زنان راهبر؛ مریم بختیاری و زهرا رهنورد – مرتضی کاظمیان


زنان آزادی‌خواه و وطن‌دوست در تاریخ سیاسی معاصر ایران کم نبوده‌اند. کوشندگان بی‌باکی که نه تنها دوشادوش مردان، که گاه پیشاپیش آنان گام برداشته‌اند. زهرا رهنورد که در سه سال گذشته همراه میرحسین موسوی و مهدی کروبی در خانه محبوس شده، بارزترین شاهد این سال‌هاست. رهنورد نه فقط برای جنبش زنان ایران، که برای جنبش دموکراسی‌خواهی ایران، فخر و ستاره‌ای برجسته محسوب می‌شود. ادامه‌ی حبس غیرقانونی این بانوی ۶۸ ساله، خود گواهی مهم برای جایگاه موثر اجتماعی ـ سیاسی اوست. چنان‌که بازتاب‌دهنده‌ی هراس تمامیت‌خواهان از آزادی او ـ همچون موسوی و کروبی ـ است.

حکایت حصر غیرانسانی رهنورد و موسوی، شاید یادآور ترور فجیع پروانه و داریوش فروهر است. آن‌جا که طراحان و آمران ترور، کاردآجین کردن رهبر حزب ملت ایران را کافی ندانستند و حذف فیزیکی همسرش را نیز در دستور کار قرار دادند. پروانه، تنها همسر داریوش نبود؛ شخصیت سیاسی مستقل و موثر خود را داشت.

چنان‌که در ابتدای مکتوب آمد، در تاریخ جنبش زنان ایران و به‌ویژه در فهرست زنان مبارزی که در موقعیت راهبری و پیشگامی ایستاده‌اند، ستاره‌ها کم نبوده‌اند. چنان‌که از سرزمین لرنشین ایران، جز رهنورد، یک قرن پیش بانویی قد کشید که نام خود را در کنار مردان آزادی‌خواه مشروطه، ثبت و ضبط کرد: مریم بختیاری.

مریم، دختر حسینقلی‌خان ایلخانی، از سران ایل بختیاری، متولد ۱۲۵۳ بود. وی در متن زندگی ایلیاتی در تیراندازی و سوارکاری مهارت کافی داشت. جز این، سود جسته از موقعیت خانوادگی ویژه، او از زنان تحصیل‌کرده و روشنفکر زمانه‌ی خویش محسوب می‌شد.

بی‌بی مریم ازجمله کنشگران دلیر عصر مشروطه و از مشوقان سردار اسعد بختیاری برای فتح تهران محسوب می‌شود. چنان‌که سخنرانی‌ها و مکاتبات و تلگراف‌های او برای مبارزه با استبداد محمدعلی شاهی، ثبت و شهره است. مریم بختیاری پیش از فتح تهران، همراه با گروهی سوار، مخفیانه راهی تهران شد. پس از حمله‌ی سردار اسعد، او نیز تفنگ در دست گرفت و با همراهانش از پشت‌بام خانه‌ای مسلط بر بهارستان، به ستیز با قزاق‌ها برخاست. مشارکت موثر وی در فتح تهران، چنان بر محبوبیت مریم افزود که به “سردار”ی ملقب و مشهور شد.

آوازه‌ی شجاعت و بی‌باکی “سردار مریم بختیاری” از منطقه فراتر رفت. مبارزه‌ی او با انگلیسی‌ها در جریان جنگ جهانی اول، و بعدتر در ماجراهای مربوط به قرارداد ۱۹۱۹ (که براساس آن، امور کشوری و لشگری در عمل زیر نظر مستشاران انگلیسی قرار می‌گرفت) ادامه یافت. قدرت سردار مریم در منطقه بدان حدّ بود که روس‌ها پس از فتح اصفهان منزل او را هدف تاخت و تاز قرار دادند و اموال و املاک وی را مصادره کردند.

افزون بر این‌ها، منزل سردار مریم بختیاری نیز همواره پناهگاه آزادی‌خواهان عصر مشروطه بود. ازجمله پس از کودتای سوم اسفند ۱۲۹۹ وی برای مدتی میزبان دکتر محمد مصدق بود. دکتر مصدق که دولت کودتا را به رسمیت نشناخته و معترض شده بود، از مقام خود (والی‌گری فارس) استعفا داد و برای مصونیت از تعرض کودتاچیان، تا سقوط کابینه سیدضیاء در ایل بختیاری ماند.

سردار مریم بختیاری، سه سال پس از اعدام فرزندش علی‌مردان‌خان به دستور رضاشاه در اصفهان، در سال ۱۳۱۶ چشم بر جهان فروبست. پدر مریم (حسینقلی‌خان ایلخانی)، برادر وی (سردار اسعد بختیاری) و همسرش (ضرغام‌ا‌لسلطنه بختیاری)، هر سه از چهره‌های شاخص سیاسی ـ اجتماعی زمانه‌ی خود بودند؛ اما نام سردار مریم بختیاری، هویت و امضاء خود را داشت و در تاریخ تحولات سیاسی ـ اجتماعی معاصر ایران، ثبت شد.

حدود یک قرن پس از سردار مریم بختیاری، اینک دکتر زهرا رهنورد از همان پهنه‌ی سرزمینی، ستاره‌ی درخشان آسمان آزادی‌خواهی ایران شده است.

صرف‌نظر از شخصیت فرهنگی و دانشگاهی زهرا رهنورد، و مستقل از همراهی وی با همسرش در جریان انتخابات ریاست جمهوری، او از همان فردای کودتای انتخاباتی ۱۳۸۸ همراه راسخ و صادق جنبش سبز شد. رهنورد مکرر تاکید کرد که “نه دولت احمدی‌نژاد را به رسمیت می‌شناسیم و نه پشت پرده سازش می‌کنیم.” وی به صراحت گفت که “آزادی‌خواهی و سلحشوری جزو آرمان‌های من در زندگی بوده و به‌خاطر همین از مرگ هم هیچ هراسی ندارم. سینه‌مان را سپر کرده‌ایم و من به شخصه آماده هرگونه تیر و حمله و تروری هستم.”

دیدگاه‌های رهنورد در مواردی حتی از میرحسین موسوی نیز، واجد صراحت بیشتری بوده، و به محورهای مهمی ورود کرده است؛ ازجمله این‌که تصریح می‌کند: “اگر موسوی یا آقای کروبی در این انتخابات رییس جمهور می‌شدند قطعا رییس جمهور موفقی نبودند چرا که ساختار انقلاب اسلامی خیلی زود از مسیر سالم خودش خارج شده؛ بسیاری از اتفاقات و انحرافات در این ایام گریبانگیر کشور ما شده است که کودتای انتخاباتی ریاست جمهوری یکی از آنها و باعث برملا شدن آن شد. من فکر می‌کنم این اتفاق برای ملت قدم مهمی در دست‌یابی به دمکراسی و آزادی و قانون‌گرایی است که امیدوارم از طریق جنبش مسالمت‌جوی اصلاحی تحقق پیدا کند.”

رهنورد همچنین در اظهارنظری مهم، در مورد اعدام‌های فله‌ای ۱۳۶۷ می‌گوید: “آن اتفاق لکه‌های سیاهی است که به آب زمزم و کوثر، سفید نتوان کرد.”

زهرا رهنورد بی‌گمان در کنار موسوی و کروبی، از راهبران جنبش اجتماعی امروز ایران است؛ جنبشی که هرچند بروز و ظهور خیابانی آن هدف سرکوب خشونت‌بار قرار گرفته و به سایه رفته، اما در متن جامعه‌ی ایران جاری است و خواسته‌های خود را جا‌به‌جا و در هر بزنگاهی مطرح و به شکل‌های گوناگون، پیگیری می‌کند. تداوم حصر خانگی رهنورد، پابه‌پای ادامه‌ی حبس غیرقانونی همسرش و کروبی، خود شاخص مهمی از موقعیت و منزلت سیاسی ـ اجتماعی اوست.

جنبش زنان و جنبش دموکراسی‌خواهی ایران از مریم بختیاری تا زهرا رهنورد، و از مشروطه تا جنبش سبز، همچنان به راهبران زنِ آزاده و دلاور خود می‌بالد.

تنها مطالب و مقالاتی که با نام جبهه ملی ايران - ارو‌پا درج ميشود، نظرات گردانندگان سايت ميباشد
بازنشر مقالات با ذكر مأخذ آزاد است