بيانيه سازمان مجاهدين انقلاب اسلامي ايران در پاسخ به موج حملات و هتاکي هاي اخير عليه شخصيت هاي محبوب ملت

پايگاه اطلاع رساني سازمان مجاهدين انقلاب اسلامي ايران: در پي اظهارات اخير فرمانده سپاه در متهم ساختن سران اصلاحات و برخي موضعگيري هاي مشابه، سازمان مجاهدين انقلاب اسلامي ايران، بيانيه اي صادر كرد.
متن كامل اين بيانيه به شرح زير است:

بسم الله الرحمن الرحيم

إِنَّ الَّذينَ قالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقامُوا فَلا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لا هُمْ يَحْزَنُونَ (احقاف: 13)
همانا كسانى كه گفتند: پروردگار ما خداى يكتاست و سپس [بر آن‏] استوار و پايدار ماندند پس نه بيمى بر آنهاست و نه اندوهگين شوند.

ملت شريف ايران
امروز با گذشت نزديک به سه ماه از انتخابات رياست جمهوري دهم، مستندات، مواضع و اظهارات وابستگان به جريان حاکم طي اين مدت، هرگونه ترديدي را نسبت به حرکت سازمانيافته و از پيش طراحي شده عليه خواست و اراده ملت در جريان انتخابات مذکور منتفي ساخته است. براساس شواهد و مستندات مذکور هجوم گسترده اي که از فرداي برگزاري انتخابات عليه احزاب، نهادهاي مدني، شخصيت ها و فعالان سياسي شکل گرفت و طي آن چهره هاي برجسته و شناخته شده کشور دستگير و زنداني شدند، از پيش از انتخابات طراحي و برنامه ريزي شده بود و برخي نهادهاي امنيتي و نظامي پس از فراهم ساختن مقدمات، از ده روز پيش از انتخابات با درخواست و دريافت احکام عام دستگيري، خود را براي روزهاي پس از انتخابات آماده کرده بودند. اين سناريو البته با ظاهر برخورد با آن چه که کودتا يا انقلاب مخملي و مقابله با جنگ نرم خوانده شده است به اجرا درآمد و تعداد زيادي از فعالان سياسي و شخصيت هاي اصلاح طلب با سابقه و شناخته شده کشور به اتهام تلاش براي براندازي نظام دستگير و در شرايط سخت و هولناک حبس براي اعتراف به اين اتهام تحت شديدترين فشارها قرار گرفتند. مفاد ادعانامه کذايي دادستان عليه ايشان در به اصطلاح دادگاه متهمان اغتشاشات اخير و نيز اظهارات صريح مسئولان امنيتي و نظامي از جمله اظهارات برخي فرماندهان نظامي خود مؤيد حقايق فوق است.

در اين ادعانامه و نيز اظهارات برخي مقامات عالي امنيتي و نظامي کشور مکرراً تأکيد شده است که جريان اصلاحات از مدت ها قبل قصد براندازي نظام را داشته و خود را آماده مي کرده است تا درانتخابات رياست جمهوري دهم کار را يکسره کند. کانديداي به ناحق پيروز انتخابات رياست جمهوري دهم نيز به عنوان رئيس دولت نهم بارها از وجود توطئه گسترده بيگانگان و عوامل داخلي آنان عليه نظام در اين انتخابات سخن گفته است. اخيراً نيز فرمانده سپاه پاسداران با صراحت بيشتري اين ادعا را مطرح کرده و از چهره هاي ملي کشور به عنوان رهبران حرکت براندازي نام برده است. آنان اصلاح طلبان و کانديداهاي اصلاح طلب و ستادهاي انتخاباتي ايشان را متهم کرده اند که با سرويس هاي خارجي ارتباط داشته اند. بنا به ادعاي ايشان اصلاح طلبان در اين انتخابات به زير کشيدن رهبري از قدرت را هدف گرفته بودند. آن ها همچنين تأکيد کرده اند از مدت ها پيش با هشياري کامل اين تحرکات را زير نظر داشته اند.

اگر براي تقلب در انتخابات هيچ دليلي وجود نداشت (که دارد)، اظهارات مذکور براي اثبات مهندسي آراء و دست بردن در نتايج انتخابات اخير کافي بود، زيرا ممکن نيست دستگاه هاي اطلاعاتي و نظامي و سياسي کشور همگي از طرح براندازي مطلع باشند و دست روي دست بگذارند. آنان لابد بايد براي شکست اين به اصطلاح توطئه اقدامات تعيين کننده و مؤثري انجام داده باشند. اگر مسئولان اطلاعاتي، امنيتي، نظامي و سياسي کشور که به ادعاي خود از مدت ها قبل در جريان اين حرکت براندازي و زمان انجام آن يعني انتخابات دهم بوده اند، علي القاعده بايد براي جلوگيري از اين توطئه تمهيدات مؤثر و قاطعي انديشيده باشند تا از عدم موفقيت براندازان عامل بيگانه در فريب مردم و جلب آراء آنان و پيروزي در انتخابات مطمئن باشند. اگر واقعاً مقامات قضايي و نظامي و امنيتي و سياسي در اظهارات خود مبني بر قصد اصلاح طلبان و عوامل بيگانه در براندازي صادق هستند، قطعاً در مقابله با چنين خطر عظيمي نمي توانسته اند دست به ريسک زده، کار را به نتيجه انتخابات واگذار کنند. آنان با چنين تحليلي يا نبايد کانديداهاي اصلاح طلبان را تأييد صلاحيت مي کردند و يا اگر براي حفظ ظاهر مجبور به چنين تأييدي بودند به ناگزير براي مقابله با تهديد براندازي بايد با دست بردن در آراء ملت و برکشيدن کانديداي مطلوب خود از صندوق هاي رأي، مانع پيروزي آن ها شده باشند و اگر غير از اين کرده باشند خيانت کرده اند.

اما اقتدارگرايان حاکم خود بهتر از هرکس مي دانند که طرح براندازي و انقلاب مخملي و جنگ نرم و ... نه تنها يک واقعيت بلکه حتي يک توهم هم نيست. حقيقت اين است که اتهام براندازي و انقلاب مخملي يک بهانه و پوششي بر طرح کودتا با هدف تکميل حاکميت اقتدار، يکپارچه کردن عرصه قدرت و سياست، تحقق استبداد و پايان دادن به جمهوريت و مردم سالاري و در يک کلام استحاله نظام است. در اين حرکت قاعدين انقلاب و عافيت طلبان دوران پيش از انقلاب، مخالفان امام و نيروهاي انقلاب با استبداد طلبان قدرت پرست متحد شده اند و با نقاب دفاع از امام و انقلاب، نزديک ترين ياران امام و حتي بيت شريف ايشان را به براندازي و مخالفت با نظام متهم مي کنند. آنان با تظاهر به بازگشت به اصالت انقلاب و سيره مرحوم رجايي دست به اين قلع قمع وسيع مي زنند نزديک ترين و صميمي ترين ياران شهيد رجايي را متهم به انحراف و براندازي مي کنند و در اين توطئه حتي يکي از ياران زنده آن شهيد را در کنار خود ندارند.

کودتا گران البته تصور مي کردند با هزينه اي اندک قادر به تغيير نتايج انتخابات و اتمام ماجرا هستند. آنان خود را براي مقابله با اعتراضاتي محدود در سطح فعالان سياسي که با دستگيري و حبس و تصفيه حساب با تعداد معدودي از مخالفان و معترضان و مرعوب ساختن ديگران خاتمه خواهد يافت، آماده کرده بودند. آن ها هرگز آمادگي اعتراضات ميليوني مردم را نداشتد. اگر اصلاح طلبان در ارزيابي قدرت و دامنه آزادي عمل اقتدارگرايان حاکم براي تقلب، خطا کردند، اقتدارگرايان حاکم نيز در ارزيابي دامنه و حجم واکنش ها و اعتراضات در سطح جامعه دچار خطا شدند. اشتباه آنان اين بود که تصور مي کردند آراء چهل ميليون شرکت کننده را مي توانند بدون هرگونه اعتراضي به نفع خود مصادره کرده و پشتوانه قدرت خويش در قلع قمع تمام مخالفان داخلي و حل بحران هاي موجود درعرصه سياست خارجي قرار دهند. اما چنين نشد و چنين نيز نخواهد شد. اقتدارگرايان به رغم اعمال خشونت حداکثري در ارعاب و سرکوب معترضان که حوادث زشت و اقدامات شرارت بار در کوي دانشگاه و برخي بازداشتگاه ها تنها نمونه اي از آن بود، در اهداف خود ناکام ماندند.

امروز پس از گذشت نزديك به سه ماه و در پي اعتراضات گسترده و بي سابقه عليه نتايج انتخابات در سطح ملي، ناتواني در اقناع افکار عمومي نسبت به سلامت انتخابات به رغم تبليغات سهمگين و تکاپوي تحسين برانگيز رهبران، احزاب و فعالان سياسي اصلاح طلب، کودتاچيان خود را با موج اعتراضات و نارضايتي شديد کانون ها و اقشار مختلف به ويژه مراجع و عالمان ديني به اعمال خشونت عليه مردم و سرکوب معترضان مواجه مي بينند. به رغم تصفيه هاي گسترده در نظام اجرايي و دستگاه هاي امنيتي و نظامي، بروز اختلاف و تفرقه عميق و گسترده در سطح بدنه و نيروهاي درون حاکميت اقتدارگرايان حاکم را در ادامه پروژه ناتمام کودتا دچار دودستگي کرده است. برخي از ايشان که در موفقيت اين پروژه ناتمام دچار ترديد شده اند ادامه آن را متضمن هزينه هاي هنگفت براي آينده جريان سياسي خود ارزيابي کرده، خواهان توقف اين روند هستند. اما بخش افراطي معتقد است راهي را که آغاز کرده اند بايد به هر قيمت و هزينه اي به پايان ببرند. اقتدارگرايان افراطي براي پيش برد نظر خود طي روزهاي اخير بيش از پيش بر طبل خشونت و ستيز مي کوبند و با تبليغات هماهنگ و سازمان يافته بر ضرورت ادامه موج دستگيري ها تأکيد مي کنند. افزايش حجم تبليغات سراسر کذب و مزورانه سازمان يافته صدا و سيما عليه اصلاح طلبان ، حملات هتاکانه و وقيحانه رسانه هاي ارگان اقتدار عليه شخصيت ها و چهره هاي ملي و متهم کردن آنان به توطئه و براندازي و تهديد ايشان به دستگيري و ... طي روزهاي اخير بيش از آن که محتوا و واقعيتي داشته باشد، نوعي فضا سازي تبليغاتي هماهنگ و سازمانيافته بخش افراطي اقتدارگرا با هدف درهم شکستن مقاومت بخش ديگر و ايجاد شرايط لازم براي يکسره کردن کار و تکميل کودتا است.

در چنين شرايطي مخالفت و اعتراض صريح و آشکار همه شخصيت ها، نهادها و اقشار از مراجع عاليمقام گرفته تا عالمان و روشنفکران و نخبگان و تا احزاب و تشکل ها و فعالان سياسي، مي تواند افراطيون اقتدارگرا را از دستيابي به اهداف ضد انقلابي و ضدملي خود ناکام ساخته زمينه هاي بازگشت کشور به مسير صحيح را فراهم کند.

سازمان مجاهدين انقلاب اسلامي ايران ضمن محکوم کردن اهانت ها و هتاکي هاي اخير عليه مراجع محترم تقليد و شخصيت هاي برجسته و چهره هاي خوشنام و مورد احترام مردم هشدار مي دهد سکوت در برابر تبليغات سازمانيافته روزهاي اخير مي تواند مشوق اقتدارگرايان افراطي در ادامه اقدامات ضد ملي باشد، از اين رو از تمامي شخصيت ها و احزاب سياسي و به ويژه عالمان مراجع ديني و نيز اقشار مختلف مي خواهد در برابر اين حرکت سازمانيافته و هتاکي ها و پرده دري هاي اقتدارگرايان واکنشي درخور نشان دهند.

سازمان همچنين اهانت ها و هتاکي هاي اخير سردار جعفري فرمانده سپاه پاسداران عليه شخصيت هاي ملي و خوشنام کشور را شديداً محکوم مي کند. تحليل هاي سخيف و سبک سردار جعفري که طي آن بخش وسيعي از صادق ترين و شريف ترين شخصيت هاي اين کشور متهم به توطئه براندازي و همکاري با بيگانه شده اند، نتيجه آفت دخالت نظاميان در سياست است. با کمال تأسف تحليل هاي بي مايه مذکور طي ماه هاي اخير مبناي تصميمات، اقدامات نابخردانه و فجايعي شده است که آبرو و حيثيت نظام جمهوري اسلامي را برباد داده و مصالح ملي کشور را در سطوح داخلي و خارجي با تهديدهاي جدي مواجه ساخته است. به عقيده ما ورود افراد اسلحه به دست که بخش وسيعي از فعاليت هاي اقتصادي کشور را در انحصار خود دارند به عرصه سياست براي کشور نتيجه اي بهتر و درخشان تر از اين درپي نخواهد داشت، زيرا قدرت اسلحه و اقتصاد در عرصه سياست انگيزه رعايت حقوق شهروندي و آزادي هاي قانوني مخالفان و التزام به اصول و قواعد رقابت سياسي را منتفي ساخته، ظرفيت و استعداد لازم براي درک عميق واقعيات و تحليل صحيح شرايط را از بين مي برد.

سازمان مجاهدين انقلاب اسلامي ايران
15/6/1388