نهمين بيانيه خانواده هاي زندانيان سياسي

 

بسم الله الرحمن الرحيم
به نام خدايي که مرگ و زندگي مان به دست اوست و هم اوست تقديرکننده روز و شبمان.

نزديک به سه ماه از اولين بازداشت غيرقانوني پس از انتخابات مي گذرد و متأسفانه عليرغم تغييرات صورت گرفته در قوه قضائيه شامل جابجايي مسئولان عالي رتبه قضايي، جامعۀ ملتهب از محبوس شدن بهترين، مومن ترين و وفادارترين فرزندانش به نظام وانقلاب، شاهد تغييري اساسي در روند رسيدگي به وضعيت اين عزيزان نيست. هنوز مديران خدوم و خدمتگزاران صديق انقلاب در سلول هاي انفرادي و در شرايط بسيار بد بهداشتي که سلامتشان را به طور جدي به مخاطره افکنده است، به سر مي برند و به بهانه ادامه مراحل تحقيقات ملاقاتشان با وکلاي تعييني امکان پذير نيست و تماس تلفني و ملاقات با خانواده نيز که حق شرعي و انساني و قانوني آنان است به سختي و با تأخير زياد و منت فراوان حاصل مي شود به نحوي که حق طبيعي ما بدون رعايت حرمت و کرامت انساني، بصورت صدقه داده مي شود و با اين همه ما فريادزده و مي زنيم که" افوّض امري الي الله، ان الله بصير بالعباد" و به مجريان قانون گوشزد مي کنيم که در کشور اسلامي، امور خود و عزيزان دربندمان را با نااميدي از بندگان خدا به خود او واگذار کرده ايم اما اين باور و اعتقاد بدان معنا نيست که بر ظلمي که به ما و عزيزانمان مي رود سکوت کنيم و دم برنياوريم.

پس از گذشت نزديک به سه ماه، در شرايطي نهمين بيانيه دادخواهانه خود را منتشر مي کنيم که صدايمان در سانسور و اختناق خبري شديد رسانه هاي دولتي و حتي غيردولتي به گوش همه مردم حق طلب و آزادي خواه کشورمان نمي رسد و هرچه صداي ما بلندتر مي شود، هياهو و جنجال رسانه هاي اهريمني نيز بيشتر مي شود. رسانه هايي که دست اندرکاران آن، خود عامل آشوب و فتنه اند و اسناد و مدارک فراوان از قبل از انتخابات تاکنون دالّ بر مجرميت آنان به دليل انتشار دروغ و بستن افترا به اشخاص حقيقي و حقوقي توسط آنان موجود است و عجبا که حتي استقلال قوه قضائيه در برابر مصونيت آهنين آنان و عروسک گردانان پشت صحنه شان به زانو درآمده است و شکايت هايي که عليه آنان شده به هيچ گرفته مي شود و چه بسا شاکي در عوض مشتكي عنه مجازات مي شود.

پس از بيش از صد و دوازده روز در شرايطي بار ديگر لب به سخن گشوده و بر مواضع حقمان پافشاري مي کنيم که مسئولين محترم به جاي رسيدگي عاجل به وضعيت زندانيان سياسي، تلاش مي کنند اين روند غيرقانوني را عادي جلوه داده به عزيزانمان تحت فشارهاي داخل زندان و به خانواده هايشان با بي اعتنايي ها، بي حرمتي ها و عدم پاسخگويي، و به افكار عمومي با نمايش هاي بي مبناي تكراري،‌ بباورانند که به واقع عوامل اغتشاش در حبسند و اسارت آنان موجب آرامش جامعه شده است. و اين درحالي است که حضور مستمر معترضين عدالت طلب و آزادي خواه از راهپيمايي هاي آرام پس از انتخابات تا راهپيمايي باشکوه روز قدس، روز مقابله با ظلم و حمايت از مظلومين در سراسر عالم و تا هم اکنون نشانگر اين واقعيت است که به گفته مراجع عاليقدر و با تأکيد همه صاحبان درک و فهم از شرايط کشور و ويژگي هاي جامعه ايراني، اين حرکت و جنبش سبز، عقبه مردمي دارد و انکار اين واقعيت نه تنها اصل مسئله را پاک نمي کند بلکه اصرار بر انکار و پافشاري بر اقدامات غلط ازجمله ادامه دستگيري ها به هرچه ملتهب تر شدن جامعه مدد مي رساند.

اينک ما خانواده هايي که نزديک سه ماه است زندگي خصوصي و اجتماعيمان به دليل سوء مديريت قضايي و تخلفات بيّن قانوني و تفتيش و بازرسي هاي غيرقانوني و مداخلات روحي و رواني، دچار اختلال شده است با صدايي بلند به مسئولين قوه قضائيه و صاحبان حلّ و عقد هشدار مي دهيم که آدرس را عوضي نروند و به جاي نشانه رفتن معتقدترين و ايثارگرترين و صديق ترين فرزندان نسل گذشته و جديد انقلاب به سراغ کساني بروند که دست در دست دشمنان اين ملک و ميهن با برافروختن آتش فتنه هرروز به التهابات دامن مي زنند.

هشدار مي دهيم که نخوت و غرور دولتيان، سستي و رخوت مجريان قانون و غفلت و بي اعتنايي نمايندگان مردم، مي رود که کاسه صبر ما را لبريز کند.

هشدار مي دهيم که ما مظلومان محروم از حقوق انساني و شرعي و قانوني خود مي توانيم فرياد مظلومانه خود را با فرياد گروه هاي مختلف اين امت آگاه و در صحنه پيوند بزنيم تا پژواک آن خواب را از چشمان آنان که خود را به بي خبري زده اند و آنان که لجوجانه مي خواهند فرزندان ملت را در مقابل ملت قرار دهند، بربايد. اگر تا امروز صداي الله اکبرمان را جلوي ديوارهاي بلند اوين تنها به گوش عزيزانمان رسانيده ايم که با ذکر خدا قلب هايشان آرام گيرد مي شود غريو ظلم ستيز الله اکبر را مانند سيلي از دامنه هاي البرز تا دشت هاي لاله گون سراسر ايران عزيز جاري کرد. مي توان اين فريادها را که از گلوي خسته ما بيرون مي آيد به فرياد جوانان رشيد و معتقدي که در مکتب حسين(ع) و روح الله درس ظلم ستيزي آموخته اند گره زد تا مهري که بر دل ها خورده و صمٌ بکمٌ عميٌ ساخته بشکند.

نزديك سه ماه از حبس غيرقانوني عزيزان ما در محبس که بايد اندرزگاه خاطيان باشد مي گذرد و خاطيان همچنان در حجره هاي سياه و تاريک خود فتنه گري مي کنند و از فروافتادن پرده ها هم ديگر بيمي ندارند و عوامل سرسپرده شان در رسانه هاي دولتي به پشتگرمي آنان مصرانه و مستمر بر طبل فتنه مي کوبند و اين داستان تلخ ادامه دارد.

ما خانواده زندانيان سياسي طي اين سه ماه بارها طبق تکليف شرعي و وظيفه انساني خود هشدار داديم و اتمام حجت کرديم و اينک که علاوه بر روان خسته بهترين هاي دربندمان جسم عزيزشان نيز آماج امراض و بيماري هاي حاصل از بودن در محيط غيربهداشتي زندان قرار گرفته با ابراز نگراني شديد از وضعيت عزيزانمان اعلام مي کنيم که بيم جان آنان را داريم و بار ديگر هشدار مي دهيم که به مخاطره افتادن سلامت زندانيان سياسي از سردمداران قهرمان اصلاحات تا فرزندان برومند و افتخارآفرينشان که قهرمانان واقعي اين سرزمين بوده و خواهند بود، هزينه هاي گزاف براي حکومت دارد و مقصرين نه تنها در محکمه عدل الهي مواخذه خواهند شد بلکه در همين سراي فاني نيز از آتش قهر و انتقام مردم مصون نخواهند ماند.

در پايان ضمن درخواست مجدد آزادي عاجل همه عزيزان، مردان و زنان و جوانان دربند در پيشگاه مراجع عظام، علماي اعلام، انديشمندان و فرهيختگان و اساتيد و فرهنگيان و گروه هاي مرجع و همه مردم رشيد و آگاه کشورمان اعلام مي داريم که اگر اين درخواست ما همچنان توسط مسئولين ذي ربط بي جواب بماند، عليرغم ميلمان چاره اي جز مراجعه به مراجع بين المللي باقي نمي ماند. و توصيه مشفقانه ما فرزندان امام و ياران انقلاب اين است که بزرگان، تدبير ملک خويش کنند و پناه بردن فرزندان اين خانه را به بيگانه نپسندند و قبل از ادعاي استقرار عدل جهاني و صدور انقلاب، به حفظ دستاوردهاي ارزشمند انقلاب و حراست از يادگارهاي ارجمند آن که همان استقلال و آزادي و جمهوريت و اسلاميت توأمان نظام است بينديشند و بپردازند. لاحول ولا قوه الا بالله العلي العظيم.

11/7/1388

 

تنها مطالب و مقالاتي که با نام جبهه ملي ايران - ارو‌پا درج ميشود نظرات گردانندگان سايت ميباشد .