پيشنهاد شيرين عبادي به دبيرکل سازمان ملل: نماينده ويژه به ايران بفرستيد!
شيرين عبادي از آغاز ناآراميها درايران سعي کرده توجه دولتهاونهادهاي مردمي
دنيارابه وقايع ايران جلب کند.اوميگويد آنچه امروزدرايران اتفاق افتاده نقض گسترده
حقوق بشر است و سازمان ملل بايد در برابر آن عکسالعمل نشان دهد.
دويچهوله: خانم عبادي بيشتر از ده روز است که ايران در گير ناآراميهايي است که اگر بينظير نباشد کمنظير است. اينها همه به اين علت است که گروهي از مردم به نتايج انتخابات رياست جمهوري اعتراض کردند و دولت فعلي حاضر نيست اين اعتراضات را بپذيرد. شما بهعنوان يک فعال حقوق بشر و برندهي جايزهي صلح نوبل، مساله را چگونه ميبينيد؟
شيرين عبادي: من ديدگاه سياسي ندارم و قصد حمايت يا تکذيب يک يا چند کانديدا را هم ندارم. من از زاويهي حقوق بشر به مسايل ايران نگاه ميکنم و بايد بگويم آنچه در ايران امروز اتفاق افتاده، نقض گستردهي حقوق بشر است. طبق قانون اساسي، راهپيمايي مسالمتآميز و تجمعات مسالمتآميز حق مردم است. اين حق را نميشود از مردم سلب کرد. مردم در اجراي يک خواستهي مدني، يعني اعتراض به نتيجهي انتخابات، بسيار آرام و مسالمتآميز به خيابانها آمدند. حتا در بسياري از نقاط، شعار هم نميدادند، فقط دستشان را به علامت پيروزي بالا برده بودند. در چنين شرايطي، بعد از اين که راهپيمايي تمام ميشود و وقتي که مردم دارند به خانههايشان برميگردند، از بالاي يک ساختمان بسيج متعلق به دولت جمهوري اسلامي، شليک ميشود و تعدادي کشته ميشوند و بعد دستگيريهاي زيادي شروع ميشود. ساعت سه بعد از نيمه شب به خوابگاه دانشگاه تهران حمله ميکنند. پنج دانشجو کشته و تعدادي زخمي ميشوند. تمام اينها مخالف با ضوابط حقوق بشر و قوانين داخلي جمهوري اسلامي ايران است. من از اين زاويه به مسايل نگاه ميکنم. مردم، قانون جمهوري اسلامي را رعايت ميکنند و به آن احترام ميگذارند. اما چرا برخي از مامورين حاضر نيستند قوانين جمهوري اسلامي را رعايت کنند و خودشان را بالاتر از قانون ميبينند و به مردم بيپناه شليک ميکنند و مردم بيگناه را دستگير ميکنند؟
تذکرات کشورهاي اروپايي نسبت به نقض مواردي که شما هم به آن اشاره کرديد، تحت عنوان نقض حقوق بشر، از سوي جمهوري اسلامي، دخالت در امور داخلي کشور عنوان شده است. آيا اين ادعا از نظر حقوقي درست است؟
در درجهي اول بايد بگويم مسايل مربوط به حقوق بشر جهاني، فرامليتي و بالاتر از قوانين داخلي حکومتها و حتا بالاتر از قانون اساسي هر کشوريست. به عبارت ديگر، هيچ کشوري حق ندارد به استناد قوانين داخلي خودش، حقوق بشر را نقض کند، چه برسد به حالتي که الان در ايران در جريان است. آنچه اتفاق افتاده، حتا برخلاف قوانين داخلي ايران هم هست. به همان استدلالي که دولت ايران حق دارد و به خود اجازه ميدهد راجع به نقض حقوق بشر در لبنان يا در فلسطين يا در افغانستان و يا در عراق صحبت کند، هم ساير کشورهاي جهان هم حق دارند راجع به نقض حقوق بشر در کشور ايران صحبت کنند. پس اين مسئله دخالتي در امر حاکميت ملي نيست. سالهاست که در جهان اين مسئله حل شده است. پيگيري مسايل مربوط به حقوق بشر، دخالت در امر حاکميت ملي نيست. بنابراين با اين زاويه دنيا ميتواند راجع به آنچه در ايران اتفاق افتاده اظهارنظر کند.
امکان پيگيري اين نقض قانونهايي که شما به آن اشاره کرديد، در شرايط فعلي کشور، آن طور که همهي حقوقدانان ميگويند اگر نه غيرممکن، بسيار سخت است. آيا امکان پيگيري اينها در خارج از کشور براي خانوادهي کشتهشدگان وجود دارد؟
ساير کشورها در دادگاههايشان حق ندارند به دعاوي مطروحه در اين زمينه رسيدگي کنند، براي اين که آن شامل موضوع ديگرياست. اما در زمينهي دادخواهي به عنوان نقض حقوق بشر ميشود مسئله را در کميسيون عالي حقوق بشر، در شوراي حقوق بشر و همچنين در مجمع عمومي سازمان ملل متحد مطرح کرد. در اين خصوص بايد بگويم تاکنون متاسفانه چهار قطعنامه عليه ايران صادر شده و ايران را متهم به نقض حقوق بشرکردهاند. در سال ۲۰۱۰ نيز قرار است به پروندهي ايران از جهت رعايت حقوق بشر رسيدگي شود. همهي اينها به صورت کلي مورد بررسي قرار خواهد گرفت. موردي رسيدگي نميکنند، همهي اينها را در مجموع ميبينند و ميگويند که دولت مرتکب نقض حقوق بشر شده است يا خير و اگر مرتکب نقض حقوق بشرشده باشد، برحسب ميزان تخلفات و برحسب مسايل ديگر از جمله موضوعات سياسي که ممکن است مطرح شود، تصميماتي اتخاذ خواهد شد.
منظور همين بود. مثلا در جنگ اخير غزه، سازمان ملل هياتي را مامور رسيدگي به اين کار کرد که نمايندهي سازمان ملل هم در نهايت ارتش اسراييل را مقصر دانست. آيا چنين امکاني براي ناآراميهاي اخير ايران وجود دارد؟
در درجهي اول بايد بگويم که در غزه آنچه اتفاق افتاد يک جنايت عليه بشريت بود و سازمان ملل متحد هم اسراييل را محکوم کرد و گفت نقض فاحش حقوق بشر کردهاست اما ديديد که اتفاقي هم نيفتاد. ما نميبايستي زياد روي اثرات بينالمللي تاکيد کنيم. اينها فقط جنبهي اخلاقي دارد. برهمين مبنا هم آقاي بانکيمون ميتواند و به نظر من بايد نمايندهاي مخصوص به ايران بفرستد که موضوعات را بررسي کند. با مردم، دولت، فرماندهان بسيج و گروههاي مختلف صحبت کند و حقيقت را دربيابد و گزارشي به آقاي بانکيمون دبيرکل سازمان ملل متحد ارائه دهد. اگر دولت ايران اجازهي ورود به نمايندهي سازمان ملل متحد را ندهد، در حقيقت خودش را محکوم کرده است. يعني اعلام کرده که وضعيت طورياست که حاضر نيست يک مقام بيطرف بيايد گزارش تهيه کند. اين، دليلي خواهد بود بر اين که دولت مرتکب نقض حقوق بشر شده و حرف مردم درست است. در اين گونه موارد دولتها براي اين که حسن نيت خودشان را نشان بدهند معمولا به گزارشگران سازمان ملل متحد اجازهي ورود ميدهند.
آيا اين پيشنهاد از طرف شما و ديگر فعالان حقوق بشر در خارج از کشور به طور رسمي مطرح شده يا امکان پيگيرياش هست؟
بله. به دنبال سوالهايي که آقاي بانکيمون از من ميکردند که چه اتفاقي در ايران افتاده است، من از ايشان خواهش کردم بهترين راه اين است که خودشان يک گزارشگر مخصوص بيطرف و غيرايراني تعيين کند تا بيايد و اوضاع را ببيند.
و اين پيشنهاد مورد قبول واقع شد؟
مسئله اين طور نيست که تا من بگويم، بالافاصله قبول شود و فردا هم نماينده سوار هواپيما شود و بيايد به ايران. من ديروز با آقاي بانکيمون صحبت داشتم. ايشان گفتند که در اين خصوص اقدام خواهد شد. حالا براي اظهار نظر در اين مورد که کي بيايد، چطور بيايد و آيا ويزا بگيرد يا خير زود است.
در حال حاضر مهمترين کاري که نهادها و سازمانهاي حقوق بشري و فعالان حقوق بشر در خارج از کشور ميتوانند براي ايرانيان بکنند چيست؟
به نظر من مهمترين مسئله اين است که وقايع ايران را بدون جهتگيري سياسي، عين آنچه اتفاق ميافتد، نه سياهتر از آنچه هست و نه سپيدتر از آنچه هست، به گوش مردم دنيا برسانند. اين وظيفهي هر ايرانيست، در مورد اين حوادث و در مورد کليهي مسايل. ما فقط بايد اطلاعرساني بکنيم، قضاوت برعهدهي مردم دنياست.
خانم عبادي شما در سخنرانيتان در پارلمان اروپا خواهان قطع رابطهي سياسي دول اروپايي با دولت جمهوري اسلامي ايران شديد. اين پيشنهاد را چقدر عملي و چقدر مثمرثمر و مفيد ميدانيد؟
اين خبر درست نيست. من چنين درخواستي نکردم. من درخواست کردم که دول اروپايي اگر معتقد به حقوق بشر هستند، به نقض گستردهي حقوق بشر که در ايران اتفاق ميافتد اعتراض کنند. بعد از من سوال شد که ما اگر اعتراض کرديم و دولت ايران توجه نکرد، چه بايد بکنيم؟ آيا تحريم اقتصادي را شما قبول داريد؟ من گفتم، هرگز! تحريم اقتصادي به ضرر مردم تمام ميشود. من تحت هيچ شرايطي نه با حملهي نظامي، نه حتا تهديد به حملهي نظامي و نه با تحريم اقتصادي ايران موافق نيستم. اما، اميدوارم بعد از تذکراتي که دولت ايران ميگيرد مراقب نقض حقوق بشر باشد و ديگر مرتکب نشود. اما اگر بازهم نقض حقوق بشر به صورت مستمر و گسترده ادامه پيدا کرد، در آن صورت کشورهايي که معتقد به حقوق بشر هستند، ميتوانند سفراي خودشان را از ايران فرا بخوانند. يادمان باشد که يکبار قبلا اين اتفاق افتاد، زمان دادگاه ميکونوس سفراي اروپايي به اعتراض ايران را ترک کردند و الان هم کشورهايي که معتقد به حقوق بشر هستند اگر تذکراتشان مفيد واقع نشود، ميتوانند سفراي خود را براي مدتي فرا بخوانند و به دولت مهلت بدهند. مثلا اگر بعد از يکماه باز اين شيوه ادامه پيدا کرد، آنوقت ميشود سطح روابط سياسي را تقليل داد. يعني سطح روابط سياسي را از سفير به کاردار تقليل داد. به اين صورت، دولت متوجه ميشود که جهان در قبال اعمال انجامشده بيتفاوت نيست و اميدواريم که اين شيوه بدون اين که به مردم صدمه بزند و قدرت خريد مردم را پايين بياورد باعث بشود که حقوق بشر در ايران رعايت شود.
خيليها آن چيزي را که در ايران اتفاق افتاده «کودتاي نرم» عنوان کردهاند. آيا اين به اصطلاح ’’کودتاي نرم‘‘ جنايت در حق بشريت محسوب ميشود و ميشود برايش پروندهي قضايي بينالمللي تشکيل داد؟
هنوز براي اظهارنظر قضايي زود است. من مثبت يا منفي در اين زمينه اظهارنظري نميکنم. فقط اميدوارم که هرچه زودتر آرامش به ايران برگردد. ما بايد کاري کنيم که آرامش به ايران برگردد، نه اين که بنزين روي آتش بريزيم.
مصاحبهگر : ميترا شجاعي
تحريريه: شيرين جزايري
تنها مطالب و مقالاتي که با نام جبهه ملي ايران - اروپا درج ميشود نظرات گردانندگان سايت ميباشد . |