یکشنبه نوزدهم اردیبهشت ١٣٨٩

کروبی: چرخ تواب سازی را متوقف کنید

مهدی کروبی طی نامه ای به دادستان تهران گفته است اگر پیش تر "احتمال تجاوزها" را مطرح کرده بوده اکنون اطمینان "عقلی و منطقی" یافته که چنین آزارهایی علیه معترضین به نتایج انتخابات انجام شده است.

آقای کروبی که نامزد انتخابات جنجالی سال گذشته ریاست جمهوری در ایران و از رهبران معترضین است در نامه خود به عباس جعفری دولت آبادی گفته است محمد داوری سردبیر سایت دستگیر شده سحام نیوز مجبور به اعتراف و دروغ خواندن ماجرای تجاوزهای جنسی به زندانیان درگیری های پس از انتخابات شده است.

به گزارش سحام نیوز سایت نزدیک به مهدی کروبی در این نامه گفته شده "اعترافات و تواب سازی های اخیر ... قصد بردن آبرو از روحانیت دارد و می خواهد خطی سیاه بکشد بر پرونده هزار ساله آنها و رنج فراوانشان برای حفظ معارف اسلامی و فقه محمدی."

آقای کروبی در جریان پس از انتخابات با ارائه مدارکی به مسئولین گفت تعدادی از دخترها و پسرهای دستگیر شده در درگیری های پس از انتخابات در زندان مورد تجاوز جنسی قرار گرفته اند.

وی در نامه اخیر گفته است مسئولیت کلیه این اسناد را بر عهده می گیرد و آقای داوری تنها فیلمبردار مصاحبه ها بوده و هیج نقش دیگری در این ماجرا نداشته است.

مهدی کروبی می گوید هشت ماه پیش که بخشی از اسناد و سی دی های مربوط به اتهام شکنجه و تجاوز به زندانیان را به هیات سه نفره منتخب صادق لاریجانی رئیس قوه قضائیه داده نیروهای امنیتی به دفتر او هجوم آورده و تمام مدارک حزبی و شخصی او را توقیف، ساختمان حزب اعتماد ملی را پلمب و محمد داوری را دستگیر کردند.

این هیات سه نفره که متشکل از دادستان کل کشور، معاون اول و نیز رئیس حوزه ریاست قوه قضائیه بود در گزارش خود اظهارات آقای کروبی مبنی بر تجاوز جنسی به زندانیان را رد کرد.

در این نامه به نقل از وکیل آقای داوری گفته شده او برای مصاحبه و اعتراف گیری علیه مهدی کروبی و اظهار ندامت زیر فشار است.

آقای کروبی با حمله به قوه قضائیه و دادستانی گفته است: "زندانیان را تحت فشار قرار می دهند که بگویند به ولایت فقیه آنهم از نوع مطلقه اش اعتقاد دارند حال آنکه مشخص نیست که این چه اعتقادی است که باید در گذر از زندان و تحمل فشار زندان انفرادی در مصائب دیگر بر زبان بیاید."

مهدی کروبی در انتهای این این نامه اظهار داشته: "نمی دانم این چه اراده ای است که می خواهد با چنین اعمالی و برای دو روز حکومت دنیا، آبروی حکومت دینی و ولایت فقیه در این کشور را که امام بنیانگذار آن بود، بر باد دهد."


يك عضو حقوقدان شوراى نگهبان ميرحسين موسوى را محارب خواند

غلامحسين الهام عضو حقوقدان شوراى نگهبان روز شنبه در كرسى آزاد‌انديشى دانشگاه عباسپور گفت با وجود اينكه در جريان انتخابات رياست جمهورى و در شوراى نگهبان به صلاحيت ميرحسين موسوى رأى داده است ولى امروز او را يك محارب عليه نظام مى‌داند.

به گزارش خبرگزارى فارس، آقاى الهام تاكيد كرد اين نظر وى يك نظر حقوقى است و التزام عملى ندارد.

غلامحسين الهام قانون اساسى را مهم‌ترين ركن ايجاد وحدت و همدلى در كشور و مهمترين پايه همگرايى همه كسانى دانست كه به يك هدف مهم و اساسى كه همان منافع و مصالح ملى در كشور است توجه دارد.

اين عضو شوراى نگهبان در ادامه خطاب به هواداران موسوى كه در سالن حضور داشتند، گفت: على‌رغم اينكه به آزادى اعتقاد دارد اما با اين حال براى كسانى كه هنوز طرفدار موسوى هستند متأسف است چرا كه وى باعث برهم زدن نظم كشور، و مسائلى از اين دست شده است.


ضوابط نشر كتاب در ايران تغيير خواهد كرد

معاون فرهنگى وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامى از بازنگرى و سه تغيير اصلى در ضوابط نشر كتاب در همكارى با شوراى عالى انقلاب فرهنگى خبر داد. به گزارش ايرنا خبرگزارى رسمى جمهورى اسلامى ،"محسن پرويز" گفت: "حدود قانونى نشر كتاب"، "سياست هاى ايجابى" و "سطح تعيين اعضاى هيات نظارت بر نشر كتاب" از جمله مواردى است كه مورد بازنگرى قرار گرفته است.

معاون فرهنگى وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامى در مورد بازنگرى در حدود قانونى نشر كتاب نيز گفت: ۱۰ مورد منع انتشار در اين زمينه در نظر گرفته شده است كه از جمله آن مى توان به انتشار مطالب خلاف عفت عمومى، تبليغ رژيم ِ(به گفتۀ وى ) طاغوت، اهانت مستقيم به جمهورى اسلامى و اختلاف افكنى بين اقوام ايرانى اشاره كرد. طى پنج سال گذشته، ضوابط و مقررات نشر كتاب در ايران دشوارتر شده و بسيارى از نويسندگان و ناشران با تنگناهاى متعددى روبه رو هستند.


 يك كميسيون فرعى مجلس شوراى اسلامى لايحه تاسيس استان البرز را تصويب كرد

سخنگوى كميسيون شوراها و امور داخلى كشور در مجلس شوراى اسلامى از تصويب لايحه تاسيس استان البرز در اين كميسيون خبر داد.

به گزارش ايرنا خبرگزارى رسمى جمهورى اسلامى" عبدالحسين ناصرى" سخنگوى كميسيون شوراها گفت در جلسه روز يكشنبه اين كميسيون لايحه تاسيس استان البرز بررسى و كليات و جزئيات اين لايحه به تصويب رسيد.

وى افزود : درصورت تصويب نهايى اين لايحه، استان البرز متشكل از سه شهرستان كرج، نظرآباد و ساوجبلاغ و بخش هاى مرتبط با آنها تشكيل مى شود.


دژخيمان از تحويل وسايل شخصى فرهاد وكيلى خوددارى كردند

گزارش دریافتی: روز يكشنبه يكى از اعضاى خانواده فرهاد وكيلى از زندانيان اعدام شده روز یکشنبه به زندان اوين براى گرفتن وسايل وى مراجعه مى كند اما دژخيمان تنها لباس او را تحويل مى دهند و از تحويل ساير وسايل او خوددارى مى كنند.

 معترضین به اعدامها راهی تهران می شوند

خانواده های پنج زندانی سیاسی اعدام شده امروز اعلام کرده اند تجمع اعتراضی خود را از ساعت ۱۱ صبح فردا مورخ ۲۰ اردیبهشت ماه در مقابل درب ورودی دانشگاه تهران برگزار خواهند کرد. خانواده های داغدار بدین وسیله از عموم مردم و وجدانهای بیدار جهت حضور در تجمع مورد اشاره دعوت نموده اند.

از شیراز تماس می گیرم. از لحظه ای که خبر اعدام فرزاد کمانگر و دوستان دیگرمان را شنیدیم با 35 نفر از دوستانمان با هشت اتومبیل به سمت تهران حرکت خواهیم کرد. ما فردا در تهران در کنار مادر فرزاد در جلوی دانشگاه تهران خواهیم بود. همچنین حدود 42 دوست دیگرمان در اصفهان هم در حال آمادگی برای حرکت به سمت تهران هستند.

فراخوان برای کارزار جهانی علیه اعدام های سیاسی

کمیته دانشجویی دفاع از زندانیان سیاسی - سحرگاه امروز یکشنبه ۱۹ اردیبهشت ماه پنج زندانی سیاسی فرزاد کمانگر، علی حيدريان، فرهاد وكيلی، شيرين علم‌هولی و مهدی اسلاميان، بدون اطلاع وکلا و خانواده‌هایشان به چوبه دار سپرده شدند تا بار دیگر بر همان آشکار شود که رژیم جمهوری اسلامی پایبندی به موازین بین المللی حقوق بشر و نیز قوانین انسانی ندارد.

اعدام این پنج زندانی در حالی انجام گرفت که آنها از داشتن وکیل مدافع در کلیه مراحل پرونده و نیز دادرسی عادلانه محروم بوده اند و ابهامات زیادی در پرونده های آنها وجود دارد. ضمن آنکه فرزاد کمانگر بارها اتهامات خود را در کرده بود. مقامات جمهوری اسلامی به نحوی عمل می کردند که گویی او دیگر اعدام نخواهد شد اما شبانه او را از بند جدا کرده و سحرگاه امروز به چوبه دار سپردند.

خلیل بهرامیان وکیل فرزاد کمانگر پیش از این در مصاحبه‌ای گفته بود: "در مورد پرونده کار دقیق قضائی صورت نگرفت و «در دادگاه انقلاب در پنج، شش دقیقه محاکمه انجام شد، بدون حضور سایر متهمین".

خلیل بهرامیان وکیل مدافع فرزاد کمانگر گفت : فرزاد را ده روزی قبل دیدم. او اصلا فکر نمی کرد اعدام شود. مامور همراه او نیز گفت موضوع اعدام او حل است اما بهتر است درخواست عفو از رهبری بکند. فرزاد به هیچ وجه زیر بار نمی رفت با این همه او را در نهایت مظلومیت کشتند.

به دنبال این اعدام های سیاسی و غیرانسانی، که جامعه ایرانی را شوک زده کرده است، خانواده‌های این زندانیان سیاسی تصمیم گرفته‌اند که در اعتراض به این جنایات و نقض حقوق انسانی ایرانیان، فردا از ساعت ۱۱ صبح در مقابل درب اصلی دانشگاه تهران دست به تجمع بزنند. خانواده‌های این زندانیان سیاسی که فرزندانشان صبح امروز به صورت ناگهانی اعدام شدند، برای شرکت در تجمع فردا به سمت تهران حرکت کرده اند.

کمیته دانشجویی دفاع از زندانیان سیاسی ضمن محکوم کردن این اعدام ها، آن را اقدامی ناقض حقوق بشر و حرکتی سیاسی می داند. این کمیته با حضور در تجمع حانواده های اعدام شدگان، با آنان همدردی می کند.

کمیته دانشجویی دفاع از زندانیان سیاسی از همه ایرانیان در سراسر دنیا می خواهد با برگزاری گردهمایی و تجمع، این اعدام ها را محکوم کنند و خواستار آزادی زندانیان سیاسی شوند. به باور ما جمهوری اسلامی به رعایت حقوق بشر تعهدی نشان نمی دهد و نیاز است کارزاری جهانی برای دفاع از زندانیان سیاسی محکوم به اعدام شکل بگیرد.

کمیته دانشجویی دفاع از زندانیان سیاسی تهران - یکشنبه ۱۹ اردیبهشت


کروبی؛ می خواهند ننگ کهریزک را با دروغ پاک کنند

کروبی در نامه ای به دادستان تهران: چرخ تواب سازی را متوقف کنید!

سحام نیوز: مهدی کروبی در نامه ای به دادستان تهران خواستار توقف و رسیدگی به پروژه تخریب علیه خود شد.

متن کامل این نامه بدین شرح است:

جناب آقای عباس جعفری دولت آبادی دادستان محترم تهران با سلام

مدتی بود که اخبار متواتری در باب تحت فشار قرار دادن آقای محمد داوری سردبیر سایت سحام نیوز که بیش از هشت ماه است در بازداشت به سر می برد، برای اعتراف گیری علیه اینجانب و پرونده تجاوزهای پس از انتخابات می شنیدم. تا اینکه چند روز پیش در خبرها به نقل از خانم مینا جعفری وکیل آقای داوری نیز خواندم که موکل شان را تحت فشار قرار داده اند تا علیه من اعتراف کند و ماجرای تجاوزهای پس از انتخابات در زندانها را دروغ بخواند و مستندات آن تجاوزها را تکذیب کند بلکه این ماجرا ختم به خیر شود و قبای آقایان که پیشتر هم گفته بودم لای در گیر کرده است، آزاد شود و نفسی راحت بکشند. ای عجب از کسانی که می خواهند آن لکه ناپاک را با دروغی پاک کنند؛ وچه خوش خیال که انگار با چنین ترفندها و اعتراف گیری هایی می توان عقل از مردم برد و آفتاب حقیقت را زیر خاک کرد.

جناب آقای دادستان!

اعتراف گیری و تواب سازی چه سودی دارد؟ برای اطلاع شما و دیگران اعلام می کنم که مسئولیت تمام اسناد و مدارک و فیلم هایی که من از تجاوزها و شکنجه ها ارائه کرده ام تنها با خودم است و نه آقای داوری و نه هیچ کس دیگری دخیل در این ماجرا نبوده است که اکنون ضرورتی برای اعتراف گیری از انها وجود داشته باشد؛ و بدین ترتیب اعتراف گیران زحمت خود می برند و بر خستگی خود می افزایند. آیا این همه سیاهکاری که رخ داد کافی نبود که اکنون ماشین ترور شخصیت، همچنان به کار خود ادامه می دهد و به دنبال قربانی کردن افرادی دیگر است، آن هم فردی که تنها یک فیلمبردار بوده است، آن هم در شرایطی که من خود مسئولیت تمام آن مستندات را بر عهده می گیرم. نمی دانم که شما درباره ماجرای تجاوزها از آغاز تا به امروز و مستنداتی که من ارائه کرده ام تا چه حد در اطلاعید. مقام شما ایجاب می کند که از عمق ماجرا با خبر باشید. اما باز هم صرفا برای اطلاع جنابعالی و ثبت در تاریخ بازگو می کنم که: بعد از حوادث انتخابات ریاست جمهوری و شروع دستگیری ها خبرهایی شنیدم از اشخاص معتبر و شناخته شده درباره شکنجه های هولناک و وحشت آمیز در بازداشتگاه ها که بعضا منجر به قتل نیز شده و جنازه های آنها نیز به خانواده هایشان تحویل داده نشده بود. همچنین خبرهایی می شنیدم از تجاوز به برخی بازداشت شدگان که تا چندین شب خواب را از چشمان من ربوده و آرامش را از من برده بود اینچنین بود که نامه ای نوشتم خطاب به آقای هاشمی رفسنجانی رئیس مجلس خبرگان و اظهار امیدواری کردم که اگر چنین اعمالی توسط برخی نیروهای خطاکار صورت گرفته است مسببین آن مجازات شوند و درصورت کذب بودن، همگی در دفاع از نظام و تکذیب چنین شایعاتی برآییم. از این نامه دونسخه وجود داشت، یکی نزد من و یکی نزد آقای هاشمی. ابتدا تصور می کردم که ایشان با من تماس می گیرند و جویای حقیقت مطلب می شوند اما ده روز گذشت و هیچ گونه تماس و اقدامی صورت نگرفت. در چنین موقعیتی من نیز راهی ندیدم جز انتشار آن نامه. البته بعد از انتشار نامه متوجه شدم که آقای هاشمی رونوشت نامه را پیشتر برای ریاست وقت قوه قضا ارسال کرده اند. پس از این نیز به جای پیگیری ماجرا، آنچه ما دیدیم ائمه جمعه ای بودند که به صورتی سازماندهی شده همگی به میدان آمدند و حملات آغاز کردند احتمالا از آن روی که جای خالی پیگیری قضایی پر شود! حال که می نگرم رجاء واثق دارم که تمام آن هجمه ها برای آن بود که مجرمین مجازات نشوند و تزلزلی ایجاد نشود در اراده مامورانی که وظیفه شان کشتار و سرکوب مردم تعریف شده بود. می خواستند با رعب و وحشت سرپوشی بگذارند بر فاجعه ای که رخ داده بود. اگر من در نامه اول خود صرفا احتمال تجاوزها را مطرح کرده بودم، اینک اما به صورت عقلی و منطقی اطمینان یافتم که این اعمال پلید صورت گرفته است. تشت رسوایی اما از بام افتاد آنگاهی که هویدا شد چندین نفر در کهریزک زیر شکنجه به شهادت رسیده اند. به یاد دارید که ابتدا می خواستند با پوشش منژیت روی این جنایت را بپوشانند اما خداوند نخواست و آنها نتوانستند. هجمه ها اما مرا مصمم تر کرد بر پیگیری جدیتر ماجرا. پای سخن قربانیان نشستم تا عمق جنایت را دریابم؛ که البته عده ای از مراجعان و شاهدان به دلیل همان فضای ارعاب بریدند و از ظلمی که بر آنها رفته بود به حکم مصلحت شان گذشتند و راه سکوت را برگزیدند بلکه آسیب بیشتری نبینند. اما افرادی هم مراجعه می کردند و بر سخنان خود می ایستادند که من در همان زمان از آقای داوری سردبیر سایت سحام نیوز که فردی جانباز و معلم و دلسوز نیز بود خواستم تا از گفته های شان و شرحی که از مظالم رفته بر خود می دهند – در مقام یک فیلم بردار- فیلمبرداری کند تا اگر زمانی مراجعین توسط نیروهای امنیتی مرعوب شدند اسناد ما موجود باشند. بعدا به صائب بودن تصمیم خود پی بردم وقتیکه پیش بینی ام متاسفانه درست از آب درآمد و برخی از قربانیان و شاهدان، از ترس جان خود از کشور گریختند. آری، نقش آقای داوری در آن اسناد و تهیه سی دی ها صرفا در مقام فیلمبردار بود و معرفی شاهدانی که برای شرح مظالم رفته بر خود به حزب اعتماد ملی مراجعه می کردند. پس اعتراف گیری از ایشان چه سودی دارد و چه واقعیتی را تغییر می دهد؟

آقای جعفری دولت آبادی!

آنچه اما بر سر آن اسناد رفت و توجهی که به آنها شد خود حدیث مفصلی است که شما باید از آن باخبر باشید. ابتدا آیت الله دری نجف آبادی دادستان وقت کل کشور توسط آیت الله شاهرودی به عنوان مسئول پیگیری این ماجرا و بررسی اسناد ما تعیین شد. اگرچه رفتار ایشان در این سمت بسیار معقولانه و منطقی بود اما با با باز شدن پای دادستان وقت تهران به این ماجرا اوضاع به کلی متحول شد و حقیقت یابی جای خود را به ارعاب و لاپوشانی داد. چندی بعد، در جلسه ای با حضور هیات سه نفره منصوب آیت الله لاریجانی، من بخشی از سی دی ها و اسناد خود از شکنجه ها و تجاوزها را ارائه دادم. منتظر بررسی اسناد بودم که به یکباره اما با هجوم نیروهای امنیتی به دفتر شخصی و دفتر حزبی خود مواجه شدم و تمام اسناد و مدارک حزبی و وسایل و مدارک شخصی ام را توقیف و ساختمان را نیز پلمپ کردند. طرفه آنکه اگرچه مدت قرارداد اجاره آن ساختمانها پس از گذشت هشت ماه تمام شده اما همچنان مقامات قضایی از تحویل آن ساختمانها به مالکین شان پرهیز می کنند. حال آنکه چنین رویه ای از سوی قوه قضائیه را مطابق هیچ قانون وشرع و عرفی نمی توان توضیح داد. الله اعلم بالذات الامور.

جناب آقای دادستان!

با پلمپ دفتر شخصی من، سردبیر سایت سحام نیوز جناب آقای محمد داوری را نیز با خود بردند و بنا به اخبار رسیده و مطابق قول وکیل آقای داوری، اکنون ایشان زیر فشار برای مصاحبه و اعتراف گیری علیه اینجانب و اظهار ندامت است. اما سوال من این است که چطور در زمان شاه خائن وقتی ساواک افرادی را زیر فشار و شکنجه مجبور به تمجید از شاه و اظهار ندامت می کرد این حاکمیت بود که مورد تمسخر ما و مردم قرار می گرفت اما حالا خودمان به همان سرنوشت دچار شده ایم و توقع داریم که مردم سخن اعتراف گونه و ندامت خواهانه یک زندانی زیر فشار را قبول کنند و اعتراف گیران را مورد تمسخر قرار ندهند؟ زندانیان را برای تمرین اعترافات از چند روز پیش از موعد به محل مقرر می برند و از آنها می خواهند که اعترافات خود در برابر مردم را تمرین کنند مباد که به هنگام نمایش عمومی، خللی در اجرای آن نمایش پیش آید و آنگاه آنچنان از اعترافات سخن می گویند که انگار خودشان نمی دانند این اعترافات در چه فرایندی تولید شده اند. افراد را وادار می کنند تا بگویند که در انتخابات تقلبی صورت نگرفته گویی با اعتراف آنها واقعیت تغییر می کند. زندانیان را تحت فشار قرار می دهند تا بگویند که به ولایت فقیه آن هم از نوع مطلقه اش اعتقاد دارند، حال آنکه مشخص نیست که این چه اعتقادی است که باید در گذر از زندان و تحمل فشار زندان انفرادی و مصائب دیگر، بر زبان بیاید. ماجرای این اعترافات شبیه داستان و مثلی طنزآمیز است: می گویند که پیرزنی از فرزند خود به هنگام سفر از روستا به شهر خواست برای او کفنی حلال به سوغات بیاورد و فرزند که در راه بازگشت پولی برایش نمانده و فرمان مادر را اجابت نکرده بود شیخی را در بیابان دید و از او خواست که عمامه خود را بدو ببخشد بلکه کفن مادرش باشد؛ آن روحانی از آن رو که درخواست آن پسر را نمی پذیرفت با ضربات چوب و چماق وی مواجه شد که عمامه را طلب می کرد؛ شیخ که اوضاع را چنین دید، عمامه خود را بخشید اما این نیز گویی تکافو نمی کرد چرا که مادر، کفن حلال طلب کرده بود و بنابراین پسر از شیخ خواست که علاوه بر بخشیدن عمامه خود با صدای بلند نیز بگوید حلال است و آن شیخ مال باخته فریاد برآورد: حلال است، حلال است. آن پسر آن عمامه را به هدیت و از بابت پارچه کفن برای مادر خود آورد و ضمن شرح ماجرا برای مادر توضیح داد که این پارچه را چگونه با زور از آن شیخ ستانده و از او حلالیت نیز گرفته است.

وقتی فکر می کنم می بینم که ماجرای اعترافات و تواب سازی های اخیر نیز به مانند همین داستان است و به واقع مثلی از این رساتر در توصیف ماجرای اعترافات اخیر به ذهن نمی آورم؛ از خود می پرسم این چه اراده ای است که قصد بردن آبرو از روحانیت دارد و می خواهد خطی سیاه بکشد بر پرونده هزار ساله آنها و رنج فراوان شان برای حفظ معارف اسلامی و بسط فقه محمدی؛ نمی دانم این چه اراده ای است که می خواهد با چنین اعمالی و برای دو روز حکومت دنیا، آبروی حکومت دینی و ولایت فقیه در این کشور را که امام بنیانگذار آن بود ، بر باد دهد.

جناب آقای جعفری!

از شما می خواهم که در مقام دادستان تهران یک بار برای همیشه پروژه اعتراف گیری و تواب سازی را پایان بخشید و بررسی آن اسناد تجاوزها که در اختیار مقامات قضایی قرار گرفته است را در دستور کار خود قرار دهید و مشخص فرمایید که چرا ماجرای سعیده پورآقایی که هیچ ربطی به اسناد ارائه شده توسط من نداشت آنقدر مورد اشاره دادستان کل کشور و صدا وسیما قرار گرفت اما آن اسنادی که ما داده بودیم در بایگانی ماند و به یکی از میان انها نیز رسیدگی نشد و کسی سراغی از مجرمان نگرفت؟ بگذریم از اینکه مشخص نیست این خانم پورآقایی نیز اکنون در چه شرایطی و در کجا به سر می برد! آری، اسنادی که ما ارائه کرده بودیم همگی در بایگانی ماندند و اکنون من از باب نمونه از شما درباره آن خواهر نجیب و محترمی می پرسم که درون اتومبیل ون حوادث تلخی بر او رفته بود و یک نسخه از سی دی اسناد ان مظالم را نیز به هیات سه نفره منصوب رئیس قوه قضائیه ارائه کرده بودم و نسخه دیگر آن هم توسط وزارت اطلاعات پس از یورش به دفتر اینجانب، توقیف شد. آیا می دانید که او پس از احضار توسط وزارت اطلاعات چه سرنوشتی پیدا کرده است؟ من از شما به عنوان دادستان تهران می خواهم به حکم وظیفه تان پیگیری کنید و آگاه شوید از رفتارهایی که با ایشان شده است و اقرارهایی که از ایشان خواسته اند بلکه پیش از نمایش احتمالی آن اعترافات، از پشت پرده نیز باخبر باشید. آیا قبول ندارید که پیگیری چنین پرونده هایی بسی مهم تر و ضروری تر است تا اعتراف گیری و تواب سازی؟

آقای دادستان!

چرخ تواب سازی را متوقف کنید. از شما می خواهم نه تنها اعتراف گیری از آقای داوری را پایان دهید بلکه حقوق معوقه و پرداخت نشده ایشان در کسوت معلمی را نیز پرداخت کرده و زمینه آزادی ایشان و بازگشت شان به کار را هم فراهم آورید و از اتهاماتی که هیچ ارتباطی با ایشان ندارد تبرئه شان کنید.

والسلام مهدی کروبی نوزدهم اردیبهشت ماه ۱۳۸۹


بازداشت چهار تن از اعضای انجمن صنفی معلمان کردستان

خبرگزاری هرانا - عصر امروز چهار تن از اعضای انجمن صنفی معلمان کردستان از سوی نیروهای امنیتی بازداشت شدند.

بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، آقایان پیمان نودینیان، ملکی، زارع و زندی نیا ، چهار تن از اعضای کانون صنفی معلمان کردستان از سوی نیروهای امنیتی بازداشت شدند.

بنا بر این گزارش، در طی روز های اخیر فشار بر فعالان صنفی معلمان در سراسر ایران افزایش یافته است.

شایان ذکر است، صبح امروز نیز پس از گذشت یک روز از پایان هفته معلم فرزاد کمانگر، معلم زندانی در زندان اوین اعدام شد.


یورش ماموران رژیم به فروشندگان سی دی در تهران

تلویزیون رژیم: ماموران پلیس امنیت اجتماعی، امروز تعدادی از مغازه ها، فروشگاه ها و کیوسک هایی که اقدام به فروش سی دی های مبتذل می کردند، پلمپ و فروشندگان آن ها را دستگیر کردند. ماموران پلیس امنیت اجتماعی در قالب 6 تیم گشتی با فروشندگان سی دی های غیرمجاز مناطق خانی آباد، یافت آباد، جنت آباد، فلکه صادقیه، ترمینال جنوب و خیابانهای شریعتی، پاسداران و انقلاب برخورد و سی دی های غیرمجاز موجود در این واحد هارا ضبط کردند


60 استاد دانشگاه تهران خواستار آزادی مریم عباسی ‌نژاد شدند

جرس:60نفر از اساتید دانشگاه علوم پزشکی تهران با انتشار نامه‌ای خواستار آزادی دکتر مریم عباسی‌نژاد دانشجوی دانشکده پزشکی، این دانشگاه شدند.

به گزارش پایگاه خبری فراکسیون خط امام(ره)مجلس، در نامه این اساتید خطاب به رییس دانشگاه علوم پزشکی تهران آمده است:

مطلع شدیم خانم دکتر مریم عباسی‌نژاد دانشجوی دانشکده پزشکی، ورودی مهر 80 ، از سوی دفتر پیگیری احضار و سپس بازداشت شده وبه زندان اوین منتقل شده است.

با توجه به اخبار موثق، فعالیت‌های ایشان در چارچوب قانون اساسی و نظام مقدس جمهوری اسلامی بوده و وی به عنوان دانشجویی متعهد و مومن شناخته می‌شده است، لذا خواهشمندیم در زمینه پیگیری وضعیت ایشان و آزادی هرچه سریع‌تر وی تمامی تلاش و مساعدت لازم را مبذول دارید.

گفتنی است دکتر مریم عباسی نژاد، دبیر سیاسی سابق انجمن اسلامی دانشگاه تهران و علوم پزشکی، یکشنبه گذشته، یک روز پس از حضور ناگهانی محمود احمدی‌نژاد در دانشگاه تهران حوالی ساعت ده شب بازداشت شد.

هنوز از علت دقیق دستگیری و وضعیت جسمی و روحی وی خبری منتشر نشده است.

اسامی این اعضای هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی تهران به شرح زیر است:

دکتر علیرضا یلدا – متخصص بیماری های عفونی دکتر محمدرضا ظفرقندی – فوق تخصص جراحی عروق دکتر محمد قاسم محسنی – متخصص اورولوژی دکتر عبدالرضا شیخ رضایی – متخصص جراحی اعصاب دکتر بهروز نبئی – متخصص پزشکی اجتماعی دکتر منصور جمالی زواره ای – متخصص پاتولوژی دکتر محبوب لسان پزشکی – فوق تخصص نفرولوژی دکتر زرین کیهانی دوست - فوق تخصص مغز و اعصاب کودکان دکتر منوچهر نخجوانی – فوق تخصص غدد و متابولیسم دکتر مجتبی سالاری فر- متخصص کاردیولوژی دکتر احمدرضا روفیگری - فوق تخصص جراحی دست دکتر محبوبه حاجی عبدالباقی – متخصص بیماریهای عفونی دکتر مینو محرز – متخصص بیماری های عفونی دکتر رمضانعلی شریفیان – فوق تخصص خون و انکولوژی دکتر ایرج حریرچی – متخصص جراحی سرطان دکتر زهرا احمدی نژاد – متخصص بیماری های عفونی دکتر شیرین قاضی زاده – متخصص بیماری های زنان و زایمان دکتر سعید صادقیان – متخصص کاردیولوژی دکتر محمدرضا عباسی - فوق تخصص نفرولوژی دکتر رامش عمرانی پور – متخصص جراحی عمومی دکتر خدیجه دانشجو – فوق تخصص بیماری های عفونی کودکان دکتر زهره علومی – فوق تخصص خون کودکان دکتر رضا تسلیمی – متخصص بیماری های داخلی دکتر سید رضا رئیس کرمی – متخصص کودکان دکتر سید محمدرضا خاتمی – فوق تخصص نفرولوژی دکتر محمدعلی زینعلی – متخصص کاردیولوژی دکتر حسین فروتن – فوق تخصص بیماریهای گوارش دکتر علیرضا استقامتی – فوق تخصص غدد و متابولیسم دکتر مرتضی تقوی - متخصص جراحی عمومی دکتر فاطمه محجوب – متخصص پاتولوژی دکتر محمد صادق فاضلی – متخصص جراحی دکتر داریوش سواد کوهی – متخصص ارتوپدی دکتر سیامک شریعت تربقان – متخصص پاتولوژی دکتر سهیلا دبیران – متخصص پزشکی اجتماعی دکتر سید منصور رضوی – متخصص بیماری های عفونی دکتر سید مرتضی کریمیان – متخصص فیزیولوژی دکتر مهدیه فقیهی- متخصص فیزیولوژی دکتر عیسی صالحی - متخصص ایمونولوژی دکتر محمد جواد ابوالحسنی – دکتری مهندسی پزشکی دکتر فردین عمیدی – متخصص جنین شناسی دکتر علی شکوری راد – متخصص رادیولوژی دکتر سید محمدکاظم آقامیر- فوق تخصص اندویورولوژی دکتر علیرضا شریفی – فوق تخصص گوارش دکتر عادل یزدان خواه – متخصص جراحی عمومی دکتر علی یعقوبی – متخصص جراحی لاپاراسکوپی دکتر هادی احمدی – فوق تخصص جراحی گوراش دکتر حسین برادران – متخصص جراحی عمومی دکتر لعبت گرانپایه – متخصص جراحی عمومی دکتر فرزاد بی نیاز – متخصص رادیولوژی دکتر سیدرضا حسینی – فوق تخصص اندویورولوژی دکتر آزاده سادات ناصری – فوق تخصص اکوکاردیوگرافی دکتر محمود معتمدی – متخصص مغز و اعصاب دکتر مریم رهبر - فوق تخصص نفرولوژی دکتر خدیجه بخت آور – متخصص رادیولوژی دکتر پیمانه حیدریان - فوق تخصص بیماریهای غدد دکتر عفت رازقی – فوق تخصص نفرولوژی دکتر سعید کاظمی سعید – متخصص کاردیولوژی دکتر شجاعی – متخصص جراحی عروق دکتر مهری کدخدایی – متخصص فیزیولوژی


شکنجه مادر برای پذیرش اتهامات از طریق تهدید فرزندانش

سایت کلمه: فاطمه خرم جو برای پذیرش اتهام ارتباط با بیگانگان به شدت تحت فشار است.

بر اساس گزارش های رسیده از داخل اوین ، فاطمه خرم جو که در هفته گذشته تحت بازجویی همراه با توهین و فحاشی قرار گرفته، بازجویان اطلاعات به دروغ به وی گفته اند که دخترش لاله را که پس از دستگیری وی به مدت پنج روز بازداشت کرده بوده، کشته اند.

شوک ناشی از این خبر موجب شد تا وی در هنگام بازگشت از بازجویی بی هوش شده و به شدت زمین بخورد. به طوری که مسئولان بند زنان زندان اوین پس از تحویل گرفتن او از ۲۰۹ به شدت به ماموران زندان در خصوص وضعیت جسمی او اعتراض کرده و گفته اند که ما او را سالم به بند ۲۰۹ فرستادیم و ناسالم تحویل گرفته ایم.

بازجویان خرم جو در پاسخ به اعتراض مسئولان بند زنان عنوان کرده اند که فقط قصد ترساندن او را داشته اند.

همین گزارش حاکی است که بازجویان در جلسات متعدد از او خواسته اند که اظهار پشیمانی و ندامت کند تا به او کمک کنند، ولی او تاکید دارد که حاضر نیست برای کاری که نکرده است عذرخواهی کند.

فاطمه خرم جو در نیمه شب ۱۷ دی ماه ۱۳۸۸، توسط هشت مامور امنیتی مرد به همراه یک مامور زن بازداشت شد. ماموران امنیتی با عنوان کردن آنکه «مامور ستاد مبارزه با مواد مخدریم و باید منزل شما را تفتیش کنیم» وارد خانه شده و بدون دلیل مشخص وی را بازداشت کرده اند. پس از بازداشت، اتهام اصلی فاطمه، تماس با تلویزیون های بیگانه مطرح شده است.

بازجویان وی، در طول مدت بازجویی در تلاش بوده اند تا او را اقناع کننند که بپذیرد هسته ای به نام۰۲۱ تشکیل داده تا به این وسیله اعلامیه های شهرام همایون را پخش کنند. در هنگان بازجویی برای وی صدایی را در حال مصاحبه با شبکه تلویزیونی شهرام همایون پخش کرده اند که وی این موضوع را رد کرده و می گوید صدا متعلق به وی نیست.

همچنین او متهم به این شده که فیلم های تظاهرات مردم را به خارج از کشور ارسال کرده است. به گفته فاطمه خرم لو، اتهاماتی که به وی تفهیم شده «تبلیغ علیه نظام»، «اجتماع و تبانی به قصد برهم زدن نظم و امنیت عمومی» و «اخلال در نظم» است.

در پی صدور قرار بازداشت فاطمه، او نسبت به قرار بازداشت خود اعتراض کرده است که روز شنبه ۱۱ اردیبهشت وی را برای رسیدگی به این اعترض به شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب برده اند اما اعتراض وی در نهایت از سوی قاضی یان شعبه رد شده است.

فاطمه زن ۵۳ ساله ای است که پس از مرگ همسرش در سال ۱۳۸۰ برای تامین زندگی خود و بچه های اش راننده تاکسی درمسیر تهران – قم شده است ، دارای یک فرزند پسر و ۵ دختر است. پسر وی، عقب مانده ذهنی است. یکی از دختران او پس از طلاق با پسر هفت ساله اش پیش آن ها زندگی می کند و فاطمه مسئول تامین زندگی پسر، سه دختر و نوه اش است.

بازجویان خرم جو را از طریق تهدید فرزندانش تحت فشار گذاشته اند و سعی می کنند از این طریق او را به قبول اتهامات بی اساس وادارکنند. تهدید فرزندانش بیش از هر چیز او را آزار می دهد و نمی داند تا کجا می تواند تاب این تهدیدها را داشته باشد.

براساس گواهی درمانگاه اوین او در مراحل اولیه مبتلا به بیماری آلزایمر است.

این زن تنها نان آور خانواده است و اکنون خانواده وی دچار مشکلات مالی فراوانی شده اند.

هم اکنون وکلای این زندانی به این دلیل که اجازه حضور در دادسرای اوین را ندارند، نمی توانند برای او اعلام وکالت و پرونده وی را پیگیری کنند.


حکومت نظامی اعلام نشده در سنندج

 شهر سنندج از دقايقي پيش داره به پادگان تبديل ميشه.خطوط همراه اول درتمام نقاط شهر قطعه و من با استفاده از اينترنت ايرانسل براتون كامنت ميگذارم.اميدوارم تا ارسال خبر ايرانسل قطع نشه. يگان ضدشورش و لباس شخصيها در ميدان انقلاب تا انتهاي خيابان طالقاني مستقر هستند.تعداد زيادي وانت سياه رنگ يگان ويژه پر از مامور در ساختمان بانك ملت(خيابان فردوسي سه راه شهيدنمكي)پنهان شدن.در منطقه ننله در ورودي شمالي شهر ده ها اتوبوس با ارم يگانهاي ويژه استان اذربايجان شرقي در داخل دهكده ننله پنهان شدند تا درصورت لزوم بعنوان نيروي كمكي به داخل شهر حمله كنند.ننگ بر بانك ملت استان كردستان كه ساختمانش پناهگاه قاتلين مردم كرد ايران است


شیرین علم هولی در کمال ناباوری به همراه 4 تن دیگر اعدام شد

يكشنبه19 اردیبهشت 1389

تغییر برای برابری - شیرین علم هولی متولد سال 1360 در روستای دیم قشلاق در حوالی ماکو پس از گذراندن یک سال و 9 ماه حبس در زندان اوین تهران در روز هشتم آذر ماه به اتهام ارتباط با گروه پژاک دادگاهی شده و به اعدام محکوم گردید و در تاریخ 19 اردیبهشت 1389 بدون اطلاع خانواده و وکلایش در زندان اوین اعدام شد. وی در تاریخ ششم خرداد ماه سال 1387 در تهران توسط سپاه پاسداران بازداشت شده بود و پس از تحمل 21 روز حبس و شکنجه در محلی نامعلوم به زندان اوین منتقل شد. او در نامه ای که از زندان به دست خانواده اش رسانده، شرح کامل آنچه در طول سه ماه بر او رفته را توصیف نموده بود. شیرین در طول دوران بازجویی بارها تحت فشارهای جسمی و روانی شدید قرار گرفته و در آخرین نامه خود خطاب به بازجوهایش نوشته، آنچه در طول سه ماه اول بازداشت بر او گذشته است، کابوس شب هایش شده و عوارض جسمی و روانی ناشی از آن همچنان او را آزار می دهد. شیرین علم هولی در آخرین نامه خود نوشته بود، که در حالی بازجویی شده و به دادگاه برده شده که حتی زبان فارسی را به خوبی نمی دانسته است. اکنون وی در تاریخ 19 اردیبهشت ماه در حالی در زندان اوین به همراه 4 نفر دیگر اعدام شد که دیوان عالی کشور هیچ رایی را مبنی بر تایید حکم اعدام او به خانواده یا وکلایش ابلاغ ننموده و بر خلاف آیین نامه اجرایی زندان ها، وی را حتی بدون اطلاع به خانواده و وکلایش اعدام نموده است. وی روز جمعه 17 اردیبهشت طی آخرین تماسی که با خانواده خود داشت، هیچ خبری مبنی بر ابلاغ حکم اعدام از طرف دیوان عالی کشور به خانواده اش نداده است. خانواده شیرین علم هولی روحیه او را در آخرین ملاقات و آخرین تماسی که با وی داشته اند، بسیار خوب توصیف کرده اند. هر چند که وی طی دو هفته گذشته برای انجام مصاحبه تلویزیونی و اعتراف گیری به شدت تحت فشار بوده است. شیرین علم هولی یکی از قربانیان خشونت در دستگاه قضایی ایران است که از بدو دستگیری همواره با او به روالی ناعادلانه برخورد شده و در نهایت نیز در کمال ناباوری و بدون هیچ اطلاع قبلی و بر خلاف تمام موازین قانونی اعدام گردید.


خامنه ای ضحاک، با این اعدامها نمیتوانی ما را بترسانی

حامیان جنبش سبز در ایلام

خامنه ای ضحاک از ترس خرداد سبز خون میریزد : فرزاد کمانگر هم اعدام شد

باز هم جنایتی دیگر و باز هم کورد و اینبار معلم کورد . در ایران کورد بودن جرم است ، یعنی اگر کورد باشی خود به خود مجرمی و احتیاجی به اثبات جرم نیست ، حتی وکیل هم نمیخواهی چون از قبل حکمت صادر شده . اینبار برای ترساندن جنبش سبز و جلوگیری از تظاهرات میلیونی ، کوردی دیگر قربانی شد به جرمهای ثابت نشده . ولی با این حال آخرین نوشته اش یادمان نرفته که گفت "قوی باش رفیق".این را کسی گفت که حکم اعدامش قطعی شده بود و این یعنی اوج شجاعت و مردانگی و امید. خامنه ای ضحاک ، با این اعدامها نمیتوانی ما را بترسانی ، یادت رفته در آن نماز جمعه حکم کشتار ملت را دادی و کشتند و گرفتند و شکنجه کردند ولی باز هم آمدیم و می آییم . از کشته شدن برادرانم ناراحتم ولی از دست و پا زدنت در این باتلاقی که برای خودت با خون برادران و خواهرانم ساختی لذت میبرم . هر چه بیشتر بکشی زودتر نابود میشوی ، شک نداشته باش

تنها مطالب و مقالاتي که با نام جبهه ملي ايران - ارو‌پا درج ميشود نظرات گردانندگان سايت ميباشد .