اکبر گنجي: اپوزيسيون اصلا وجود خارجي ندارد

شهران طبري

 

اکبر گنجي، روزنامه نگار و فعال سياسي اخيرا کتابي به زبان انگليسي نوشته است با عنوان «راه دمکراسي در ايران.» اکبر گنجي در اين کتاب بار ديگر به ايده هاي سابق خود باز مي گردد که انقلاب در ايران پر هزينه و بدون فايده است و راه اصلاحات تنها با مبارزه پيگير، تدريجي و غير خشونت آميز ميسر است.

اکبر گنجي در سال هايي که محمد خاتمي، رييس جمهوري اسلامي ايران بر سر کار بود و به «دوران اصلاحات» معروف شده است از نويسندگان روزنامه هاي موسوم به دوم خردادي بود که در آن به نقد سياست هاي محافظه کاران و «اقتدارگرايان» مي پرداخت.

نوشته هاي وي سبب شد تا پس از چندين بار بازداشت سرانجام به زندان محکوم و تمام شش سال دوران محکوميت خود را در حبس به سر برد.

کتاب «راه دمکراسي در ايران» که توسط انتشارات بوستون ريويو منتشر شده است با استقبال گرم صاحبنظران و استادان سرشناس دانشگاه هاي آمريکا روبرو شده است. در همين زمينه راديو فردا در گفت و گو با اکبر گنجي، در باره کتاب تازه اش و مسائلي که در آن مطرح شده، با وي گفت و گو کرده است.

راديو فردا: آقاي گنجي! اخيرا «راه دمکراسي»، اولين کتاب شما به زبان انگليسي٬ منتشر شده و توجه زيادي را جلب کرده است. پيش از هر چيز٬ ممکن است خلاصه اي از نظرات خود را در اين کتاب بيان کنيد؟

اکبر گنجي: در اين کتاب که در مورد مسائل زنان است٬ به طور مشخص تبعيض ها و مسائلي که براي زنان در ايران اتفاق مي افتد، بحث شده است. درباره مباني نظري جنبش اصلاح طلبي و مبارزات غير خشونت آميز بحث شده. در مورد روابط اسلام و غرب٬ که يکي از چالش هاي بسيار مهم کنوني جهان اسلام و دنياي غرب است٬ بحث شده و سعي شده که راجع به اين (مسائل) نظريه پردازي شود و در مورد بحث حقوق بشر به طور اخص بحث شده است.

سعي کرديم که ديدگاه هاي مختل در باره آزادي٬ دمکراسي٬ روابط ايران و غرب را خيلي فشرده٬ در اين کتاب به بحث بگذاريم٬ چون ناشرم کتاب هاي کوچک منتشر مي کند و از بنده خواسته بود که حجم کتاب بسيار کم باشد.

يکي از مسائلي که در اين کتاب مطرح کرده ايد٬ اين است که «براي تشکيل حکومت دمکراتيک٬ احتياج به جامعه دمکراتيک است و مردم بايد فرهنگ دمکراتيک پيدا کنند.» بعضي افراد مي گويند که اين مسئله «مرغ و تخم مرغ» مي شود٬ براي اينکه٬ تا وقتي حکومتي نخواهد دمکراتيک باشد٬ براي مردم٬ امکانات کسب فرهنگ دمکراتيک٬ پيش نمي آيد. پاسخ شما به اين موضوع چيست؟

صورت ابتدايي اين مسئله همين است که شما ذکر کرديد٬ يعني مانند مرغ و تخم مرغ در مي آيد. گويي مي گوئيم که٬ تا زماني که همه مردم فرهنگ دمکراتيک پيدا نکنند٬ نظام دمکراتيک شکل نمي گيرد و از طرف ديگر٬ اگر نظامي دمکراتيک نباشد٬ اجازه نمي دهد که چنين فرهنگي شکل گيرد.

ولي اين سخن دقيق مي شود٬ به اين صورت که٬ براي تشکيل نظام دمکراتيک٬ اجماع اليت (نخبگان) بر سر دمکراسي لازم است٬ يعني معناي دقيق آن جمله اين است و نخبگان يک جامعه٬ اليت يک جامعه٬ بايد اجماع داشته باشند بر سر دمکراسي٬ به عنوان حلال مشکلات و داور نزاع ها.

  • «آن چيزي که در مورد دولت ايالات متحده٬ بنده مدعي شدم٬ اين است که اساسا در عمل٬ حمايتي نبوده که از جنبش دمکراسي خواهي ايران صورت گرفته باشد و آن چيزهايي هم که ادعا شده٬ ادعاهاي بدون مبنا است و فقط يک سري الفاظي به کار رفته٬ که آن الفاظ٬ بيش از اين که سودي داشته باشد٬ براي جنبش دمکراسي خواه ايران٬ زيان در پي داشته است.»

اکبر گنجي، فعال سياسي

اين يکي از پيش شرط هاي مهم ايجاد نظام دمکراتيک است٬ که اگر حاصل شود و بعد نظام دمکراتيک شکل گيرد٬ اين نظام طبعا فرهنگ دمکراسي را در جامعه گسترش خواهد داد و رفته رفته تعداد بيشتر و بيشتري از مردم جامعه داراي فرهنگ دمکراتيک خواهند شد.

کتاب شما توجه بسياري از دانشگاهيان و روشنفکران مسائل سياسي و اجتماعي را به خود جلب کرده و آنان سخنان تحسين آميزي در مورد نظرات شما ابراز کرده اند. آيا به همين ميزان هم٬ مورد اقبال محافل سياسي و يا حتي سياستمداران٬ قرار گرفته است؟

شخصا اطلاعي ندارم. آن چيزي را هم که برخي از متفکرين به نام جهان٬ درباره اين کتاب گفته اند٬ از سوي ناشر مطلع شدم. يعني ناشر٬ اين ها را بر روي وب سايت خود قرار داده و براي بنده هم فرستاده است. طبعا ناشري که کتابي منتشر مي کند٬ براي تعداد زيادي از افراد کتاب را ارسال مي کند و از نظرات آنها مطلع مي شود. تاکنون من از نظريه ديگري٬ جز آنچه که روي وب سايت آمده٬ اطلاعي ندارم.

آقاي گنجي٬ شما در کتاب خود از آمريکا انتقاد کرده ايد که «چرا از اصلاح طلب ها و يا ساير دمکراسي خواه ها٬ آشکارا حمايت مي کند» و مي گوييد که اين رفتار آمريکا٬ باعث مي شود بهانه اي به جمهوري اسلامي براي سرکوب دمکراسي خواهان بدهد و آنها را آمريکايي و غربي بخواند.

فکر مي کنيد٬ صريح بودن و شفاف بودن٬ يکي از اصول دمکراسي نيست و آيا نظام هايي که به دنبال برچسب زدن به دمکراسي خواهان هستند٬ به هر حال بهانه اي پيدا نمي کنند؟ 

هر دو نکته درست است. هم شفافيت يکي از ارکان دمکراسي است٬ که هر چقدر يک نظام شفاف تر باشد٬ آن نظام دمکرات تر است و از سوي ديگر٬ اتهام زني هاي بلا دليل٬ يکي از ارکان نظام هاي غير دمکراتيک و سرکوبگر است٬ تا اينجا توافق داريم.

آن چيزي که در مورد دولت ايالات متحده٬ بنده مدعي شدم٬ اين است که اساسا در عمل٬ حمايتي نبوده که از جنبش دمکراسي خواهي ايران صورت گرفته باشد و آن چيزهايي هم که ادعا شده٬ ادعاهاي بدون مبنا است و فقط يک سري الفاظي به کار رفته٬ که آن الفاظ٬ بيش از اين که سودي داشته باشد٬ براي جنبش دمکراسي خواه ايران٬ زيان در پي داشته است.

سخن من اين است، که واقعا اين نبوده که جنبش دمکراسي خواهي و اصلاح طلبي ايران مورد حمايت دولت آمريکا باشد٬ بلکه ادعاهايي بيان مي شده که آن ادعاها به زيان اين جنبش بوده و راجع به اين مي توانم مشروح تر هم صحبت کنم.

فکر مي کنيد٬ نظرات شما در اين کتاب٬ بتواند گروه هاي مختلف و گاه متخاصم اپوزيسيون ايران را٬ به همکاري دمکراتيک متقاعد کند و به آنها بقبولاند که يکي از شروط تشکيل جامعه دمکراتيک٬ همکاري گروه هاي مخالف براي تشکيل چنين جامعه اي٬ با حفظ اختلافات٬ است؟

نيروهاي مخالف با نظام حاکم بر ايران٬ براي اتحاد٬ لزوما نيازي به بحث هايي که در اين کتاب آمده٬ ندارند. واقعيت اين است که اين نيروها به شدت پراکنده هستند و در عمل کار چنداني از سوي آنها صورت نمي گيرد.

جبر واقعيت٬ خواه ناخواه٬ اين نيروها را به هم نزديک خواهد کرد٬ به خاطر اين که اين نيروها اگر همگي هم با هم متحد شوند٬ بازهم بسيار ضعيف هستند٬ چه رسد به اينکه بخواهند متشتت باشند و عليه هم کار کنند٬ به جاي اين که در يک جنبش واحد٬ بخواهند کار مشترکي صورت بدهند.

آن چيزي که الان هست٬ صرفا ادعا است٬ ادعاي اين که اپوزيسيون وجود دارد٬ ولي واقعيت مطلب اين است که٬ اپوزيسيوني که منتهي به عمل شود٬ اصلا وجود خارجي ندارد.