یک هفته پیش برابر بود با سال روز ( ١٨ تیر ، دو رویداد ) که هر کدام و به نوبه خود و در صورت پیروزى مى توانست شرائط سیاسى ایران را به کلى تغییر دهد و بویژه در رویداد نخست و در صورت پیروزى مى توانست حتى وضعیت ژئو پلیتیک منطقه پر نفت و گاز خاورمیانه را کاملا دگرگون سازد. شاید جنگ ایران و عراق هرگز پیش نمى آمد ، حزب اله لبنان بویژه شاخه نظامى آن با پول نفت ایران براى دشمنى با اسرائیل شکل نمى گرفت و طرح هلال شیعه” از ایران – بحرین – عراق – سوریه و لبنان ” پایه ریزى نمى شد و دلارهاى نفتى عربستان براى گسترش و مقابله سلفى ها و وهابیون عربستان با هلال شیعه مدارس وهابى” حوزه علمیه طالبان و مدارس دینى وهابیون در پاکستان ” بودجه بندى و سرمایه گذارى نمى شد و القاعده اى شکل نمى گرفت و جهانى را با خطر تروریسم طالبان ، القاعده ، بوکوحرام ، الشباب و حتى داعش روبرو نمى ساخت.
مى پردازم به رویداد نخست. ”
قیام افسران پادگان شاهرخى همدان بنام ( رعد)
این قیام که براى پشتیبانى از دکتر” شاهپور بختیار ” رهبر آزاده و ملى گراى ایرانى و آخرین نخست وزیر حکومت عرفى (سکولار) مشروطه و براى باز گردانیدن ایشان به مام میهن و نجات کشور از حکومت اسلامى طراحى و برنامه ریزى شده بود و در تاریخ ١٨ تیر ماه سال ١٣۵٩ قرار بود به مورد اجرا گذاشته شود، شوربختانه این قیام بوسیله سازمان KGB شوروى و عوامل داخلى آنها در ایران لو رفت “، افشاى موضوع بوسیله آقاى مهندس هاشم صباغیان ” از نهضت آزادى و مسئول برنامه ریزى استقبال از آیت اله خمینى هنگام ورود به ایران در سال ١٣۵٧ ” . پس از شناسائى افسران قیام شاهرخى ، آیت اله خمینى محاکمه و اعدام فورى افسران را خواستار شد و ” رى شهرى حاکم شرع را به این کار گمارد.
“تیمسار سپهبد مهدیون ” فرمانده نیروى هوائى ، فرمانده کل این قیام ملى بود و سرتیپ آیت محققى خلبان کار آزموده رهبرى قسمت نیروى هوائى را بعهده گرفت. پس از سر کوب قیام ملى افسران بدستور آیت اله خمینى بیش از ۵٠٠ نفر از افسران شجاع و ورزیده و تعدادى از درجه داران به جوخه هاى مرگ سپرده شدند. بیشتر افسرانى که اعدام شدند از خلبانان کار آزموده و تحصیل کرده غرب بودند.
توجه داشته باشیم که اعدام این افسران چندماه پیش از حمله جنگنده هاى رژیم بعث عراق به رهبرى صدام حسین به خاک ایران صورت پذیرفت. اگر ارتش ایران در روزهاى نخست انقلاب فرماندهان عالى رتبه ارتش خود را که به مردم نیز پیوسته بودند بدستور آیت اله خمینى و پافشارى رهبر حزب توده ” دکتر کیانورى ” بر بام مدرسه رفاه ، خانه مسکونى آیت اله خمینى به رگبار بسته نمى شدند و اگر افسران پادگان شاهرخى در قیام ملى خود پیروز شده بودند، آیا صدام حسین تکریتى چنین گستاخانه مى توانست تمام خوزستان و حتى تهران را بمباران کند؟
بى تردید ” پاسخ یک نه بزرگ است”.
پس از سرکوب قیام افسران پایگاه هوائى شاهرخى و یگانهاى وابسته ” حزب جمهورى اسلامى ” این قیام را به جبهه ملى نسبت داد و از جبهه ملى نیز پاسخ رسید که آنها در جریان نبوده اند و در عوض کودتاى شکستن قلم ها در راه است.
رژیم اسلامى براى حذف ” مرغ طوفان” دکتر شاهپور بختیار ” انیس نقاش لبنانى “را به پاریس فرستاد . انیس نقاش در ترور دکتر شاهپور بختیار ناکام ماند اما جان همسایه ایرانى دکتر بختیار و یکى از افسران فرانسوى از کف رفت.
دولت جمهورى اسلامى از دخالت خود در ترور نافرجام دکتر بختیار سر باز زد و وزیر امور خارجه وقت صادق قطب زاده ، “شیداى رهبر جمهورى اسلامى ” در ابتداى انقلاب و خائن به اسلام و اعدامى بعدى ، إظهار داشت که جمهورى اسلامى ایران هیچ دخالتى در ترور نا فرجام دکتر بختیار نداشته است و او با دولت فرانسه در این باره گفتگو خواهد کرد.
انیس نقاش طى یک بده و بستان سیاسى پس از شش سال زندان در زمان ” فرانسوا میتران” آزاد شد و بنا
به شنیده ها تاجر پر در آمدى هم در ایران شده است و صادق قطب زاده نیز پس از اعدام در ناکجا آبادى به خاک سپرده شده است.
دکتر شاهپور بختیار در ماه أوت سال ١٩٩١ میلادى بوسیله تروریستهاى فرستاده شده از طرف جمهورى اسلامى همراه با کتیبه رئیس دفترش در خانه مسکونى خود در پاریس ترور شد و ملت ایران یک رهبر فرهیخته و هوشمند را از دست داد و دیدیم و مى بینیم که تمام پیش بینى هاى دکتر بختیار در مورد جایگزینى مشروطیت با یک حکومت مذهبى و قبیله اى ایران را به کجا رهنمون گردید.
فروپاشى ارتش مقتدر ایران و جایگزینى آن با نیرو هاى سپاه و بسیج و طرح صدور انقلاب اسلامى به کشورهاى همسایه و پى گیرى طرح هلال شیعه بوسیله رژیم اسلامى و حمایت بى چون و چراى عربستان با دلارهاى نفتى خود از عراق و ماجراى گروگان گیرى دیپلماتهاى آمریکائى و مسدود شدن دارا ئى هاى ایران در بانکهاى آمریکائى و انگلیس و پائین آمدن در آمد نفتى ایران بخاطر شروع جنگ ناخواسته ایران و عراق و بر خلاف میل ملت ایران و آدامه هشت ساله آن ، کمر اقتصاد شکست و کشور ایران که در هه هفتاد میلادى در رژیم شاه نمى دانست با مازاد دارا ئى هاى نفتى خود چکار کند ، در مدت کمتر از دو سال پس از انقلاب بد شگون اسلامى به ورشکستگى نزدیک شد ، خوار و بار ملت کپنى شد ، جو سیاسى کشور به اختناق بیشتر کشیده شد و سانسور قلم و روزنامه ها بیشتر و بیشتر شد. فرار مغزها از ایران اوج گرفت و اعدامهاى سیاسى بویژه در سال ١٣۶٠ بالا گرفت و در سال ۶٧ به بالاترین حد خود رسید. سازمانهاى چپ و میانه و ملیون غیر قانونى و جبهه ملى مرتد اعلام شد.
و از پس لرزه هاى جنگ شیعه و سنى ، هلال شیعه و گسترش و لشکر کشى وهابیون و سلفى ها در برابر هلال شیعه به تشکیل ارتشى تروریستى و پسا تاریخى بنام ( داعش) انجامیده است و این جریان سکتاریستى و بنیاد گراى اسلامى در پى آنست تا در عراق و شام حکومت خلیفه اى سنى به سبک حکومت معاویه بر قرار نماید و با گردن زدن مشرکین و رافضى ها ( شیعیان) خلافت معاویه و قانون قصاص و ” اقتل المشرکین ” را جارى کند و بنا به اخبار رسیده ده ها دوشیزه مسیحى تنها در موصل از خانه هایشان ربوده گردیده ، به آنها تجاوز شده و تعدادى نیز کشته شده اند . کشتن رافضى ها که در دستور کار روز انه آنها ست . و جالب اینجاست که گفته معروف ” دشمن ، دشمن من ، دوست من است ” در اینجا براستى گرائیده است و اسرائیل ” داعش ” را دشمن رافضى ها مى داند و رافضى ها دشمن اسرائیل هستند و بصورت مشخص ( ایران ، شیعیان لبنان و دولت سوریه ) که متحد ایران است و به همین دلیل اسرائیل و عربستان سعودى از داعش و باقیمانده بعثى ها پشتیبانى مى کنند.
به هر روى قیام افسران شاهرخى و طرح شادروان بختیار با خبر چینى KGB و عوامل داخلى آنها ” حزب توده وکیانورى ” به شکست انجامید و کشور ایران و تمام دارا ئى هاى آن در اختیار روحانیون حکومتى و نیروهاى مسلح آنها قرار گرفت ، جنگ به هشت سال درازا کشید و پس از شکست هردو کشور ایران و عراق که گهواره تمدن جهانى هستند ” تمدن هاى إیلام ‘ بابل ، آشور، اکد و هخامنشیان ” امروزه این امپراتورى هاى پیشین به جولانگاه جاهلان ، تروریستها و قداره بندانى بدل شده است که مانند دوران خلافت اموى از تمدن ها خرابه هایى بجاى گذاشته اند.
چاکران حکومت اسلامى ، صادق قطب زاده ، سید احمد خمینى ، آیت اله منتظرى ، دکتر ابوالحسن بنى صدر ، سران مجاهدین خلق تا سال ١٣۵٩ ، رهبران حزب توده تا دقیقه ٩٠ ، مهندس صحابى ، دکتر ابراهیم یزدى ( تدارک چى انقلاب اسلامى) و همچنان وفادار به نظام اسلامى ، میر حسین موسوى نخست وزیر در دوران جنگ هشت ساله ، شیخ کروبى رئیس بنیاد شهید و همراه آیت اله خمینى از روز نخست و ده ها ستایشگر دیگر جمهورى اسلامى یا با دسیسه هاى همین رژیم سر به نیست شده اند یا به خارج گریختند و یا در کنج خانه هاى خود در زنجیر وزارت اطلاعات و سپاه قرار دارند و جالب اینجاست که همگى از خاطر ملت ایران بیرون رفته اند ولى روح آزادى خواه دکتر شاهپور بختیار و دلاورى هاى افسران پادیگاه شاهرخى در دل ملت ایران جاودانه مانده است
رویداد دوم – ١٨ تیر ١٣٧٨
جمهورى اسلامى در سالهاى هفتاد با خیزش وآگاهى نسل دوم انقلاب روبرو شد که از دانشگاه ها و مدارس عالى همین نظام بیرون آمده بودند و یا در حال ادامه تحصیل بودند.
گسترش اینترنت جهانى و دسترسى بیشتر جوانان به شبکه هاى اخبار دنیا و تحولات علمى و بویژه تبدیل شدن جهان به دهکده اى کوچک ، جمهورى اسلامى را با چالشى بزرگ روبرو ساخت. در درون نظام گفتمان اصلاح طلبى در محافل خودى نظام مطرح شد و عده اى ” دل سوز نظام ” ، به گفته محمد خاتمى رئیس جمهور پیشین ایران بر موج إصلاح طلبى سوار و تنها براى خروج نظام از تنگنا وارد میدان شدند . جوانان که از تاریخ مشروطه و درگیرى متشرعین و عرف گرایان آگاهى نداشتند و از چالش روشنفکران لیبرال با جریان هاى چپ وابسته که آنها با همکارى روحانیون شیعه و به فکر خود انقلابى خواستار مبارزه با دموکراسى غرب و زدودن گفتمان دموکراسى و لیبرالیسم ( آزادى انتخاب و در تمام زمینه ها) در دوران انقلاب اسلامى در سال ١٣۵٧ و پس از آن سالهاى ۵٨ و ۵٩ بى اطلاع بودند ، حال با آموزه هاى نو و تحول جهانى در زمینه گسترش آزادى و بویژه اهمیت یافتن گفتمان دموکراسى و پى گیرى منشور حقوق بشر که در بخش اروپائى سازمان ملل در شهر ژنو در سال ١٩۴٨ میلادى به تصویب رسید و به جهان آرائه گردیده بود به میدان مبارزه وارد شدند..
( بأید توجه داشت که دفتر ایرانى حقوق بشر بوسیله حقوقدانان و آزادگان لیبرال دموکرات و براى نخستین بار در سال ١٣۵۶ در تهران گشایش یافت و در دهه ۶٠ خورشیدى این منشور که بنام منشور حقوق بشر شهرت دارد بوسیله شادروان پوینده به زبان پاریى برگردانده شد.)
جوانان و دانشجویان آزاد اندیش در آوردگاه تازه ، بر گفتمان دموکراسى ، حق انتخاب و احترام به ٣٠ ماده حقوق بشر پاى فشردند در حالیکه خاتمى و جریان هاى به اصطلاح اصلاح طلب و حلقه هاى وابسته مانند روحانیت مبارز و مجاهدین انقلاب اسلامى خواهان اصلاح همین نظام بودند و هستند و در نتیجه دانشجویان با ترفند خاتمى و شرکاء در دام افتادند و سرکوب شدند .نکته جالب اینکه یک روز پس از ١٨ تیر و یورش و سرکوب و دستگیرى دانشجویان در خوابگاه آمیر آباد ، خبر نگارى از خاتمى رئیس جمهور پر سید آقاى رئیس جمهور این دانشجویان که سرکوب و دستگیر شده اند گناهى نکرده بودند که چنین مورد هجوم واقع شدند ، این شیخ بى مسئولیت پاسخ داد ( از کجا شما مى دانید که آنها بى گناه هستند ؟ ) به هر روى نظام جمهورى اسلامى با چالشى بزرگ ربرو شده بود و پاسخ مکفى به خواسته هاى جوانانى که تشنه تغیر و دگرگونى بودند نداشت . بخش به اصطلاح “میانه رو رژیم ” که برخى از آنها نیز در سیستم هاى تفتیش عقاید و سرکوب سالهاى نخست انقلاب اسلامى یا در بسیج ، سپاه و وزارت اطلاعات و أنجمن هاى اسلامى دانشگاه ها فعال بوده و پر ورش یاقته بودند به اصلاح طلبان پیوستند ، نمونه هاى زنده ” اکبر گنجى ، حجاریان ، حجت الاسلام خوئینى ها ، تاج زاده ، بهزاد نبوى ، على افشارى و ده ها طرف دار و قسم خورده دیگر نظام. برخى از این چهره هاى اصطلاح طلب نیز در آخر به این نتیجه رسید ند که کل نظام را ترک گویند و به خارج از کشور مهاجرت نمایند.
جوانان بى ریا و تشنه إصلاحات گول سید خندان را خوردند که حرف آزادى به میان آورد و گفتگوى تمدنها را بر سر زبانها انداخت. جهان آزاد نیز به این ترفند دل خوش کرد و خاتمى توانست طلسم ارتباط با جهان غرب را بشکند , اما هیچگاه از خط قرمز نظام عبور نکرد و تنها به شعار بسنده کرد و شرکت هاى غربی بدون آمریکا بویژه ” شرکت توتال فرانسه” توانستند بهترین سود را در نبود ایالات محتده و هم پیمانانش در تجارت با ایران بدست بیاورند. جوانان و دانشجویان که قولهاى محمد خاتمى رئیس جمهور تازه انتخاب و یا انتساب شده را جدى گرفته بودند بر خواسته هاى دموکراتیک خود پاى فشارى کردند و در اولین آزمایش نیرو و توان خود ، به پشتیبانى از روزنامه سلام و اعتراض به بسته شدن آن، که صاحب امتیاز آن کسى جز خوئینى ها ( حجت الاسلام) نماینده آیت اله خمینى در ماجراى گروگانگیرى دیپلومات ها در سفارت امریکا نبود برخاستند.
گروگانگیرى دیپلومات هاى آمریکائى ، همان کار رشت و غیر ملى و ایران بر باد ده مى باشد که هنود ملت ایران خسارتهاى آن را با تن رنجور خود مى پردازد، همان کار شومى که جریان هاى چپ وابسته با بد ترین قشرهاى حکومتى همراه شدند و بر دانشجویان پیرو خط امام که سفارت أمریکا را در اختیار گرفته بودند آفرین خواندند و آیت اله خمینى این حرکت گروگانگیرى بوسیله دانشجویان پیرو خط امام را ( انقلاب دوم خواندند)
دانشجویان نا راضى در ١٨ تیر ، پس از گرد هم آئى هاى با شکوه در برابر دانشگاه ها و داخل دانشگاه تهران در نهایت در خوابگاه دانشگاه تهران در امیر آباد شمالى دست به اعتصاب زدند به این امید که سید محمد خاتمى و کابینه اش از آنها جانبدارى خواهند کرد که چنین نشد و بسیج و سپاه و لباس شخصى ها با تمام وسائل جنگى به خوابگاه یورش بردند و کارى که چنگیزیان با فرهیختگان و مراکز علمى ایران در هزار سال پیش انجام داده بودند آنها همان کارهاً را با دانشجویان که گرفتار آمده بودند انجام دادند. نیروهاى بسیج ، لباس شخصى ها و سپاه ، ده ها و یا سد ها دانشجو را زخمى و از پنجره هاى طبقات بالا با شعار یا زهرا به پائین پرت کردند ، منوچهر محمدى ، اکبر باطبى ، مهاجرنیا ، طبرزدى و ده ها دانشجو ى سرشناس دیگر دستگیر و رو انه سلول هاى انفرادى شدند.
دست آورد ١٨ تیر ،نخست ” قیام افسران پایگاه شاهرخى ” به پشتیبانى از شاهپور بختیار و آزادى ایران به مرگ همگى آنها انجامید، و ١٨ تیر سال ١٣٧٨ به سرکوبى دانشجویان و دانش آموختگان آزاده انجامید ، ١٠٠ ها نفر دستگیر شدند منوچهر محمدى و برادرش یکى ناجوانمردانه در زندان به قتل رسید و منوچهر پس از شکنجه هاى بسیار و پس از آزادى مشروط از زندان به خارج پناهنده شد ، مهندس طبرزدى از این زندان به آن زندان مرتب در حال اسباب کشى است، باطبى پس از سالها شکنجه و عذاب به خارج گریخته است ، چهره هاى خودى دیروز چون دکتر سروش سردمدار انقلاب فرهنگى و بستن دانشگاه ها در همان آمریکاى جهان خوار زندگى مى کند که ولى نعمت او آن کشور را دشمن اسلام و مسلمین مى دانست و أیشان گوشه دنجى اختیار کرده است و به مطالعات خود مشغول!!
، حجت الاسلام کدیور از تئوریسین هاى فقه شیعه در امریکا گویا به تدریس مشغول است، اکبر گنجى اطلاعاتى پیشین و معترض کنونى نظام در بین اندیشمندان نو گرا و لیبرال در رفت و آمد است ، مهاجرانى چهره اصلاح طلب و وزیر إرشاد دولت رفسنجانى و خاتمى و تئوریسین نظام با بورسیه دولتى در انگلستان مشغول تحصیل است . نبوى روزنامه نویس و طنز پرداز خودى و اصلاح طلب نظام که به إقرار خود پر ونده مهندس أمیر انتظام را در زمانى که در وزارت کشور بوده است در اختیار داشته ولى حاصر نشده بود آنرا باز گو کند تا همین اواخر ، حال که ولى نعمت او رئیس جمهور کلید دار بر سر کار است از مخالفین مى خواهد به ایران بازگردند و از همه زشت تر و سیاه تر آنکه با صداى بلند فریاد بر مى آورد که مردم بأید اعدام هاى سال ۶٧ را به تاریخ بسپارند و فراموش کنند !
زهى بى شرمى .
حال پس از مرورى بر این رویداد ها در این سه دهه :
همگى شاهد آنیم که در بر همان پاشنه مى چرخد و سید خندان بعنوان آزادى خواه اسلامى در محافل خودى ظاهر مى شود و ظمن انتقاد هاى کوچک در دلجوئى از رهبر و بر پایبندى به جمهورى اسلامى و أصل نظام همواره پیشگام بوده است و شیخ کلید دار پستو خانه ها و دهلیز هاى امنیتى نظام حجت الاسلام دکتر روحانى رئیس جمهور است و دلارهاى نفتى نیز بین روحانیون رده نخست و سران سپاه همراه با آقازاده ها ى آنها بصورت عدل اسلامى تقسیم مى شود و این نکته من را به ” یاد فرش بها رستان در طاق کسرى انوشیروان در تیسفون مى اندازد که بدستور “عمر ابن خطاب ” با شمشیر تکه تکه کردند و به مدینه بردند و بین جهادگران اسلامى پس از تسخیر ایران بوسیله إعراب تقسیم کردند. ” در کتاب تاریخ طبرى نیز که ٣٠٠ سال پس از اسلام نوشته شده از فرش بهارستان و سرنوشت آن یاد شده است ”
این فرش بسیار بزرگ و گرانبها با درازاى ١۴٠ متر و پهناى ٢٧ متر سنبل پادشاهى ساسانیان بود که در کنار درفش کاویانى پهن شده بود و تار و پود آن با طلا ، ابریشم ، نقره و سنگهاى گرانبها تزئین داده بودند و سمبل فرهنگ ملى ما نیز به حساب مى آمد.
امروزه میلیون ها ایرانى در ناامیدى از آینده اى روشن به غرب پناهنده مى شوند و فرار مغزها یک پدیده تلخ و روز مره شده است و نکته بسیار جالب این است که بیشتر دانش پژوهان جوان که به غرب پناهنده مى شوند و درخواست پناهندگى مى کنند در درخواستهاى خود نوشته اند چون به آئین مسیحیت گرویده اند قصد بازگشت به ایران را ندارند. هم اکنون که این نوشته را به پایان مى برم در کشور سوئد شاهد آنیم که ١٠٠ ها پناهجوى مهندس ، کارشناس نرم افزار ، پز شک ، دارو ساز و متخصص در دیگر رشته هاى علمى به کلیساها پناه آورده اند و در انتظار ایستاده اند تا کشیش آنها را وعده بهشت دهد و به آئین مسیحیت بپذیرد.
مى گو یند در جهنم ( به گردن آنها ئى که به جهنم اعتقاد دارند ) مارهائى بسیار بزرگ و بد قیافه وجود دارند که به مار ( غاشیه) معروفند و جهنمیان براى فرار از مار غاشیه به ( عقرب) پناه مى برند .
تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل .
آرى به باور من ١٨ تیر ١٣۵٩ خورشیدى ( قیام افسران ملى) و ١٨ تیر سال ١٣٧٨ خورشیدى “مبارزه دانشجویان آزادى خواه ” مى توانست به آزادى سراسرى و رهائى ملت ایران از استبداد دینى ولایت فقیه وجمهورى فقها بیانجامد که این چنین نشد و هر دو به شکست انجامید. ملت ایران بایستى از این دو شکست تجربه ها اندوخته بأشد براى آوردگاهى دیگر.
تاریخ پر فراز و نشیب ایران نشانگر آن است که ملت ایران از خاکستر شکست ها دو باره بر خاسته و از شکست پیروزى ساخته است و دشمن را به عقب رانده است ، بویژه پس از یورش اعراب به ایران و بدستور عمر در ١۴٠٠ سال پیش .
نابودى ” حکومت اموى ” بوسیله إیرانیان به سرکردگى ” یک ایرانى تبار ” معروف به ابو مسلم خراسانى و تآسیس حکومت عباسى در خراسان که به نوشته مورخین سرآغاز جنگ هاى میهن پرستان ایرانى در برابر تازیان و اجحاف آنها بوده است تا هم اکنون ادامه دارد و بى تردید دو باره قهرمانانى چون ما زیار ، بابک ، ابن مقفع ، منصور حلاج ، یعقوب لیث و نوح سامانى بر خواهند خاست و رهبرى ملت شجاع ایران را براى نجات از حکومت اسلامى پذیرا خواهند شد.’ کاوه و فریدون و سام نریمان در داستانهاى اساطیرى شاهنامه فردوسى سمبل اینگونه میهن پرستان و آزادى خواهان بوده اند .
ایران آبستن رویداد هاى سرنوشت ساز است ، بایست منتظر شد و دید.
به گفته شاعر :
باش تا صبح دولتت بدمد کین هنوز از نتایج سحر است
زنده باد آزادى.
کاووس ارجمند
٢۵ تیر ١٣٩٣ – ١٧ جولاى ٢٠١۴