راست افراطی و «منافع ملی» : مرتضی کاظمیان


یادداشت حسین شریعتمداری در کیهان، پرده‌برداری دوباره و عریان‌سازی بی‌پروای موضع راست افراطی در ایران، در قبال مفهوم و مقوله‌ای به‌نام «منافع ملی» است.خلاصه و جوهر حرف مدیرمسئول کیهان این است: ایران با وجود وضع اسف‌بار اقتصادی که گریبان همه (از حکومت تا مردم) را گرفته، از میلیاردها دلار درآمد مترتب بر فروش گاز به اروپا صرف‌نظر کند؛ در کنار مسکو بایستد و اروپا را ـ در پی بحران اوکراین ـ تحت فشار قرار دهد.
بعید به نظر می‌رسد حتی از جمع همراهان حکومت، جز راست افراطی، کسی و جریانی با زاویه نگاه و پیشنهاد مدیرمسئول کیهان هم‌رأی باشد. چه، از زاویه‌ منافع طیف‌های مختلف شریک در قدرت (حکومت) نیز صرف‌نظر کردن از درآمد چند میلیاردی در این زمانه‌ وانفسای اقتصاد ایران، کاری عاقلانه محسوب نمی‌شود. جایگاه «منافع ملی» در نگاه راست افراطی (تمامیت‌خواهان) اما در موضع‌گیری اخیر شریعتمداری، به‌مثابه‌ یکی از سخنگویان برجسته‌ این جریان سیاسی، تدقیق شده است.

منافع ملی

مراد از منافع ملی، به اجمال، منافعی است که حاکمیت‌ها به نمایندگی از ملت‌های خود و در مناسبات با سایر کشورها، مورد توجه و تعقیب قرار می‌دهند. این مفهوم/مقوله (منافع ملی) در دوران پس از جنگ جهانی دوم و تحت تاثیر آموزه‌های مکتب واقع‌گرایی، بازخوانی و ایضاح شد. مورگانتا از اندیشمندان روابط بین‌الملل، نظریه واقع‌گرایی در سیاست‌های بین‌المللی را بر مبنای مفهوم منافع ملی مطرح کرد. به عقیده‌ او، مقصود از منافع ملی منافعی است که دولت‌ها، سیاست خارجی خود را بر مبنای آن تعریف و پیگیری می‌کنند.
منافع ملی حاصل جمع منافع شهروندان یک کشور نیست. این کلیدواژه هرچند در تمامیت خود منافع عمومی‌ جامعه و کشور را لحاظ و تعقیب می‌کند اما با نوع رژیم سیاسی مستقر در ارتباط است. به بیان دیگر، منافع ملی نتیجه رشد مفهوم حاکمیت ملی و متأثر از آن است.

«ملت» البته مفهومی ‌اعتباری است که دولت به‌مثابه‌ عالی‌ترین مرجع اقتدار در چارچوب مرزهای جغرافیایی کشور آن را نمایندگی می‌کند و حکومت، کارگزار آن در مدیریت امور داخلی و خارجی است. داوری عمومی ‌مردم نسبت به کیفیت اقدام و کارنامه‌ حکومت، شاخصی برای تعیین میزان موفقیت حکومت و ترازی برای ارزیابی میزان مقبولیت نظام سیاسی است.

مفهوم منافع ملی نیز گره خورده با مقبولیت نام سیاسی، و همچنین مبتنی است بر «ارزش‌های اساسی» جامعه. مولفه‌هایی چون: پاسداری از تمامیت ارضی و حاکمیت کشور، تأمین رفاه عمومی، و مراقبت از راه و روش زندگی ملی، ازجمله عناصر سازنده‌ی منافع ملی برشمرده می‌شوند.

شاخص تأمین منافع ملی با شاخص مقبولیت نظام سیاسی و رضایت شهروندان از آن در ایجاد و پاسداری از امنیت عمومی، رفاه اجتماعی، ثروت ملی، و نیز تأمین و تحقق حقوق شهروندی و دموکراسی در جامعه، در پیوند و هم‌گام است. این‌چنین تأمین و تحقق و تداوم آرامش، امنیت، توسعه اقتصادی، پویایی فرهنگی و علمی ‌و عدالت قانونی در سطح داخلی، و تأمین و تعقیب و تعمیق صلح و پاسداری از یکپارچگی جغرافیایی و تحصیل ثروت و منافع مادی در عرصه بین‌المللی، اهداف اصلی و بلافاصله حاکمیت‌ها برای تحقق منافع ملی محسوب می‌شوند؛ و حکومت مبتنی بر دموکراسی و حقوق بشر که رضایت عمومی را ‌در سایه‌ تأمین منافع ملی جلب کند، حکومتی «نیک»، توصیف می‌شود.

فاصله‌ راست افراطی از منافع ملی

با تعریفی که به اجمال از کلیدواژه‌ «منافع ملی» شد، می‌توان با تکیه بر مکتوب مدیرمسئول کیهان، نسبت تمامیت‌خواهان با منافع ملی را تدقیق کرد. در نگاه راست افراطی، تکلیف مقوله‌هایی چون «توسعه سیاسی» و «توسعه فرهنگی» که از پیش مشخص است. مفاهیمی چون دموکراسی و حقوق بشر، جایی در گفتمان و رویکرد تمامیت‌خواهان ندارد. چنان‌که صلح‌ستیزی و گفت‌وگو گریزی راست افراطی در داخل و خارج، نیازی به توضیح ندارد. اما آنچه که بر شکاف و فاصله‌ راست افراطی با مولفه‌ها و زمینه‌های ضروری تحقق منافع ملی می‌افزاید، یکی همین بی‌توجهی به «تحصیل ثروت و منافع مادی در عرصه بین‌المللی» است.

درحالی‌که روسیه بیش از ۳۰ درصد گاز مورد نیاز اروپا را تامین می‌کند و این قضیه، با بحران اوکراین و تهدید پوتین تحت تأثیر قرار گرفته، حالا حسین شریعتمداری از «دست انتقام الهی» می‌گوید که «از آستین روسیه بیرون آمده» و هر ایرانی که «از اندک غیرت دینی و ملی برخوردار باشد» باید از آن احساس رضایت کند.

فراتر از این، مدیرمسئول کیهان معتقد است، ابراز اعلام آمادگی برخی مقام‌های مسئول در ایران برای صادرات گاز به اروپا در این وضع (که به نوعی جایگزینی گاز ایران با گاز روسیه است)، «باز گذاشتن دست دشمن برای ادامه وحشی‌گری… و باز کردن راه آنها برای تخریب سنگرهای خودی و تجاوز به حریم میهن اسلامی» است.

وی مدعی می‌شود که «خوشبینانه‌ترین برداشت درباره آنها، این است که کمترین و ابتدایی‌ترین شایستگی و لیاقت را برای حضور در مسئولیت‌های کنونی ندارند! و ادامه حضورشان در مسئولیت آب ریختن به آسیاب دشمن است.»

درحالی‌که در نقطه‌ای کاملا متفاوت، حسین شریعتمداری عمق ترجیح و نگاه خود به «مسکو» و «ایران» را آشکار می‌کند، و از شدت بی‌اعتنایی خود به تحصیل ثروت و منافع مادی ایران، پرده‌برداری می‌نماید. حکایت وی، به ماجرای مشهور فردی می‌ماند که برای متهم کردن همسایه‌ خود به قتل، دشنه در سینه‌ خود فرو کرد. شریعتمداری برای ایجاد بحران اقتصادی در اروپا، حاضر به تشدید وضع بحرانی اقتصاد در ایران می‌شود.

مدیرمسئول برگزیده‌ رهبر جمهوری اسلامی ـ که یکی از مهم‌ترین بازوهای رسانه‌ای ضددموکراتیزاسیون را در ایران در اختیار دارد ـ بار دیگر منویات و کیفیت نگاه جریانی را توضیح می‌دهد که نشان داده برای تداوم اقتدار غیردموکراتیک خود، حاضر به تحمیل هر هزینه‌ای به ایران و ایرانیان است.

راست افراطی که به‌خصوص در هشت سال گذشته پایگاه‌های خود را در ساختار سیاسی قدرت مستحکم و ریشه‌دارتر ساخته، هم برای دولت اعتدال‌گرا و هم برای نیروهای اجتماعی ملی و حامی گذار دموکراتیک در ایران، بزرگ‌ترین تهدید و مانع محسوب می‌شود.

در برابر تمامیت‌خواهان، دست نیروهایی که باورمند به لزوم تحقق منافع ملی هستند یا ـ دست‌کم ـ نگاه آنان به این مفهوم/مقوله، در فاصله با راست افراطی است، چندان خالی نیست. مستقل از وجود دولت اعتدال‌گرا، به‌نظر می‌رسد طیف گسترده‌تری از نیروهای سیاسی ـ اجتماعی، در عرصه‌هایی به اشتراک نظر و عمل رسیده‌اند. محافظه‌کاران عمل‌گرا، راست میانه، و اصول‌گرایان واقع‌بین، هرچند که به نسبت‌هایی رویکردهای اقتدارگرایانه دارند، اما ـ به علل و دلایلی که موضوع این یادداشت نیست ـ در فاصله‌ای محسوس با راست افراطی قرار گرفته‌اند. و این مستقل از نیروهای اجتماعی حامی گذار دموکراتیک (اعم از طیف‌های گوناگون اصلاح‌طلب و سبز و اپوزیسیون ملتزم به قانون) است.

اشتراک نظر و عمل مورد اشاره، به‌گونه‌ای مستقیم و غیرمستقیم، خود را در حوزه‌ تغییر مناسبات تهران با غرب و گفت‌وگوهای اتمی با ۱+۵ نشان داده است. این، در برابر رفتارهای غیرملی و دور از عقلانیت راست افراطی، خود نقطه اتکای امیدوارکننده‌ای برای باورمندان به «منافع ملی» است.

تنها مطالب و مقالاتی که با نام جبهه ملی ايران - ارو‌پا درج ميشود، نظرات گردانندگان سايت ميباشد
بازنشر مقالات با ذكر مأخذ آزاد است