سخنی با هموطنان مقیم امریکا همزمان با دیدار با وزیر امور خارجه- ضیاء مصباح; جبهه ملی تهران


نکته هاییکه بایستی در ارتباط با دستورات صادر شده پرزیدنت ترامپ طی ماههای حضور ایشان بر کرسی ریاست جمهوری آمریکا ……در ملاقات ایرانیان با وزیر امور خارجه امریکا که قریبا بر گزار میشود مورد توجه قرار گیرد را با نگاه به منافع ملی ایرانیان با همه آزردگی (و استدلال اینکه این جماعت غاصب نباشند هر جریانی میخواهد بیاید یعنی همان تصور غلطی که حتی پیشکسوتان عالم سیاست سال ۵۷ داشتند و نتایج انرا میبینید و آزموده را آزمودن خطاست ) مطرح میسازد :

& – قانون مهاجرت و ملیت مصوب ۱۹۶۵ میگوید هیچ تبعیضی در خصوص ویزا بر اساس جنس، نژاد ، ملیت ، محل تولد و سکونت نباید اعمال شود ،

آثار تصمیماتی مغایر ، بهر دلیلی مسیر زندگی متفکرین و نخبه های ایرانی آمریکایی را تغییر میدهد و ارامش و آسایش بسیاری از فرهیختگان ایرانی و خانواده هایشان را متاثر میسازد ، همچنانکه خروج امریکا از برجام که آثار اصلی خود را بعد از ۱۳ آبان بطور کامل نشان خواهد داد و تنها در این مدت کوتاه بعد از اعلام آن ارزش پول رایج را به یک سوم کاهش داد و مسایل اجتماعی و اخلاقی متعاقب ان که حدیث مفصل خواندن دارد .

براین مبنا از ایرانیان با نفوذ و مرتبط با مجامع بین المللی و مجلسین آمریکا و نمایندگان حزب حاکم که خوشبختانه بسیارند میخواهیم که با بیان نتایج منفی اینگونه تصمیمات که حتی مورد تایید مشاورین عاقل هر سیستمی چه برسد به آمریکا نمیباشد ، دست به کاری زنند که غصه سر آید

&- مهاجرین هموطن مقیم آمریکا و ایرانیان در رفت وآمد که به میلیونها نفر بالغ میشوند، بطور مستمر با درون کشورشان ارتباط عاطفی ، انسانی ، اجتماعی ، اقتصادی و خانوادگی دارند و این ارتباطات (هر چند ممکنست حکومت فعلی به دلایل غیر اصولی موافق نباشد) در ۴ دهه گذشته قوی تر ، بنیادی تر و موثرتر شده و تحت هر شرایط استمرار خواهد داشت .

این روزها و در پی خروج از برجام این جامعه کلان بشدت مبهوت و متاثر مانده و معتقدند تمرکز فکر و خلاقیت در هر دوسوی مختل و نا کار آمد شده که اثار زیان بار آن از جهات مختلف آشکار و قابل درک میباشد .

& – در رابطه با منافع ملی آمریکای پیشرو ، مقتدر ، بی نیاز ، آگاه براین مهم تاکید میشود که تیشه به ریشه روابط انسانی ساکنان ان کشور بزرگ و معتبرزد ن بخردانه نیست ، آنهم در شرایطی که آمریکا مرکب از ملیتهای مختلف بوده و همه مهمانان بحق خود را صاحب خانه میدانند و بایستی از عواقب تصمیماتی بدین گونه در تمامی نقاط گیتی که ملتها را بجای حکومت نشانه میرود در امان بمانند

& – از سوی دیگر سالمندانیکه از بد حادثه در میان سالی به آمریکا پناه برده اند وامروز گرفتار معضلات و مشکلات بسیاری ناشی از سن وسال هستند ،از دیدار و ملاقات با فرزندان و بستگانشان که نقش عظیمی در ادامه حیات آنان دارند به دلایل مختلف مخصوصا برابری ارزش پول محروم مانده و بر طول عمر آنان اثر منفی خواهد داشت ، متولیان امروز آمریکا باید بدانند که ایرانیان در رفت و آمد از موثر ترین و با شخصیت ترین اقلیتهای ان دیارند .

& _دراین وادی مغزهای متفکر و اثر گذار ایرانمان که طی سالیان جذب مراکز علمی و تحقیقاتی آمریکای مترقی و پیشرو در مطالعات اجتماعی ، صنعتی ، فضایی وشده اند و نقش عظیمی در این مقوله دارند ، تمرکز فکری آنان در این مقوله و به این دلایل لطمه میبیند که با منافع حتی کوتاه مدت مراکز علمی جهان و آن کشور نمیخواند

& _ نگارنده بدفعات شاهد عواطف و روابط بسیار ارزنده شرقیایرانی ، اولیاء این انبوه دانشمندان وطنمان در ان دیار بوده و هر گونه مانع در مسیر احترام به این احساسات و روابط اصولی انسانی را ، خلاف اخلاق ، روابط اجتماعی و انسانیت میداند و بشدت هشدار میدهد ، هر چند که در این میان تند روی هایی بوسیله حکومتهای دو کشور صورت میگیرد که ضربه آن نبایستی نثار ملت شود

& – جوانان مشغول به تحصیل مبرا ازارتباطات غیر منطقی ، صرفا بر مبنای شایستگی بعداز طی مدارج دانشگاهی در همین وانفسای درون ، با کسب درجات ممتاز بعد اخذ پذیرش به ان دیار آمده اند و گروه بسیاری با هزینه خود و با شایستگی های علمی که متاسفانه به دلایل بسیار منجمله نابسامانی های عجیب و غریب داخل کشور نهایتا جذب آن کشور میشوند ، با این گونه تصمیمات با آزردگی درونی و روانی همراه و از بازده مطلوب دور خواهند شد .

&- موضوع فرار مغزها در این رابطه قابل تعمق است و حکومت در این میان از لطماتیکه به پیشرفت علوم جهانی وارد میشود مشابه بسیاری امور غافل « درتوهم برآمده از منافع کوتاه مدت دردوران هرج و مرج متوقف مانده » نهایتا بر فقر فر هنگی کشورمان که ممتازترین ها را به جوامع علمی گیتی ارایه نموده و مینماید ، خواهد افزود .

&- گروه دیگر متاثر از این تصمیمات غیر منصفانه ، سرنوشت جوانانی میباشد که همسر شان در ایران و در انتظار مجوز ورود به آن خطه و پیوستن به شریک زندگیش مانده اند ، که با اینگونه تصمیمات زندگی آنان مختل میشود و امکان ترمیم آن فراهم شدنی نخواهد بود

&- جامعه دیگر در این وادی آ نانی میباشند که در پی برجام و توافق هسته ای برنامه مبادلات اقتصادی و بازرگانی وسیع و مفیدی را پی افکنده اند که طبعا برآمده از عرق ملی بوده ، سر مایه مادی و توان فکری و اندیشه خود را مصروف بهره برداری مشروع از تصور تقویت و توسعه حسن روابط اقتصادیبازرگانی با جهان دانسته اند و با تصمیمات این چنینی بلا تکلیف و مایوس میشوند و فراتر از خسارتهای اقتصادی و ا ز دست رفتن امکانات شغل آفرینی، انحرافات گوناگون ( بر خلاف منافع ملی و جامعه رو به تحول) در انتظار آنان خواهد بود .

از همه مهمتربنوشته یکی از اصلاح طلبان« منصرف » ۳ نکته در این مبحث قابل استناد هموطنان در این دیدار اثر گذار میباشد : الف هیچیک از رژیم‌های سیاسی دیکتاتوری بر اثر تحریم‌های فلج‌کننده سرنگون نشده‌اند. رژیم کمونیستی کره شمالی هفت دهه دوام آورد.

حکومت کیم ایل سونگ از ۱۹۴۸ تا ۱۹۹۴، پسرش کیم جونگایل از ۱۹۹۴ تا ۲۰۱۲ و از آن سال تاکنون فرزند او کیم جونگاون رهبر است.

رژیم سوسیالیستی کوبا هم تحت رهبری فیدل کاسترو و برادرش رائول کاسترو ۵۸ سال در برابر تحریم‌های یکجانبه آمریکا دوام آورده است.

رژیم بعثی صدام حسین نیز در مقابل تحریم‌های فلج‌کننده تا آخر ایستاد و تحریم‌های کمرشکن موجب سقوط آن رژیم نشد.

تحریم‌های سودان هم که از سوی کنگره آمریکا در سال ۱۹۹۳ وضع شد نه تنها موجب سرنگونی رژیم ژنرال عمر البشیر نشد (که در ۳۰ ژوئن ۱۹۸۹ با کودتا به قدرت رسید)، بلکه حکم بازداشت او ـ که از سوی دیوان بین‌المللی کیفری به اتهام ارتکاب جنایت جنگی و پاکسازی قومی در سال ۲۰۰۹ صادر شدههم از سوی همه دولت‌ها نادیده گرفته شد

ب : کارتر، رئیس‌جمهور اسبق آمریکا، در مورد آثار تحریم‌های اقتصادی بر مردم در ۲۶ دسامبر ۲۰۱۴ در واشنگتن پست نوشت: «در سفر‌هایی‌ که من به کشور‌های تحت تحریم اقتصادی داشته‌ام خود از نزدیک نتایج بی‌رحمانه این تحریم‌ها را در زندگی‌ مردم بی‌گناهی که راجع به اختلافات بین‌المللی هیچ نمی‌دانند و در حکومت‌های دیکتاتوری زندگی‌ می‌کنند، دیده‌ام.

تحریم بر علیه این رژیم‌ها اغلب بی‌‌فایده است… شرایط در کره شمالی‌ بسیار تراژیک‌تر از کوباست.

آمریکا ۶۴ سال پیش تحریم اقتصادی را بر علیه آن کشور آغاز کرد.

گرسنگی و کمبود غذای شدید در آنجا وجود دارد.

بر طبق برآورد سازمان ملل هر نفر روزانه به ۶۰۰ گرم حبوبات نیاز دارد، ولی‌ در کره شمالی‌ میزان آن ۱۲۸ گرم در روز است.

برآورد پژوهشگران کنگره آمریکا در سال ۱۹۹۸ حاکی از آن بود که سالانه بین ۳۰۰ هزار تا ۸۰۰ هزار نفر در کره به دلیل گرسنگی جان خود را از دست می‌دهند.

کمک‌های آمریکا به مردم کره شمالی‌ که در دهه ۱۹۹۰ آغاز شده بود، توسط پرزیدنت جرج بوش پسر کم شد و پرزیدنت اوباما در سال ۲۰۱۰ آنها را به طور کامل قطع کرد.

اگر قرار است تحریم بر علیه کشوری برقرار شود، باید به صورت محدودیت برای مسافرت‌های خارجی‌ رهبران آن، حساب‌های بانکی و امتیازات ویژه دیگر آنها باشد، نه نابودی اقتصادی که زندگی‌ مردم عادی را تأمین می‌کند

ج : به گزارش بانک جهانی، رشد اقتصادی ایران در سال‌های ۲۰۱۲ و ۲۰۱۳ به ترتیب به منفی ۷.۵ و منفی ۲ درصد کاهش یافت. اما در چهار سال ۲۰۱۷۲۰۱۴ میانگین رشد سالانه اقتصادی ایران به مثبت ۵ درصد افزایش یافت.

به گزارش بانک جهانی، نرخ تورم ایران در سه سال ۲۰۱۱ و ۲۰۱۲ و ۲۰۱۳ به ترتیب به ۲۰.۶، ۲۷.۳ و ۳۹.۳ درصد افزایش یافت. اما در سال‌های ۲۰۱۴ و ۲۰۱۵ و ۲۰۱۶ و ۲۰۱۷در پی تفاهم برجام سیر نزولی گرفته و به ترتیب به ۱۷.۲، ۱۳.۷، ۸.۶ و ۹ درصد کاهش یافت.

پیامدهای آن تحریم‌ها بسیار سنگین بود. هنوزاز شر تبعات آن تحریم‌ها رها نشده که با خروج آمریکا از توافق هسته‌ای و آغاز دور جدید تحریم‌ها ، مردم ایران باید هزینه سنگینی بابت آنها بپردازند.

حکومت دیکتاتورفعلی چاره‌ای جز دور زدن تحریم‌ها در پیش ندارد. افزایش چشمگیر فساد اقتصادیو غارتگرانی چون بابک زنجانی‌هایکی از پیامدهای دور زدن تحریم‌هاست.

قدرت تند روها و سپاه هم در این فرایند افزایش بیشتری پیدا خواهد کرد

تحریم‌های اقتصادی کمرشکن مسئله بسیار غامض ایرانیان را حل نمی‌سازد، بلکه از نظر سیاسی موجب انزوای بیشتر، بسته شدن بیشتر فضای سیاسی و امنیتی شدن جامعه می‌شود.

قدرتمند شدن مردم و جامعه شرط لازم برای گذار از دیکتاتوری به دموکراسی است.

تحریم‌های کمرشکن مردم و جامعه را به شدت ضعیف و ناتوان می‌سازند.

هدف آزادی‌خواهان، گذار ایران از دیکتاتوری حاکم به دموکراسی سکولار است، نه مسدود کردن راه آن

& – انتظار میرود این مهم بوسیله ایرانیان اندیشمند ، بانفوذ و کارآمد مقیم آمریکا در این دیدار و تماسهای مکرربعدی ، تا ابطال تصمیمات مغایر منزلت انسانی ،پی گیری وتعقیب شود و کارها و امور فی مابین دو کشور که طی ۴ دهه هیچکس و هیچ دولتی به دلیل عمق روابط برآمده از ضرورتها و جهان بینی، نتوانسته به آن خللی وارد سازد ادامه یابد

روال نه چندان آسان به دست آمده بعداز اتفاق عجیب سال ۵۷ که به خود کشی نهنگ ها « بگفته ژیسکاردستن » تشبیه شد ، تا اواخر سال بگذشته ایرانی البته بطور نسبی در مراودت ها ، مسافرتها ، سکونتها و تنظیم قرار دادهایی مشابه «برجام »مفید مینمود .

در این موقعیت امید به توسعه اصولی روابط با همه کشورها را داشتیم و به تب راضی شدیم

طبعا تا جانشین شدن سیستم و حکومتی عاقل با تمرکز اختیارات ، پاسخگویی ، وحدت فرماندهی و قانونمند بدور از رابطه ها … یا تغییری عمیق در چگونگی ها و تمامی معیارهای تحمیلی « با حداقل خسارت به منافع ملی حاصل کوشش میلیونها ایرانی با در آمدهای ارضی و ارزی کشور» فرصت حضور در آمریکا را که یک عمر کار مفید و سازنده میطلبد و جای تن آسایی نیست ، از دست نخواهیم داد تا مفهوم استقلال و آزادی را با معیار واقعی درک کنیم

در این مقطع حساس به یاری هموطنان آزادمنش ، سلیم النفس و مبرا از هر گونه وابستگی مقیم خارج از کشورمان بویژه ایالات متحده امریکا « با ارتباطاتی برنامه ریزی شده و هدفمند بر مبنای منافع ملیمان » سخت دلبسته ایم که چنین باد

تنها مطالب و مقالاتی که با نام جبهه ملی ايران - ارو‌پا درج ميشود، نظرات گردانندگان سايت ميباشد
بازنشر مقالات با ذكر مأخذ آزاد است