پاسخ نامتقارن و مرگبار

گزارش تحليلى «جوان» از سناريوهاى ايران در مقابل تهديدات خارجى

 

 

منابع خبرى فاش كردند كه نيروى هوايى اسرائيل طى نخستين روزهاى ماه ژوئن (اواسط خرداد ماه) با حضور بيش از ۱۰۰ فروند جنگنده دور پرواز، رزمايش گسترده اى را در منطقه شرقى مديترانه برگزار كرده است، رزمايشى كه خبر آن با فاصله بيش از دو هفته روى تلكس رسانه هاى دنيا قرار گرفته است و همه آنها نيز اعلام كردند كه ايران هدف اصلى اين رزمايش بوده است.روزنامه آمريكايى نيويورك تايمز ديروز طى گزارشى نوشت: «بيش از ۱۰۰ جنگنده اف - ۱۶ و اف -۱۵ اسرائيلى در اولين هفته ماه ژوئن در منطقه شرق مديترانه و يونان رزمايش برگزار كردند. هدف از اين رزمايش آمادگى نظامى براى انجام حمله هاى دوربرد و نوعى ابراز نگرانى جدى اسرائيل است.»
منابع آمريكايى نزديك به پنتاگون گفته اند كه در اين رزمايش بالگردهاى نجات و حامل تانكرهاى سوخت گيرى به كار گرفته شده اند كه برد پروازى آنها حدود ۹۰۰ مايل (۱۴۴۰ كيلومتر)، يعنى فاصله نقطه صفر مرزى اسرائيل و تاسيسات غنى سازى ايران در نطنز است.اين مقام پنتاگون افزود: «آنها (اسرائيلى ها) مى خواهند كه ما (آمريكا) و اروپايى ها بدانيم كه نگرانى اسراييل از فعاليت هاى هسته اى ايران جدى است… اين رزمايش حاوى سيگنال هاى مختلفى در سطوح متفاوت است.»

حدود ده روز پيش هم شائول موفاز، گفته بود كه اگر ايران به برنامه هسته اى خود ادامه دهد اسرائيل به آن حمله خواهد كرد.
در كنار هم قرار دادن اظهارات موفاز، رزمايش اسرائيل و صحبت هاى روز چهارشنبه محمد البرادعى مدير كل آژانس كه گفته بود: «اگر اسرائيل به ايران حمله كند، من استعفا خواهم كرد» ممكن است حاوى اين پيام باشد كه تل آويو خود را براى يك اقدام نظامى عليه ايران آماده مى كند. يك مقام پنتاگون روز گذشته به نيويورك تايمز گفت: «آنها اين رزمايش ها را پشت سر هم تكرار مى كنند، به طورى كه اگر روزى واقعا مجبور باشند آن را اجرا كنند، كاملا آماده باشند. آنها هيچ گزينه اى را منتفى نمى دانند.»مارك رگو سخنگوى دولت اسرائيل از تاييد يا تكذيب برگزارى اين رزمايش اجتناب كرده و فقط به اين بسنده نمود كه نيروى هوايى اسرائيل به منظور مقابله با چالش هايى كه اسرائيل را تهديد مى كند، به طور متناوب چنين ماموريت هايى را انجام مى دهد.در وراى اين سوال مهم كه آ يا تل آويو واقعا چنين رزمايشى را برگزار كرده يا نه، اين پرسش كليدى هم وجود دارد كه هدف از بزرگنمايى قريب الوقوع بودن حمله احتمالى به ايران چيست؟ برخى ناظران سياسى معتقدند آمريكايى ها با واقع نمايى تهديد حمله كه با ارائه بسته ۱+۵ همزمان شده، دو هدف عمده را دنبال مى كنند.
۱- اينطور وانمود كنند كه ايران يا بايد بسته ۱+۵ را قبول كند و يا خود را آ ماده حمله احتمالى كند.
۲- وانمود كنند كه ايالات متحده موافق حمله به ايران نيست، ولى نمى تواند از حمله اسرائيل هم جلوگيرى كند.
علاوه بر اين، اظهارات شائول موفاز معاون نخست وزير و وزير حمل ونقل رژيم صهيونيستى درباره حمله به ايران واكنش هايى به دنبال داشت كه هزينه هاى سياسى زيادى براى اسرائيل به دنبال دارد. به خاطر همين، تل آويو و واشنگتن به جاى تحمل چنين هزينه هايى سعى مى كنند اين تهديدها را از طريق رسانه ها و منابع ناشناس مطرح كنند، تا ضمن انعكاس گسترده خبرى، هزينه هاى سياسى چندانى هم به دنبال نداشته باشد. اما تحليلگران مسائل استراتژيك معتقدند كه حتى اگر اين تهديدها شكل و شمايل واقعى نيز به خود بگيرند، براى تل آويو و واشنگتن حاوى هزينه هاى سياسى و استراتژيك هنگفت و حتى غير قابل پيش بينى هستند.
فراسوى بلوف
تحليلگران نظامى تقريبا در اين باره متفق القول هستند كه قدرت ايران در حوزه فناورى نظامى با قدرت آمريكا قابل مقايسه نيست، ولى آنها معتقدند پاسخ هاى نامتعارف و نامتقارنى كه ايران به سناريوى حمله احتمالى خواهد داد، بسيار پرهزينه است.روزنامه آمريكايى كريستين ساينس مانيتور روز پنجشنبه در گزارشى به قلم اسكات پيترسون نوشت: «شبكه هاى ايران در عراق و افغانستان قادر هستند منافع ايالات متحده در اين كشورها را به مخاطره بيندازند. نيروهاى آمريكايى در سراسر منطقه خليج فارس ممكن است با متدهاى نامتقارن و رگبار موشك هاى مرگبار هدف قرار گيرند و شركاى ايران در سراسر منطقه ، مانند حزب الله لبنان ممكن است درگير يك نبرد ضدآمريكايى شوند.»تحليلگران معتقدند كه پاسخ ايران حتى ممكن است جهانى باشد، ولى سطح اين پاسخ خود متغيرى وابسته به سطح حمله آمريكا خواهد بود.« مكنوس رندستورپ كارشناس مركز مطالعات تهديدهاى نامتقارن در دانشكده دفاع ملى سوئد در استكهلم مى گويد: «از نظر سازمان هاى اطلاعاتى آمريكا، يك موضوع خيلى مهم اين است كه واكنش ايران احتمالا خيلى غيرقابل پيش بينى تر از تهديد القاعده خواهد بود.»رندستورپ مى افزايد: «من به شدت شك دارم كه ما قادر باشيم عواقب برخى از واكنش هاى ايران را پيش بينى كنيم. اگر شما به ايران حمله كنيد، با واكنش هاى توفانى اى مواجه خواهيد شد كه فقط منجر به تقويت سپاه پاسداران در داخل ايران و در سطح منطقه خواهد شد. اين موضوع براى هر طراح نظامى، يك سناريوى وحشتناك محسوب مى شود. من معتقدم كه اگر به ايران حمله كنيم، وارد يك دوره زمانى بسيار مبهم خواهيم شد.»جداى از تحليل  هاى كلى، استراتژيست ها معتقدند كه ايران با دارا بودن ۵۴۰ هزار نيروى نظامى آماده كه بزرگ ترين نيروى نظامى در سطح خاورميانه محسوب مى شود، از ابزارهاى لازم نيز براى پاسخ احتمالى به هرگونه حمله احتمالى برخوردار است.الكس واكانتا تحليلگر مسائل امنيتى خاورميانه در گروه اطلاع رسانى جينز در واشنگتن با اشاره به اظهارات مقام هاى سپاه پاسداران درباره استفاده از دكترين جنگ نامتقارن در پاييز سال گذشته مى گويد: «اين نوع تلافى چيزى نيست كه ايرانى ها درباره آن شك و ترديد به خود راه دهند. آنها (ايرانى ها) مى گويند در جنگ متعارف نمى توانيم در مقابل آمريكا پيروز شويم، ولى در جعبه ابزار خود چيزهاى ديگرى داريم.»يكى از نكات مهمى كه در دكترين تلافى گسترده ايران به كار گرفته خواهد شد، حملات رگبارى به نظاميان آمريكايى در دو كشور افغانستان و عراق است. روزنامه كريستين ساينس مانيتور با اشاره به اظهارات مقام هاى نظامى ايرانى در اين باره مى نويسد: «نزديكى نيروهاى آمريكايى در عراق، افغانستان و خليج فارس، براى ايران نوعى تراكم اهداف پديد آورده است. ايران در اكتبر سال ۲۰۰۷ مدعى شد كه قادر است ظرف دقيقه اوليه حمله، ۱۱ هزار موشك بر سر دشمن فرو بريزد و اين ميزان مى تواند ادامه يابد. به علاوه اسرائيل نيز در تيررس موشك هاى شهاب -۳ايران قرار دارد و حزب الله نيز بعد از جنگ ۳۳ روزه سال ۲۰۰۶ مدعى شد كه قادر است هر نقطه اى از دولت يهودى (حتى نيروگاه هسته اى ديمونا) را با حدود ۳۰ هزار موشك تقويت شده، هدف قرار دهد.»
۱۵ ناو جنگى فقط در ۱۰ دقيقه
تحليلگران مسائل استراتژيك بعد ديگر ضربه پذيرى آمريكا را مربوط به تجهيزات آمريكا در خليج فارس مى  دانند. يكى از تاكتيك هايى كه ايران قادر است در خليج فارس به كار بگيرد، تاكتيك هجوم زنبورى است. براساس اين تاكتيك، قايق هاى تندروى ايران از جهت هاى مختلف به سمت ناوهاى آمريكايى حمله مى كنند. يك سند طبقه بندى شده پنتاگون كه در آن سناريوى حمله قايق هاى تندرو در سال ۲۰۰۲ شبيه سازى شده، نشان مى دهد حمله احتمالى قايق هاى تندرو ممكن است منجر به انهدام ۱۶ رزمناو مهم آمريكايى شود.
بررسى متغيرهاى فوق ناظران سياسى را در راستاى اين تحليل قرار داده تا احتمال حمله به ايران را به شدت اندك ارزيابى كنند. تحليلگران سياسى معتقدند سناريوهاى نظامى كه گهگاه توسط پنتاگون و ساير دستگاه هاى نظامى - اطلاعاتى آمريكا و اسرائيل منتشر مى شود بيشتر به دنبال دستاوردهاى سياسى هستند نه اهداف نظامى. مدنظر قرار دادن زمان، نحوه انتشار و دولت هايى كه اين سناريوها را طراحى مى كنند ما را در فهم اهدافى كه اين نوع سناريوها دنبال مى كنند، يارى خواهد كرد.