سوریه ناگزیر‌به ادامه مناسباتش با ایران است، هرمیداس باوند در گفت‌وگو باهستی قاسمی(نشریه آرمان)


هستی قاسمی: خروج نیروهای روسی از سوریه در حالی صورت گرفت که پوتین برگ‌های برنده بسیاری در دست داشت؛ وی با هوشیاری و زیرکی بسیار فوق‌العاده‌ای از طریق سوریه وارد معادلات خاورمیانه شد تا بتواند در وهله نخست از انزوای سیاسی خارج شده و سپس مساله اوکراین را به حاشیه بکشاند. از سویی ایران باید با تغییر معادلات میدانی سوریه و سپس خاورمیانه که ممکن است به تغییر جایگاه بازیگران منطقه‌‌ای و فرامنطقه‌ای در آن بینجامد چه کند؟ جایگاه ایران در دولت آینده سوریه در کجا خواهد بود؟

دکتر هرمیداس باوند معتقد است که ایران چاره‌ای جز رویارویی با تغییرات میدانی سوریه نداشته و از سویی هر حکومتی که در سوریه روی کار ‌آید پس از آن در ابتدای امر ممکن است موضع‌گیری‌های غیردوستانه در پی بگیرد اما پس از مدت زمانی با توجه به نیازها و ضرورت‌های خود برای ادامه حیات قطعا در مواضعش نسبت به ایران تجدید نظر خواهد کرد. برای واکاوی این مسائل «آرمان» با داوود هرمیداس باوند، تحلیلگر مسائل بین‌المللی، به گفت‌وگو پرداخته که در ادامه آن را از نظر می‌گذرانید:

تحلیل‌های متفاوتی جهت توافق آمریکا و روسیه برای آتش‌بس با هدف توقف خونریزی وجود دارد؛ اعلام آتش بس در سوریه از سوی واشنگتن و مسکو را می‌توان بدین مفهوم دانست که هدف بیشتر خارج ساختن بازی از دست نیروهای درگیر در سوریه بود؟

در این مورد باید عنوان کرد همه کشورها خواستار توقف خونریزی و آتش‌بس در سوریه میان گروه‌های مخالف سوری بودند، به همین علت برای کمک به افراد و گروه‌هایی که در این مناطق تحت محاصره قرار گرفته بودند این اقدام صورت پذیرفت و در حقیقت آمریکا و روسیه به این نوع از آتش‌بس تن دادند. بدین منظور نیز کمک‌هایی از سوی سازمان ملل متحد انجام گرفت و در حواشی آن نیز برخوردهایی در رابطه با داعش صورت گرفت. در وهله نخست این اقدام برای کمک به افراد و گروه‌های تحت محاصره در این منطقه بوده که گرفتار مشکلات بهداشتی بسیار شدیدی شده بودند. در این راستا نیز امدادهایی نسبت به آنها زیرنظر سازمان ملل متحد صورت پذیرفت. بنابراین آتش‌بس در مناطقی انجام گرفت که گروه‌های میانه‌رو در آنجا فعال بودند.

خروج روسیه از معادلات میدانی سوریه را می‌توانیم به مفهوم آغازی دیگر در مسیر تغییرات جدید سوریه تعبیر کنیم؟

روسیه در تمام این مدت کوشیده از مساله سوریه استفاده ابزاری کند، زیرا در مساله اوکراین به انزوای سیاسی کشیده شده و در تنگنای اقتصادی قرار گرفته بود. ورود مسکو به سوریه فرصتی برای وی فراهم آورد که وارد دیالوگ با غرب شود، زیرا ذی‌نفع بودن روسیه در مساله خاورمیانه برای مسکو فرصتی به وجود آورد که با جان کری و فرانسوا اولاند به مذاکره بپردازد؛ ورود مستقیم و اعزام نیرو به سوریه و مشارکت در مذاکرات تا حدودی وی را از انزوای سیاسی‌اش خارج کرد. در این مدت روسیه به دنبال استفاده ابزاری از سوریه بوده تا به اهداف مورد نظر خود دست یابد. در دولت آینده سوریه باز هم ممکن است بهره‌مندی‌های روسیه در سوریه ادامه پیدا کند. بنابراین روسیه وقتی نیروهای خود را از زمین سوریه خارج کرد که به اهداف خود تا اندازه‌ای دست یافته بود. علاوه بر آن پوتین این مساله را به خوبی درک کرد که حل مساله سوریه عمدتا بر مبنای توافق با آمریکا است. لذا نه تنها به اهداف خود تا حدی جامع عمل پوشاند بلکه وی همچنان به حملات هوایی خود ادامه خواهد داد. روسیه با یک زیرکی خاصی خود را وارد تعاملات بین‌المللی و منطقه‌‌ای کرده تا خود را از انزوای سیاسی خارج کند. از سویی نیز دولت سوریه در این فاصله زمانی به موفقیت‌های قابل توجهی دست یافت و مناطقی را از دست داعش خارج کرد. به عنوان نمونه دولت سوریه با حمایت روسیه موفق شد پالمیرا را از دست داعش خارج و باز پس گیرد.

گفته می‌شود با توجه به تغییرات پیش رو در سوریه امکان تشکیل حکومت فدرال وجود دارد. در این صورت آینده اسد چه خواهد شد؟ جایگاه ایران در این معادلات کجا خواهد بود؟

عمدتا تشکیل حکومت فدرال باز هم به توافق روسیه و آمریکا بازمی‌گردد و در نتیجه باز هم تشکیل حکومت فدرال و ماندن و رفتن اسد به رویدادهای بعدی و تغییرات پیش رو بستگی خواهد داشت. بنابراین نمی‌توان با اطمینان از حکومت فدرال سخن به میان آورد. اما به هر رو حکومت فدرال می‌تواند از تجزیه سوریه جلوگیری کند و تا حدی منافع گروه‌ها و جریان‌‌های تجزیه‌طلب را هم تامین خواهد کرد. چراکه جامعه سوری را گروه‌ها و قوم‌های متفاوت کردها، علوی‌ها، مسیحی‌ها، سنی‌ها و تا حدودی نیز ارامنه تشکیل می‌دهد. بنابراین اگر قرار بر روی کار آمدن یک دولت ائتلافی باشد و حکومت فدرال نیز می‌تواند به عنوان راهی مناسب برای جلوگیری از تجزیه سوریه در نظر گرفته شود در چنین شرایطی قطعا حکومت فدرال عامل بازدارنده در سوریه خواهد بود. آن هم البته همان‌طور که گفته شد به توافق نهایی آمریکا و روسیه بستگی دارد. توافقی که برای ساختار جدید سوریه میان این دو کشور درآینده شکل خواهد گرفت به‌حتم تحقق پیدا می‌کند. بنابراین اگر هم حکومت فدرال در سوریه تشکیل شود تصور نمی‌رود که جمهوری اسلامی دچار لطمه شدیدی شود. حکومت ائتلافی و گروه و جریان‌هایی که مخالف بشار اسد بودند برعکس افراد و گروه‌هایی که به بشار کمک کردند نظر مساعدی نسبت به بشار اسد و حتی ایران ممکن است نداشته باشند اما پس از تشکیل حکومت ائتلافی و گذشت مدت زمانی و ارزیابی مشکلات و نیازهای خود به‌ یقین پس از یک روند زمان‌بر تجدیدنظری هم از سوی آنها انجام خواهد گرفت. هر حکومتی که در سوریه روی کار ‌بیاید پس از آن در ابتدای امر ممکن است موضع‌گیری‌های غیردوستانه در پی بگیرد اما پس از مدت زمانی با توجه به نیازها و ضرورت‌هایش برای ادامه حیات قطعا در مواضع خود نسبت به ایران تجدیدنظر خواهد کرد، زیرا همواره سوریه بود که از ایران منتفع می‌شد. در صورت روی کار آمدن هر دولت دیگری باز هم به نظرم این وضعیت ادامه پیدا خواهد کرد.

خروج اسد از قدرت می‌تواند بسیاری از مسائل را در سوریه تغییر دهد. آیا این مساله می‌تواند به مفهوم از دست دادن سوریه برای ایران باشد؟

هیچ‌گاه هیچ روندی در جهان دائمی نخواهد بود، چراکه اسد یک رئیس‌جمهور است و روزی خواه‌ناخواه باید از صحنه قدرت کنار برود. روشن است که رئیس‌جمهور نیز باید پس از یک دوره زمانی توسط آرای مردم انتخاب شود. در قوانین برخی از کشورها بیش از دو دور نمی‌تواند رئیس‌جمهور بر صحنه قدرت باقی بماند. پس از اینکه ائتلافی انجام پذیرد مصلحت در این است انتخابات سرنوشت سیاسی این کشور را تعیین کند و چه بسا اسد از قدرت کنار برود. اما در شرایط فعلی که داعش مرتکب جنایات وحشتناکی شده است و صدمات بسیار سختی نیز به سوریه وارد کرده امروز همه کشورهای درگیر و ذی‌نفع در سوریه به این نتیجه رسیده‌اند برکناری اسد ممکن است منجر به سقوط سوریه شود و قطعا این خلأ را داعش پس از آن پر خواهد کرد. بنابراین مصلحت را بر این دانستند که بهتر است چارچوب موجود محفوظ مانده و حکومت ائتلافی پس از مدتی با برگزاری یک انتخابات آزاد روی کار‌ آید. طی یک انتخاب آزاد مشخص خواهد شد که تا چه اندازه بشار اسد دارای پایگاه مردمی است یا برعکس انتخابات آزاد نشان خواهد داد که این پایگاه دچار کاهش شده است. اما به هر رو سرنوشت اسد به انتخابات پیش رو در سوریه بستگی خواهد داشت. اما ماندن اسد برای ابد قابل تصور نیست، به‌طور حتم در حکومت ائتلافی همان روابط حسنه دوره بشار اسد یا حافظ تکرار نخواهد شد اما ادامه مناسبات هم با دولت ائتلافی دور از ذهن و بعید نخواهد بود. برای روسیه چندان مهم نیست که بشار اسد بر صحنه قدرت بماند یا نماند اما شرایط برای ایران کاملا متفاوت است در عین حال هم چاره‌ای جز رویارویی با واقعیت وجود ندارد.

برکناری اسد و قطع مناسبات ایران با سوریه و در نهایت کاهش نقش تهران در خاورمیانه همان خواسته واقعی عربستان و هم‌پیمانانش نیست؟

عربستان و همپیمانش در طول این سال‌ها به‌ویژه دو سال گذشته و پس از آن افزایش نفوذ ایران در منطقه و حل و فصل اختلافاتش با گروه ۱+۵ به دنبال توافق هسته‌ای در انتظار کاهش روابط و انزوای ایران بوده و همواره در پی تحقق این هدف نیز هستند، چرا آنها این ادعای واهی را دارند که ایران در سرنوشت کشورهای درگیر جنگ دخالت می‌کند و به دنبال سهم‌خواهی است اما با توجه به شرایطی که به وجود آمده و مسائل مطرح شده در حقیقت روابط ایران و سوریه مانند گذشته نخواهد بود و روابط تا حدودی کاهش پیدا خواهد کرد. همان‌طور که اشاره شد در کوتاه‌مدت این پیشامد قابل پیش‌بینی است اما در بلندمدت آنها به نیازمندی و ضرورت خود برای ادامه روابط با ایران پی خواهند برد. همه این مسائل به بازگشت پناهندگان و آرای آنها و از سوی جامعه مستقر در سوریه و رای شان بازمی‌گردد. در مجموع باید عنوان کرد انتخابات سوریه در آینده و معادلات میدانی این کشور اثر‌گذار و نقش اساسی دارد و در نهایت گزینه تعیین ‌کننده در سرنوشت سوریه انتخابات است. اگر به همان افراد و جامعه مستقر سوری در انتخابات اکتفا شود طبیعی است که بشار اسد مجددا آرای مردمی را کسب خواهد کرد. به هر رو بشار اسد تا تاریخ نهایی انتخابات سوریه پابرجا خواهد بود. تغییرات بسیاری زیادی در معادلات سوریه قابل پیش‌بینی است که چاره‌‌ای جز رویارویی با حقیقت نیست.

در نهایت آینده سوریه و خاورمیانه را چگونه می‌بینید و با توجه به تغییرات پیش رو می‌توان شرایطی متفاوت برای جایگاه بازیگران منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای در معادلات قدرت قائل شد؟
اکنون اتحادیه اروپا تقریبا با مواضع آمریکا و روسیه همسو شده است. بنابراین برای روسیه موفقیت دیپلماتیک شمرده می‌شود، زیرا با ورود آنها به زمین بازی سوریه مساله اوکراین به حاشیه رفته است و این احتمال وجود دارد که تحریم‌های اقتصادی هم برای روسیه به حالت تعلیق در‌آید. لذا روسیه از مساله سوریه استفاده ابزاری کرده است و اگر مساله سوریه حل شود روسیه نیز به خواسته خود خواهد رسید و حتی اگر دولت ائتلافی هم در سوریه روی کار بیاید به نحوی ممکن است به روسیه نیازمند باشند اما اگر حکومت ائتلافی در سوریه به وجود بیاید روابط ائتلافی میان ایران و سوریه تا حدودی در کوتاه‌مدت دچارتعدیل خواهد شد. از سوی دیگر رویدادهای مصر، لیبی و عراق در مساله سوریه تاثیر خواهد گذاشت.

تنها مطالب و مقالاتی که با نام جبهه ملی ايران - ارو‌پا درج ميشود، نظرات گردانندگان سايت ميباشد
بازنشر مقالات با ذكر مأخذ آزاد است