استقبال گرم کاربران عصرايران از يک فراخوان
تحريريه آزاد: موافقان و مخالفان خاتمي چه مي گويند؟

 

عصرايران - در پي فراخوان بخش"تحريريه آزاد"عصرايران از کاربران خود براي ابراز دلايل موافقت يا مخالفت خود با کانديداتوري سيدمحمدخاتمي براي دهمين دوره انتخابات رياست جمهوري ، نظرات فراواني در اين خصوص به سايت ارسال شد.

نظر به کثرت نظرات ، عصرايران ناگزير شد ، پيام هاي رسيده را در چند بخش تنظيم و منتشر کند؛ ضمن اين که برخي نظرات تکراري،بسيار کوتاه يا نظرات حاوي توهين به خاتمي يا رقبايش حذف گرديدند.
ضمناً يادداشت هاي مفصلي هم از برخي عزيران دريافت شد که در تحريريه در دست بررسي است تا به عنوان مطلب مستقل منتشر شوند.
ضمن سپاس از حسن اعتماد شما به سايت خودتان ، بخش اول نظرات کاربران عصرايران درباره کانديداتوري سيدمحمد خاتمي منتشر مي شود.

به زودي درباره ساير کانديداها نيز "تحريريه آزاد" عصر ايران ، فعال خواهد بود.



موافق

چون خاتمي مردم را به قانون سوق مي دهد .ملت را آموزش مي دهد که ازقدرت حق خود را بخواهند.
تنها کسي که در اين زمان مردم را جسور و با حقوق خود آشنا کرد کسي نيست جز مرد بزرگي بنام خاتمي ودر اين بين کساني که از قدرت خود مي ترسند مخالف ايشان هستند.
بسياري از مردم جامعه ما به نفاق و دوروئي روي آورده اند وهيچ کس را نمي توان شناخت که چه ايده ومسلکي دارد و اين مشکل با هيچ داروئي قابل درمان نيست مگر آزادي که خاتمي از موافقان آن است .
در آزادي است که افراد هويت واقعي خود را نشان مي دهند ودر آنوقت درمان مشکل آسان است وخاتمي است که به اين شعار پابند است و من بدليل اين مطالب با ايشان موافقم وبايد جامعه به اين سمت حرکت کند.
...پس بايد خاتمي وايده او را تقويت نمود تا اين مشکلات رفع شود.
 به اميد پيروزي حق بر باطل

مخالف  
اگر احمدي نژاد مسبب رنج و وضعيت فعلي است،خاتمي هم يك آدم نازپرورده است كه تئوري‌هاي پوسيده غرب را تازه كشف كرده!
در هشت سال فرصت قبلي چه كرد كه حالا بكند؟
 او يك آدم بي کفايت ،فضل فروش و متظاهر استكه تظاهر به دموكراسي و مردم
دوستي مي كند.

موافق
 در زمان آقاي خاتمي آزادي نقطه ي اتکاي همه ي موضوعات مطرح در جامعه شده بود، از جمله آزادي بيان.

بزرگترين دستاورد اقتصادي تا کنون يعني صندوق ذخيره ارزي و تثبيت قيمت دلار و نيز تدوين چشم انداز اتفاق
افتاد.
 آزادي همه جا ديده مي شد و مردم خواهان تغييرات گسترده قوانين و حتي قانون اساسي شدند.
در زمان خاتمي مردم مقداري با حقوق انساني آشنا شدند و تريبون آزاد و نقد و انتقاد در اين دوره رونق شگفت
آوري پيدا کرد.
سيد داود هاشمي - دانشجو - اهواز
    
مخالف
آدم عاقل از يک سوراخ دوبار گزيده نميشود. ايشان شم سياسي ندارد و زود تحت تاثير افراد وابسته اي قرار مي گيرد که عزت و اقتدار کشور را به باد مي دهند.

مخالف
چرا که آقاي خاتمي نتوانست کاري کند که ميزان ،راي ملت باشد نه انتخابات پشت پرده .
ايشان جربزه کار کردن درست و حسابي را ندارد و از اتفاق وقتي قرار است آقاي احمدي نژاد راي بياورد چرا ايشان به خودشان زحمت داده اند و وارد انتخابات شده اند را نمي دانم چه کاسه اي زير نيم کاسه است .
    
موافق
به نظر من خاتمي در حال حاظر تنها کسي است که مي تواند در مقابل احمدي نژاد راي بياورد. هم تنها کسي
است که مي تواند ايران را از اين معضلات داخلي و نارضايتي هاي مردم از دولت و مشکلات خارجي و اجماع دنيا بر
عليه ايران نجات دهد.
خاتمي 8 سال تجربه ي رياست جمهوري موفق را در کارنامه دارد و با راي بالايي که مي آورد مجدداً ايرانيان را به دولت اميدوار مي کند.
حامد نادري دانشجوي سال آخر پزشکي
    
    
مخالف
1- آزموده را آزمودن خطاست.

2- وقتي جرأت انجام کاري را نداري ، وارد گود نشو. سيد ما ، با همه خوبي هايش ، راست و حسيني بگويم که
اهل سياست کاري و درافتادن با مافياهاي سياسي و اقتصادي نيست .
او خيلي راحت عقب نشيني مي کند و اشک مي ريزد.
سياست کمي هم جسارت و جرأت درافتادن با رقباي قدرتمند مي خواهد که متاسفانه خاتمي ندارد که اگر داشت
حال و روز اصلاحات اين نبود.

3- او از اصلاح طلبان دفاع نکرد و هيچ وقت برايشان هزينه ننمود؛ ماجراي دستگيري و زنداني کردن کرباسچي و
سکوت تلخ و گزنده خاتمي يادمان است.

4- خداييش تو قضيه هسته اي خاتمي خوب عمل نکرد و همه چيز را تعطيل کرد.
مهران شکري - ليساس حقوق - استکهلم
    
موافق
 در اين کشور فکر دموکراسي مي تواند منجر به خواست آن شود. خاتمي اين فکر را آورد؛ شايد ناخواسته.
سياست خارجي ما تنها غرب ستيزي است و احمدي نژاد فکر مي کند اين يعني استقلال سياسي . سياست
مستقل يعني به هيچ کس باج نداد. ما باج هاي کلاني به روسيه کثيف و چين کمونيستي داديم که اگر نصف آن را
به غرب مي داديم وضعمان بهتر بود. خاتمي جهت را عوض نمي کند. به اين دو کشور کمتر بها مي دهد.
    
مخالف
با آمدن خاتمي سناريو هاي زير مفروض است:
1- شکست خاتمي : در اين حالت چون ديگر کانديدا هاي مطرح اصولگرا به علت حضور خاتمي ، به عرصه
نيامدند برنده انتخابات احمدي نژاد است. اما اين شکست ، شکست دردناکي براي اصلاح طلبان و پيروزي شيريني
براي احمدي نژاد است زيرا اصلاح طلبان با برگ برنده خود به بازي آمدند ولي بازي را باختند و برگ برنده خود را
سوزاندند.

2- پيروزي خاتمي: اگر فرض را بر اين بگيريم که خاتمي در اوج محبوبيت است و با راي خوبي برنده مي شود ، به
دلايل زير پس از دوره سوم با افت شديد محبوبيت مواجه مي شود.

2-1 فقدان توان مديريتي و نداشتن استراتژي: همانطور که مي دانيم خاتمي بيشتر مرد حرف است تا عمل،
اما در اطرافيان ايشان هم تا به حال کسي استراتژي و مدل خاصي براي اداره کشور ارائه نداده است. در واقع
اصلاح طلبان فعلا فقط به راي آوردن فکر مي کنند و اداره کشور در اولويت سوم و چهارم است.

2-2 کليشه شدن شعارها: اما شعار ها و صحبتهاي خاتمي نيز ديگر آن جذابيت اوليه را ندارد. ضمنا تقريبا همه مي
دانند که شعار هاي ايشان در حد همان حرف باقي مي ماند و اصولا خيلي نبايد انتظار عمل از ايشان داشته باشيم.
2-3 بحران جهاني اقتصاد و قيمت پايين نفت: کاملا واضح است که خاتمي با يک بحران مشکل مواجه است که توان
مديريتي بالايي را طلب مي کند.

2-4 اطرافيان تندرو: اين افراد بيشتربه فکر شکستن ساختار قدرت در ايران هستند. پر واضح هست که
طرف مقابل هم بيکار ننشسته و براي ناکارامد نشان دادن دولت هراقدامي بتواند انجام مي دهد.
2-5 عدم همراهي مجلس و شوراي نگهبان: پر واضح است که اين مجموعه ها در دست جناح رقيب است و اصولا
خيلي نبايد از انها انتظار همکاري داشت.
به همه اين عوامل اين نکته را بايد اضافه کرد که مردم احتمالا به دولت خاتمي فقط 4 سال براي بهبود اوضاع وقت
خواهند و بعد از 4سال انتظار بهبود در همه عرصه ها را دارند . اين قضيه در مورد ساير
نامزدهاي اصلاح طلب صادق نيست.

موافق
من با اينکه انتقادات و آزردگي هاي بسياري جدي اي از آقاي خاتمي دارم ولي با يک حساب سر انگشتي به اين
نتيجه مي رسيم که بر خلاف شعارهايي که دولت اصولگرا و حاميان آنها سر مي دهند وضعيت جامعه ايران چه از
لحاظ اقتصادي چه از لحاظ آزادي هاي مدني و ...سير نزولي داشته است.

 اعتبار ملت ايران در بين ملت هاي دنيا هم که مشخص است به چه و وضعي دچار شده. بنابراين آقاي خاتمي نه
تنها بايد ترمز اين دولت را بکشد بلکه بايد راه را کج کنند تا حرکتمان به سوي اين پرتگاهي که معلوم نيست چه در انتظارمان است متوقف شود.
هادي - ليسانس - ايران    
       
مخالف
ايشان به شخصه ، انسان متشخص و فهيمي است ولي انسان خوب بودن الزاما به معناي رئيس جمهور خوب بودن
نيست و الا همين الان هم آقاي احمدي نژاد را داريم که واقعا انسان سالم و پاکدستي است ولي آيا حتما رئيس
جمهور خوبي هم هست؟
يکي از مولفه هاي يک مدير کارآمد اين است که بر نيروهاي خود اشراف و احاطه داشته باشد و آنها را در مسيري
که مي خواهد سير دهد.
محيط گفتماني آقاي خاتمي ، اين مولفه را بر نمي تابد؛ او بيشتر به "گفت و شنود" و ديالوگ هاي نظري و به
اصطلاح حوزوي ها ، به مباحثات طلبگي علاقه مند است تا به اعمال مديريت قاطع و صدور فرامين راهگشا ولو پس
از مشورت با مشاوران.
اين درحالي است که عرصه قوه اجرايي کشور، محيط مباحثات طلبگي و مناظرات سياسي و تئوري پردازي هاي
روشنفکرانه نيست ؛ محيط تصميم و اجراست و بسيار رخ مي دهد که بايد در لحظه تصميم گرفت و پيش رفت و
هيچ تصميمي ، خطرناک از بي تصميمي و ترديد نخواهد بود.

متاسفانه آقاي خاتمي چنين روحيه اي ندارد.
به نظر من ايشان بايد نظريه پردازي کند و يک اصلاح طلب عملياتي ، اجرائيات را عهده دار شود.
 
موافق
عملکرد آقاي خاتمي در 8 سال رياست جمهوري، با عنايت به انواع کارشکني هاي ريز و درشت،بي تجربگي نسبي
ايشان در آن زمان، خامي و تندروي برخي اصلاح طلبان،قيمت کم نفت در آن زمان، محدوديت در بسياري از زير
ساخت هاي اقتصادي و ساير موارد تاثيرگذار بر قضاوت در ارتباط با عملکرد يک سياستمدار، بسيار درخشان بود.

ايمان دارم با تکيه بر تجربيات ايشان و نيز اصلاح طلبان طرفدار ايشان از دو دوره اول و اينکه مردم ديگر دنبال
قهرمان نيستند و مي دانند مسائل يک شبه حل نمي شود و نقش بحران سازها و تخريب گران را در سرعت جريان
پديده هاي اجتماعي مي دانند، حضور اين بار ايشان بسيار درخشان تر و همراه با موفقيت هاي بيشتري خواهد بود.
        
مخالف
 جناب پرزيدنت خاتمي در طي 8 سال رياست جمهوري خودشان مسائلي را بوجود آوردند كه كشور را به مدت
طولاني درگير كرد .
 عده اي بودند كه به جز قدرت طلبي و سوء استفاده ،چيزي عايد كشور نكردند و در مورد مسائل سياسي و
اقتصادي هرگز خوب عمل نكردند.
مثلا در مورد مسائل اقتصادي ،بيكاري و تورم بالا تيم اقتصادي ايشان هيچ وقت مناسب عمل نكردند .
در عرصه سياسي هم به ظاهر خوب ولي در عمل افتضاح به بار آوردند .
وقتي روز سفر وزراي خارجه 3 كشور اروپايي به ايران و تصاويرش يادم ميايد حالم به هم مي خورد . به علت سوء
مديريت ايشان هر چند روز ما 1 غائله سياسي داشتيم . من مخالفم به دلايل زيادي كه نمي شود در چند
سطر مطرح كرد.
امير - ليسانس - 25 ساله- اروميه
    
موافق
خاتمي بايد بيايد تا:
1-بار ديگر چهره ي جديد و صحيحي از ايران به جهانيان نشان دهد و "گفتگوي تمدن ها" را احيا کند.
2-آزادي هاي سياسي و مدني در ايران اسلامي را شکوفاتر کند.
3-اوضاع اقتصادي را بسامان کند(همانطور که با نفت 8دلار و 3 سال خشکسالي مملکت را اداره کرد و صندوق
ذخيره ارزي را پر کرد).
4-گفتمان اصلاحات را که گفتمان امام بود هدفمند تر دنبال کند.
5-ديگر هيچ فيلمي يا روزنامه يا سايتي يا 90ي به دليل بيان حقايق به مشکل نيفتد.
6-عدالت را به معناي واقعي دنبال کند.
7-به جاي عوام فريبي صادقانه با مردم رفتار کند.
    
مخالف
8 سال توان مملکت را صرف بازي هاي سياسي و دعوا هاي جناحي کرد.
8 سال مظلوم نمايي کرد که نمي گذارند کار کنم و حالا باز هم آمده است که بگويد نمي گذارند کار کنم!
8 سال اعتقادات مردم به سخره گرفته شد و جامعه سنتي ايران را دچار تنش کرد.
8 سال به اسم تنش زدايي سياست خارجي مان را تعطيل کرد و سرآخر وقتي دولت را تحويل داد که ايران در
   فهرست محور شرارت بود.
8 سال ، اميد مردم را به نااميدي تبديل کرد ؛ همان مردمي که مانند خود من ، با هزار اميد و آرزو ، در دوم خرداد 76
ساعت ها در صف ايستادند تا به او رأي دهند ولي سرانجام چه شد؟!

 موافق
 چون با آمدن دولت فعلي خدمات دولت آقاي خاتمي به ملت بيشتر مشخص شد. اينکه مملکت داري کار هر کسي
نيست. اينکه تعامل با دنيا کار هر دولتي نمي تواند باشد.
 آقاي خاتمي با آن همه مخالف که در تمامي نهادها وجود داشتند و در ضربه زدن به دولت به قيمت از بين رفتن
منافع ملي رقابت داشتند مملکت را با نفت 20 دلاري اداره کردند.
 وضعيت اقتصاد بسيار بهتر بود. آمارهاي ساختگي نداشتيم . توهين به مقدسات خيلي کمتر بود مثلا اگر
صحبتهاي معاون اول رييس جمهور احمدي نژاد در مورد اسراييل از طرف يکي از نزديکان خاتمي بود چه مي شد...
    
مخالف
در سياست خارجي آقاي خاتمي ، هيچگاه شاهد حرکت رو به جلو نبوديم.
بعضي ها دلشان خوش است که در زمان خاتمي عليه ايران قطعنامه صادر نشد ولي يادشان مي رود که علت عدم
صدور قطعنامه اين بود که آقاي خاتمي ، برنامه هسته اي مان را تعطيل کرده بود .انها مي خواستند براي چه
قطعنامه بدهند؟ وقتي قطار حرکت مي کند به ان سنگ مي زنند.
الان کشورهاي عربي منطقه دادشان از قدرت ايران و نفوذ کشورمان با آسمان رفته و روزگارشان تيره شده است از
فرط حسادت به پيشرفت هاي ديپلماتيک ايران در منطقه ؛ و اين نشان مي دهد ديپلماسي دولت نهم موفق تر بوده
است.
احمدي نژاد تابوي مذاکره با آمريکا را شکست ولي نه مثل دولت خاتمي که در 2003 نامه محرمانه به آمريکا دادند
بلکه علني و در نامه به بوش و اوباما و در مصاحبه هاي متعدد خودش.
آيا خاتمي جرات داشت چنين کاري بکند؟
حتما مي گويند کفن پوشان "ال مي کردند و بل مي کردند"، سوال من اين است رئيس جمهوري که حمايت 20
ميليون راي دهنده را دارد ، وقتي از افراطي ها مي ترسد و منافع کشور را به خاطر جيغ و داد چند گروه مشخص
ناديده مي گيرد و کنج عافيت را انتخاب مي کند ، به چه دردي مي خورد؟ پس فرق بين مني که هيچ کس حمايتم
نمي کند با رئيس جمهوري که 20 ميليون حامي دارد ، چيست؟!
    
موافق
اگر مي خواهيم وضعيت کشور بهتر شود و فقر و فساد در کشور از بين برود نياز به تغيير گفتمان خود با جهان داريم.
نياز به آزادي و رهايي داريم.
نياز داريم تا ثروت و سرمايه هاي ملي را در کشورحفظ کنيم.
نياز داريم نگرش منفي دنيا به اسلام و ايران را عوض کنيم و... .
بنابراين در حال حاضر تنها اميد به رسيدن به اين موارد حضور خاتمي است. هر چند که مي دانيم خاتمي نمي تواند
معجزه کند يعني نمي گذارند.
عباسي-فوق ليسانس- تهران
            
مخالف
خاتمي مي آيد و احتمالا هم راي مي آورد و همه ما هم جشن پيروزي اصلاحات را مي گيريم ... اما بعد چه؟!
آش و کاسه سال هاي اصلاحات باز هم تکرار مي شود:
-تيترهاي تنش زا در روزنامه ها
-نامه هاي سرگشاده و تحصن و زد وخورد و زنده باد و مرده بادهاي سياسي و ...
-نمي گذاردند کار کنم والا مملکت را گلستان مي کردم.
-دعواهاي بي پايان مجلس و دولت بر سر قدرت
-لبخندهاي ژوکوند به خارجي ها براي اثبات اين که ما خيلي خوبيم و سوء استفاده آنها از اين خوب بودن ما!
-تبديل دانشگاه ها از محيط هاي علمي به باشگاه هاي حزبي
    
موافق
خاتمي انسان صادق و وارسته اي کم نظير است . او خواستار عزت وپيشرفت ايران درهمه زمينه هاي
مادي معنوي است او نه متحجر است نه خود باخته. او آيينه تمام نماي ملت ايران است او در دوران رياست
جمهوريش شعار توسعه اقتصادي نداد ولي عملش توسعه اقتصادي ورفع مشکلات معيشتي مردم بود.
 دعاي خير مردم و جوانان وطن بدر قه راهش باد.
    
مخالف
خوب به ياد دارم که در دوران خاتمي ازدواج کردم . پولي داشتم و وامي گرفتم که خانه اي بخرم ... اوضاع مسکن
آنقدر وحشتناک بود که برايم تبديل به کابوس شده بود.
از وقتي که خواستم خانه بخرم تا وقتي که خريدم ، يک و نيم يا دو ماه طول کشيد. در ابتداي جستجويم ، مي
توانستم با پولي که داشتم ، يک خانه 80 - 85 متري بخرم ولي سير صعودي قيمت مسکن به حدي بالا بود که
موقعي که داشتم در همان منطقه قولنامه مي نوشتم ، يک 60 متري توانستم بخرم.

حتما بعضي ها مي گويند اين مساله در زمان احمدي نژاد هم رخ داد.
مي گويم : بله رخ داد. بنابر اين فکر نکنيد که زمان خاتمي اوضاع روبراه بود. وضع مردم همين بود که الان هم هست
و بنابر اين متوهم نشويم که اگر خاتمي بيايد همه جا گل و بلبل مي شود!
آرش صالحي - فوق ليسانس عمران،دانشجوي دکترا
   
مخالف    
البته خاتمي هم مي تواند و آزاد است مثل هر کس ديگري کانديد انتخابات شودوحتما" هم عده اي بر اساس طرز
تفکر وبينش خاص خود به او راي مي دهند.اما به عنوان يک ايراني مسلمان, خواهشي که از کاربران وهموطنان
عزيز چه مخالف وچه موافق ايشان دارم اين است که مخالفت يا موافقت خود را به صورت مستدل وبا ذکر دليل
وبرهان اعلام نمايند نه با ذکر عناويني همچون سيد بيا !!!! همه منتظرند!! فقط خاتمي ونه هيچ کس ديگر !!!و يا
بهتر است خاتمي نيايد!!خاتمي فلان وبهمان!!!

من با رييس جمهور شدن خاتمي و غلبه تفکرات خاتمي و اطرافيانش بر کشور به هزار و يک دليل مخالفم که
نگارش همه آنها از مجال اين نوشته خارج است وفقط چند دليل اصلي ومهمتر را ذکر مي کنم :

1-تفسير خاتمي و همفکرانش از مسائلي همچون آزادي و حقوق انسانها و برابري زن ومرد طبق آنچه که در 10-12
سال گذشته از اينها ديده ايم افراطي واز نوع تفسير نظريه پردازان غربي است.
در 8 سال مسئوليت خاتمي بسياري از هنجارها ي اجتماعي شکسته شد و خيلي از افراد بخصوص نسل
جوان به اين سمت سوق داده شدند که آزادند هر هنجار شکني که خواستند انجام دهندو اصولا" جوان بايد جواني
کند آن هم از نوع بي بندو بارش .
در دانشگاهها وضع به گونه اي شد که اکثر پسرها ودخترها برداشتشان اين بود که با عفت وحجاب وارد دانشگاه
شوند وبا بي عفتي و بي حجابي و روابط نامشروع از دانشگاه خارج شوند.

در دانشکده دندانپزشکي دانشگاه محل کار من در سر جلسه امتحان دانشجويان ,مجري جلسه پس از چند بار تذکر
اعلام کرده بود که هر دانشجوي دختري حجاب خود را رعايت نکند از جلسه اخراج مي شود بلافاصله اکثر دخترها
بلند شدند و با کلي سرو صدا وطلبکاري که ما آزاديم و به شما چه؟؟!! از جلسه بيرون رفتند!!
آيا اين همان دانشجوي مسلماني است که بايد آينده مملکت را بسازد؟؟! جواب اينها را خاتمي بايد بدهد.

2-در زمان خاتمي بسياري از مقدسات نظام ودين وملت مورد هتک حرمت قرار گرفتند دين افيون ملتها معرفي شد
شهادت امام حسين نتيجه خشونت پدر بزرگوارش دانسته شد.حتي ذات اقدس الهي هم زير سوال رفت!! و اگر هم
در جايي با متخلف بر خوردي صورت مي گرفت ونشريه يا روزنامه اي به اين دليل توقيف مي شد بلافاصله شاهد
اعتراض اطرافيان خاتمي وحتي خود او و همفکرانش در مجلس ششم و جاهاي ديگر مي شديم وخوراک تبليغاتي
رسانه هاي بيگانه را فراهم مي کردند.

3-در زمان مسئوليت همين جناب خاتمي که امروزه خود را مدافع خط امام مي داند بارها به امام راحل توهين شد
وحتي تز دادند که افکار امام را بايد به بايگاني تاريخ سپرد اما اين آقا ککش هم نگزيد.

4-در زمان زمامداري جماعت دوم خردادي , فرد بسيجي اگر در اداره اي مي گفتم بسيجي ام ,جانبازم,از خانواده
شهداهستم, مورد تمسخر قرار مي گرفت. چون اين حضرات اصولا" با تفکر بسيجي در تضادند.و بسيجي بودن را
نشانه خشونت و وحشي گري مي دانستند ومي دانند.

5- در زمينه مسائل سياست خارجي هم که با آن شعار توسعه سياسي وبه دست آوردن دل غربيها , داشتند
هرچه اين ملت در طول ساليان سال با بذل جان و مال و خون و تحمل سختيهاي
فراوان بدست آورده بودند به باد فنا مي دادند.

 با آن نامه خفت بار خاتمي به سران آمريکا وتعهد او مبني بر عدم طرفداري ايران از ملتهاي مظلوم لبنان وفلسطين
و همچنين تعليق کامل فعاليتهاي هسته اي و شرکت مخفيانه او در اجلاس صهيونيستي ايپک که هر کسي را
يعني هر نامحرم با صهيونيزم را به آن راه نميدهند ننگ خفت وخواري را براي اين ملت به ارمغان آورد.

6-در 8 سال حکومت اصلاح طلبها ؟جو را به گونه اي درست کردند که هر از گاهي در گوشه اي غائله اي بر پا مي
شد و حتي وزارت بسيار حساس اطلاعات هم دچار بحران و آشفتگي شد.هر روز شاهد اين بوديم که يا حضرات
اصلاح طلب يا در مجلس دست به تحصن بزنند يا استانداران دسته جمعي استعفا بدهند ياپيشنهاد رفراندوم مجدد
در کشور ارائه شود يا ولايت فقيه مورد حمله و توهين قرار گيرد و غائله 18 تير را درست کنند و دهها وصدها
بحران ديگرکه همه اينها از برکت اصلاحات خاتمي بوده وهست.

7-در سفرهاي پس از اتمام رياست جمهوري خاتمي به غرب همگان شاهد بوديم که اين شخص معمم وملبس به
لباس مقدس روحانيت چگونه حرمت آن را زير پا گذاشت و با دخترکان وزنان غربي خوش بش کرده ودست داد.
در کدام قانون شرع حتي به يک شخص مسلمان عادي وبي سواد اجازه اين کار داده شده چه برسد به اين که
فردي ملبس به لباس مقدس روحانيت باشد؟؟!

8-عليرغم شعارهاي دهن پر کن وظاهر فريب خاتمي در خصوص گفتگوي تمدنها و توسعه سياسي و با همه عقب
نشيني هاي دولت ايشان در مقابل زياده خواهيهاي غربيها ,در زمان ايشان ايران از سوي دولت نامردان غربي و

آمريکايي به عنوان محور شرارت معرفي شد.فعاليتهاي هسته اي ايران به حال تعليق در آمد.غربيها براي ترساندن
ملت ايران در اکثر کشورهاي همسايه ايران حضور نظامي پيدا کردند.
درمقابل همه تزلزل و عقبگردهاي خاتمي چيزي عايد ملت ايران نشد جز خفت وخواري!!!

9-استقبال بي پرده وطرفداري بي چون وچراي دژخيم غرب يعني بوش در آخرين روزهاي مسئوليتش در کاخ سياه از

به صحنه آمدن دوباره خاتمي وبر عکس اظهار نگراني او وساير سياستبازان غربي از احتمال انتخاب شدن
دوباره آقاي احمدي نژاد پيامي صريح وروشن براي همگان دارد آنجا که امام راحل عظيم الشان فرمودند براي

شناختن افراد وگروهها ببينيد دشمنان اين ملت راجع به آنها چه نظري دارند اگر موافق آنها بودند بدانيد اينها براي
مملکت فايده اي که ندارند هيچ بلکه مضر هم هستند.
با همه اين دلايل وشواهد انکار ناپذير که در تضاد کامل با آرمانها و اهداف امام راحل وشهدا وملت قهرمان ايران بوده

وهستند اين سوال براي ما مطرح است که ايشان با چه رويي وچه هدفي دوباره به ميدان آمده است؟؟!!!
    
    
مخالف
بنده کاري به سياست بازي ندارم فقط اين اقا (خاتمي) دردرگاه خدا که جاي خود داره در برابر مردم چه توضيحي
داره که در سفر به ايتاليا با خانمهادست ميده اين يعني نفاق و درويي .
اين يعني خودباختگي د واداي روشنفکر بازي در اوردن به قيمت زير سوال بردن باورهايمان.
 چنين شخصي به همين دليل ساده وجزيي که البته نشان دهنده طرز تفکرش هست صلاحيت ريس جمهورشدن
اين مملکت اسلامي را ندارد.
    
موافق
براي اينكه هميشه حداقل بايد دو جريان و يا حزب فعال در كشور وجود داشته باشه تا تكامل پيدا كنيم و ديكتاتوري و
استبداد پيش نياد.
خاتمي اگر نمي اومد احمدي نژاد دوباره رئيس جمهور مي شد و اصلاحات براي هميشه از بين مي رفت.

ضمن اينكه بنده افكار وانديشه ها و برنامه هاي آقاي خاتمي رو رصد مي كنم ايشان نماد شعور انقلابي هستند و خيلي عاقلانه و در سطح يك رئيس جمهور واقعي برنامه مي دن و به علم ايمان دارند.
دانشجوي دكتري مديريت، دانشگاه فردوسي مشهد
    
موافق
 آقاي خاتمي بايد بيايند به دليل اينکه آقاي احمدي نژاد بايد بروند و تنها کسي که مي تواند با آقاي احمدي نژاد
رقابت کند آقاي خاتمي است.
حال چرا احمدي نژاد برود :
 1 - کابينه آقاي احمدي نژاد متاسفانه بسيار ضعيف است .
2-مسائل امروز دنيا مسائل اقتصادي است که احمدي نژاد نشان داد در اين مورد هيچ تخصصي ندارد.
 3- آقاي احمدي نژاد هيچ محبوبيتي در دنيا ندارد واين باعث فشار بيشتر دنيا بر ايران مي شود.
 4 - آقاي احمدي تمام آزادي هايي که در زمان خاتمي داشت سرو شکل ميگرفت را از بين برد و
ايران را باز هم به 30 سال قبل برگرداند .
ميثم . ليسانس. تهران
        
مخالف
باساختار قانوني موجود مجالي براي ارائه حاکميت خط فکري خاتمي وامسال او نيست که مي توان شوراي نگهبان
،مجمع تشخيص مصلحت و... را از آن جمله دانست.
 من با شناختي که از خاتمي دارم ژن مبارزه با آن را ندارد واين را خود او هم بهتر از هرکسي مي داند.
 واقعا تعجب ميکنم که کانديد شده ونميدانم با چه انگيزه اي وارد شده؟ خواب نما شده؟ اميد روزي که دمکراسي  
دراين مملکت نهادينه شود.
    
موافق
 فارغ از تمامي ضعفها وکاستي هاي دولت نهم که بسيار چشم گيرند اشاره به اين چند نکته لازم است که :

 1 - کارشناسان خبره و کارکشتهوزارتخانه ها با انگ سياسي کنار گذاشته شدند و افرادي غير متخصص بر روي
کار آمدند ! افرادي که تا آن روز حرفي براي گفتن نداشتند در راس قرار
گرفتند .

2- جامعه مطبوعاتي و فرهيخته دچار انزوا شده تا آنجا که اوضاع مطبوعاتي کشور معلوم الحال است ( اتفاقي که
در جوامع بسته کمونيستي افتاد)

 3– فضاي خفقان و سخت گيرانه در جو حاکم و بي رحم اداري وزارتخانه ها تا جايي که انتقاد از دولت در حيطه خط
قرمزها قرار گرفت .

4 – دولت نهم اتفاقاتي مانند سفر گلشيفته فراهاني را خطر احساس مي کند لذا دولتهاي شکننده از همه چيز
واهمه دارند ! واهمه اي از باز شدن فضا براي فعاليت هنرمندان و افراد فرهيخته ( حتي در چارچوب نظام )
5- خرج کردن از نام مقدس امام زمان (عج) و بيانات مقام معظم رهبري براي ديوار کشي بر کاستي ها و کج
فهمي هاي خود ( در برخي از ادارات دولتي شعارهاي تبليغاتي با آيات قران در دفاع از شخص احمدي نژاد آمده . حالا
جناب شريعتمداري توضيح دهند که سکولاريزم زاييده چيست ؟ هر چيز علت و معلول دارد .

6- و در آخر اوضاع دولت نهم از سطح ايدئولوژي طرفدارانش پيداست چرا که هيچگاه جوابي منطقي براي
چرايي ها نداشته اند .
       
مخالف
جناب آقاي خاتمي از سرمايه هاي عظيم انقلاب اسلامي ايران هستند كه دوران رياست جمهوري ايشان بهترين
دوران براي نشان دادن روحيه صلح طلبي ايران و ايراني به دنيا بود.
 در زمان ايشان بود كه موج تبليغات منفي بر عليه نظام مقدس جمهري اسلامي بعلت نوع گفتمان ايشان و
ديپلماسي قويايشان بي اثر شد و ايران وجهه اي مثبت در نزد افكار عمومي جهان پيدا كرد.

علي اي حال مشكلات و مسائل زمان رياست جمهوري ايشان بر هيچ كس پوشيده نيست.
بحرانهاي بوجود آمده در زمان ايشان (هر 9 روز يك بحران) تا ابدالدهر در اذهان باقي خواهد ماند.

مخالفان در هر لحظه اي مترصد بدست آوردن بهانه اي (هر چند كوچك) بودند تا آنرا مستمسك قرار داده و فضا را
ملتهب نمايند.
به جرات ميتوان گفت بهانه هايي كه مخالفان ايشان به آن استناد ميكردند در مقايسه با آنچه امروز رخ ميدهد و
همه لاپوشاني ميگردد بسياركوچك بودند.
 شكي نيست انتخاب مجدد ايشان اوضاع را اگر از گذشته بدتر نكند بهتر هم نميكند. پس آقاي خاتمي بخاطر مصلحت هم مردم و هم خودش نبايد كانديدا بشود.

 خاتمي بايد در تاريخ همانگونه كه زنده است پاينده و جاويد بماند.
    
موافق
من اطمينان كامل دارم كه دو دوره رياست جمهوري آقاي خاتمي بهترين وشاخص ترين دوره درتاريخ كشورمان بوده
است.دراين هشت سال (دودوره)حداكثر ايرانيان درانتخابات شركت نمودند كه تاكنون سابقه نداشته است واكثريت
ايرانيان خودرا درتصميمات دولت ونظام سهيم ميدانستند گرچه بعضا كارشكني ها وعدم قاطعيت آقاي خاتم باعث
رنجش خيلي ها شد ولي باز بهترين بود.
به همين خاطر من به آينده خوشبين هستم وبه نفع ايشان راي مي دهم و تبليغ خواهم كرد.
    
مخالف
از دو حال خارج نيست :
يا آقاي خاتمي در دوران رياست جمهوري خود ، تمام توانمندي هايش را به کار نبسته است و اينک مي خواهد در
دور آينده ، آنها را رو کند . در اين فرض ، ايشان دچار خيانت به مردم شده است که تمام توان خود را برخلاف
سوگندي که خورده ، به کار نبسته است.

يا تمام توانش را به کار بسته و الان چيز جديدي در چنته ندارد که بايد گفت اگر ايشان مي توانست کاري بکند در آن
هشت سال که عمري است ، انجام مي داد .

 مخالف
 اولاً مهم ترين ويژگي دولت آقاي احمدي نژاد پيرو و اطاعت از ولايت مطلقه فقيه و پشتيبان و حمايت از آرمانها و
ارزشهاي انقلاب و امام (ره) و شهداء است که در دوره آقاي خاتمي به اين شکل نبود.
ثانياً با توجه به اينکه اين دولت به عنوان دولت عدالت محور است نسبت به دوره آقاي خاتمي به وعدهايي که داده
است حداقل اينکه در شهرستانمان کارهاي دولت نهم به وضوح ديده مي شود و عملکرد بهتري داشته است.
دليل ديگر محبوبيت آقاي احمدي نژاد در بين ملت و همچنين جهان است.

 يکي ديگر از محاسن دولت آحمدي نژاد حال هواي انقلابي و اسلامي در سطح کشور نسبت به دوره قبل
بهتر به چشم مي خورد.

دولت نهم در مقوله سياست خارجي علي رغم اينکه در تحريم اقتصادي قرار گرفتيم با موفقيت ظاهر شد.
 ان شاءالله که هر چه زودتر شاهد موفقيت هاي بيشتر کشور عزيزمان باشيم.
   
موافق    
به عنوان يک دانشجوي سال اخر دانشگاه معتقدم از انجايي که تمرکز قدرت در يک حکومت ان حکومت را به سمت
ديکتاتوري پيش مي برد واز انجايي که امروز قدرت در دست اصولگرايان متمرکز است حتما نياز به يک نيرويي است
تابتواند اين ساختار را عوض کرده بخشي از قدرت را از اختيار اصولگرايان خارج کند تا ملت از خطر افتادن در دام
ديکتاتوري نجات يابد.

در ضمن اينکه اين نيروي جايگزين احتمالي بايد اولا قدرت جذب آراي توده مردم را داشته باشد ثانيا از تجربه لازم
براي اداره کشور برخوردار باشد تا مجبور نشود براي فهميدن راه مملکت داري از شيوه ازمون وخطا استفاده کند
وبه اين ترتيب از جيب ملت هزينه هاي گزاف پرداخت شود(اتفاقي که در دولت کنوني رخ داد).

ثالثا اعتقاد عملي به اين موضوع داشته باشد که قدرت اصلي در يک نظام سياسي بايد در اختيار مردم باشد و براي
نهادينه کردن ان تلاش کند.
رابعا اعتقاد به کار علمي وکارشناسي در همه امور از جمله امور اقتصادي فرهنگي اجتماعي سياسي و... را داشته
باشد.
خامسا اينکه جرات و جسارت برخورد قاطعانه و محترمانه با معارضان به حقوق ملت  را داشته باشد ودر اخر اينکه
بتواند توهم دشمن بودن قدرت هاي دنيا با ايران را کنار گذاشته به صورت جدي و مستقيم با ايشان وارد مذاکره شود و البته به گونه اي برخورد کند که باعث وادادگي و انفعال ملت ايران در مقابل قلدري هاي قدرت هاي بزرگ نشود.
فکر ميکنم خاتمي چهار شرط اول را دارا باشد واين توان را دارد که دو شرط ديگر را نيز داشته باشد فقط کافيست
کمي جسارت به خرج دهد ورفتارهاي غلط خود در گذشته را اصلاح کند .پس به اين دليل است که خاتمي بايد
حضور داشته باشد.
مرتضي ثروتي
    
 موافق
 احمدي نژاد در 4 سال گذشته تنها به دادن شعار و پرداختن به امور روبنايي دست زده است .
 او از اقتدار ايران سخن مي گويد ، اما آيا اسارت چند ديپلمات ما در عراق به دست آمريكايي ها، رفتار توهين آميز
اماراتي ها با مسافران ايراني ،قطع گاز تركمنستان به ايران در سال گذشته و افزايش سرسام آور آن در امسال ،

عدم صدور ويزا به ايرانيان از سوي كشورهاي ديگر و خارج شدن منافقين از فهرست گروه هاي تروريستي از سوي
اروپا نشاني از اقتدار جهاني دارد؟
تنها نگاهي بيندازيد به برخورد با سنديكاهاي صنفي و فعالان سياسي تا به عمق ماجرا پي ببريد .از نظر اقتصادي
هم كافي است به طرح هاي عقب افتاده گاز ونفت و تورم افسار گسيخته توجه كنيد .
آيا مي دانيد تعداد شاغلان در منطقه عسلويه در 4 سال گذشته از 75 هزار نفر به 25 هزارنفر رسيده است ؟
آيا رسيدن تورم 12 در صدي سال اول رياست جمهوري اين دكتر بزرگوار به 30 در صد امروز را مي توان نديده گرفت
؟
اين ها دلايلي است كه بر اساس آن معتقدم بايد اصلاح طلبان تمام تلاش خود را به كار بندند تا ايران عزيز
پيش از اين صدمه نبيند .
البته خود آقاي خاتمي به عنوان يك چهره فرهنگي و سياسي داراي ويژگي ها ومزاياي مثبتي است كه او را
مناسب ترين فرد براي رياست جمهوري معرفي مي كند . پرداختن به اين ويژگي ها را به فرصتي ديگر موكول مي
كنم .
                                      
موافق
با آنکه اعتقاد دارم که آقاي کروبي از نظر عملکرد بهتر از آقاي خاتنمي عمل خواهد کرد زيرا که نشان داده است که
سيسماتيک تر عمل ميکند و به نظرات جمعي اهميت بيشتري ميدهد ، اما چون واقعا پيروزي اصلاح طلبان
مهمتر به نظر مي رسد و با توجه به محبوبيت بالاي آقاي خاتمي ، حضور آقاي خاتمي با حمايت و همراهي کروبي
بعد از انتخابات بعد از مي تواند به نفع همه کشور باشد.

مخالف
-هدر دادن منابع کشور با طرح جنجالي گفت و گوي تمدن ها که در عمل هيچ نفعي براي کشور نداشت ولي براي
خيلي ها آب نان که داشت (مثل مهاجراني)

-انفعال در سياست خارجي و در عين حال فعال جلوه دادن آن به نحوي که در افغانستان به آمريکايي ها باج دادند و
بلافاصله ايران در محور شرارت قرار گرفت و غني سازي را تعليق کردند و سپس تهديد شديم که اگر از سر بگيريم ،

به شوراي امنيت مي رويم.
اگر غني سازي تعليق نمي شد ، مجبور به از سرگيري مجدد آن نبوديم تا متحمل قطعنامه هاي بعدي شويم. در
واقع ريشه قطعنامه هاي بعدي عليه ايران ، انفعال دوران خاتمي بود.

-شعارگرايي صرف و فقط حرف هاي قشنگ قشنگ زدن و ديگر هيچ.

-افزايش سطح تنش در جامعه به حد بي سابقه

-دور گرفتن مجدد افراطيون هر دو جناح ( و بيچاره ما مردم)

موافق
چونکه من در زمان رياست جمهوري آقاي خاتمي دانشجوي شهرستان بودم و در ترم چهار با هزار مشکلات و
مستاجري ... توانستم با سه سال و نيم کارگري در تهران يک باب مسکن 40 متري بخرم و بعد از 6 سال
با حقوق کارشناسي و بدون خرج دانشگاه آزاد و با حقوق دو برابر توان اضافه کردن 10 متر به آن منزل 40 متري را
ندارم.دولت فعلي فقط شعار است و از عمل هيچ خبري نيست.
    
موافق
به دليل عملکرد عالي در سياست خارجي و بسط مردم سالاري ديني و نهادينه کردن گفتمان جديد در رابطه با
حقوق شهروندان از جمله حق آزادي بيان و عقيده و نشر عقايد و احترام به حقوق کليه شهروندان و برقراري
رابطه مسالمت آميز بر اساس منافع دوجانبه با کليه کشورها و ارائه طرح گفتگوي تمدنها که خود براي اولين مرتبه
درجهان ارائه شده است.
    
 موافق
به نظر بنده دلايل متعدد و مستحکمي براي ضرورت حضور آقاي خاتمي در انتخابات وجود دارد. اما از نگاه من
مهمترين و اولي ترين دليل براي حضور ايشان اين است که روند منکوب کردن دگر انديشي در کشور متوقف شود،
آزادي ، وجود سلايق مختلف سياسي و نيز قرائت هاي مختلف از دين به رسميت شناخته و تثبيت شود و در يک
کلمه جمهوريت نظام از خطر نابودي کامل نجات پيدا کند.چرا که بدون ترديد امروز بزرگترين مزيت و سرمايه نظام ما
استقلال آن از دول خارجي است و اين سرمايه فقط و فقط با حاکميت بي قيد و شرط دموکراسي در کشور تضمين
مي شود و لاغير.
بنابر اين آمدن خاتمي در اين مقطع براي پاک سازي نظام از تفکرات حذفي، تکفيرکننده و انحصار طلبانه که منجر به
جدايي کامل مردم از نظام خواهد شد اهميت بسيار زيادي دارد.
محسن ضيايي، دانشجوي دکترا در دانشگاه UPM مالزي، ساکن کوالالامپور
  
 موافق
من فکر مي کنم اين حق تمام کساني است که آقاي خاتمي را نماينده خود مي دانند اين فرصت را داشته باشند
که به نماينده خودشان رآي بدهند . اگر چه من تا برنامه اي که از طرف ايشان اعلام خواهد شد نبينم هيچ نظري
نخواهم داد .
بعد ازگذشت سي سال از عمر نظام جمهوري اسلامي بايد بلوغ سياسي جامعه مان را در معرض قضاوت داخل و
خارج ، دوست ومعاند قرار دهيم تا براي هميشه اين مملکت بيمه شود .
 به کشورهاي اطراف خودمان نگاه کنيم ببينيم چه راحت آدم مي کشند اگر اصول دمکراسي را در کشور رعايت کنيم
تبليغات مخالفان داخل وخارج را بي اثر کرده ايم ولازم نيست هزينه هاي گزاف براي امنيت خود بپردازيم.
 کسي نمي تواند ادعا کند که اقاي خاتمي در ايران طرفدار ندارد بلکه بسيار طرفدار هم دارد کما اينکه در انتخابات
دور هفتم وهشتم رياست جمهوري خيلي از مردم از جمله خود من صرفا بر مبناي حرفهاي شفاهي به ايشان راي
داديم .
 حالا من هيچ قضاوتي در مورد عملکرد ايشان نمي کنم. ولي در اين مقطع يک کمي براي مردم احترام بيشتري
قائل بشويم .
 فراموش نکنيم که سي سال از وقوع يک انقلاب تاثير گذار در منطقه وجهان گذشته ومردم ما در طول اين مدت به
برکت فضاي ايجادشده با دردست داشتن تمامي امکانات ارتباطي از خيلي ازمسائل منطقه وجهان آگاه هستند
ومي فهمند دارند چکار مي کنند ايشان بايد در مرحله اول يک برنامه مدون از تمام کارهايي که مي خواهند انجام
بدهند شامل شفاف سازي تمام سياستهاي مورد مناقشه در فضاي داخل وخارج را ارائه دهند تا مردم با چشم باز
انتخاب کنند .
مردم ايران را دست کم نگيرييم اگر واقعا به دمکراسي اعتقاد داريم بايد به مردم اين اجازه را بدهيم که نماينده
واقعي خود را انتخاب کنند . آن وقت ديگر کسي در اين کشور به خود اجازه نخواهد داد که در مقابل راي مردم
بايستد ودنيا هم قضاوت واحترامش در مقابل انتخاب ملت بيشتر خواهد بود .
اشتباه نکنيد آقاي خاتمي با حضورشان در انتخابات رياست جمهوري دور دهم دارند به دنيا نشان مي دهند
که براي مردم ايران احترام قائلند وخود را در معرض انتخاب ملت قرار مي دهند ،جداي از نتيجه آن .
وبه نظر من اين يک نوع گذشت وفداکاري وايثار از جانب ايشان هم هست که اين چنين شخصيت خود را براي حفظ
کشور به مخاطره مي اندازند اگرچه از شخصيتي مثل ايشان غير از اين هم انتظارنمي رود ولي تصميم گيرنده
هميشه مردم هستند ... واين يعني دمکراسي.
متولد سال 1339- تهران - کارشناس مهندسي صنايع از دانشگاه صنعتي اصفهان

موافق
آقاي خاتمي جزو معدود كساني هستند كه پايبند به اصول گفتمان براي رسيدن به حقيقت و اثبات حقانيت حق
بوده و از ايشان هيچ تهمت و ناسزايي نسبت به هيچكس نشنيده ايم .
ايشان حتي مخالف واژه ي " مرگ بر . . ." بوده و روحيه ي مصلح و انساني او وقتي بيشتر جلوه گر مي شود كه با
مخالفين خود نيز با احترام برخورد كرده و خواهان ارايه ي نظر مخالف آنان نسبت به خويش است .
او فردي است با روحيه اي مثال زدني كه هميشه لبخند به لب در انظار عمومي حاضر مي شود . فردي كه خيلي
ها مي خواهند و آرزو دارند چون او باشند . آزاديخواه ، متفكر و خواهان آزادي انديشه و تقابل آزادانه ي عقايد و
بالاخره يك آرمانخواه اصلاح طلب .
 به نظر من حضور دهها ميليوني مردم در انتخابات بدون در نظر گرفتن اينكه مردم به چه كسي راي
مي دهند بيشتر از هر چيز ديگر براي كشورمان ضروري است . خاتمي با حضور خود مي تواند رونق دوباره اي به
اين انتخابات بدهد چرا كه همه ي مردم اصلاح طلب و خواهان تحول و تكامل در نظام اجرايي و سياسي و اقتصادي
ايران با او همراهند و آنها لشكري بيشمارند .
فريد-كارشناس ارشد مديريت استراتژيك -تبريز
    
مخالف
يکي از دوستانم که سال ها پيش کارمند موسسه کيهان بود و در زمان او آقاي خاتمي ، مدير کيهان بود ، مي گفت
که ايشان در روزنامه برخورد حذفي داشت و حتي من به عينه ديدم که يک بار رئيس دفترش آمد پيش خاتمي و
گفت: فلاني(يکي از کارمندان) را چه کار کنيم؟
و آقاي خاتمي گفت: آقا بهتون مگه نگفتم ، دندوني که درد مي کنه رو بايد کشيد انداخت دور! ... و آن بنده خدا
اخراج شد.
آقاي خاتمي که اينقدر دم از اصلاح مي زند ، اي کاش مي گفت دنداني که درد مي کند را ترميم کنيد تا آن بنده خدا
بيکار نشود.
مي خواستم با ذکر اين خاطره که متاسفانه جزيياتش را به ياد ندارم بگويم که فرق است بين شعار و عمل.

موافق
 با عنايت به اينكه انتخابات آتي رياست جمهوري با حضور خاتمي و احمدي‌نژاد عملا دو قطبي مي‌شود و به احتمال
قريب به يقين يكي از اين دو به قدرت خواهد رسيد من از تمامي مخالفين منصف (تاكيد مي‌كنم منصف)خاتمي
دعوت مي‌كنم عملكرد و حاصل رويكرد 8 ساله دولت خاتمي را در وجوه اعتقادي اقتصادي روابط بين‌الملل جايگاه
ايران در مناسبات جهاني سياست داخلي نگاه به مردم روابط با علما و مراجع و ... با عملكرد 4 ساله
احمدي‌نژاد مقايسه كنند و به هر نتيجه كه رسيدند عمل كنند.
 علي عالمي
    
مخالف
1- خاتمي هر چه مي توتنست در دوره 8 سال انجام داده و چيز جديدي ندارد.
2- عملکرد خاتمي باعث تشکيل مجلس هفتم و احمدي نژاد شد.
3- خاتمي در اواخر رياست جمهوري خود با حکم حکومتي رهبري توانست دولت خود را به پايان ببرد و نتوانست با
مجلس 7 تعامل کند . پس چگونه مي تواند با مجلس 8 تعامل کند؟
4- خاتمي ياراي اداره کشور را ندارد مگر اينکه در بيان ، تفکر و اطرافيان خود تجديدد نظر نمايد.
5- کشور نيازمند رئيس جمهوري شجاع و با تدبير همچو کروبي است.
       
مخالف
خاتمي اطرافيانش را اداره نمي کنند بلکه اين ، اطرافيانش هستند که او را اداره مي کنند .
در واقع مشارکتي ها و سازمان مجاهدين انقلاب ، با هزينه خاتمي و پشت سر ايشان کارهاي خود را پيش مي
برند و سمت ها و پست ها را تقسيم مي کنند و خلاصه حالش را مي برند .
در حالي که يک رئيس ، بايد قبل از هر چيز بر اطرافيانش احاطه داشته باشد تا از او سوء استفاده نکنند.
حسن نيت خاتمي باعث مي شود اطرافيانش هر کاري خواستند بکنند و از آنجا که آنها در مقابل ملت پاسخگو
نيستند ، خيالشان هم راحت است.
    
مخالف
به اين دليل كه خاتمي و حاميانش شجاع و انقلابي نيستند و بيشتر احزابي كه با تمسك به خاتمي دنبال به قدرت
رسيدن خودشان هستند ليبرال و سكولار مي باشند.
    
  موافق
 زيرا در صورت تداوم وضعيت فعلي از اقتصاد و صنعت اين مرز و بوم فقط نامي بر جاي خواهد ماند که آن هم فقط در
تلويزيون خواهد بود و وجود خارجي نخواهد داشت.
مدير يک واحد بزرگ قطعه سازي خودرو
    
مخالف
هوالداور
با سلام و تشکر از سايت عصرايران که اين امکان گفتگو اينترنتي را فراهم کرده است.
بنده براي مخالفت با آقاي خاتمي چند دليل دارم و از تمامي خوانندگان دعوت ميکنم با ذهن باز و بدون تعصب با آن
برخورد کنند و صادق و بدون موضع با اين مطلب برخورد کنيد.

1- آقاي خاتمي از لحاظ اخلاقي انسان پاکيزه و خوش سيرت و سيمايي است ولي داراي صلابت و ثبات نيست و
پايبند به اصولي که خود تعريف کرده، نيست و از تمامي امکانات و توانايي هاي يک رئيس جمهور استفاده نميکند و
به جاي حل مشکل از توطئه چيني کيهان نشينها دم ميزند ولي آقاي احمدي نژاد در چارچوب قانون از تمام امکانات
بالقوه رياست جمهوري استفاده ميکند.

2- برخلاف شعار اطرافيان و خود آقاي خاتمي در زمينه دموکراسي وحقوق بشر بارها مشاهده کرده ايم که مردمي
که اينها از آن دم ميزنند و با رأي خود احمدي نژاد را رئيس جمهور کردند، مورد توهين قرار مي دهند و قواعد بازي
سياسي را رعايت نمي کنند و شکست را نمي پذيرند و پيروزي احمدي نژاد را به حساب ناآگاهي مردم و پوپوليسم
و تقلب در انتخابات مي دانند.

3- سياست خارجي آقاي خاتمي تنش زدايي بود، بياييد کمي صادق باشيم. در زمان کدام رئيس جمهور ايران جزء
کشورهاي حامي تروريست و محور شرارت شناخته شد.
 زمانيکه ما با صحبتهاي پر طمطراق در زمينه گفتگوي تمدنها خودمان را گول ميزديم و سر خود را در زير برف کرده
بوديم اين دشمن بود که پيش مي آمد و آنها پيشروي ميکردند و ما از اصولمان عقب مي نشستيم.

4- از دوم خرداد که شعارتساهل و تسامع در کشور و روزنامه هاي اصلاح طلب گوش همه را کر کرده بود
ميبينيم چه خفقان فکري بوجود آمد و اگر يک نفر، برخلاف آقايان اصلاح طلب حرفي ميزد با شديدترين الفاظ و
توهينها با آنها برخورد ميکردند  و با توهينهايي از قبيل متحجر، خشونت طلب، چماق بدست، ضد حقوق بشر،مزد
بگير،بي منطق و... مواجهه مي شد. يعني برخلاف نظر دوم خردادي ها که مي گفتند ما آزادي بيان نداريم اين ما
بوديم که نميتوانستيم حرف بزنيم، شما ببينيد در زماني که شما از نبود آزادي حرف ميزديد در سخنراني هاتون چه
ها به ما نگفتيد و اصول دين و انقلاب را تشکيک مي کرديد و تا ما اعتراض مي کرديم لفظ متحجر و واپسگرا را
نصيبمان مي کرديد.

5- من نميدانم مشکل مصباح يزدي چيست که ناکامي هايتان را به او نسبت مي دهيد، اين سؤال جدي من است
که آيا تا بحال کتابي از او خوانده ايد که متحجر و انجمن حجتيه اي ميگوييد؟

6- رخنه تفکر انجمن حجتيه در بدنه دوم خرداد: شايد از اين حرف من تعجب کنيد و دوباره به ما تهمت بزنيد ولي از
شماها صادقانه ميخواهم که کمي در افکار انجمن حجتيه مطالعه کنيد و خودتان قضاوت کنيد که آيا تفکر مصباح
يزدي با آن نزديکتر است يا نظرات دکتر سروش.

7- غرب باوري: جناب آقاي خاتمي در آخرين سفر رياست جمهوريشان به اروپا در اسپانيا فرمودند که يک انسان
کامل عقلي دارد در غرب و روحي در شرق.
 از همه خوانندگان خواهش ميکنم در روي اين جمله خوب فکر کنيد و برداشتشان را
براي من نيز بفرستند.

با تشکر از تمامي خوانندگان
محمد هادي عباس-آبادي کارشناس ارشد مديريت صنعتي از کرج
abasabadi@gmail.com
    
موافق
 به نظربنده حضور خاتمي باعث گرمتر شدن فضاي انتخابات ميگردد و  در ثاني موقعيت بين المللي كشور را بهبود مي بخشد.
ليسانس از اصفهان
 

تنها مطالب و مقالاتي که با نام جبهه ملي ايران - ارو‌پا درج ميشود نظرات گردانندگان سايت ميباشد .