دستور خامنه ای چه تاثیری در سرنوشت دانش آموزان افغانستانی دارد؟ نعیمه دوستدار


daneshamoozan-afghani
احسان فرهادی، ۲۴ ساله است و از کلاس اول ابتدایی تا اتمام پیش دانشگاهی در ایران درس خوانده و حتی امتحان کنکور داده: “سال های اول، هیچ تبعیضی وجود نبود، شاید هم من، دانش آموز دبستان متوجه نمی شدم. در کلاس دوم راهنمایی شرایط برای ثبت نام سخت شد. وزارت آموزش و پرورش طی لایحه‌ای و اداره آموزش و پرورش منطقه محل زندگی‌ام طی بخش‌نامه‌ای، شرایط تحصیل برای دانش آموزان “افغانستانی” منوط به پرداخت شهریه و برخی ضوابط دیگر کرد، مثلا باید نامه تائیدیه از شورای شهر می گرفتیم، کار سخت شد.”

تا سال ۹۳، ۳۳۰ هزار دانش‌آموز افغانستانی در تحصیل کرده‌اند. هزینه تحصیل هر دانش آموزافغان در مدرسه، نزدیک به یک میلیون وهشتصدهزارتومان است و درکل حدود ۵۰۰ میلیارد تومان برآورد می‌شود. کمیساریای عالی پناهندگان، ۱۰ میلیارد تومان از این مبلغ را به کشور ایران پرداخته کرده و ایران این رقم را ناکافی می‌داند. گواه نارضایتی‌اش از این کمک، دریافت شهریه از دانش‌آموزان افغانستانی است.

از طرف دیگر، آموزش وپرورش ایران می‌گوید اعتقادی به جداسازی دانش آموزان ایرانی از افغانستانی ندارد و در بخشنامه های آموزش و پرورش به طور کامل تصریح شده هیچ نوع تبعیض و تفاوتی نباید میان دانش آموزان قایل شد. چند روز پیش خبرگزاری تسنیم خبر دستور رهبر ایران مبنی بر حق تحصیل تمام دانش‌آموزان افغانستانی اعم از مجاز و غیرمجاز در ایران را بازنشر داد، خبری که با استقبال مواجه شد و دولت ایران هم اعلام کرد خود را مکلف به اجرایی کردن این دستور می داند.

در همین حال، گزارش های دیگری هم در رسانه های داخل ایران نشان می دهد که روایت می کنند از وضع مناسب دانش‌آموزان افغانستانی در ایران، اینکه گزارش تخلفی دریافت نمی‌شود و حتی ثبت‌نام‌ها، افزایش ۱۰ درصدی داشته است.

احسان درباره واقعیت جاری روایت دیگری دارد: «متاسفانه به دلیل ممنوعیت تردد افغانستانی‌ها در برخی مناطق خاص، که مصوب وزارت کشور ایران بود، نتوانستم درس بخوانم و برای ادامه تحصیل به افغانستان آمدم. برخی ضوابط فقط مربوط به دانش آموزان افغانستانی بود و شامل مهاجران عراقی نمی‌شد. دو هم‌کلاسی عراقی داشتم. یکی از بغداد بود و “سنی” مذهب و یکی دیگر اهل کاظمین و شیعه. آنها نه تنها شرایط برای ثبت نامشان سخت‌تر نشد، بلکه کمک‌های ماهانه از سوی اداره آموزش و پرورش به آنها داده می‌شد.»

اما تبعیض نه فقط بین دانش‌آموزان افغانستانی و ایرانی که حتی بین خود دانش‌آموزان افغانستانی هم وجود داشته است: «در بین افغانستانی‌ها، سه قشر خاص از دادن شهریه معاف بودند و یا اینکه تخفیفی برای آنها در نظر گرفته می‌شد. اول خانواده‌های روحانی و آخوند که من جزو این دسته از خانواده‌ها بودم. پدرم یک روحانی بود و مجبور بود برای اخذ نامه از حوزه علمیه‌شان، ساعت‌ها زیر آفتاب داغ در صف بایستد و نامه معافیت شهریه من را بگیرد.  دوم: خانواده جانبازانی که در هشت سال جنگ ایران و عراق، عضوی از بدن خود را از دست داده بودند. سال‌های اول معافیت این خانواده‌ها از شهریه، خوب بود اما بعدها بنیاد شهید و ایثارگران از دادن معافیت‌های شهریه خودداری می‌کردند. یک دوستی داشتم که دو کلاس از من بالاتر بود و یک سال نتوانست درس بخواند. می‌گفت پدرش با پای علیلش به بنیاد شهید و ایثارگران رفته است و وقتی نامه را تحویلش ندادند به پدرش گفته‌اند: ما که نگفتیم به خاطر ایران بجنگید. مگر ما گفتیم بروید بجنگید و جانباز بشوید و سربار ما بشوید. طبقه سوم، فرهنگی‌ها و فعالان رسانه‌ای بودند. این گروه با استفاده از لابی و زد و بند خاصی که با شورای شهر و نهادهای حکومتی داشتند، با فشار بر نهادهای دولتی، آنها را وادارمی‌کردند که با معافیت شهریه فرزندان‌شان موافقت کنند.”

پیامدهای تبعیض وقتی به خانواده‌های کم درآمد و فقیر می‌رسد، شدیدتر و گزنده‌تر می‌شود: “در کنار این سه گروه، طبقات کارگر و فرودستی بودند که به‌خاطر تحصیل فرزندان‌شان از هیچ کاری دریغ نمی‌کردند. حتی خود دانش‌آموز نیمی از روز را در مدرسه بود و نیمی از روز را سر کار طاقت‌فرسا. همچنین بسیاری از دوستان با استعدادم به خاطر شرایط سخت تحصیلی، ترک تحصیل کردند و بعضی از آنها به کار سخت برای تامین مخارج خانواده‌شان پرداختند و بعضی از آنها به دلیل سرخوردگی و شکستی که ناشی از سخت‌گیری برای مهاجران افغانستان درنظرگرفته شد، معتاد شدند و سیه‌روز شدند.”

سال۱۳۵۹، به پیشنهاد وزارت کشور، مصوبه‌ای صادر شد که بر اساس آن وزارت آموزش و پرورش مجاز بود فرزندان پناهندگان را که دارای دفترچه پناهندگی باشند و همچنین فرزندان افغان‌هایی را که دارای پروانه اقامت معتبر باشند در حدود قوانین و مقررات مربوطه در مدارس کشور ثبت نام کند.

هر تبعه افغان که دارای دفترچه پناهندگی یا پروانه اقامت معتبر بود می‌توانست، بدون پرداخت هیچ وجهی، در مدارس کشور ثبت نام و تحصیلات را تا پایان دوره دبیرستان، بدون هیچ مانعی طی کند.

شورای هماهنگی اجرایی اتباع بیگانه، در ۱۱ آبانماه سال ۱۳۸۳، آیین نامه نحوه آموزش اتباع خارجی در کشور را به تصویب رساند.

بر مبنای این آیین نامه به تحصیل رایگان اتباع افغان در کشور خاتمه داده شد و این افراد موظف به بازپرداخت یارانه های دولت شدند. ثبت نام آن‌ها در مدارس کشور تنها با دارا بودن مدارک معتبر امکان داشت و این افراد حق تحصیل در مراکز پیش دانشگاهی، مدارس کاردانش، هنرستان های فنی و حرفه‌ای و مدارس شبانه روزی را نداشتند؛ اما دانش‌آموزان بی بضاعت افغان می‌توانستند از امکانات آموزشی رایگان بهره مند شوند.

مرداد ماه گذشته، خبرهای به عنوان «هدیه آموزشی دولت تدبیر و امید به اتباع افغانستان» منتشر شد.

در این اخبار با اشاره به بخشنامه آموزش و پرورش ایران، اعلام شد با توجه به نامه دفتر ریاست جمهوری در مورد شهریه دانش آموزان اتباع خارجی و ضرورت بررسی بیشتر آن، «فعلا» از دریافت هرگونه وجهی از دانش آموزان اتباع خارجی بابت ثبت‌نام در مدارس خودداری می‌شود و به نقل از خلیل الله بابالو، قائم مقام وزیر آموزش و پرورش در امور بین الملل  تصریح شد: «تا تعیین تکلیف نهایی فقط به اخذ تعهد پرداخت از کسانی که واجد شرایط معافیت نیستند، اکتفا شود.»

اما با وجود صدور ابلاغیه، بخشنامه و رسانه‌‌ای شدن این موضوع باز هم اتباع افغانستان هنگام مراجعه به مدارس با جواب‌هایی نظیر «هنوز برای ثبت نام اتباع بخشنامه ای نیامده»،«شهریه ثبت نام را پرداخت نمایید سپس مراجعه کنید»، مواجه شدند.

حتی گزارش شده بود برخی از مسئولان مدارس شهر مشهد، با تماس تلفنی با برخی از خانواده‌ها خواستار مراجعه والدین و دریافت پرونده فرزندانشان شده و گفته‌اند که فرزند خود را باید در مدارس غیردولتی(خصوصی) ثبت نام کنند و این مدرسه از پذیرش دانش آموز مهاجر معذور است!

ای در حالی است که همزمان در برخی شهرها مثل ورامین ثبت نام بدون شهریه انجام شد و در تهران شهریه با رقم قبلی انجام شد.

در نهایت سال گذشته، وزارت آموزش و پرورش ایران بخشنامه جدیدی صادر کرد که در آن شهریه دانش‌آموزان پناهنده به میزان سه برابر سال قبل افزایش داده شد. بر اساس این بخشنامه جدید، شهریه مدارس ابتدایی برای کودکان پناهنده ۳۰۰ هزار تومان، مدارس راهنمایی ۳۳۰ هزار تومان و دبیرستان ۳۶۰ هزار تومان بود.

احسان می‌گوید: «چند وقت پیش بعد از شش سال، به ایران سفر کردم. در دید و بازدیدها با اقوام و آشنایان فقط شکوه و شکایت از افزایش شهریه را می شنیدم. سفر من مقارن بود با سفر هیئت دولت افغانستان به رهبری استاد محمد محقق معاون دوم دکتر عبدالله که برای بررسی و بهبود وضعیت مهاجرین به ایران آمده بودند. در طی دیدارهای متعدد، آقای روحانی رئیس جمهور ایران تعهد سپرد که دیگر هیچ شهریه‌ای از مهاجرین افغانستان گرفته نمی‌شود. ولی چند روز بعد شهریه ها افزایش یافت.»

اما درس خواندن کودکان افغانستانی دشواری‌های بدتری هم دارد. سال گذشته گزارش شد که معلم یک مدرسه در پاکدشت، نزدیک تهران، برای تنبیه چند دانش آموز افغان، آنها را وادار کرده تا دست‌شان را داخل کاسه توالت بکنند.

احسان می‌گوید: “سال دوم دبیرستان دو همکلاسی هموطن اهل تسنن داشتم. یکی از آنها معتدل و نرم و یکی دیگرش به باورهای مذهبی محافظه کار و رادیکال بود. سر درس دین و زندگی سر مسئله کوچکی بگو مگوی کوچکی در گرفت و “عیسا” دلیلش را برای برهانش ابراز کرد و معلم دین و زندگی‌ام فقط به خاطر عقیده و حرفی که زده بود به شدت او را لت و کوب کرد. ما بچه‌های دیگر افغانستانی جرات نمی‌کردیم چیزی بگوییم یا عکس‌العملی نشان دهیم. آنجا بود که طعم تلخ حقارت و مهاجرت را چشیدیم که هموطن ما جلوی چشم مان لت و کوب می‌شود و ما دست‌مان بسته باشد و هیچ کاری نتوانیم بکنیم.”

روایت احسان درباره پیامد مثبت بخشنامه ها و یا دستور تغییر وضعیت دانش آموزان افغانستانی امیدوارانه نیست، شاهدش سرنوشت گرفتن شهریه از دانش آموزان افغانستانی است: ” مدیران آموزش و پرورش بسیاری اوقات بی توجه به امر و فرمان نهادهای مسئول، شهریه ها را اخذ می‌کنند و بخش‌نامه‌ها و فرمان‌های صادر شده مبنی بر عدم اخذ شهریه از دانش‌آموزان افغانستانی را مشتی کاغذ پاره می‌خوانند. خانواده‌های افغانستانی هم از ترس اینکه فرزندشان از مدرسه اخراج نشود، مجبور به پرداخت شهریه می‌شوند.”

ایران وایر

تنها مطالب و مقالاتی که با نام جبهه ملی ايران - ارو‌پا درج ميشود، نظرات گردانندگان سايت ميباشد
بازنشر مقالات با ذكر مأخذ آزاد است