پنج روز پس از حضور لاریجانی در دانشگاه شیراز، اوضاع این دانشگاه دوباره متشنج شد:

امروز سه‌شنبه 22 مهرماه، جلسه‌ای با نام «پشت پرده‌ی تحصن‌های صنفی در دانشگاه‌های کشور» و «بررسی جریان‌های رادیکال در دانشگاه» توسط انجمن اسلامی مستقل دانشگاه شیراز برگزار شد که دروغ‌پردازی‌های سخنران این جلسه باعث گردید تا بار دیگر اوضاع دانشگاه شیراز متشنج شود.

سخنران این جلسه فردی به نام «قربانی» بود که مدعی شد، دانشجوی دکترای علوم سیاسی در دانشگاه تهران و همچنین عضو هیئت علمی دانشگاه ارومیه است. وی که ادعای عضویت در دفتر تحکیم وحدت را داشت و با اعلام این که در تابستان اخیر نیز در نشست تحکیم وحدت حضور داشته است، سخنان خود را اینگونه آغاز کرد: «صحبت‌های بنده کاملا مستدل و علمی است و بنا به اسناد موجود حرکت‌های دانشجویی در شمال غرب کشور تحت تاثیر «پژاک»، در سیستان و بلوچستان متاثر از «جندالله» و «عبدالمالک ریگی» و در خوزستان نیز جدایی‌طلبان عرب به هدایت این جریان‌ها می‌پردازند» وی در برابر پافشاری‌های دانشجویان از ارایه هرگونه مدرکی خودداری کرد و تمامی فعالیت‌های هویت‌طلبانه را هدایت شده توسط خارج از کشور قلمداد کرد. این امر باعث شد که دانشجویان در مراحل متعدد اعتراض خود را به اظهارات وی با هو کردن و شعار دادن نشان دهند.

در ادامه وی به فعالیت دانشجویان طیف چپ و «آزادی خواه و برابری‌طلب» اشاره کرد و گفت:« این دانشجویان کسانی هستند که در سال 81 در دفتر تحکیم وحدت طیف علامه رسوخ کردند و قصد داشتند تا با استفاده از پتانسیل دفتر تحکیم، زمینه بروز جنبش‌های سوسیالیستی را در دانشگاه‌های کشور فراهم کنند.» وی مرتبا تاکید می‌کرد که «آزادی و برابری مد نظر این گروه‌ها آن آزادی و عدالتی که شما مد نظر دارید نیست  و این دانشجویان عملا دم از همجنس‌بازی و مسایل اینچنینی می‌زنند. این دانشجویان به احزاب خارج از کشور وابسته‌اند و پارلمان بریتانیا عملا آن را هدایت و خط‌دهی می‌کند.» در این هنگام یکی از دانشجویان از جای خود برخاست و گفت: «چرا به خود اجازه می‌دهید با تهمت و افترا برای کسانی که با صداقت در راه آزادی و عدالت مبارزه می‌کنند پرونده سازی کنید و بدون ارایه هرگونه مدرکی اینگونه صحبت‌ می‌کنید.» قربانی در جواب چیز تازه‌ای نگفت و حرف‌های قبلی خود را مجددا تکرار کرد.

صحبت‌های وی آنچنان بی‌پایه و اساس بود که دانشجویان در مراحل متعدد با دست زدن و شعار دادن خواستار پایان دادن به سخنرانی و دادن وقت برای پرسش‌های شفاهی شدند. اما قربانی با بیان این که چند دقیقه‌ای بیشتر از سخنرانی‌اش باقی نمانده است، صحبت خود را اینچنین ادامه داد: «دانشجویان آزادی خواه و برابری طلب از تکنیک‌های زیادی استفاده می‌کنند، مثل تحصن طولانی مدت به دلیل مسائل صنفی و کشاندن آن به مسایل سیاسی، آنتی سنترال بودن و این که مشخص نباشد چه کسانی عضو این دانشجویان هستند و در کجاها فعالیت می‌کنند و بالاخره ایجاد تله‌های جنسیتی برای مسئولین دانشگاه نظیر معاونت‌های آموزشی و دانشجویی» این اظهارات باعث شد که دانشجویان به شدت به حرف‌های وی واکنش نشان دهند و حرف‌های را وی اقدامی در جهت تطهیر حادثه زنجان و رفع اتهام از مددی معاون دانشجویی این دانشگاه قلمداد کنند. مددی در نهایت با اعلام این که دانشجویان آزادی خواه و برابری طلب در 9 شهر ایران از جمله شیراز، تهران، اصفهان، زنجان، مشهد، تبریز و... فعالیت‌های خود را به صورت زیر زمینی ادامه می‌دهند به پایان رساند. یکی از نکته‌های جالب صحبت‌های او این بود که با تعدادی از دانشجویان آزادی‌خواه و برابری‌طلب نیز صحبت‌های کرده است و نواقص کار آن‌ها را به آن‌ها گفته است.

پس از این‌که «قربانی» با توجه به فشار دانشجویان ناراضی مجبور شد حرف‌های خود را تمام کند، یکی از دانشجویان در قسمت پرسش‌های شفاهی گفت: «شما چگونه به خود اجازه می‌دهید افتضاحی که در دانشگاه زنجان به بارآمد را تله جنسیتی برای معاون دانشجویی این دانشگاه قلمداد کنید. دانشگاه شیراز در اسفندماه سال گذشته شاهد تحصنی یازده روزه بود که دلیل آن بسته بودن فضایی دانشگاه و تک‌صدایی شدن آن بود. همین الان دانشجویان منتقد و مخالف از داشتن تریبون محروم‌اند و تنها تشکل‌های وابسته به حاکمیت مجوز فعالیت دارند. مجوز فعالیت‌های انجمن اسلامی همین دانشگاه لغو شده است و مدیریت دانشگاه دو سال است که از دادن مجوز به این تشکل خودداری می‌کند. با چه منطقی شما از وابسته بودن این جریانات به خارج از کشور دم می‌زنید» صحبت‌های این دانشجو با تشویق ممتد حضار در سالن همراه بود و جواب قانع کننده‌ای نیز از طرف قربانی داده نشد.

دانشجوی دومی که برای پرسش شفاهی به پشت تریبون فراخوانده شده بود، صحبت‌های خود را اینچنین مطرح کرد: « صحبت یک برگ نیست، وای جنگل را بیابان می‌کنند، هیچ حیوانی به حیوانی نمی‌دارد روا، آنچه این نامردمان با جان انسان می‌کنند. من سوسیالیست نیستم، اما سوسیالیست‌ها را دوست دارم! من فارس، بلوچ، کرد، ترک و عرب و تمامی مردم از هر نژاد و قوم قبیله‌ای که باشند را دوست دارم... شما گفتید رادیکالیسم با تسامح یعنی انحراف، اما رادیکال بودن به معنای برخورد ریشه‌ای با مسائل و مشکلات است و طبق این تعریف من هم رادیکال هستم... جنبش‌ دانشجویی، جنبشی بدون ایدئولوژی مسلط است که دانشجویان از هر گروه و طیف فکری در دل آن جای دارند. سوسیالیست، لیبرال، دیندار سکولار و همه گونه طیف فکری می‌توانند عضوی از این جنبش باشند» این دانشجو با اشاره به صحبت‌های قربانی گفت: «جنبش دانشجویی، جنبشی آنتی سنترال است. ما به جایی وابسته نیستیم، کسانی وابسته هستند که از معافیت سربازی تا تضمین شغل پس از اتمام تحصیلات و غیره برخوردارند» این دانشجو مرتبا توسط حضار در سالن تشویق شد و دانشجویان شعار می‌دادند: «دانشجوی باغیرت حمایتت می‌کنیم». در بین حرف‌های دانشجو یکی از نیروهای بسیجی فریاد زد که «شما هم ویزای آمریکا می‌گیرید» که این امر  اعتراضات وسیع دانشجویان را به همراه داشت.

اما تشنج در این جلسه وقتی به اوج خود رسید که مجری از همین دانشجوی بسیجی برای پرسش شفاهی دعوت کرد. دانشجویان معتقد بودند که این فرد که «کریمی» خطاب می‌شد برای پرسش شفاهی نام‌نویسی نکرده‌است و حق ندارد صحبت کند. پس از این مدتی جلسه متشنج بود بالاخره این دانشجو در پشت تریبون حاضر شد و گفت: « دانشجویان همین دانشگاه با صدای آمریکا و رادیوفردا که به سازمان سیا وابسته است، مصاحبه کرده‌اند و کاملا وابسته‌اند... شما که به تفکیک جنسیتی در کلاس‌های عمومی اعتراض دارید و می‌گویید این بی احترامی به دانشجویان است، آیا این که افراد دور خانه‌های خود دیوار می‌کشند نیز بی احترامی به دیگران است؟!!» وی در ادامه مدعی شد که سال گذشته عده‌ای از افراد حاضر در تالار در جلسه‌ای که تحت عنوان مناظره آزادی برگزار شده است، عنوان کردند که احکام اسلام منسوخ شده است و احزاب کمونیستی خارج از کشور از یکی دانشجویان دانشگاه شیراز حمایت کرده‌اند. کریمی به شدت توسط دانشجویان هو شد و عده‌ای از دانشجویان اعتراض خود را با شعارهای «مرگ بر جیره خور» و «مرگ بر طالبان» نشان دادند.  در ادامه یکی از دانشجویان که مدعی بود کریمی در حرف‌های خود به وی اهانت کرد، خواستار پاسخگویی شد که مجری اعلام کرد وقت جلسه به اتمام رسیده است. وقتی این دانشجو خواسته خود را مصرتر پیگیری کرد عده‌ای از اعضای انجمن اسلامی مستقل و بسیج به طرف وی حمله کردند که این عمل باعث ایجاد زد و خورد بین این گروه و سایر دانشجویان شد. نیروهای بسیج با حمله به یکی از دانشجو پیراهن وی را پاره کردند که این امر باعث خشم بیشتر دانشجویان و بالا گرفتن زد و خورد شد. دانشجویان حاضر در سالن با شعار «توپ تانک بسیجی دیگر اثر ندارد» اعتراض خود را به فعالیت‌های سرکوبگرانه نیروهای بسیج نشان دادند.

دانشجویان حاضر در سالن به مدت 20 دقیقه از خروج قربانی جلوگیری کردند و خواستار پاسخگویی و مسئولیت وی در قبال اظهاراتش شدند. اما بالاخره با اصرار وی به او اجازه‌ی خروج از تالار فجر را دادند.

پس از خروج قربانی دانشجویان همچنان در تالار فجر باقی ماندند و خواستار اتمام فضای پرونده سازی علیه دانشجویان منتقد شدند، حتی وقتی مسئولین حراست دانشگاه چراغ‌های تالار را خاموش کردند نیز دانشجویان حاضر به ترک آنجا نشدند.

در نهایت دانشجویان با خواندن سرود «یار دبستانی من» به سمت میدان روبروی تالار فجر حرکت کردند و با ایجاد حلقه‌هایی در آنجا به شعار دادن و سرود خوانی پرداختند. شعارها از این قرار بود: «توپ، تانک، بسیجی دیگر اثر ندارد»، «انجمن قلابی، ننگت باد ننگت باد»، «ما زن و مرد جنگیم، بجنگ تا بجنگیم» و...