نژادپرستی در اسراییل بسیار گسترش یافته است- ایلان گریل‌سامِر، استاد سابق علوم سیاسی دانشگاه “بار ایلان” – دومین دانشگاه دولتی اسرائیل


ار.اف.ای( رادیو تلویزیون دولتی فرانسه)

ایلان گریل‌سامِر (Ilan Greilsammer)، کارشناس اسرائیلی علوم سیاسی که از خشونت‌های اخیر در میان شهروندان کشورش سخت تکان خورده، در روزنامۀ فرانسوی لوموند سؤال می‌کند که به چه دلیل کار به اینجا کشیده شد؟ او به این نتیجه می‌رسد که هم‌زیستی عرب و یهود در اسرائیل، بسیار سطحی و فریب‌دهنده است.

ایلان گریل‌سامِر که قبلاً در تل‌آویو، در دانشگاه “بار ایلان” – دومین دانشگاه دولتی اسرائیل – علوم سیاسی تدریس می‌کرد، امروزه به عنوان استاد بازنشسته فعالیت‌های پژوهشی و تألیف را همچنان ادامه می‌دهد. کتاب‌های “دین و دولت در اسرائیل” و “صهیونیسم” از جمله تألیفات او به زبان فرانسه است.

وی در مقاله‌ای که در روزنامۀ لوموند  مورخ ۱٨ مه ۲٠۲۱ چاپ شده، قبل از هر چیز تعلق خود به “چپ اسرائیل” را یادآوری می‌کند که به نوشتۀ او “امروزه بسیار در اقلیت است، اما در عین حال این افتخار را دارد که تقریباً تمامی روشنفکران اسرائیل را در بر می‌گیرد”.

گریل‌سامِر در مقالۀ خود تحت عنوان “کجا اشتباه کردیم؟” تأکید می‌کند که از نظر او تنها یک راه‌حل منطقی، ممکن و عقلانی برای مشکل اسرائیل – فلسطین وجود دارد: هم‌زیستی دو کشور مستقل در کنار یکدیگر. در غیر اینصورت یک کشور دوملیتی، در قالب “آپارتاید”، به‌جا خواهد ماند.

آنچه نویسنده را سخت تکان داده و نگران کرده، برخوردهای خشن روزهای اخیر در درون جامعۀ اسرائیل است. شهروندان یهودی و عرب اسرائیلی در خیابان‌ها به یکدیگر حمله کردند. مغازه‌هایی غارت شد، کنیسه‌ها و مساجدی به آتش کشیده شد و همسایه‌های دیوار به دیوار از حضور یکدیگر به وحشت افتادند. این نوع درگیری‌ها که در اکثر شهرهای اسرائیل دیده شد، از نظر نویسنده پایان وضعیتی محسوب می‌شود که نوعی “همزیستی مسالمت‌آمیز تصور می‌شد”.

ایلان گریل‌سامِر سؤال می‌کند که “در کجای کار اشتباه کردیم؟”… او می‌نویسد: ما، کارشناسان سیاسی‌ و جامعه‌شناسان اسرائیلی به خواب رفته بودیم زیرا می‌پنداشتیم که همزیستی در حال گسترش و قوی شدن است. ما از جذب هرچه بیشتر جوانان عرب اسرائیلی به جامعۀ فعال سخن می‌گفتیم و دوست داشتیم که “اسرائیلی شدن سریع” آنان را باور کنیم. مگر کیفیت زندگی آنان در اسرائیل از اکثر کشورهای عرب بهتر نبود؟ مگر شمار دانشجویان عرب در دانشگاه‌ها افزایش نداشت؟ مگر آنها بیشتر از گذشته به پست‌های مهم دولتی و خصوصی دست نمی‌یافتند؟ مگر در مقابله با اپیدمی کووید ۱٩ همکاری تنگاتنگ پزشکان و پرستاران عرب و یهودی مثال‌زدنی نبود؟…

نگاه سطحی و اشتباه

به نظر می‌رسد که خوشبینی ایلان گریل‌سامِر با وقایع اخیر ناگهان فروریخته است. او می‌نویسد: البته ما نسبت به وجود “راست افراطی نژادپرست” در اسرائیل کاملاً آگاه بودیم. اما ترجیح می‌دادیم آن را پدیده‌ای حاشیه‌ای بدانیم که در بطن چند تشکل کوچک اما نه چندان جدی، متمرکز شده. نتایج انتخاباتی گروه‌های افراطی نیز همیشه به قدری محدود بود که ایجاد نگرانی نمی‌کرد.

گریل‌سامِر ادامه می‌دهد: “اما رویدادهای اخیر (شهرهای اسرائیل)، به موازات  درگیری‌های نظامی با حماس، همۀ کارشناسان اسرائیلی را غافلگیر کرد. آنچه که از نظر ما ʻاسرائیلی شدنʻ جوانان عرب اسرائیل به حساب می‌آمد و پیوسته به عنوان ʻموفقیتʻ مطرح می‌شد، در واقع نگرشی غلط و سطحی، و تعریف از خود بود”…

گریل‌سامِر واقعیات کنونی جامعۀ عرب اسرائیل را چنین توصیف می‌کند: “عدم توسعۀ اقتصادی و اجتماعی و فقر ریشه‌دار در بخش بزرگی از این جامعه، فقدان شدید زیرساخت‌ها در روستاها و محلات عرب‌نشین، تبعیض علنی که به حسادت و تلخکامی می‌انجامد، و البته مثل بسیاری دیگر از جوامع عرب، تأثیر فزایندۀ فعالیت‌های مذهبی و نفوذ اسلام‌گرایی که مدام از طریق مساجد بیشتر می‌شود”… علاوه بر اینها، نویسنده بر رواج خشونت و بزهکاری (گانگستریسم) در درون جامعۀ عرب و در شهرها و روستاهای عرب‌نشین تأکید می‌کند.

نفوذ اسلام‌گرایی و ندانم‌کاری‌های مقامات اسرائیلی

در این شرایط، “انگار که اسرائیل، محو موفقیت‌های خودش در عرصۀ فن‌آوری پیشرفته و خیرۀ زرق و برق تل‌آویو، چشمان خود را بر واقیعت‌ها بسته است”.

گریل‌سامِر با اشاره به آشوب‌های بیت‌المقدس که جرقۀ برخوردهای گسترده‌تر را زد، تأکید می‌کند که در ایجاد بحران کنونی، نقش دین و مذهب مهم‌تر از مشکلات توسعه‌نیافتگی است. او به ویژه بر اهمیت باورها و تصورات دینی پیرامون بیت‌المقدس اصرار می‌ورزد. هجوم پلیس اسرائیل به نمازگزاران، شلیک گاز اشک‌آور در محوطۀ مسجد الاقصی، طرح اخراج ساکنان عرب از محلۀ شیخ جراح، اهتزاز پرچم‌های اسرائیل در بخش قدیمی شهر بیت‌المقدس… همۀ اینها از نظر نویسندۀ مقاله نشان‌دهندۀ “حماقت، بی‌فکری و فقدان ظرافت و احتیاط مقامات اسرائیلی است” که در اوج ماه رمضان دست به چنین رفتارهایی زدند.

گریل‌سامِر  می‌نویسد: با شروع بحران، “جامعۀ یهودی، درست همان‌طور که با ترور اسحاق رابین (۱٩٩۵) غافلگیر شد، ناگهان با حیرت دریافت که نژادپرستی و کاهانیسم (ایدئولوژی افراطی منسوب به مئیر دیوید کاهان، خاخام آمریکایی-اسرائیلی که در سال ۱٩٩٠ در نیویورک به قتل رسید) بسیار فراتر از محافل راست افراطی گسترش یافته است…

مسئولیت بنیامین نتانیاهو

از نظر ایلان گریل‌سامِر، بدون تردید بنیامین نتانیاهو نخست‌وزیر کنونی اسرائیل، مسئول اصلی رشد جریان راست افراطی در صحنۀ سیاست داخلی است. گریل‌سامِر معتقد است که نتانیاهو فقط برای حفظ قدرت، همه کار کرد تا “افراطی‌ها، متعصبان و نژادپرست‌ها” تقویت شوند؛ چنان که در انتخابات اخیر نیز در جهت پیروزی لیست راست افراطی شدیداً تلاش کرد.

گریل‌سامِر می‌افزاید: “وقت آن رسیده که این آدم، که در سه پروندۀ مختلف به فساد متهم شده، از قدرت کنار رود، زیرا وی پشت سر خود چیزی جز زمین سوخته باقی نمی‌گذارد”.

نویسنده در عین حال رهبران جامعۀ عرب را هم مسئول فجایع اخیر می‌داند و می‌نویسد: “به ویژه نمایندگان عرب پارلمان اسرائیل که به شکلی غریب از صحنۀ رویدادها غایب بودند، از نفوذ خود هیچ استفاده‌ای برای توقف خشونت نکردند”.

از نظر گریل‌سامِر، آشوب‌های اخیر به طور کلی “ضعف شدید و بی‌بضاعتی مسئولان سیاسی اسرائیل – خواه عرب خواه یهودی – را به وضوح نشان داد”.

ایلان گریل‌سامِر در پایان مطلب می‌نویسد که تنها راه برای آشتی یهودیان و عربهای اسرائیلی صبر و سازندگی است. او می‌گوید: “باید صبورانه ساخت و دوباره ساخت… روزی که برخوردها میان ارتش اسرائیل و حماس پایان گیرد، باید با حوصله و دقت بافت هم‌زیستی را ترمیم کرد”. وی کاملاً آگاه است که این کار “بسیار بسیار دشوار اما نه غیرممکن خواهد بود”.

 

تنها مطالب و مقالاتی که با نام جبهه ملی ايران - ارو‌پا درج ميشود، نظرات گردانندگان سايت ميباشد
بازنشر مقالات با ذكر مأخذ آزاد است