|
||
|
||
شنبه , 24 فروردين 1387 جدال اديبان و فيلسوفان بر سر عطار در تهران
نشستهايي
كه اين روزها در تهران براي بزرگداشت عطار برگزار ميشود، به محملي
براي جدال اديبان و حكيمان بر سر اين شاعر و عارف قرن ششم تبديل شده است.
به گزارش خبرنگار ادبي فارس، در هفته گذشته و در آستانه 25 فروردين روز بزرگداشت عطار نيشابوري دو نشست درباره اين شاعر و عارف نامدار ايراني كه در آغاز قرن ششم و به دست مغولان در قتل عام نيشابور به شهادت رسيد، برگزار شد. نشست نخست با عنوان «عطار به روايت شفيعيكدكني» در شهر كتاب مركزي و با حضور اديبان و استادان ادبيات برگزار شد. در اين نشست محمدعلي موحد، احمد جلالي، مريم حسيني، محمود عابدي و مهدي محبتي به ايراد سخنراني پرداختند و علاوه بر آنان رضا سيدحسيني، اسماعيل سعادت، محمود دولت آبادي، صفدر تقيزاده، پيروز سيار، حسين معصومي همداني، اسماعيل اميني و بسياري از پژوهشگران و چهرههاي ادبي ديگر در اين مراسم حضور داشتند. از سوي ديگر دو روز پس از اين نشست، در مؤسسه پژوهشي حكمت و فلسه نيز، اين بار استادان حوزه انديشه با نگرشي برآمده از حكمت و عرفان، آثار عطار نيشابوري را در ترازوي سنجش قرار دادند. در اين نشست شهرام پازوكي، غلامرضا اعواني و غلامحسين ابراهيمي ديناني به سخنراني پرداختند. *** عطار مترجم و قصهگو محمدعلي موحد پژوهشگر، معتقد است به دو نكته از آثار عطار كمتر توجه شده است؛ يكي اينكه او مترجم زبردستي است. وقتي شما تذكرة الاولياء يا معراجنامه يا بايزيد را ميخوانيد، ميفهميد كه او كار بزرگي كرده است و نكته دوم اين است كه هنر قصهگويي و حكايتپردازي عطار كمنظير است. در الهينامه 282 قصه و در مصيبتنامه 347 قصه و چهار مثنوي از او روي هم 797 قصه و تذكرةالاولياء 918 حكايت وجود دارد كه گوياي اين حرف است. *** تأمل دروني در آثار عطار احمد جلالي رئيس كتابخانه مجلس نيز ميگويد كسي كه از بيرون پيرامون عطار قضاوت كند به همان ديدي ميرسد كه شادروان مهدي حميدي رسيد و شعر عطار را برآمده از مضامين فقير و حقير توصيف كرد. اين منظومهها را بايد از درون نگريست چرا كه اولاً نقش عرفان عبارت است از فهم هنرمندانه دين كه خودش هنر است؛ پس شعر عرفاني هنر اندرهنر ميشود و فهم ما از شعر عطار بدون فهم زباني، نه تنها اوج ميگيرد، بلكه با مشكل مواجه ميشود. چراكه خواندن مؤمنانه يك متن ايماني با خواندان غيرمؤمنانه آن اساساً دو نتيجه متفاوت ميدهد. *** رسيدن نسب عطار به ابوسعيد مريم حسيني پژوهشگر و استاد دانشگاه ضمن صحبت در باب كتاب «زبور فارسي» عنوان ميكند: نكته جال كتاب «زبور فارسي» نسبنامه عطار است و شفيعي كدكني، نظر فصيحي خوافي را در اين باب ميپسندد كه قطعاً نسب معنوي عطار به ابوسعيد ابوالخير ميرسد. *** سكوت عطار محمود عابدي عضو هيئت علمي دانشگاه تربيت معلم تهران نيز به مخاطبشناسي آثار عطار در زمان حايتش و همچنين به منطق الطير ميپردازد و ميگويد: عطار از گفتن لذت نميبرد و از سكوت لذت ميبرد و وقتي سكوت ميكرد و چشمانش را روي هم ميگذاشت از اين سكوت و از فكر خود لذت ميبرد و به اين دليل در خودش سير ميكرد و وقتي خود را ميديد، خدا را ميديد. *** درد سالك فطرت مهدي محبتي استاديار دانشگاه زنجان نيز در همايش شهر كتاب ضمن ابراز ناراحتي از عدم استقبال از «مصيبتنامه» عطار در فرهنگ ما، اظهار ميدارد: خوشبختي خود را از نهضتي كه در باب عطارشناسي به مدد استاد شفيعي پديد آمده، اعلام ميدارم. او ادامه ميدهد: مصيبتنامه حاصل درگيري انسان دردمند در جهت كشف حقيقت است و ما در اين كتاب هرچه از آغاز به پايان ميرويم از آسمانها به آفاق و ابعاد دروني ميل ميكنيم. سالكِ فطرت، دردش درون خودش است تا به حقيقت دريابد. *** بخت بلند عطار محمود فتوحي استاد دانشگاه فردوسي مشهد نيز در مقالهاي اعلام ميكند: در سال 1386 گرچه به نام مولوي بود اما در اين سال بخت فريدالدين عطار نيشابوري بلندتر بود چرا كه بخش عمده دستاورد چهل سال تحقيق يگانه عطارشناس امروز روانه بازار فرهنگ و ادب شد. از ديرباز چنين رخدادي در تاريخ تحقيقات ايرانشناسي بيسابقه بوده است. او در ادامه مقاله خود اضافه ميكند كه دكتر شفيعي كدكني در مقدمه محققانه بر اين كتاب افقهاي تازهاي در حوزه عطارشناسي گشود كه در شناخت آثار مسلم عطار بسيار اهميت دارد. اين مقدمه نادرستي آرا و خطاهاي بزرگ بسياري از مورخان ادبي همچون هلموت ريتر، يان ريپكا و يوگني ادواردوويچ برتلس و محققان ايراني همچون فروزانفر، نفيسي، سهيلي خوانساري و ديگران درباره عطار را نشان ميدهد. *** نگنجيدن عرفان در ادبيات از آن سو طرفداران عرفان و حكمت عطار سخن را روي ابعاد ديگري از آثار عطار متمركز ميكنند. شهرام پازوكي با طرح اين ادعا كه قشريگري و صورتبيني دانشمندان علوم تجربي، فقيهان و استادان ادبيات فارسي، مانع فهم سنت عرفاني عطار است، ميگويد: عرفان حكمت دارد و ميخواهد راهي به حقيقت ببرد. محصور كردن عرفان كساني مثل عطار در ادبيات باعث شده است كه صرفا به بحثهاي ادبي عطار توجه شود و صنايع ادبي آن ديده شده است. غافل از اينكه عرفان در ادبيات نميگنجد. *** دردمندي عطار غلامحسين ابراهيمي ديناني استاد فلسفه نيز «دردمندي» را پيام يك كلمهاي آثار عطار توصيف و تصريح مي كند: عطار مخالف فلسفهاي است كه ضد حقيقت است. كتاب مصيبتنامه عطار شرح اين دردمندي انسان است. در اين كتاب قهرمان داستانها، سالك فكرت است. سالك فكرت تمام كائنات را در مينوردد. سالك فكرت عطار به ابن يقظان بسيار شبيه است. او ادامه ميدهد: اين «درد» در سراسر جهان از طريق انسان جاري است. هيچ حيواني «درد» انسان را ندارد و بنابراين عشق هم در حيوان نيست. فرشتگان هم عشق ندارند و همين جاست كه حافظ تحت تاثير عطار است. مولانا هم متاثر از عطار است. *** عطار تمثيلگرا غلامرضا اعواني رئيس مؤسسه پژوهشي حكمت و فلسفه نيز با بيان اينكه عرفان عين حكمت است، معتقد است عرفان شعبهاي از معرفت است كه حاصل ولايت عرفاني است. كسي كه ولي نيست راهي در عرفان ندارد. او بيان ميدارد: عطار با توسل به مثال راهي به حقيقت مييابد. حكمت بحثي و حكمت ذوقي. عطار عارف و حكيم ذوقي است و امثال عطار، مولانا و سنائي، حكمت بحثي را به دليل اغراق در حكمت يوناني، كفر ميدانند، چون گاهي در آن غلو ميشد. اما حق اين است كه هر دو حكمت است و ما بايد در دين به حكمت بحثي (يثربي) بپردازيم. امروز بيش از زمانهاي ديگر به حكمت يثربي نياز داريم. اما نبايد حكمت را در آن حصر كنيم. *** ساير همايشها طي روزهاي آينده نيز همايشهاي ديگري در روز بزرگداشت عطار برگگزار ميشود كه از اين ميتوان به مراسمي كه در 18 كشور جهان با همكاري سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامي برگزار ميشود، همچنين مراسم ويژه در نيشابور و بر سر مزار عطار و همچنين سخنراني بهاءالدين خرمشاهي در انجمن آثار و مفاخر فرهنگي اشاره كرد. گزارش: سجاد روشني |
||
تنها مطالب و مقالاتي که با نام جبهه ملي ايران - اروپا درج ميشود نظرات گردانندگان سايت ميباشد . |