نامه دختر آيتالله طالقاني به رهبران و پيشکسوتان انقلاب
" مردم را ميزنند و ميکشند و شما به تعطيلات تابستاني ميرويد؟"
جمعه، ۲۶ تير، ۱۳۸۸
اعظم طالقاني، فرزند اولين امامجمعه تهران پس از انقلاب، با ارسال نامهاي به مجلس
خبرگان، به آنها هشدار داد که: کشور و تماميت ارضي و ساختار سياسي آن در معرض خطر
قرار گرفته، و از آنها پرسيد: آيا در اين شرايط حساس و اضطراري که مردم به شما نياز
دارند بجاي سرکشي به زندانها و نهادهايي که در مقابل مردم قرار گرفتهاند به
تعطيلات تابستاني ميرويد؟
متن کامل اين نامه به شرح زير است:
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
أَلَمْ تَرَ کَيْفَ فَعَلَ رَبُّکَ بِعَادٍ. إِرَمَ ذَاتِ الْعِمَادِ
آن شبي که در بيدادگاه شاه (دادگاه عشرتآباد) آراء محکوميت ۹نفر از سران و
مبارزين با رژيم شاهنشاهي قرائت ميشد، مزدوران دادگاه فرمايشي تلاش ميکردند جمعيت
را متفرق و از محوطه دادگاه دور کنند تا خود بتوانند فرار کنند. آيتالله سيدمحمود
طالقاني فريادي بر سر آنان کشيد که ميخکوب شدند، سپس با تکيه بر عصايش سوره
«والفجر» را تلاوت نمود و به تفسير آن پرداخت. آن مزدوران منتظر فرصتي بودند که از
آن محيط خارج شوند. اين واقعه در خاطر کساني که رنجهاي بيعدالتي، تبعيض، ستم
ستمکاران و استبداد را چشيدهاند بسيار اثرگذار بود. بيش از يکصدو پنجاه نفر حاضر
در آن بيدادگاهها اين آموزش انقلابي بودن و شجاعت، در ضميرشان چنان رسوخ نمود که
هنوز هم آثار آن در زندگيشان مشاهده ميشود.
آنچه آنروز آموختيم اين بود که پناه گرفتن در کاخها و برخورداري از
کاملترين تسليحات و تجهيزات در صورتي که همراه با قساوت و سنگدلي توأم گردد،
نتيجهاي در برنخواهد داشت... و امروز شاهديم جوانان مردم را به ديوار ميچسبانند و
با باتوم و ميلگرد و چماق بر سرش ميکوبند و سپس تحويل گروه ديگري ميدهند، لگد و
باتوم چاشني مجددي است که بر سرو صورت و طحالش کوفته ميشود و سپس آنان را به
زندان، کلانتري، پادگان و يا پايگاههاي ديگر ميبرند، از آنجا که تصور نميکردند
ملت براي تحقير رأيشان در خيابانها به اين گستردگي ظاهر شوند و هيچ طلب نکنند جز
رأي خود، در مخيله حاکميت نميگذشت تا زندانها را بيش از اينکه هست توسعه دهد.
علما و مراجع محترم
آموزههاي شما اين بود که بايد حق را گرفت و ستمپروري گناهي بزرگ است و مردم
را تشويق به مبارزه ميکرديد هماکنون شما بايد در صف جلوي گرفتن حق باشيد نه آنکه
در خانههاي خود بمانيد و حداکثر به انتشار يک نامه يا بيانيه اکتفا کنيد. همانطور
که ملاحظه ميکنيد مردم و بخصوص جوانان از همه ما پيشروترند و براي گرفتن حق خود
کتک و توهين و شکنجه را تا سرحد مرگ تحمل ميکنند. آيا آنان اقامه صلاة ميکنند يا
شما و ما ! إِنَّ الصَّلَاةَ تَنْهَى عَنِ الْفَحْشَاء وَالْمُنکَرِ.(عنکبوت ۴۵)
اينک بياعتنايي به رأي آنها ميشود که اگر بخاطر کانديداهاي اصلاحطلب به پاي
صندوقها نميآمدند ۳۰% از مردمان هم به پاي صندوقهاي رأي نميآمدند و براي جمهوري
اسلامي و نظامي که برايش جان برکف بودهاند و عزيز از دست دادهاند و خون دلها
خوردهاند آبرو نميآفريدند تا حاکميت بر خود ببالد که ۸۵% رأي دادهاند! آيا از
خود سوال نميکنند که بيشترين رأي از فاصله ۳۰% تا ۸۵% مردم براي چه کساني بوده
است؟!
نمايندگان محترم مجلس خبرگان رهبري
آيا اين عدالت است که جواب اعتراض مردم با خون و کتک و شکنجه در زندانها
داده شود ؟! آيا شما، که اين مردم به شما رأي دادهاند، توان نداريد حداقل از
فرمانده کل قوا سوال کنيد اينهمه نيرو و با اين شکل و شمايل که شستشوي مغزي به
آنها داده شده و يا براي نياز اقتصادي آنها را به اين ميدان آوردهايد، چگونه در
مقابل مردم بيسلاح که فقط براي نشان دادن اعتراض بحق خود در خيابانها حضور
مييابند آرايش دادهايد ؟! آيا اين هنر شما مسئولين کشور اسلامي است که اينگونه
عمل کنيد که افکار عمومي اظهار ميکند اين وضع را در زمان شاه مخلوع هم بياد ندارد
؟! آيا وعدههاي شما به مردم در زمان شاه ميخواست، به چنين اوضاع و احوالي بينجامد
؟! در اسلام اصيلي که ما ميشناسيم هيچ دليل و مستندي براي خونريزي، آزار و شکنجه
وجود ندارد، لذا سوال اين است که چه کساني دستور چنين فجايعي را دادهاند ؟! با چه
مجوزي متهمين به شدت ضرب و شتم و شکنجه ميشوند و مورد برخوردهاي ضدانساني و
ضداخلاقي قرار ميگيرند؟!
آيا اينها نفوذيهاي ضدانقلاب و خارجيهاي ضدانقلاب ايرانند يا افرادياند
که مورد آموزشهاي خاص قرار گرفتهاند؟! چرا دايره دستگيريها به مسئولان پرسابقه
خود جمهوري اسلامي به اين اندازه گسترده شده است و خانوادههاي آنها نيز مورد تهديد
قرار گرفتهاند که صدايشان را حتي براي خبررساني و اعتراض بلند نکنند وگرنه اوضاع
بر زندانيشان سختتر خواهد شد و يا حتي فرزندانشان نيز دستگير ميشوند؟!
اين همه درد و رنج را بايد به کجا برد؟ آيا از جمهوريت و اسلاميت چيزي باقي
مانده است که آقايان به مقام و مسئول بودن چنين حاکميتي مفتخر باشند ؟!...
نمايندگان محترم مجلس خبرگان قانون اساسي
شما که واضع و حافظ قانون اساسي ميباشيد تاکنون در کجا و کي به عدم اجراي
اصول ۲۶و۲۷ قانون اساسي که راهپيمائي و اعتراض را آزاد اعلام داشته و حاکميت از
انجام اين امر ممانعت نموده است؛ اعتراض نمودهايد ؟! چگونه ميتوان شما را نخبه و
نمايندگان برحق مردم دانست که از حق آنان دفاع نميکنيد؟! افکار عمومي ميگويد: از
روحانيون و مدعيان دين ميشنيديم که «اين مملکت صاحب دارد، امام زمان(ع) صاحبش است
و نگران نباشيد مشکلات مرتفع ميشود». ولي شرايطي که ميبينيم نه مملکت صاحب دارد و
نه فريادرسي هست. قوه قضائيه هم بجاي دفاع و حمايت از حقوق حقه مردم، خود مدعي
آنانست. پس ما به کجا پناه ببريم؟ آيا اين برادرکشي نيست؟! آيا نبايد قوه قضائيه با
اجراي عدالت جلوي برادرکشي و کينهورزي را ميگرفت؟!..
آنها ميگويند بعد از انقلاب که انتظار رفتار عادلانه و عدم تبعيض از حاکميت
و شوراي نگهبان را داشتيم انجام نشد ولي اينبار بيش از هميشه حقوق ما را پايمال
نمودند. در حالي که مدارک و اسناد و شکايات بيش از آنچه که مورد نياز بود را در
اختيار داشتند ولي با بياعتنايي از حقوق مردم گذشتند. ظاهراً براي حفظ نظام اسلامي
سرپوش بر اعتراضها گذاردند! در حاليکه سراسر نهج البلاغه و کتاب خدا تأکيد بر
حقالناس و عدالت است و اساس اسلام همين است. لذا وجود بيعدالتي، دروغ و ستم ...
از جانب حاکميت بيانگر پايان يافتن نظامي است که بخاطر اسلام شکل گرفته بود.
نمايندگان محترم مردم مجلس شوراي اسلامي
شما نماينده مردمي هستيد که با هزاران اميد به شما رأي دادهاند آيا در اين
شرايط حساس و اضطراري که مردم به شما نياز دارند بجاي سرکشي به زندانها و نهادهايي
که در مقابل مردم قرار گرفتهاند به تعطيلات تابستاني ميرويد؟! چگونه شب سر بر
زمين ميگذاريد در حاليکه مردم براي ابراز اعتراض خود در خيابانها حضور پيدا
ميکنند و تعداد زيادي کشته، زخمي و دستگير ميشوند و طي يکماه گذشته اين روند
ادامه داشته است؟!
نهادهاي مسئول
در پايان متذکر ميگردد با توجه به اينکه کشور و تماميت ارضي و ساختار سياسي
آن در معرض خطر قرار گرفته، بايد با حضور خود در بين خانوادههاي شهدا و زندانيان،
و هرکجا که زندانياي نگه داشته ميشوند، بررسي کنيد و ملاحظه کنيد آيا ممکن است
افکار عمومي اشتباه کند ؟! چارهاي بيانديشيد که آتش زيرخاکستر بسيار خطرناکتر از
گلهاي آتش روشن است و به اين بيانديشيد که «إِنَّ السَّمْعَ وَالْبَصَرَ
وَالْفُؤَادَ کُلُّ أُولـئِکَ کَانَ عَنْهُ مَسْؤُولاً»(اسراء ۳۶) قيامت نزديک است
و از همين جا شروع ميشود. پاسخ درباره حقوق مردم بسيار سختتر از حقوق خداست که
خدا تجلي قيام بحق مردم است و آفرينش خدا با استبداد و ستم هيچگونه سازگاري ندارد.
«رَبَّنَا وَلاَ تُحَمِّلْنَا مَا لاَ طَاقَةَ لَنَا بِهِ»(بقره۲۸۶)
اعظم طالقاني
۲۴تير۱۳۸۸
رونوشت:
- مجمع تشخيص مصلحت نظام
- شوراي نگهبان
- نمايندگان محترم مردم و مجلس شوراي اسلامي
- نهادهاي محترم مسئول
موج آزادي
تنها مطالب و مقالاتي که با نام جبهه ملي ايران - اروپا درج ميشود نظرات گردانندگان سايت ميباشد . |