سلیمانی هرکه بود نامش در تاریخ ایران ماندگار شد- اشکان رضوی


اتحاد جماهیر شوروی بزرگترین زراد خانه ی اتمی جهان را در اختیار داشت. بزرگترین کشور جهان بود و کشورهای بسیاری را غیر مستقیم اداره می کرد.
و نکته مهم تر محور این کشور عظیم و قدرتمند روسیه بود که حداقل یک ریشه تاریخی داشت و روی اسلاوها و خاندان تزارها بنا شده بود..
قبل ار آن بریتانیای کبیر را هم داشتیم که خورشید در سرزمینش هیچگاه غروب نمی کرد..
این قاعده ی تمدن بشر است.
ربطی هم به داشتن یا نداشتن بمب اتم ندارد و این بمب نمی تواند ضامن بقای هیچ قدرتی باشد .
درست یازده هزار کیلومتر از قاره امریکا به منطقه لشکر کشیده و مدعی نیز می باشد. امپریالیسم امریکا هنوز روحیه قلدری دهه های گذشته را دارد.درشرایطی که اساسا تنظیم روابط و مناسبات جهانی دچار دگرگونی فاحشی شده.
بگذریم که وارد این مباحث شدن مفصل و وقت گیر است.
اما بارها گفته ام و نوشته ام
تکلیف ما با رژیم استبدادی حاکم کاملا روشن است. بر خلاف عده ای از دوستان یا نیروهای سیاسی و ملی من بارها گفته ام که برانداز هستم و این رژیم باید برود.
اما برای رفتن رژیم و پلن سرنگونی ایرانی شرافتمند دست نیاز به سوی بیگانه دراز نمی کند. آن هم بیگانه ی دیوانه ای چون ترامپ.
قاسم سلیمانی و عملکرد او هم به کنار…
اصلا قاسم سلیمانی نه محسن رضایی یا باقر قالیباف
اگر ادعای ایرانی بودن داریم و خود را آزاد مرد می دانیم چگونه تعصب و غرور ملی مان اجازه می دهد که یک بیگانه شهروند کشورمان را سلاخی و ترور کند؟
مگر قانون جنگل حاکم است؟
مگر اوضاع ما در حد کشورهای افریقایی و عراق و افغانستان تنزل پیدا کرده که امریکایی برای ما تصمیم بگیرد؟ و بخواهد به زعم عده ای خوش خیال دشمن ملت و بازوی سرکوب را برای نجات ملت از میان بردارد؟
مگر ما برای امریکا دعوت نامه فرستادیم؟مگر ملت ایران از امریکا کمک خواسته بود؟
سالهاست به بهانه انرژی هسته ای تحت شدید ترین تحریم ها قرار گرفته ایم.
از سویی سستی و کاهلی دولتمردان رژیم و دیپلماسی ترس خورده و از سویی قلدری و زیاده خواهی غربی ها.
یعنی چه که ما بمب هسته ای نمی خواهیم؟چه معنی دارد تمام مراکز هسته ای و نظامی کسورمان مدام زیر نظر دشمن ترین دشمنان به ملت باشد؟بیجا کرد آن دولتمردی که پای چنین توافقات نکبت باری را امضا کرد.
کدام کشور غربی مراکز هسته ای و نظامی اش را مانند گاراژ در معرض تجسس بیگانه می گذارد؟
شرف ملی چه می شود؟عرق ملی چه می شود؟
این ادبار تاریخی است دوستان که گرفتارش شده ایم.
بعد از ترور قاسم سلیمانی عده ای خشنود شدند و گفتند که سلیمانی در سرکوب ها دست داشته است و….
حالا من نمی دانم رفرنس و مستندات این عزیران چیست.
اما
نیروی قدس سپاه فقط وظایف برون مرزی دارد و به لحاظ ساختاری چنین چیزی در دستور کارش نیست و با توجه به اینکه حداکثر پنج هزار نیرو نیز بیشتر ندارد منطقی نیست با توجه به مراکز حضورش در منطقه خود را درگیر رویدادهای داخلی نیز کند.
دوما رژیم به انداره کافی ماشین سرکوب و بازوهای قدرتمند برای اعتراضات داخلی دارد که نیاز به حضور سپاه قدس نباشد. بسیج و نیروی انتظامی و اطلاعات و سپاه و….
اگر می خواهیم با رژیم مخالفتمان را ابراز کنیم این مخالفت باید مبتنی بر منطق و استدلال مستند باشد. صرفا بگوییم شنیدیم و گفتند و دیدیم هوشمندانه نیست.
و اتفاقا بازی کردن ناخواسته در زمین رژیم است.
من بارها در جلسات خودمان هم گفته و ابنجا هم می گویم
مدعی ناسبونالیست هستیم اما سالی یک بار برای ادای دین و تشکر به مزار جانباختگان یا همان شهدای جنگ هشت ساله نمی رویم.
و شگفت اینکه گاهی اگر تمسخرشان نکنیم می گویم می خواست نرود….
ملی بودن فقط به شعار و تایتل نیست. باید در عمل ملی گرا بود. از دید من اگر آنها ۹۹درصد برای ایدئولوژی رژیم و فقط یک درصد برای میهن جانشان را داده باشند آن یک درصد چنان ارزشمند و بزرگ است که باید هر آیینه به احترامشان کلاه از سر برداریم.
سلیمانی هرکه بود نامش در تاریخ ایران ماندگار شد.
ما با اندیشه او مخالف هستیم. اما هشت سال نبرد او با دشمن متجاوز بیگانه قابل ستایش است. حداقل به احترام آن هشت سال مبارزه با دشمن بعثی ،حرمت نگه داریم.
مصدق بزرگ حتا به دشمن ترین دشمنانش هم بی حرمتی نکرد. پیرو مکتب مصدق بودن دشوار است به راستی.

تنها مطالب و مقالاتی که با نام جبهه ملی ايران - ارو‌پا درج ميشود، نظرات گردانندگان سايت ميباشد
بازنشر مقالات با ذكر مأخذ آزاد است