پاسخ دکتر زیبا کلام به نماینده کهکیلویه و مخالفان:

مگر صدا و سیما میراث یک جناح خاص است؟!

 

جمهوریت- ابراهیم بهشتی نامدار: دکتر صادق زیبا کلام ادبیات نماینده کهکیلویه و رفتار علی لاریجانی رئیس مجلس در صحن علنی دیروز مجلس را دون شان مجلس دانست.

صادق زیبا کلام در واکنش به تذکر دیروز محمد علی بزرگواری نسبت به دعوت صداو سیما از وی برای حضور در یک برنامه زنده و همچنین نوع برخورد علی لاریجانی با این موضوع گفت: من سنجش این که چه کسی دلقک و خائن به وطن است را به مردم حوزه انتخابیه آقای بزرگواری وا گذار می کنم.

استاد دانشگاه تهران با انتقاد از نوع ادبیات یک نماینده مجلس افزود: نامه سرگشاده ای در این خصوص نوشته ام که به زودی منتشر می کنم و در آن یک پیام برای نماینده کهکیلویه دارم. در حقیقت به ایشان پیشنهاد می دهم که همراه با هم به حوزه انتخابیه وی برویم و از مردم آنجا بپرسیم که آیا دکتر صادق زیبا کلام دلقک است یا آقای بزرگواری؟ آیا زیباکلام خائن است یا نماینده شما در مجلس؟ آیا زیبا کلام وطن پرست نیست یا بزرگواری؟

زیبا کلام ادامه داد: من همین جا اعلام می کنم که اگر مردم حوزه انتخابیه آقای بزرگواری گفتند زیبا کلام دلقک است و خائن، بلافاصله از استادی دانشگاه استعفا می دهم و به جرم خیانت خودم را به زندان اوین معرفی می کنم. اما اگر مردم کهکیلویه گفتن آقای بزرگواری دلقک است، خود وی تصمیم بگیرد که چه بکند.

زیبا کلام همچنین از علی لاریجانی گلایه کرد که چرا در برابر این نوع ادبیات سخیف، سکوت کرده و مانع از بیان این گفته ها نشده است. او گفت: برای آقای لاریجانی متاسفم که به بزرگواری تذکر نداده است تا عفت کلام را در صحن علنی مجلس رعایت کند و این گونه به یک استاد دانشگاه که هزاران دانشجو دارد و مورد احترام جامعه علمی کشور است،توهین شود.

وی خطاب به رئیس مجلس گفت: آقای لاریجانی مسایل سیاسی تمام می شود. امروز رئیس مجلس هستید و فردا نخواهید بود و فردی همانند من خواهید شد. من به عنوان یک همکار شما در دانشگاه تهران، توقع داشتم بایستید و اجازه ندهید یک نماینده مجلس به یک استاد دانشگاه شناخته شده توهین کند.

زیبا کلام در خصوص اصل موضوع و نوع برخورد برخی مسئولان کشور با نظرات مخالف خود نیز تاکید کرد: این روش پسندیده ای نیست که برخی مسئولان کشور هر گاه نظر مخالف خود و خلاف آنچه خود می خواهند به مردم القا کنند را شنیدند، فریاد وا اسلاما سر دهند و بگویند ارزش ها در خطر است و نظام زیر سوال رفت.این شیوه چه آگاهانه باشد و چه بر حسب عادتی که در ٣٠ سال گذشته بوده، شیوه درستی نیست.

زیبا کلام ادامه داد: وقتی آمریکا به عراق حمله کرد و نیروهای آمریکایی تلفات زیادی می دادند، در واشنگتن تظاهرات ١٠٠ هزار نفری در مخالفت با سیاست های بوش و جنگ انجام می شد و همین صداوسیما هم مرتب آن را پخش می کرد. اما جرج بوش یا هیچ مسئول آمریکایی نگفتند مخالفان سیاست های دولت خائن هستند یا خون سربازان آمریکایی را زیر پا گذاشته اند.

وی در نمونه ای دیگر اضافه کرد: وقتی رابین کوک وزیر خارجه دولت آقای تونی بلر در مخالفت با جنگ عراق، استعفا داد، نه آقای بلر و نه مطبوعات انگلیس نگفتند آقای کوک خیانت کرده یا جاسوس ایران است یا خون سربازان را زیر پا گذاشته است. وی تاکید کرد: این شیوه برخورد و ادبیات برای کشوری که ادعا می کند مردم سالاری دارد، پسندیده نیست.

زیبا کلام که از طرف مخالفان خود متهم به زیر پا گذاشتن ارزش های نظام شده است، افزود: من کسی هستم که در طول ٣٠ سال گذشته مواضعم ، نوشته هایم، کتابهایم و کارهایم، روشن است و واضخ تر از آن است که بخواهم توضیح بدهم نظام را قبول دارم یا ندارم. کسانی که این رفتارها را از خود بروز می دهند باید توجه داشته باشند که زمان این برخوردها گذشته است.

این تحلیل گر مسایل سیاسی با بیان اینکه برخی مسئولین تنها نظرات موافق خود را درست می دانند و نظرات مخالف را بر نمی تابند،تصریح کرد: مگر صدا وسیما میراث یک جناح خاص است و قرار است در تیول یک جناح خاص باشد؟ مگر صدا وسیما که با بودجه مردم و از مالیات صادق زیبا کلام و امثال زیبا کلام تامین می شود، متعلق به یک جریان و یک خط سیاسی ویژه ای است که بخواهند انحصار بوجود آورند و بگویند فقط چهره هایی که مورد علاقه ما باشد را دعوت می کنیم و دیگران نباید اظهار نظر کنند؟

استاد گروه علوم سیاسی دانشگاه تهران در ادامه درباه سخنان خود در برنامه مذکور که از شبکه خبر پخش شده است نیز گفت: بحث عمده این بود که صدا وسیما تلاش می کند این گونه القاء کند که از زمان روی کارآمدن اوباما در آمریکا هیچ تغییری در رفتار و سیاست های آمریکا بوجود نیامده و کسانی که فکر می کنند اوباما متفاوت از بوش است یا احیانا تغییری در رفتار آمریکا بوجود آمده اشتباه می کنند.

وی افزود: من اساسا با چنین رویکردی مخالفم. رویکردی که به این معنی است که اگر رابطه ای بین ایران و آمریکا برقرار نشده و مشکلات دو کشور همچنان باقی است، همه قصورها و کم کاری ها از ناحیه آمریکا ست و ایران در این خصوص هیچ مشکلی ندارد و اساسا هیچ کاری از ناحیه ما علیه آنها انجام نشده است.در صورتی که واقعا این طور نیست. ما سفارت آنها را گرفتیم و کارکنان سفارت را به گروگان بردیم و اسیر کردیم. کسی منکر دخالت های آمریکا در امور ایران مثل کودتای مرداد ١٣٣٢ نیست، ولی من این را قبول ندارم که سیاست خارجی ما همواره درست بوده و هیچ اشکالی نداشته است. ما هم اشتباهاتی داشته ایم.

زیبا کلام گفت: روابط ما در حال حاضر با همین کشورهای همسایه حاشیه خلیج فارس و اتحادیه اروپا بسیار سردتر از زمان جنگ است. آیا همیشه این کشورهای طرف ایران بوده اند که مشکل داشته اند و ما هیچ مشکلی نداشته ایم؟ آیا نمی خواهیم یک بازنگری در سیاست خارجی خود بخصوص در باره آنچه در طول ٤ سال گذشته اتفاق افتاده بکنیم؟

زیبا کلام موضوع جنگ و نقش آمریکا در شروع آن را موضوع بحث برانگیز دیگر این برنامه دانست و گفت: من از آقای حاجی بابایی که معتقد بود آمریکا جنایات زیادی علیه ایران انجام داده است، خواستم لیست این جنایات را بگوید که وی مدعی شد شروع جنگ عراق با ایران به دستور آمریکا بوده است. در صورتی که من معتقد نیستم که آمریکا شروع کننده جنگ بود.

وی ادامه داد: آمریکا به هیچ وجه به صدام نگفت که با ایران بجنگ. صدام یک فرد خودمحور و مستبد بود که هر کاری را که خود درست می دانست انجام می داد. این طور نبود که آمریکا به او بگوید به ایران و بعد هم به کویت حمله کن. با این حال اگر اصرار دارند که آمریکا جنگ را شروع کرده و این یک جنایت بزرگ است، پس چرا اصرار داشتند که جنگ پس از فتح خرمشهر ادامه یابد؟

این تحخلیل گر مسایل سیاسی تاکید کرد: اتفاقا این سوال و سخن من تنها چیزی را که زیر سوال می برد، این استدلال است که آمریکا جنگ ایران و عراق را شروع کرد نه ارزشهای نظام و خون شهدا. گذشته از این چرا ما فقط وقتی همایشی یا برنامه ای درباره جنگ است باید از زیر زبان آقایان هاشمی و رضایی چیزهایی درباره جنگ بشنویم که موید این مطلب است که انگار یک خبرهایی بوده است و ما خبر نداریم.

زیبا کلام در ادامه گفت : من از آقایان محبیان، حاجی بابایی و بزرگواری می پرسم اگر واقعا پیروز جنگ بودیم چرا حضرت امام(ره) پذیرش قطعنامه را به جام زهر تشبیه کردند و گفتند که جام زهر را می نوشم؟
اگر بخواهیم واقعیات را از مردم بپوشانیم و آنها را در بی خبری نگه داریم، نتیجه اش چه می شود؟ آیا نتیجه اش جز این می شود که از نسلی فاصله می گیریم که وقتی ٥ داوطلب می خواستیم ٥٠ نفر می رفتند روی مین؟