سه شنبه هجدهم خرداد ١٣٨٩

راه پیمایی سبز سکوت به تقاضای رسمي 10 حزب و گروه اصلاح طلب

 جرس: 10 حزب و گروه اصلاح طلب طی نامه ای به وزارت کشورضمن اعلام مسیر راهپیمایی 22 خرداد، اعلام کردند راهپیمایی در تمام مسیر با سکوت همراه خواهد بود. در این نامه آمده راهپیمایان از پلاکاردهایی با مضمون در خواست اجرای بدون تنازل قانون اساسی و انتخابات آزاد استفاده خواهند کرد.

متن کامل این نامه که نسخه ای از آن در اختیار جرس قرار گرفته به شرح زیر است:

باسمه تعالی

18/3/89

وزارت محترم کشور

سلام علیکم

پیرو نامه قبلی مبنی بر درخواست صدور مجوز راهپیمایی در نخستین سالگرد انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری و با عنایت به مذاکره تلفنی جناب آقای سلیمانی _ رئیس اداره احزاب و تشکل های سیاسی وزارت کشور با تعدادی از نمایندگان گروه های امضاکننده در خواست مزبور، بدینوسیله پاسخ موارد در خواستی اعلام می گردد:

1) تاریخ و مسیر برگزاری راهپیمایی : همانطور که قبلاً اعلام شده است از ساعت 16 الی 20 روز شنبه 22 خرداد و مسیر نیز از میدان امام حسین(ع) تا میدان آزادی می باشد.

2) راهپیمایی در تمام مسیر با سکوت همراه خواهد بود.

3) این راهپیمایی سخنران یا قطعنامه نخواهد داشت.

4) انتظامات راهپیمایی بر عهده احزاب برگزار کننده خواهد بود . بدیهی است حفظ امنیت راهپیمایی بر عهده دستگاه های ذیربط می باشد.

5) این راهپیمایی کاملاً مسالمت آمیز ، بدون حمل سلاح و با رعایت موازین امنیت ملی خواهد بود.

6) ممانعت از هر گونه اخلال در برنامه راهپیمایی از سوی افراد فرصت طلب و قانون شکن که قصدشان برهم زدن امنیت است بر عهده دستگاه های انتظامی و امنیتی است و برگزار کنندگان آماده همه گونه هماهنگی با دستگاه های مزبور می باشند.

7) راهپیمایان از رنگ سبز به عنوان نماد استفاده خواهند کرد.

8) راهپیمایان از پلاکاردهایی با مضمون در خواست اجرای بدون تنازل قانون اساسی و انتخابات آزاد استفاده خواهند کرد.

9) چنانچه هر یک از بندهای بالا نیاز به اصلاح یا حذف داشته باشد نمایندگان معرفی شده اختیار تصمیم گیری را با هماهنگی آن وزارت خواهند داشت.

در خاتمه تقاضا دارد نسبت به صدور مجوز در خواستی تسریع گردد تا فرصت تدار ک و هماهنگی شایسته وجود داشته باشد. یادآوری می شود حمل هرگونه سلاح توسط هرکس در این راهپیمایی ، به منزله اخلال در آن می باشد و ماموران انتظامی و امنیتی به حسب وظیفه می بایست با مرتکبین برخورد قانونی و بایسته بعمل آورند.

آقایان ابوالفضل قدیانی و علی شکوری راد به عنوان نماینده تشکل های برگزار کننده راهپیمایی برای هر گونه هماهنگی بعدی معرفی می گردند و به ترتیب مسئولیت اجرایی و انتظامی مراسم را بر عهده خواهند داشت .

** مجمع نمایندگان ادوار

** انجمن اسلامی جامعه پزشکی

** مجمع نیروهای خط امام

** مجمع دانش آموختگان ایران اسلامی

** انجمن روزنامه نگاران زن

** حزب اراده ملت ایران

** حزب همبستگی ایران اسلامی

** سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی ایران

** جبهه مشارکت ایران اسلامی

** انجمن اسلامی مدرسین دانشگاهها


کوهیار گودرزی، به یک سال حبس تعزیری محکوم شد

کوهیار گودرزی، عضو کمیته گزارشگران حقوق بشر از سوی شعبه ۲۶دادگاه انقلاب به یک سال حبس تعزیری محکوم شد.

به گزارش کمیته گزارشگران حقوق بشر، دادگاه این فعال حقوق بشر، ۱۲خرداد در شعبه ۲۶به قضاوت پیرعباسی برگزار شد.

اتهامات گودرزی در این دادگاه، فعالیت تبلیغی علیه نظام از طریق همکاری موثر با سایت کمیته گزارشگران حقوق بشر و جمع‌آوری و انتشار اخبار جهت‌دار علیه نظام و انتقال این اخبار به عناصر سازمان تروریستی مستقر در خارج از کشور و مصاحبه با رسانه‌‌های بیگانه و نیز انتشار مقاله در سایت‌ها، عنوان شده بود.

مادر این فعال حقوق بشر، درخواست تبدیل قرار وثیقه وی به کفالت را به قاضی پرونده ارائه داده اما با موافقت روبرو نشده است. پیش‌تر، قرار وثیقه ۷۰میلیون تومانی برای گودرزی صادر شده بود.

کوهیار گودرزی، نزدیک به شش ماه است که در زندان اوین در بازداشت به سر می‌برد. وی چندی پیش پس از اعتراض به عمل کرد رئیس بند ۳۵۰زندان اوین، به سلول انفرادی منتقل شده و دست به اعتصاب غذای خشک زده بود. در نهایت پس از دست‌یابی به چهار خواسته‌ خود، اعتصاب غذا را شکست.

این فعال مدنی، در آبان ماه سال گذشته با فشار نیروهای امنیتی از دانشگاه صنعتی شریف اخراج شد.

پنج سال حبس تعليقي و دو سال محروميت از كار روزنامه‌نگاري

مهسا جزيني روزنامه نگار و دانشجوی ستاره‌دار، به پنج سال حبس تعليقي و دو سال محروميت از كار روزنامه‌نگاري محكوم شد.

بنا به گزارش‌های رسیده به جرس، جزيني بعد از سپري كردن يك ماه حبس در زندان دستگرد اصفهان با سپردن وثیقه یک میلیون تومانی آزاد و در همان روزها از كار خود بر كنار شد.

وی که بيش از چهار سال با نمايندگي روزنامه ايران در اصفهان همكاري داشت، با دستور مستقيم كاوه اشتهاردي، مدیر عامل موسسه فرهنگی مطبوعاتی ایران در تهران از كار بر كنار شد.

گفتنی است در برگه حکم بازداشت مهسا جزيني، علت بازداشت "فمنیست بودن" ذکر شده بود.

یک سال حبس قطعی برای سینا شکوهی و احسان دولتشاه

محکومیت سینا شکوهی و احسان دولتشاه به یک سال حبس، در دادگاه تجدید نظر تایید شد.

به گزارش بامدادخبر، دادگاه تجدیدنظر استان تهران، احکام صادر شده برای دو فعال دانشجویی در دادگاه‌ بدوی را تایید کرد.

محکومیت سینا شکوهی و احسان دولتشاه، دو عضو دانشجویان و دانش‌آموختگان لیبرال دانشگاه‌های ایران به یک سال حبس، که پیش‌تر از سوی شعبه‌ی بیست‌ وششم دادگاه انقلاب به ریاست قاضی پیرعباس صادر شده بود، توسط دادگاه تجدیدنظر قطعی شد. شش ماه از این حبس، در مورد احسان دولتشاه تعلیقی است.

سینا شکوهی و احسان دولتشاه در بیست‌وهشتم آبان‌ماه سال گذشته، به همراه پنج عضو دیگر دانشجویان و دانش‌آموختگان لیبرال دانشگاه‌های ایران، در یک جلسه‌ی کتابخوانی توسط نیروهای امنیتی بازداشت شدند. سینا شکوهی بیش از صد روز و احسان دولتشاه هشتاد روز را در بازداشت سپری کرده و سرانجام با قرار کفالت آزاد شدند.

دستگیری یک شهروند بهایی در قائم شهر

در پی احضار شهناز رنجبر به دفتر وزارت اطلاعات در قائم‌شهر وی بازداشت و به زندان منتقل شد.

به گزارش رهانا، صبح روز دوشنبه ۱۷خرداد، طی یک تماس تلفنی از شهناز رنجبر خواسته شد خود را به دفتر وزارت اطلاعات شهرستان قائم شهر معرفی کند. وی بعد از حضور در اداره اطلاعات بازداشت شد.

پس از مراجعه همسر وی، پرویز اولادی به وزارت اطلاعات قائم شهر، به او اعلام شد که جرم شهناز رنجبر، عضویت در موسسه مادران امروز است و در صورتی که اثبات شود فعالیت‌های این موسسه قانونی است، همسرش را آزاد خواهند کرد، اما در مراجعه بعد از ظهر پرویز اولادی، به او گفته شد که چون همسرش حاضر به همکاری در بازجویی نیست، فعلا باید بازداشت باشد.

این در حالی ست که در ۲۱اردیبهشت سال جاری، منزل پرویز اولادی و برادرش چنگیز اولادی مورد تفتیش نیروهای امنیتی قرار گرفت و از شهناز رنجبر نیز خواسته شود فردای آن روز خود را به اداره اطلاعات قائم شهر معرفی کند اما خود ماموران با تماس مجدد به وی اعلام داشتند منتظر بماند تا او را احضار کنند.

موسسه‌ی مادران امروز (مام) سازمانی غیر تجاری و غیر دولتی است، که به هیچ سازمان یا ارگانی وابستگی ندارد و در تاریخ ۱۳مردادماه سال ۱۳۷۷با شماره ثبت ۱۰۳۴۹به منظور سازماندهی تلاش‌های گروهی، در زمینه‌ی توانمندسازی خانواده‌ها، برای بهبود رابطه‌ی اعضای خانواده و به ویژه با هدف توجه علمی به نیازهای کودکان و نوجوانان از طریق مادران، تاسیس شد.

بازداشت متصدی مزار بزرگان تصوف در گناباد

غلام‌عباس زارع حقیقی، از دراویش سلسله نعمت اللهی گنابادی و متصدی مزار بزرگان تصوف در گناباد دستگیر و روانه زندان شد.

عصر روز گذشته غلام‌عباس زارع حقیقی توسط نیروهای امنیتی و انتظامی در بیدخت دستگیر و برای تحمل ۷ماه حبس قطعی روانه زندان شد.

به گزارش سایت مجذوبان نور،‌ به دستور شورای تأمین شهرستان گناباد، این درویش نعمت اللهی گنابادی به بهانه حساسیت‌های امنیتی، روانه زندان وکیل آباد مشهد شد تا دوران محکومیت خود را در آنجا سپری کند.

این در حالی است که در ایران، همواره فشار بر اقلیت‌های مذهبی وجود داشته و احضار، بازداشت و صدور حکم‌ روندی عادی در جمهوری اسلامی به خود گرفته است.

تمدید قرار بازداشت موقت عبدالله یوسف‌زادگان

قرار بازداشت موقت عبدالله یوسف‌زادگان، علی رغم ۸۴روز حبس، مجدداً تمدید شد.

قرار بازداشت موقت عبدالله یوسف‌زادگان، از دانشجویان ممتاز کشور، پس از ۸۴روز حبس در سلول‌های انفرادی بازداشت‌گاه‌های وزارت اطلاعات در مشهد و تهران مجدداً به دلایل نامعلوم تمدید شد.

به گزارش وبلاگ "عبدالله یوسف زادگان را آزاد کنید" منتشر کرده و نوشته قرار بازداشت در حالی تمدید شده که چند روز پیش دستور تبدیل قرار بازداشت او به قرار وثیقه صادر شده بوده و خانواده‌اش در انتظار آزادی او بوده اند. اما ظاهرا پس از ارزیابی سند ۱۰۰میلیونی برای تودیع وثیقه، به خانواده آقای یوسف زادگان خبر داده شده که دستوری جدید آمده که بازداشت موقت او تمدید شود.

طولانی ‌شدن غیرعادی روزهای انفرادی عبدالله یوسف‌زادگان موجب نگرانی خانواده او است. مشخص نبودن اتهامات او و سفرهای مکرر خانواده اش برای پیگیری موضوع از طریق مقامات قضایی و امنیتی مشهد و تهران شرایط را برای آنها دشوار تر کرده است.

با این حال خانواده وی گفته اند که این دانشجو در سومین ملاقات ماهانه با خانواده‌اش که چند روز پیش صورت گرفته‌، روحیه خوبی داشته است.

عبدالله یوسف‌زادگان دارنده مدال طلای المپیاد ادبی و دانشجوی ممتاز کارشناسی ارشد حقوق و از نخبگان فرهنگی جوان کشور است. تا کنون به جز وبلاگی که برای آزادی او راه اندازی شده، شماری از دانشجویان المپیادی، فارغ‌التحصیلان مدارس فرهنگ و دوستانش با انتشار طومارها و یادداشت‌هایی به بازداشت او اعتراض کرده‌اند.

محی‌الدین آزادی به مرخصی آمد

محی‌الدین آزادی، به اتهام ارتباط با عوامل بیگانه از سوی دادگاهی در سنندج به چهار سال حبس تعزیری محکوم شده است.

محی‌الدین آزادی، فعال مدنی در سقز، برای ده روز به مرخصی آمد.

به گزارش بامدادخبر، محی‌الدین آزادی، فعال حقوق بشر در کردستان ایران، امروز سه‌شنبه به قید ضمانت ۷۰ میلیون تومانی به مدت ۱۰ روز به مرخصی آمد تا به مداوای بیماری داخلی خود در بیرون از زندان بپردازد، وی از بیماری‌های معده و دستگاه گوارشی رنج می‌برد.

محی‌الدین آزادی که به اتهام ارتباط با عوامل بیگانه از سوی دادگاهی در سنندج به چهار سال حبس تعزیری محکوم شده است، پیش‌تر در اعتراض به عدم درمان و رسیدگی‌های لازم، دست به اعتصاب غدا زده بود.


رهبری: معطل نکیند؛ کار دولت باید تسهیل شود

در دیدار با نمایندگان مجلس آقای خامنه‌ای گفت: این سخن که دولت باید به قانون عمل کند، سخن درستی است اما از آن طرف هم قانونگذار باید نقش و شرایط مدیران اجرایی را نیز در نظر بگیرد، زیرا دولت، عنصر وسط میدان است و کار او باید تسهیل شود. وی تصریح کرد: در مجلس نیز نباید مطلقاً انگیزه معطل کردن دولت وجود داشته باشد.

به گزارش ايلنا، رهبر جمهوری اسلامی، در دیدار با رییس، هیأت رییسه و نمایندگان مجلس شورای اسلامی همکاری صمیمانه دولت و مجلس را یکی از نکات لازم و ضروری برشمرد و تأکید کرد: این همکاری باید تحقق یابد و اینکه هر یک از دو طرف بگویند، ما همه کارها و وظایف را انجام داده‌ایم و طرف مقابل باید جلو بیاید، قابل قبول نیست.

وی افزود: حدود و وظایف مجلس و دولت در قانون مشخص شده است، اگرچه برخی از این حدود هم در قانون مبهم و غیر مشخص است که باید برطرف شوند اما نیاز امروز کشور همکاری دولت و مجلس است.

آقای خامنه‌ای خاطر نشان کرد: نباید در دولت هیچ گونه انگیزه نافرمانی از مجلس بوجود آید و در مجلس نیز نباید مطلقاً انگیزه معطل کردن دولت وجود داشته باشد.

وی تاکید کرد: این سخن که دولت باید به قانون عمل کند، سخن درستی است اما از آن طرف هم قانونگذار باید نقش و شرایط مدیران اجرایی را نیز در نظر بگیرد، زیرا دولت، عنصر وسط میدان است و کار او باید تسهیل شود.

رهبر جمهوری اسلامی، با تأکید بر اینکه میان اجرا و طراحی اجرا فاصله زیادی وجود دارد، خاطرنشان کرد: در کنار این موضوع که دولت باید به قانون عمل کند، مجلس هم باید کاری کند که دولت بتواند به قانون عمل کند.

گفتنی است در ابتدای این دیدار علی لاریجانی رییس مجلس شورای اسلامی در گزارشی از عملکرد دو ساله مجلس هشتم گفت: در این مدت 421 لایحه و طرح در مجلس بررسی شده که 142 فقره آن به قانون تبدیل شده است.

وی، قانون تجارت، طرح امر به معروف و نهی از منکر و طرح اصلاح الگوی مصرف را از جمله مصوبات و اقدامات مهم مجلس برشمرد و گفت: بررسی برنامه پنجم توسعه از ابتدای این هفته در کمیسیون‌های تخصصی آغاز شده و مجلس با رویکرد مدل توسعه اسلامی – ایرانی، این بررسی را انجام می‌دهد.


توضیحات شکوری راد در باره راهپیمایی 22 خرداد

 جرس: احزاب اصلاح طلب اعلام کرد ه اند که راهپیمایی ۲۲ خرداد در سکوت برگزار خواهد شد. این راهپیمایی سخنران یا قطعنامه ی نخواهد داشت و شرکت کنندگان پلاکاردهایی را با شعار اجرای کامل قانون اساسی و انتخابات آزاد در سکوت حمل خواهند کرد. این درحالی است که به رغم تاکید احزاب اصلاح طلب مبنی بر مسالمت آمیز بودن و عدم حمل سلاح ، وزارت کشور در واکنش به درخواست برگزاری راهپیمایی از نمایندگان ارشد احزاب تعهد محضری خواسته است.

خبرنگار کلمه با علی شکوری راد نماینده معرفی شده به وزارت کشور درباره راهپیمایی سکوت و ایرادات وزارت کشور گفت و گو کرده است.

آقای شکوری راد مفاد درخواست احزاب اصلاح طلب در ۸ بند آمده است . واکنش وزارت کشور به درخواست شما چه بود؟

وزارت کشور ابتدا یک برخورد مثبت تری نسبت به دفعات قبل نشان داد و مشخص کرده که این درخواست باید حاوی چه نکاتی باشد و گروههای اصلاح طلب هم نامه ای تهیه کردند و امروز صبح به وزارت کشور فرستادند و بر مبنای آن نکات خواسته شده را لحاظ کردند ولی براساس آخرین خبری که من دارم هنوز آنها بهانه جویی هایی می کنند .فکر می کنم نوعی اتلاف وقت است . نکات دیگری را هم در خواست کرده اند که ظاهرا گروهها باید درباره آنها تصمیم بگیرند و اقدامی را انجام دهند.

آن نکات و بهانه ها چیست؟

وزارت کشور مطرح کرده که هدف راهپیمایی روشن نیست و خواسته است که دبیرکل یا نماینده تام الاختیار دبیرکل هر یک از احزاب و گروهها باید شخصا در وزارت کشور حاضر شده و تعهد بدهند و حتی آن را ثبت محضری کنند که راهپیمایی مسلحانه نخواهد بود. این شرایط هیچگاه درباره راهپیمایی که تاکنون برگزار شده مطرح نبوده است . وی بر همین اساس علاوه بر رد درخواست جبهه مشارکت و سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی که پروانه شان توسط کمیسیون ماده ده احزاب لغو شده و همچنین انجمن روزنامه نگاران زن را نیز بدلیل ناقص ماندن مراحل آخرین انتخابات شورای مرکزی از حق ارائه درخواست محروم دانسته است.

مهمترین ایرادی که به درخواست ها گرفتند چه بود ؟

اشاره کردند که آقای قدیانی عضو مجاهدین انقلاب اسلامی است و من عضو جبهه مشارکت و چون این دو حزب پروانه فعالیت شان لغو شده است، حق ندارند که نماینده معرفی کنند . در حالیکه من عضو انجمن اسلامی جامعه پزشکی و مجمع نمایندگان ادوار به جهت یک دوره نمایندگی مجلس شورای اسلامی هستم و لذا این ایراد نمی تواند وارد باشد. چون من تنها عضو جبهه مشارکت نیستم. اما به هرحال ما می خواهیم سعی کنیم ایرادات را برطرف کنیم و نظر آنها را تامین کنیم تا انشالله راهپیمایی برگزار شود. گفتید که یکی از ایرادات مطرح شده این است که هدف راهپیمایی روشن نیست.

شما در پاسخ این اشکال چه خواهید گفت؟

هدف راهپیمایی ، اعتراضی بوده که در سال گذشته نسبت به نتایج انتخابات صورت گرفته است و این راهپیمایی تداوم همان اعتراض است. چقدر احتمال دارد که به درخواست شما برای برگزاری راهپیمایی جواب مثبت داده شود؟ نوع برخورد البته بهتر از گذشته است ولی ایراداتی که گرفته میشود، ایراداتی تازه ای است که پیشتر سابقه نداشته و هیچکدام از راهپیمایی های که تاکنون برگزارشده چنین سخت گیری های در موردش اعمال نشده است.

باتوجه به سخنرانی های نمازجمعه ۱۴ خرداد و حملات شدید الحنی که از سوی سایت های رسمی دولتی نسبت به جنبش سبر مطرح شده است. اکنون نرمش وزارت کشور چطور قابل توجیه است ؟ آیا فکر می کنید مجوز داده شود؟

نخیر. این روی خوش نشان دادن به معنای رفتن به سمت صدور مجوز نیست . یک نوع توجه به قانون است. اینها در حال حاضر سعی دارند تا قانون را به شکل سفت و سخت و حداکثری در مورد راهپیمایی ۲۲ خرداد اعمال کنند . بهانه های قانونی می گیرند و از ما میخواهند که آنها را برطرف کنیم. اگر ما می دانستیم که اینها اینطور میخواهند بهانه جویی کنند، طبیعتا ما هم تمهیدات لازم را دنبال میکردیم که به این بهانه جویی ها برخورد نکنیم ولی از این نظر که استنادشان در برخی موارد به قانون و آیین نامه است ما سعی می کنیم آن ایرادات را برطرف کنیم تا مجوز را بگیریم.

شما می گویید که این روی خوش نشان دادن فقط توجه به قانون است ولی درواقع علاقه ای به برگزاری راهپیمایی ندارند. در یک سال گذشته بارها تقاضای احزاب اصلاح طلب را برای برگزاری راهپیمایی بی پاسخ گذاشته بودند بدون اینکه به قانون رجوع کنند. پس رویه کنونی چطور قابل توجیه است؟

اینها می خواهند که با برنامه و به شکل قانونی مجوز ندهند . درگذشته با بی اعتنایی برخورد می کردند ولی این بار نمی خواهند با بی اعتنایی برخورد کنند و می خواهند برای ان استناد قانونی بیابند ولی معنایش این نیست که چشم انداز روشنی برای گرفتن مجوز وجود دارد. مسلما آنها برنامه ای برای دادن مجوز ندارند.

با توجه به اینکه در یک سال اخیر تبلیغات رسمی حکومت مبنی بر ریزش نیروهای حامی جنبش سبز بوده است. آیا احتمال می دهید که اینها مجوز را صادر کنند؟

آنها اگر چنین اطمینانی داشتند راحت تر با ما برخورد می کردند و آنها مطمئنا چنین فرضی را ندارند . چه بسا خودشان (وزارت کشور ) هم می دانند که جمعیت زیادی به خیابان خواهند آمد و به همین دلیل هم هست که تا کنون مجوزی را صادر نکردند و اگر بخواهند که در آخرین لحظه ها مجوز را صادر کنند. ما فکر می کنیم که مانند ۲۵ خرداد که مردم سریع متوجه شدند و آمدند، این اتفاق دوباره بیافتد ولی اگر وسعتش کمتر از آن زمان هم باشد ما چیزی را از دست نداده ایم .


نقش دفتر رهبری در پشت پرده مراسم ۱۴خرداد

نامه محمدعلی انصاری به سید حسن خمینی جـــرس: رئیس موسسه تنظیم و نشر آثار رهبر فقید جمهوری اسلامی، طی نامه ای خطاب به سیدحسن خمینی و بیان ناگفته های مراسم ١۴ خرداد از جمله نقش دفتر رهبری، خاطرنشان کرد "برای اولین بار با اینکه خدمت به امام و زائرین را بر هر چیز دیگر ترجیح می دهم، آرزو کردم ای کاش مسئولیت مراسم با من نبود". وی تاکید نمود "در پایان مراسم امسال، نه تنها شادی در چهره هیچکدام از همکاران ما نبود، بلکه تلاش می شد که با یکدیگر مواجه نشوند."

به گزارش جماران حجت الاسلام و المسلمین محمد علی انصاری از اعضای دفتر حضرت امام به عنوان دبیر ستاد مرکزی بزرگداشت امام خمینی طی نامه ای به تولیت آستان امام، سیر چگونگی تصمیمات مربوط به برنامه های مراسم 14 خرداد در حرم امام، و اجمالی از تنگناها و مسائل پشت صحنه این مراسم و نکاتی ناگفته از حوادث پدید آمده در حین برنامه را رسما گزارش نموده است. با توجه به وسعت یافتن گمانه زنیها و بیان اطلاعات خلاف واقع از حوادث این روز بصورت گسترده به نقل از منابع غیر رسمی در سایتها و رسانه ها، ستاد بزرگداشت امام خمینی انتشار عین این گزارش را جهت آگاهی مسئولین محترم نظام و مردم شریف مفید و ضروری می داند.

روابط عمومی ستاد مرکزی بزرگداشت امام خمینی (س)

18/3/1389

بسمه تعالی

خدمت سرور گرامی حضرت حجت الاسلام والمسلمین آقای حاج سید حسن خمینی دامت برکاته

با سلام و تحیت ؛

از زمان رحلت جانسوز حضرت امام تاکنون ،بیست و یک مراسم سالگرد و بزرگداشت آن حضرت در چهاردهم خرداد و در حرم مطهربرگزار شده است ، به استثنای سالگرد هشتاد و هشت و امسال در 19 سال قبل با پایان سخنرانی مقام معظم رهبری و عزیمت زائران محترم از حرم مطهر به اوطان، ملاحظه توفیق برگزاری بدون حادثه این مراسم عظیم، خستگی شبانه روزی ماه ها تلاش بی وقفه دست اندر کاران ستاد بزرگداشت را به رضایتمندی و شکرگزاری و تبریک مبدل می ساخت. حقیر نیز که مسئولیت سنگین ستاد مراسم را عهده دار بودم انشاء الله کمتر از سایر عزیزان دغدغه نداشتم در اولین فرصتی که گزارش توفیق برگزاری مراسم را خدمت جنابعالی و بیت شریف امام تقدیم می کردم از اینکه یکبار دیگر افتخار خدمتگذاری به نظام و امام و زائرین امام را یافتم خدای را شاکر و با رضایتمندی، آثار و فشارهای روحی ناشی از دغدغه ها و سنگینی مسولیت را که تا ماه ها بعد از مراسم رهایم نمی ساخت، تحمل می کردم. سال گذشته مراسم سالگرد امام به گونه ای برگزار شد که تلخیها و بعضا اسائه ادبها در آن به بهانه تقارن رقابت انتخابات با سالگرد امام تا اندازه ای توجیه پذیر می نمود. اما در پایان مراسم امسال نه تنها شادی در چهره هیچکدام از همکاران ما نبود بلکه تلاش می شد که با یکدیگر مواجه نشوند. من برای اولین بار با اینکه خدمت به امام و زائرین امام را بر هر چیز دیگر ترجیح می دهم، آرزو کردم ای کاش مسئولیت مراسم با من نبود که ما شاهد آن باشیم که در محضر امام و زائران شریفش و در جلوی دیدگان مسئولین محترم نظام و هزاران شخصیت محترم سیاسی و روحانی و لشکری و کشوری و صدها تن از اندیشمندان و میهمانان خارجی شرکت کننده بیش از چهل کشور و آن هم در صف نماز جمعه در حالی که قریب به اتفاق اعضای بیت شریف امام در مراسم حضور داشتند به جنابعالی که یادگار امام و نماد شایسته بیت امام هستید آن گونه برخورد شود و عرق شرم را بر پیشانی انسان منصف سرازیر نماید. گرچه جنابعالی در پایان مراسم مرا دلداری دادید و به دیگران هم فرمودید که قضیه مهمی نیست و اینگونه مسائل را باید تحمل کرد، اما اجازه دهید که من برای آگاهی بیشتر ملت شریف ایران و اعضای بیت امام و برای رفع شبهاتی که به سرعت بعد از این حادثه توسط برخی محافل دامن زده می شود، مسائل قبل و حوادث پشت صحنه تریبون را بازگو کنم و خدا می داند که امسال با تمام وجود آن هم به تاسی از فرمان خداوند و انبیاء و ائمه هدی علیهم السلام و پیروی از امام تلاش نمودم که مراسم امسال، مراسم وحدت و همدلی باشد و آرزو داشتم چهاردهم خرداد نقطه عطفی برای دوری از کدورتها واختلافها و جدایی ها گرددو همه ی دست اندر کاران ستاد می دانند که در هیچ جلسه ای نبود که به اعضای کمیته های فرهنگی، امنیتی و اجرایی به این مسئله ی مهم تاکید نکنم. لذا با اصرار اینجانب موضوع وحدت به عنوان محور کارهای فرهنگی و تبلیغاتی قرار گرفت.

هماهنگی با دفتر رهبری

ولی با کمال تاسف از آغاز سال جدید و شاید در آخر سال گذشته زمزمه هایی شروع شد که ستاد بزرگداشت نمی خواهد مراسم امام را برگزار نماید و حتی در هفته ی اول تعطیلات نوروز که مقام معظم رهبری به مشهد مشرف بودند طی تماسی که با جناب آقای وحید برای تبریک عید داشتم ایشان نیز از برنامه های ستاد سئوال کردند. به ایشان گفتم کارهای مقدماتی ستاد قبل از عید شروع شده است و ما با قوت کارها را دنبال می کنیم و اصلاً نگرانی نداریم. و از ایشان درخواست نمودم که در اولین فرصت مراجعت پس از تعطیلات، جلسه ی حضوری برای مرور مباحث کلان سالگرد داشته باشیم. و این در حالی بود که بخشی از کارها که زمان بیشتری نیاز داشت از قبیل احداث سایبان، تهیه برخی از اقلام مانند مواد غذایی برای زائران شهرستانی واحداث پارکینگ، بدون در اختیار داشتن بودجه و فقط با تعهد و اعتبار آغاز شد و لازم به ذکر است که تا کنون دو برابر سقف بودجه مصوب برای مراسم امسال هزینه و تعهد داشته ایم. بعد از تعطیلات تماس های اینجانب با مسئولین نیروی مقاومت بسیج و سایر نهادهای عضو ستاد برای هماهنگی جلسات و تعیین خطوط اصلی و سیاستهای فرهنگی و اجرایی و امنیتی مراسم در سطوح بالا پیگیری و ادامه داشت. در کنار این تماسها و تلاش به دلیل این که یقین داشتم مراسم امسال بسیار حساس و پر دغدغه است اصرارم بر این بود که مسائل را با دفتر مقام معظم رهبری هماهنگ نمایم. چند نوبت و از طرق مختلف و تماس های تلفنی، مسئولین عزیز دفتر از کم و کیف مراسم سئوال فرمودند که به آنان اطمینان دادم آمادگی ستاد برای برگزاری مراسم بهتر از گذشته فراهم است. اما درخواست نمودم که با توجه به دغدغه ها قبل از اینکه جلسات عمومی ستاد برگزار شود، ما مسائل کلان مراسم را مرور و هماهنگ کنیم تا در شرایط حساس کنونی برای مراسمی بدان حد مهم تصمیمی فردی و یا محدود به ستاد گرفته نشودحضرتعالی نیز چندین نوبت بر همین سیاست تاکید فرمودید.

سرانجام روز سه شنبه 31 فروردین آقای وحید و تنی چند از اعضاء دفتر مقام معظم رهبری در جلسه کمیته طرح و برنامه ستاد بزرگداشت در جماران شرکت فرمودند در ابتداء ضمن تشکر ویژه از این که ایشان در جلسات رسمی ستاد برای مراسم سالگرد شرکت کرده اند، اظهار داشتم حضور ایشان دلیل بر اهمیت مراسم امسال است. در این جلسه سه موضوع مهم را مطرح کردم که عبارتند از تعیین وحدت به عنوان شعار و رویکرد اصلی مراسم، برگزاری تنها یک مراسم رسمی بزرگداشت امام و نماز جمعه، و صرف نظر کردن از برنامه دعای کمیل و ندبه در حرم و سخنرانی های شب چهاردهم و پانزدهم به دلیل عملیات عمرانی و آماده نبودن فضای داخلی حرم برای جمعیت زیاد؛ پیشنهاد کردم برای اینکه لغو مراسم شبهای حرم شائبه سیاسی کاری در اذهان جامعه به وجود نیاورد بهتر است قبل از نماز جمعه، دو سخنران دیگر، یکی ریاست جمهوری و دیگری جنابعالی داشته باشیم.

پیرو این مقدمه جناب آقای وحید نیز بر اهمیت مراسم تاکید و علاوه بر ذکر نکات حائز اهمیت در راستای برگزاری مطلوب مراسم،اظهار لطف مقام معظم رهبری نسبت به اینجانب و موافقت کلی با پیشنهادات مذکور را بیان داشتند. جلسه رسمی با ارائه نظرات دوستان و جمع بندی حقیر بر مبانی محورهایی که عرض کردم، پایان یافت و بعد از آن بیش از یک ساعت جلسه و گفتگوی خصوصی بنده و آقای وحید به طول انجامید و چند نکته را یاد آور شدم: اولا تاکید کردم که هر کس گزارشی مبنی بر تصمیم ما و ستاد برای برگزار نکردن مراسم داده است، یا غرضی داشته یا اشتباه کرده است و ما شهامت آن را داریم که در صورت ضرورت به صراحت اعلام کنیم که نمی توانیم مراسم را برگزار کنیم. اما بنای ما بر این است که مراسم قوی تر از گذشته برگزار گردد. دوم اینکه در شرایط کنونی و جریانات پس از انتخابات -که در واقع باید گفت پیش درآمد آن از مناظره شب چهاردهم خرداد کلید خورد و متاسفانه تا کنون ادامه دارد- سیاست ما بر این است که به گونه ای عمل کنیم که مراسم امام نه تنها تشدید کننده ی شرایط موجود نباشد بلکه از این فرصت برای کاهش التهابات جامعه استفاده شود از او خواستم که شما انتظارات خود را از ستاد بیان نمایید. سوم: مجددا تاکید کردم که با توجه به اینکه مراسم شب های حرم تعطیل است و تنها نکته ای که ممکن است باعث جنجال آفرینی گردد القای غلط این معنی است که علت تعطیلی مراسم شب ها، لغو سخنرانی ریاست جمهوری است. لذا پیشنهاد ما این است که آقای رئیس جمهور یکی از دو سخنران روز چهاردهم خرداد به همراه یادگار امام باشد. در حالی که به لحاظ اجتناب ناپذیر بودن لغو مراسم شبانه حرم و طبق روال مراسم سالهای قبل که در مراسم روز 14 خرداد فقط سخنان آقای حاج حسن آقا و مقام معظم رهبری بود می توانستیم سخنران دیگری نداشته باشیم. نکته چهارم و مهم دیگر که عرض کردم اینکه یادگار امام در طول سنوات گذشته سخنران قبل از بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی بودند اما با توجه به حساسیت شرایط کشور آقای حاج سید حسن آقای خمینی نه تنها اصرار به سخنرانی ندارند بلکه تمایل به عدم سخنرانی دارند ولی در صورتی که سخنرانی نکردن ایشان به هر دلیلی حمل بر جهات سیاسی و منشاءاختلاف و برداشت سوء می شود و شما تاکید بر سخنرانی ایشان دارید باید فکر جدی بشود زیرا ما نگران حادثه آفرینی و اخلال افراد در برنامه ی ایشان هستیم.

از افراد خاصی دعوت نکنید

ایشان پس از تحلیلی از شرایط و جریانات سیاسی کشور بر سه نکته تاکید کردند: اول اینکه افراد خاصی ( که ایشان نام بردند ) نباید تحت هیچ شرایط در مراسم حضور یابند و افراد دیگری را نیز ذکر نمودند که نباید دعوت شوند ولی حضور آنان در میان مردم منطقی است. استدلال ایشان این بود که حضور بعضی از افراد در مراسم موجب بی نظمی و اخلال می شود.

دوم اینکه با توجه به شرایط حرم تعطیلی برنامه ی شب ها بلامانع ولی مراسم بزرگداشت و نماز جمعه باید یکی باشد. همه باید متمرکز برای برگزاری یک مراسم با شکوه باشیم و تاکید خاصی در مورد سخنرانی و یا لغو سخنرانی آقای رئیس جمهور در مراسم چهاردهم خرداد نداشتند.

سوم در مورد سخنرانی جنابعالی اظهار داشتند این برنامه طبق روال گذشته باید انجام شود و شرایط امسال با سال گذشته فرق دارد و ما بر اوضاع مسلط هستیم. قرار بر این شد که در ادامه ی کار نیز جلسات و تماسها ادامه یابد.

بدین ترتیب ستاد با جدیت وارد صحنه شد دستگاه های مختلف اجرایی، عملیاتی، امنیتی و فرهنگی پای کار آمدند و من در تمامی جلسات ستاد بر اهمیت و متفاوت بودن مراسم امسال و محور قرار دادن شعار وحدت تاکید داشتم و بر اساس برنامه ریزی قرار بر این شد مراسم در ساعت ده و نیم صبح با تلاوت قرآن کریم و عزاداری شروع، ساعت یازده تا یازده و نیم سخنرانی ریاست جمهوری، از ساعت یازده و نیم تا دوازده عزاداری و از ساعت دوازده تا دوازده و بیست و پنج دقیقه سخنرانی جنابعالی، سپس خطبه ها و نماز جمعه به امامت حضرت آیت الله خامنه ای برگزار شود. یادآور می شود نماینده ستاد نماز جمعه ی تهران نیز عضو ستاد بزرگداشت بوده و در جریان امور قرار داشت.

به روال همه ساله طی نامه ای از ریاست محترم جمهور درخواست نمودم که نماینده ویژه ی خود و دولت را به ستاد معرفی فرمایند که پاسخ این درخواست با تاخیر انجام شد و ابتدا شفاهی سپس در تاریخ سوم خرداد هشتاد و نه جناب آقای اسفندیار رحیم مشایی ریاست محترم دفتر رئیس جمهوری طی نامه ای خطاب به اینجانب جناب آقای نجار وزیر محترم کشور را به عنوان نماینده ی ویژه ی رئیس جمهوری به ستاد معرفی فرمودند اینجانب جلسه ستاد را سریعاً در حرم با حضور ایشان تشکیل دادیم و گروه های مختلف گزارشات لازم را ارائه دادند و انصاف اینست که جناب آقای نجار قبل از مسئولیت نمایندگی ویژه دولت در ستاد ،از جایگاه وزارت کشور دستورات لازم را به استانداران و کمیته ی امنیت صادر کرده بودند و با توجه به مسئولیت جدید همت ایشان مضاعف و با تمام قدرت وارد صحنه شدند. چند تن از معاونین عمرانی،امنیتی،اجتماعی، حوادث غیر مترقبه وزارت کشور را مامور هماهنگی برنامه ریزی نمودند. چندین نوبت نیز به جنابعالی گزارش دادم که همه ی کارهای اجرایی و امنیتی و فرهنگی در مسیر خوبی جریان دارد و نگرانی نیست .

در طول بیست سال گذشته روال بر این بود که مسائل و برنامه کلان مراسم را اینجانب در مصاحبه مطبوعاتی اعلام کنم و پس از آن معاونین و روسای کمیته ها برنامه را به اطلاع مردم برسانند. ستاد خبری و روابط عمومی ستاد مرکزی نیز در زمان مقرر شروع به کار کرده بود. جلسه ی مفصلی هم با آقای عاطفی نماینده محترم جناب آقای مهندس ضرغامی (ریاست سازمان صداو سیما )در جماران داشتیم و مقرر گردید اعلان برنامه ها با مصاحبه مطبوعاتی اینجانب آغاز شود متاسفانه مصاحبه ی مطبوعاتی بعضی از عزیزان پر تلاش ستاد بزرگداشت که تحت عنوان قرارگاه شهید فهمیده دو سه روز قبل از مصاحبه ی اینجانب به گونه ای در رسانه ها مطرح شد که همه ی مسئولیت های مراسم و تشکیل کارگروه ها به سازمان یا ارگان دیگری غیر از ستادبزرگداشت امام(س) محول شده است! و مهم تر این که ساعت شروع مراسم یازده صبح اعلام گردید. البته اینجانب در صداقت آن برادر عزیز شکی ندارم به دوستان اعلام نمودم این موضوع از روی غفلت به وجود آمده است. تا اینکه روز سه شنبه 4 خرداد مصاحبه ی مطبوعاتی با حضور خبرنگاران و رسانه ملی انجام دادم و تفصیل مباحث فرهنگی ، امنیتی واجرایی بیان شد. و جناب آقای ضرغامی با اظهار تعجب از بعضی مصاحبه های دیگران تاکید بر اینکه محور اطلاع رسانی مراسم با ستاد بزرگداشت و اینجانب تاکید داشت ولذا از ساعت نوزده تا پایان اخبار شامگاهی و در بعضی از شبکه ها با صدای اینجانب کلیات برنامه مراسم روز چهاردهم خرداد خصوصا اعلان شروع مراسم: ساعت ده و سی دقیقه صبح پس از قرآن و عزاداری سخنرانی ریاست جمهوری و پس از برنامه عزاداری مجدد ،سخنرانی جنابعالی و پس از آن خطبه های رهبر معظم انقلاب و اقامه ی نماز جمعه بارها پخس و اطلاع رسانی گردید. علاوه بر آن نیز بعضی از شبکه ها به طور جداگانه مصاحبه داشتند و شب چهاردهم خرداد نیز اینجانب بعنوان دبیر ستاد بزرگداشت در خبر سراسری ساعت 21 برنامه ی مراسم را اعلام نمودم و علاوه بر همه ی اینها طی یک هفته در تمامی اطلاعیه های رسمی ستاد که در صفحه اول روزنامه ها به چاپ رسید دقیقا برنامه ها اعلام گردید.

سید حسن مصطفوی به جای خمینی!

به جز امسال اصلا سابقه نداشته است که هیچ مسئولی پیرامون برنامه ی رسمی مراسم حرم جز برنامه ی اعلام شده ی ستاد خبر دیگری منتشر نماید و هیچ یک از دستگاه ها و حتی شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی خارج از برنامه ها اطلاعیه ستاد اطلاعیه نمی دادند. در یکی از جلسات اصلی ستاد که با حضور وزیر محترم کشور برگزار گردید دو نکته قابل تأمل پیش آمد اول اینکه بعضی از عزیزان سخنران اصلی قبل از خطبه را ریاست جمهور و سخنرانی جنابعالی را بعنوان خیرمقدم آن هم با نام سید حسن مصطفوی یاد کردند. و جناب آقای افشار نیز بعنوان معاون کمیته فرهنگی و اطلاع رسانی مسائلی بیان داشتند در حالیکه معاونت فرهنگی ستاد در جلسه حضور داشتند و گزارش جامعی از برنامه های مختلف تبلیغی و فرهنگی ستاد ارائه نمودند که به ناچار اینجانب تذکر دادم که باید وحدت رویه در اطلاع رسانی به مردم حفظ شود.در آن جلسه مطلع شدیم یک کمیته تحت عنوان فرهنگی و اطلاع رسانی جدید خارج از مجموعه ستاد مرکزی مراسم شکل گرفته است!متعاقب این جلسه متاسفانه رئیس ستاد نماز جمعه تهران مصاحبه ای با این مضمون انجام دادند که نماز جمعه به امامت رهبر معظم انقلاب و خیر مقدم توسط سید حسن مصطفوی خمینی و سخنرانی قبل از خطبه ها رئیس جمهور خواهد بود. با اینکه در جلسه حضوری به ایشان اعتراض نمودم و درخواست شد که ستاد نماز جمعه بگونه ای موضوع را اصلاح نمایند ولی پیامک های ارسالی ستاد نماز جمعه تکرار همان مصاحبه بود. و تنها دلیل این مطلب را حفظ شان ریاست جمهوری و رسوم دیپلماسی می دانستند و مسایل و گفتگوهای زیاد انجام شد که از بیان آنها صرف نظر می کنم شایان ذکر است از دیدار روز سه شنبه 31/1/89 تا روز 14 خرداد با جناب آقای وحید( علی رغم تاکید در جلسه قبلی مبنی تداوم هماهنگی ها و تماس ها ) توفیق جلسه مشترک و تماس با ایشان را نیافتم و بهر دلیلی که قطعا مصلحت بوده است از هماهنگی بیشتر و انتقال بعضی دغدغه ها محروم گردیدیم.

ستاد بزرگداشت از روز 8/3/89 توزیع کارت دعوت از میهمانان را آغاز نمود و برای اطلاع و هماهنگی در محل دفتر مقام معظم رهبری با حضور برخی مسئولین دفتر ،سیاست توزیع کارت ها و نحوه صدور کارت برای افراد حقیقی و حقوقی ارائه شد و دوستان دفتر از برنامه ریزی و نظم و دقت و دسته بندی گیرندگان کارت ها متعجب و اعلام خرسندی نمودند. و جنابعالی بهتر می دانیدکه کارت ملاقات با کد خاص بگونه ای در سیستم کامپیوتر پیاده و تحویل گیرندگان می شود که هر کدام از آنها قابل پیگیری است ضمنا لازم به ذکر است که در برنامه مصوب کمیته امنیت و ترافیک مسولیت امنیت حلقه های اول و دوم با سپاه و حلقه سوم با نیروی انتظامی است و راهنمایی و انتظامات داخلی مراسم و تنظیم صفوف و توزیع مهر و زیرانداز به عهده ستاد نماز جمعه تهران با همکاری نیروی مقاومت بسیج بوده است. و تنها نیروی تشریفات ستاد بزرگداشت به تعداد اندک در ارتباط با هدایت میهمانان خارجی و سفرا با آنها همکاری می نمایند و ستاد مسولین در رابطه با کنترل ورود با کنترل ورود و خروج افراد در مراسم ندارد .

علیرغم اینکه در یکی دو هفته مانده به روز 14 خرداد بسیاری از دوستان از بعضی مسایل احتمالی نگران بودند و اظهار می داشتند که دستهایی در کار است که نگذارند جنابعالی سخنرانی کنید ولی اینجانب با خوش بینی و بر اساس روال و روابطی که در طول بیست سال گذشته در ستاد حاکم بوده است و بر اساس توافق ها و هماهنگی هایی که در بالاترین سطوح با نهاد های مرجع و نماینده ویژه دولت و توافق های ستاد داشتیم به آنها اطمینان می دادم که چنین نخواهد شد. و جنابعالی نیز که یکی دو نوبت از فضای عمومی سئوال فرمودید اظهار داشتم که هیچ دلیل موجهی بر کار شکنی نمی بینم و بسیار از مواردیکه ذکر شد و بسیار از موارد دیگر را حمل بر اتفاق و غیر عمدی تلقی کردم. زیرا در باورم نمی گنجید – و اکنون نیز نمی گنجد- که مهمترین مراسم نظام اسلامی به نام امام و در سالروز رحلت آن حضرت با حضور عالیترین مقامات نظام و اعضای بیت شریف امام به عنوان صاحبان عزا در مسیری غیر از نمایش عظمت اقتدار مردمی و وحدت و وفاداری مردم به آرمانهای امام و تجلیل از امام و بیت امام و بیعت با رهبری هزینه شود بخصوص اینکه امسال توافق و اعلام شده بود که مراسم ،مراسم نمایش وحدت و اقتدار مردمی نظام باشد و تمام دستگاه های مسئول مسائل مختلف مراسم نیز عضو ستاد بوده و متعهد به اجرا و تعقیب همین هدف بوده اند.

تیم تشریفات آقای رئیس جمهور چند روز قبل با آقای جوادی معاونت فرهنگی حرم جلسه هماهنگی برای تعیین و ساعت حضور ایشان در 11 صبح روز 14 خرداد و ایراد سخنرانی داشتند. و اینجانب موکدا از آقای جوادی خواستم که به آقایان اعلام کند که طبق برنامه مصوب ستاد مرکزی سخنرانی ریاست محترم جمهوری راس ساعت 11 به مدت نیم ساعت پیش بینی و برنامه ریزی شده است.

به مجری برنامه اجازه ورود ندادند

از سوی دیگر با توافق قبلی لیست مجریان و قاری قرآن و مداحان نیز در کمیته های ستاد نهایی شد و اسامی آنها برای ورود به جایگاه به مسئولین ذیربط ارائه گردید. لیکن قضیه اصلی از اینجا آغاز شد که صبح روز چهارده خرداد که طبق توافق قبلی می بایست از ساعت 8 صبح صحن مراسم بروی مردم باز شود ازحدود 6 صبح گروه هایی به صحن وارد می شوند و مستقر می گردند!متاسفانه آقای جوادی که بیست سال بعنوان رکن اصلی هماهنگی و ارتباط مجریان و مداحان مراسم بوده و حضور فعال در جایگاه داشتند از ساعت 9 صبح تا حدود 30/10 پشت داربست ها منتظر ورود بودند و در نهایت با پیگیری اینجانب آقای جوادی و قاری قرآن و مداح تعیین شده از سوی ستاد برگزاری مراسم که از افراد شناخته شده و فارغ از گرایش های حساسیت برانگیز بودند حدود ساعت 10:30 اجازه ورود یافتند و البته مجری ستاد اجازه ورود نیافت و این در حالیست که قاری و مجری و مداحان تعیین شده از طرف ستاد نماز جمعه از قبل در جایگاه حضور داشتند فقط یکی از مداحان آنان به اشتباه از مسیری دیگر به محل پارکینگ زائران استانی راه یافته بود.

برنامه مراسم با کمی تاخیر از 30/10 صبح آغاز شد. همه ما منتظر بودیم که آقای رئیس جمهور قبل از ساعت 11 حضور داشته باشند نهایتا ایشان حدود ساعت 20/11 دقیقه به محل مراسم رسیدند و به جایگاه سخنرانی رفتند با اینکه 20 دقیقه از زمان مقرر تاخیر بوجود آمد به دوستان نماز جمعه گفتم برای اینکه مشکلی در برنامه پیش نیاید ما برنامه عزاداری بین دو سخنرانی را حذف می کنیم و آقای رئیس جمهور (حتی بیش از نیم ساعت که در برنامه پیش بینی شده بود)می توانند تا ساعت 12 سخنرانی را ادامه دهند ، بعد از ایشان سخنرانی جنابعالی بود. سخنرانی ایشان شروع شد حقیر 5 دقیقه قبل از ساعت 12 در پشت پرده تریبون به جناب آقای شیرمردی رئیس ستاد نماز جمعه تهران و به مجری مراسم عرض کردم که یادداشت بدهید سخنرانی تا ساعت 12 می باشد و شما 5 دقیقه دیگر زمان دارید. یادداشت از طریق مجری به ایشان داده شد ولی سخنرانی ادامه یافت تا دو سه دقیقه بعد از 12 مجددا از مجری درخواست کردم بنویسد که وقت شما گذشته است باز سخنرانی ادامه یافت اینجانب محترمانه و در زمانیکه فرصتی پیش آمد (هنگام تکبیر مردم) به ایشان عرض کردم وقت شما تمام است اعتنا نفرمودند پشت پرده نگاهم به نوشته جناب آقای نجار افتاد که ایشان علی رغم عمل جراحی سینوس ها و شرایط خاص بعد از عمل در جایگاه حضور داشتند که مرقوم می نمودند "جناب آقای رییس جمهور سخنرانی خود را تا ساعت 30/12 ادامه بدهید"!!با این توصیف یقین کردم که بناست نگذارند جنابعالی سخنرانی کنید همزمان که مجری یادداشت جناب آقای نجار را از سمت راست روی تریبون نهاد اینجانب از سمت چپ نامه را برداشتم و برگشتم به جناب آقای نجار اعتراض کردم که شما چه هدفی از این کار دارید آیا این احترام به امام و دودمان امام است. آیا این کار به وحدت جامعه کمک می کند ؟ برگشتم کنار تریبون به آقای رئیس جمهور دو سه نوبت عرض کردم وقت شما تمام است که ایشان با اخلاق خاص خود جلوی انظار عمومی و رسانه ها تندی نمودند. و اظهار داشتند برو شما چکاره اید و به سخنان خود ادامه دادند حجم یادداشت باقی مانده سخنرانی ایشان حاکی از آن بود که تا حدود 30/12 ادامه می دهند

سید حسن سخنرانی نکند

اینجانب از جهت اطلاع وضعیت پیش آمده به جنابعالی به اطاق مجاور آمدم دریافتم که مقام معظم رهبری و روسای قوا و چند تن از شخصیت های روحانی و سیاسی کشور حضور دارند پس از عرض ادب و ارادت خدمت مقام معظم رهبری، به آقای وحید عرض کردم برخلاف انتظار و برنامه های اعلام شده بناست که آقای رئیس جمهور تا زمان نماز به سخنان خود ادامه دهند، اظهار داشتند که با تذکر من قضیه حل نمی شود، به ناچار خدمت مقام معظم رهبری و در حضور میهمانان عرض کردم که ظاهرا بنابر اینست که نگذارند آقای حاج سید حسن آقا سخنرانی کنند که ایشان با قاطعیت فرمودند: "برای چه؟ " حتما باید ایشان سخنرانی کنند". تا آنجا که من می دانم پس از این مطلب نیز جنابعالی درخواست نمودید که با توجه به ضیق وقت سخنرانی نکنید که معظم له بر سخنرانی شما تاکید و به جناب آقای وحید نیز در این رابطه سفارشی داشته اند. خلاصه بعد از این ماجراها جناب آقای رئیس جمهور تا حدود ساعت 15/12 به سخنرانی ادامه داده و با کمال تأسف در پایان سخنرانی خویش این مطلب را (که اعلان آن شأن و وظیفه مجری برنامه است ) اعلام می نمایند که: اینک توجه شما را به سخنان رهبری جلب می کنم! جای تعجب اینکه پس از سخنرانی نیز اینجانب را مورد خطاب و عتاب قرار داده که شما چکاره اید و به چه حقی به من یادداشت می دهید من رئیس جمهور این ملت هستم. و جناب آقای نجار نیز با تکیه بر اینکه ایشان 25 میلیون رای دارند کسی حق محدود کردن سخنرانی وی را ندارد مطالبی را بیان کردند. حال چه کسی است که نداند در تمام دنیا و در تمام مناسبت های رسمی داخلی و بین المللی تنظیم برنامه یک همایش و تعیین وقت سخنرانی و لو بالاترین مقام ،تابع برنامه ریزی قبلی توسط نهاد مسئول همایش است و برای رعایت نظم برنامه ها، آخرین زمان باقیمانده از برنامه و یا پایان برنامه را طی یادداشت به سخنران یاد آور می شوند. و این نه تنها برخلاف اخلاق دیپلماسی و نادیده گرفتن شأن سخنران نیست بلکه نشاندهنده نظم برنامه و شأن شرکت کنندگان در آن است خصوصا آنکه نظم یکی از سفارشات موکد اسلام و وصایای امیر مومنان و از نکات برجسته سیره امام خمینی است که این مراسم بیاد او و در حرم او آنهم با اعلانهای مکرر قبلی برنامه ها بوده است و رعایت حدود تعهدات و مقرارات ،از مجریان عالی قانون بیش از دیگران مورد انتظار است. و شأن مردم بزرگواری که در آن گرمای ظهر در صحن و اطراف آن حضور داشتند ایجاب می کرد که مسئولین برنامه، نظم آنچه را که بر اساس آن مردم را دعوت کرده بودند رعایت کنند.

تسلیت به خانواده امام؛ شرط ادب و اخلاق

اصولا در کشور ما رسم است که در یک همایش ملی، اسلامی یک شخصیت والا در افتتاحیه و یک شخصیت والاتر در اختتامیه و شخصیت یا شخصیت های دیگر در بین افتتاح و اختتام سخنرانی کنند پس ضرورتی ندارد که افراد برای اثبات شان و دیپلماسی خود از هر طریق و هر وسیله ولو با نقض همه برنامه ریزیهای انجام یافته و تغییر برنامه ها استفاده کنند و همین امر بستر تشدید آن صحنه های دور از انتظار در برنامه بعد را فراهم سازد.

اگر بحث رعایت شئون و آداب است آیا اخلاق اسلامی و آداب جمعی و ایرانی ایجاب نمی کرد که در این جلسه که بمناسبت سالگرد رحلت امام برگزار شده است جناب آقای رییس جمهور برای یکبار و در حد یک جمله کوتاه به صاحبان اصلی عزا دراین مراسم که اهل بیت امام هستند و اکثریت آنها در این جلسه حاضر بودند تسلیت بگوید؟ آیا فقط باید شأن ایشان حفظ شود آنهم به بهای برهم زدن برنامه های دیگر و نظم آن و بی حرمتی به شئون دیگران!.

اکنون با توجه به این گزارش اجمالی که در آن از ذکر ناگفته های دیگری که مکتوب نمودن آنرا صلاح نمی دانم چند نکته حائز اهمیت دیگر را عرض می کنم:

1- آیا چنین مراسم با عظمت و با شکوهی که ثمره عشق مردم به امام و تلاش شبانه روزی هزاران نفر در ستادهای مرکزی و استانی بوده است و می بایست نماد وحدت و همدلی همگان باشد و به نام امام و ولایت و نمازجمعه مزین شده است سزاوار یک چنین بداخلاقی ها و به دنبال آن حرمت شکنی ها بود؟و کدام دستاورد مهم دیگر این مراسم است که بتواند جبران کننده سنت زشتی باشد که با کمال تأسف عده ای آنرا در زمان سخنرانی بعد از شما رقم زدند.

2- می دانید که عهده دار ثبت نام زائران سراسر کشور و استان تهران و اعزام و اسکان و تغذیه آنان سازمان نیروی مقاومت بسیج بوده است و من سوگند می خورم که اکثریت قریب به اتفاق آنان که سالهاست این مسئولیت سنگین را به شایستگی انجام داده اند مشتاق شنیدن سخنان و دیدن چهره شما بوده اند لذا با اطمینان می گویم نه بسیجیان عزیز و نه زائران محترم هیچکدام راضی به این رفتار ناپسند گروه خودسر زائر نما نبوده اند و ساحت امام دوستان از این گونه اعمال منزه است و باید خون دل خورد و دم فرو بست.

3- جنابعالی می دانید دهها هزار نفر نیروی امنیتی و اطلاعاتی و انتظامی عاشقانه در این مراسم خدمت می نمایند و علیرغم تهدیدات و خطرات بزرگ، مراسم سالگرد امام بیاری خداوند با هیچ حادثه سوء امنیتی مواجه نبوده است و امسال نیز نظم خاصی در تعیین حلقه های امنیتی و اجرای ترافیک و راهنمایی زائران برقرار بود اما چه شد که در صحن اصلی مراسم که بیشترین دغدغه نظم و آرامش وجود داشت گروهی به خود اجازه دهند که تصویر نادرستی از عملکرد نیروها در اذهان عمومی برجای بماند. اینکه به جنابعالی یا اهل بیت امام اهانت شود یک بحث مهم است اما اینکه در مقابل دیدگان جهانیان ناتوانی نیروها در ایجاد نظم و آرامش به نمایش درآید بحث مهم دیگری است. آیا این زنگ خطری برای کل نظام و اعتبار نظام نیست؟ آیا بعد از این، مراسم ملی و اسلامی و وحدت بخش ما رو به سردی و تعطیلی نمی گذارد؟

اگر مسئولیت این گروه اندک را کسی به عهده نمی گیرد چرا از شناسایی آنان واهمه می شود. در حوادث یکسال اخیر بسیاری از افراد از طریق تصاویر تلفن همراه و غیره شناسایی و دستگیر شده اند اما این گروه که بدون نقاب و در فاصله دو متری دهها دوربین پر قدرت و فیلم برداری صداو سیما و خبرنگاران بودند و از اول تا آخر سخنرانی جنابعالی جست و خیز و هیاهو می کردند و برنامه ای بدین عظمت را در بیش انظار جهانیان آنگونه مشوه جلوه دادند ، قابل شناسایی نیستند؟

بحث بسیار مضحک و شرم آوری را بعضی ها طرح کرده اند که "ستاد کارت ها را توزیع می کند" (پس خودشان جوابگو باشند)! آری ستاد کارت میهمانان را صادر و توزیع می کند اما آیا اینها با کارت ستاد آمده اند؟ در این صورت چون تمام کارتهای ستاد دارای کد رهگیری و با نام افراد و ارگانهاست چه خوب است که این گروه چند صد نفری را شناسایی و با اسم و رسم و تصویر به مردم معرفی کنند. در هر حال نیروهای اطلاعاتی کشور نباید از کنار این قضیه براحتی بگذرند.

این هنر نظام است؟

4- شاید برای جنابعالی و بعضی افراد دیگر تعجب آور بود که چرا من دو روز به مراسم و خصوصا روز 14 خرداد اینقدر تاکید داشتم که براساس برنامه اعلام شده ستاد عمل شود و نظم برنامه بهم نخورد و رئیس جمهور فرصت سخنرانی برای شما بگذارد. زیرا برنامه های فراوان حسینیه جماران در حساسترین شرایط انقلاب در زمان امام و تجربه 20 ساله مراسم که بصورت مطلوب برگزار شده بود بما آموخته بود که هرگونه بی نظمی در برنامه ها و لغو و تغییر آنها خصوصا با توجه به حساسیتهای کنونی التهاب آور خواهد شد. پر واضح است ستادی که بیست سال برنامه ریز مراسم بوده و همگان به تصمیمات آن احترام گذاشته اند نباید اجازه دهد که یکی از سه برنامه اصلی آن مورد خدشه و تخریب قرار گیرد و ثانیا برای من که از بدو ورود امام به ایران عزیز در خدمت و کنار امام بوده ام و شما و برادران عزیزتان حضرات حجج اسلام آقای سید یاسر خمینی و آقای سید علی خمینی را همواره در آغوش پر مهر امام یافته ام که آن مرد الهی و عارف واصل و حکیم دوراندیش شما را از دل و جان دوست می داشت و لحظه ای نگاه پر عطوفت و دعای خیرش از شما دور نمی گردید و از دید ما و نزدیکان امام در همان زمان با توجه به پیش بینیها و هشدارهایی که امام نسبت به قوی بودن احتمال برخوردهای ناروا نسبت به یادگار و منسوبین پس از مرگ خود داشته اند و با علم به اینکه این محبت و علاقه که در انظار و حتی در نوشته ها ابراز می شد تنها به دلیل علقه نسبی نبوده است بلکه تذکری عالمانه برای دوران بعد و آیندگان است. بسیار سنگین و ناباورانه بود که عده ای تمام همت خود را صرف جلوگیری از برنامه سخنرانی شما نمایند .حال سوال اساسی این است که دست آورد این کار برای نظام چیست؟ آیا این هنر نظام است که ما مراسمی را برپا کنیم و صدها هزار جمعیت را از سراسر کشور و از برخی نقاط دنیا در حرم فرابخوانیم اما بواسطه زمینه هایی که عرض کردم و بدنبال آن عملکرد جاهلانه عده ای قلیل به گونه ای تفسیر و حتی با کمال تأسف در برخی روزنامه های رسمی تحلیل شود که اهل بیت امام هم جزء مخالفین هستند؟! در حالیکه من با تمام وجود می گویم که نزدیک ترین، دلسوزترین افراد به امام، به نظام، به ولایت ،به مردم و به قانون اساسی شما می باشید نه مدعیان طماع دروغگو، نه آنها که کمر به هدم همه ارزش ها و و دست آوردها و داشته های انقلاب بسته اند و برایشان وحدت و اخلاق و انسانیت معنایی ندارد و اکنون که انزجار عمومی از این حرمت شکنی فراگیر شده است به هر ترفندی برای پاک کردن این لکه ننگ تاریخی دست می زنند .بگذرم و این گزارش دردآلود را با نوشتن شعری از امام خمینی که مضمون آن دعا در حق پدر بزرگوارتان و مادر مکرمه و شما و اخوان معظم است، خاطر مالامال از غم و شکایت و اندوه و اعتراض خود را تسلی بخشم. انشاء الله نفس گرم امام و دعایش با مرور این شعر زخم دلتان را التیام بخشد.

احمد است از محمد مختار / که حمیدش نگاهدار بود

فاطی از عرش بطن فاطمه است / فاطر آسمانش یار بود

حسن این میوه درخت حسن / حسنش یار پایدار بود

یاسر از ال پاک سبطین است / سرٌ احسان ورا نثار بود

علی از بوستان آل علی است / علی عالیش شعار بود

پنج تن از سلاله احمد / شافع جمله هشت و چار بود

(دیوان اشعار امام خمینی )

محمد علی انصاری

17/3/89


آماری از وضعيت روزنامه‌نگاری ايران در يک سال گذشته

در یک سال گذشته دست‌کم ١٧٠ روزنامه‌نگار و وب‌نگار از جمله ٣٢ زن بازداشت شدند جرس: گزارشگران بدون مرز در جدیدترین بیانیه خود در آستانه 22 خرداد به تحلیل شرایط مطبوعات در ایران پرداخت.

به گزارش سایت گزارشگران بدون مرز،در انتخابات ٢٢ خرداد ماه ١٣٨٨ محمود احمدی نژاد با ٦٣ درصد آرا مجددا به ریاست جمهوری اسلامی ایران برگزیده شد. همه چیز برای " پیروزی " رئیس جمهور پیش‌بینی شده بود، جز موج اعتراضات مردمی، که خیابان‌های شهرهای بزرگ را با فریاد " دورغگو ٦٣ درصد کو" و " رای ما کجاست" پر کرد. امری بی‌سابقه از انقلاب ١٣٥٧ بدین سو. برای به سکوت وادار کردن اعتراضات سیاسی، قدرت حاکم، ماشین برنامه‌ریزی شده سرکوب به راه انداخته شد، سرکوبی که گزارشگران بدون مرز سعی در ترسیم آن دارد.

با اختلال در وسائل ارتباطات جمعی، با کنترل کامل تصاویر، قدرت حاکم به دنبال نادیده انگاشتن تجمعات و ممانعت از استحکام انسجام و مقبولیت مردمی مخالفان بود. پاسداران انقلاب اسلامی با سانسور رسانه ها، توقیف مطبوعات، دستگیری روزنامه‌نگاران، پاسدار عدم دسترسی رهبران مخالفان به هر امکان رسانه‌ای شدند. با اخراج گزارشگران خارجی و قطع گزارش دهی، نظارت و حمایت بین‌المللی، رِژیم جنگ فرسایشی با مخالفان را در داخل آغاز کرد. زندان و شکنجه ، وثیقه های سنگین، تحت فشار قرار دادن و مقروض کردن خانواده‌ها، طرد اجتماعی و محروم کردن از حق کار و.... در آخر برای بسیاری تبعیض به تبعید انجامید. روزنامه‌نگاران، کنشگران مدنی، فعالان سیاسی، بخش عمده و فعال روشنفکری کشور. همه حرفه‌کارانی بودند که در این سال ها از درون جامعه سربرآورده و رژیم در پی حذفشان بود.

سرکوب با آمار

در یک سال گذشته دست‌کم

١٧٠ روزنامه‌نگار و وب‌نگار از جمله ٣٢ زن بازداشت شدند.

٢٢ روزنامه‌نگار و وب‌نگار به ١٣٥ سال زندان محکوم شده‌اند.

٨٥ روزنامه‌نگار و وب‌نگار در انتظار دادگاه و یا حکم زندان خود بسر می برند

٠٠٠\٠٠٠\٢٣٠\٥ تومان (حدود چهار میلیون یورو) از روزنامه نگاران زندانی وثیقه دریافت شده است

٢٣ روزنامه توقیف و یا مجبور به توقف انتشار شده‌اند

٣٧ روزنامه‌نگار و وب‌نگار هم اکنون در زندان بسر می برند. ایران پس از چین دومین زندان بزرگ جهان برای روزنامه‌نگاران و وب‌نگاران است.

١٠٠ روزنامه‌نگار و وب‌نگار مجبور به ترک کشور شدند.

اعلام نتایج انتخابات

دولت با اعمال فشار بر رسانه پیروزی محمود احمدی نژاد را در دور اول انتخابات اعلام کرد. در شب ٢٢ خرداد سعید مرتضوی دادستان عمومی و انقلاب وقت تهران به رسانه‌های نزدیک به مخالفان هشدار داد که از انتشار مطالبی در مغایرت با اعلام رسمی نتایج خوداری کنند. در عوض روزنامه‌های دولتی در انتشار پیروزی محمود احمدی نژاد آزاد بودند. اینگونه در همان روز چهار روزنامه صبح تهران از انتشار بازماندند. روزنامه کلمه سبز متعلق به میرحسین موسوی روز شنبه ٢٣ خرداد اجازه انتشار نیافت، و از آن تاریخ عملا توقیف شد. ٢٣ خرداد و در فردای اعلام انتخاب مجدد محمود احمدی‌نژاد به ریاست جمهوری، برخی از روزنامه نگاران شناخته شده از سوی وزرات اطلاعات، سپاه پاسداران و اطلاعات نیروهای انتظامی بازداشت شدند، از جمله احمد زید آبادی، کیوان صمیمی بهبانی و شیوا نظر آهاری که به احکام سنگین زندان محکوم شده اند و همچنان در زندان بسر می برند.

ماموران قضایی – امنیتی در تحریریه های روزنامه‌های حضور یافته و راسا مطالب و مقالات را سانسور می‌کردند. مهدی کروبی یکی از کاندیداهای انتخابات در یک اطلاعیه مطبوعات اعلام کرد : " کار به جایی رسیده است که حتی از انتشار اطلاعیه‌ها و بیانیه‌های اینجانب در روزنامه ها و حتی روزنامه اینجانب خودداری می شود و مطبوعات مورد تهدید قرار می گیرد ." روزنامه اعتماد ملی از روز شنبه ٢٣ خرداد با ستون‌های سفید سانسور شده منتشر می‌شد. این روزنامه ٢٧ مرداد پس از انتشار مطلبی در باره تجاوز در زندان‌های جمهوری اسلامی توقیف شد.

اختلال در وسائل ارتباطاتی

یکی دیگر از شگردهای رژیم در برابر اعتراضات گسترده علیه دستبرد تاریخی به آرای ایرانیان، اختلال در شبکه ارتباطاتی کشور بود. دو روز پیش از انتخابات شبکه ارتباطاتی ارسال پیامک‌ دچار اخلال و سپس قطع شد. سرعت اینترنت بشدت کاهش یافت. در ماه‌های خرداد، تیر و مرداد ١٣٨٨ به شکل منظم شبکه تلفن‌های همراه را در شهرهای بزرگ و به ویژه در مناطق مرکزی که معمولا محل تظاهرات بود، قطع می کردند. اما راست این است که در این باره نباید اغراق کرد، همه‌ی این تدابیر در آن روزها مانعی در برابر راهپیمایی و اعتراض ایجاد نکرد. اطلاع‌رسانی در باره روز و ساعت راهپیمایی‌ها از طریق صف های تظاهرات و دهان به دهان انتقال می‌یافت. روشی که هنوز در حافظه‌ها از دوران انقلاب ١٣٥٧ مانده بود. علاوه بر آن، تراکت و اعلامیه و روزنامه‌های خیابانی نقش مهم ارتباطات را در تابستان و پائیز بر عهده داشتند. از اینترنت بعنوان اصلی ترین وسیله ارتباطاتی سخن گفته می‌شد. تحرک جنبش را به توئیتر منتسب کردند، نقش توئیتر بیشتر در عرصه خبررسانی بین‌المللی بود تا داخلی، فقط نزدیک به دو درصد از کاربران ایرانی در داخل می‌توانستند از توئیتر استفاده کنند.

وادار کردن به سکوت سایت های اطلاع رسانی

دولت مالک اصلی‌ترین شرکت خدمات دهنده اینترنت شرکت مخابرات ایران بود، مقامات مسئول می توانستند هر گاه که بخواهند، سایت‌های اطلاع‌رسانی را مسدود کنند. شرکت‌های خدمات دهنده اینترنت در ایران وابسته به شرکت مخابرات ایران هستند و این شرکت در سال گذشته به مالکیت سپاه پاسداران درآمد. از روز پنجشنبه ٢١ خرداد مسدود سازی با سایت انتخاب آغاز شد و سپس در روز انتخابات سایت‌های آینده، موج سوم، نوروز ، تریبون، رسما مورد حمله قرار گرفته و تعطیل شدند. دیگر سایت‌های کاندیداهای مخالف نیز از صیح ٢٣ خرداد با دشواری قابل دسترسی بودند. تا امروز و هنوز سیاست مسدودسازی سایت‌های اطلاع‌رسانی ادامه دارد. سایت‌های مدافع حقوق زنان از جمله تغيير برای برابری و یا مدرسه فمینیستی ده‌ها بار فیلتر شده‌اند. شبکه‌های اجتماعی فیس بوک، یوتیوب، توییتر و یا جی میل با دشواری و با کمک فیلتر شکن قابل دسترسی هستند. کاهش سرعت اتصال، استفاده از فیلترشکن‌ها را با مشکلات بیشتری مواجه می‌کند. در آستانه رویدادهایی تاریخی که به امکانی برای اعتراض مخالفان تبدیل می‌شود، همچون تظاهرات ٢٢ بهمنٰ ١٦ آذر، ١٣ آبان، شبکه اینترنت در بسیاری از شهرهای ایران همچنان با اختلال روبرو می‌شود. علاوه بر آن‌که همزمان به سایت های اطلاع‌رسانی از سوی " ارتش سایبری ایران" که گروه هکرهای سپاه پاسداران هستند، حمله می‌شد. در اواسط دی ماه از جمله سایت رادیو زمانه مورد حمله قرار گرفت.

جنگ علیه تصویر

کارزار سرکوب با بکار بستن دو روش آغاز شد. سانسور تصاویر و به بیرون راندن گزارشگران خارجی. رژیمی که " پیروزی قاطع" رئیس جمهورسخن می‌گفت از تظاهرات خودجوش مردمی به لرزه افتاد و اقدام به ممنوع کردن تصاویر آن کرد. هدف پنهان کردن تجمعات از دیدگان بود، عکاسان و تصویرگران تظاهرات‌ها هدف قرار گرفتند. مهدی زابلی، توحید بیگی،ساتیار امامی، مجید سعیدی و تعداد دیگری از عکاسان در فاصله ١٦ خرداد تا ٢٣ تیر بازداشت شدند.

کارزار ضد رسانه‌ای جمهوری اسلامی با تهدید و تخریب رسانه‌های خارجی و به ويژه رسانه‌های غربی ادامه یافت. گزارشگران خارجی به "سخنگوی آشوبگران" متهم شدند. در تاریخ ٢٦ خرداد محمد صفار هرندی وزیر وقت فرهنگ و ارشاد اسلامی با انتشار بخش‌نامه‌ای به خبرنگاران خارجی اعلام کرد که اجازه " شرکت و یا تحت پوشش خبری قرار دادن تظاهرات غیر قانونی را ندارند."

پیش از این در تاریخ ٢٣ خرداد به گزارشگران دو شبکه تلویزیونی آلمان ARD و ZDF توصیه شده بود، از هتل محل اقامت خود خارج نشوند. در ٢٤ خرداد خبرنگاران شبکه سه تلویزیون فرانسه مورد ضرب و شتم قرار گرفتند و دوربین فیلم‌برداری آنها توسط شخصی پوشان موتور سوار دزدیده شد. دو خبرنگار شبکه دو تلویزیون هلند دستگیر و از ایران اخراج شدند. همکار شبکه تلویزیونی ایتالیاییRAI ، گزارشگر خبرگزاری رویترز، از سوی پلیس مورد ضرب و شتم قرار گرفتند. گروهی از خبرنگاران بی بی سی از جمله جون لینی از سوی پلیس تهدید به بازداشت شدند. مازیار بهاری گزارشگر هفته‌نامه نیوزویک و ایاسون آتهاناسیادیس گزارشگر روزنامه واشنگتن تایمز نیز دستگیر شدند. از خبرنگاران رسانه های خارجی خواسته شد ایران را ترک کنند.

پروپاگاند رسانه های دولتی و هدف گیری رسانه های خارجی

این مرحله با پروپاگاند گسترده رسانه‌های دولتی علیه خبرنگاران تکمیل شد. خبرنگاران به " جاسوس" و "مزدور" خارجی‌ها و به ویژه امریکا متهم شدند. تلویزیون دولتی جمهوری اسلامی صحنه‌هایی از اعترافات دستگیر شدگان و "فریب خوردگان" را پخش کرد. اتهام اعمال خشونت و تجاوز و کشتار معترضان در برنامه های مختلف شبکه‌های تلویزیون دولتی مورد به مورد تحریف ‌شد. از جمله با شاهدان دورغین اصل وجود قربانی جوانی به نام ترانه موسوی نفی شد.

نهاد امنیتی – قضایی "مرکز بررسی جرایم سازمان یافته" وابسته به سپاه پاسداران با انتشار اطلاعیه‌ای رسما اطلاع رسانی از طریق سایت‌های اینترنتی را تهدید کرد : " به موارد متعددي از سايتهای خبری منحرف برخورده كه با تغيير رويكرد و ايجاد سايتها و وبلاگهاي متعدد به تشویش اذهان عمومی ، تبليغ اغتشاشگري و ايجاد آشوبهاي خياباني پرداخته و با دروغها و تهمت هاي ساختگي و سازماندهي كردن شورشها به اقدامات غير قانوني خود در زمينه تخریب و اخلال در نظم و امنیت عمومی دامن مي زنند." سایت سپاه پاسداران این سایت ها را " مراکز سازمان یافته که با حمایت مالی و فنی شرکت های کانادایی و آمریکایی و رسانه های تحت حمایت سازمان های اطلاعاتی آمریکایی و انگلیسی (رادیو زمانه ، رادیو فردا ، بی بی سی فارسی و ...) اعلام کرد. سایت گرداب وابسته به این نهاد عکس‌هایی از تظاهر کنندگان منتشر و از مردم خواست آنها را شناسایی کنند. همزمان از اواسط تابستان تهاجم به مطبوعات تشدید شد. اعتماد ملی در ٢٧ مرداد و روزنامه اقتصادی سرمایه در تاریخ ١١ ابان توقیف شدند. روزنامه حیات نو در ١٧ آذر به دلیل انتشار گزارشاتی در باره تظاهرات مخالفان در ١٦ آذر روز دانشجو، توقیف شد. ٢٠ نشریه دیگر در این مدت توقیف یا به محاق تعطیل درآمدند.

در ٣١ خرداد، جمهوری اسلامی ایران با به ٤٠ روزنامه نگار زندانی بزرگترین زندان روزنامه‌نگاران در جهان تبدیل شد.

روزنامه‌نگاران و وب‌نگاران زندانی، محروم از همه حقوق خود در دادگاه‌های ناعادلانه به زندان محکوم شدند. زندانیان پس از ماه ها نگاهداری در سلول‌های انفرادی آنها را به بندهای مجرمان عادی منتقل می‌کنند تا با تشویق زندانبانان مورد ضرب و شتم و آزار قرار گیرند. در بند دو الف زندان اوین که تحت کنترل سپاه پاسداران است، زندانیان به شکل منظم شکنجه می‌شوند. این بند فارغ از هر گونه نظارت بیرونی است. در بند ٢٠٩ نیز که در کنترل وزارت اطلاعات است، برخی از زندانیان مورد شکنجه قرار گرفته اند.

وثیقه های سنگین برای آزادی موقت زندانیان خانواده‌های آنها را تحت فشار شدید اقتصادی قرار داده و وادار به مقروض شدن می‌کند. روزنامه‌نگاران آزاد شده در لیست سیاهی قرار دارند که رسانه نباید آنها را به کار گیرند. آرام آرام روزنامه‌نگاران کشور با بسیجیان و پاسداران و ماموران امنیتی جایگزین می‌شوند. از پائیز ١٣٨٨ اطلاع رسانی در باره خشونت اعمال شده از سوی ماموران انتظامی و سپاه پاسداران و انتشار لیست بیش از شصت قربانی کشته شده در تظاهرات و یا در زندان ها با شهادت خانواده ها و نزدیکان آنها ابعاد جنایات را بیشتر روشن کرد. و دور دیگری از سرکوب آغاز شد. این‌بار راویان و شاهدان جنایات هدف قرار گرفتند. ده‌ها روزنامه‌نگار پس از تهدید و بدرفتاری و یا بازداشت، مجبور به ترک کشور شدند. تا امروز نزدیک به ١٠٠ نفر از حرفه‌کاران رسانه‌ها از کشور خارج شده‌اند.

مصونیت از مجازات پایان نایافتنی

در تاریخ ٢٢ تیر ماه پیکر علیرضا افتخاری، ٢٩ ساله به خانواده اش تحویل داد شد. وی که از روزنامه نگاران ارشد روزنامه ابرار اقتصادی و به مدت ٥ سال با این روزنامه همکاری داشته است. در تاریخ ٢٥ خرداد، در اثر ضربه و خونریزی مغزی کشته شد، اما چگونگی کشته شدن این روزنامه نگار تا به امروز مشخص نشده است. اینگونه نام وی نیز به لیست روزنامه‌نگاران به قتل رسیده اضافه شد


روح‌الامینی: مسببان کهریزک باید تاوان بدهند

حداقل انتظار از مسئولان این فاجعه، قبول مسئولیت، استعفا و تنبیه مقصران است. همان‌گونه که فرمانده ناجا در مورد مسئولان بازداشتگا‌ه در اوایل کار انجام داد و هم‌اکنون رسیدگی قضائی نسبت به این عوامل در دست اقدام است.

عبدالحسین روح الامینی پدر محسن روح الامینی از جان باختگان فاجعه کهریزک است. او پس از برگزاری هشتمین جلسه دادگاه حادثه کهریزک در روز گذشته، در انتظار صدور رای دادگاه می‌باشد. روح الامینی در گفتگویی که با ویژه نامه همشهری انجام داده به روند پیگیری های قضایی درباره پرونده فرزندش پرداخته و تاکید کرده که اگر به دستورات رهبری به موقع عمل شده بود، فاجعه کهریزک رخ نمی داد.

متن کامل این مصاحبه به شرح زیر است:

آقای دکتر روح‌الامینی، برخی ضعف دستگاه‌هاي مرتبط با بازداشتگاه کهریزک را دلیل این فاجعه می‌دانند. عده‌ای که عمدتاً از مسئولین همین نهادهای مرتبط با این موضوع هستند، عدم آمادگي نهادهاي امنيتي و انتظامي برای پیش‌بینی و برخورد با حوادث پس از انتخابات را عامل اساسی مي‌دانند. عده‌ای هم تنها اشتباه انسانی چند فرد مسئول در این اتفاق را به عنوان عامل وقوع این حادثه تلقی می‌کنند. از نظر شما مهم‌ترين عامل شكل‌گيري این فاجعه که به نوعی نظام اسلامی را در افکار عمومی به چالش کشید چیست؟

اين اتفاق از جهات مختلف ریشه در همه این مواردی که شما ذکر کردید دارد و هيچ‌كدام از اين‌ها به تنهايي نقش ایفا نکرده است. هم‌چنان كه ضعف نظارت و ضعف مديريت بوده، شايد عدم آمادگي نهادهای امنیتی و انتظامی هم بوده است. البته اين عدم آمادگي به هیچ‌وجه قابل‌توجيه نيست. این که ما بگوییم در شرايط بحران، وضعيتي به وجود آمده كه ما نتوانستیم آن را كنترل كنیم و همین مسئله موجب شده تا فجايعي پيش بيايد، نمي‌تواند توجیه‌کننده این سؤتدبیر باشد. متاسفانه باید گفت، همه این حوادث ناگوار با حداقل تدابير مديريتي و نظارتي قابل پيشگيري بوده است. مثل قرنطينه كردن دستگیرشدگانی كه مسئولان انتظامی و قضائی مدعي بودند برای استقرار آن‌ها فضای کافی نداشتند، در سالن‌‌هايي كه به‌وفور در شهر موجود است. مثل سالن‌هاي ورزشي، سالن‌هاي پادگان‌های نظامی يا از این قبیل مکان‌هایی که از حداقل شرایط بهداشتي و غذایی برای نگهداری از دستگیرشدگان تا هنگام بازجویی و تحقیقات از آن‌ها برخوردار باشند. اما فرستادن اين افراد به جايي كه به احتمال قوي اين افراد نمي‌توانستند شرایط بسیار سخت آن را - آن‌گونه که موسسان آن مدعی بودند برای نگهداری از مجرمان خاص و اراذل و اوباش سابقه‌دار ساخته شده است- تحمل کنند، قطعا اشتباه فاحشی است. البته اخیرا فرمانده ناجا ضمن دیدار‌های جداگانه با خانواده سه شهید کهریزک، اعلام کردند که از روز اول با اعزام این افراد به کهریزک مخالف بوده‌اند و مسئولیت این تصمیم را به عهده یک مقام سابق قضائی دانستند. با این ادعا که این‌ها چاقوکش و قداره‌بند بوده‌اند و نه تظاهرکنندگان سیاسی. آیا این تصمیم را چیزی جز سوءمدیریت محض مسئولان ذیربط می‌توان نام نهاد. حتي ممكن است فراتر از آن سوءنظر باشد. شواهد موجود ازآن روزها نشان می‌دهد كه مسئولين وقت قضايي با اطلاع از شرایط سخت این بازداشتگاه، مسؤوليت عواقب انتقال دستگیرشدگان را به عهده گرفته‌اند. اين اتفاق مي‌توانست قابل پيشگيري باشد تا اين فاجعه پيش نيايد.

حداقل انتظار از مسئولان این فاجعه، قبول مسئولیت، استعفا و تنبیه مقصران است. همان‌گونه که فرمانده ناجا در مورد مسئولان بازداشتگا‌ه در اوایل کار انجام داد و هم‌اکنون رسیدگی قضائی نسبت به این عوامل در دست اقدام است.

از طرف دیگر كساني كه مسبب این اتفاق بودند، ضمن قبول اشتباه خود بايد تاوان اشتباهات فاحش خود را بدهند، تا اين اشتباه به حساب مجموعه نيروهاي خدومي كه در ناجا و يا در قوه قضائيه و يا در گوشه و كنار نظام براي امنيت و آرامش مردم در حال خدمت هستند، گذاشته نشود. كساني كه اين تصميم را گرفتند و كساني كه مديريت اين ماجرا را بر عهده داشتند و يا وظيفه نظارت را بر آن مجموعه داشتند، بايد پاسخگو باشند و تاوان اعمالشان را بپردازند، همان‌گونه که در رابطه با مسئولان مرتبط و افراد دست‌اندرکار بازداشتگاه کهریزک در مراحل آخر رسیدگی در دادگاه نظامی است. از طرفی صرفا نمي‌توان گفت خطاي انساني بوده و مسائلي كه در كهريزك پيش آمده بيشتر از آنكه يك خطا باشد يك رويه بوده است. شواهد موجود حاكي از آن است كه متاسفانه بر اثر یک سوء تدبیر آشکار مدیریتی، نوع برخورد با زنداني‌ها در آنجا يك رويه بوده است و حتی ربطي به بحران اخير نداشته است.

شما در صحبت‌های خود به نوعی به سوال بعدی من هم پاسخ گفتید. اما می‌خواهم صریح‌تر و مشخص‌تر بفرمایید که برای عدم تکرار چنین فجایع و حوادث تلخ چه‌کاری باید صورت بگیرد. ظاهرا پدران شهداي فاجعه كهريزك با هدايت و مسؤوليت شما در حال پيگيري اين مساله هستند. بنابراین شما باید اشراف و تسلط کاملی به این موضوع داشته باشید. چه توصیه‌ای را در این زمینه به مسئولان مي‌کنید؟

البته در مورد اینکه گفتید من مسئولیتی از جانب پدران شهدا دارم، اینطور نیست و هر كدام از ما به صورت جداگانه در حال پیگیری موضوع هستیم گرچه مسير همه ما يك مسير بوده است و انتظار همگی ما عمل مسئولان به وظایف قانونی ایشان می‌باشد، خصوصا قوه‌قضائیه. اما در مورد سوال شما، اولین نکته‌ای که به ذهنم می رسد این است که كساني كه در دوره‌هاي انتظامي يا قضايي و يا كشوري مسؤوليتي را برعهده مي‌گيرند كه مسؤوليت آن‌ها با جان، آبرو و ناموس مردم سروكار دارد، براي انتخاب يا انتصابشان شرايط سختگيرانه‌تري باید برقرار باشد. فقط به نظارت بر شرايط ابتدايي‌شان کفایت نشود و علي‌رغم همه تلاش‌هايي كه در گزینش، انتصاب و نظارت بر افراد صورت می‌پذیرد، صاحبان پست‌های حساس به حال خودشان رها نشوند. از طرفی مسئولین انتظامی و قضائی امور مربوط به خود را به‌گونه‌اي انجام دهند كه مردم مجبور نشوند براي كارهايي كه به سادگی از عهده این مسئولین برمي‌آيد به مسئولين عالي‌رتبه نظام مراجعه کنند. مثل بستن بازداشتگاه، برخورد با خاطيان و دلجويي از آسيب‌ديدگان. این مسئله حقیقتا ظلم بزرگی به نظام ماست که افراد يا نهادهايي مسؤوليت‌هاي خودشان را به درستي انجام ندهند و جبران كاستي‌ها، عوارض و فجايع و خسارت‌هايي كه ناشي از سوءتدبير يا عملكرد يا سوءنظارت است، به پای نظامی که حاصل خون شهدا است نوشته شود. مسئولان و نهادهاي ذی‌ربط بايد تاوان يا عواقب مسؤوليت‌هايي كه به عهده‌شان است را خودشان به عهده بگيرند و پاسخگو باشند. مطلب دیگری که باید روی آن خیلی وقت گذاشت و کار جدی کرد، همان‌طور كه خدمت مقام معظم رهبري در ديدار اساتيد در تاريخ هشتم شهريور عرض كردم و ايشان هم تاييد كردند، اصلاح رویه‌هاست. رویه‌ها و امور به‌گونه‌ای اصلاح شود كه ما شاهد اين لطمات كه آثار و عوارضش غيرقابل جبران است نباشيم.

درواقع شما به دو نكته اساسي اشاره مي‌كنيد كه يكي مجازات عاملين و مقصرين این فاجعه است و دیگری اصلاح رويه‌ها ست.

به تعبير رهبر معظم انقلاب، مجازات خاطيان و مسببان و دست‌اندركاران این حادثه كه قطعي است، اما از آن مهم‌تر اصلاح رويه‌هاست. اصلاح رویه‌هاست که موجب می‌شود دیگر چنین حوادثی رخ ندهد. این را هم به شما بگویم که به‌هرحال فرزندان و بچه‌هاي ما به ما بازگردانده نمی‌شوند. اما تنها تشفي و تسلی خاطر خانواده‌هاي داغدار اين فاجعه، عدم تكرار اين‌گونه مسائل و اصلاح رويه‌هاست.

به سخنان رهبر معظم انقلاب اشاره کردید. شخص رهبري تا چه حد پيگير اين مساله بودند؟

رهبري در صحبت‌هاي عمومي‌شان اشاراتی داشتند با این تعابیر كه ما در برخورد با حوادث بعد از انتخابات باید موضوعات را اصلي و فرعي كنيم و حادثه اصلی و بزرگ این فتنه تهمت بزرگ به نظام اسلامی و در واقع تهمت تقلب است. اما از طرفی تاکید هم کردند که نظام خودش پيگير جناياتي مثل فاجعه كهريزك و كوي دانشگاه هست.

در دیدارهای رسمی و علنی ايشان که شواهدش زياد هست. در دیدار دانشجویان و نخبگان علمی در 4 شهریورماه، در ديدار با اساتيد دانشگاه‌ها در هشت شهريورماه وحتی در مراسم تنفيذ ریاست جمهوری در 12 مرداد، ایشان علاوه بر دلجويي از آسيب‌ديدگان و خانواده‌های آن‌ها تاکید کردند كه نظام اهل مجامله در برخورد با اين مسائل نيست و ضمن پرهیز مردم و مسئولان از غفلت از جرم بزرگ تقلب در انتخابات، تصریح کردند که نظام خود روي این مسائل با دقت و بدون هیاهوی رسانه‌ای پیگیری خواهد کرد. همين‌طور در ديدار خصوصي كه با بعضي خانواده‌هاي قربانيان اين فاجعه بوده، نه‌تنها نسبت به دلجويي تک تک اعضای خانواده‌ها اصرار داشته و دارند، بلكه به ما اطمينان دادند كه شخصا پيگير این فجایع هستند. از دیگر سو این مطلب را دیگر همه می‌دانند که ایشان به محض اطلاع از این حادثه در همان اولين لحظات، دستور بستن كهريزك و تشكيل كميته ویژه در شوراي عالي امنيت ملي را صادر می‌کنند. تا به صورت موازی با كار كميته‌اي كه مجلس تشکیل داده بود، این کمیته هم این حادثه را پیگیری کند. دستور قاطع ایشان هم به قوه قضائيه براي پيگيري‌هاي دقيق و برخورد با اين فجايع و عدم مماشات با عاملان آن طبق رويه‌هاي قانوني هم بوده و همچنان ادامه دارد.

با توجه به مراودات شما با رهبر انقلاب در جلسات خصوصی، نكته خاصي به عنوان نمونه از پيگيري‌های شخصی رهبري كه شما در جريان باشيد به یاد نمی‌آورید؟ مثلا سهل‌انگاري يا اهمالي از طرف مسئولان که با پيگيري ايشان جبران شده یا باعث شده كه بخشي از كار سرعت بيشتري بگيرد؟

در این مورد فقط همین را می‌توانم بگویم که اگر دستور رهبر انقلاب در مورد تعطيلی و انتقال بازداشتي‌هاي كهريزك به‌موقع از طرف مسئولان مربوطه اجرا می‌شد، شايد اين فاجعه رخ نمي‌داد.

پس اين خبر را شما تایید مي‌كنيد كه ظاهرا از دو، سه روز قبل از توقف فعالیت کهریزک و بروز فجایع آن، رهبري دستور بستن این بازداشتگاه را به دلیل دارا نبودن شرایط استاندارد می‌دهند اما مسئول مرتبط با این موضوع در انجام دستور صریح رهبری اهمال می‌کنند؟

دو سه روز را من ديگر نمي‌توام قطعا بگويم. اما این را می‌توانم بگویم که اگر دستور رهبري زودتر و همان موقع كه دستور داده بودند اجرا مي‌شد، شايد اين فاجعه در اين ابعاد رخ نمي‌داد. و آنهايي كه در اجراي دستور رهبري اهمال كردند در این اتفاق مقصرند و باید به مجازات اعمال غیرقابل توجیه خود برسند. ما همچنان منتظر برخورد قضايي با آنها و پاسخگويي‌شان در محكمه عدل قوه قضائيه ان‌شاءالله هستيم.

ظاهرا این فرد هم در اصرار بدون منطق در انتقال بازداشت‌شدگان به کهریزک و هم در عدم تمکین به دستور صریح رهبری به عنوان متهم اصلی این پرونده باید شناخته شود. از این شخص نام نمی‌برید؟

خیر، به‌دلیل رعایت مسائل حقوقی و برای کمک به پیگیری درست پرونده در مسیر قانونی، فعلا نمی‌خواهم نامی از کسی ببرم.

از نتیجه دادگاه و مراحل آن می‌توانید برای ما بگوئید؟ این که دادگاه به کجا انجامید و مقصران این حادثه به سزای اعمال خود رسیده‌اند یا خیر.

درواقع برای بخشي از پرونده كه در سازمان قضايي نيروهاي مسلح است، تاكنون هفت جلسه مفصل برگزار شده و چند هزار صفحه از پرونده که حاصل بررسي‌هاي قضايي بوده به دادگاه آمده و در مورد آن در حال دادرسی است. ولي همه پرونده اين نيست. بخش‌هاي ديگري هست كه در جريان است. بخشي که در رابطه با نيروي انتظامي بوده تا اينجا خوب رسيدگي شده، اما عوامل قضايي هنوز پرونده‌شان مفتوح است كه تقاضاي جدي ما و سایر خانواده‌ها و اصراری که در ديدار اخيری که با رئيس قوه قضائيه داشتيم، درخواست تعلیق ایشان و رسيدگي قانونی به خاطياني است كه در دستگاه قضائي وظيفه‌شان را خوب انجام ندادند. تقاضای ما رسیدگی سریع‌تر به کیفرخواستی است که در دادسرای انتظامی قضات علیه ایشان صادر شده است.

با توجه به اين مسائل از نتايج پيگيري‌های قضائی راضي هستيد؟ يعني رویه قضائی مرتبط با این موضع را در مجموع مثبت ارزیابی می‌کنید؟

همانطور که گفتم بخش از پرونده هنوز مفتوح است. در مورد دادگاه نظامی هم، چون غيرعلني است، طبيعتا منتظر اعلام نتايج دادگاه، توسط مبادي قضائی مي‌شويم. ولي در مجموع خانواده‌هاي قربانيان و مضروبان و مقتولان مظلوم كهريزك، از روند رسيدگي و دقت‌هايي كه در كار توسط سازمان قضائی نیروهای مسلح شده راضي هستند.


ده روز دیگر احکام متهمان کهریزک صادر می شود

برگزاری آخرین دادگاه

 آخرین جلسه دادگاه رسیدگی به اتهامات متهمان حوادث بازداشتگاه کهریزک روز گذشته برگزار شد که طی آن کیفرخواست مربوط به 12 متهم این حادثه قرائت گردیده و قاضی نیز ختم رسیدگی را اعلام کرده است.

یک منبع آگاه ضمن اعلام این خبر به خبرنگار مهر افزود: روز گذشته هشتمین و آخرین جلسه دادگاه موسوم به پرونده کهریزک برگزار شد و طی آن کیفرخواست 12 متهم این پرونده قرائت گردید و قاضی هم پس ازاستماع سخنان متهمان وخانواده های آسیب دیده، ختم رسیدگی را اعلام کرده است.

متهمان این پرونده رده های مختلف نظامی از درجات سرتیپ، سرهنگ، تا ستوان، استوار و گروهبان را شامل می شوند.

قاضی دادگاه با صرف وقت و دقت زیاد پس از برگزاری 8 جلسه مفصل 5 تا 6 ساعته و اخذ دفاعیات متهمان، روز گذشته ختم رسیدگی ها را اعلام کرده و قرار است طی یک هفته تا 10 روز آینده احکام متهمان این پرونده را صادر نماید.

به گفته این مقام آگاه یکی از متهمان پرونده کهریزک یک مقام سابق در نیروی انتظامی است. همچنین بخش مهمی از پرونده کهریزک مربوط به قضاتی است که حکم انتقال افراد را به بازداشتگاه کهریزک صادر کرده اند. این پرونده که نام یک مقام سابق قضایی در آن به چشم می خورد نیز جداگانه در حال رسیدگی است.

این دادگاه به تشخیص قانونی قاضی پرونده و به جهت اتقان رسیدگی و پرهیز از تاثیر حاشیه سازی ها به صورت غیر علنی برگزار شده است.

پیش از این سایت اصولگرای فردا خبر از قصاص سه تن از متهمان داده بود.

عبدالحسین روح الامینی پدر محسن روح الامینی که یکی از کشته شدگان کهریزک است پیشتر گفته بود که"ما امیدواریم با عوامل اصلی و پشت صحنه پرونده برخورد شود و فقط به مجازات این چند نفر عناصر سطح پائین و محلی جنایت بسنده نشود، عدالت واقعی زمانی اجرا می شود که آمران و مجوز دهندگان انجام این جنایت که در پست های بالای کشوری، قضایی و دانشگاهی قرار دارند، مجازات شوند.

کهریزک طی سال گذشته یکی از خبرسازترین وقایع کشور بود.

در جریان این حادثه دست کم چهار نفر بر اثر شکنجه و شدت جراحات وارده به شهادت رسیدند.

پزشک کهریزک نیز بعد از محاکمه به طرز مشکوکی درگذشت. منابع خبری دولتی خبر از خودکشی وی داده بودند، در حالی که تاکنون هیچ گواهی مبنی بر خودکشی وی ارایه نشده است.


کلینتون: رژیم تهران با تحریمهای بی سابقه روبرو است

به گزارش خبرگزاری فرانسه، وزیر خارجه آمریکا امروز در آستانه رای گیری شورای امنیت سازمان ملل در مورد چهارمین قطعنامه تحریمی علیه جمهوری اسلامی گفت، رژیم تهران با تحریمهای مهم و بی سابقه روبرو است.

هیلاری کلینتون که در اکوادور در آمریکای جنوبی بسر می برد، گفت، تحریمهای جدیدی که قرار است علیه رژیم تهران اعمال شود، تحریمهايی مهم خواهد بود که این رژیم تا کنون با آن مواجه نبوده است.

از سوی دیگر در نیویورک، سفیر آمریکا در سازمان ملل اعلام کرد که قطعنامه تحریمهای جدید که قرار است روز چهارشنبه در شورای امنیت تصویب شود، تاثیر جدی بر روی رژیم تهران خواهد داشت.

سوزان رایس گفت، این یک قطعنامه قوی است که می تواند در خیلی از زمینه ها گسترش پیدا کند و مطمئنا تاثیری جدی و ملموس بر رژیم تهران خواهد گذاشت.

مقامت آمریکايی پیش تر گفته بودند این قطعنامه مقدمه تشدید تحریم های یکجانبه کشورها علیه رژیم تهران است.

قطعنامه فردا چهارشنبه به رای گذاشته می شود

سفیر مکزیک در سازمان ملل که کشورش ریاست دوره ای شورای امنیت را بر عهده دارد، امروز اعلام کرد که قطعنامه جدید تحریم های رژیم تهران فردا چهارشنبه به رای گذاشته خواهد شد.

پیش تر گفته شده بود که متن نهایی چهارمین قطعنامه تحریم های رژیم تهران آماده شده و احتمالا اواسط این هفته در شورای امنیت به رای گذاشته می شود.

احمدی نژاد امروز در استانبول هشدار داد که چنانچه این قطعنامه تصویب شود، رژیم تهران مذاکرات بر سر برنامه هسته ایش را قطع خواهد کرد.

احمدی نژاد همچنین از روسیه، عضو دائم شورای امنیت که از حق وتو برخوردار است، خواست که با طراحان قطعنامه همراهی نشان ندهد.

این در حالیست که پس از اظهارات اخیر دمتری مدودف، رئیس جمهور روسیه، امروز ولادیمیر پوتین‌‌‌، نخست ‌وزیر این کشور نیز در حاشیه اجلاس امنیت منطقه ‌ای آسیا در استانبول اعلام کرد که در مورد تصویب دور جدید تحریم ‌های شورای امنیت علیه رژیم تهران، عملا توافق حاصل شده است.


ناپدیدشدن جوانان در آستانه سالگرد رستاخیز ملی

گزارش دریافتی: رژیم ضد بشری آخوندی در آستانه ی فرا رسیدن روزهای رستاخیز ملی همراه با بازداشت های گسترده ،اعدامهای وحشیانه ومجازاتها و شکنجه های سنگین برای زندانیان به اقدامات کثیف دیگری نیز دست یازیده که در تاریخ 31 سال جنایت و خونریزی این رژیم سفاک پیش از این نیز سابقه داشته است. مزدوران و جیره خواران ولایت فقیه با شناسایی جوانان شرکت کننده در تظاهرات سال گذشته اقدام به ربودن و دستگیری آنان کرده و به مکانهای نامعلوم انتقال می دهد .آخرین مورد جوان 22 ساله ای است به نام داوود فخار فرزند حسین ساکن شهر ری که 15 روز از ناپدید شدن او می گذرد و پیگیری های خانواده به هیچ نتیجه ای نرسیده است . رژیم گمان بیهوده برده است که با اعدام ،ربودن و ناپدید کردن جوانان خواهد توانست غرش خشم ملی مردم را فرو نشاند و هر چه بیشتر به فضای رعب و وحشت حاکم بر شهری چون تهران دامن بزند. 18 خرداد ماه

تنها مطالب و مقالاتي که با نام جبهه ملي ايران - ارو‌پا درج ميشود نظرات گردانندگان سايت ميباشد .