شلاق ستم بر
پیکر کامبیز
نوروزی ،
شلاق بیداد
بر پیکر آزادی
اندیشه و
مطبوعات است!
کامبیز
نوروزی، دبیر
کمیته حقوقی
انجمن صنفی
روزنامه
نگاران ایران
به
دو سال حبس
تعزیری و 76
ضربه شلاق
محکوم شد. این
رای یکی از
ابلهانه ترین آراء صادره
در روزهای پس
از انتخابات
است که به نحو
آشکاری از سر
کینه جویی و
تسویه
حسابهای قبلی
صادر شده است . به
گمان من عوامل
کودتا چی اصولا
با تعقیب آقای
نوروزی سعی
کرده اند در حوالی
یکی از مراکز
تجمع مردمی
و اعتراضی او
را دستگیر
کنند تا برای
قانون شکنی
ظالمانه خود
بهانه ای
داشته باشند! کامبیز
نوروزی، در
مراسم قانونی
هفتم تیر امسال
توسط نیروی
انتظامی و در
برابر مسجد
قبا تهران دستگیر
شد و حدود
دوهفته در بازداشت
به سر برد.
او در هیچ
یک از ستادهای
انتخاباتی حضور
نداشته و هیچ
فعالیت
تبلیغی انجام نداده است. این
در حالی است
که ، شعبه 26
دادگاه
انقلاب
اسلامی
نوروزی را به
اتهام “فعالیت
تبلیغی علیه
نظام و اخلال
در نظم عمومی” محکوم
کرده است. برای
اعضاء انجمن
صنفی روزنامه
نگاران و کسانی
که سالیان
متمادی با
زحمات طاقت
فرسای کامبیز
نوروزی برای
روزنامه
نگاران آشنایی
دارند ، بسیار
بدیهی و
آشکار است که
از مدتها پیش
کینه جویان
سپاهی،
اطلاعات و
دادستانی
منتظر فرصتی
برای ضربه زدن
به این چهره
فعال ، آگاه ،
صبور و رنج
کشیده
مطبوعات بوده
اند.
جرم اصلی
کامبیز
نوروزی متانت
مطبوعاتی است!
تلاش برای
آزادی رسانه
ها در چارچوب
های تعریف شده
و آگاه سازی
حرفه ای روزنامه
نگاران از
حقوق اساسی خویش . آقای
نوروزی در
سالیان گذشته
بصورتی خستگی
ناپذیر در
تلاش برای ارائه
قوانین
مطبوعاتی
مترقی و
اساسنامه صنفی
بر پایه عدالت
اجتماعی و آزادی
های حرفه ای
بوده و
دستاورد
فعالیت ایشان
تاسیس انجمن
صنفی روزنامه نگاران و
رسیدن به
جامعه مستقل
مطبوعاتی امروز
ایران است که
تعداد کثیری از اعضاء آن
در حبس دولت
فاشیست حاکم
گرفتارند.
پس از
سرکوب
مطبوعات کشور
و سلاخی رسانه
های آزاد و
مستقل ،
دستگیری و حبس و بند
روزنامه نگاران
آگاه و
سرانجام هجوم
به انجمن صنفی
روزنامه
نگاران ایران
و اشغال غیر
قانونی آن که
آقای کامبیز نوروزی
از شاخص ترین
پایه گذاران
آن محسوب می
شود ، آشکار
بود که خودکامگان
قدرت پرست ،
به مرور به دنبال
بانیان این
انجمن خواهند
بود که آقای کامبیز
نوروزی از جمله
آنان است . انسانی
فرهیخته ،
قانونگرایی
اندیشمند ، متفکر
ی آرام و
روزنامه نگاری
عمیقا با
اخلاق که هر
دیدار و
گفتگویی با
ایشان ولو
اندک ، همواره ارزشمند و
آموزنده است.
صدور حکم
شلاق بر بدن
این متفکر
حقوقدان ، در حقیقت
شلاق بر قانون
لگد کوب شده
مطبوعات است،
شلاقی است بر
پیکر آزادی و
انتقامی نا
جوانمردانه و
پلید از
جامعه
مطبوعاتی
ایران . اکنون
که اخبار
مجازاتهای
قرون وسطایی
رژیم کودتا
در باره اسرای
جنبش یک به یک
منتشر میگردد
، باید آماده
بود تا بزودی
با خیزشی ملی
و جنبشی
اجتماعی که در
تکامل طبیعی
جنبش سبز ملت
ایران قرار
گیرد ، فضایی
را ایجاد کنیم
که هر چه زودتر
زندانیانمان
را از سیاهچال
ها رها سازیم
و دشمن سفاک
را به مجازات
قانونی این
همه ستمگری بی شرمانه
برسانیم. ما
را توان
ایستادن و
تماشای ضربات
شلاق ستم بر
وجود عزیزان
و همرزمانمان
نیست …. تحمل به
بند کشیدنشان
را هم در خود
نمی بینیم …. بر
خیزم و در
برابر این
ستمگران
بایستیم
http://jomhoriyat.wordpress.com/author/jomhoriyat/