ضرورت وجود سیستم (ضیاء مصباح – دبیر کانون علوم اداری ایران )


گذران امور کشور و زندگانی جمعی از قبیل : تصمیم گیری، ساختمان سازی و توسعه شهرها ، نظام مالیاتی، قیمت گذاری، گرفتن مدرک تحصیلی ، اخذ مجوزهای کسب و کار، دستیابی به تخصص، مدیریت ، ارزیابی بمنظور تشویق و برکناری ، داشتن جسم و روان سالم، حکمرانی و از همه مهمتر چگونگی اداره کشور که در شرایط فعلی به نابسامانی هایی انجامیده بر نبود سیستم که الزاما باید در تمامی شیونات کشورمان مشاهده و استوار باشد دلالت تام و تمام دارد :

چگونگی قیمت ارز و هجوم احاد جامعه برای خرید پول خارجی و سکه و حملات نظامی و بگیر و ببندها ، تغییرات مکرر در تعین نرخ بهره بانکی ، تغییر در صد افزایش حقوق ومزد در پایان هر سال ، دگرگونگی شدید در پیشنهاد دولت با همه محدودیتهای در امدی در این باره در مجلس به دلایل آشگار که ماجراهای سال ۵۶ را بیاد میاورد ، تورم و افزایش نقدینگی با اجرای اینگونه تصمیمات سیاسی در اداره اقتصادی ملک و ملت ، افزایش روز افزون قیمت مواد مصرفی و خدمات ، پرداخت رایانه ماهانه ، تهدید به حمله با آر پی جی به معترضین ، چگونگی انتصاب مدیران بدون توجه به شرایط احراز ، تحمیل واجبار خلبان به پرواز در شرایط نا ایمن ، محاسبه نکردن نرخ حمل نفت به کشور سیاس هند ، آلودگی هوا ، کیفیت نازل اتومبیلها ، چگونگی رانندگی و ترافیک ، کمکهای بیدریغ به گروههای سیاسی همفکر، خود سانسوری شدید حاکم بر نشریات، اعطای درجه تحصیلی در قبال هر دوره نمایندگی ، ورود به دانشگاهها بدون صلاحیتهای علمی ، صدور اطلاعیه های مکرر رییس جمهور سابق ، چگونگی روابط منطقه ا ی و بین ا لمللی ، اعتبار پاسپورت ایرانی ، وجود امثال جزایری ، زنجانی و مرتضوی ها ، نداشتن ضوابط اجرایی حقوق شهروندی ، تضعیف رییس جمهور به دلیل طرح ضرورت همه پرسی و هزاران مورد دیگر….. .نمونه های اشگاری بر نا هماهنگی ها ی ناشی از نداشتن سیستم میباشد .

سیستم برای حرکت، رشد، پیشرفت و توسعه است و اولین شرط توفیق در تحقق برنامه ها که با رویه، قانون و منطق همراه است وبا وضع موجود مغایرت دارد ، همچنانکه قضاوت ها و دخالتهای فردی، غرایز و هر گونه عملی خارج از رویه …. ضد سیستم تعریف میشود

هر چیزیکه در برنامه باید ساخته شود محتاج ورودی و خروجی های شفاف، روشن، تعریف شده و باثبات است و بعنوان نمونه هر وقت لازم نبود رییس یک سازمان را برای حل و فصل موضوعی ببینیم می توانیم بگوییم در آن سازمان، سیستم وجود دارد.

شرکت بوئینگ تولید ۴۲۰۰ فروند هواپیما تا ۸ سال آینده را در برنامه دارد . آیا می توان بدون سیستم طراحی ، اجرا و دریافت هزاران قطعه در زمان موعود، این تعداد هواپیما ساخته شود؟

دولت آلمان برای مهاجر ین عمدتاً مسلمان بودجه لازم تخصیص و برای هر کدام پروندۀ پزشکی تشکیل داد و انان را با آموزش زبان آلمانی به تدریج وارد بازار کار کرد آیا این اقدامات تابع افراد است یا مجموعه ای از قواعد و قوانین قابل اجرا؟

درجهان سوم عموماً دولت قوی و جامعۀ ضعیف است – وقتی دولت و حکومت همه کاره هستند، جامعه ضعیف می ماند. در جامعۀ ای قوی ، دارای سیستم و قانونمند به دولت اجازه نمی دهند در بحران های خاورمیانه دخالت کند. جامعه تشکل و حق تشکل دارد. رسانه های مستقل مینویسند و نظرمی دهند و افکار عمومی را شکل میدهند. اشخاص فکر می کنند و سیستم ها را می سازند ، براین اساس سیستم اجتماعی متشکل از احزاب، رسانه ها، گروههای مدنی و صنفی دیده می شوند. دولت منتخب با افکار عمومی، مدیریت می کند و آراء مردم که توسط تشکیلات حرفه ای سنجیده می شود اثر گذاری مستقیم بر مملکت داری دارد.

با بودن سیستم ، فکر اهمیت پیدا می کند و به صورت خودکار تخصص گرایی و شایسته سالاری رشد می کند. وفاداری به فکر، وفاداری به سیستم را به دنبال می آورد. قدرت اصلی کشورهای صنعتی در جامعه آنهاست: در صنعت، مؤسسات، دانشگاهها، بانکها، شرکتهای بیمه، بیمارستانها، نهادهای مدنی و بنگاهها عموماً خصوصی – نقش اصلی را ایفاء میکنند .

قدرت دولتها ناشی از قدرت جوامع آنهاست. در این چارچوب، افراد فقط برای این مؤسسات و نهادها فکر و ابداع می کنند و سیستم ها را رشد می دهند.

در کشورهای در حال توسعه، مسئولیت سیستم سازی با دولت و حاکمیت است. زمانیکه توجه و رعایت موارد زیر برای مجموعۀ حاکمیت و دولت از اهمیت جدی برخوردار باشد:

یعنی : آینده کشور به عنوان یک سیستم شناخته شود و بر مبنای برنامه ریزی علمی استوارباشد /کیفیت زندگی مردم از طریق ایجاد رقابت و شفافیت در عملکرد حکومت روز بروز بهتر شود / سیستم سازی برای تولید ثروت از طریق بخش خصوصی دیده شود و مزیت نسبی، رقابت منطقه ای و بین المللی در برنامه ها لحاظ گردد و بالاخره منطبق کردن ریل سیاست خارجی بر ریل الزامات توسعه اقتصادی …..و این اصول مبتنی برتجربه بشری در ۶۰ سال گذشته است ، رشد ، توسعه ، پندار و کردار نیک در جامعه مشاهده ودر دسترس خواهد بود

اصل مسلم اینکه بدون امکانات، درآمد و ثروت ملی : فرهنگ ، تدین و سنت – حفظ و متبلور نمی شود.
چطور می شود کشوری ۹۰ درصد بودجه اش صرف هزینه های جاری شود و در عین حال بخواهد مزیت نسبی داشته و رقابت کند. بدون تولید ثروت، کار پایدار سیاسی و فرهنگی نمیتوان کردو نمیشود با همه پیشینه تمد نی مناسب زمان ساخت

دولت فعلی کانادا، دو مهاجر که تبعۀ کانادا شده اند را در کابینه عضو می کند. شهروند کانادایی هندی تباررا به وزارت دفاع که در حیطۀ امنیتی ترین نهادهای کشور است بدون نگرانی از نفوذی بودن فرد منصوب میکند ، این فرد برای سیستم کانادا کار خواهد کرد و ویژگی های شخصی و سوابق او نقشی در تصمیم گیریهای او ندارد.
به همین دلیل است که یک ایرانی در یک کشور صنعتی، به بالاترین درجۀ سیاسی یا اقتصادی یا بانکی می رسد چون محل تولد، رنگ مو، لهجه، و مرام او اهمیت ندارد بلکه تنها ملاک، دانش و تخصص و تواناییهای فکری اوست .

در حالیکه در داخل کشور سرمایه سپرده شده به نا سیستم مالی یکشبه بتاراج میرود ، از منظر فرار مغزها و سر مایه در دنیا رتبه اول را کسب میکنیم ، در قبال مسیولیتها پاسخگویی وجود ندارد ، ۳۰ درصد کارکنان شهرداری به گرفتن هدید میپردازند ، متوسط کار مفید نفر –روز کارمندی ۵۰ دقیقه میباشد ، حدود ۴ هزار نفر در مترو با زدن کارت حقوق میگیرند و….. حدیث مفصل خواندن دارد و با این وصف خودرا ام القرا و پیشقدم در اصلاح گفتار و کردار میپنداریم

آزادی فکر و آزادی برای خلاقیت، شایسته سالاری و تخصص گرایی به مراتب مهم تر و تعیین کننده تر از آزادی سیاسی است. تا زمانی که در طیف مسایل، سیستم نسازیم و با قاعده ، قانون و تخصص تصمیم نگیریم نباید در انتظار بهبود ، اصلاح ، پیشرفت و افزایش کیفیت ها که آزادی های سیاسی یکی از دستاورد ی انست ، باشیم.

رقابت و شفافیت و تخصص، مهم ترین اصول سیستم سازی هستند. از تعداد ۳۰۰ میلیون حساب در نظام بانکی کشورمان ۳۰ میلیون حساب راکد و هشت میلیون حساب بدون شناسه فعال است ، آیا در یک نظام بانکی که سیستمی و شفاف باشد، ممکن است ۴برابر جمعیت کشور حساب بانکی و هشت میلیون حساب فعال بدون شناسه وجود داشته باشد؟

عموم اقتصاددانان اعتقاد دارند که با ثبات بودن سیاست گذاری ها، عدم دخالت نیروهای سیاسی و نظامی و شفاف بودن فعالیت های اقتصادی مهم ترین عامل در عملکرد مثبت کل نظام اقتصادی خواهد بود.
فکر آزاد و فرصت خلاقیت در یک نظام قاعده مند و رقابتی، سیستم سازی را تقویت می کند. اما مهم تر از همۀ آنها، پی آمدهای سیستم سازی است.
در جامعه ای که با تئوری سیستم ها مدیریت می شود و همه جا مانند آفرینش وخلقت، سیستم وجود دارد : راستگویی به صورت خودکار رواج پیدا می کند و افراد مجبور می شوند با هم همکاری کنند و ویژگی های شخصی آنها به حاشیه می رود.

تنها مطالب و مقالاتی که با نام جبهه ملی ايران - ارو‌پا درج ميشود، نظرات گردانندگان سايت ميباشد
بازنشر مقالات با ذكر مأخذ آزاد است