پیام «راهبردی» خامنه‌ای چه بود؟ علی کشتگر


سرانجام بیانیه آقای خامنه‌ای به مناسبت آغاز دهه پنجم جمهوری اسلامی که رسانه‌های حکومت از مدت‌ها پیش آن را بسیار مهم و راهبردی خوانده بودند منتشر شد. در این بیانیه مفصل هیچ نکته تازه‌ای که رهبر جمهوری اسلامی پیش‌تر نگفته باشد، مطلقا وجود ندارد:

•زیانبار بودن مذاکره با «آمریکای جنایتکار»،
•ضرورت مرزبندی با دشمن،
•اهمیت ادامه انقلاب تا رسیدن به هدف نهایی‌اش که اتصال به «ولایت عظما»ی امام زمان و تلاش برای ایجاد زمینه طلوع خورشید ولایت اوست،
•اهمیت تکیه نظام بر جوانان مومن و انقلابی،
•اهمیت معنویت و اخلاق که جمهوری اسلامی مبشر و مبلغ آن بوده،
•ایستادگی در برابر قلدران و زورگویان و مستکبران جهان و در راس آنها آمریکای جهانخوار و جنایتکار،
•پیروزی‌های چشمگیر جمهوری اسلامی بر آمریکا و متحدان آن در منطقه،
•رشد شتابان و «یازده برابری» علم و دانش در جمهوری اسلامی،
•اهمیت استقلال و خودکفایی اقتصادی (اقتصاد مقاومتی)،
•اینکه جمهوری اسلامی به رغم برخی کاستی‌ها در اساس، در این ۴۰ساله خوش درخشیده و از اهداف انقلاب به سمت کژراهه‌های چپ و راست درنغلتیده است.
•و سرانجام پاسداری از تدین و دوری‌گزینی از سبک زندگی غربی و درک خطر رسانه‌ها و شبکه‌های نوین اجتماعی،

همگی تکرار حرف‌ها و شعارهای خسته‌کننده‌ای هستند که چهل سال است در جمهوری اسلامی تکرار می‌شوند. رهبر جمهوری اسلامی راه «افتخارآمیز» چهل سال گذشته را قطعه‌ای از مسیری خوانده که هدفش «رسیدن به آرمان‌های بلند نظام جمهوری اسلامی است» و گویا «دنباله این مسیر به دشواری گذشته نیست و باید با همت، هوشیاری و سرعت و ابتکار عمل جوانان متدین و انقلابی طی شود».
به قول شاعر: باش تا صبح دولتت بدمد / کاین هنوز از نتایج سحر است.

در این بیانیه‌ی به اصطلاح «راهبردی» و «بسیار مهم» نه از راهبرد تازه‌ای صحبت شده و نه خبری از گشودن گرهی از کار فروبسته‌ی جمهوری اسلامی در راه است. انگار نه انگار که خامنه‌ای ناخدای کشتی سرگشته‌ای است که پس از چهل سال تکرار سیاست‌ها و شعارهایی که در این بیانیه آمده در عرصه‌های سیاسی، اجتماعی و اخلاقی به گل نشسته است. در این بیانیه‌ی «راهبردی» نه صحبتی از بحران فقر و بیکاری، نه نگرانی از تقلیل منابع کشور و نه هیچ دغدغه‌ای برای منافع ملی ایران و نه حرفی از خطرات زیست‌محیطی مطرح شده است.
این بیانیه تنها نشانه‌ی فرورفتن هر چه بیشتر خامنه‌ای در توهمات و تعصباتی است که چهل سال است سرنوشت یک ملت را بازیچه سیاست‌های ماجراجویانه و تبعیض‌آلود خود قرار داده است.

در این بیانیه، رهبر جمهوری اسلامی مدعی است:
«انقلاب اسلامی راه نجات از اقتصاد ضعیف و وابسته و فاسد دوران طاغوت را به ما نشان داد» و امروزه فقط «عملکردهای ضعیف، اقتصاد کشور را از بیرون و درون دچار چالش ساخته… که در صورت اصلاح مشکل درونی، کم‌اثر و حتّی بی اثر خواهد شد» و «بی‌گمان یک مجموعه‌ی جوان و دانا و مؤمن و مسلّط بر دانسته‌های اقتصادی در درون دولت خواهند توانست به این مقاصد برسند. دوران پیشِ‌ رو باید میدان فعّالیّت چنین مجموعه‌ای باشد».

پرسش این است که کدام ضرورت خامنه‌ای را به انتشار این بیانیه وا داشته است؟ به نظر می‌رسد در شرایطی که چهل سال پس از روی کار آمدن جمهوری اسلامی، اکثریت مردم ایران به ویژه نسل جوان تجربه حکومت دینی را شکست خورده می‌دانند و شواهد دال بر آن است که اکثریت قاطع ایرانیان خواستار یک نظام سالم و شکوفا بر پایه جدایی دین از دولت (سکولاریسم) هستند که رهبران آن به تناوب و هر دوره به رای مردم انتخاب شوند آقای خامنه‌ای احتمالا به توصیه اطرافیانش برای دفاع از کارنامه جمهوری اسلامی و رهبری سی ساله‌ی خویش و نیز بسیج پایگاه آب رفته‌ی جمهوری اسلامی، و مهمتر از همه برای به صحنه آوردن تندروها دست به انتشار این بیانیه دست زده است.

شاید مهمترین پیام این بیانیه دعوت از تندروها و آتش به اختیارهایی باشد که خامنه‌ای مجددا برای از میدان به در کردن گرایش‌های میانه‌رو و متمایل به مذاکره با آمریکا به آنها نیاز پیدا کرده است.

خامنه‌ای در این بیانیه با شیوه‌ی همیشگی‌اش، در مسئله گسترش فساد و رانت‌خواری که در سایه سرکوب آزادی‌ها و دست‌آموز کردن نهادهای انتخابی پدید آمده از خود سلب مسئولیت می‌کند و با برداشتن پرچم مبارزه با هرگونه فساد و ویژه‌خواری به جنگ میانه‌روها و طرفداران مذاکره و آشتی با آمریکا و اروپا می‌رود و می‌گوید در جمهوری اسلامی «تبعیض در توزیع منابع عمومی و میدان دادن به ویژه‌خواری و مدارا با فریبگران اقتصادی که همه به بی‌عدالتی می‌انجامد به شدت ممنوع است» و می‌افزاید که «در گذشته این سخنان در قالب سیاست‌ها و قوانین بارها تکرار شده‌اند و برای اجرای شایسته آن چشم امید به شما جوان‌هاست (بخوانید آتش به اختیارها) که اگر زمام اداره بخش‌های گوناگون کشور به جوانان مومن و انقلابی و دانا و کاردان که بحمدالله کم نیستند سپرده شود این امید برآورده خواهد شد ان‌شاءالله» (یعنی چشم امید به جوان‌هاست نه دولت روحانی)

او در جای دیگر می‌گوید عزّت جمهوری اسلامی «جز با شجاعت و حکمت مدیران جهادی» به دست نمی‌آید و می‌افزاید: «سردمداران نظام سلطه نگرانند؛ پیشنهادهای آنها عموماً شامل فریب و خدعه و دروغ است. امروز ملّت ایران علاوه‌ بر آمریکای جنایت‌کار، تعدادی از دولتهای اروپایی را نیز خدعه‌گر و غیرقابل اعتماد میداند. دولت جمهوری اسلامی باید مرزبندی خود را با آنها با دقّت حفظ کند؛ از ارزشهای انقلابی و ملّی خود، یک گام هم عقب‌نشینی نکند؛ از تهدیدهای پوچ آنان نهراسد؛ و در همه حال، عزّت کشور و ملّت خود را در نظر داشته باشد و حکیمانه و مصلحت‌جویانه و البتّه از موضع انقلابی، مشکلات قابل حل خود را با آنان حل کند. در مورد آمریکا حلّ هیچ مشکلی متصوّر نیست و مذاکره با آن جز زیان مادّی و معنوی محصولی نخواهد داشت».

این بیانیه دعوت آشکار از جوانان آتش به اختیار برای به راه انداختن موج جدیدی از مبارزه علیه هرگونه اصلاح‌طلبی و سیاست خارجیِ تنش‌زدا است. احتمالا در روزهای آینده هزاران بسیجی و دهها دسته و گروه تندرو به دعوت رهبر جمهوری اسلامی لبیک خواهند گفت و شعارهای مرگ بر آمریکا ومرگ بر سازشکار در فضای سیاسی جمهوری اسلامی طنین‌انداز خواهد شد.

می‌توان از این بیانیه این استنباط را هم داشت که خامنه‌ای در شرایطی که چراغ عمر خود را رو به افول و خاموشی می‌بیند با تاکید مجدد بر رد هرگونه مذاکره و مصالحه با آمریکا و ادامه صدور انقلاب تا اتصال آن به «ولایت عظمای حضرت مهدی» برای گزینش رهبری پس از خود نیز رهنمود داده و جوانان تندرو را برای جلوگیری از افتادن انقلاب به دست نااهلان که هم‌اکنون در ارکان نظام رخنه کرده‌اند به صحنه فراخوانده است.

تنها مطالب و مقالاتی که با نام جبهه ملی ايران - ارو‌پا درج ميشود، نظرات گردانندگان سايت ميباشد
بازنشر مقالات با ذكر مأخذ آزاد است