برچيدن گشت ارشاد، حداقل سطح مطالبات
حساسيت و نارضايتي ناشي از طرح
ارتقاي امنيت اجتماعي در کلانشهرهاي ايران، باعث شده که آقايان کروبي و موسوي،
شعار برچيدن گشت ارشاد را سر دهند. آيا اين شعار دستاوردي براي جامعه مدني است يا
عقبگردي از آزاديهاي فراگيرتر؟
چهار چهره از فعالان اجتماعي، حقوقي و دانشگاهي به پرسشهاي دويچهوله در مورد اين شعار و نيازهاي ديگرجامعه ايران در آستانه انتخابات پاسخ دادهاند.
موضوع گشتارشاد، به محور چالش دولت و اپوزيسيون مبدل شده است. چقدر رقباي آقاي احمدينژاد ميتوانند با اتکاء بر اين شعار، آراي جوانان و زنان ناراضي را جلب کنند؟
فرامرز قرهباغي، جامعهشناس: طرح ارتقاي امنيت اجتماعي براي دولت نهم مانند "استخوان لاي زخم" است. لغو اين طرح به سرخوردگي طرفداران احمدينژاد و ادامهي آن، به نارضايتي هرچه بيشتر مردم منجر ميشود. آقايان موسوي و کروبي با راحتي در مورد اين طرح و گشت ارشاد شعار ميدهند، چون مشکل آقاي احمدينژاد را ندارند. از سوي ديگر اين شعارها تاريخ مصرف انتخاباتي دارند و فراموش نيز نبايد کرد که تصميمگيري در اين موارد با مقامات عاليه است
نعمت احمدي، حقوقدان: نخست بگويم که در ايران براي استقلال، آزادي و جمهوري انقلاب شد و من متأسفم که الان خواستهاي ما اينقدر حقير شدهاند که کانديداهاي رياست جمهوري از برداشتن گشت ارشاد صحبت ميکنند و اين مثل توپ هم صدا ميکند. به نظر من آقايان موسوي و کروبي، مسير را بد انتخاب کرده و دارند شعارهاي حداقلي را طرح ميکنند.اگر نامزدهاي اصلاحطلب، کف يا سقف نظرات خود را تا اين حد پايين بياورند، بايد گفت بدا به حال اين ملت! فراموش نکنيم که اصلا اين گشتها غيرقانوني تشکيل شدهاند. جالب اينجاست که اينها وقتي از برچيدن گشت ارشاد ياد ميکنند که ديگر خنثيترين روزهاي خود را ميگذرانند.
همين الان من از پنجره دفترم سه گشت را ميبينم که ساکت ايستادهاند و به کسي کاري ندارند. اما زماني بود که از همين پنجره نگاه ميکردم و ميديدم پنج نفر پنج نفر آدم ميبرند. آن روزها را من از ياد نميبرم. الان دارند نمايش ميدهند که تنها براي امنيت در خيابانها هستند.
صادق زيباکلام، استاد دانشگاه: من با اين شعار موافقم. آقايان کروبي و موسوي ميدانند که اين مشکل شمار زيادي زنان و جوانان ايراني است. مهم نيست که اينها بتوانند اين شعارها را تحقق ببخشند، مهم اين است که همين، بعنوان يک خواست در سطح جامعه مطرح ميشود. براي مسئولان و کساني که اصرار به ادامه کار گشت ارشاد دارند، اين نشاندهنده نارضايتي مردم است وخوب است سوژه اين نارضايتي، شعار انتخاباتي شود.
شهلا لاهيجي، ناشر: به نظر من آقايان کانديدا، نبايد براي جلب رأي زنان، کمپينهاي انتخاباتي خود را تا حد گشت ارشاد تنزل بدهند. ما ميگوييم مطالبات زنان خيلي فراتر از اينهاست. گروههاي مختلف زنان در هفتهي آينده، اين مطالبات را اعلام عموميميکنند. گشت ارشاد، يکي از نمونههاي اهانت به زنان است. ما زنان، تبعيضها و اهانتهايي مثل سهميهبندي و بوميسازي در تحصيل، اشتغال، عدم مديريت زنان در سطوح بالا، طلاق، ازدواج مجدد و از اين قبيل را فراموش نکردهايم که بگوييم با رفتن گشت ارشاد همه چيز حل شد.
آيا بهتر نيست شعارهاي نامزدها، جنبههاي فراگيرتر آزادي، چون حقوق شهروندي، آزادي بيان، آزادي مطبوعات و از اين قبيل را شامل شود؟
صادق زيباکلام: به نظر من، گفتن اينکه گشت ارشاد بايد برچيده شود، به اين معنا نيست که عمدهترين مشکل جامعه مطرح شده. اگر نامزدي متعهد شود در صورت روي کار آمدن از حقوق شهروندي دفاع کند، بد نيست. کيست که اين را نگويد؟ حتما نامزد اصولگرايان هم همين را خواهد گفت. به نظر من، اينکه آقايان موسوي و کروبي، برچيدن گشت ارشاد را بهعنوان يکي از مصداقهاي شعار آزادي عنوان کردهاند، خيلي مهم است. چون معمولا شعارها کلي هستند.
نعمت احمدي: برچيدن گشت ارشاد تنها در تهران و کلانشهرها معنا دارد و ممکن است تعدادي زن و جوان را به راي دادن ترغيب کند. تازهآنها که از کار ارشاد ناراضي هستند، اصولا علاقهاي به راي دادن هم ندارند. من معتقدم اگر موجي در جامعه ما برانگيخته شود و مردم بخواهد دنبال کارزار انتخاباتي بيفتند، خواستها در اين سطح نخواهند بود. خواست اصلي اقتصادي است.
به هرحال، به نظر مي رسد اين شعار بر اساس موج نارضايتي در جامعه استوار شده و نامزدها ميخواهند رأي جوانان و زنان را به اين ترتيب به دست بياورند.
شهلا لاهيجي: زنان ايراني خيلي باهوشتر از اين هستند که بتوان با اين الفاظ رأيشان را به دست آورد. ما البته اين دفعه نميخواهيم منفعل باشيم و حتما با شروطي در انتخابات شرکت ميکنيم. اين بار اما به چهره و لبخند رأي نميدهيم و به عمل رأي ميدهيم. تنها در صورتي فعالانه شرکت ميکنيم که کانديدايي بتواند به خواستههاي ما زنان پاسخ دهد و راههاي اجراي اين خواستهها را برايمان تشريح کند. گروههاي مختلف زنان تا هفتهي آينده، به طور رسمي، مجموعهاي از مطالبات و شرطهاي خود را مطرح ميکنند. ما حتي ممکن است براي کسي که در طرح اين مطالبات جدي باشد، فعاليت هم بکنيم.
نعمت احمدي: اين دو بزرگوار (موسوي و کروبي) نبايد توقع مردم را در حد برچيدن گشت ارشاد محدود کنند. جامعه ما از مديريت نامتعادل و متغير رنج ميبرد. چهار سال است احمدينژاد آمده و بيشتر از ۳۰ رييس بانک و مدير و وزير تغيير کردهاند. ميرحسين موسوي بهتر است به جاي گشت ارشاد، موضوع ناپديد شدن ۲۷۰ ميليارد دلار پول گم شده نفت را دنبال کند.
نامزدها بايد چه شعارهايي بدهند؟
نعمت احمدي: تقليل بحث آزادي به گشت ارشاد يک انحراف است و يک شعار اساسي در مورد آزادي نيست. چرا از آزادي رسانه و چرا از راه اندازي شبکههاي تلويزيوني خصوصي حرف زده نميشود؟ چرا احزاب نبايد تريبون و رسانه داشته باشند؟ چرا صدا و سيما انحصاري است؟ آزاديهاي فردي را بايد از طريق رسانه و تريبون، نهادينه کرد.
فرامرز قرهباغي: جامعه ما نياز به آگاهي، تحزب، آزاديهاي مدني و خرد جمعي دارد. تا زمانيکه راه اطلاع رساني و فرهنگ سازي بسته است، مردم اشتباه خواهند کرد. رأيدهندگان در فضايي که تمام رسانهها و تريبونها دولتياند، تحت تأثير تبليغات قرار خواهند گرفت و فريب شعارها را خواهند خورد.
شهلا لاهيجي: حقوق مدني و تضمين آزاديهاي فردي در حوزه پوشش، طرز زندگي يا اختيار فرد خيلي مهم هستند. من نميخواهم موضوع آيندهي جامعه، تنها به گشت ارشاد محدود شود.
صادق زيباکلام: شعارها بايد حول سه محور اقتصاد، حاکميت قانون و حقوق شهروندي و سياست خارجي مثبت و منطبق بر منافع ملي باشند.
آقاي محمديفرد، معاون حقوقي نيروي انتظامي گفته، پليس منتظر نميماند که کانديداها برايش نسخه نويسي کنند. ايشان وظيفه پليس را نظم دادن به رفتار مردم دانسته است.
صادق زيباکلام: وظيفه پليس در هر جامعهاي پاسداري از قانون و نظم است. به پليس ربطي ندارد که گشت ارشاد خوب است يا بد. پليس قانونگزار نيست. همانطور که خيلي چيزها در جامعه ما توسعه يافته نيست، برخي اظهارنظرهاي مسئولان نيز از همين مشکل رنج ميبرد.
مصاحبهگر: مهيندخت مصباح
تحريريه: داود خدابخش
دويچه وله
تنها مطالب و مقالاتي که با نام جبهه ملي ايران - اروپا درج ميشود نظرات گردانندگان سايت ميباشد . |