قدرت زنان در انتخابات ایران

لیز دوست

خبرنگار بی بی سی، اصفهان

گلناز 26 ساله درحالی که در یک چایخانه دل انگیز در یک کاروانسرای قرن هفدهم نشسته بودیم گفت: "من دوست دارم لباس رنگی بپوشم." روسری ظریف نارنجی رنگ او از فرق سرش به عقب تا روی شانه ها را پوشانده است.

او با لحنی گلایه آمیز می گوید: "محمود احمدی نژاد رئیس جمهوری در زمان انتخابات گفت به روسری ما کاری ندارد. اما وحشتناک است اگر به قدرت برگردد."

وی از یورش نیروی انتظامی به تجمعات در خانه های خصوصی و دردسرآفرینی برای زنان به خاطر لباسشان در طول چهار سال ریاست جمهوری محمود احمدی نژاد شکایت می کند.

رنگ ارجح برای او در این هفته، مانند بسیاری دیگر از جوانان ایرانی که آرزوی فضایی با آزادی های بیشتر را دارند، سبز بوده است - رنگ مبارزات انتخاباتی میرحسین موسوی، نامزد اصلاح طلب انتخابات. گلناز مانتوی سبز تن کرده است.

سارا از اقوام او که یک سال بزرگتر است کنار او نشسته و او نیز سبز لیمویی روشن به تن دارد.

اما در میدان امام اصفهان که جایی شاهکار است، با گروه کوچکی از زنان جوان که جملگی سیاه پوشیده بودند برخورد کردم که با افتخار پوسترهای محمود احمدی نژاد را در دست داشتند. آنها به اتفاق فریاد زدند: "ما به او رای می دهیم."

در پایتخت فرهنگی ایران، تاریخ غنی این کشور با حس بی سابقه ای از تب انتخاباتی تلاقی کرده است.

در میدان امام که پوشیده از گنبدهای درخشان سبک اسلامی و کاشی های ناب آبی رنگ متعلق به برخی از خیره کننده ترین معماری های مذهبی در جهان است، بسیاری از مردم پارچه نوشته، کیف و پرچم هایی با تم انتخابات حمل می کنند.

انتخابات ریاست جمهوری ایران به یک رقابت فشرده و هیجان انگیز میان رئیس جمهور محافظه کار 52 ساله و آقای موسوی 67 ساله که زمانی نخست وزیر بود و همچنین یک نقاش برجسته است بدل می شود.

حرکت جسارت آمیز

سیاه رنگ رسمی مبارزات انتخاباتی محمود احمدی نژاد نیست، اما در ایران، لباسی که زن ها می پوشند وسیله ای برای بیان است.

چادر سیاه لباس متداول در میان زنان محافظه کار در کشوری است که پوشیدن روسری و لباس های کم جلوه در آن اجباری است.

آقای احمدی نژاد معمولا از زنان به عنوان قلب این جامعه سخن می گوید. او از توانا کردن زنان حرف می زند و بر طرح های خود برای دادن بیمه برای زنان خانه دار و تقسیم ثروت نفتی در میان خانواده های فقیرتر تاکید می کند.

اما آقای موسوی از یک دارایی سیاسی غیرعادی - برای ایران - برخوردار است: همسرش زهرا رهنورد.

او یک استاد بلندپایه دانشگاه و همچون شوهرش یک نقاش مورد احترام است. جسورانه ترین اقدام آنها به عنوان یک زوج - گرفتن دست یکدیگر در جریان مبارزات انتخاباتی - باعث سر و صدای زیادی شده است.

وی در مصاحبه ای با بی بی سی در تهران سیاست را یک هنر توصیف کرد و نوع لباسش - چادر سیاه با یک روسری رنگی در زیر آن که پیداست - را یک "ترکیب زیبا" خواند.

از زمان انقلاب اسلامی 1979 تاکنون زنان سیاستمداران هرگز چنین در مبارزات انتخاباتی نقش ایفا نکرده بودند. اما اکنون سال 2009 است و مسائل زنان به طرز بی سابقه ای در دستور کار قرار گرفته است.

وقتی از خانم رهنورد می پرسم که فعالان زن برای چه چیزی می جنگند در جوابی قاطعانه می گوید: "برابری میان مردان و زنان."

یک سازمان در ایران که در بر گیرنده بسیاری از گروه های فعال در زمینه حقوق زنان است از هیچ نامزد خاصی حمایت نکرده است. این سازمان برای تغییر از جمله در متمم های قانون اساسی در مورد زنان، شامل حقوق آنها در خانواده، می کوشد.

زنانی که از آقای موسوی یا مهدی کروبی، دیگر نامزد اصلاح طلب، حمایت می کنند می دانند که برابری حدی دارد. مساله به حقوق مربوط می شود: حق مطالبه آنچیزی که انتخاب می کنند؛ حق اعمال نظر در صورتی که شوهرشان بخواهد زن دوم بگیرد؛ حق گرفتن کارهایی که برای آن واجد شرایط هستند.

سارا در اصفهان با صدایی پایین که حالت کلافگی دارد گفت: "من فارغ التحصیل یکی از بهترین دانشگاه های کشور هستم. اما هنوز نمی توانم هر کاری بخواهم بکنم. نمی توانم هرچه می خواهم بگویم."

بسیاری از جوانان ایران به دانشگاه می روند و 65 درصد آنها زن هستند.

سارا که معماری خوانده اجازه طراحی ساختمان دارد اما نظارت بر پروژه ها در محل می تواند برایش دشوار باشد، و گاهی هم ممنوع است.

پایین آوردن انتظارات

هر چهار نامزد انتخابات قول هایی به زنان داده اند. این کار از نظر سیاسی عاقلانه است. زنان حدود نیمی از رای دهندگان را تشکیل می دهند.

آنها بخشی از جنبشی بودند که محمد خاتمی را در سال 1997 به قدرت رساند و در سال 2001 بار دیگر پیروزی او را تکرار کرد.

اما محافظه کاران که هنوز بسیاری از اهرم های قدرت را در نظامی که آیت الله علی خامنه ای رهبر ایران مسئول امور است در دست دارند، بسیاری از برنامه های محمد خاتمی را بی اثر کردند.

گلناز اذعان می کند: "انتظارات ما نباید خیلی بالا باشد. چیزهایی که می تواند عوض شود خیلی زیاد نیست."

خانم رهنورد می گوید که روسری در دستور کار او نیست. او در تعبیری از قرآن که همه مسلمانان با آن موافق نخواهند بود می گوید: "در اسلام، زنان همیشه حجاب داشته اند؛ به آنها می گوید که خود را بپوشانند."

برای سال های طولانی مقررات پوشش برای زنان ایرانی در اولویت نبود زیرا در جبهه های دیگری می جنگیدند. اما 70 درصد جمعیت ایران کمتر از 30 سال دارد.

زنان جوان به خصوص در بخش هایی از تهران با پوشیدن مانتوهای کوتاه تر و تنگ تر و روسری های شل تر، به شدت محدودیت ها را پس می زنند.

شهلا لاهیجی نخستین ناشر زن در ایران برای 50 سال برای حقوق زنان ایران جنگیده است که حتی از عمر جمهوری اسلامی هم بیشتر است.

او در پاسخ به این سوال که آیا سیاستمداران پس از پایان مبارزات انتخاباتی قول های خود را فراموش خواهند کرد یا نه اصرار می ورزد: "این تصمیم ماست."

و او به نسلی که بعد از او می آید می نگرد. "این نیست که فقط دخترها درحال تغییرند. پسرها هم در حال تغییرند."

http://www.bbc.co.uk/persian/lg/iran/2009/06/090610_si_ir88_election_women.shtml