احمد قابل: حاکميت در برابر مردم راهي جز عقب‌نشيني ندارد

مجلس خبرگان ايران از موضع سيد علي خامنه‌اي در برابر اعتراضات مردم حمايت کرد. در مراسم پاياني هاشمي رفسنجاني رئيس مجلس خبرگان حضور نداشت. احمد قابل، پژوهشگر ديني، غيبت آقاي هاشمي را مخالفت ضمني او با بيانيه خبرگان مي‌داند

دويچه وله: برخي از ناظران و فعالان سياسي براي بيرون آمدن از بحران يا بن‌بست سياسي کنوني، به مجلس خبرگان چشم اميد دوخته بودند، اما اين مجمع به طور قاطع و يک‌جانبه از رهبري حمايت کرد؛ آيا به نظر شما اين مجلس مي‌تواند نقش مثبت و سازنده‌اي در شرايط کنوني ايفا کند؟

احمد قابل: از همان آغاز که مجلس خبرگان اعلام کرد قصد دارد صلاحيت‌هاي مقام رهبري را مورد بازبيني قرار دهد، هميشه بر اين عقيده بودم که غيرممکن است مجلس خبرگان در برابر رهبري بايستد، در صلاحيت ايشان شک روا دارد، يا آنکه حتي در جزئيات رفتار ايشان پرس و جو کند. چنين انتظاري بيجاست، چون اعضاي مجلس خبرگان در واقع از جانب رهبري گزينش شده‌اند. اعضاي خبرگان، به استثناي چند نفر، با نظر رهبري و جناح حامي ايشان گزين شده‌اند؛ چنين جمعي طبعا هرگز برخلاف خواست و نظر رهبري تصميم نمي‌گيرد. من هيچ توقع ديگري از آنها نداشتم و هرگز به اقدام آنها دل خوش نکرده بودم.

هاشمي رفسنجاني رئيس مجلس خبرگان هنگام قرائت بيانيۀ پاياني نشست را ترک کرده بود و جلسه با رياست هاشمي شاهرودي، نايب رئيس خبرگان به پايان رسيد. آيا غيبت هاشمي معناي خاصي داشت؟

سخنگوي مجلس خبرگان مدعي شده که بيانيه‌ي نهايي از سوي همه‌ي اعضاي مجلس بوده است، اما اين گفته مسلما نادرست است. زيرا براي نمونه، همه از موضع آيت‌الله دستغيب آگاه هستيم. موضع ايشان آشکارا با اين بيانيه مغايرت دارد. چطور باور کنيم که آقاي دستغيب با پذيرفتن تمام خطرات اين کار، سخناني در مخالفت با رفتار حاکميت بيان کند، و بعد بيانيه‌اي را امضا کند در مغايرت کامل با آن نظرات. مسلم است که اين بيانيه با تائيد تمام اعضاي خبرگان نبوده است. برخي از اعضا مخالف بوده‌اند و اين را به صراحت گفته‌اند.

آقاي هاشمي طبق نظراتي که پيش از اين نيز ابراز کرده است، با مفاد اين بيانيه به طور کامل موافق نيست. ترديدي نيست که اکثر افراد مجلس خبرگان با مفاد اين بيانيه موافق هستند، اما کساني هم مخالف بوده‌اند. بنا به خبرهايي که من دارم، حدود ۲۵ نفر با اين بيانيه موافق نبوده‌اند؛ از اين عده برخي جرأت ابراز مخالفت علني را نداشته‌اند، و برخي به طور مشروط يا زير فشار آن را امضا کرده‌اند، يا اينکه از جلسه غيبت کرده‌اند. آقاي هاشمي هم به اعتقاد من جلسه را ترک کرده است، تا نه موافقت خود را ابراز کند و نه در کنار مخالفان علني قرار بگيرد. قطعي است که شش نفر از اعضاي خبرگان به طور صريح و آشکار مخالفت خود را با ديدگاه حاکميت اعلام کرده‌اند.

آقاي دستغيب در يک سخنراني نظر خود را به طور آشکار بيان کرده است. آيا موضع ايشان با ديدگاه حاکميت در تضاد است؟

آيت‌الله دستغيب از شيوه‌ي برخورد زمامداران با اعتراضات مردم انتقاد کرده است. به گفته‌ي ايشان، رژيم به طرف حکومت نظامي مي‌رود و جواب اعتراضات مسالمت‌آميز را با قهر و خشونت مي‌دهد. ايشان تصريح کرده است که بايد به آقايان موسوي و کروبي و خاتمي فرصت داده شود تا نظرات خود را آزادانه طرح کنند. آقاي دستغيب نشان داده‌اند که از مردم ستم‌ديده و از نامزدهاي معترض در انتخابات رياست جمهوري حمايت مي‌کنند. ايشان به صراحت از لشکرکشي عليه مردم و همچنين از دستگيري و شکنجه‌ي مخالفان حاکميت انتقاد کرده‌اند. بايد توجه داشت که بسياري از علما و مراجع از روند کنوني ناراضي هستند، اما مخالفت خود را به صورت علني ابراز نمي‌کنند، که يکي از دلايل آن نگراني از تعرض کودتاگران است.

آيا ابراز مخالفت علماي دين تأثيري دارد؟

همه چيز به پايمردي مردم بستگي دارد. اگر مردم در دنبال کردن خواسته‌هاي خود پي‌گير باشند، اين مخالفت‌ها حتما تأثير دارد. و در اين سه ماهي که از آغاز اعتراضات گذشته، مي‌بينيم که مردم قصد ندارند به سادگي و بدون نتيجه صحنه را ترک کنند. انتقادات مراجع مردم را دلگرم مي‌کند و به آنها نشان مي‌دهد که در حرکت خود عليه زورگويان تنها نيستند، بلکه عده‌اي از بزرگان دين هم با آنها همراه هستند. حکومت نمي‌تواند چنين افرادي را به مخالفت با دين و حکومت ديني متهم کند. ديده مي‌شود که از درون همين حاکميت ديني، کساني از اعضاي خبرگان يا مجمع تشخيص مصلحت، يا اعضاي مجلس يا دولت يا کارگزاران سابق همين نظام، کساني هستند که برخوردهاي دولت را نامشروع ارزيابي مي‌کنند.

حاکميت نمي‌تواند همه را به بي‌ديني متهم کند تا هر بلايي دلش خواست بر سرشان بياورد. بسياري از مراجع با اين‌گونه حکمراني مخالفت کرده‌اند، برخي به صراحت اعتراض کرده‌اند و برخي با سکوت نشان داده‌اند که حکومت را تائيد نمي‌کنند. اين پشتوانه‌اي دلگرم‌کننده براي مردم است؛ در عين حال اين روندي متقابل است، چون پايداري مردم هم به مراجع دل و جرأت مي‌دهد تا صداي خود را بلند کنند. بيش از بيست سال است که حوزه‌هاي علميه ومرجعيت با توهين و تحقير روبرو هستند. اين رابطۀ متقابل مي‌تواند بسيار مؤثر باشد و هر دو طرف را تقويت کند. در برابر اين فشار دوجانبه براي حاکميت چاره‌اي باقي نمي‌ماند، جز عقب‌نشيني در برابر خواسته‌هاي مردم يا دست‌کم راهي که به نوعي مصالحه با مردم يا نمايندگان حقيقي مردم برسد.

 

 

 


تنها مطالب و مقالاتي که با نام جبهه ملي ايران - ارو‌پا درج ميشود نظرات گردانندگان سايت ميباشد .