پنجشنبه
سياهپوش
نعمت
آزرم
بيشماران به
خيابان که سيه
پوشانند
سوگواران به
خون خفته
سياووشانند
شاد پوشند و
بنوشند به
شادی فردا
خلق کوشنده که
امروز سيه
پوشانند
نامشان زينت
سردفتر آزادی
ماست
اين به خون
خفته جوانان
نه
فراموشانند
رودها باز
نگردند به
سرچشمه ی خويش
چشمه سارند که
پيوسته بهم
جوشانند
حاصل جنبش ملی
به يقين آزادی
ست
دختران و
پسران تا که
چنين کوشانند
مرد و زن خون
به جگر در پی
فرصت بودند
شيخ پنداشت که
دلمرده و
خاموشانند
مژده ای ميهن
افتاده و
برخاسته برنا
هربار
در رهت پير و
جوان يکدل و
همدوشانند
شاد بادی که ز
خود جوشی اين
رستاخيز
دشمنانت ز
شگفتی همه
مدهوشانند
سايه ی شوم
خلافت هم اگر
هست هنوز،
هست فرشی که
برآن باده
خوران
نوشانند!
صبح آزادی ما
می دمد و می
بينم :
دشت در دشت ،
گل و سبزه
هماغوشانند
پاريس
پنجشنبه ۲۸
خرداد ۱۳۸۸
خورشيدی
روز سوگواری
ملی
http://www.iran-emrooz.net/index.php?/farhang/more/18443/