مسئوولیت ما و رژیم در استمرار جنایت علیه ایرانیان بهائی! – علی کشتگر


ای خواننده، ای ایرانی بگو وقتی این خبر را می خوانی چه احساسی به تو دست می دهد؟

“فردی با ورود به منزل یک خانواده بهایی ساکن بیرجند، سه تن از اعضای این خانواده را به ضرب چاقو مجروح کرد. بنابه اطلاع گزارشگران هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، شامگاه دوشنبه ۱۴ بهمن ماه فرد ناشناسی با سلاح سرد(چاقوی نوک تیز) وارد منزل یکی از شهروندان بهایی ساکن بیرجند شده و با ضربات پی درپی و مهلک اعضای خانه را مجروح نمود. یک منبع مطلع به گزارشگر هرانا گفت: ” مهاجم با چاقویی که البته آلت قتاله محسوب می شود، با سروصورت کاملا پوشانده شده، از بالای درب وارد حیات منزل شده بود. وی درب را باز نموده و به صورت کاملا وحشیانه شروع به زدن ضربات چاقو به ساکنین منزل می کند.”
در این حادثه آقای قدرت اله مودی از ناحیه شکم و پهلو، خانم طوبی مودی از ناحیه گردن (بسیار نزدیک به شاهرگ) و اعظم مودی دچار صدماتی در نزدیکی ریه ها می شود.
ضارب بدون هیچ عمل خاصی نظیر سرقت پس از مجروح نمودن این سه شهروند بهایی از منزل خارج می شود.
گفتنی است، قدرت اله مودی و همسر ایشان طوبی سبزه جو زوج میانسالی هستند که در بیرجند تنها در منزل خود زندگی می کنند که البته صبح همان روز فرزند ایشان “اعظم مودی” که دانشجو و در تهران ساکن می باشد برای دیدار با خانواده به بیرجند رفته بود”(گویا نیوز).

با خواندن این خبرکه نظیر آن ۳۵ سال است در گوشه و کنار ایران رخ می دهد آیا اندکی از ایرانی بودنت شرم می کنی؟ گونترگراس نویسنده و شاعر سرشناس آلمانی که به میهن خود و زبان آلمانی عشق می ورزد، در یادآوری آنچه آلمان نازی با یهودیان کرده می گوید: “من از آلمانی بودن خود شرمسارم…” و به راستی چگونه ممکن است آدم این همه شقاوت و ستمی که در دیار بخت برگشته ما علیه هم شهری و هم سایه بهایی اش می کنند ببیند و دم فروبندد. و شاید مصیبت بزرگتر همین سکوت خفت بار ما است (از استثنائات می گذرم). چرا که اگر چنین نبود چه بسا آیات عظام جهل پرور و قداره بندان آنان جرات نمی کردند با اسلحه مرگبار تکفیر هر روز از ما قربانی بگیرند. “از ما”؟

راستی بهائیان از ما هستند یا خیر؟ چه تعداد از ما مردم، در کنه ضمیرمان دگردینان و دگراندیشان را از خود نمی دانیم و خواسته یا ناخواسته هیزم بیار معرکه تبعیض و تکفیریم؟ وجدان خود را قاضی کنیم و از خود بپرسیم من بعنوان یک ایرانی تا کجا مسئوول رنج هم وطن بهائی ام هستم.

آزادی واژه ی پرمعنا و بزرگی است. آن که این واژه را فرا می خواند نمی تواند با تبعیض، با کوچکترین و کم رنگ ترین تجلی تبعیض مذهبی دمساز باشد، نمی تواند از دشنه ای که در پیکر دختر دانشجو اعظم مودی آنهم در برابر دیدگان هراسناک پدرومادر به خون غلتیده فرو می رود احساس درد نکند و فریاد اعتراض نکشد. ملت بودن و ملت شدن نیز بدون نفی تبعیض مذهبی و برابری کامل شهروندان در برابر قانون و فرصت های ملی بی معناست.

مبارزه ایرانیان برای آزادی در گام نخست از مخالفت و مبارزه با تبعیض، هرگونه تبعیض دینی و مذهبی آغاز می شود.

۳۵ سال است که بهایی ایرانی به قتل می رسد، بدون آن که قاتل معرفی و مجازات شود. ۳۵ سال است که رهبر و سخنگویان جمهوری اسلامی بهائیت را فرقه ظاله و بهائیان را جاسوس بیگانه می خوانند تا ستم خود علیه بهائیان توجیه کنند. و با ظلم بی کران خود علیه این مردم بی پناه هم عطش تعصبات مذهبی شان را سیراب کنند و هم از همه ملت ایران زهرچشم بگیرند. اگر سکوت توام با رضایت خامنه ای و آیات عظام نبود، هرگز متعصبان مذهبی که همگی از عوامل و جیره خواران شبکه های سرکوب ولایت مطلقه فقیه اند، جرات نمی کردند به حریم بهائیان تجاوز کنند. خامنه ای و آیات عظام بارها متعصبین را علیه بهائیان تحریک کرده اند، اما حتی یکبار هم شده ، خشونت علیه بهائیان را به صراحت محکوم نکرده اند.

هربار که این گونه جنایات تکرار می شود، باید همگان، هم ایرانیان و هم جامعه جهانی انگشت اتهام خود را به سوی رهبر و حامیان متعصب و جاهل وی نشانه روند، مگر آن که آنها با صدای بلند و با صراحت این جنایات را محکوم کنند، و جنایتکاران را به مردم معرفی نمایند که هرگز نخواهند کرد.

آیا آقای روحانی و یا دست کم سخنگویان ایشان این جنایت را محکوم می کنند؟ و یا برعکس این جنایت جدید را نیز حادثه ای جزیی و بی اهمیت می بینند که نباید با اشاره به آن خاطر خطیر بت بزرگ را مکدر نمایند و یا باعث تحریک عواطف مومنان شوند؟

آقای روحانی در هفته های گذشته بارها جهانیان را به کنار گذاشتن خشونت و جنگ و استقبال از تعامل و صلح فرا خوانده است. آیا جهانیان حق دارند به ایشان بگویند شما در حوزه مسئوولیت خود برای زدودن خشونت و برقراری تعامل چه کرده اید؟

علی کشتگر

تنها مطالب و مقالاتی که با نام جبهه ملی ايران - ارو‌پا درج ميشود، نظرات گردانندگان سايت ميباشد
بازنشر مقالات با ذكر مأخذ آزاد است