نگاهی بر مبانی فرهنگ خود محوری و استبداد در ایران : دکتر عبدالحمید شمس


برای نمونه ما ایرانیان از دیر بازدر فرهنگ خود معتقد بودیم که:« اگر علی صاربونه، می‌دونه شتر ها را کجا بخوابونه»! یا در مثالی گفته می شود«کس نخارد پشت من جز ناخن انگشت من»؛ ویا « دو پادشاه در یک اقلیم نگنجند»!!….؛ این ضرب‌المثل هانشانگر آن است که ایرانیان از مشارکت در قدرت و تقسیم کار ها بیم دارند. این در حالیست که ژاپنی ها ضرب‌المثلی دارند که می گوید:« پشتم را بخارون تا پشتت را بخارونم»! بر اساس آموزه های «رفتار شناسی»، فرد خود محور دارای تیپ شخصیتی «تسلط گرا» می باشد. او میخواهد همه کار ها را خودش انجام دهد. میل به سرعت در رسیدن به اهداف، این احساس درست را به دیگران می دهد که وی خود خواه است. این گونه شخصیت هاالزامن افراد خرد گرایی نیستند، چراکه تصمیمات فی البداهه، بدون پیش بینی و مشورت هم می گیرند و گاه مقررات را نیز دور می‌زنند. با این وجود آفراد خود محور می توانند به اندازه افراد « وظیفه مدار» ، و گاه بیشتر برای یک تشکیلات و یا یک سیستم مفید باشند. برای نمونه از رضا شاه تارهبر کنونی، جملگی اشخاصی خود محور بوده و هستند. اگر تمایلی به خدمت به ایران و یا اسلام داشتند، میخواهند«به تنهایی خدمت کنند»، تا در تاریخ از آنها به نیکی یاد شود!! لذا علاقه ای به تقسیم قدرت ندارند. شور بختانه در سالهای اخیر این گرایش به خود محوری، اغلب، اهداف معطوف به منافع شخص شخصی و غارت اموال عمومی را دنبال میکند. یعنی خرده رهبرانی در نظام دولتی و پارادولتی، اجازه مشارکت خارج از گانگ ها و سازمانهای غیر رسمی خود را نمی دهند، تا سیستم را کدر و غیر شفاف و غیر پاسخگو نگاه دارند.
از سوی دیگر کاستی بزرگ شخصیت تسلط گرا و خود محور در این است که اگر قدرت و فرصت پایدار یابد، تمامی شخصیت های برجسته اطراف خود را حذف می کند، چراکه طالب پذیرش مشارکت نیست. در سالهای بعد از فوت آیت الله خمینی، بحث های بسیاری در مورد مشارکت در سازمانهای دولتی صورت گرفت و پروژه های بسیاری نیز ارائه شد، اما هیچ گاه مشارکت واقعی، به معنی « تقسیم اختیارات»، مورد پذیرش مدیران دولتی قرارنگرفت!! به عبارت دقیق تر، از میان پنج گونه از مشارکت که در دنیا رایج است، ضعیف ترین نوع آن یعنی «روش ارائه پیشنهادات»، که سازگار با روحیه ایرانیان است و اساسن به تقسیم قدرت منتهی نمی شود، پذیرفته شد. جالب اینجاست که با استفاده از روش یاد شده، نه تنها تقسیم اختیارات صورت نمی گیرد، بلکه قدرت در هر سازمان متراکم تر از گذشته نیز می شود!! چراکه همگان تخلیه اطلاعاتی می شوند تا یک مدیری که از مدیریت و رهبری هیچ نمی داند، به لحاض اطلاعاتی، فربه تر گردد. این گونه از مشارکت مانند مشورت گربه است با موش، برای اینکه گربه میخواهد بداند، شام چی بخورد!!
یکی از رهیافت های بهره گیری مفید از افراد خود محور، جلو گیری از ثبات پایدار آنها در پست های حساس می باشد. ثبات بیش از شش و یا هشت سال در یک مقام، این احساس را در فرد تسلط گرا بوجود می آورد که آن مجموعه ملک شخصی اوست! لذا گرایش به خود محوری در بستر انحراف قرار می گیرد.
. ۱۳۹۹/۰۴/۰۸

تنها مطالب و مقالاتی که با نام جبهه ملی ايران - ارو‌پا درج ميشود، نظرات گردانندگان سايت ميباشد
بازنشر مقالات با ذكر مأخذ آزاد است