علاقهي ايرانيان به شرکت در انتخابات رو به افزايش
است
دوازده روز ديگر به انتخابات رياست جمهوري در ايران باقي مانده است. نشانههاي
بسياري حاکي از افزايش علاقه به مشارکت در انتخابات و گسترش روحيهي تغييرخواهي در
ميان قشرهاي مختلف مردم ايران است.
در انتخابات رياست جمهوري سال ۲۰۰۵ (۱۳۸۴) که محمود احمدينژاد پيروز آن بود، ميزان مشارکت مردم در انتخابات پائين بود. دو سال بعد در انتخابات مجلس شوراي اسلامي، اين حضور از انتخابات پيشين هم کمتر بود؛ بهطوري که در کلانشهر تهران، تنها حدود ۲۷ درصد دارندگان حق راي، به پاي صندوقها رفتند.
اکنون اما اوضاع در حال تغيير است. بيتفاوتيهاي سالهاي گذشته جاي خود را به حساسيت نسبت به انتخابات و نتايج آن داده است. رسانههاي بينالمللي گزارش ميدهند که «سرخوردگي و انفعال» سالهاي گذشته، جاي خود را به «روحيه تغييرخواهي»، بهويژه در ميان قشرهاي تحصيلکرده شهري داده است.
دلايل اين "تغييرخواهي" نيز در درجهي نخست کارنامهي چهار سال مديريت و حاکميت يکدست "اصولگرايان" است. حاصل اين دوره اکنون اقتصاد زمينگير، تورم ۳۰ درصدي، نرخ بيکاري دو رقمي و گراني مسکن است، در حالي که در همين دوره ايران حدود ۳۰۰ ميليارد دلار از فروش نفت درآمد داشت.
ليلي رشيدي، بازيگر جوان سينماي ايران، به روزنامهي واشنگتنپست گفته است: «چهار سال قبل طبقه متوسط در ايران در انتخابات شرکت نکردند. اکنون اما آنها مشکلات را حس ميکنند و فکر نميکنم دوباره همان اشتباه را تکرار کنند.» او ميگويد: «اين انتخابات شانس ما براي داشتن آيندهاي بهتر است. اگر طبقه شهرنشين در خانه بمانند تنها ترس و خرابي بيشتري انتظارمان را ميکشد.»
گرايش به تحريم انتخابات در ميان ايرانيان در داخل و خارج کشور نيز، در قياس با دورهي پيشين انتخابات رياست جمهوري بهطرز محسوسي کاهش يافته است. گروههاي دانشجويي و فعالان زنان و فعالان مدني، که در چهار سال عموما انزواجويي را ترجيح ميدادند، اينبار به حضور در کارزار انتخاباتي و شرکت در انتخابات رغبت نشان ميدهند. چنين وضعي در ميان گروههاي سياسي منتقد و مخالف جمهوري اسلامي نيز قابل مشاهده است.
راز پيروزي احمدينژاد و معادله معکوس
چهار سال پيش در حالي که بخش بزرگي از طبقهي متوسط و جمعيت شهري خود را از فرايند انتخابات کنار کشيده بودند، محمود احمدينژاد با انگشتگذاشتن روي مشکلات معيشتي قشرهاي تهيدست، نظر مساعد آنها را به سوي خود جلب کرد. او در حالي که به گفتهي منتقدينش حمايت کانونهاي اصلي قدرت، بهويژه نيروهاي ميليوني سپاه و بسيح و نهادهاي امنيتي بود، در تبليغات انتخاباتياش خود را فردي بيرون از مدار قدرت و برخاسته از ميان قشرهاي محروم جامعه معرفي ميکرد..
رقيب او، هاشمي رفسنجاني، ناتوان از برقراري چنين ارتباطي با بدنهي جامعه و بدون حمايت مراکز اصلي قدرت، فردي از درون قدرت و نمايندهي حکومت قلمداد شد. هر اندازه احمدينژاد از مشکلات مشخص و فقر مردم ميگفت و وعده آوردن پول نفت به سفرههاي مردم ميداد، رقيب او رفسنجاني به طرح شعارهاي عام و کلي اکتفا ميکرد. به گفتهي شماري از کارشناسان همينها عوامل اصلي پيروزي احمدينژاد در سال ۱۳۸۴ بود.
اکنون اما ظاهراَ معادله معکوس شده است. در اين دوره از انتخابات، رقيبان احمدينژاد از همان شگردي استفاده ميکنند که او چهار سال پيش عليه رقيبانش استفاده کرد. به زبان ساده، رقيبان در متينگها و اجتماعات انتخاباتي، چهار سال مديريت احمدينژاد در داخل و خارج را به نقد ميکشند، از منفيبودن دستاوردهاي اين دوره ميگويند و از محلهاي خرج ۳۰۰ ميليارد دلار درآمد نفتي در اين ۴ سال ميپرسند. آنها اين سوال را مطرح ميکنند که چرا با چنين درآمدي فقر بيشتر شده و چرا رکود بخشهاي کارآفرين، اقتصاد ملي را فرا گرفته است.
خود احمدينژاد اما محور تبليغاتش را بر آنچه او "دستاوردهاي هستهاي و راهاندازي ۷ هزار سانتريفوژ" مينامد، متمرکز کرده است. هرچند چنين سخناني در خارج از کشور براي محافل بينالمللي توجهبرانگيز است، اما در داخل کشور ظاهراَ مسئلهي اصلي مشکلات اقتصادي است؛ همان مشکلاتي که احمدينژاد با وعدههاي فراوان براي حل آنها به رياست جمهوري رسيد، اما به گفتهي کارشناسان، پس از چهار سال اين مشکلات، نه تنها کم نشده که افزايش يافتهاند.
روزنامهي تايمز لندن نوشته است، عليرغم تلاشهاي فراوان دولت احمدينژاد براي جلب نظر مردم، شانس اينکه سيبزمينيها بتوانند توجه رايدهندگان را به سوي وي جلب کنند، اندک است. دولت احمدينژاد در ماههاي اخير ۴۰۰ هزار تن سيبزميني در مناطق مختلف کشور توزيع کرد. منتقدان او ميگويند، اين اقدام فعاليتي براي خريدن راي مردم فقير در آستانهي انتخابات است.
با وجود آنکه ستارهي بخت احمدينژاد تا حدود زيادي از درخشندگي افتاده، ليکن
نگراني از "مهندسي انتخابات" و دستبردن به آراي مردم، در ميان رقيبان احمدينژاد و
نيز محافل سياسي ايران جدي است. وزارت کشور و شوراي نگهبان که مجري و ناظر انتخابات
هستند به تمامي در اختيار دولت و سنتگرايان حامي احمدينژاد اند. احتمال دخالت
نيروي ميليوني سپاه و بسيج به سود نامزد مورد حمايت سنتگرايان، بيش از هر عامل
ديگر مطرح است، اما رقيبان اصلاحطلب احمدينژاد به اين اميد بستهاند که مشارکت
بالاي رايدهندگان، راه را بر تغيير کلي نتيجهي انتخابات ببندد.
نويسنده: مصطفي ملکان
تحريريه: فريد وحيدي
تنها مطالب و مقالاتي که با نام جبهه ملي ايران - اروپا درج ميشود نظرات گردانندگان سايت ميباشد . |