به‌مناسبت ۲۱ فوریه(دوم اسفند) روز جهانی زبان مادری: مهاجرت و تربیت فرزند دوزبانه – نیلوفر کشـــتیاری (دکتری تخصصی روان‌شناسیِ زبان)


دنیا در سال‌های اخیر شاهد خیل عظیمی از مهاجران بوده‌ است. این مهاجران از هر کجا که بیایند و مقصد نهایی‌شان هر کجا که باشد با پدیده‌ای به نام «یادگیری زبان بیگانه» مواجه هستند. پدیده‌ای که برای همه‌ مهاجران یک ضرورت است و در‌ عین‌حال بسیار چالش‌برانگیز. چه بسیار کودکان مهاجری هستند که نه تنها زبان مادری خود را به خوبی یاد نمی‌گیرند، بلکه زبان جامعه‌ میزبان را هم شکسته بسته صحبت می‌کنند. این عدم تسلط به زبان جامعه‌ میزبان نه تنها مشکلات فراوانی در مدرسه برای آنها به بار می‌آورد، بلکه از لحاظ روانی هم به آنها فشار زیادی وارد می‌کند. بنابراین شاید این سوال برای شما هم پیش آمده باشد: چگونه می‌توانیم کودکی دوزبانه تربیت کنیم، بدون اینکه او با این مشکلات روبه‌رو شود؟

در این مقاله۱ که در دو بخش ارائه می‌شود، ما ابتدا مفهوم دوزبانگی را به بیانی ساده توضیح می‌دهیم و برخی از مزایای دوزبانگی را نام می‌بریم. پس از آن تمرکز می‌کنیم بر پدیده‌ یادگیری زبان بیگانه در خانواده‌هایی که مادر و پدر هر دو به یک زبان صحبت می‌کنند (برای مثال هر دو فارسی‌زبان هستند) و با فرزندان خردسال خود به سرزمینی جدید مهاجرت کرده‌اند، یا پس از مهاجرت صاحب فرزند شده‌اند. در ادامه به بررسی راهکارهای مفید و نیز عوامل بازدارنده در دوزبانگی می‌پردازیم و راه‌کارهایی ارائه می‌دهیم که به کمک آنها می‌توانید این مسیر را با کمترین میزان خطا طی کنید و در پایان کار از مزایای ارزشمند دوزبانه شدن به‌ طور مفصل صحبت می‌کنیم. البته ما فرض را بر این گذاشته‌ایم که کودک مهاجر از امکانات خوبی برای فراگیری زبان مادری‌اش برخوردار است.

فراگیری زبان (چه زبان مادری و چه زبان دوم/زبان بیگانه) روندی‌ است پویا و پُر‌پیچ و خم که از عواملی همچون سن، توانایی‌های فردی، تعاملات اجتماعی و میزان تماس با زبان تاثیر می‌پذیرد. به بیان ساده، دوزبانگی۲ به معنی تسلط داشتن بر دو زبان متفاوت و نیز استفاده از هر دوی آنهاست. یک فرد دو‌زبانه می‌تواند بسیار راحت و روان به هر دو زبان صحبت کند، فکر کند و خواب ببیند. دوزبانگی مزایای متعددی دارد که از میان آنها می‌توان به افزایش توانایی‌های‌ مغزی از‌ جمله حافظه‌ کوتاه مدت، بالابردن اعتماد ‌به‌ نفس، کمک به شکل گیری یک ذهنیت‌ِ باز ۳ و به‌دور‌ از تعصب (که روانشناسان از آن به‌عنوان عامل موفقیت در زندگی یاد‌ می‌کنند)، به تاخیر انداختن بیماری‌هایی همچون آلزایمر و دمانس و‌ بسیاری دیگر اشاره کرد. دوزبانگی معمولا به دو شیوه‌ «طبیعی» یا «آموزشی» امکان پذیر است. در دوزبانگی طبیعی یا همزمان نوزاد از ابتدای تولد و یا در طول رشد در معرض هر دو زبان قرار می‌گیرد. در نتیجه بدون هیچ‌گونه آموزش رسمی هر دو زبان را فرا می‌گیرد و می‌تواند به هر یک از دو زبان مورد نظر به راحتی صحبت کند و آنچه را که می‌شنود درک کند. دوزبانگی آموزشی یا پی‌درپی زمانی امکان‌پذیر است که کودک ابتدا زبان مادریِ خود را تا حد مشخصی به خوبی فراگرفته باشد، و پس از آن (کم‌و‌بیش بعد از ۳ یا ۴ سالگی) برای یادگیری یک زبان دیگر آموزش ببیند.

با توجه به این دو مدل دوزبانگی طبیعی و آموزشی، پدر و مادر مهاجری که می‌خواهند فرزندی دو زبانه تربیت کنند، در قدم اول می‌بایست با توجه به شرایط و امکانات خود یکی از این دو شیوه‌ دوزبانگی را انتخاب کنند و سپس با برنامه‌ریزی و جدیت در آن مسیر حرکت کنند. البته پیش از شروع خوب است به این نکته توجه کنیم که تربیت فرزند دو‌زبانه کاری‌ست بسیار پر زحمت و وقت‌گیر که در صورت موفقیت، نتایج ارزشمند آن یک عمر با کودک‌مان می‌ماند. اما اگر بدون آگاهی، برنامه‌‌ریزی و صرف وقت و جدیت لازم در این مسیر قدم بگذاریم، به احتمال زیاد کودک‌مان در معرض مشکلات متفاوتی قرار می‌گیرد. مشکلاتی همچون تاخیر‌زبانی (دیر زبان باز‌کردن)، سردرگمی زبانی (قاطی کردن دو زبان با هم)، عدم توانایی در ابراز احساسات، عدم سازگاری با محیط اطراف و نیز افت تحصیلی در مدرسه.

شیوه‌ اول: دوزبانگیِ طبیعی (همزمان)

خوب است به این نکته توجه کنیم که سال‌های اولیه زندگی کودک دوران طلایی رشد اوست. از بدو تولد تا ۳ سالگی کودک از حساسیت شنیداری بسیار بالایی برخوردار است و مغز و ذهن او درست مانند یک اسفنج هر چه را که می‌شنود (به زبان مادری و نیز دیگر زبان‌ها) جذب کرده و مانند ضبط صوت به ذهن می‌سپارد. چنانچه مایل هستید فرزندتان به‌طور طبیعی دو زبانه بشود، لازم است او را از دوران جنینی و یا بدو تولد در معرض هر دو زبان قرار دهید.

راهکارهای مفید:

۱- بهتر است که کودک ما هر زبان را تنها از گویشور همان زبان بشنود. برای مثال اگر پدر و مادر هر دو فارسی‌‌‌زبان هستند و تصمیم دارند کودک‌شان از بدو تولد، دو زبان فارسی و انگلیسی را فرا بگیرد، بهتر است که خودشان تنها و تنها به زبان فارسی با فرزندشان صحبت کنند و برای اینکه کودک‌شان در معرض زبان انگلیسی قرار بگیرد می‌توانند:

الف) در خانه لالایی‌ها، کارتون‌ها و داستان‌های صوتی انگلیسی را که توسط انگلیسی‌زبان‌ها اجرا شده برایش پخش کنند.

ب) از افرادی که زبان مادری‌شان انگلیسی‌ست درخواست کنند که با کودک‌شان به انگلیسی صحبت کنند و امکان بازی با کودکان انگلیسی‌زبان را برای کودک خود فراهم کنند (برای مثال در زمین‌‌بازی و مهدکودک).

در واقع بهترین گزینه این است که در این دوره از رشد زبانی، کودک تنها در معرض فرم صحیح (و بدون لهجه‌) هر یک از دو زبان قرار بگیرد. یا به عبارتی فارسی را فقط از فارسی‌زبان‌ها بشنود و انگلیسی را فقط از انگلیسی‌زبان‌ها.

۲- نکته‌ قابل‌ِ توجه دیگر، مدت زمانی است که کودک می‌بایست هر روز در معرض زبان باشد. برخی متخصصان معتقد هستند که برای اینکه کودک ما مهارت دوزبانگی را به شیوه‌ طبیعی کسب کند، ضروری است یک سوم زمان بیداری‌اش را با هر یک از دو زبان در تماس باشد. بنابراین اگر نوزادی ۱۰ ساعت از روز بیدار است، خوب است که حدود ۳ ساعت در تماس با زبان فارسی و حدود ۳ ساعت در تماس با زبان انگلیسی باشد. این تماس می‌تواند تنها در حد پخش کارتون و شعر و داستان صوتی باشد، بدون اینکه کودک توجه خاصی به آن بکند. در واقع همین که کودک در به نوعی در معرض زبان مورد‌نظر باشد کفایت می‌کند. درهمین راستا توجه کنید که صحبت کردن با کودک و شعر خواندن برای او هم راهکارهای بسیار مفیدی هستند.

۳- علاوه‌‌ بر اینها، هنگامی که کودک خواب است، از پخش لالایی و شعر و داستان‌های صوتی به زبان دوم، غافل نشوید.

۴- این نکته یکی از اساسی‌ترین موارد در تربیت کودک دوزبانه است: حتما شرایطی فراهم کنید تا فرزندتان هر چند‌وقت یک‌بار زمانی را بدون حضور شما، با گویشور(ان) زبان دوم سپری کند. این کار سبب می‌شود تا کودک به مرور زمان ضرورت برقراری ارتباط به زبان دوم را حس کند. تکرار این شرایط بعد از سه‌ سالگی (زمانی که کودک می‌تواند چند کلمه‌ای صحبت کند) بسیار مهم و ضروری است.


دوزبانگی: راه‌کارهایی برای آموزش زبان دوم

نیلوفر کشـــتیاری (دکتری تخصصی روان‌شناسیِ زبان)

این نوشتار شرح مختصری است بر پدیده‌ «یادگیری زبان بیگانه» در خانواده‌هایی که با فرزندان خردسال خود به سرزمینی جدید مهاجرت کرده‌اند یا پس از مهاجرت صاحب فرزند شده‌اند. در بخش نخست این مقاله شرح دادیم که «یادگیری زبان‌ بیگانه» برای همه‌ مهاجران مسیری پر پیچ و خم و در عین حال امری اجتناب‌ناپذیر است. نیز اشاره کردیم که تنها راه طی کردن این مسیر با موفقیت، آگاهی از شیوه‌های صحیح، بکارگیری تکنیک‌های مناسب و صرف وقت کافی است. سپس گفتیم که «دوزبانگی» که به معنی تسلط بر دو زبان متفاوت و نیز استفاده از هر دو‌ی آنهاست، به دو دسته‌ «طبیعی» و «آموزشی» تقسیم‌بندی می‌شود. و در انتها دوزبانگی طبیعی را شرح دادیم و از تکنیک‌ها و راه‌کارهایی صحبت کردیم که ما را در مسیر تربیت فرزند دوزبانه به شیوه‌ «طبیعی» یاری می‌کند. اکنون در این بخش از مقاله ابتدا به بررسی عوامل بازدارنده در تربیت فرزند دوزبانه به شیوه‌ «طبیعی» می‌پردازیم. سپس به سراغ دسته‌ دوم دوزبانگی، که همان دوزبانگی آموزشی است می‌رویم.

عوامل بازدارنده در دوزبانگی طبیعی

از کارهایی که در این شیوه، مانعی سر‌راه دوزبانگی کودک به حساب می‌آید می‌توان به چند مورد زیر اشاره کرد:

۱- پدر و مادر فارسی‌زبان در یک موقعیت ثابت (و در یک زمان) گاهی به زبان فارسی و گاهی به زبانی دیگر (فرضا انگلیسی) با کودک خود صحبت کنند. یعنی فرضا دو جمله به فارسی بگویند و یک جمله به انگلیسی و دوباره به فارسی صحبت کنند.

۲- بدتر از آن وقتی است که پدر و مادر خودشان به زبان‌ دوم تسلط نداشته باشند با زبان دوم (برای مثال به زبان انگلیسی) به صورت دست‌و‌پا‌شکسته (همراه با اشتباه) با کودک خود صحبت کنند. مثلا بگویند: وات یوو آر دوو هانی؟ (به جای اینکه بگویند: وات آر یوو دووینگ هانی؟).

۳- مورد بازدارنده‌ بعدی که متاسفانه بسیار هم شایع است، زمانی است که پدر و مادر به یک زبان مشخص صحبت می‌کنند ولی در میانه‌ کار از چند کلمه‌ متعلق به یک زبان دیگر استفاده می‌کنند. برای نمونه در یک جمله‌ فارسی از چند کلمه‌ انگلیسی استفاده ‌می‌کنند. مثلا می‌گویند: پسرم اون بیبی رو ببین اونجا وایساده. ببین چقدر کی‌یوته! به جای اینکه بگویند، پسرم اون نی‌نی رو ببین اونجا وایساده، ببین چقدر نازه!

اینجا لازم است به این نکته توجه کنیم که کودکانی که از بدو تولد در معرض دو زبان قرار می‌گیرند، کمی دیرتر از آن‌چه که معمول است صحبت کردن را آغاز می‌کنند. این تاخیر کاملا طبیعی است و هیچ جای نگرانی نیست. در این زمینه بازخوردهای منفی اطرافیان (نظراتی مانند: بچه‌ شما هنوز به حرف نیومده؟) را کلا نادیده بگیرید و ثابت‌قدم در مسیر هدفتان پیش بروید. ولی فراموش نکنید که که تکرار سه اشتباهی که در بالا از آنها نام بردیم، سبب تاخیر زبانی غیر معمول، سردرگمی زبانی و نیز بروز مشکلات‌ جدی در رشد زبانی کودک می‌شود.

اکنون لازم است به یک باور‌ نادرست در مورد دوزبانگی طبیعی اشاره کنیم: برخی‌ تصور می‌کنند قرار دادن کودک به طور همزمان در معرض دو زبان، آثار مخربی بر رشدِ توانایی‌های زبانیِ کودک می‌گذارد. بر‌اساس تحقیقات متخصصان در دانشگاه‌های متفاوت، این باور کاملا اشتباه است. اشتباهی که می‌تواند از عدم آگاهی جامع نسبت به توانایی‌های ذهنی انسان و نیز سطحی‌نگری به پدیده‌ فراگیری زبان نشات بگیرد. در واقع اگر تاخیری جدی در رشد زبانی کودکی که از بدو‌ تولد در معرض دو زبان قرار گرفته ایجاد شود، ناشی از به کار نبستن صحیح و دقیق تکنیک‌های مفید و تکرار اشتباه‌هایی است که به عنوان عوامل بازدارنده از آن یاد می‌شود.

شیوه‌ دوم: دوزبانگی آموزشی (پی‌در‌پی)

دوزبانگی آموزشی یا پی‌در‌پی هنگامی میسر می‌شود که کودک زبان مادری‌اش را به خوبی فرا گرفته باشد و سپس برای یادگیری زبان دوم آموزش ببیند. مهم‌ترین تفاوت‌ این شیوه با دوزبانگی طبیعی در این است که در دوزبانگی طبیعی، نوزاد/کودک را به طور مستقیم آموزش نمی‌دهیم، بلکه او را تنها در معرض زبان دوم قرار می‌دهیم. ولی در شیوه‌ دوم که همان دوزبانگی آموزشی است، می‌بایست زبان دوم را به کودک آموزش داد.
راهکارهای مفید

۱- بهترین زمان برای شروع آموزش ۳ تا ۴ سالگی است. زیرا تا حوالی ۴ سالگی بیشتر کودکان زبان مادری خود را به خوبی فرا می‌گیرند (تقریبا تمام آنچه را که به زبان مادری‌شان می‌شنوند، می‌فهمند) و از نظر ذهنی کاملا آماده‌ی یادگیری زبان جدید هستند.

۲- اولین قدم برای شروع آموزش، ایجاد انگیزه و اشتیاق یادگیری زبان دوم در کودک است.

۳- قدم بعدی کمک گرفتن از یک معلمِ زبان باتجربه است. بهترین گزینه این است که کودک ما زبان دوم (برای مثال انگلیسی) را، زیر نظر یک معلمِ انگلیسی زبان یاد بگیرد. معلمی که بتواند با کودک به خوبی ارتباط برقرار‌ کند، می‌تواند اشتیاقِ یادگیری زبان دوم را نیز در او دو چندان کند.

۴- تحقیقات نشان داده است اگر چند معلم «متفاوت» زبان دوم را به کودک آموزش بدهند یا کودک با افراد متفاوتی که زبان مادریشان، زبان دوم مورد‌ نظر ماست ارتباط کلامی داشته باشد، توانایی‌های زبانیش در زمینه زبان دوم در مدت کوتاه‌تری پرورش پیدا می‌کند.

۵- فرستادن کودک به کودکستانی که در آنجا «فقط» به زبان دوم (در این مثال زبان‌ انگلیسی) صحبت می‌کنند، نقش به‌سزایی دارد در درک «ضرورت» یادگیری زبان دوم توسط خود کودک. درک این ضرورت توسط خود کودک و نیز نیاز به برقراری ارتباط با دیگر کودکان و مربی‌های کودکستان در پیشرفتِ توانایی‌هایِ زبانی کودک بسیار موثر است.

۶- عامل موثر و مهم بعدی که تاثیر معجزه‌‌آسایی بر کیفیت یادگیری زبان دوم دارد، ترکیب کردن آموزش زبان دوم با فعالیت‌های هنری (نقاشی، موسیقی، رقص و …)، ورزشی و نیز بازی است. چرا که سبب می‌شود هر دو نیمکره‌ مغز کودک به هنگام یادگیریِ زبان فعال شوند. چنین کاری نه تنها روندِ یادگیری زبان را لذت‌بخش و هیجان‌انگیز می‌کند، بلکه سرعت پیشرفتِ کودک و کیفیت یادگیری زبان را هم بالا می‌برد. بنابراین پیشنهاد می‌کنیم در این مسیر از معجزه‌ بازی و فعالیت‌های هنری غافل نشوید.

۷- داشتن همبازی‌هایی که زبان مادری‌شان زبان دوم مورد نظر ماست، تماشای کارتون و گوش دادن به داستان‌های صوتی (به زبان دوم) هم می‌تواند مکمل بسیار خوبی در‌خانه برای آموزش زبان دوم باشد. در این زمینه می‌توانید از کارتون‌های طبقه‌بندی شده که با هدف آموزش زبان به کودکان تولید شده‌اند نیز کمک بگیرید.
radiozamaneh

تنها مطالب و مقالاتی که با نام جبهه ملی ايران - ارو‌پا درج ميشود، نظرات گردانندگان سايت ميباشد
بازنشر مقالات با ذكر مأخذ آزاد است