چهارشنبه دوازدهم خرداد ١٣٨٩

 بر اساس گزارش بانك مركزى، سرمايه گذارى خارجى در ايران كاهش يافته است

بر اساس آخرين گزارش‌هاى رسمى منتشر شدۀ بانك مركزى ميزان جذب سرمايه‌خارجى در پايان سال ۸۷ منفى بوده و ۴۲.۹ درصد كاهش يافته است. اين درحالى است كه وزارت اقتصاد جمهورى اسلامى اعلام كرده كه جذب سرمايه خارجى در ايران روند صعودى داشته است.

به گزارش خبرگزارى كار ايران ،ايلنا جذب سرمايه خارجى در آخرين سال دولت هشتم يعنى در سال ۸۴ براساس آمار به بالاترين رقم خود يعنى ۹۳۳ ميليون دلار رسيد. با تغيير دولت، جذب سرمايه خارجى هم تحت الشعاع برنامه‌هاى دولت قرار گرفت به طورى كه نرخ رشد سرمايه خارجى در سال‌هاى ۸۵ به منفى ۴۳.۲ درصد و در سال ۸۷ به منفى ۴۲.۹ درصد به ثبت رسيده است.


رييس دوره اى شوراى امنيت تاكيد كرد راى گيرى براى تصويب تحريم ها عليه ايران به زودى انجام مى شود

رييس ِ دوره اى شوراى امنيت سازمان ملل متحد گفت انتظار مى رود در طول ۱۰ روز آينده پيش نويس متن تحريم ها عليه جمهورى اسلامى در اين شورا به راى گذاشته شود.

كلود هلر Claude Heller نمايندۀ مكزيك كه رياست دوره اى شوراى امنيت بر عهدۀ اوست گفت اعضاى اين شورا در جزييات طرح تحريم ها از جمله تعيين نام اشخاص و سازمان هايى كه اموال و دارايى هايشان بايد مسدود شود - و همين طور در مورد برخى افراد - ايجاد ممنوعيت در سفرهاى بين المللى شان به توافق دست يافته است.

سخنگوى وزارت امور خارجۀ آمريكا فيليپ كراولىPhilip Crowley نيز گفت واشينگتن اميدوار است پيش نويس تحريم ها تا ۳۰ و يا ۳۱ خرداد سال جارى به راى گذاشته شود.

اين طرح - چنانچه به تصويب برسد - چهارمين دور تحريم ها را عليه جمهورى اسلامى به اجرا مى گذارد . طرح دور جديد تحريم ها از ماه گذشته مورد توافق آمريكا، بريتانيا، فرانسه و آلمان در كنار چين و روسيه قرار گرفت.


 آيت الله خامنه ای با تخفيف مجازات برخی محکومان وقايع پس از انتخابات موافقت کرد

آيت‌الله خامنه ای با عفو و تخفيف مجازات ۸۱ تن از محکومان وقايع پس از انتخابات، که اظهار پشيمانی کرده و درخواست عفو کرده اند، موافقت کرد.

بر پايه گزارش ‌ها، پيش از اين آيت الله صادق آملی لاريجانی، رييس قوه قضاييه در نامه ای خطاب به آيت الله خامنه ای خواستار پذيرش عفو و تخفيف در مجازات تعدادی از اين محکومين شده بود.

آقای لاريجانی در نامۀ خود ، مشمولان عفو و تخفيف در مجازات را افرادِ فريب خوردۀ به خود آمده و از کردۀ خود پشيمان خوانده بود.

پيشتر سايت‌های خبری نزديک به هواداران جنبش سبز از تحت فشار قرار گرفتن بازداشت شدگان پس از انتخابات برای امضای درخواست عفو از رهبر جمهوری اسلامی خبر داده بودند.


هشت حزب و گروه برای راهپیمایی در سالگرد انتخابات خواستار صدور مجوز شدند

در پی درخواست ميرحسين موسوی و مهدی کروبی برای صدور مجوز راهپمايی در روز ۲۲ خرداد، هشت حزب و گروه اصلاح‌طلب نيز در درخواستی جداگانه، خواستار صدور مجوز راهپيمايی در سالگرد انتخابات رياست‌جمهوری شدند.

مجمع نمايندگان ادوار مجلس، سازمان مجاهدين انقلاب اسلامی، مجمع نيروهای خط امام ، حزب اراده ملت، جبهه مشارکت ايران اسلامی، انجمن اسلامی جامعه پزشکی ايران، انجمن روزنامه‌نگاران زن و مجمع دانش آموختگان ايران اسلامی در نامه‌ مشترکی که به وزارت کشور ارسال شده ، با استناد به اصل ۲۷ قانون اساسی تقاضای صدور مجوز برای راهپيمايی در روز ۲۲ خرداد را کرده‌اند.

نسخه‌ای از اين نامه نيز به فرمانداری تهران ارسال شده اما مسئولان فرمانداری با اين توضيح که تنها صدور مجوز برای مراسم‌ و تجمعات در مکان سربسته در حوزه وظايف آن‌هاست از قبول اين درخواست خودداری کردند، اما وزارت کشور اين نامه را وصول کرده است.


بانک مرکزی ایران میلیاردها یورو از ذخایر ارزی خود را به دلار و طلا تبدیل می کند

بانک مرکزی ایران ۴۵ میلیارد یورو از ذخایر ارزی خود را به دلار و شمش طلا تبدیل می کند. تلویزیون ماهواره ای پرس تی وی جمهوری اسلامی این گزارش را منتشر کرده اما بانک مرکزی ایران از ابراز نظر در اینمورد خودداری کرده است. سیاست جمهوری اسلامی در ماه های اخیر دوری از دلار و تبدیل ذخایر خود عمدتا به یورو و ارزهای دیگر بوده است.


گزارشی از روند دادگاه ژیلا بنی‌یعقوب در گفت‌وگو با فریده غیرت: «فعالیت موکلم، تنها در راستای وظایف روزنامه‌نگاری بوده است»

کمیته گزارشگران حقوق بشر- فریده غیرت، وکیل دادگستری که وکالت بسیاری از فعالان اجتماعی که پس از انتخابات بازداشت شده اند را نیز بر عهده دارد در خصوص تشکیل دادگاه ژیلا بنی یعقوب، روزنامه نگار و فعال جنبش زنان گفت: «دادگاه ایشان روز ۹ خردادماه جاری تشکیل شد و با توجه به این که ایشان چندین بار در پرونده‌های دیگر برائت حاصل کرده اند، من در دادگاه به این موضوع اشاره کردم و گفتم که آنچه ایشان انجام داده اند در راستای انجام وظایف روزنامه نگاری بوده است و اقدام خلافی انجام نداده اند».

غیرت با اشاره به این که در مورد خانم بنی یعقوب منتظر صدور حکم دادگاه بدوی هستیم، تاکید کرد : «اتهام خانم بنی یعقوب در دادگاه فعالیت تبلیغی علیه نظام از طریق فعالیت های روزنامه نگاری و تهیه گزارش از تظاهرات اعتراضی در روزهای پس از انتخابات عنوان شد که ایشان پیش تر نیز در مورد این حکم برائت گرفته اند و امیدوارم که حکم قبلی را تسری بدهند و با توجه به اصل وحدت رویه قضایی و این که پیش از این نیز موکلم در راستای حرفه و شغل روزنامه نگاری فعالیت داشته اند و در دادگاه های پیشین هم تهیه گزارش مصداق اقدام علیه امنیت و تبلیغ علیه نظام شناخته نشده است امیدوارم در این پرونده نیز رای بر برائت او صادر شود».

دادگاه ژیلا بنی یعقوب روز ۹ خرداد ماه جاری در حالی برگزار شد که همسر او، بهمن احمدی امویی با انتهای دوره‌ی مرخصی به زندان اوین بازگردانده شد. او سی ام خردادماه سال گذشته و در جریان بازداشت‌های گسترده فعالان سیاسی و روزنامه نگاران در اعتراضات به انتخابات ریاست جمهوری بازداشت و پس از دو ماه با تودیع قرار وثیقه آزاد شد.


گفت‌و‌گوی نوید خانجانی با جمعیت مبارزه با تبعیض تحصیلی شرح بازجویی، ضرب و شتم و فشار برای اعتراف تلویزیونی در اتاق شیشه‌ای

نوید خانجانی از اعضای موسس جمعیت مبارزه با تبعیض تحصیلی و عضو کمیته گزارشگران حقوق بشر است که در تاریخ ۱۱ اسفند ۱۳۸۸ در اصفهان بازداشت گردید و در تاریخ ۱۲ اسفند به بند ۲ الف سپاه در زندان اوین منتقل شد. این فعال حق تحصیل و حقوق بشر که خود به علت اعتقادات مذهبی اش ( دیانت بهایی ) از تحصیل در دانشگاه محروم گردیده است ، در تاریخ ۱۳ اردیبهشت ۱۳۸۹ با تودیع وثیقه از زندان اوین آزاد شد.

در ادامه بخش نخست گفتگوی اختصاصی جمعیت مبارزه با تبعیض تحصیلی با نوید خانجانی را می توانید ملاحظه بفرمایید. خانجانی در این گفت‌وگو، شیوه‌های قانونی و غیرقانونی ، انسانی و غیرانسانی بازجویی ها و فشار برای اعتراف تلویزیونی توسط نهادهای امنیتی، به خصوص سپاه پاسداران و همچنین شرایط دشوار « بند ۲الف » زندان اوین را شرح می‌دهد.

آقای خانجانی، نخست آنکه آیا تفهیم اتهامی در آنجا برای شما صورت پذیرفت ؟ و چنانچه تفهیم اتهام شدید در خصوص اتهامی که به شما وارد کردند توضیح بفرمایید.

بله ۳ روز پس از بازداشت تفهیم اتهام شدم ، بنده در ۱۱ اسفند که بازداشت شدم در تاریخ ۱۴ اسفند به شعبه ۳ بازپرسی اوین، نزد آقای کیانمنش برده شدم و در آنجا اتهاماتی که به بنده وارد شد تبلیغ علیه نظام و اقدام علیه امنیت از طریق عضویت و همکاری موثر در گروه های حقوق بشری (مجموعه فعالان حقوق بشر ) و از این طریق ارتباط با گروهک تروریستی منافقین بود.

گفتید عضویت و همکاری موثر در گروه های حقوق بشری و به مجموعه فعالان حقوق بشر اشاره داشتید ، آیا شما در گروه فوق عضویت و فعالیتی داشته اید ؟

خیر ، نکته جالب تفهیم اتهام بنده همین جاست. بنده در حال حاضر هیچ عضویت و همکاری با گروه حقوق بشری مذکور ندارم و در حدود ۱۰ ماه است که با گروه فوق هیچ گونه تماس و فعالیتی نداشته ام و پیش از آن نیز در گروه حقوق بشری مذکور برای حقوق محرومین از تحصیل که خودم نیز جزئی از آن هستم فعالیت داشتم و همانطور که عرض کردم در حدود ۱۰ ماه است که از مجموعه فعالان حقوق بشر جدا شده ام و جدایی کامل خود را در وبلاگ شخصیم و نوشته هایم منتشر کرده بودم و در حال حاضر از اعضای جمعیت مبارزه با تبعیض تحصیلی و کمیته گزارشگران حقوق بشر هستم.

یعنی اتهام شما عضویت در کمیته گزارشگران حقوق بشر و جمعیت مبارزه با تبعیض تحصیلی نبوده است ؟

در تفهیم اتهامی که شدم اسمی از کمیته گزارشگران حقوق بشر و جمعیت مبارزه با تبعیض تحصیلی نبود ولی در ادامه بازجویی های من در بند ۲ الف سپاه اغلب اوقات در خصوص کمیته گزارشگران حقوق بشر و جمعیت مبارزه با تبعیض تحصیلی و فعالیت ها و پیگیری ها برای رفع محرومیت از تحصیل بازجویی می شدم و مسئله جالب برای من در بازداشتم همین بود که اطلاعات سپاه اطلاعی نداشت که من عضویتی در مجموعه فعالان حقوق بشر ندارم! در حدود ۱۰ ماه است که با این گروه حقوق بشری تماسی نداشته ام و این جریان را بارها در وبلاگم اعلام کرده بودم و شاید آنها این را می دانستند و این بازداشت با هدف و منظور دیگری صورت پذیرفته بود.

گفتید با هدف و منظوری دیگر، اگر امکان دارد بیشتر توضیح دهید. چه هدف و منظوری ؟

ببینید در روزی که توسط اطلاعات سپاه بازداشت شدم همزمان شاهد بازداشت گسترده تعدادی دیگر از فعالین حقوق بشری بودیم از جمله بهزاد مهرانی ، محبوبه کرمی ، حسام فیروزی ، ابوالفضل عابدینی ، نصور نقی پور و ... که این بازداشت ها همگی توسط اطلاعات سپاه نبود. به طور مثال آقای بهزاد مهرانی توسط وزارت اطلاعات بازداشت شد و به بند ۲۰۹ زندان اوین منتقل شدند . یعنی شما در این بازداشت ها به وضوح شاهد رقابتی در بازداشت فعالین حقوق بشر که متعلق به پرونده مجموعه فعالان حقوق بشر هستند بین وزارت اطلاعات و اطلاعات سپاه هستید.

من اجازه می خواهم که برای واضح تر شدن جریان برای خوانندگان محترم توضیحاتی را عرض کنم ؛ بنده عضو کمیته گزارشگران حقوق بشر بودم و زمانی که در ۱۱ اسفند ۱۳۸۸ بازداشت شدم ۶ تن از اعضای کمیته گزارشگران حقوق بشر یعنی شیوا نظرآهاری ، کوهیار گودرزی ، سعید کلانکی ، سعید جلالی فر ، سعید حائری و مهرداد رحیمی در بازداشتگاه ۲۰۹ اوین بازداشت بودند و پرونده کمیته گزارشگران حقوق بشر در دست وزارت اطلاعات بود و بقیه اعضا همچون بنده ، سعید حبیبی ، حسام میثاقی ، پریسا کاکایی ، علی کلایی ، سپهر عاطفی یا بازداشت شده بودند و تازه آزاد شده بودند یا احضار و تهدید به بازداشت شده بودند و هدف وزارت اطلاعات نیز قطع فعالیت های کمیته گزارشگران حقوق بشر و تعطیلی سایت این کمیته ی حقوق بشری بود. نکته دیگر اینکه پرونده برخورد با مجموعه فعالان حقوق بشر در دست اطلاعات سپاه بود و حال شما می توانید بازداشت من توسط اطلاعات سپاه را یک جور گروکشی توسط این ارگان بدانید.

گروکشی از وزارت اطلاعات ؟ یعنی شما اعتقاد دارید بین اطلاعات سپاه و وزارت اطلاعات هماهنگی که وجود ندارد هیچ، بلکه اختلاف نیز وجود دارد؟

ببینید بنده در خصوص اینکه اختلافی وجود دارد یا نه نظری نمی دهم و تنها دیده‌های خود را عنوان می کنم . من یه سری مسائل را به اجبار و اینکه در حال حاضر با تودیع وثیقه بیرون هستم مجبورم ناگفته بگذارم بنده هنوز برای اخذ آخرین دفاعیاتم نرفته ام و یک دادگاه هم پیش رو دارم پس از این جا شروع می کنم ، روزی که بهزاد مهرانی توسط مامورین وزارت اطلاعات در منزل شخصی اش بازداشت شد و به زندان رجایی‌شهر منتقل گشت، ساعاتی بعد ، اطلاعات سپاه برای بازداشت ایشان مراجعه می کنند که مشاهده می کنند قبلا وزارت اطلاعات این فعال حقوق بشر را بازداشت کرده است و در خصوص بنده هم به گفته بازجوهای اطلاعات سپاه چنین حادثه ای به شکل عکس بازداشت آقای مهرانی رخ داده است یعنی ۲ ساعت پس از بازداشتم توسط اطلاعات سپاه، از طرف وزارت اطلاعات برای بازداشتم مراجعه می کنند که متوجه می شوند توسط اطلاعات سپاه زودتر بازداشت شده ام . بنده هر مطلبی که بوده است را ابراز داشتم و برای اثبات ادعای خود در این جریان به سایت گرداب (وابسته به سپاه پاسداران) و همچنین به تعدادی روزنامه که از بنده در مدت بازداشتم اسم برده اند استناد می کنم .

توجه بفرمایید که اتهام اینجانب در تفهیم اتهامی که شده ام عضویت و همکاری در مجموعه فعالان حقوق بشر عنوان شده است و اسمی از کمیته گزارشگران حقوق بشر در تفهیم اتهامم برده نشده است و حال نظر شما رو به مطلبی در خبرگزاری فارس و سایت گرداب و تعداد زیادی از روزنامه ها همچون روزنامه ابتکار منتشر شده در تاریخ ۲۳ اسفند ۱۳۸۸ با تیتر « نبرد سایبری سپاه پاسداران با گروه های فعال در پروژه بی ثبات سازی » جلب می کنم . در خبر منتشره به سه گروه در نبرد سایبری اشاره شده است : کمیته گزارشگران حقوق بشر ، کانون مدافعان حقوق بشر و مجموعه فعالان حقوق بشر که در این خبر بنده به عنوان یکی از ۱۰ عضو هیئت مرکزی کمیته گزارشگران حقوق بشر معرفی شده ام و اصلا اسمی از من به عنوان عضو مجموعه فعالان حقوق بشر برده نشده است و در مطلب منتشره در ۲۴ اسفند نیز باز بنده به عنوان یکی از اعضای کمیته گزارشگران حقوق بشر معرفی می شوم. پس تفهیم اتهامی که در شعبه ۳ زندان اوین شده ام با اتهامی که رسانه های وابسته به سپاه و دولت منتشر کرده اند دارای تناقض است.

جناب خانجانی آیا در مدت بازداشت در بند «۲ الف سپاه» زندان اوین انفرادی هم بودید ؟ اگر بودید مدت و شرایط آن را توضیح بفرمایید .

بله، بنده ۱۲ اسفند که به زندان اوین ، بند ۲ الف سپاه وارد شدم از همان ابتدای ورود به انفرادی های ۲الف منتقل شدم و تا ۵ فروردین در انفرادی بودم . در این مدت ۲ مرتبه انفرادیم تغییر کرد ، انفرادی که نخست در آن بودم بسیار کوچک بود و دستشویی نداشت که پس از اعتصاب غذایی که به شرایط بد و بازداشت غیر قانونی ام کردم انفرادیم تغییر کرد و به یک انفرادی که در آن سرویس دستشویی داشت منتقل شدم و از ۵ فروردین تا ۱۳ اردیبهشت به یک سلول ۳ نفره منتقل شدم که به همراه آقایان سماء نورانی و ایقان شهیدی از محرومین از تحصیل بهایی بودم و البته این را عرض کنم که اعتصاب غذایی که کردم تنها به خاطر شرایط سلول انفرادی نبود و در کل خواستار رعایت حقوقم به عنوان متهم بودم . بنده به شرایط بازجویی که با چشم بند و ضرب و شتمی که در روز اول بازجویی بود اعتراض داشتم.

به ضرب و شتمی که نگهبان «2الف» با من داشت اعتراض داشتم، به شرایط بد سلول انفرادی اعتراض داشتم، درخواست تلفن با خانواده را داشتم تا به آنها اطلاع دهم که در زندان اوین هستم. در مدتی که اعتصاب غذا کردم در انتهای روز دوم حالم بد شد و به درمانگاه منتقل شدم و با توصیه افسرنگهبان و دکتر اعتصاب غذای خود را شکستم و در ادامه به خواسته های خود یعنی تماس تلفنی منظم، تغییر سلول انفرادی و بهبود شرایط آن ، تغییر بازجو ، که پس از آن بازجوی جدید بدون چشم بند مرا بازجویی می کرد و برخوردی مناسب در بازجویی ها با من داشت و در کل به خواسته های خود رسیدم و تا حدود زیادی حقوقم به عنوان متهم رعایت می گردید.

از ضرب و شتم گفتید. اگر امکان دارد در خصوص ضرب و شتم هایی که بوده بیشتر توضیح دهید و آیا اعتقاد دارید در مدت بازداشت شکنجه شده اید ؟

در خصوص ضرب و شتم باید عرض کنم که بنده در روز اول بازجویی در حالی که چشم بند داشتم توسط بازجو مورد ضرب و شتم و فحش و توهین قرار گرفتم و مشت هایی به پهلو و ضربه هایی به ساق پایم وارد کردند و در همان روز توسط یکی از نگهبان ها به شدت کتک خوردم. نگهبان مورد نظر سرم را به دیوار کوبید و بعد گلویم را در حد خفه شدن فشار داد. ولی در ادامه با تغییر بازجویم به هیچ عنوان ضرب و شتمی در کار نبود و بازجوی پروندم برخورد مناسبی با بنده داشتند و نگهبان های بند نیز با من برخورد خوبی داشتند به جز همان مورد اول، بقیه نگهبان ها برخوردشان قانونی و بر اساس اصول بود تا اینکه در اواخر فروردین بحث و جریان صحبت کردن مقابل دوربین برای گروه مستند تلویزیونی پیش آمد که با مخالفت بنده و دو نفر از هم سلولی هایم واقع شد و در ادامه به علت مقاومت برای صحبت نکردن مقابل دوربین در حیاط زندان من را مورد ضرب و شتم قرار دادند و تهدید کردند که به خاطر این مقاومتم به مدت ۶ ماه من را به انفرادی منتقل خواهند کرد.

در خصوص سوالتان که آیا بنده اعتقاد دارم که در این مدت شکنجه شده ام یا نه باید عرض کنم که شکنجه تنها جسمی نیست و گاهی شکنجه و فشار روحی ممکن است بسیار سخت تر از فشار جسمی باشد . دیگر من شرایط و اتفاقات را برای شما و خوانندگان محترم عرض کردم. قضاوت در خصوص شکنجه بودن یا نبودن این شرایط را به عهده خوانندگان محترم می‌گذارم .

در قسمتی از جواب سوال قبل درباره ی اجبار به صحبت کردن مقابل دوربین گروه مستند تلویزیونی گفتید اگر امکان دارد یه مقدار این قضیه را برایمان شرح دهید .

قبل از اینکه جریان صحبت کردن مقابل دوربین برای گروه مستند تلویزیونی پیش بیاید من به بازجویم گفته بودم که اصلا سراغ این کار نروید که به هیچ عنوان مقابل دوربین نمی روم و صحبتی مقابل دوربین نخواهم کرد و بازجویم مرتبا اظهار می کرد در اینجا همه باید مقابل دوربین بروند و صحبت کنند و این روند پرونده می باشد و ما به فیلم صحبت های شما علاوه بر مطالبی که نوشته اید برای پرونده نیاز داریم و این فیلم ها برای پخش تلویزیونی نیست . من هم مخالفت کردم و گفتم:" جواب سوالات شما را هر چه بوده نوشته ام و مقابل دوربین به هیچ عنوان صحبت نخواهم کرد زیرا به اعتقاد من امکان دارد از این فیلم ها در تلویزیون و رسانه ها بر علیه ما سوء استفاده شود همانطور که پیش تر برای متهمین حوادث روز عاشورا این اتفاق افتاد".

حدودا اواخر فروردین آمدند و ریش و موی بنده و دو نفر از هم سلولی هایم (سماء نورانی و ایقان شهیدی) را که بلند شده بود اصلاح کردند . بعد از این حادثه ما که آمادگی جریان مصاحبه تلویزیونی را داشتیم به این اصلاح صورت و مو شک کردیم . پس فردای آن روز از صبح آمدند و هر سه نفر ما را از سلول خارج کردند و پس از آن من را در ساختمان بازجویی به اتاقی بردند که به آن «اتاق شیشه ای» می گفتند . در این اتاق من بازجو را نمی دیدم و تنها مقابلم آینه ای قرار داشت ولی بازجو من را می دید. در آنجا شخصی خودش را بازرس از طرف دادستان معرفی کرد و گفت امده است پرونده مرا بررسی کند و گفت به سوال هایش جواب بدهم تا پرونده مرا راه بیندازد که من به این جریان شک کردم و برعکس همیشه که موقع بازجویی چشم بند را برمی داشتم آن روز چشمبند را بیشتر روی صورتم کشیدم که با عکس العمل آنطرف شیشه روبرو شدم که آن ها گفتند:" چشمبندت را بردار می خواهیم صورتت را ببینیم." که در همین جا شکی که داشتم به اطمینان تبدیل شد و گفتم که آن طرف شیشه، دوربین کار گذاشته اید و من صحبتی نمی کنم و اگر سوالی دارید لطف کنید بیاید مقابلم بنشینید تا صحبت کنم و به سوالاتتان پاسخ بدهم. آنها مدتی تلاش کردند که من صحبت کنم ولی زمانی که دیدند دیگر موفق نمی شوند گفتند که پرونده شما از طرف ما ناتمام و ناقص اعلام خواهد شد و برایت مشکل به وجود خواهد آمد و گفتم مسئله ای نیست ، که در ادامه دیگر کارشان را علنی کردند.

مرا به طبقه بالای اتاق بازجویی ها بردند و چیزی که حدس میزدم را به چشم دیدم . در یک اتاق تمیز و فرش شده دوربین ها آماده بود و یک صندلی قرمز برای من آماده شده بود و پشت صندلی با پرده و پارچه تزئین و نماسازی شده بود . برایم یک تی شرت آوردند که بپوشم و لباس زندانم را گرفتند و گفتند: حالا به سوالات ما جواب بده! بنده حتی یک کلمه هم به سوالاتشان جواب ندادم و بعد از اینکه دیدند تلاششان بی فایده است و نتیجه ای نمی گیرند ، مرا از آنجا بیرون بردند . سپس شخصی آمد و مرا به سمت حیاط برد . در حیاط ، فردی صدا زد: خانجانی برو کنار نورانی رو به دیوار وایسا. چشمبند داشتم و هیچ چیز را نمی دیدم و کنار سماء نورانی ایستاده بودم که یک دفعه حس خفگی به من دست داد. یک نفر شروع کرده بود به فشار دادن گلویم ! وقتی که کمی بی حال شدم، سرم را گرفت و در مقابل سماء به دیوار کوبید و سماء از زیر چشمبند برخورد سرم به دیوار را شاهد بود و زمانی که من را در حالت گیجی از روی زمین بلند می کردند دستان سماء را دیدم که از شدت ناراحتی مشت شده و بهم می فشارد و پس از بلند کردن من شروع کردند به فحش دادن و سیلی زدن طوری که صدای آن سماء را بیشتر اذیت می کرد و گفتند: "شما ۴ تا بچه آمده اید اینجا مقاومت می کنید؟! ما بزرگتر از شما، اون ۷ نفر ( هفت مدیر جامعه بهایی فریبا کمال آبادی ، مهوش ثابت ، جمال الدین خانجانی ، عفیف نعیمی ، بهروز توکلی ، وحید تیزفهم ، سعید رضایی که بیش از ۲ سال است بازداشت می باشند) را شکستیم ؛ شماها هیچی نیستید.

" به من و سماء گفتند : "هر دوی شما ۶ ماه به انفرادی خواهید رفت تا آدم شوید." به من گفتند: "ما صدای تو را در سلول شنود کردیم که به این ها درس می دادی که چکار کنند و تو این دو نفر یعنی سماء نورانی و ایقان شهیدی را به صحبت نکردن در مقابل دوربین تحریک کرده ای" . در آن زمان، تنها کاری که من کردم ،خنده بود و تنها به کسی که مرا می زد و تهدید می کرد می خندیدم.در ادامه آن ها من را به انفرادی نبردند و به سلول سه نفره در کنار سما و ایقان منتقل کردند و دیگر جریان مصاحبه تلویزیونی تکرار نشد و نکته ی قابل توجه این بود که وقتی بازجوی من متوجه شد که من را زده اند بسیار ناراحت شد و جریان را از من پرسید و گفت که پیگیری می کند و آن شخص را توبیخ خواهد کرد و ابراز داشت از این جریان بی خبر بوده است و بسیار ناراحت شده است و ابراز تاسف کرد!


 کانون مدافعان حقوق بشر: «اقدام دولت اسراييل مخالف اصول بنيادين حقوق بشر است»

« کانون مدافعان حقوق بشر» در پی حمله کماندوهای اسراييلی به کشتی کمک رسانی به مردم غزه، با صدور اطلاعيه ای با محکوم کردن اين اقدام، تلاش همه نهادهايی که در عرصه حقوق بشر فعاليت می کنند و همچنين مدافعان حقوق بشر را برای وادار کردن دولت های حامی اسراييل به اعمال فشار بر آن و اقدام مناسب در محکوميت چنين اعمالی از سوی سازمان ملل متحد، خواستار شد.

به گزارش سايت کانون مدافعان حقوق بشر، اين سازمان مردم نهاد در اطلاعيه خود به عنوان نهادی که برخورداری از مواهب حقوق بشر را حق مسلم همه انسان ها می داند، اقدام دولت اسراييل را امری مخالف اصول بنيادين حقوق بشر دانسته و از سازمان ملل متحد خواسته است تا با اين اقدام دولت اسراييل برخورد مناسب کند. متن اطلاعيه « کانون مدافعان حقوق بشر» که روز چهارشنبه، دوازدهم خرداد ماه ۱۳۸۹ صادر شده، به شرح زير است:

هم وطنان گرامی

حمله کماندوهای اسراييلی به کشتی کمک رسانی به مردم مظلوم غزه، نشان داد که اصول انسانی و موازين جهانی حقوق بشر تا چه حد در جهان امروز مورد تجاوز قدرت ها و دولت های زورگو قرار می گيرد.

محکوميت اين قبيل اقدام ها برای همه جهانيان آشکار است، ولی وظيفه سنگينی بر دوش همه نهادهای حقوق بشری قرار گرفته و آن مخالفت جدی و کارساز با همه گونه خشونت به ويژه خشونت دولتی است.

تلاش پيگير همه نهادهايی که در سراسر گيتی در عرصه حقوق بشر فعاليت می کنند و مدافعان راستين حقوق بشر برای وادار کردن دولت های حامی اسراييل به اعمال فشار بر آن و اقدام مناسب در محکوميت چنين اعمالی از سوی سازمان ملل متحد، می تواند راهی به سوی احقاق حقوق مردم فلسطين بگشايد.

کانون مدافعان حقوق بشر به عنوان نهادی که برخورداری از مواهب حقوق بشر را حق مسلم همه انسان ها می داند و در اين راستا مجدانه تلاش می کند، اقدام دولت اسراييل را امری مخالف همه موازين بين المللی و اصول بنيادين حقوق بشرمی داند و مصرانه خواستار آن است که قدرت های بزرگ و سازمان ملل متحد با اين اقدام دولت اسراييل برخورد مناسب کنند.

کانون مدافعان حقوق بشر بر اين باور است که رفتارهای دوگانه قدرت ها و نهادهای بين المللی در خصوص اجرای موازين جهانشمول حقوق بشر در همه سرزمين ها موجب خدشه وارد شدن به آرمان های والای حقوق بشری است.

کانون مدافعان حقوق بشر

۱۲/ ۳/ ۱۳۸۹


اعتراف رجانیوز به رای بالای میرحسین موسوی در صندوق صدا وسیما

نگاهی به ایام انتخابات و بیرون آمدن 700 رای به میرحسین از قریب به 800 رای صدا و سیما مبین این است که فشارهای وارده از سوی سران فتنه به این سمت می رود که برنامه ای که تناقض رفتاری و عملی مسببین فتنه با امام را آشکار می کند سانسور شود.

رجانیوز، پایگاه اینترنتی حامی دولت احمدی نژاد در مطلبی که به خاطر دفاع از برنامه “دیروز،امروز،فردا” ی صدواسیما و مجری آن وحید پوریامین انتشار داد فاش کرد که در صندوق رای سیاری که روز ۲۲ خرداد برای گرفتن رای کارمندان صدا وسیما به این سازمان برده شوده بود، ۷۰۰ رای برای میرحسین موسوی و ۱۰۰ رای برای دیگر کاندیداها ریخته شده بود.

به گزارش کلمه “رجانیوز با استناد به همین رای بالای کارمندان صدا و سیما به موسوی نتیجه گرفته است که مدیران صدا و سیما تحت تاثیر جو خارج از صدا و سیما که بیشنر از ستادهای فتنه هماهنگ می شود در جهت سانسور یا قطع این برنامه “دیروز،امروز،فردا” پیش می روند.”

در خبر رجانیوز آمده است که: اخبار رسیده از صدا و سیما حاکی از آن است که جو گیر شدن و فضا سازی برای صدا و سیما عاملی برای پایان برنامه دیروز امروز فردا است.

متأسفانه مدیران صدا و سیما نیز در این راه کمال هماهنگی را با کسانی که راهشان با این برنامه بر خلاف راه امام از آب در آمد را داشتند متأثر از جو خارج از صدا و سیما که بیشنر از ستادهای فتنه هماهنگ می شود در حال سانسور یا قطع این برنامه پیش می روند.

بهانه مخاطب کم و جذب کم مخاطب عاملی شد تا این روزها حمله به برنامه و مجری آن یعنی یامین پور دو چندان شده است و خود یامین پور بارها به صورت ضمنی پایان دیروز امروز فردا را پیش بینی کرده است.

رجانیوز همچنین نوشته است: “نگاهی به ایام انتخابات و بیرون آمدن ۷۰۰ رای به میرحسین از قریب به ۸۰۰ رای صدا و سیما مبین این است که فشارهای وارده از سوی سران فتنه به این سمت می رود که برنامه ای که تناقض رفتاری و عملی مسببین فتنه با امام را آشکار می کند سانسور شود.”


سایت فاطمه رجبی مصباح یزدی را امام خطاب کرد

این پایگاه خبری در توجیه این اقدام خود نوشته است:”لقب “امام” برای استاد مصباح درحالی بکار رفته که برای صاحبنظرانی چون فخر رازی و محمد غزالی نیز بکار می‌رفته است.

روزنامه جمهوری اسلامی نوشت: پایگاه خبری انصارنیوز، در یکی از مطالب جدیدش از آیت‌الله مصباح یزدی با عنوان “امام مصباح یزدی” یاد کرده است.

این پایگاه خبری در توجیه این اقدام خود نوشته است:”لقب “امام” برای استاد مصباح درحالی بکار رفته که برای صاحبنظرانی چون فخر رازی و محمد غزالی نیز بکار می‌رفته است.

این هم برای بهانه‌گیران!” پایگاه خبری انصار نیوز در بخش دیگری از مطلبش نوشته است: “در قرآن آمده است: “یوم ندعو کل اناس بامامهم”. هرکسی با امامش وارد محشر می‌شود. شناخت “امام” هم خیلی مهم است. پیامبر می‌فرماید: “من مات و لم یعرف امام زمانه مات میته جاهلیه؛ هرکس بمیرد و “امام زمان” ش را نشناسد به مردن جاهلیت از دنیا رفته است…” هنوز از واکنش آیت ا لله مصباح یزدی در این زمینه خبری منتشر نشده است.

تنها مطالب و مقالاتي که با نام جبهه ملي ايران - ارو‌پا درج ميشود نظرات گردانندگان سايت ميباشد .