بيانيه جيهه مشارکت در واکنش به اظهارات غير مسئولانه فرمانده سپاه
مي خواهند از تعقيب محتمل خود به خاطر تقلب در انتخابات و جنايات پس از آن بگريزند

 

جبهه مشارکت ايران اسلامي با صدور بيانيه اي اظهارات نابخردانه و مجرمانه فرمانده سپاه در اهانت به بزرگان اصلاح طلب را محكوم كرده و ضمن نقد چندباره دخالت نظاميان در سياست آورده است: "تجربه بشري نشان مي دهد که تداوم يک حکومت جز از طريق اقناع عمومي، قانون مندي، انصاف، مروت و حاکميت عدالت امکان پذير نخواهد بود."
جبهه مشاركت در اين بيانيه خواستار برخورد قضايي با اين اظهارات سردار جعفري شده است.
متن كامل اين بيانيه در پي مي آيد:

بسم الله الرحمن الرحيم
بيانيه جبهه مشاركت ايران اسلامي در خصوص سخنان اخير فرمانده كل سپاه پاسداران

آقاي سردار جعفري فرمانده کل سپاه پاسداران، اخيرا سخناني را درباره وقايع تلخ اخير در كشور بر زبان رانده اند که تامل دوباره در آن هم براي خود ايشان و هم براي مخاطبان ايشان لازم مي نمايد. جبهه مشاركت ايران اسلامي نيز بنا بر رسالت خود و از آن جا كه اين سخنان را واجد اهميت بالايي در شناخت زمينه هاي اعمال راهبردهاي امنيتي - نظامي ناصواب در برابر تحولات سياسي و اجتماعي مي داند كه آن نيز حاصل دخالت نظاميان و نظامي گري در سياست است كه بارها مورد انذار حضرت امام (ره) قرار گرفته بود، آن را به بوته نقد مي كشاند.

قبل از هر چيز ورود سراسيمه و بي پرده ايشان در اين موضوع شايد تائيد اخباري باشد که بر نقش سپاه در حوادث اخير منتشر شده است و مي تواند مويد ادعاي اصلاح طلبان مبني بر وقوع کودتاي مخملي در انتخابات دهم رياست جمهوري از سوي محافلي خاص باشد.

نکته ديگر، نحوه دسترسي ايشان به اين اطلاعات است که به نظر مي رسد حاصل بازجويي هاي خرد کننده و غير قانوني باشد. حتي اگر بازجويان سپاه اين اطلاعات را اخذ کرده اند مجاز به ارائه آن به فرمانده کل سپاه نبوده اند و فقط بايستي اين اطلاعات در اختيار دادگاه قرار گيرد تا نسبت به صحت و سقم آنها نظر دهد و اين اولين تخلف از قانون توسط بازجويان و فرمانده آنها مي باشد که اگر قوه قضائيه مدعي رعايت قانون باشد و به خصوص با تغييرات در راس اين قوه و تاکيد و ابرام مسئولين جديد بر رعايت قانون و بخصوص آئين دادرسي و نحوه بازداشت، بازجويي و نگهداري زندانيان، رسيدگي به اين تخلفات آشکار سنگ محک خوبي نيز براي ارزيابي ادعاي مسئولين محترم قوه قضائيه خواهد بود.

نکته سوم، نقض فاحش قانون به خاطر افشاي اين اطلاعات است که حتي اگر صحيح هم باشد، هيچ کس حداقل تا زمان رسيدگي قضايي به اين ادعاها مجاز به انتشار آن نيست. هر چند کمتر کسي است که صحت اين افترائات را باور کند و همه مي دانند که بعضي به اصطلاح اعترافات در چه شرايطي به دست آمده است اما به فرض صحت اين گفته ها، فرمانده سپاه بايد مشخص کند طبق چه قانوني و بر اساس چه منطقي خود را مجاز به اعلان علني اين اتهامات بي اساس کرده است.

در اين مورد هم وظيفه قوه قضائيه است تا به اتهام دوم کوينده اين سخنان رسيدگي کند و اگر تا بحال همه منتقدان حکومت را به اتهام تشويش اذهان عمومي و تطائر آن محاکمه و محکوم مي کرد براي يک بار هم که شده است، يکي از خوديها را به پاي ميز محاکمه بکشاند تا عيار ادعاي استقلال قوه قضائيه بر همگان روشن شود.

اما فارغ از اين نکات حقوقي، جبهه مشاركت ايران اسلامي معتقد است كه غور در محتواي اقدام فرمانده کل سپاه نکاتي را روشن مي کند:

الف: کودتاچيان به زعم خود توانسته بودند با فشار بر محبوسين آنها را وادار به اظهارات کذب عليه افرادي چون آقاي مهندس موسوي کنند و به گمان خود با تخريب شخصيت ايشان از طريق شوهاي تلويزيوني نظر مردم را از ايشان برگردانند. اما به هردليل جاي ديگر بزرگان اصلاحات در اين نمايش ها خالي بود. اينک که در تخريب مهندس موسوي ناکام مانده اند گمان کرده اند اگر خودشان مستقيما عليه ساير سران اصلاح طلب وارد ميدان تبليغات شوند و از زبان اسيران بي گناه چند دروغ و ياوه منتشر کنند نقشه آنها کامل مي شود. اما ترديدي نيست که اين سناريو نيز همچون ساير سناريو هاي گذشته حاصلي جز شکست مفتضحانه براي سناريو نويسان نخواهد داشت.

ب: با توجه به ادعا هاي فرمانده سپاه، همه هدف کساني که مورد حمله ايشان قرار گرفته اند، رهبري و ولايت فقيه بوده است.
هر کس با بزرگاني که بي انصافانه مورد هجوم واقع شده اند کمترين آشنايي داشته باشد هرگز اين وصله ناچسب را قبول نخواهد کرد. شايد بيش از همه خود مقام رهبري بدانند که همه فعاليتها و اقدامات اين عزيزان و بخصوص جناب آقاي خاتمي چيزي جز حفظ ميراث بزرگ امام يعني نظام جمهوري اسلامي، قانون اساسي و ولايت فقيه به معني واقعي کلمه نبوده است و اگر بر انحرافات ايراد گرفته اند و قانون شکني ها و تخلفات را برنتافته اند به خاطر اين بوده است که احساس مي کردند اين رفتارهاي نابهنجار بيش از همه به آرمانهاي امام ضربه مي زند و چهره ولايت فقيه و رهبري را مخدوش مي کند. در حقيقت همه تلاش کساني چون خاتمي، موسوي، کروبي، خوئيني ها و .... جز اين نبوده است که حساب کساني را که به نام اصولگرايي و ولايتمداري تيشه به ريشه اسلام و انقلاب و قانون اساسي و ولايت فقيه مي زنند از حساب رهبري و نظام جدا کنند. در عوض اين مدعيان دروغين بوده اند که همواره سعي کرده اند خود را پشت سر رهبري مخفي کنند و همه اقدامات ناصواب و ضد انقلابي خود را در پوششي از اصولگرايي و ولايت بپوشانند تا براحتي منتقدان خود را به اتهام ضد ولايت فقيه و ضديت با رهبري از ميدان به در کنند. تلاش اخير کودتاچيان در حمله به ياران امام بخصوص پس از فاش شدن جناياتي چون کهريزک، تجاوز به زندانيان و گورهاي مجهول الهويه را بايد در اين راستا ارزيابي کرد.

آنها اميدوارند با تغيير فضاي سياسي و رواني جامعه، از تعقيب محتمل خود به خاطر تقلب در انتخابات و جناياتي که بعد از آن مرتکب شده اند بگريزند.

ج: خيزش عظيم و عميق مردمي که کمترين نتيجه آن نامشروعيت دولت کودتا بوده است همچنان در راه اصلاح حکومت به پيش مي رود و خواب را از چشم کودتاگران ربوده است. آنها به گمان اينکه رهبري افرادي خاص اين خيزش را ايجاد کرده و به پيش مي برد بهترين دفاع از خود را حمله به افرادي مي دانند که داراي محبوبيت حسادت برانگيز در بين مردم هستند. آنها با اين حمله ناجوانمردانه و طرح اتهامات دروغ از يک سو مي کوشند با ايجاد فضاي رعب و خفقان اين بزرگان را خانه نشين کنند و از حمايت از حقوق مردم و دفاع از جمهوري اسلامي واقعي بازدارند و از سوي ديگر عموم مردم را که به آينده جنبش سبز سخت اميدوار هستند مرعوب و مايوس کنند و بخصوص در آستانه شبهاي قدر بازگشايي دانشگاه ها و مدارس و روز قدس کودتاچيان بخوبي مي دانند که موج عظيم نارضايتي ها دامن آنها را خواهد گرفت. به همين جهت با اين اقدامات مذبوحانه مي کوشند تا از پيش براي رهايي از اين مناسبتها چاره انديشي کنند.

د: اگر آنچه فرمانده کل سپاه گفته است واقعا در باور او نشسته باشد بيان آنها بهترين دليل بي تدبيري و موقعيت ناشناسي اوست. اظهار اين مطالب در چنين شرايطي در حقيقت نشستن بر شاخ و بريدن بن است.

وي بايد بداند اگر کساني چون خاتمي، موسوي، کروبي، جبهه مشارکت، سازمان مجاهدين انقلاب اسلامي و ديگر گروههاي اصلاح طلب و ميليونها انساني که خواهان تغيير هستند در اثر سوء عملکرد دوستان او در حاکميت به اين نتيجه رسيده اند که خداي ناکرده مشکل اصلي در جاي ديگري است و بايد فکري براي آن کرد آيا اين اعتراف فرمانده سپاه، خود مهر تائيدي بر اين باور عمومي نمي زند؟ اصلاح طلبان همواره خود را مدافع کليت نظام و از جمله جايگاه ولايت فقيه و رهبري دانسته اند اما البته هيچگاه چون گوسفنداني سر به زير، چشم و گوش خود را بر روي حقايق نبسته اند و شجاعت انتقاد را داشته اند. اما اگر حتي بپذيريم فرمانده مزبور خواسته است به گمان خود نفاق اصلاح طلبان را آشکار کند، آيا بزرگترين قدم را در تخريب جايگاه رهبري برنداشته است؟
اين فرمانده نظامي و دوستانش چه بخواهند و چه نخواهند امروز محبوبيت خاتمي و موسوي و کروبي مثال زدني و شايد دست نيافتني باشد. نقل قول از آنها به اين صورت قبل از آنکه در ذهن مردم تخم ترديد نسبت به صداقت، سلامت و خير خواهي اين آقايان بنشاند، شک و ترديد را نسبت به حقانيت آنچه فرمانده سپاه مي خواهد از آن دفاع کند بر مي انگيزد. در اين صورت اقدام ايشان مصداق همان دوستي معروف قصه هاست که ديگر نظام را از وجود دشمنان بي نياز مي کند.

به نظر ما بيشترين جفا در حق رهبري نظام اين است که به جاي آنکه نخبگان و فرهيختگان شبهات را بر طرف کنند، براي اثبات حقانيت نظام، نظاميان و ژنرالها و عوامل آنها از طريق تهديد و زندان بخواهند وارد ميدان شوند.

ه: و سخن آخر اينکه ممکن است اين اظهارات مقدمه برنامه هاي ديگر کودتاگران در برخورد فيزيکي با رهبران اصلاحات باشد. ممکن است آقايان بتوانند براي مدتي از طريق زور و ارعاب برجاي بمانند اما تجربه بشري نشان مي دهد که تداوم يک حکومت جز از طريق اقناع عمومي، قانون مندي، انصاف، مروت و حاکميت عدالت امکان پذير نخواهد بود.

جبهه مشاركت ايران اسلام

 

نوروز

 

تنها مطالب و مقالاتي که با نام جبهه ملي ايران - ارو‌پا درج ميشود نظرات گردانندگان سايت ميباشد .