درباره احداث اين جاده از طريق جبران بي شمار درختان در معرض خطر قطع جلب و مثبت شد . در مهرماه همان سال وزير وقت جهاد كشاورزي نيز طي نامه اي به دولت ، علت مخالفت با اين جاده و خسارت هاي جبران ناپذير و به صرفه و صلاح نبودن اين پروژه را اعلام كرد . با تمام اين كشمكش ها در مهرماه سال ۸۶ پرونده جاده ابر به كميسيون زيربنايي دولت ارجاع داده شد و با موضوع " طراحي محور علي آباد – شاهرود توسط مشاور راه با مشخصات راه روستايي حتي المقدور منطبق با مسير موجود و با هدف كاهش تخريب جنگل " به وزارت راه و ترابري ابلاغ شد . مخالفت سازمان محيط زيست آذر ماه ۸۶ بود كه سازمان حفاظت محيط زيست طي نامه اي به دولت ، ضمن مخالفت صريح با گزينه جديد پيشنهادي " دره سورمه " آنرا مغاير با مصوبه هاي پيشين اعلام كرد . اين در حالي بود كه با مروري بر روند پرونده پروژه فوق ، متولي جنگل هاي كشور سازمان جنگلها و منابع طبيي و آبخيزداري نظرات متفاوتي را در برابر آن اعلام كرده بود كه عموما در لايه هاي مختلف مديريتي و كارشناسي آن قابل بحث و بررسي است . در سال هاي اخير دولت ، يكبار با آزمودن تصميم گيري نهايي مصوبه از طريق سپردن تمامي هماهنگي ها و تصميم ها به استانداران دو استان گلستان و سمنان ، نتوانست پاسخ لازم و عملياتي را دريافت كند و كار در نهايت دچار گره هاي چالشي شد . همين تجربه يعني حل موضوع از مجاري قانوني و مورد تاكيد سازمان حفاظت محيط زيست كشور نيز با اصرار بر تهيه طرح ارزيابي زيست محيطي جاده ابر نيز در دستور كار مشاور قرار گرفت و با طرح ارزيابي زيست محيطي جاده معروف به گاز – نه جاده موجود تداركات خط گاز – و جاده پيشنهادي سورمه با تمام جمع ، تفريق ، ضرب و تقسيم ها و ماتريس هاي عددي و .... به اين نتيجه رسيدند كه به دليل فقدان درخت سرخدار در دره سورمه و درختان كمتر در اين مكان، احداث جاده ابر در جاده سورمه متمركز شود؟! تصميم نهايي اين بود كه دو جاده پيشنهادي " سورمه " و " خط گاز " – نه جاده گاز – از نظر ۱- هزينه تمام شده ۲- ميزان تخريب محيط زيست و جنگل 3- وضعيت ايمني راه از طريق نمايندگان دستگاه هاي ذي ربط بررسي و طي ۱۵ روز از تاريخ ابلاغ ، نظر نهايي اعلام شود . حال همه باید منتظر بمانند تا مشخص شود در ایران اسلامی برای اجرای مصوبه ها قدرت حرف نخست را می زند یا قانون ؟ ! همان که در پرونده جاده ابر پنج سال است توسط چند آدم با نفوذ زیرپا گذاشته شده است . منبع : روزنامه ملت ما / الهه موسوی شرکتهای بلژیکی مواد اتمی به رژیم فروخته اند روزنامه های چاپ بلژیک امروز فاش کردند که چند شرکت بلژیکی بطور غیرقانونی مواد حساس با کاربرد دوگانه از جمله اورانیوم به رژیم تهران فروخته اند. یک نماینده پارلمان بلژیک خواهان تحقیقات در این باره شده است. به نوشته روزنامه های بلژیک، مواد اتمی فروخته شده می تواند در ساخت سلاحهای اتمی مورد استفاده قرار گیرد. یک نماینده حزب سبزها در پارلمان بلژیک گفته است، این مواد حساس اتمی برای استفاده در منقل کباب به ایران صادر نشده است و از دولت خواسته است در این باره تحقیق کند. سایت ندای سبز آزادی: در پی یورش نیروهای امنیتی در خوزستان سه تن از اعضای سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی دستگیر شدند. بنا به گزارشهای رسیده از خوزستان در پی یورش نیروهای امنیتی و اطلاعاتی سه تن از اعضای سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی دستگیر و از وضعیت دوتن از آنان هنوز خبری دریافت نشده است. گفتنیست مهندس محمود توکلی عضو سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی و از فعالان پیش از انقلاب با شیوه ای تهاجم گونه ضمن بردن اموال شخصی دستگیر و به نقطه ای نا معلوم منتقل شد. همچنین مهندس آریایی (عنانات) مسئول حوزه سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی در شهرستان ماهشهر نیز با حمله به محل کار نامبرده با وضعیتی نامناسب دستگیر و تا کنون هیچگونه خبری از نامبردگان به خانواده های آنان داده نشده است. شایان ذکر است از جمله دیگر افرادی که در چند روز اخیر با این مساله روبرو بوده است ، علیرضا شریفی جانباز دفاع مقدس و عضو شورای سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی در خوزستان که پس از بازرسی ، توقیف کامپیوتر و لوازم شخصی و بازجویی آزاد گردیده است. گفتنیست پیش از این نیز جمعی از فعالان دانشگاهی و فعالان ملی – مذهبی به اداره اطلاعات احضار گردیده بودند که در این میان میتوان از «دکتر شیروی عضو هیئت علمی دانشگاه ، خانم کهزادی از فعالان حقوق بشر ، آقای لدنی و مجتبی گهستونی» نام برد. حمله قلبی و فوت مادر فعال دانشجويی در اثرحمله ماموران دانشجونیوز: حمله ماموران امنیتی به خانه آرش صادقی عضو شوراي مركزي انجمن اسلامي دانشگاه علامه، باعث شد مادر او دچار سکته قلبی شده و پس از چهار روز دربیمارستان فوت می کند. به گزارش ندای سبز آزادی صادقی پس از انتخابات سال گذشته بازداشت شده و پس گذشت حدود یک سال و نیم برای مرخصي به خانه می آید، اما پس از گذشت چند روز بدون هيچ گونه احضاري برای بازگشت و یا تماس تلفنی از سوی ضابطین قضایی، مامورين امنيتي ساعت 4 صبح به منزل مسكوني آنها حمله کرده نند كه همين امر منجر به حمله قلبي و فوت مادر 45 آرش مي شود. لازم به ذكر است كه در حين بازجويي هايي كه از اين دانشجو به عمل آمده دو بار كتف وي در رفته و يك دندان او نیز شكسته است. وی در دادگاه بدوي به 6 سال حبس تعزيري و 3سال حبس تعليقي محكوم گرديده است. آرش صادقي دانشجوي كارشناسي ارشد فلسفه دانشگاه علامه و عضو شوراي مركزي انجمن اسلامي اين دانشگاه و از اعضاي جبهه مشاركت است. دادستان رژیم: حکم چهار متهم فتنه 88 صادر شد صدا و سیمای رژیم: دادستان عمومی و انقلاب تهران از صدور احکام قطعی چهار متهم فتنه پس از انتخابات خبر داد. عباس جعفری دولت آبادی در حاشیه مراسم معارفه سرپرست جدید دادسرای ناحیه چهار رسالت در جمع خبرنگاران گفت: این احکام مربوط به عماد الدین باقی، زید آبادی، عباس ابوطالبی و خانم مفیدی است. وی افزود: حداقل حکم این محکومان حوادث پس از انتخابات زندان است. خبرگزاری مهر: دادستان انقلاب تهران گفت: احکام قطعی برخی از متهمان حوادث پس از انتخابات شامل عمادالدین باقی، بدرالسادات مفیدی، احمد زیدآبادی و عباس عبدی آماده شده است که به زودی اجرایی میشود. عباس جعفری دولت آبادی صبح چهارشنبه در حاشیه مراسم تودیع و معارفه روسای دادسرای ناحیه 4 تهران در جمع خبرنگاران با اشاره به آخرین جلسه با پلیس در رابطه با پروندههای مهم و سرقت تاکید کرد: براساس آخرین تصمیمات قرار شد دادستانی تهران در جریان پیگیری پروندههای مهم سرقت قرار گرفته و این نوع جرایم تحت کنترل دستگاه قضائی باشد. وی در ادامه افزود: دستگاه قضائی باید رفتاری با مجرمین داشته باشد که آنها لبه تیز تیغ دستگاه قضائی را احساس کنند. دادستان تهران در ادامه اظهار کرد: برخی مجرمین به دلیل ارتباط با بیرون بر روند رسیدگی به پروندهها تاثیر میگذاشتند که در این باره قرار است به زودی راههای نفوذ این افراد به بیرون بسته شود. وی هر گونه اظهار نظر در مورد بازگشت مهدی هاشمی به کشور را به دلیل نبود مدارک لازم در پرونده به زمان تشکیل دادگاه وی موکول کرد. جعفری دولت آبادی درباره وضعیت بازگشت سارا شورد به کشور گفت: شورد طبق مقررات ایران و معاونت قضائی آزاد شده و در صورت عدم حضور، وثیقه وی ضبط میشود البته عدم حضور این متهم مانع از تشکیل دادگاه وی نمیشود. وی اقدام از طریق اینترپل را در این زمینه ضروری ندانست و افزود: در صورت لازم وکیل وی احضار شده و وثیقه وی ضبط میشود. همچنین تشکیل دادگاه شورد و دو متهم دیگر به دلیل اشکال در زمان اجماع احضارها به تعویق افتاده بود که به زودی این دادگاه تشکیل میشود. دادستان تهران در مورد پرونده شهرام جزایری و ارجاع آن به دادستانی گفت: وی اقداماتی در قبل از زمان تنظیم گزارش اخیر داشته که در حال حاضر ممنوعالمعامله است و از نقل و انتقالات مالی و املاک او در بیرون جلوگیری میشود. وی در مورد آزادی شکوری راد اظهار داشت: پرونده وی به زودی به دادگاه ارسال میشود. جعفری دولت آبادی در مورد صدور احکام قطعی برخی متهمان حوادث پس از انتخابات تاکید کرد: احکام قطعی عمادالدین باقی، بدرالسادات مفیدی، احمد زیدآبادی و عباس عبدی آماده شده و به زودی اجرایی میشود. دستگیری فعال سندیکایی همایون جابری توسط مامورین وزارت اطلاعات بنابه گزارشات رسیده به " فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران" روز گذشته مامورین وزارت اطلاعات فعال سندیکایی همایون جابری را دستگیر کردند. روز سه شنبه 18 آبان ماه حوالی ساعت 11:00 صبح هنگامی که فعال سندیکایی همایون جابری برای پیگیری وضعیت یکی از همکارانش غلامرضا غلام حسینی همراه با همسروی به اداره اطلاعات کرج مراجعه کرده بودند دستگیر شد. مامورین وزارت اطلاعات او را به منزل بردند و برای مدتی طولانی منزل آنها را مورد بازرسی قرار دادند. مامورین وزارت اطلاعات پس از بازرسی منزل وسایل شخصی این خانواده مانند تلفن همراه ،مدارک شناسایی و موارد د یگر را با خود بردند . رفتار مامورین وزارت هنگام دستگیری،بازرسی منزل و انتقال به زندان وحشیانه و غیر انسانی بود. فعال سندیکایی به سلولهای انفرادی بند سپاه شکنجه گاه وزارت اطلاعات در زندان کرج منتقل گردید. همایون جابری در جریان گرامی داشت روز جهانی کارگر در سال 1388 دستگیر شد و برای چند هفته در زندان اوین در بازداشت بسر برد ولی با قرار وثیقه آزادی شد او در شعبه 14 دادگاه انقلاب محاکمه شد و از تمامی اتهامات تبرئه گردید. در حال حاضر 5 فعال سندیکایی در بازداشت بسر می برند که اسامی آنها به قرار زیر می باشد؛منصور اسالو،ابراهیم مددی،رضا شهابی،غلامرضا غلامحسینی و همایون جابری می باشند فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران ،دستگیری بی دلیل و بی گناه فعالین سندیکایی را محکوم می کند و از سازمان جهانی کار و کمیسر عالی حقوق بشر خواستار اقدامات عملی برای آزادی بی قید و شرط و فوری فعالین سندیکایی است. 19 آباد 1389 برابر با 10 نوامبر 2010 گزارش فوق را به سازمانهای زیر ارسال گردید: کمیساریای عالی حقوق بشر سازمان جهانی کار کمسیون حقوق بشر اتحادیه اروپا سازمان عفو بین الملل ضرب الاجل دولت به طلافروشان؛ قانون مالیات باید اجرا شود رئیس اتحادیه کشوری طلا و جواهر با اشاره به ادامه جلسات 3 جانبه وزارت اقتصاد، مجلس و اتحادیه برای اجرای قانون مالیات بر ارزش افزوده گفت: اعضای اتحادیه برای اجرای این قانون باید ثبت نام کنند. محمد کشتی آرای در گفتگو با مهر از برگزاری پنجمین جلسه کارگروه 3 جانبه وزارت امور اقتصادی و دارایی، مجلس و اتحادیه طلا و جواهر در مورد اجرای مالیات بر ارزش افزوده در صنف طلا و جواهر خبرداد. رئیس اتحادیه کشوری طلا و جواهر با بیان اینکه قرار است نتایج بررسی ها و گزارش مربوطه توسط مرکز پژوهشهای مجلس به کمیسیون اقتصادی مجلس ارائه شود، اظهارداشت: این گزارش حاوی نتایج بررسی ها و نشستهایی است که در این زمینه برگزار شده است. وی در مورد افرادی که در صنف طلا و جواهر برای اجرای مالیات بر ارزش افزوده ثبت نام نکرده اند، گفت: در این خصوص مباحثی در جلسه دیروز مطرح و منجر به اتخاذ تصمیماتی در این زمینه شد. کشتی آرای خاطرنشان کرد: قرار است وزارت امور اقتصادی و دارایی و اتحادیه طلا و جواهر هر یک به صورت جداگانه اطلاعیه هایی را برای ثبت نام صنف طلا و جواهر برای اجرای مالیات بر ارزش افزوده منتشر کنند چرا که قانون باید اجرا شود. اصلاح قانون مشاغل سخت و زیان آور منتفی شد کارمندنیوز: صحبت پیرامون مشاغل سخت و زیان آور اغلب افراد را به یاد انجام کارهای فیزیکی از جمله معدن، صنایع بزرگ فولادسازی، پالایشگاهها، کار در دکلهای حفاری و مشاغلی از این دست می اندازد ولی واقعیت این است که علاوه بر موارد ذکر شده طیف گسترده ای از مشاغل که به ظاهر اصلا سخت و زیان آورد نیست، دقیقا مصداق مشاغل سخت و زیان آور را به خود اختصاص داده اند. خبر؛ حرفهای پر از سختی بر اساس این گزارش، با وجودی که حرفه خبرنگاری و کار در مطبوعات از نظر بسیاری از مردم اصلا سخت و زیان آور نیست و بیشتر از سختیها و فراز و نشیب های آن به جذابیت آن توجه می شود، این شغل در ردیف مشاغل اصلی سخت و زیان آور قرار دارد و خبرنگاران در گروه افراد دارای کارهای سخت و زیان آور قرار می گیرند. بررسی آئین نامه مشاغل سخت و زیان آور که در سالجاری قرار بود به تغییرات منتج و به روز رسانی شود که با مخالفت دولت مواجه شد و هم اکنون همان قانون قبلی برای مشمولان مشاغل سخت و زیان آور اجرا می شود. بیماریهای جسمی و حرکتی، بیماریهای روحی، تنفسی، بینایی، شنوایی، شکستگی، استرس، ناهنجاریهای عصبی و روانی، پوستی و بیماریهایی که می توان آنها را در این گروهها جای داد از شایع ترین بیماریهایی است که شاغلین حوزه سخت و زیان آور را تهدید می کند. دوره انجام مشاغل سخت چند سال است؟ هم اکنون افرادی که مشمول مشاغل سخت و زیان آور هستند با 20 سال سابقه کار مرتبط و یا 25 سال سابقه کار متناوب در کار سخت و زیان آور می توانند تقاضای بازنشستگی کنند. همچنین برای غیبت این افراد از کار نیز سالیانه فقط 10 روز در نظر گرفته شده است که طی 20 سال به 200 روز می رسد. طبق قوانین موجود هرگونه خروج افراد از این چارچوب و حتی اینکه 1 روز بیشتر از 200 روز طی 20 سال کار غیبت داشته باشند آنها را از شمول مشاغل سخت و زیان آور خارج می کند. تعریف آئیننامه ای شغل سخت و زیان آور ماده 1 آئین نامه مشاغل سخت و زیان آور تاکید دارد کارهایی که در آنها عوامل فیزیکی، شیمیایی، مکانیکی و بیولوژیکی محیط کار غیراستاندارد بوده و در اثر اشتغال بیمه شده، تنشی به مراتب بالاتر از ظرفیتهای طبیعی( جسمی و روانی) در وی ایجاد شود که نتیجه آن بروز بیماری شغلی و عوارض ناشی از آن باشد، فرد دارای شغل سخت و زیان آور محسوب می شود. مشاغل سخت و زیان آور موضوع این ماده به دو گروه تقسیم می شوند: الف- مشاغلی که صفت سخت و زیان آوری با ماهیت شغلی وابستگی داشته اما می توان با بکارگیری تمهیدات بهداشتی، ایمنی و تدابیر فنی مناسب توسط کارفرما سختی و زیان آوری آنها را حذف کرد. ب- مشاغلی که ماهیتا سخت و زیان آور بوده و با بکارگیری تمهیدات بهداشتی، ایمنی و تدابیر فنی توسط کارفرما، صفت سخت و زیان آوری آنها کاهش یافته ولی همچنان سخت و زیان آوری آنها حفظ می شود. نظر قانون کار در مشاغل زیان آور ماده 52 قانون کار نیز موضوع مربوط به مشاغل سخت و زیان آور را مورد توجه قرار داده است به نحوی که طبق این ماده در کارهای سخت و زیان آور و زیرزمینی، ساعات کار نباید از 6 ساعت در روز و 36 ساعت در هفته تجاور کند. گفتنی است، ماده 12آئین نامه مشاغل سخت و زیان آور به صورت روشن و صریح 3 گروه شغلی را تحت عناوین کار در ندامتگاهها و زندانها، مشاغلی که مستقیما در مراکز روان درمانی با بیماران روانی مرتبط هستند و خبرنگاری را شغل سخت و زیان آور دانسته است. علی اکبر عیوضی در گفتگو با مهر در خصوص تغییراتی که قرار بود توسط شورای عالی حفاظت فنی در آئین نامه مشاغل سخت و زیان آور ایجاد شود با تاکید بر رد پیشنهاد این شورا توسط دولت، گفت: مسائل جدیدی در مورد وضعیت مشاغل سخت و زیان آور کارگاههای دولتی مطرح شده بود که این موضوع در اول شهریورماه سالجاری توسط کمیسیون اجتماعی دولت مصوب شد. ابلاغ مشاغل سخت به تامین اجتماعی نماینده کارگران کشور در شورای عالی حفاظت فنی با تاکید بر اینکه ششم شهریورماه جاری نیز رئیس جمهور این مصوبه را امضا و به وزارت رفاه و تامین اجتماعی ابلاغ کرد، اظهار داشت: همچنین این موضوع در 13شهریورماه جاری نیز به کلیه شعب سازمان تامین اجتماعی برای اجرا ابلاغ شد. عیوضی ادامه داد: در واقع هدف ما اصلاح آئین نامه مشاغل سخت و زیان آور بود که با نظر دولت قرار شد فعلا بدون تغییر بماند. قابل قبول نبودن غیبت مشمولان مشاغل سخت و زیان آور بیش از 10روز در سال از جمله اهدافی بود که در اصلاح آئین نامه مورد توجه قرار گرفت. وی خاطر نشان کرد: در واقع افراد برای 20 سال کار متوالی و یا 25 سال کار متناوب نباید سالیانه بیش از 10روز از کار غیبت داشته باشند چون این موضوع توالی کار افراد را از بین خواهد برد و سوابق بیمه ای آنها را دچار مشکل می کند. پیشنهاد شورایعالی حفاظت فنی این مقام مسئول در حوزه کارگری با اعلام اینکه پیش از این پیشنهاد شده بود که روزهای غیبت کارگران ثابت نباشد و 200 روز به صورت شناور دیده شود، گفت: در هر صورت در این مرحله از پیشنهاد این موضوع مورد پذیرش دولت قرار نگرفت و در نتیجه طرح فعلا مسکوت ماند. به گفته عیوضی، در حال حاضر هر کارگاه و واحد تولیدی می تواند این ادعا را داشته باشد که حرفه آنها در ردیف مشاغل سخت و زیان آور است ولی صرفا با طرح یک ادعا نمی توان مشاغل را در ردیف سخت و زیان آور قرار داد. مراحل درخواست تعیین مشاغل سخت و زیان آور نماینده کارگران در شورای عالی حفاظت فنی در مورد نحوه بررسی ادعاهای کارگاهها برای قرار گرفتن در شمول مشاغل سخت و زیان آور، افزود: ادعاهای واحدهای تولیدی باید در کمیته های بررسی مشاغل سخت و زیان آور بررسی شود. این کمیته ها هم اکنون در ادارات کل کار و امور اجتماعی استانها مستقر هستند. وی تاکید کرد: در کمیته ها نمایندگان کارگران، کارفرمایان، سازمان تامین اجتماعی، وزارت کار و بهداشت حضور دارند که می توانند به بررسی ادعاهای بنگاهها بپردازند که البته طبق آئین نامه های موجود، انجام بازرسی از واحدهای تولیدی برای اثبات سخت و زیان آور بودن مشاغل، بخشی از مراحل تائید صلاحیت مشاغل سخت و زیان آور است. عیوضی تصریح کرد: پس از تائید کمیته های بررسی مشاغل سخت و زیان آور، به شرط عدم وجود استانداردها در کار و قرار گرفتن آن شغل خاص در ردیف کارهای سخت و زیان آور، طبقه بندی الف و ب صورت می گیرد. طبقه بندی الف و ب مشاغل سخت و زیان آور به گفته این عضو شورایعالی حفاظت فنی، در مراحل پایانی کار تائید مشاغل پیشنهاد شده در ردیف کارهای سخت و زیان آور، سازمان تامین اجتماعی نیز باید در جریان قرار گیرد. وی با تاکید بر اینکه پیشنهاد ما افزایش تعداد روزهای غیبت در مشاغل سخت و زیان آور نبود بلکه خواسته بودیم تا با شناور شدن این 200 روز مجاز، افراد بیشتری در این ردیف قرار بگیرند. در هر حال در سال آینده نیز دوباره پیشنهاد خود را مطرح خواهیم کرد. عیوضی یادآور شد که در شرایط فعلی شورای عالی حفاظت فنی وظایف استانی خود را به کمیته های فعال در استانها تفیض کرده است؛ بنابراین تصمیمات در مورد پیشنهادات بنگاهها و واحدهای تولیدی در استانهای مختلف برای قرار گرفتن در ردیف مشاغل سخت و زیان آور نیز در همان استانها انجام می شود. خبرگزاری مهر جزئیات جلسه محرمانه احمدینژاد با اصولگرایان سایت فرارو: عضو فراکسیون اصولگرایان مجلس شورای اسلامی گفت: پس از برگزاری جلسه محرمانه دیدار رئیس جمهور با چهره های شاخص اصولگرایی احمدی نژاد دستور تشکیل هیئت سه نفره ای را برای پیگیری جلسات مشترک بین اصولگرایان داد. حجت الاسلام غلامرضا مصباحی مقدم عضو فراکسیون اصولگرایان مجلس شورای اسلامی که در جلسه محرمانه اخیر دیدار احمدی نژاد با چهره های شاخص اصولگرایی نیز حضور داشت در گفتگو با خبرنگار مهر افزود: این جلسه منجر به تشکیل هیئت سه نفره ای از سوی رئیس جمهور شد که حبیب الله عسگر اولادی، علی اکبر ولایتی و غلامعلی حداد عادل اعضای آن هستند. وی ادامه داد: این افراد مامور شدند تا برگزاری جلسات مشترک میان جریان اصولگرایی کمک کنند تا مواضع مشترک و واحد بیش از پیش در این جریان شکل بگیرد. رئیس فراکسیون اصولگرایان مجلس در بیان اینکه چه موانعی بر سر راه وحدت اصولگرایان وجود دارد گفت: مانع جدی بر سر وحدت جریان اصولگرایی وجود ندارد و هدف از تشکیل چنین جلساتی وحدت بیشتر و نزدیک شدن دیدگاهها و مواضع افراد است. عضو شورای مرکزی جامعه روحانیت مبارز تاکید کرد : اصولگرایانی که در شاخص ها و کلام با یکدیگر اشتراک دارند، گرد هم آمدن آنان حول محور این شاخص ها کار دشواری نیست. وی تاکید کرد: جلسه اخیر بنا به دعوت رئیس جمهور انجام شد ، اما تشکیل چنین جلسه ای خواسته عسگر اولادی از رئیس جمهور بود که احمدی نژاد نیز به این دعوت و خواست عسگر اولادی پاسخ دادند. عضو فراکسیون مجلس با بیان اینکه هیئت سه نفره در تلاش است تا جلسات مشترک بعدی میان جریان اصولگرایی را برگزار کند، افزود: امیدواریم این جلسات منجر به شکل گیری مواضع مشترک و واحد میان جریان اصولگرایی شود و همچنین به کاهش فاصله و اختلاف کمک کند. مصباحی مقدم همچنین در بیان اینکه چه ضرورتی وجود داشت تا این جلسه اکنون برگزار شود، گفت: اصل موضوع این است که گروه های سیاسی زیر چتر اصولگرایی باید هر چند گاهی با هم گفتگوی درون جناحی داشته باشند که موجب شود مواضع این گروهها به هم نزدیک شود. وی افزود: شاید فاصله ای هم پس از انتخابات ریاست جمهوری دهم میان جریان اصولگرایی افتاد و این جلسات باعث می شود که مواضع افراد این جریان به یکدیگر نزدیک شود. عضو فراکسیون اصولگرایان مجلس همچنین ادامه داد: برگزاری جلسات مشترک میان جریان اصولگرایی با توجه به اینکه در آستانه انتخابات مجلس نهم هستیم می تواند کمک کند که مجموعه اصولگرایان همگرایی و مواضع مشترک داشته باشند و به یک لیست واحد در انتخابات مجلس برسند. بدحجابی خوره انقلاب اسلامی است روزنامه رسالت: آيتالله سيداحمد خاتمي در مراسم اختتامييه چهارمين جشنواره فرهنگي هنري کريمه اهل بيت که در شبستان نجمه خاتون حرم مطهر حضرت معصومه(س) برگزار شد، به خطرات پيش روي انقلاب و نظام اسلامي اشاره کرد و گفت: خطر بهائيت و وهابيت از بزرگترين خطرهاي تهديد کننده جامعه اسلامي است، بهائيت يک جريان سياسي و جاسوس انگليسي است، سيماي واقعي بهائيت جاسوسي است، اما خود را زير مجموعه شيعه جا زدهاند، آنها کجا و تشيع کجا! راه آنها کاملا مغاير با هدف و انديشه تشيع است. عضو جامعه مدرسين تصريح کرد: وهابيت نيز همينگونه است آنها سعي دارند خود را اهل تسنن معرفي کنند؛ در حالي که افکار و انديشههاي انحرافي آنها کاملا مغاير با اهل تسنن و اسلام است؛ به طوري که اولين موضع گيرنده در برابر وهابيت خود اهل تسنن بودند که رهبر انديشه وهابي و مغز متفکر آنها يعني ابن تيميه را بهخاطر افکار انحرافياش در زندان انداختند و در آنجا مرد. اين استاد حوزه تاکيد کرد: روحانيت هرگز صنفي، جناحي و يک شغل و قشر نيست، همان طور که دين مخصوص صنف و جناح و قشر خاصي نيست، اگر دين فراجناح و صنف و جريان است روحانيت نيز اين چنين ميباشد. عضو خبرگان رهبري ادامه داد: آخوند حکومتي معناي بسيار رذيلانهاي دارد، چون زمان طاغوت به کساني که با شاه رفت و آمد داشتند آخوند حکومتي ميگفتند، همان کساني که البته آخوندنما بودند، اين اصطلاح غلط را نبايد امروز بعد از انقلاب اسلامي بر روحانيت خدوم اطلاق کرد، دشمن قصد دارد با استفاده از اين مسئله منفي، خدمتگزاران دين و اسلام را از چشم مردم بيندازد؛ چون امروز تنها روحانيت ميتواند مردم را براي حفظ نظام و انقلاب بسيج کند. سخنران اين مراسم اظهار داشت: اسلام منهاي سياست يعني سکولاريسم و جرياني کاملا انحرافي است، انقلاب اسلامي به برکت دين شکل گرفته و به برکت دين باقي ميماند. خاتمي گفت: تشکيل جشنوارههايي که ابتذال و بيحجابي در آن موج ميزند، نه خدمت به اسلام و قرآن و نه خدمت به ايران است، چون ايران در سايه انس با خدا و معنويت بر بال ملائک نشسته برخي در چه تصوري هستند که از جشنوارههاي مبتذل حمايت ميکنند! عضو خبرگان رهبري با بيان اينکه بايد ادارات، اقتصاد، کوچه و خيابان، مجامع عمومي رنگ ديني بگيرند، ابراز داشت: باز هم از غم جانکاه بي حجابي و بدحجابي ميگويم که اين فساد و فحشا، خوره انقلاب اسلامي است. البته مشکلات ديگر مثل بيکاري، اعتياد، پارتي بازي و ... را هم ميدانيم، ولي تاريخ اندلس يا اسپانياي کنوني نشان ميدهد آنچه اسلام را به خطر مياندازد، ترويج فساد و فحشا است. بیماری سارس در خوابگاه دانشگاه علامه طباطبایی مدیرکل امور دانشجویان دانشگاه علامه طباطبایی با تأیید شناسایی بیماری "سارس" در یک خوابگاه دانشجویی دخترانه این دانشگاه گفت: با سمپاشی کل خوابگاه و ضد عفونی پتوهای دانشجویان جلوی شیوع بیماری گرفته شد. ابراهیم نعیمی در گفتگو با مهر با بیان این مطلب افزود: خوابگاه دخترانه ای که در آن "سارس" مشاهده شد دارای ظرفیت اسکان 336 نفر در قالب 24 واحد است. در پی دریافت گزارشی مبنی بر اینکه دانشجویان یکی از واحدهای این خوابگاه از نظر بهداشتی دچار مشکلات پوستی شده اند، پزشکان مرکز بهداشت دانشگاه طی بازدیدی از این واحد موضوع را بررسی کردند. مدیرکل امور دانشجویان دانشگاه علامه طباطبایی اضافه کرد: پزشکان مرکز بهداشت دانشگاه تایید کردند که بیماری "سارس" در میان تعدادی از دانشجویان این واحد وجود دارد. به این ترتیب بیماران برای درمان به مراکز بهداشتی و درمانی معرفی شدند. نعیمی از شیوع "سارس" در 3 واحد دیگر این خوابگاه دخترانه دانشگاه علامه طباطبایی نیز خبر داد و به مهر گفت: با توصیه مرکز بهداشت دانشگاه این خوابگاه را برای یک روز خالی از دانشجو کرده و کل خوابگاه را سمپاشی کردیم. همچنین پتوهای دانشجویان شستشو و ضدعفونی شدند و اکنون دیگر مشکلی وجود ندارد. روستای گاودانه؛ سند انحراف از مسير صحيح توسعه روزنامه تهران امروز: شهرام تازه 11 ساله شده بود كه پدرش قول داد اين بار كه از دهدشت برگشت يك خودنويس برايش بخرد. وقتي شنيد پدر نزديك است دوان دوان به سمت رودخانه رفت. سوار نيمكت شد، دستش را روي سيم گرفت و آن را به جهت مخالف حركت نيمكت كشيد. همه هوش و حواسش پي خودنويسي بود كه در دستان پدر و زير نور خورشيد گرم گاودانه ميدرخشيد. با صداي بلند خوشامد گفت. ميخواست هر چه زودتر از رودخانه بگذرد، داشت نزديك ميشد كه ناگهان چيزي در دل پدر شكست و هري پايين ريخت. صداي شهرام بود كه داد ميزد. فريادش خوشامد نبود، از درد بود. از درد انگشتي كه لاي دندانههاي چرخ گرگر مانده بود. از درد، دردي كه ديگر نميتوانست خودنويس را در دست بگيرد. مدتهاست شهرام خودنويسش را روي تاقچه خانه گذاشته و نگاهش ميكندچون ديگر تكيه گاهي براي نگه داشتنش در دست ندارد. (خبرگزاري مهر؛18آبان 1389؛خبرشماره 1144503) عبارات بالا داستان نيست. خيالپردازي نيست. بلكه بخشي از يك حكايت سوزناك از توسعه نيافتگي مناطقي از كشور عزيزمان ايران است. حكايت رنجي است كه فرزندان ما و خواهران و برادران ما از توسعه نيافتگي مناطق روستايي دور افتاده ميبرند. اين بار سخن از روستانشيناني محروم در استان كهگيلويه و بويراحمد است كه براي خروج از روستا مجبورند از رودخانهاي كه بين جاده و محل زندگيشان واقع شده با «گرگر» عبور كنند. گرگر يا جره كه شبيه به تله كابين دستي يا تله اسكي و درواقع يك نيمكت آهني است كه به وسيله سيم محكمي دو طرف رودخانه مارون را به يكديگر متصل ميكند. بايد هر قرباني براي رفتن از روستا به جاده روي اين وسيله بنشيند و سيم را براي حركت گرگر به سمت چرخهاي دو طرف آن هدايت كند. در بيشتر مواقع انگشت دست قرباني زير چرخ گرگر ميرود و انگشتش را قطع ميكند. گرگر تابهحال انگشت دست اعضاي چندين خانواده روستايي را قطع كرده است.اميدواريم گزارش مستند خبرگزاري مهر منجر به رفع محروميت از روستاي مذكور شود اما همه ماجرا اين نيست. ماجرا انحرافي است كه ساليان مديدي است در نگاه به توسعه ملي در كشور رخداده و هنوز اصلاح نشده است. رويكردي كه آنقدر در كلان نگري و كلي گويي فرو رفته كه از ديدن مشكلات و دردها و محروميتهاي پيش روي شهروندان يعني صاحبان حقيقي كشور عاجز و غافل است. تجارب گذشته نشان ميدهد دو رويكرد غلط و انحرافي نسبت به مشكلات و نارساييهاي كشور وجود داشته و وجود دارد. 1 - رويكرد اول كه در دولتهاي سازندگي و اصلاحات بهطور برجسته به چشم ميخورد رويكردي است كه با كلان نگري صرف و برنامهريزيها ي دراز مدت فرآيند توسعه را در مدلي تمركزگرا پيگيري ميكند و دردهاي انسانهاي عادي و بيادعا را يا نميبيند يا بياهميت ميشمارد. رويكردي كه شرعا، اخلاقا و قانونا حرام و مذموم و نارواست زيرا برنامههايي كه توسعه را هدف قرار داده باشند ولي برخي از انسانها را قرباني اهداف توسعه بشمارد غير انساني ترين برنامهها هستند و كسي اين حق را به مديران نميدهد كه نسل امروز را فداي نسل فردا كنند و بالعكس.چنانچه الگوي اصلي توسعه نيز امروز در جهان با محوريت انسان تعريف ميشود نه صرفا با برجها و آسمانخراشها و هواپيماهاي پيشرفته آن هم از نوع نظامي.هنوز از يادمان نرفته است هشدار شديداللحني كه حضرت آيت الله وحيد خراساني چند سال پيش به يكي از روساي جمهور سابق درخصوص كارتنخوابهاي تهران دادند و از وظيفه محتوم دولت در رسيدگي به آنها سخن گفتند. 2 - رويكرد دوم رويكردي است كه هرچند رويكرد نخست را مردود ميشمارد و سعي ميكند مديريت و سياست را ابزاري براي رفع مشكلات دم دستي و جزئي مردم قرار دهد اما خود دچار دو انحراف ديگر ميشود يكي اينكه تصور ميكند رسيدگي به مشكلات مردم به معناي كنار گذاشتن برنامهريزي و بهكارگيري دانش و تخصصهاي برآمده از علوم انساني و علوم اجتماعي است و دوم اينكه با رويا پردازي سرگرم مفاهيم پيچيده انتزاعي و استعلايي ميشود در حالي كه اين رويكرد نيز نه تنها دردي از دردهاي شهروندان را دوا نميكند بلكه فرصتهاي بسياري از پيش روي توسعه كشور از دست ميدهد. آنچه كه ايران امروز به آن نياز دارد عبارت است از: 1 - تمركز زدايي از برنامهريزيها واجراي آنها و توزيع منابع و امكانات ملي براساس مطالعات دقيق آمايش سرزميني به گونهاي كه توسعه كشور متوازن و عادلانه باشد. 2 - توجه بيش از پيش به برنامهريزي و مطالعات علمي آينده پژوهانه با محوريت نخبگان. 3 - عزم جدي براي رفع مظاهر آشكار محروميت و فقر از كشور حتي در دور افتاده ترين نقاط كشور و پرهيز از ظاهر سازي و افزايش تجملات در مناطق شهري در حالي كه برخي هموطنان از امكانات حداقلي رفاهي محروم هستند. 4 - پرهيزجدي از رويا پردازي و طرح شعارهاي غير مرتبط با زندگي و نيازها ي مردم و توجه به وظايف اوليهاي كه همين مردم براساس قانون اساسي برعهده دولتمردان و ديگر مسئولان در قواي سهگانه و نهادهاي مسئول گذاشتهاند.شرح مطالب مذكور نيازمند تفصيل بيشتري است و مجال ديگري ميطلبد ولي انتظار ميرود گزارشهاي جانسوزي مانند محروميت مردم روستاي گاودانه تنها تلنگري باشد براي همه ما كه فراموش نكنيم در مسير ناهموار توسعه گردنههاي سختي وجود دارد كه جز با تعهد ديني و ملي، محوريت نخبگان و صاحبنظران، دلسوزي و ميهن دوستي و بلند نظري و صداقت در رابطه با مردم طي كردني نيست. بیخبری مسئولان از قطع انگشت روستاییان/ شناکنان از رودخانه رد شوند! خبرگزاری مهر: مسئولان استان کهگیلویه و بویر احمد خبر ندارند اهالی روستای گاودانه برای عبور از عرض رودخانه مارون مجبور به استفاده از وسیله ای هستند که تا کنون باعث قطع انگشت بیش از 30 نفر از اهالی روستا شده است. اهالی روستایی به نام "گاودانه علیرضا" در منطقه ای دورافتاده از استان کهگیلویه و بویراحمد مدتهاست مجبورند برای دسترسی به جاده، روستاها و مناطق دیگر و انجام کارهای روزمره، مانند رفتن به محل تحصیل، کار، خرید و ... از رودخانه عریضی به نام مارون عبور کنند. در این میان تنها راه ارتباطی آنها با دنیای خارج از روستا، وسیله ای به نام گرگر (جره) است. اما نشستن بر روی این تله کابین دستی و رفتن تا آن طرف رودخانه باعث قطع انگشتان دست روستاییان گاودانه شده است. چون شیب تند رودخانه و دخالت دست در گذر این وسیله به طرف دیگر رودخانه موجب می شود تا انگشتان دست به زیر چرخهای آن گیر کرده و قطع شود. موضوع ساخت پلی برای اهالی روستا به منظور جلوگیری از نقص عضو شدن تعداد بیشتری از روستاییان مدتهاست که توسط شورای روستای گاودانه و اهالی آن مطرح است اما تا کنون هیچ نتیجه ای نداشته است. حتی برخی از مسئولان این استان نمی دانند روستایی در محل خدمتشان وجود دارد که اهالی آن مجبورند انگشتان دستشان را برای کرایه گذر از رودخانه عریض مارون به "گرگر" بدهند. مدیر روابط عمومی استانداری کهگیلویه و بویراحمد: استاندار وقت ندارد! دین پرور مدیر روابط عمومی استانداری کهگیلویه و بویراحمد در واکنش به خبرنگار مهر که خواستار مصاحبه با قوام نوذری استاندار کهگیلویه و بویراحمد درباره مشکل اهالی روستای گاودانه علیرضا شد تنها به این جمله اکتفا کرد که استاندار وقت ندارد پاسخ دهد! و از انجام هر مصاحبه ای با استاندار جلوگیری کرد. پیگیریهای خبرنگار مهر برای مصاحبه با استاندار تا کنون به نتیجه نرسیده است. نماینده مجلس: مسئله را بزرگ کردید! سید علی محمد بزرگواری که نمایندگی مردم شهرستان کهگیلویه و بهمئی را در مجلس برعهده دارد معتقد است که مسئله را نباید خیلی بزرگ کرد! او پس از اینکه نشانی روستای گاودانه را در شهرستان کهگیویه از خبرنگار مهر پرسید توضیح داد: بعضی از روستاها در طرف دیگر رودخانه بزرگ مارون قرار گرفته اند و برای رفت و آمدشان به روستاهای دیگر و عبور از رودخانه مشکل دارند. بنابراین باید برای آنها روی رودخانه پل زده شود. بزرگواری ادامه داد: باید برای مردم روستای گاودانه هم پل آهنی ساخته شود تا بتوان وسایل سبک را از روی آن عبور داد. اما قبل از هر اقدامی باید طرح پل نوشته شود. اداره راه و ترابری شهرستان آن را آماده کند. اداره راه شهرستان طرح مورد نظر را به کمیته برنامه ریزی استان بدهد. کمیته برنامه ربزی آن را تائید کند. بعد آن طرح برای دولت فرستاده شود تا دولت بودجه لازم برای ساخت پل را در اختیار اداره راه استان قرار دهد البته اگر با آن طرح موافقت شود! بنابراین شاید تا زمان ساخت این پل، چند سال زمان طول بکشد. بزرگواری در واکنش به این موضوع که هر روز ممکن است یک فرد دیگر در روستا از ناحیه دست نقص عضو شود، بیان کرد: روستاییان اغراق می کنند. شما هم مسئله را خیلی بزرگ می کنید. همیشه می شود با شنا کردن از رودخانه عبور کرد! وی گفت: روستاییان می توانند از پلی که برای روستای دیگرساخته شده عبور کنند. ما هم هر قدر که زور داریم می زنیم تا اداره راه کاری برای آنها انجام دهد اما بدانید اگر مردم روستا حواسشان را جمع کنند انگشتشان قطع نمی شود! گفته های نماینده مردم کهگیلویه و بهمئی درباره چاره اندیشی برای مردم روستای گاودانه و اغراق در بزرگ کردن موضوع در حالی است که زمستان آب رودخانه مارون طغیان می کند و راه دسترسی مردم این روستا با جاده قطع می شود. حتی سالهای گذشته آب رودخانه به حدی زیاد می شد که امکان سوار شدن روی گرگر هم وجود نداشت. همچنین تا قبل از نصب گرگر، روستاییان گاودانه کیسه های شن را به شکم می بستند و شناکنان از رودخانه عبور می کردند. همین کار باعث شده بود تا افراد زیادی در رودخانه غرق و ناپدید شوند. پل دیگری که روی رودخانه قرار دارد برای مردم روستای کلات ساخته شده است. اهالی روستای گاودانه باید برای استفاده از این پل یک ساعت و نیم تا روستای کلات پیاده روی کرد. هدایت خواه: پیگیری می کنم! ستار هدایت خواه، نماینده مردم شهرستان بویراحمد و دنا در مجلس هم تا به حال نام روستای گاودانه را نشنیده بود و به خبرنگار مهر گفت: یادم هست وقتی نوجوان بودم گرگر یا جره در روستای ما هم وجود داشت. اما اهالی روستا به آن تل فریک می گفتند. این تله کابین دستی را اداره برق و آب خوزستان روی رودخانه زده بود تا عمق آب را اندازه بگیرد. بعدها مردم از آن برای عبور و مرور استفاده می کردند. وی ادامه می داد: موضوع را از اداره راه استان پیگیری می کنم. مسئولیت نقص عضو شدن روستاییان با خودشان است! نصرت الله انصاری، فرماندار کهگیلویه و بویراحمد هم مثل بقیه مسئولان استان قول پیگیری داد. او تقصیر نقص عضو شدن افراد را به گردن روستاییان انداخت و با بیان اینکه به اهالی روستا توصیه شده از گرگر استفاده نکنند اظهار کرد: مسئولیت هر کسی که از این مسیر عبور کند با خودش است. رئیس بیمارستان امام خمینی (ره): قول پیگیری می دهم! موسوی رئیس بیمارستان امام خمینی (ره) دهدشت است که روستاییان گاودانه مجروحان را برای مداوا به این بیمارستان می آورند. او هم اطلاعی از قلع و قمع شدن انگشتان مردم روستای گاودانه که در نزدیکی دهدشت زندگی می کنند ندارد. موسوی اطلاعات لازم را از خبرنگار مهر گرفت و قول پیگیری داد. رئیس شبکه بهداشت استان کهگیلویه و بویر احمد نیز با اعلام بی اطلاعی از وضعیت جسمی و مشکلات روستاییان گاودانه به خبرنگار مهر گفت: اگر مسئله مهمی باشد می گویم که بررسی کنند. تقوی با بیان اینکه باورم نمی شود هنوز روستاییانی مجبورند از گرگر استفاده کنند، ادامه داد: می دانم غیر از مسئولیتی که دارم باید با دیدن این اتفاقات مراتب را گزارش کنم تا کاری برای روستاییان گاودانه انجام شود اما مطمئن باشید بررسی می شود! ارتوپد بیمارستان امام خمینی(ره): قطع انگشتان دست روستاییان را تایید می کنم علیرضا خلف دکتر ارتوپد بیمارستان امام خمینی (ره) است که تا به حال تعداد زیادی از آسیب دیدگان روستای گاودانه را معالجه کرده است. او قطع انگشتان دست روستاییان به وسیله گرگر را تایید کرد و گفت: مردم این روستا مجبورند سیم گرگر را به سمت چرخها هدایت کنند تا به آن سوی رودخانه بروند. اما ناگهان انگشت زیر چرخ گیر می کند. این باعث می شود انگشت آنها قطع و یا زخمی شود. وی با بیان اینکه زخمی شدن انگشت روستاییان یعنی قطع نیمی از یک بند انگشت آنها توضیح داد: انگشت دست اگر با وسیله تیزی بریده شود، قابل ترمیم است اما اگر له شود باید آن را قطع کرد اما معمولا گرگر انگشتان دست را له می کند. خلف تاکید کرد: برخی از روستاییان دیگر در استان کهگیلویه و بویراحمد که تنها راه ارتباطی آنها با روستاهای اطراف رودخانه یا یک جاده است، در زمستانها دچار مشکل می شوند. آنها برای مدت زیادی در روستایشان زندانی می شوند. بنابراین اگر بیماری در روستا احتیاج مبرم به پزشک داشته باشد یا باید صبر کند زمستان تمام شود یا بمیرد! خلف با بیان اینکه روستاییان این استان آسیبهای جدی تری می بینند اما کسی توجهی به آنها ندارد اظهار کرد: این کمترین مشکل مردم در کهگیلویه و بویراحمد است. وی مثال زد: پزشکان محلی و نابلد دست یا پای شکسته مردم روستا را آنقدر محکم می بندند که سیاه می شود و بیمارستانها هم مجبورند آن را قطع کنند. چون توان مالی روستاییان اجازه پرداخت ویزیت دکترهای متخصص استانی را به آنها نمی دهد. بنابراین ناچارند به پزشک روستایشان اعتماد کنند. دلیل دیگر این است که پزشکان محلی قدرت تشخیص و تخصص کافی را برای معالجه روستاییان ندارند. رئیس اداره راه و ترابری استان: نمی دانم پل کی ساخته می شود محمدحسین نصیری راد رئیس اداره راه و ترابری شهرستان کهگیلویه در گفتگوی خود با خبرنگار مهر در مرداد ماه از وعده های این اداره مبنی بر پیگیری ساخت پل سخن گفت و بیان کرد: پیمانکار ساخت این پل در مناقصه برنده شده و در حال انعقاد قرارداد و برآورد کردن هزینه برای ساخت پلی به طول صد متر روی رودخانه مارون هستیم. نصیری راد در بخش دیگری از صحبتهایش به تصویب 60 میلیون تومان هزینه ساخت پل روی رودخانه مارون اشاره کرد و ادامه داد: در کمیته نهایی استان 10 میلیون تومان به هزینه 50 میلیونی ساخت پل اضافه شد تا امسال بتوانیم یک پل آهنی بسازیم. رئیس اداره راه و ترابری شهرستان کهگیلویه نمی دانست که چقدر زمان لازم است تا این پل ساخته شود و یا اصلا ضمانتی هست که وعده اداره راه و ترابری تحقق یابد یا خیر! وی زمان مصاحبه قول داد که همین هفته کارگران را در حال ساختن پل برای روستای گاودانه خواهیم دید. بعد از گذشت سه ماه از وعده وی تا کنون هیچ اقدامی از سوی این اداره برای ساخت پل آهنی مورد استفاده اهالی روستای گاودانه علیرضا انجام نشده است. در این مدت سه روستایی دیگر به تعداد افرادی که با گرگر از رودخانه عبور کرده بودند اضافه شد. چون قطع انگشتان روستاییان اتفاقی است که در مسیر رفت و آمد از محل زندگی به محل کار و مدرسه رخ می دهد و هر لحظه دامن یکی دیگر از آنها را می گیرد. به جز اهالی روستای گاودانه مردم روستاهای دره نی و چم رود هم که در نزدیکی رودخانه مارون و روستای گاودانه قرار دارند از گرگر استفاده می کنند کسی آمار دقیقی از تعداد آسیب دیدگان ندارد. اسامی برخی از روستاییان گاودانه که گرگر انگشتانشان را قطع یا زخمی کرده است: سعیده عنایتی جو- دو انگشت زخمی، شکرعلی عنایتی جو- یک بند انگشت قطع-43 ساله، عطب الله دژم- یک بند انگشت-52 ساله، ولی الله دژم- سه بند از سه انگشت قطع-21 ساله، گلزاده دژم یک بند انگشت قطع، محبوبه دژم- دو انگشت زخمی- 12 ساله، حسین رمرو - دو انگشت زخمی، خدیجه دلشاد - دو انگشت زخمی، فضیل دلشاد - دو انگشت زخمی، اکبر خوشه بردار -دو بند از یک انگشت قطع، اشرف عمرانی فر- دو انگشت زخمی و یک بند انگشت قطع، پروانه تواره- یک بند انگشت قطع، سحر تواره- دو انگشت زخمی، قدرت الله تواره - دو انگشت زخمی- 42 ساله، علی یار کشاورز - دو انگشت زخمی، رحمان پژده - دو بند انگشت قطع، مریم پشتوان - دو بند انگشت قطع - 13 ساله، بهروز پشتوان- یک بند انگشت قطع و دو بند انگشت زخمی، زاده پشتوان- دو انگشت زخمی و یک بند انگشت قطع - 51 ساله، عباس پشتوان- سه انگشت زخمی، شهرام پشتوان- یک بند انگشت قطع - 11 ساله، عزیز کوثری - یک بند انگشت قطع و یک انگشت زخمی - 51 ساله، فرزاد شاکری - 2 انگشت زخمی- 14 ساله، ایرج زمان- دو بند از یک انگشت قطع- 48 ساله، بهجت زمان- دو انگشت زخمی، سالار کهزادی- یک بند از هر 4 انگشت قطع، محمد محمدی- یک بند انگشت قطع، کهزاد قلندری- دو انگشت زخمی، رسول طاهری - یک بند انگشت قطع و دو انگشت زخمی و بی حس، سعدی نریمانی راد - دو بند انگشت زخمی، فوت سید علی نظر- 52 ساله، قطع نخاع شدن برادر سید علی نظر به دلیل سقوط از گرگر، آسیه تاش- یک بند انگشت قطع - 20 ساله که از روستا مهاجرت کرده است و ... . در زمان انتشار این گزارش سه روستایی دیگر به این جمع اضافه شده است. یکی از آنها به نام مهدیه پشتوان پنج ساله است که دو انگشت به علاوه یک بند از یک انگشتش قطع شد. |
تنها مطالب و مقالاتي که با نام جبهه ملي ايران - اروپا درج ميشود نظرات گردانندگان سايت ميباشد . |