نامه مهدي کروبي به آيت‌الله نوري همداني: به جاي سرکوبگران مردم را محکوم کرديد
 

بسمه تعالي

حضرت آيت الله العظمي حاج شيخ حسين نوري همداني دامت برکاته
سلام عليکم

مصاحبه تعجب انگيز جنابعالي با راديو معارف که در روزنامه کيهان نيز به صورت برجسته و گسترده اي بازتاب داده شد و شما در ضمن آن سخناني بدون تناسب و مقتضاي حال، گريزي به مسائل انتخابات رياست جمهوري اخير و حوادث بعد از آن زده و در باره بازداشتگاه کهريزک و معترضين و منتقدين آن نيز بطور اجمال سخن گفته بوديد و رفتار و گفتار آنان را موجب آبروريزي نظام تلقي نموده و خواستار توبه آنان شده بوديد، موجب گرديد تا بنده اين نامه را به خدمت شما نوشته و نکته ها و مسائلي چند را به صورت دوستانه يادآور شوم تا هم از سوءتفاهمات جلوگيري نموده و هم از حريم و جايگاه مقدس مرجعيت ديني تشيع دفاع کرده باشم.

پيشاپيش عرض مي کنم که جنابعالي از اساتيد برجسته حوزه با سابقه طولاني تدريس، پيشگام مبارزات نهضت اسلامي به رهبري امام راحل قدس سره در حوزه علميه بوده و زحمات و تلاش هاي قابل توجهي را در اين راه انجام داده و حتي رنج تبعيد و زندان را نيز براي اين مقصد مقدس،در رژيم گذشته تحمل نموده ايد و از السابقون انقلاب اسلامي هستيد.چنانکه بعد از پيروزي انقلاب ، در سال هاي اوليه نيز همراه حضرت امام (ره) باقي مانده و مسئوليت هايي همچون نمايندگي امام و امامت جمعه همدان را پذيرا شده ايد و اکنون نيز به حمدالله در زمره مراجع ديني محسوب مي شويد و بابت همه اين زحمات انشاءالله که در نزد خداوند ماجور و مفتخر خواهيد بود.

چنانکه خود شما آگاهي بيشتر و بهتري داريد علماي بزرگ ديني و مرجعيت شيعه در طول تاريخ، هميشه به عنوان امناء دين، پاسدار انصاف و عدالت و پناهگاه مردم مظلوم بوده و در حوادث ايام مضافا ً بر صدور احکام و فتاواي لازم همچون حصن حصين و دژتسخير ناپذيري اظهاروجود نموده و به هنگام تعدي امرا و دولت ها بر حقوق مردم،به عنوان امربه معروف و نهي ازمنکر و ازباب لزوم (( النصيحه لائمه المسلمين ))، جانب مردم را گرفته و از اين رهگذر موجب تقويت هر چه بيشتر انگيزه هاي دينداري و خداباوري مومنان و جوامع اسلامي گرديده اند و از حقوق و منافع ملي و تماميت ارضي کشور دفاع کردند.

علما و مراجع تقليد شيعه سرافراز به اين افتخار بزرگ هستند که در طول تاريخ نه تنها با استعمارگران خارجي مبارزه نموده اند بلکه با ظلم و ستم و استبداد داخلي نيز هميشه سر ستيز و سازش ناپذيري داشته اند و حامي حقوق توده هاي مظلوم و محروم بوده اند.

چنانکه استحضار داريد شخصيت ديني بزرگي همچون مرحوم آيت الله العظمي سيد کاظم يزدي، صاحب عروةالوثقي به هنگام حمله بيگانگان به شهر نجف اشرف وقتي که در برابر اين پيشنهاد قرار گرفت که بهتر است شما و خانواده تان از شهر خارج شويد تا در امنيت کامل باشيد، فرمودند: همه مردم اين شهر و اين کشور خانواده من هستند و من امنيت همه آنان را مي خواهم و سرنوشت من و خانواده ام گره خورده به آنان است.

تاريخ پر افتخار زندگاني علما و فقها و مراجع شيعه پر از اين نوع ايثارها و فداکاري ها و مردمداري هاست و نمونه هاي بارز آن را در زندگاني بزرگاني همچون حضرات آيات عظام بحرالعلوم، ميرزا محمد تقي شيرازي، سيد ابوالحسن اصفهاني، سيد محسن حکيم، امام خميني و ديگران آنچنان فراوان است که با احصاء و نگارش آنها مي توان کتابي نوشت و به همين دليل است که مردم و گروه مومنان نيز هميشه قدردان آنان و گوش به فرمانشان بوده اند و گاهي با استناد به يک سطر نوشته و به حکم و فتواي يکي از آنان از زندگي خود گذشته و انقلاب و نهضت بزرگي به راه مي انداختند، چنانکه در نهضت تنباکو و فتواي يک سطري مرحوم ميرزاي شيرازي تحول و دگرگوني بوجود آمد. و پيروزي انقلاب اسلامي و سقوط استبداد شاهنشاهي و قطع دست بيگانه از ايران سر افراز و تشکيل جمهوري اسلامي ايران به برکت مرجعيت امام خميني که عهده دار رهبري انقلاب با حمايت و پشتيباني مردم بود، شد. بر اين اساس حکومت سابق روي مرجعيت رهبري انقلاب حساسيت خاصي نشان ميداد.

با تاسف بايد عرض کنم آنچه که از مواضع حضرتعالي در سالهاي اخير و بويژه قضاياي بعد از انتخابات رياست جمهوري دهم مشاهده شد، بعضا بر خلاف سيره سلف صالح از مراجع معظم ديني مي باشد و اين خطر را پيش مي آورد که با شبهه آفريني نسبت به ساحت مقدس مرجعيت شيعه منجر گشته و مفهوم کمک و تعاون به ارباب قدرت از حضرتعالي در برخي اذهان برداشت شود، چيزي که قطعا ً جنابعالي از آن مبرا هستيد ولي چنين تلقي و برداشتي توسط مردم موجب دلسردي و سست اعتقادي مردمان مي گردد. چرا که حضرتعالي در اين قضايا که به مثابه يک فتنه بزرگ مي باشد نه تنها در منازعات سياسي معترضين و دولت بيطرف نمانديد بلکه معترض به ملتي که حقوقشان پايمال شده است ميباشيد.

حضرت آيت الله، طبق قانون، انتخاباتي در کشور صورت گرفته و چهار نفر از نامزدها مورد تاييد قرار گرفته و و به مبارزات انتخاباتي پرداخته اند و در اين ميان توسط يکي از نامزد ها به بعضي نامزد هاي ديگر و شماري از رجال کشوري، انقلابي و مذهبي در برابر ميليون ها بيننده تلويزيوني اهانت و افترا زده شده و همه امکانات و اموال دولتي و بيت المال و بسياري از مسئولين دولتي به نفع يک نامزد معين به کار گرفته شدند و چند تن از اعضاي محترم شوراي نگهبان که ناظران انتخابات بودند آشکارا به قانون شکني پرداخته و به نفع يک نامزد معين مصاحبه و اظهار نظر کرده اند. از طرف ديگر مجريان انتخابات نيز خود اعضاي دولت آن نامزد معين و حاميانش بوده اند و بدين واسطه روند صحيح انتخابات خدشه دار گشته و مورد سوال قرار گرفته است و روز انتخابات تخلفات بي سابقه اي انجام شد و در شمارش آرا حق کشي فراواني صورت گرفت، در نتيجه نامزدهاي ديگر و صاحبان راي که از بردن دست در رايشان خشمگين شده بودند يکباره و بصورت تظاهراتي خود جوش و سيل آسا که تنها راي خود را مطالبه مي کرند به خيابان آمدند، همانطور که قبلا ً گفته ام هيچ جريان و گروه و يا حزب سياسي توان به صحنه آوردن ميليون ها نفر را که بصورت مسالمت آميز خواهان راي خود بودند را نداشت و اتفاقا ً اين مردم بودند که رهبران و گروه هاي سياسي را در اين راه با خود همراه کردند. ارتباط دادن اين حرکت به بيگانگان زمينه سرکوب وحشيانه، دستگيري فله اي سياسيون، ارباب مطبوعات، ياران انقلاب و بخش قابل توجهي از جوانان اين مرز و بوم که بابرنامه ريزي دقيق وتلاش فراوان وارد صحنه شدندوبانشاط راي خود رابه صندوق ها ريختند را فراهم ساخت. از قانون گفتند در حالي که قوانين اساسي کشور را به سادگي زير پا گذاشتند و به بازداشت غير قانوني مردم و سياسيون اقدام کردند و مردمي که بدون سر دادن هيچگونه شعار تند خواستار رسيدگي جدي و بيطرفانه به انتخابات و موارد خلاف قانون آن شده بودند، به عنوان اغتشاشگر مورد حمله شبه نظاميان و نظاميان مسلح قرار گرفته و شماري ازآنان مورد جرح و قتل قرار گرفته و شمار ديگري بازداشت و زنداني شدندو در برخي از مراکز و بازداشتگاه هاي غير قانوني مانند کهريزک مورد اجحاف و تعدي و انواع ظلم و ستم قرارگرفتند، که اين قضاياي شنيع موجب وهن اسلام، انقلاب و آبروريزي از نظام جمهوري اسلامي گشته است، تا جايي که بزرگان نظام حکم تعطيلي آن مرکز آزار و شکنجه را صادر کرده و قوه قضاييه به دستگيري و تعقيب عاملان آن فرمان داد، تا شايد بتوان آبروي ريخته را بازيافت.

اما در اين ميان با شگفتي و حيرت مي بينيم که جنابعالي طبق نوشته روزنامه کيهان مورخ ۲۰/۷/۱۳۸۸ در ديدار با کارکنان راديو معارف فرموده ايد: «کساني که نسبت تقلب در انتخابات و ادعاي تعرض جنسي در کهريزک را داده اند در واقع عظمت انقلاب را شکسته اند و .... اگر افرادي که در جريانات اخير بوده اند توبه کنند مي شود ائتلاف برقرار کرد» البته بديهي است که اين نوع موضع گيري توسط حضرتعالي با آن سوابق مبارزاتي و علمي که اشاره کرديم، بايد شگفت انگيز ارزيابي شود، زيرا مطابق سنت ديرينه و هميشگي مراجع که ملجاء و پناهگاه ستم ديدگان و مظلومان بودند و مردم از شما و سايرعلماء و مراجع تقليد انتظار پيگيري حقوق از دست رفته شان را داشته و دارند، البته بخش قابل توجهي از مراجع عظام تقليد به اين مهم اقدام و در کنار بخش مهمي از ملت که معترض به روند انتخابات بودند قرار گرفتند، ليکن هرچه جويا شديم از شما خبري نبود تا اينکه اخيرا ً سخناني از شما و البته نه در محکوميت سرکوبگران بلکه مردم در اخبار ديده شد، جا داشت حضرتعالي افرادي را جهت کشف حقيقت و موارد ادعايي مامور فرماييد تا بصورت عيني با معترضين و آسيب ديدگان تماس حاصل نموده و با تهيه مستندات لازم به جنابعالي گزارش بدهند تا بر پايه آن اظهار نظر فرماييد، نه اينکه با کنار گذاشتن احتياط عرفي و سياسي به اظهار نظر در راديو و روزنامه بپردازيد و از معترضان و مدعيان طلب توبه مي فرماييد.

شما که از شاگردان حضرت امام (ره) و مرحوم آيت الله العظمي بروجردي، از پيشگامان انقلاب و از علما و مراجع عظام هستيد مي دانيد که اين اظهاراتتان يک نوع قضاوت محسوب مي شود، آيا در شرع مقدس محمدي (ص)، در فقه امام صادق (ع) و در فتواي شخص شما مي توان صرفا ً با استماع يک طرف دعوي اينچنين قاطعانه حکم صادر کرد؟

اينجانب که يکطرف قضيه هستم و شما از مسئوليت هاي واگذار شده از طريق امام و مردم به اينجانب مطلع هستيد و مي دانيد از معتمدين حضرت امام (ره) بودم و مدعي دوم کسي است که نخست وزير، معتمد امام(ره) بوده و در بحبوحه هشت سال دفاع مقدس مديريت اجرايي کشور با ايشان بود. نفر سوم فرمانده سپاه پاسداران دوران دفاع مقدس و با سوابقي مبارزاتي و مديريتي ممتاز بود. آيا بهتر و به موازين شريعت مقدس اسلام نزديکتر نبود که حضرتعالي اگر به عامه مردم دسترسي نداريد تا از آنان تحقيق بفرماييد، به عنوان يک مرجع دست کم ما سه نفر را به حضور مي طلبيديد و سخنان ما را مي شنيديد، سپس اظهار نظر عمومي مي فرموديد، تا عامه مردم نگويند که برخي از علماي بزرگ نسبت به سرنوشت مردم مسلمان بي تفاوت شده اند؟ و بدون اطلاع اظهار نظرنکنيد تا باورهاي آسيب ديده مردم که علماء اسلام را امين دين و ناموس و پناهگاه و امانتدار امانات خود مي دانند بازسازي شود.

در پايان سلامتي و موفقيت حضرتعالي و تمام مراجع ديني را از خداوند بزرگ خواستارم.

والسلام عليکم و رحمه الله و برکاته.
مهدي کروبي