کودتای ۲۸ مرداد: نقش آیت الله بهبهانی و کاشانی به روایت اسناد آمریکا- کامبیز فتاحی


دکتر محمد مصدق در بین روحانیان سیاسی تهران به غیر از ابوالقاسم کاشانی یک دشمن سرسخت دیگر داشت: محمد بهبهانی، فرزند‌ آیت‌الله عبدالله بهبهانی از رهبران نهضت مشروطیت.

محمد بهبهانی و ابوالقاسم کاشانی همواره متهم بوده‌اند که در کودتای ۲۸ مرداد از سازمان‌های جاسوسی آمریکا و بریتانیا پول گرفتند و دسته‎های مردانی چون شعبان جعفری و طیب حاج رضایی را به طرفداری از شاه به خیابان‌ها آورند تا مقدمه کودتای ارتش را فراهم کنند.

مجموعه اسناد جدید دولت آمریکا نشان می‌دهد که کاشانی ماه‌ها قبل از وقوع کودتا با سفارت ایالات متحده و ماموران سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا (سیا) در تماس بوده است؛ هرچند این اسناد ثابت نمی‎کند که او به طور مستقیم در طرح کودتا شرکت داشته یا از‌ آمریکایی‌ها پولی دریافت کرده باشد.

ولی اسناد در مورد عملکرد محمد بهبهانی صراحت بیشتری دارد. یک سند فوق‌سری که مدتهاست در آرشیو ملی ایالات متحده از حالت طبقه بندی بیرون آمده (ولی دولت آمریکا آن را در مجموعه اسناد جدید کودتای خود نیاورده) حکایت از ‌آن دارد که چند روز قبل از تلاش نافرجام شب ۲۴-۲۵ مرداد برای کنار زدن مصدق با فرمان شاه، سفارت آمریکا در تهران مبالغ زیادی پول به عوامل خود از جمله محمد بهبهانی پرداخت کرده بود.

بنا بر سند «مرور بحران اخیر» مورخ ۱۱ شهریور ۱۳۳۲ (دوم سپتامبر ۱۹۵۳)، محمد بهبهانی همچنین یکی از دستاندرکاران اصلی عملیات نهایی سرنگونی مصدق در صبح روز ۲۸ مرداد بود.

به نظر می‌رسد این سند، گزارش مقامات بریتانیایی از برخی وقایع کودتا بوده که نسخه ای از آن را برای همکاران آمریکایی‌ خود فرستادند؛ وزارت امور خارجه آمریکا در سال ۱۹۸۹ میلادی نسخه ناقص و سانسور شده سند را منتشر کرد.

بخش‌های سانسور شده که برای اولین بار توسط بی‌بی‌سی فارسی گزارش می‌شود اهمیت زیادی دارد چرا که به نقش سفیر آمریکا در کودتا و موضوع بحث برانگیز «دلارهای بهبهانی» مربوط می شود. اصطلاح «دلارهای بهبهانی» را اولین بار ریچارد کاتم، مأمور سابق سازمان سیا، در کتاب خود بکار برد. کاتم خود از واشنگتن در پشت صحنه کودتا نقش کوچکی ایفا کرده بود

«دلارهای بهبهانی»

اصطلاح «دلارهای بهبهانی» را اولین بار یک مأمور سابق سازمان سیا در کتاب خود آورد. مأمور مذکور کسی نبود غیر از ریچارد کاتم – استاد روابط بین الملل دانشگاه پیتسبورگ و نویسنده کتاب «ناسیونالیسم در ایران» – مردی که در جریان انقلاب سال ۱۳۵۷ به حلقه اتصال آمریکا و اطرافیان آیت الله خمینی تبدیل شد و در نوفل لوشاتو به دیدار رهبر انقلاب رفت.

در زمان کودتای ۲۸ مرداد ریچارد کاتم تازه به استخدام سیا در آمده و از واشنگتن در پشت صحنه فعال بود. او چند سال بعد از ترک سیا و آغاز کار دانشگاهی در کتاب خود به اختصار نوشت که در جریان کودتا «دلارهای بهبهانی» بود که بین روحانیون و دسته‌های جنوب شهر تهران تقسیم می‌شد.

بنا بر سند «مرور بحران اخیر» منبع دست‌کم بخشی از «دلارهای بهبهانی» سفارت آمریکا در تهران بوده است. در این سند آمده: «بنا بر گزارش های موثق که در روز ۱۰ اوت (۱۹ مرداد) دریافت شد، سفارت آمریکا به طور پنهانی به اشخاص بانفوذ خاصی از جمله آیت الله بهبهانی، روحانی معروف، مبالغ کلانی پول پرداخت کرده بود».

در سند نیامده که بهبهانی یا دیگران احتمالا چقدر از سفارت آمریکا دریافت کرده یا پول‌ها را دقیقا بین چه کسانی تقسیم کرده‌اند.

سند همچنین می‌گوید که بهبهانی یکی از معدود افرادی بود که از طرح کودتای صبح ۲۸ مرداد با خبر بوده است – موضوعی که اعتماد کامل سازمان‌های اطلاعاتی آمریکا و بریتانیا به محمد بهبهانی را نشان می‌دهد. یک چنین اعتمادی درباره ابوالقاسم کاشانی که به شدت با بریتانیا خصومت داشت به احتمال زیاد وجود نداشته است.

شاید به همین خاطر باشد که برخی کارشناسان معتقدند آمریکا برای تضعیف محمد مصدق، خط مشی تعامل با کاشانی را در پیش گرفت ولی او را وارد جزئیات نقشه کودتا نکرد.این سند که به نظر می‌رسد بخش‌های حساس آن در سال ۲۰۰۱ میلادی از حالت سانسور بیرون آمده، در جدیدترین مجموعه اسناد وزارت امور خارجه آمریکا منتشر نشده است.

سند «مرور بحران اخیر» همچنین تصویر تازه‌ای از دیدار سرنوشت‌ساز روز ۲۷ مرداد لوی هندرسون، سفیر وقت آمریکا و محمد مصدق ارائه می‌کند. هندرسون از دستاندرکاران کودتا بود ولی در ظاهر بر عدم دخالت در امور داخلی ایران تاکید داشت. او که در زمان تلاش نافرجام اول برای عزل مصدق در خارج از ایران «در تعطیلات» بسر می‌برد فورا به تهران برگشت و به دیدار مصدق رفت تا بنا بر عقیده برخی کارشناسان، برای مصدق دام پهن کند.

بنا بر سند جدید، دیدار مصدق و هندرسون – برخلاف آنچه متعاقبا سفیر آمریکا در گزارش رسمی خود به واشنگتن ثبت کرد – پرتنش بوده و به طور ناگهانی به پایان رسیده است.

در سند آمده: «بنا بر یک گزارش موثق، (هندرسون) به مصدق هشدار داد که ادامه اصرارش به باقی ماندن در سمت نخست وزیری به نفع ایران نیست». بنا بر سند، مصدق از حرف هندرسون به شدت عصبانی شد و پاسخ داد که او حق دخالت در امور داخلی ایران را ندارد.

بعدها معلوم شد که سفیر آمریکا مصدق را تهدید کرده که اگر نظم و آرامش را به خیابان‌ها برنگرداند و حملات تظاهرکنندگان ملی یا چپ‌گرا به شهروندان و مراکز آمریکایی در ایران متوقف نشود، کمک‌های مالی و فنی واشنگتن به ایران به خطر خواهد افتاد و کاخ سفید احتمالا از به رسمیت شناختن مصدق به عنوان نخست وزیر خودداری خواهد کرد.

گفته می‌شود یکی از دلایلی اصلی‌ای که مصدق تجمعات عمومی را ممنوع اعلام کرد و طرفداران خود را از خیابان ها بیرون کشید، اولتیماتوم سفیر آمریکا بوده.

فردای آن روز هواداران شاه به خیابان ها ریختند و فاز نظامی کودتا آغاز شد که خیلی سریع به سرنگونی مصدق انجامید. هواداران سلطنت واقعه ۲۸ مرداد را نه یک کودتا بلکه یک رستاخیز ملی می‌دانند که آمریکا نقش مهمی در آن نداشت

بسیاری از چهره‌های وفادار به شاه وقایع ۲۵-۲۸ مرداد را کودتا نمی‌دانند. اردشیر زاهدی فرزند سرلشکر فضل الله زاهدی (رهبر نظامی کودتا) چند سال پیش در مصاحبه با عنایت فانی مجری برنامه «به عبارت دیگر» بی‌بی‌سی فارسی، ۲۸ مرداد را “رستاخیز ملی” توصیف کرد، یعنی انقلابی که مردم آن را به راه انداختند.

در سند «مرور بحران اخیر» درباره هویت کسانی که صبح ۲۸ مرداد به خیابان‌ها ریختند آمده‌است: «بیشتر این مردان هرچند احتمالا از احساسات طرفدار نظام پادشاهی الهام گرفته بودند،‌ واضح بود که برای آن هدف استخدام شده بودند».

بنا بر این سند، فقط چند نفر از نقشه کودتا خبر داشتند: فرماندهان چند یگان نظامی، رئیس شهربانی و «آیت الله بهبهانی که مسئول سازماندهی تظاهرات بود». طیب حاج رضایی رهبر یکی از دسته‌های میدان بارفروشان تهران که صبح ۲۸ مرداد به هواداری از شاه به خیابان آمد. طیب ده سال بعد در اعتراضات خرداد ۱۳۴۲ به طرفداری از آیت‌الله خمینی وارد میدان شد که به دستگیری و اعدامش انجامید.

اسناد جدید آمریکا همچنین حکایت از آن دارد که پس از سرنگونی مصدق، پرداخت پول به محمد بهبهانی ادامه یافته است. در یک گزارش سیا به نقل از منابع نزدیک به سرلشکر زاهدی – نخست وزیر جدید – نوشته شده که زاهدی در روز چهارم مهر ۱۰ هزار تومان (حدود یک هزار دلار) و یک هفته بعد پنج هزار تومان (حدود ۵۰۰ دلار) به بهبهانی داد «تا حسن‌نیت بهبهانی را حفظ کند و او را حامی دولت نگه دارد».

آیت الله خمینی در اوج محبوبیت خود – زمانی که در نوفل لوشاتوی فرانسه «امام» اسلام‌گرایان و ملی‌گرایان و مارکسیست‌های ایران شده بود و خیلی‌ها برای یک لحظه دیدن چهره‌‌اش به ماه خیره می‌شدند – به مردم می‌گفت که در پی قبضه قدرت نیست و از تبعید که برگردد در قم زندگی طلبگی‌ در پیش خواهد گرفت. او در پشت صحنه هم با لحنی ملایم از دولت جیمی کارتر می‌خواست با انقلاب همراه شود که جمهوری اسلامی شیرهای نفت را به روی غرب نخواهد بست، به منطقه انقلاب صادر نخواهد کرد و با آمریکا رابطه‌ دوستانه خواهد داشت.

آیت الله خمینی تنها روحانی سیاسی‌ای نبوده که با آمریکایی‌ها تماس‌های محرمانه داشته. حدود ربع قرن پیش از او، ابوالقاسم کاشانی – یکی از پرنفوذترین روحانیان تاریخ معاصر ایران – هم با مقامات آمریکایی در تهران دیدارهایی داشته که مفاد تعدادی از آن‌ها را دولت آمریکا ماه گذشته با انتشار مجموعه اسناد کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ از حالت طبقه بندی فوق‌سری خارج کرد.

این اسناد به وضوح نشان می‌دهد که ابوالقاسم کاشانی – برخلاف آیت الله خمینی – به طور فروتنانه با مقامات آمریکایی صحبت نمی‌کرده و در پنهان کردن نیاتش تبحر نداشته؛ کاشانی خود را رهبر معنوی مسلمانان جهان می‌خواند و از قصدش برای تشکیل یک ارتش میلیونی مسلمین برای مبارزه با امپریالسیم خبر می‌داد؛ آمریکایی‌ها هم با احترام فراوان به حرف‌هایش گوش می‌کردند و پشت سر، او را فردی افراطی، فرصت‌طلب و متوهم خطاب می‌کردند که باید در راه سرنگونی محمد مصدق جذب یا خنثی می‌شد. نقش بحث برانگیز

نقش ابوالقاسم کاشانی در کودتای ۲۸ مرداد همواره یک موضوع تاریک و بحث برانگیز بوده. کاشانی که با بریتانیا سابقه مبارزه طولانی داشت در کارزار ملی شدن صنعت نفت متحد مصدق بود، اما در دوره دوم نخست وزیری مصدق، به دشمن سرسختش تبدیل شد. اختلافات به حدی اوج گرفته بود که چند هفته بعد از کودتا در مصاحبه‌ای با روزنامه اخبارالیوم مصر در مورد مجازات مصدق گفت: «طبق شرع شریف اسلامی مجازات کسی که در فرماندهی و نمایندگی کشورش در جهاد خیانت کند، مرگ است.»

خبرنگار مصری همچنین سوال کرد که آیا در آن چه اتفاق افتاده «انگشت بیگانه» می‌بیند یا نه؟ کاشانی نیمه سیگاری آتش می‌زند و می‌گوید: «ما خیلی ساده هستیم. خیلی ساده. وضع خوبیست و خطر برطرف شده. این مصدق راه را گم کرده و مستحق این عاقبت بود.»

کاشانی می‌افزاید: «اما در مورد انگشت خارجی، تا آنجایی که من می‌دانم چنین چیزی نبوده. مصدق علیه شاه شورید و موقعیت و نفوذ شاه را در بین مردم فراموش کرد.»

کاشانی به بذله‌گویی، صراحت لهجه و مشکل‌گشا بودن شهرت داشته. طرفدارانش بعدها گفتند که در سرنگونی نخست وزیر ملی‌گرا نقشی نداشت و حتی در روز ۲۷ مرداد به مصدق نامه نوشت که کودتا نزدیک است، ولی مصدق هشدار را جدی نگرفت و هزینه‌ لجبازی‌اش را داد.

این در حالیست که برخی معتقدند که او در پشت صحنه به براندازی مصدق کمک کرد؛ حتی گفته می‌شد که وقتی تلاش اولیه برای عزل مصدق با فرمان شاه شکست خورد، مأموران سیا برای کاشانی پول نقد فرستادند تا دسته‌های آشوبگر را به خیابان بفرستد.

اسناد جدید ثابت نمی‌کند که کاشانی به طور مستقیم در کودتا شرکت داشته یا از‌ سازمان سیا پول دریافت کرده باشد، ولی این اسناد برای اولین بار جزئیات تعدادی از تماس‌های او با مقامات آمریکایی را روشن می‌کند – از جمله این که از ماه‌ها پیش از کودتا نه فقط با سفیر آمریکا، بلکه با مأموران سیا دیدارها و گفتگوهایی داشته است.

تطمیع یا تخریب شخصیت

بنا بر اسناد، سیا از حدود دو سال و نیم قبل از کودتا، کاشانی را به عنوان یک «هدف اطلاعاتی» در تیررس خود داشته تا «ائتلاف نامقدس گروه مصدق و آیت الله کاشانی» را بر هم بزند. مقامات سیا در اسفند ۱۳۲۹ (مارس ۱۹۵۱) دو گزینه را پیشنهاد کردند: تطمیع کاشانی با پول یا تخریب شخصیتش با حملات تبلیغاتی.

آنها معتقد بودند که کاشانی به دنبال منافع شخصی خودش است و «پول می تواند نگرش او نسبت ایالات متحده را تحت تاثیر قرار بدهد».

در یک گزارش سفارت مورخ ۲۸ مرداد ۱۳۳۰ (مطابق ۲۰ اوت ۱۹۵۱) مقامات آمریکایی در تهران به واشنگتن گفتند که کاشانی به غیر از خصومت شدید با بریتانیا یک ویژگی بارز دیگر دارد: فرصت‌طلب است؛ همچنین احتمال دارد رشوه قبول کند چرا که در گذشته «حداقل یک مرتبه با سفارت آمریکا در اینجا برای دریافت کمک مالی تماس گرفته است تا از قرار معلوم در برابر آن، از سیاست های آمریکا حمایت کند».

حدود پنج ماه بعد در ۱۴ دی ۱۳۳۰ (مطابق ۵ ژانویه ۱۹۵۲) مأموران سیا در خانه‌ای در شمیران تهران به دیدار کاشانی می‌روند. آنها می‌گویند درخواست خاصی ندارند بلکه فقط می‌خواهند که به طور «صریح، غیررسمی و دوستانه با او تبادل نظری داشته باشد». معلوم نیست کاشانی مطلع بوده که بازدیدکنندگان مأموران سیا هستند یا نه. او حمایت آمریکا از بریتانیا را به چالش می‌کشد و می‌گوید که هدف از فعالیت‌هایش جلوگیری از درگیر شدن خاورمیانه در یک جنگ جهانی سوم و جلوگیری از گسترش کمونیسم در ایران است.

مأموران سیا پس از دیدار در ارزیابی از شخصیت کاشانی به واشنگتن گزارش دادند که این روحانی بانفوذ متحد مصدق، برخلاف اکثر ایرانی‌ها، در حد بی نزاکتی رک است؛ اول به آمریکا حمله تندی می‌کند بعد لحنش نرم‌تر می‌شود تا این برداشت را ایجاد نکند که با آمریکا خصومت شدید دارد. به گفته آنها، کاشانی برعکس اکثر سیاستمداران ایرانی که به فکر موقعیت داخلی خود بودند، بلندپروازی‌های منطقه‌ای داشته و خود بزرگ‌بین بوده – نه فقط توهم دارد و به دیگران اجازه تمام کردن حرفشان را نمی دهد؛ «فردی است که بسیار سخت می‌شود با او صحبت کرد».

به نظر مأموران سیا، کاشانی همچنین حال و هوای توطئه‌گری داشت؛ «حالت مردی که از دسیسه‌چینی لذت می‌برد… وقتی می‌خواهد درباره موضوع مهمی صحبت کند در حد نجوا کردن صدایش را پایین می‌آورد».

«رهبر معنوی خاورمیانه»

اسناد جدید نشان می‌دهد که آمریکا به قدرت رسیدن ابوالقاسم کاشانی را خطرناک می‌دانست زیرا معتقد بود که دولتش همان خط‌مشی محمد مصدق را با توسل به خشونت و ترور مخالفان دنبال خواهد کرد. با این حال، مقامات ارشد سفارت به طور فزاینده خط مشی تعامل با آقای کاشانی را در پیش می‌گیرند.

در ۲۰ مرداد ۱۳۳۱ (مطابق ۱۱ اوت ۱۹۵۲) ویلیام وارن، رئیس برنامه کمک‌های فنی آمریکا معروف به اصل چهار، به ملاقات کاشانی می‌رود. طرف آمریکایی، اردشیر زاهدی، فرزند سرلشکر فضل الله زاهدی (رهبر نظامی کودتا) را به عنوان مترجم آورده بود. آن نشست چند هفته بعد از آغاز دور دوم نخست وزیری مصدق برگزار می‌شد؛ کاشانی ریاست مجلس شورای ملی را در دست گرفته و جنگ قدرت بین او و مصدق تازه در حال شروع شدن بود.

مقام آمریکایی ابتدا به کاشانی به خاطر ریاست مجلس تبریک می‌گوید. کاشانی می‌گوید که مقام را مهم نمی‌داند چرا که «از مدت‌ها قبل رهبر معنوی بیشتر خاورمیانه بوده است». طرف آمریکایی جواب می‌دهد که مسلم است که رهبری معنوی میلیون‌ها مسلمان منطقه مسئولیت سنگینی است ولی به هر حال ریاست مجلس ایران هم در یک چنین شرایط حساسی به نوبه خود مسئولیت مهمی است.

یرواند آبراهامیان، کارشناس تاریخ معاصر ایران در کالج باروک نیویورک، به بی‌بی‌سی فارسی می‌گوید که استراتژی بازدیدکنندگان آمریکایی تعریف و تملق از کاشانی بوده است. او می‌گوید: «این حرف‌ها اساسا برای این بود که مغرورترش کنند. استراتژی این بود که بین او و مصدق اختلاف بیندازند.»

ارزیابی آمریکایی‌ها این بود که کاشانی علاوه بر رقابت‌های سیاسی با مصدق، به شهرت بالای نخست وزیر و پوشش خبری گسترده‌ای که رسانه‌های داخلی و خارجی به او می دادند حسادت می‌کرده. با عمیق‌تر شدن شکاف بین این دو رهبر جبهه ملی، آمریکایی‌ها تماس با کاشانی را به سطح سفیر ارتقا دادند.

لوی هندرسون، سفیر آمریکا در تهران – که به طور مستقیم در طراحی نقشه کودتا نقش ایفا کرد – حداقل دو مرتبه با کاشانی گفتگوی مستقیم داشته است. بنا بر یک سند، در دیدار ۱۷ آبان ۱۳۳۱ (هشتم نوامبر ۱۹۵۲) کاشانی گلایه کرد که سیاست‌های آمریکا نه فقط منافع ایران که سلامت او را به خطر انداخته و اگر ادامه پیدا بکند می‌تواند به جنگ جهانی سوم و نابودی تمدن بشر منجر شود.

کاشانی به هندرسون می‌گوید که می‌خواهد جهان اسلام را در برابر کمونیسم، امپریالیسم و استعمار متحد کند. او خواهان کمک آمریکا برای نیل به این هدف شد. بنا بر گزارش سفیر آمریکا، کاشانی درخواست کمک مالی نکرد بلکه خواست که آمریکا همان‌طور که با کمونیسم مبارزه می‌کند، علیه امپریالیسم و استعمار هم بایستد.

سفیر آمریکا در گزارش خود به واشنگتن می‌گوید که گفتگویش با کاشانی به جایی نرسید و «معلوم نیست که او چرا می‌خواست من را ببیند، به غیر از این‌که این برداشت را در بین دوستان و دشمنانش ایجاد کند که با آمریکا در تماس است».

دو روز بعد هندرسون و کاشانی دو ساعت دیگر ملاقات کردند که بنا بر گزارش سفیر، کاشانی بعد از گلایه‌های همیشگی به هندرسون گفته که قصد دارد در آینده – به موازات ارتش ایران – ارتش دیگری متشکل از میلیون‌ها مسلمان تأسیس کند، ارتشی که سربازانش آماده باشند جان خود را فدای اسلام کنند.

کاشانی سپس توصیه می‌کند که هندرسون حرف‌هایش را به اطلاع رؤسای خود در واشنگتن برساند چرا که این به نفع آمریکا و صلح جهانی است که دیدگاه کاشانی را جدی بگیرند.

هندرسون در گزارش خود یک نقل قول مستقیم هم از کاشانی آورده: «من یک شخص عادی نیستم، من رهبر جهان اسلام هستم و جهان اسلام نیرویی است که به زودی باید جدی گرفته شود».

«این به نفع تمام مردمان خوب در همه جاست که جهان اسلام و آمریکا همکاری کنند». اسناد جدید حکایت از آن دارد که محمد بهبهانی از دستاندرکاران اصلی نقشه کودتای صبح ۲۸ مرداد بوده است

اتهام دریافت پول

مارک گازیوروسکی، نویسند کتاب «محمد مصدق و کودتای ۱۹۵۳ در ایران» به بی‌بی‌سی فارسی می‌گوید که مخالفت آمریکا با روی کار آمدن کاشانی لزوما به این معنا نبود که از او در لحظات حساس استفاده نکرده باشد.

آقای گازیوروسکی در دهه ۱۹۸۰ میلادی با اکثر مأموران بازنشسته سیا که در کودتا شرکت داشتند صحبت کرده است. او به نقل از دو نفر از آن‌ها می‌گوید وقتی تلاش اولیه برای سرنگونی مصدق ناکام ماند- آن دو مأمور ۱۰ هزار دلار از طریق رابط ایرانی خود (احمد آرامش) برای کاشانی فرستادند تا دسته‌های بازار تهران را علیه مصدق بسیج کند. این استاد تاریخ می‌گوید که معلوم نیست پول به کاشانی رسیده یا اگر هم رسیده، او خبر داشته که دلارها را سیا فرستاده بوده.

مارک گازیوروسکی می‌گوید: «آنها (دو مأمور سیا) می دانستند که پول را به رابط دادند، اما خبر نداشتند که رابط لزوما تمام یا بخش از پول را به کاشانی داد یا نه.»

هنوز سندی که ثابت کند کاشانی از آمریکایی‌ها پول گرفته منتشر نشده. یرواند آبراهامیان این مسئله را عجیب نمی‌داند چرا که به عقیده او، حتی اگر آمریکایی‌ها به کاشانی پول یا وعده مقام داده بودند آن را به طور مکتوب در اسناد دیپلماتیک ثبت نمی کردند.

با این حال آقای آبراهامیان معتقد است که آمریکایی‌ها برای تضعیف مصدق به کاشانی نزدیک شدند و به اختلافاتش با مصدق دامن زدند ولی به احتمال زیاد در لحظه آخر از او استفاده نکردند.

او می‌گوید: «من خیلی تردید داردم که کاشانی در کودتا شرکت داشته باشه، نه برای این که با طرح کودتا مخالف بوده بلکه به این خاطر که بریتانیایی‌ها و آمریکایی‌ها آنقدر به کاشانی اعتماد نداشتند که بخواهند او را وارد جوانب فنی طرح کودتا بکنند.

این استاد تاریخ می‌افزاید: «آنها همچنین به کاشانی احتیاجی نداشتند. برگ برنده اصلی کاشانی دسته‌های چاقوکشان بود که عوامل ایرانی سازمان‌های جاسوسی بریتانیا و آمریکا یعنی برادران رشیدیان و برادران بوسکو هر کدام به طور جداگانه با اونها در ارتباط مستقیم بودند.»

آمریکایی‌ها همچنین محمد بهبهانی را داشتند، یکی دیگر از روحانیان بانفوذ تهران که به دربار و بریتانیا نزدیک بود و بنا بر یک سند فوق‌سری از حالت طبقه بندی خارج شده که دولت آمریکا آن‌را در مجموعه اسناد جدید کودتای خود نیاورده، در آستانه کودتا مبالغ زیادی پول از آمریکا دریافت کرده و از دستاندرکاران اصلی نقشه کودتای صبح ۲۸ مرداد بوده است.

بی‌بی‌سی- واشنگتن

تنها مطالب و مقالاتی که با نام جبهه ملی ايران - ارو‌پا درج ميشود، نظرات گردانندگان سايت ميباشد
بازنشر مقالات با ذكر مأخذ آزاد است