قانون
تکامل و جدایی
طلبی
اسماعیل خوئی
۱
قانون
تکامل
قانون تکامل،
زپس جنگی سرد،
مردم به اروپا
را زی هم
آورد .
ای خیل جدایی
طلبان در وطن
ام !
کاری که کنید
نیست جز
واپسگرد .
نوزدهم
دسامبر۲۰۰۷-
بیدرکجای
لندن
۲
اروپاییان
مردم، چو به
چند گانگی
برگشتند،
به گستره های
خانگی
برگشتند .
دیدند، اما،
زیان بی هم
بودن :
بکدل، به سوی
یگانگی
برگشتند .
نوزدهم
دسامبر۲۰۰۷-
بیدرکجای
لندن
٣
همگرایی
مارا همه کاش
همگرایی می
بود؛
واندر همه کار
همنوایی می
بود .
من هم زجدایی
طلبان می
بودم،
ره سوی رهایی
ارجدایی می
بود .
نوزدهم
دسامبر۲۰۰۷-
بیدرکجای
لندن
۴
وارونه
کاری
خواهید که بوم
خویش آباد
کنید؛
وز بند ستم
خلق خود آزاد
کنید :
وآن هم زره
جدا شدن
ازایران ؟!
سرنا زسر
گشاد آن باد
کنید !
نوزدهم دسامبر۲۰۰۷- بیدرکجای لندن
۵
جدایی
طلب
خواهد که برون
ازدل برزخ
برود .
آگاه زراه
نیست – واوخ ! –
برود .
این پیشرو
مردم خود سوی
بهشت،
از بی خردی به
راه دوزخ برود
.
نوزدهم
دسامبر۲۰۰۷-
بیدرکجای
لندن
۶
هشدار
دربحر
جهان، خورده
شود ماهی ی
خرد .
هربرگ، که
ازشاخه جدا
شد، پژمرد .
ایران من، ای
مام بلادیده !
بگوی
با ترک و بلوچ
و خوزی و فارس
و کرد .
نهم اکتبر ۹۲ –
بیدرکجای
لندن
۷
آینده
ای که مباد!
گرترک و بلوچ
و خوزی، ار
کرد و لری،
این خون برادر
است، بنگر چه
خوری!
قصاب نه ای،
برادرم ! کارد
بنه :
این پیکر مادر
است، از او چه
بری؟!
نهم اکتبر ۹۲
- بیدرکجای
لندن
٨
این
ملت
این ملت یک
زبانه وهمدین
نیست .
گفتارش و
پندار به یک
آیین نیست .
با اینهمه، از
جدا سری بادا
دور :
که راه رهایی
و تکامل این
نیست .
نوزدهم دسامبر۲۰۰۷-
بیدرکجای
لندن
۹
زشت
آیین
خواهان
جدایی بد و
زشت آیین است .
درمنطق
پیشرفت،
وارون بین است
.
ازساده به
پیچیده،
زکوچک به بزرگ
:
قانون تکامل
طبیعت این است
.
نوزدهم
دسامبر۲۰۰۷-
بیدرکجای لندن