من بنام یک ملی مصدقی سکولار دموکرات و از هواداران جبهه ملی ششم به گفتار مهندس کورش زعیم و‌آقای رامین پرهام با کنجکاوی و دقت گوش فرا دادم و لازم می‌دانم نکاتی چند را با همرزم گرامی و شجاع مهندس کورش زعیم در راستای مصاحبه‌های ایشان با چندین رسانه خارج کشور و بویژه در گفتگوی اخیر ایشان با آقای پرویز چالنگی در میان بگذارم .
همرزم گرامی کورش زعیم بدرستی از فروپاشی نزدیک حکومت فاسد و چپاولگر اسلامی سخن به میان می آورند و به هیچ ترتیبی نیز با اما و اگر سخن نمی گویند و این قابل ستایش است و این در حالی است که حکومت‌گران و یاران استمرار طلب آنها ( اصلاح طلبان ) و لابی‌های سیاسی حکومت چون دکتر زیباکلام با صراحت می‌گویند حکومت از هم نخواهد پاشید و اگر چنین گردد کشور دچار سرنوشت سوریه، لیبی و عراق خواهد شد !!
این آقایان با این گزافه‌گویی‌ها تلاش در سر پا نگاه داشتن این حکومت رانت‌خوار و سرکوب‌گر را دارند و چه بی شرمانه نیز سخن می‌گویند و چهره راستین خود را در پشت نقاب روشنفکری بخوبی نشان می دهند !!
دکتر زیبا کلام با گستاخی می‌گوید اگر چنانچه مردم ناراضی هم بخواهند این حکومت را سرنگون کنند ایشان اسلحه بدست خواهد گرفت و بر ضد آنها و برای نگاهداشتن همین حکومت اسلامی خواهد جنگید!!
نکاتی را که لازم دیدم در راستای سخنان همرزم گرامی کورش زعیم بیان کنم این است که همرزمان ما بدرستی تلاش می‌کنند تا جبهه ملی ششم کانونی باشد برای همه انسان‌های خرد گرا، سکولار دموکرات و آزادی خواه که می خواهند در این دوران حساس گذار و بدون آنکه به کیان و استقلال ایران آسیب و یا گزندی وارد آید کشتی توفان زده و مورد هجوم دزدان دریایی قرار گرفته را به ساحل نجات برسانند و این کار به یک همدلی و طرح مشترک از سوی همه نیرو های سکولار دموکرات و ملی نیاز دارد که می تواند نیروهای چپ ، میانه‌روها و راست‌ها را در بر گیرد و به همین دلایل نیز جبهه ملی ششم دست دوستی به سوی همه آزادی خواهان سکولار دموکرات دراز می کند.
آقای پرویز چالنگی می گوید در زمان انقلاب جبهه ملی با سیاست های اشتباه و ضد ملی و با سیاست مماشات گونه ای که دکتر سنجابی رهبر جبهه ملی در سال ۱۳۵۷ در برابر آخوند ها پیشه کرد، یعنی هم سه چهره تابناک جبهه ملی چون زنده یادان دکتر صدیقی، دکتر بختیار و دکتر عبد الرحمان برومند را از جبهه ملی راند و هم با سرسخت ترین دشمن آزادی و سکولاریسم و ضد فرهنگ ایران یعنی آیت اله خمینی از قماش نواب صفوی ( رهبر فدائیان اسلام ) و شیخ فضل اله نوری کنار آمد و وارد دولت موقت انقلاب نیز شد، و اکنون چگونه جریان های سیاسی مخالف حکومت اسلامی می توانند به جبهه ملی اعتماد کنند و به این سازمان سیاسی بپیوندند؟؟
شوربختانه جناب کورش زعیم پاسخ درست و مکفی ارائه ننمودند و سخنان پپشین دوباره تکرار شد.
به باور من جبهه ملی بعنوان یک سازمان سیاسی پیشینه دار و یک “ پلاتفرم ملی – سیاسی“ که بویژه در میهن جایگاه و ریشه دارد باید دارای یک برنامه سیاسی مکفی و نقشه راه تدوین شده باشد تا برای جذب نیروهای مخالف حکومت اسلامی که برای ایجاد یک آلترناتیو دموکراتیک و سکولار – دموکرات برای فردای ایران آمادگی دارند به رایزنی بپردازد و با نزدیکی، همسوئی و همگون شدن جریان های سیاسی گوناگون در این پلاتفرم سیاسی ، هدف اولیه باید در راستای کنار زدن حکومت اسلامی باشد و در مرحله دوم به توافق رسیدن برای تعیین “ دولت موقت دوران گذار“ در جغرافیای کنونی ایران و در مرحله سوم و در حالیکه” دولت گذار“ اداره امور کشور را برعهده دارد و برای جلوگیری از هرج و مرج و بویژه در زمانی که خلاء قدرت بوجود می آید“ همکاری و همیاری ارتش هوادار ملت دارای اهمیت بسیار است و نباید از آن غافل شد” .
در این مرحله حساس و تاریخی دولت گذار امکانات انتخابات آزاد زیر نظر ناظران بین المللی بی طرف برای تشکیل “ مجلس مؤسسان – تدوین قانون اساسی“ اقدام نموده و امکانات آنرا فراهم می آورد، قانون اساسی پیشنهادی به مجلس مؤسسان باید دموکراتیک، سکولار و در بر گیرنده همه ایرانیان فارغ از دین، نژاد و زبان باشد و امتیاز ویژه و حق وتو نیز به هیچیک از ادیان، مذاهب و قوم خاصی داده نشود و تاکید گردد که همه ملت ایران از زن و مرد در برابر قانون دارای حقوق مساوی خواهند بود و حقوق شهروندی اصل پذیرفته شده و دموکراتیک است.
باید توجه داشته باشیم که فلات ایران از چند هزار سال پیش تاکنون جایگاه اقوام و ایل و‌تبارها و پیروان مذاهب گوناگون بوده است و رنگین کمان کنونی مذاهب و اقوام حاصل این مهاجرت و جابجائی هاست.
هیچ جریان آلترناتیو سکولار دموکرات در شرایط کنونی تنها با شعار و داشتن پیشینه نیک و خوشنامی نمی تواند پاسخگوی ۵۰ میلیون ایرانی باشد که یا در دوران انقلاب زیر ۱۸ سال سن داشته اند و یا در دوران انقلاب چشم به جهان گشوده اند و اکنون به میانسالی نزدیک می شوند.
جبهه ملی ایران از ابتدا در سال ۱۳۲۸ خورشیدی با سه شعار اعلام موجودیت کرد:
استقلال – آزادی – حاکمیت ملی
این سه شعار سیاسی هنوز از اهداف دست نخورده بنیان گذاران جبهه ملی چون زنده یادان دکتر مصدق، دکتر فاطمی، دکتر صدیقی، دکتر شایگان و دیگران بوده است و هیچ سازمان سیاسی در دوران معاصر بر این سه اصل بنیادین، فراگیر و ملی در درازای نزدیک به ۷۰ سال پا فشاری نکرده است و لذا این اهداف دارای جذابیت خاصی است که می تواند گروه های زیادی را به همراهی فراخواند و بهترین نقشه راه نیز هست.
همرزمان گرامی ما در جبهه ملی ششم می توانند همین اهداف سه گانه جبهه ملی را پلاکارد سیاسی و مانیفست جبهه ملی ششم قرار دهند و با همین مانیفست دیگر مبارزان را از طیف های جمهوری خواه چپ اندیش٫ جمهوری خواهان میانه رو، نیرو های پراکنده ملی و طرفداران نظام پادشاهی مشروطه را به همسویی و همکاری دعوت نمایند.
و همینطور از جریان ها، احزاب مستقل، اشخاص مستقل و کانون های دانشگاهی – دانشجوئی، سازمان های کارگری، کانون بازنشستگان، اصناف، کانون معلمان، کانون وکلا. کانون نویسندگان، روزنامه نگاران مستقل، ارتشیان، بدنه سپاه، کشاورزان، اقلیت های مذهبی و قومی که برای کنار زدن حکومت اسلامی و بر پایی یک ساختار دموکراتیک که قانون اساسی آن مترقی، سکولار ( جدائی کامل دین از ساختار قدرت ) و بر گرفته از اراده ملت ایران باشد و آماده همکاری هستند، دست دراز کند.
با پورش از مهندس کورش زعیم با کلی گوئی و نپرداختن به ظرافت ها راه به جائی نخواهیم برد .
مهندس زعیم در بیشتر مصاحبه ها می گویند که کمیسیون های مختلفی در جبهه ملی ششم سامان داده شده است که به کار های تخصصی‌از جمله اقتصاد، کشور داری، سیاست خارجی و راهکار های گوناگون برای بازسازی زیر ساخت های صنعتی، کشاورزی و محیط زیست مشغول بکار هستند و این کوشش ها بجای خود شایسته و جای قدر دانی دارد و لی در مرحله نخست جبهه ملی ششم باید بتواند هرچه سریعتر با کانون های روشنفکری و سکولار دموکرات از مشروطه خواه و جمهوری خواه تماس بر قرار نماید چون همانگونه که تمام فرهیختگان می گویند در صورت فروپاشی حکومت اسلامی و خلاء سیاسی ناشی از آن و در نبود یک آلترناتیو دموکراتیک و فراگیر، می تواند شیرازه کشور چند هزار ساله از هم بپاشد و در آن زمان به گفته مشهور
“ نه از تاک نشان خواهد ماند و نه از تاک‌نشان “
و بی تردید با این همه دشمنانی که حکومت اسلامی ایران در گرداگرد کشور ساخته و پرداخته است، می تواند سخنان زیبا کلام ها به حقیقت بپیوندد.
زنده یاد دکتر محمد مصدق در زمانی که ایران در چنگال روس ها از سویی وانگلیس ها از سوی دیگر بخاطر ( دریای نفت و گاز ایران ) و حکومت دیکتاتوری و فشار دربار و ارتش متحد با دربار قرار داشت، راه چاره را در آن دید که از ارباب جراید و دانشگاهیان بخواهد که با او همراه شوند و به کاخ شاه بروند و‌به خاطر دخالت ارتش، دربار و‌انگلوفیل ها در انتخابات در آنجا متحصن شوند و این کار انجام شد و بیشتر کسانی که در تحصن اولیه حضور داشتند مانند دکتر فاطمی، دکتر بقایی کرمانی، حسین مکی، احمد ملکی، عمیدی نوری، شمس قنات آبادی همگی صاحب امتیاز روزنامه بودند و دیگران چون دکتر شایگان، دکتر دسنجابی و دکتر امین علایی از دانشگاهیان و روشنفکران بودند و از تشکیل دهندگان حزب ایران که وارد جبهه ملی ایران شدند و در مرحله بعد جبهه ملی توانست حزب ملت ایران برخاسته از بستر پان‌ایرانیسم و کانون سوسیالیست‌ها ( نیروی سوم ) به رهبری خلیل ملکی تبریزی که از حزب توده جدا شده بودند را بخود جذب کند.
به باور من صحنه شطرنج سیاسی کنونی ایران به آن دوران شباهت‌های بسیار نزدیکی دارد و شایسته است که جبهه ملی ششم بتواند با هوشمندی های لازم به رسالت اصلی خود که همانا:
استقلال – آزادی و بر قراری حاکمیت ملی در ایران است جامه عمل بپوشاند.
کاووس ارجمند
پنجم ژانویه ۲۰۱۹