برخورد دوگانه واشنگتن با داعش در سوریه و عراق بی سابقه است :فرید زکریا


تصمیم دولت باراک اوباما رئیس جمهور ایالات متحده برای کمک ۵۰۰ میلیون دلاری به اپوزیسیون سوریه از سوی بسیاری در واشنگتن مورد استقبال قرار گرفت. تصور عمومی این است که اگر دولت این کمک را سه سال پیش راهی سوریه کرده بود ، اوضاع در سوریه به گونه دیگری رقم خورده بود و از به راه افتادن جنگ داخلی در این کشور خبری نبود. این باور عمومی اشتباه است . دولت به دلیل تمایل قدیمی واشنگتن نشین ها برای انجام کاری در سوریه، به سمت واریز این کمک مالی رفته و در حقیقت هیچ عقلانیتی پشت این قضیه وجود ندارد که آیا این کمک به بهبود و یا بدتر شدن اوضاع منتهی خواهد شد؟
سناتور لیندزی گراهام در این خصوص می گوید :” مردم سوریه اعتراض های خود را در قالب تظاهرات مسالمت آمیز آغاز کردند و اسلام گرایان رادیکالی که امروز مشاهده می کنیم در حقیقت آن انقلاب را ربودند. ” این سناتور جمهوری خواه یکی از کسانی است که اعتقاد دارد دلیل تبدیل شدن امروز اعتراض ها در سوریه به جنگ طایفه ای و مذهبی در حقیقت ناشی از انفعال امریکا در برابر این بحران است. حقیقت این است که اسلام رادیکال هسته اصلی اپوزیسیونی است که در مقابل ر‍ژیم بشار اسد ایستاد. حافظ اسد پدر رئیس جمهور فعلی سوریه پس از یک کودتا در سال ۱۹۷۰ به قدرت رسید و البته که نخستین رهبر غیرسنی بود که بر سوریه سیطره یافت. در اواخر دهه هفتاد ، او با مقاومت شبه نظامیان مسلحی ربه رو شد که سرتاسر شهرهای اصلی سوریه را درگیر خود کردند. در فاصله سال های ۱۹۷۹ تا ۱۹۸۱ ، این گروه در حلب به تنهایی ۳۰۰ نفر از طرفداران رژیم را کشتند. حافظ اسد هم در مقام دفع این شبه نظامی گری دست به سرکوبی زد که در نتیجه آن ۲ هزار مخالف رژیم کشته شدند.
کمپین اسلام گراهای تندرو علیه حاکمیت اندک بسط یافت و در نوامبر سال ۱۹۸۱ بود که در دمشق انفجار یک ماشین بمب گذاری شده ۲۰۰ نفر را به کشتن داده و منجر به زخمی شدن ۵۰۰ تن شد. پس از این اتفاق در ۱۹۸۲ ، دولت با خیزش های عمومی در حما و سرکوب معترضان روبه رو شد. در جریان این ناارامی ها هم ۱۰ تا ۲۰ هزار نفر توسط نیروهای ارتش سوریه کشته شدند. از همان زمان بود که رژیم خود را برای مبارزه دایمی با اسلام گراهای تندرو مهیا کرد و این افراد هم در مقابل تمام تلاش خود را برای برافروختن شعله های مخالفت علیه رژیم به کار گرفتند.
سوریه از بدو تولد با نوعی بی ثباتی به دنیا آمده است. در سالهای استقلال در ۱۹۴۶ و پس از آن کودتایی که به روی کار امدن حافظ اسد منتهی شد و البته به جز این کودتا تاریخ این کشور با بیش از ۱۰ کودتای دیگر هم دست و پنجه نرم کرده است . در اواخر دهه ۷۰ بود که این کشور تقریبا به کمپ هایی بدل شده بود که بخش هایی از آن را اسلام گراها در اختیار داشتند و بخش های دیگر آن هم متعلق به سایر قومیت ها و اقلیت ها بود. قدرت های خارجی دیگر در خاورمیانه – عربستان سعودی ، عراق و ایران – شبه نظامیانی را از دو سوی مختلف این نبرد مجهز کرده و یا مورد حمایت قرار می دادند. در سال ۲۰۱۱ ما شاهد فوران آتش از آتشفشانی بودیم که سالها خاموش اما شعله هایش زیر خاکستر بودند.
امروز، بر اساس گفته های جیمز کلاپر ، رئیس سازمان اطلاعات ملی ، بیش از ۱۵۰۰ گروه شبه نظامی مجزا از هم در سوریه فعالیت می کنند و این در حالی است که در مجموع رقم شبه نظامیان در خدمت آنها چیزی مابین ۷۵ تا ۱۱۵ هزار نفر است . علاوه بر این ، بیش از ۷۵۰۰ جنگجوی خارجی هم از کشورهای همسایه به سوریه امده اند. قوی ترین گروه ها هم دولت اسلامی شام و عراق ، اهرار الشام و جبهه النصره هستند.
به یاد داشته باشید که قدرت های همسایه سوریه مانند ترکیه چندین ماه را صرف تشکیل اپوزیسیونی میانه رو در سوریه کردند. من در سال ۲۰۱۲ با برخی از این چهره ها در استانبول ملاقات کردم. آنها بسیار لیبرال و دموکرات بودند. متاسفانه ارتباط گیری ها با این افراد بسیار ناچیز بوده و نفوذ اصلی در اختیار گروه های شبه نظامی و تندی است که در سوریه می جنگند. تلاش های ترکیه و سایر کشورها برای شکل دادن چنین اپوزیسیونی با شکست مواجه شد.
اکنون امریکا می خواهد این اپوزیسیونی که متشکل از ۱۵۰۰ گروه است را مورد حمایت مالی خود قرار دهد. برای واشنگتن آرزوی موفقیت میکنم. زمانی که گروه داعش در عراق با دولت نوری مالکی مقابله می کند تبدیل به گروه مخالف و خطرناکی می شود که باید در مقابل آن ایستاد. اما زمانی که همین گروه از مرز عراق گذشته و وارد سوریه می شوند و مقابل دولت بشار اسد می ایستند ، در حقیقت در کنار امریکا و هم هدف با این کشور برای سرنگونی بشار اسد ایستاده اند. هیچ کشوری در جهان چنین استراتژی ها و استانداردهای دوگانه ای ندارد. گروه های سنی در عراق و سوریه با دولتمردهایی که فکر می کنند رژیم های نامناسبی هستند می جنگند. هم دولت بشار اسد و هم دولت نوری مالکی که دولت هایی شیعه و یا نیمه شیعه هستند مورد حمایت شیعیان منطقه مانند ایران و حزب الله لبنان هستند. امریکا به تنهایی به دنبال مردهای خوب این داستان می گردد.
اگر نیم نگاه معقولی به تاریخ داشته باشیم متوجه می شویم که عاقلانه نیست اگر گمان کنیم که اگر امریکایی ها سه سال پیش به اپوزیسیون در سوریه این کمک مالی را می کردند ، اوضاع امروز این کشور متفاوت بود. پرسش اساسی اینجاست که آیا کسی باور می کند که دخالت نرم امریکا در سوریه می توانست به ظهور اپوزیسیونی دموکرات و یکدست که علیه بشار مبارزه کرده و با مهار جریان های رادیکال ، سوریه ای باثبات بسازد، منتهی شود ؟ سوال دیگر هم این است که آیا فعالیت اخیر واشنگتن و تصمیم آن برای انتقال پول به مخالفان تنها بر آتش موجود بنزین بیشتر نمی افزاید ؟
منبع : واشنگتن پست / ترجمه : تحریریه دیپلماسی ایرانی

تنها مطالب و مقالاتی که با نام جبهه ملی ايران - ارو‌پا درج ميشود، نظرات گردانندگان سايت ميباشد
بازنشر مقالات با ذكر مأخذ آزاد است