چه کنیم با رژیمی که با ما نیست و بر ماست : شیرین طبیب زاده


 مذاکرات به نتیجه برسد یا نرسد و یا تمدید شود، جمهوری اسلامی بگمان من روزهای بسیار بسیار سختی در پیش دارد. اگر اتفاق غیر مترقبه ای نیفتد، باحتمال زیاد، ملایان سرانجام بهمۀ خفت و خواریها با درست کردن انواع و اقسام کلاه شرعیهای زیر آسمان کبود، تن در خواهند داد و بهمۀ دستورات آمریکا با تظاهر به گردن کلفتی گردن خواهند نهاد چون تمام هستی اشان گرو برداشتن این تحریمهاست.

****

چه کنیم با رژیمی که با ما نیست و بر ماست
شیرین طبیب زاده

طرفداران امضای قرارداد انرژی هسته ای بالاخص سردمداران رژیم در این چند ماهه حقیقتا جانشان بلب آمده است. در حالیکه امریکا و همراهانش خونسرد بر روی خواسته هایشان مصرانه پافشاری میکنند و یک قدم در مورد آنچه که از روز اول گفته اند کوتاه نیامده اند، این جمهوری اسلامی است که مانند کلافی سردرگم به خود می پیچد . گاه تیم مذاکره کننده چیزی نمانده است که در خفا تمام ایران را برای بدست آوردن ثروت تحریم شدۀ خودِ ایران دو دستی تقدیم قدرتهای جهانی کند و گاه بی شرمانه، همۀ آنچه را که دوروز قبل گفته است را تکذیب ویا بنحوی آقا پسندانه توجیه و تفسیر میکند اما در عین حال برای رد گم کردن کماکان به رجز خوانیهای خود نیز ادامه میدهد.

ایرانیان طرفدار رژیم، قلم بدستان ولابیهای جمهوری اسلامی نیز، با ملاحظه شیرین کاری ها و خود شیرینی های آقای ظریف و شرکا یکروز کار را تمام شده می پندارند و چنان از ژستها و خنده های متظاهرانه و زشت این مرد دروغگو به وجد می آیند که گمان می برند شاید حقیقتا او کسی است اما یکی دوروز بعد سر خورده و حیران تمام آرزوهایشان با یکی دوجمله رهبرعالی مقام که بقدری از همۀ تحقیرها و شکستها خشمگین است که دیگر احتیاجی به پاکی کلام و ادب در سخن نیز نمی بیند، بر باد میرود. خود رئیس جمهورشان نیز که دیگر چیزی بجز یک مترسک نیست همه روزه توسط هربی پرنسیپ بی سوادی بنام وکیل مجلس و امام جمعه و آخوند دم سقاخانه و این فرمانده و آن یکی باصطلاح ژنرال، حقیر و حقیر تر میشود- مانده است که دیگر چه دروغ مردم پسندی سرهم کند و چگونه سرو ته قضیه را بهم بیاورد. امروز حسن روحانی چیزی برای وصل کردن میگوید و فردایش رهبر عظیم الشانِ کاملا بی اطلاع که امر بر او مشتبه شده و تصورمیکند که همه چیز دان است، با یکی دو جمله همۀ رشته ها ی ا وو تیمش را پنبه میکند.

اصولا آقای خامنه ای دراین اواخر بطور غریبی به نطق و امریه صادر کردن علاقمند شده است. درکمتر کاری است که او شخصا دخالت نکند و از آنجائی که بلافاصله سخنانش در رسانه های بین المللی همراه با شمایل نه چندان دلپذیرش انعکاس می یابد، روز بروز فعال تر در رقابت با روحانی، تلویحا اما دائما، سخنان او را نفی و یا تعدیل میکند. یکی به میخ میزند و یکی به نعل برای تبری از هرگونه اتهامی در آینده.

اوضاع چنان شلوغ و درهم و هرج و مرج است که هیچ کس نمی داند اختیار درد ست چه فرد و یا حتی چه گروهی است. با ادای دموکراسی در آوردن هرحقیربی اطلاعی میکروفون بدستش میرسد ابراز عقیده و وجود میکند کسی هم نیست که سرو سامانی به این معرکۀ مضحک بدهد. تقریبا هرکسی در هر مقامی است برای خودش کیا و بیائی دارد، نطق میکند، موافقت میکند، مخالفت میکند، تهدید میکند و در حالیکه تمام تصمیم گیرندگان امریکائی منجمله خود رئیس جمهوری امریکا شب و روز خاضعانه در همه جا شده اند وکیل مدافع جمهوری اسلامی ، آنها برای تظاهر و استتار حقیقت، روزی نیست که اباما و سایرین را با فحش و فضیحت، نوازش ندهند! البته چون دریافته اند که امریکائیان اهمیتی به فحش و ناسزای باصطلاح دشمنانشان نمی دهند وتنها بدنبال منافعشان و اهداف بلند مدت کشورشان هستند.

آقای اباماکه گوئی پس از اتمام تحصیلاتش فرصت نیافته است که تمرین وکالت کند! با پیش آمدن معضل انرژی هسته ای رژیم تهران به موقعیت درخشانی برای بکار گیری تخصص اش دست یافته است، دفاع از جمهوری اسلامی و باصطلاح رام کردن رژیم تهران در بیراهۀ تولید بمب اتمی. جمهوری اسلامی اگر ملیونها دلار خرج میکرد هرگز نمی توانست وکیلی چنین مبرز در قالب مرد اول قدرتمند جهان برای خود دست و پا کند . طبعا پرزیدنت اباما در دفاع جانانه ازاین قرارداد هسته ای تنها منافع امریکا آنگونه که خود می بیند را در نظر دارد و بس و دلش برای ملایان و منافع آنها در تب و تاب نیست و آنگونه که صریحا در مصاحبه اش با رسانۀ اتلانتیک صریحا گفت، برای بجا گذاشتن نامی نیک از خود در تاریخ کشورش. در عین حال اگر خوب بنگریم، جناب پرزیدنت امریکا چنان با پنبه مشغول بریدن سر رژیم و شوربختانه منافع ایران است که برای ملایان راهی بجزهمه گونه گذشت و اطاعت را باقی نگذاشته است.

با بازشدن حیرت انگیز فازجدیدی در مبارزات مردم بر علیه رژیم و دیگرگرفتاریهای داخلی (که البته اینها فعلا غم اصلی رژیم نیست)و با شکستهای اخیری که در همۀ منطقه نصیب جمهوری اسلامی شده است و بیشتر هم خواهد شد، رژیم مانند تشنۀ در حال موت ِدر حسرت آب، به پول و ارتباط با جهان و سرمایه گذاریهای خارجی نیازمند است. خامنه ای اهمیتی برای منافع بلند مدت کشور و یا درد و فقر و بدبختی ایرانیان نمیدهد. بقول جنتی اسلام بایستی حفظ شود و مردم انقدر شکایت نکنند، فداکاری کنند و بروند تنها یک وعده غذا بخورند، اما خامنه ای عزمش را از ابتدا جزم کرده است برای سیطره در منطقه. اگر این فلاکت و تحریمها ادامه یابند، دیگر حتی حزب اله لبنان هم که کم کم به شکایت افتاده است از آنها روی بر خواهد گرداند، خرده گروههای دیگر که بماند. اگر پول نرسد، اسد رفته است، حوثیهای یمن قسمتی از تاریخ آن کشور خواهند بود، عراق نیز در اولین فرصت خود را از شر دخالتهای جمهوری اسلامی آزاد خواهد کرد. رژیم در این اواخر مجبور شده است مرتب در مورد عراق دست پائین را بگیرد و از رجز خوانیهای عوامل نادانش عذر خواهی کند . در مورد یمن نیز چنین است، با آنهمه رجز خوانی در مورد فرستادن کمکهای با صطلاح انسان دوستانه به آن کشور، مجبور شدند اوامر سازمان ملل – بخوانید امریکارا – اطاعت کنند و کوتاه بیایند. در سوریه نیز سخت شکست خورده اند و بگفتۀ مطلعان اسد تنها بر%۱۵ تا %۲۰ سوریه فرمان میراند و حتی روسیه نیز متوجه اشتباهش در حمایت از اسد شده است، بنظر میرسد کشتیبان را سیاستی دگر آمد.

مذاکرات به نتیجه برسد یا نرسد و یا تمدید شود، جمهوری اسلامی بگمان من روزهای بسیار بسیار سختی در پیش دارد. اگر اتفاق غیر مترقبه ای نیفتد، باحتمال زیاد، ملایان سرانجام بهمۀ خفت و خواریها با درست کردن انواع و اقسام کلاه شرعیهای زیر آسمان کبود، تن در خواهند داد و بهمۀ دستورات آمریکا با تظاهر به گردن کلفتی گردن خواهند نهاد چون تمام هستی اشان گرو برداشتن این تحریمهاست. بقول فرزانۀ مبارزی همه چیز برای امضای تسلیم نامه آماده است، رژیم این روزها در حال تدارک جشن و پایکوبی پس از اعلام آن است.

***

اما در این هیاهو ما بعنوان ملتی وارث یکی از اولین تمدنهای بشری، با ملیونها تحصیل کرده در داخل کشور و هزارن ایرانی اثر گذار درجوامع بین المللی، مالک سرزمینی به عظمت ایران با آنهمه ثروت ومکنت، قرار است بازهم نظاره گر بمانیم ودر اینمورد هم دست این حکومت نالایق ایران بر باد ده را باز بگذاریم که وطنمان را تا زمانی نامحدود، جولانگاه تاخت و تاز اجنبیان قرار بدهد و کماکان در مورد دخالتهای بیجا و خطرناک رژیم در منطقه بی تفاوت بمانیم؟ شور بختانه سرنوشت ما و وطنمان به سرنوشت این رژیم سراپا تقصیر گره خرده است، رژیمی که با ما نیست و برماست، رژیمی که خطا کار است و نادان، که اشغاگراست و طماع، که عشقی بایران ندارد وراهی برایمان نگذاشته است بجز دشمنی ابدی با آن.

بگمان من ، حداقل وظیفه ما در این شرایط اینستکه تادیر نشده با فریاد « انرژی هسته ای درد ماست» و «نه غزه، نه لبنان، جانم فدای ایران» همۀ کوچه بازارهای ایران را بلرزه در آوریم و خودی نشان بدهیم و بکوشیم رژیم را و ادار به عقب نشینی در هر دو جبهه کنیم. در آنصورت هم اکثر تحریمها بر داشته خواهد شد و هم تمامیت ارضی ایران مرتبا در خطر نخواهد بود.

ما با حضور خود در همه جای ایران بدنیا خواهیم گفت که بعنوان ملتی زنده و آگاه تصمیم گیرنده و طرف معامله تنها ما هستیم وبس و نه خامنه ای و روحانی و ظریف، که ما مصمم هستیم دروازه های بی قوارۀ همۀ سایتهای بی ثمر و بی فایدۀ اتمی را ببندیم و قفل کنیم و کلیدها را بدریا بریزیم، در آن صورت دیگر احتیاجی به امضای هیچ قراردادی نیست. ما نمی خواهیم کشورمان محل تاخت و تاز ابدی قدرتهای طماع بین المللی بشود . وادارکردن رژیم به عقب نشینی در این دو مورد را ما بکشورمان و بآیندگان بدهکاریم .

هموطنانم، بایرانمان قسم که این نمیشود مگر آنکه خودمان تمام معادلات این گروه غارتگر بیگانه تر از هر بیگانه ای و قدرتهای طماع جهانی را بر هم بزنیم. زمزمۀ تجزیۀ کشورهای خاورمیانه این روزها زیاد بگوش می رسد. ایران من، ایران تو در خطر است، مباد آن روزی که برای قدم زدن در سواحل فرح بخش دریای مازندران، کرانه های پهناور خلیج فارس، زیارت آرامگاه کورش بزرگ و تخت جمشید، بوسه زدن برخاک پاک فردوسی و خیام بی نظیر، گرفتن فالی در خوابگاه حافظ شیرین سخن و یا دیدار ازکردستان و آذربایجان و خوزستان و سیستان ووووو محتاج به روادید شویم.

وطنم ای شکوه پا برجا
در دل التهاب دورانها
کشور روزهای دشوار
زخمی سر بلند بحرانها

ایستادی بجنگ رو در رو
خنجر از پشت میزند دشمن
گوئی از ما و در نهان بر ما
وطنم پشت حیله را بشکن

از تب سرد موجهای خزر
تا خلیجی که فارس بوده و هست
میشود با تو دل بدریا زد
میشود با تو دل بدنیابست
وطنم، وطنم،وطنم

سوم ژوئن۲۰۱۵

IPN

تنها مطالب و مقالاتی که با نام جبهه ملی ايران - ارو‌پا درج ميشود، نظرات گردانندگان سايت ميباشد
بازنشر مقالات با ذكر مأخذ آزاد است